نوحه
سبک_کربلا_منتظر_ماست....
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🌷🌷🌷🌷🌷🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
آتش کینه زده شعله بر ارکان جهان
خون جگر زینب کبری ست بیا تا برویم
آرزوی همه بین الحرمین است خدا
حرم یار چه زیباست بیا تا برویم
قد رعنای علی برده زمن صبر و قرار
اربا اربا گل لیلاست بیا تا برویم
قبر شش گوشه بود قبله ی عشاق حسین
کربلا قبله ی دلهاست بیا تا برویم
بانگ ادرک اخا می رسد از علقمه وای
علقمه محشر کبری ست بیا تا برویم
پای هر روضه بخوانید دعا بهر فرج
مهدی فاطمه تنهاست بیا تا برویم
فرج
برادرم ابالفضل
آب آورم ابالفضل
بی تو میان دشمن
بی یاورم ابالفضل
عباس ابالفضل ـ عمرِ مرا كم كردی
عباس ابالفضل ـ قدِ مرا خم كردی
برادر من ـ عباس ابالفضل(۴)
راه صدای من را
بغضِ گلو گرفته
سقای تشنه ی من
با خون وضو گرفته
برادر من ـ حرم شده خرابت
برادر من ـ کو مشک پر ز آبت
برادر من ـ عباس ابالفضل(۴)
با چشم پر ز اشك و
با حالِ زار و خسته
زینب كنارِ خیمه
دل منتظر نشسته
چشم انتظارت ـ می نالد از جدایی
پیوسته گوید ـ برادرم کجایی؟
برادر من ـ عباس ابالفضل(۴)
زهرا نشسته اینجا
با ناله خو گرفته
دستی به صحن پهلو
دستی به رو گرفته
موی كمندت ـ مادر كند نظاره
قد بلندت ـ مادر كند اشاره
برادر من ـ عباس ابالفضل(۴)
✍حسن ثابت جو
🌹 پkerin2
1_12502191932.mp3
7.31M
نوحه دشتی حضرت ام البنین
سیدمجبد بنی فاطمه
الا مادر به قربون جمالت
رخ چون بدر و ابروی هلالت
شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت
ابوفاضل 2 ابالفضل..
شنیدم دستهایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این سخنها را شنیدند
همه از هم خجالت می کشیدند
ابوفاضل 2 ابالفضل..
انیس گریه هایم را گرفتن
توان دست و پایم را گرفتن
کمانی تر شدم از زینب افسوس
سر پیری عصایم را گرفتن
ابوفاضل 2 ابالفضل..
مسلمانان حسین ع مادر نداره
غریب است و کسی بر سر نداره
ز جور ساربان بی مروّت
دگر انگشت و انگشتر نداره
ابوفاضل 2 ابالفضل..
گل احساسو را از من مگیرید
شمیم یاسو را از من نگیرید
همه دار و ندارم را بگیرید
فقط عبّاس را از من مگیرید
ابوفاضل 2 ابالفضل..
تموم زندگیم مال حسینه
دلم همواره دنبال حسینه
کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی2
کجایید ای سبکبالان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
حسین جانم 2 حسین جان
روز تـــاســـوعـــا🏴
مــشـک را کــه پــر آب کــرد
از خوشحالی حتی حواسش نبود
دسـتـانـش را بـریـده انـد
بعد از ریخته شدن آب هـم
آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد
سراغی بگیرد از بازوانش
فقط وقتی امام حسینﷺ
آمـــد بــالای ســرش
می خواست دست به سینه
سلام دهدکه تازه فهمید
دسـتـانـش نـیـسـتـنـد
سلام برعبد صالح خدا
لـبـيـك يـا عـبـاسﷺ
تـاسـوعـای حـسـیـنـی
بر همگان تسلیت باد🏴
اه ای جان من جانان من ریحان من
قدت در خون نشسته
ای برادر من ببین اینجاست مادر من
با پهلوی شکسته
ببین ای یاسمن بو
ای خونین چشم و ابرو
دستی بر پهلو گرفته از من و تو رو گرفته
ابالفضل پاشو سقای حرم
ابالفضل به خدا خم شد کمرم
از غم چشم تو چشمم تر شده
مملو از خون دل این ساغر شده
قامتم چون قامت مادر شده
*
ای وای ای داداش اشک رباب طفل بی تاب
دلم و میسوزونه
ای باغ لاله صد شعله ناله از سه ساله
دلم و میسوزونه
ندارم راه چاره دل از غم پاره پاره
پاشو که ساقه گل طاقت زنجیر نداره
دل بی قراره
#نوحه ی شب عاشورا:
«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع»
امشبی بال ملک فرش ره سلطان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ز غمش چشم ملک گریان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ذکر لب خون خدا قرآن است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا روی نیزه به لبش قرآن است
مکن ای صبح طلوع
امشبی بنت علی محو رخ جانان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ذکر او وای برادر جان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ماه عشیره چقدر تابان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ز خسوفش مه او پنهان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ماه رخ شبه نبی تابان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا اربا اربا وسط میدان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی پور حسن بلبل نغمه خوان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
#علی _کاشانی_صادق
(۱۴٠۱/۱۱/۱۸)
سقایدشتکربلا
نوحه سقای دشت کربلا ابوالفضل حسین
سقای دشت کربلا، ابالفضل ابالفضل
دستش شده از تن جدا، ابالفضل ابالفضل
طفل یتیم حسین؛ گم شده واویلا واویلا…
قامت زینب ز غمش؛ خم شده واویلا واویلا!
سقای دشت کربلا؛ ابالفضل ابالفضل
دستش شده از تن جدا؛ ابالفضل ابالفضل…
دیگر مرا ام البنین مخوانید! واویلا واویلا…
زیرا که من دیگر پسر ندارم… واویلا واویلا…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
حسین طاهری سقای دشت کربلا ابوالفضل