eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
370 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
شور حضرت ام کلثوم بند ۱.mp3
849.7K
سلام الله علیها متن نوحه: تو تصورات شاعرانه تصویره موقع مبارزه زبان یه شمشیره پرورش یافته توی دامن زهرا دختر علی یقینا به علی میره برمیگرده .از فتح خیبر مثل حیدر ... آرومه آروم بنت الزهرا . همراز زینب جانم خانم. یا ام کلثوم شیوه حیدرانه زهرای زمانه مثل خواهرش علمدار کاروانه توی شام و کوفه تا خطبه میخونه حرف حسینو به عالم میرسونه بی بی جان مدد یا بنت الحیدر با ادب کنار زینب میره آهسته کوه صبره بعد کربلا نشد خسته ظاهرا اسیره اما بخدا خانم با کلامش دستای دشمنو بسته روضه خونه. دست برادر پیش چشم . ام البنینه مثل زینب . کرببلارو جز زیبایی. چیزی نبینه صبح و ظهر و شامه مشغول سلامه گوشش به صحبت نائبه الامامه در تقابل با آل بنی امیه میگیره انتقامو به عشق رقیه بی بی جان مدد یا بنت الحیدر شاعر و نغمه پرداز :
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علی بنت طاها دخت مولا و دلبند زهرا و سلامٌ علیٰ ام کلثوم محو صبر تو پروردگارت خطبه خواندی میان اسارت همه عالم ز داغ تو مهموم خستم از دین تزویر،تا کی خدای موهوم ما بنده ی حسینیم،هو یا جناب کلثوم بند بند شعرت ادبیات منظوم در شأن و منزلت فوق درک و مفهوم ناموس حیدر وصلت با حرومی لعن الله عمر صَلّو ام کلثوم (لعنت به دومی) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرهم قلب غم دار زینب عصر روز دهم یار زینب سپر جسم و جان یتیمان ای همه تکیه‌گاه رقیه توو خرابه پناه رقیه ز غمش پاره کردی گریبان همراه زینب دیدی،خنجری روی حلقوم کوفه تا شام میگفتی،خونین حسین مظلوم روح ولایت و نماد برائت بی ذاته اون که میگه نداری عصمت میگن زدی توو گوش اون زنیکه شادی قلب تو بر عایشه لعنت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوبیتی رباعی زینبی خصلت و زهرا جلوات جان تقوا تویی و روح صلات ام کلثوم، گل باغ جنان بر تو و آل محمد صلوات ◾️ تو گل گلشن دینی کلثوم شیعه را حبل متینی کلثوم همچو زینب گل باغ حیدر زینت خلد برینی کلثوم ◾️ ما همه ریزه خور خوان توایم تو کرم کردی و مهمان توایم ای گل باغ علی یا کلثوم همه شرمنده ی احسان توایم ◾️ گل باغ ولایی ام کلثوم عزیز مرتضایی ام کلثوم تو همچون زینب کبرا همه عمر سفیر کربلایی ام کلثوم
خواهر مجتبی چه مظلوم است غربتش از عزاش معلوم است روضه خوان امام معصوم است فاتح شام و کوفه کلثوم است همه جا پا به پای زینب رفت در صفاتش جلال میبینم حب او را کمال میبینم چشمه اش را زلال میبینم رتبه اش بی مثال میبینم همه جا پا به پای زینب رفت مثل زینب وقار بابا بود کوه صبر و حیا و غمها بود در رشادت شبیه زهرا بود خطبه اش ذوالفقار مولا بود همه جا پا به پای زینب رفت پیش نطقش وقار میریزد جگر روزگار میریزد عزت و اقتدار میریزد رنگ و روی بهار میریزد همه جا پا به پای زینب رفت جلوه ی نور پنج تن بوده گاه زهرا گهی حسن بوده اسدالله بت شکن بوده شاهد غارت بدن بوده همه جا پا به پای زینب رفت آنقدر گریه کرده پیر شده بی حسین از زمانه سیر شده غصه اش غصه ی حصیر شده با چه وضعیتی اسیر شده همه جا پا به پای زینب رفت گرچه با ناقه های عریان رفت به هواداری سلیمان رفت جنگ خطبه شد و به میدان رفت دو سه شب شهر کوفه زندان رفت همه جا پا به پای زینب رفت روی نی آفتاب را دیده دور گردن طناب را دیده گریه های رباب را دیده خیرران و شراب را دیده همه جا پا به پای زینب رفت روضه با اشک شور میگوید از درخت و تنور میگوید از مسیر عبور میگوید ماجرا را به زور میگوید همه جا پا به پای زینب رفت شامیان سد راه میکردند دختران را نگاه میکردند هتک حرمت به شاه میکردند بین مجلس گناه میکردند همه جا پای به پای زینب رفت
. زیباترین عطاست، فرزند آوری یاریِ دینِ ماست، فرزند آوری امّ الائمه است، الگوی مادران که سنّت خداست، فرزند آوری بر قلب خالق و قرآن و اهل بیت این موجب رضاست، فرزند آوری هر طفل یاوری ست، هنگامه ی ظهور فَرضی به شیعه هاست، فرزند آوری باید دعا کنیم، بر نعمتِ خدا محصول این دعاست، فرزند آوری خوب است پیروِ، راهِ وَلي شویم دستور مقتداست، فرزند آوری گر هر وظیفه ای، آهن وَ یا مِس است در رتبه چون طلاست، فرزند آوری بَهرِ طراوتِ، اوضاع زندگی مانند کیمیاست، فرزند آوری بر دردِ رِخوَت و، سُستیِ جامعه مُحکم ترین دواست، فرزند آوری باعث به برکت و، توفیق و رحمت است سرمایه ی بَقاست، فرزند آوری اسلام زنده زین، امرِ مقدّس است آیینِ کبریاست، فرزند آوری خود میشود دلیل، بر خشم صَهیونیست کابوسِ رَذل هاست، فرزند آوری گر تربیت بُوَد، در مکتبِ حسین تکثیر کربلاست، فرزند آوری ✍️ آذر ماه ۱۴۰۳ .
. هر زمان فتنه ای بپا گردد تازه آغازِ کارِ ما گردد حق ز باطل چنین جدا گردد با ولایت مسیر، وا گردد راه ما جز رهِ ولایت نیست چارۀ کار جز بصیرت نیست نُه دی نصرت ولی فقیه صحنه قدرت ولی فقیه نَمی از هیبت ولی فقیه امت و بیعت ولی فقیه کشور آل عصمت است اینجا مهد صبر و بصیرت است اینجا نُه دی عزت ولائی ها نه دی روز با وفائی ها نه دی جلوۀ خدائی ها نه دی مزد کربلائی ها نه دی شعبه ای ز عاشوراست پاسخی بر سقیفه و شوراست هر کجا صحنه شد بنام حسین دم به دم میرسد پیام حسین کربلا میکند، قیام حسین بر همه مؤمنین سلام حسین که گرفتند سنگرِ وحدت آفریدند صحنۀ عزت تا که یک گوشه ای خیانت شد بر حسینِ زمان اهانت شد از خداوند استعانت شد رأی مردم ولی صیانت شد پرچم و خیمه ای در آتش سوخت فتنه گر، ریشۀ حیاتش سوخت گرچه آتش به خیمه ها زده شد گرچه دامن به غصه ها زده شد نَه سری روی نیزه ها زده شد نَه سنانی به بچه‌ها زده شد وای از غصه های کرب و بلا وای از هجمه های کرب و بلا کربلا اهلبیت، مظلوم است زیر پاها امامِ معصوم است صوتِ قرآن ز نیزه معلوم است و امامی به خیمه مهموم است بر عزیز خدا جسارت شد بعد از آن نوبت اسارت شد زینب و بی وفائیِ ایام زینب و زخمِ کینه و دشنام زینب و ازدحام کوفه و شام زینب و سنگ های روی بام چه بگویم زپاره معجرها چه بگویم زاشک دخترها روضه خوانم، چه چاره ای دارم من فقط یک اشاره ای دارم روضۀ استعاره ای دارم سخن از قلب پاره ای دارم دختران را هجومِ هیزی چیست؟ ماه را تهمت کنیزی چیست .
. فهمید جهانِ فتنه ،کُت بر تن کیست هربار وطن درس بصیرت شد بیست روز نُه دی ، تمـام عالـم فهمید سید علی خامنـه ای تنهــا نیست .
. (روضه خوانی وگریز به روضه ی حضرت رقیه علیهماالسلام) باز هم بر پا شده بزم عزا در میان خانه ی امّ البنین در حیاط خانه زیر آفتاب سفره ای شد پهن بر روی زمین در کنار سفره بین ازدحام هر دلی از ناله ی زینب شکست در میان روضه ی گودال باز زینب ِ قامت کمان از پا نشست تا که زینب خسته شد،شد نوبت ِ روضه های امّ کلثوم ِ حزین گفت: دیدم کربلا تا شام، من داغ روی داغ ای امّ البنین نیم روزی باغ گلهای علی روبه روی چشم من رفته خزان روی نیزه رأسشان را دیده ام کربلا تا شام بودم نیمه جان بس دویدم روی سنگ وخارها بر کف پایم نشسته آبله شد جواب ناله هایم روز وشب خنده های تلخ زجر و حرمله وای از بازار شام و بزم می ما کجا و مجلس نامحرمان روبه روی دختران بی گناه خون دندان حسینم شد روان خارجی خواندند ما را شامیان شد خرابه،خانه ی ما روز و شب دم به دم آزارها دیدیم ما از نگهبانان بی شرم و ادب در میان قحطی آب و غذا کودکان بودند تشنه،نیمه جان وای من از لحظه و از ساعتی که رقیه خواست از من آب و نان گفتم ای شیرین زبان ِ کاروان کام عطشانت مرا داده عذاب من فدای لعل خشکیده ی تو نیست آب و نان دگر اینجا بخواب او بهشتی بود روی دامنم خلق و خویش بود مثل مادرم هر زمان دلتنگ مادر می شدم می شد او آرامش چشم ترم هر زمانی که سخن می گفت او بوی جنت از دهانش می وزید هر زمان که دست من را می گرفت تازه می شد در دل ِخونم امید او شبیه مادر من فاطمه قدکمان چون‌لاله ای پژمرده بود مثل او از کینه های مرتضی از عدوی پست،سیلی خورده بود بس که او طعنه شنید از شامیان شد میان کوچه ها مویش سپید شد شکسته از مصیبتها ولی قامتش از هجر بابایش خمید آن زمان که در خرابه ناگهان نیمه شب بی تاب شد از هجر او از جفای شامیان در بین اشک با سر بابای خود شد روبه رو گفت بابایی فدای حنجرت دشمن از چه رأس پاکت را برید با چه جرمی ای امام مهربان پیکرت در بین خاک و خون تپید لعل تو زخمی،لب من سالم است دیدمش که خورد چوب خیزران می زنم لطمه به لب تا که شود مثل تو خون از لب خشکم روان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. در فصل بهار خود خزان را دیدی آن غصه که می‌بُرد امان را دیدی از کرببلا و از مصیبت‌هایش ما هرچه نوشتیم تو آن را دیدی ✍ .
الگوی فرشتگان معصوم است او بر واژه‌ی صبر و عشق مفهوم است او از خطبه‌ی آتشین او پیدا شد بانوی قیام، ام کلثوم است او ✍
باید که تو را به برج دین کوکب گفت باید که تو را حافظ این مکتب گفت در قدر و جلال و عزت و فضل و شرف باید که تو را شریکة الزینب گفت ✍