ای مادر دلتنگم، هواتو کردم♪✜♬♩
تو روضه باید پِیِت بگردم♪✜♬♩
قد خمت عمر کمت♪✜♬♩
واسه کدوم گریه کنم♪✜♬♩
مادرمی مگه میشه♪✜♬♩
برات آروم گریه کنم♪✜♬♩
تا اون روزی که♪✜♬♩
برات بمیرم شبیه مولا♪✜♬♩
زبون میگیرم♪✜♬♩♪✜♬♩
وای من و وای منو وای من♪✜♬♩
میخ در و سینه ی زهرای من♪✜♬♩
در وسط کوچه تو را میزدند♪✜♬♩
کاش به جای تو مرا می زدند♪✜♬♩
وای من و وای منو وای من♪✜♬♩
ای مادر ممنونم منو آوردی♪✜♬♩
تو خونه دست حسین سپردی♪✜♬♩
بشین براش پیرهن بدوز♪✜♬♩
که من به پات زار بزنم♪✜♬♩
منم ببر تو قتله گاه♪✜♬♩
میخوام باهات زار بزنم♪✜♬♩
با این امید که براش بمیرم♪✜♬♩
با ناله ی تو زبون میگیرم♪✜♬♩
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود♪✜♬♩
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود♪✜♬♩
وای من و وای منو وای من ♪✜♬♩
🔷🔷🔷🔷🔷◼️◼️◼️◼️
زمزمه روضه حضرت زهرا(س)
بند اول:
(دیدم توی کوچه ، جای ردّ خونه
خدایا گُلِ من ، چرا نیمهجونه) 2
//////////////////////////////////////////
وای امون ــ از خَزون
چرا روی ماهم زمین خوردهای
وای مظلوم ــ وای بانوم
بمیرم نبینم که آزُردهای
وای زهرا ــ وای تنها
پاشو یاسِ زخمی جونِ زینبت
وای نیلی ــ وای سیلی
چی داری میگی تو به زیرِ لبت
****
بند دوم:
(شنیدم که گفتی ، زیرِ لب یواش
خدایا هوایِ ، علیم داشته باش) 2
//////////////////////////////////////////
نازنین ــ پاشو ببین
دارن نانجیبا نِگات میکنن
دلغمین ــ مَهجبین
با خنده به اشکِ چِشات میکنن
ای جونم ــ دلخونم
میخندن بَرا معجرِ سوختهات
بمیرم ــ نبینم
اینجور واسه بال و پَرِ سوختهات
وای خانوم ــ نیلی روم
نبینم گُلم چوبِ کین میخوره
توی خون ــ او بیجون
میخواد هِـی بُلن شِه زمین میخوره
اجرای سبک 🎤
#کربلایی_اسد_آل_حسن
#هستی_محرابی
#نذر_شهادت_حضرت_زهرا_س
#غزل_مرثیه_فاطمیه
#سبک_مدینه_شهر_پیغمبر
چه کوتاه است دستِ عاشقانت از مزارِ تو
که پاییزی ست حالِ زندگی دور از بهارِ تو
هوای سینه ابری و، زمستانی ملال انگیز
خزان افتاده در عالم، ز دردِ بی شمارِ تو
دریغا نقطه ی نوری، در این وادیِ غربت نیست
از این تصویرِ غم حتی، خدا هم سوگوارِ تو
فدای قبرِ خاکی ات، دلم صحن و سرای تو
سرم بر آستانِ تو، دل و جانم نثارِ تو
تو شمعِ روشنی گر چه سکوتِ سردی و امّا_
رسد روزی همه عالم، بگردد در مدارِ تو
تو آن امّ ابیهایی قرارِ جانِ بابایی
مبادا اینکه کم گردد شکوه و اقتدارِ تو
چه تصویرِ غم انگیزی ست تصویر مزارِ تو
الهی بشکند دستی خزان کرده بهارِ تو!
#بانوای_مداح_اهل_بیت_ع
#کربلایی_سلطانی🎤
#هستی_محرابی
#نذر_شهادت_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه_روضه_غربت_مادر
الهی آتشی بر در نیفتد
شرارش دامنِ مادر نیفتد
الهی هیچ مردی پیشِ چشمش
زنش در خون خاکستر نیفتد
الهی رحم کن تا غنچه ی یاس
به زیرِ دست و پا پَرپَر نیفتد
دعا کرده علی در بینِ کوچه
که زهرا چادرش از سر نیفتد
به مسجد می برن با تازیونه_
که چشمش تو چشِ حیدر نیفتد
به زیرِ لب دعا می کرد زینب
که در هیچ خانه ای مادر نیوفتد
تو میدانی خدا زینب غریب است
مدد کن تا گلش بستر نیفتد
خدایا کربلا در پیش دارد
مدد کن از سرش معجر نیفتد
مدد کن تا حسینش بینِ گودال
به گیرِ اون همه لشکر نیفتد
که شمر، اَر می بُرَد انگشتِ او را
به دستِ شمر انگشتر نیفتد
مدد کن کنجِ ویرانه دلِ شب
سرش بر دامنِ دختر نیفتد
کنارِ پیکری بی سر می گفت
الهی قسمتِ خواهر نیفتد
به شمرِ پستِ دون تا حشر لعنت
که دیگر دستِ او خنجر نیفتد
همین عالم عذابش کن که دیر است
حسابش عرصه ی محشر نیفتد!
#الهی_آتشی_بر_در_نیفتد
#شرارش_دامن_مادر_نیفتد
#با_نوای_حاج_مرتضی_محمودپور
#هستی_محرابی
|⇦•دوباره دلم تو فاطمیه...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
دوباره دلم تو فاطمیه بی قراره
هوای گریه بینِ روضه داره
برای مادری که بی مزاره
الهی نداره مادرم یه بارگاهی
که پر بشه ز پرچم و سیاهی
دیگه نمونده توی سینه آهی
ما که خیلی ساله نوکریم
آرزومونه از اون قدیم
یعنی میشه مسجد و نبی نوحه دَم بدیم
فاطمه عزیزِ حیدر...
دعام کن
ببین که مشکی پوشیدم، نگام کن
یه عُمره که صدات زدم صدام کن
با دست نیمه جون منو نگام کن
فداتم
دوباره فاطمیه شد گداتم
می بینی که میونه نوکراتم
منم شریک داغِ بچه هاتم
سایه ی روی سَرِ منی
داد زدم که مادرِ منی
آرزومه که تو یه بار بگی، نوکرِ من
فاطمه عزیزِ حیدر...
میسوزه
داره بهشتِ مصطفی میسوزه
یه مادری تو شعله ها میسوزه
به پیش چشم مرتضی میسوزه
* همچین که بی بی پشت در بود، رو زمین افتاده بود، مولا رو داشتن می بُردن، چه منظره ای امیرالمؤمنین پشت در دید؟ یه وقت دیدن سریع عباش رو انداخت روی زهرا...*
در افتاد
دَرِ خونه به روی مادر افتاد
یه ناله کشید و آخر افتاد
حرومیا دیدن که با سر افتاد
دل اسیرِ غصه ها شده
چه قیامتی به پا شده
روی چادرش خدا پر از رد پا شده
*حالا از مدینه بریم کربلا...*
بُنَیَّ!
خودم دیدم که گرد و خاک به پا شد
تن تو بوسه گاهِ نیزه ها شد
خودم دیدم سرت چطور جدا شد
بُنَیَّ!
تنت رو خاک کربلا رها بود
تو قتگاه تو سر و صدا بود
چرا رو جسم تو جایِ عصا بود
من خودم دیدم مَحاسنت
مونده بود تو دستِ دشمنت
تا ابد یادم نمیره که تشنه کُشتنت
یا حسین! غریبِ مادر.
✅ یه خونه بود یه خونواده...
▶️ سبک #زمزمه
💢 #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
یه خونه بود، یه خونواده
خونهٔ کاه گلی و ساده
یه در داره باب المراده
همین درو از ریشه کندن
به اشک صاحب خونه میخندن
میان و دستاش و میبندن
هم دلشو سوزوندن
هم خونشو سوزوندن
اونو رو خاک کشوندن
فاتح بدر و کشتن و فاتحهشم رو خوندن
غلغله بود مدینه
آتیش و دود مدینه
همه حسود مدینه
کوچه طناب، قنفذ غلاف، بازو کبود مدینه
" مدینه خیلی غریبه مولا "
یه خونه بود و شور و شینش
جونم فدای زینبینش
فدا حسن، فدا حسینش
زینب نگو دنیای درده
هی دور مادرش میگرده
تازه موهاشو شونه کرده
حال حسین خرابه
مثله ابوترابه
زهرا دلش کبابه
بالا سرش یه کاسه آب میذاره تا بخوابه
حسن گوشه نشینه
یه غم داره تو سینه
چند شبه خواب میبینه
مادرو میزنن توی کوچههای مدینه