eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
369 عکس
331 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
گل که افتد آه میگیرد چمن را بیشتر خندهٔ در بسترت آزرده من را بیشتر از سکوتت آب گشتم اینکه رسمِ مهر نیست غیر از آن عجل وفاتی گو سخن را بیشتر از فدک،سرخیِ گلهایش نصیب تو شده روی تو سوزانده من را و حسن را بیشتر روز،خاموش است از بغضش حسن،اما به شب میپرد از خواب و میگوید نزن را بیشتر با چه زحمت بهر من مهمانِ آن آتش شدی دیدمت بر جان خریدی سوختن را بیشتر حاجتِ تو بعد از این نه سال،حالا این شده آور آن تابوت که پوشد بدن را بیشتر با همین دستانِ خسته بر حسینش دوخته پس مواظب باش زینب پیرهن را بیشتر روضه ای می خوانم و رد میشوم مولا ببخش میخ در حتما دهد آزار زن را بیشتر حامد آقایی
. |⇦•بسترت را جمع کن از خانه.. سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمدرضا غلامرضازاده ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام این تبسم کردن از روی ناچاری بس است لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟ جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است *برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه ..* ای‌شکسته بال پس کی استراحت میکنی هر زمان که‌پا شدم دیدم‌تو بیداری، بس است این‌طرفداری از من کار دستت داده است بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف زندگی‌کردن برای من بس است، آری بس است باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است شاعر : علی اکبر لطیفیان چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم .. اگه تو بخوای من حرفی ندارم .. این نامردا اومدن تو خانه هر کاری کردن دیدن بی‌بی روشو برمیگردونه و نگاه بهشون نمیکنه .. میخوام بگم نانجیبا اینجا اجازه گرفتن اما مدتی قبل .. بمیرم برا اون ساعتی که بدون اجازه وارد خانه شدن .. خانه رو به آتش کشیدن .. مادر ما امد پشت در خانه اما اون حرامی چنان با لگد به در زد .. یا زهرا .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
الله و گریز به روضه حضرت رقیه سلام الله علیهما _ 🎤حجت الاسلام انصاریان                  یه روز دور ِ بسترش رو گرفتن، فقط علی و بچه هاش، امیرالمؤمنین از دختر پیغمبر خواستن آن دارویی كه یه مقدار درد تون رو تسكین میده چیه؟ این مطلب رو محدث قمی نقل میكنند، عرض كرد: علی جان،اگر محبت كنید پیراهن بابامو به من بدهید، من این پیراهن رو روی سرم بندازم،رو صورتم بندازم، بوی محبوبم رو استشمام كنم، شاید در آرامش ِ من مؤثر باشه، رفتن پیراهن مبارك پیغمبر رو آوردند بچه ها دیدن تا مادر چشمش به پیراهن افتاد،این پیراهن رو گرفت و روی سر انداخت، صدا زد حسن جان پاشو بیا جلو،حسین ِ من بیا جلو، دست ِ این دوتا بچه رو تو دستش گرفت، عزیزان ِ من چرا دیگه صدای ِ جدتون به گوشم نمیرسه؟ چرا اون كسی كه با دست ِ مباركش گرد و و غبار از صورت شما پاك می كرد،دیگه نمیآد خانه ی ما؟ چرا اون مرد مهربانی كه شما رو بغل می گرفت، مسجد می برد دیگه اون رو بین خودمون نمی بینیم؟. دیگه این پیراهن غوغایی برپا كرده بود تو اون خونه،شما با دیدن پیراهن بابا اینقدر منقلب شدید، ولی اون دختر سه ساله ای كه سر بریده ی بابارو بهش دادن چه كرد با سر، دیگه با دیدن سر عمرش زیاد ادامه پیدا نكرد، وقت به نماز صبح نرسیده بود،كه دیگه صداش خاموش شد،خیال كردن خوابش برده،ولی زین العابدین از گوشه ی خرابه فریاد زد عمه،بچه از دنیا رفت. 🥀🥀🥀
این حسین(ع) کیست که در قلبِ  همه جا دارد این همه عاشقِ دیوانه و شیدا دارد این حسین کیست که نامِ کرمش در دو سرا این چنین پیشِ خدا رتبه ی اعلا دارد این حسین کیست که با مشعلِ فرزانه ی خویش عالمی سر به سر از نور و تولٌا دارد این حسین کیست حریمش شده خلوتگهِ دل حَرمِ دیگری در عرشِ مُعلٌی دارد این حسین کیست که شد زینتِ دامانِ نبی از لبِ پاکِ نبی بوسه ی زیبا دارد این حسین کیست که از کشتنِ او چشمِ خدا اشکِ خون از حرمِ عالمِ بالا دارد این حسین کیست که در قتلگهِ کرببلا رقصِ او در برِ شمشیر تماشا دارد این حسین کیست که خونش ثمرِ کرببلاست در دلِ تیر و سَنان باغِ مُصلّی دارد این حسین کیست که در سلسله ی عرشِ خدا این همه از غمِ این داغ مُعَزٌا دارد این حسین کیست دو عالم همه در حلقه ی اوست این چه شوریست در این دایره بر پا دارد این حسین کیست که نامش شده آرامش دل نفسی پاکتر از جانِ مسیحا دارد ...................‌....... ............. این حسین است دلِ فاطمه و جانِ علی(ع) ریشه در باغِ خداوندِ تعالی دارد این حسین است، همان صاحبِ کشتیِ نجات نامِ او چون پدرش حُرمتِ والا دارد این حسین است گلِ سر سبدِ هر دو جهان  مادری فاضله چون حضرتِ زهرا(س)دارد این حسین است که در عشقِ خدا غوطه ور است کربلایش ثمر از آن شبِ احیا دارد این حسین است فروغِ ازلی و ابدی قطره از برکتِ او وسعتِ دریا دارد این حسین است به حق شافیِ فردایِ جزا بر مُحبّانِ خودش صورتِ امضا دارد این حسین است که اسمِ خودِ اعظم باشد که ز هفتادو سه هفتادو دو تنها دارد این حیسن است همان واسطه ی فیضِ خدا برکتِ اوست که حق رافتی بر ما دارد بنویسید به قبرم که دلم روشن از این که حسین بر منِ بی مایه مدارا دارد! 🔸️اسم اعظم مرکب از هفتاد و سه حرف است، و خداوند هفتاد و دو حرف از این حروف را در میان انبیایش تقسیم نموده، و یکی را به خود در علم غیب اختصاص داده است
‍ شعر مدح حضرت زهرا(س)(زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه) 🥀🌷🌺🌷🥀 زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه ابر و باد و مهر و مه خدمتگزار این درند آسمان بارش ندارد بی ولای فاطمه مهر او در دل، به جنت چشم بسته می روم دید ه ام بینش ندارد بی ولای فاطمه حجت ما مهدی است و حجت او مادرش این فلک گردش ندارد بی ولای فاطمه جنت و فردوس و رضوان، کل باغات بهشت ارزش گردش ندارد بی ولای فاطمه ای خدا جان را بگیر، این عشق را از ما مگیر شیعه آسایش ندارد بی ولای فاطمه شاعر:ولی الله کلامیزنجانی
🕊﷽🕊 (عج) 😭😭 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی چه فراقی چه فراقی 😭😭 حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم 😭😭 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی جه فراقی چه فراقی حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم یا مولا یا مولا یا مولا (6) 😭😭 غم دوری تو شده داغی چه فراقی چه فراقی نداره کسی از تو سراغی چه فراقی چه فراقی 😭😭 حس دلتنگی برام مقدسه اینهمه دوری برا دلم بسه وعده ی دیدار تو کی میرسه بیا عزییییزم العجل منکه شکسته بالمو العجل خیلی خرابه حالمو العجل می بینی وضع عالمو بیا عزیییییزم یا مولا یا مولا یا مولا (6) 😭😭 امون از روزای جدایی تو کجایی تو کجایی تو درد منی تو دوایی تو کجایی تو کجایی ای امید هرکی ناامید شده کی میای آقا موهام سفید شده خوش به حال هرکسی شهید شده برا ظهورت 😭😭 باید از نفسم کجا فرار کنم فکر این روزای انتظار کنم تو بگو آقا باید چیکار کنم برا ظهورت العجل یا مولا یا مولا یا مولا(6) 😭😭
همه جا پر شده از مدح و ثنایت ارباب میدهد جان به تن مرده صفایت ارباب کاسۀ خالی مان تشنۀ احسان تو باد پرکن این کاسۀ خالی ز سخایت ارباب گره افتاده به کارم تو گره باز نما تو بیا مفتخرم کن ز دعایت ارباب من نِیَم آنکه به جزکوی هر جای روم ساکنم تا به ابد زیر لوایت ارباب ای شه کشته که جان در ره جانان دادی جان ناقابل عالم به فدایت ارباب هر که را می نگرم بادل و جان می گرید گریه کن های تو سرگرم نوایت ارباب پادشاهی دو عالم به خدا ناچیز است بهر آنکه شود از عشق گدایت ارباب دانم ای دوست که در لحظۀ مرگم آیی حاضرم جان دهم از بهر وفایت ارباب سر سودا زده ام میل هوایت دارد قسمتم کن سفر کرببلایت ارباب برده تاب از همۀ عالم گیتی آقا روضۀ نیزه و آن رأس جدایت ارباب اسلام مولایی 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
... شب‌ جمعہ شد و روضه مراریخت ‌بهم فاطمه آمده و ڪرببلا ریخت بهم واژه‌ای نظم جهان را بہ تلاطم انداخت مادری گفت بُنَیّ همه جا ریخت بهم 💔
🍂کاش این جمعه دل عرش چراغان بشود... یوسفِ آل علی راهی کنعان بشود... 🍂بانگِ جاء الحقِ جبریل بپیچد به فلک... آسمان قاریِ این آیه ی قرآن بشود... 🍂تشنه ی بارش یک لحظه نگاهش هستیم... دیده باید که پُر از حضرت باران بشود... 🍂میرسد عاقبت آن روز که با بیرق نور... ازافق حضرت خورشید غزلخوان بشود... 🍂عشق معناشده در تاب و تبِ منتظران... کاشکی ندبه ی ما در خور ایشان بشود... 🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊