#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اصغر
لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده
ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده
گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند
وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده
احساس مادری به همین شیر دادن است
آری ولی رباب ندارد چه فایده
انداخته حِرز، اگر چه به گردنت
تا صورتت نقاب ندارد چه فایده
پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود
وقتی کسی جواب ندارد چه فایده
با چه سر تو را به نی بند می کنند
زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده
#علی_اکبر_لطیفیان
درسوگ امام هفتم
(حضرت موسی ابن جعفر ع )
⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫
من وارث پیغمبرم حضرت کاظم
نور دو چشم حیدرم حضرت کاظم
فرزند صادق طاهرم حضرت کاظم
بر دین و قرآن عالمم حضرت کاظم
بابا بیا بابا بیا ای رضا جانم ۲
باب الحوائج کنیه ام حضرت کاظم
رنج فراوان دیده ام حضرت کاظم
باب رضا و. احمدم حضرت کاظم
محبوب حی سرمدم حضرت کاظم
بابا بیا بابا بیا ای رضا جانم ۲
هفتم امام خون دلم حضرت کاظم
زندان هارون منزلم حضرت کاظم
زنجیر و غُل بر گردنم حضرت کاظم
شلاق سندی بر تنم حضرت کاظم
بابا بیا بابا بیا ای رضا جانم ۲
من( بیقرارم) بر رضا حضرت کاظم
نور دو چشم مرتضی حضرت کاظم
بیقرار اصفهانی
صدای حاج خلیل زارع
شبای جمعه دعای کمیل خدایا
تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا
میدونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم
ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
ذکر یارب یارب من میکنه حل مشکل من
ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من
ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من
ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم
کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم
یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی
باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه
اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه
ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی
نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی
♦️یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی♦️
🔺🔺شاعر: حکمت اله ترکی🔺🔺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه )
جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند
بنده از کار بدش توبه و فریاد کند
چون بفرموده حق دست دعــا بردارد
او اجابت کند و بنده خود شادکند
همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم :
آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی
ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی
جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را
تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی
همینطور مطلب زیر
شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست
دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست
سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است
فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است
همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل
لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل
با زبان علوی مسئلت از یزدان کن
رحمت واسعه را واسطه جانان کن
مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام
که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
شروع دعای کمیل
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
الهی بنده ای گم کرده راهم
بیا مولا بده امشب پناهم
اسیر کرده های زشت خویشم
به حق فاطمه بنما نگاهم
تهی دستم بیا و از ره لطف
ببخشا از کرم جرم و گناهم
تمام راهها را رفتم ای دوست
نموده این سیاهی ها تباهم
کجا مانند تو پیدا نمایم
که تو مولائی و من پر گاهم
نکن رد از در خود سائلت را
بجز لطفت دگر چیزی نخواهم
شب جمعه ،کمیل و یارب من
اگر ردم کنی در قعر چاهم
به یارب یارب شب زنده داران
بده یکبار دیگر توپناهم
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مناجات باخدا شب جمعه
راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار
من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار
بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو
تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه ولی منم که غفلت کردم منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم..
تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو
ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار
باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست
مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار
کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟
بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار
هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش
شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار
باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی
بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار
حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است
از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید
گر چه دارم جرم در پرونده خود بی شمار
گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم
می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار
پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت
گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار
چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت
گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار
التماس دعا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
گریز به دعای کمیل
🔹الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک🔹
مناجات
یاکریم_یارب
از بس گناه بر دل خود بار می کنم
خود را میان نفس گرفتار می کنم
پل های بازگشت خودم را شکسته ام
دارم علیه خویش فقط کار می کنم
قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست
در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟!
تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی
من جاهلانه این همه اصرار می کنم
من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت"
باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم
دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر
سجده به پای حیدر کرار می کنم
تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است
یاد حسین لحظه ی افطار می کنم
یاد مدافعان حرم آه می کشم
گریه به یاد زینب و بازار می کنم
اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت
سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم
دست خودم که نیست، فقط داد می زنم
وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم
🌷
من خار توأم ای گل نرجس
من خار توأم ای گل نرجس
بیمار توأم ای گل نرجس
شب تا به سحر ای سحر من
بیدار توأم ای گل نرجس
مثل گیسوی تو، من به پیچ و تابم
ای کاش بیایی، یک شب تو بخوابم
تنهایم و جز تو کس ندارم
جز دیدن تو هوس ندارم
از بس که به دنبال تو گشتم
در سینه دگر نفس ندارم
ای یوسف زهرا به کجایی
ای ماه دل آرا به کجایی
در راه تو من دیده به راهم
ای گمشده ی ما به کجایی
هر شاخه گل یاس، می زند صدایت
در علقمه عباس، می زند صدایت
هر خوشه بود دیده به راهت
بی تو شه بود دیده به راهت
ای من به فدای گوشه چشمت
شش گوشه بود دیده به راهت
ای ماه خجل ز روی ماهت
هستم به خدا دیده به راهت
کی می شود ای یوسف زهرا
یک لحظه تو را کنم نگاهت
ویرانه بگوید، مهدی به کجایی
دردانه بگوید، مهدی به کجایی
اشک و غم و ناله زد صدایت
خون دل و لاله زد صدایت
در کنج خرابه یابن الزهرا
زهرای سه ساله زد صدایت
نوحه شب جمعه
زبان حال حضرت زهرا سلام الله
سبک_سنتی
..........................
شبهای جمعه مادری پهلو شکسته
اید سر قبر پسر با قلب خسته
بر تربت خونبار او محزون نشسته
گوید که ای لب تشنه در خون نشسته
🌴مظلوم حسین جان
..............................
امشب به دشت کربلا زهرا رسیده
با سینه ای سوزان با قد خمیده
اشک مصیبت میکند جاری زدیده
گوید که ای لب تشنه در خون تپیده
🌴مظلوم حسین جان
..................................
نزدیک دریا بودی و ابت ندادند
ابی به ان طفلان بی تابت ندادند
یک قطره بر ان طفل بی خوابت ندادند
بر ساقی و بر خیل اصحابت ندادند
🌴مظلوم حسین جان
.....................................
برخیز و مادر تا کنم یک دم نگاهت
شویم به اشک و خاک و خوناز روی ماهت
خاموش سازم.شعله های خیامت
گردم پناه کودکان بی پناهت
🌴مظلوم حسین جان
.......................................
مادر بگو در روز عاشورا چه کردی
با کام تشنه بر لب دریا چه کردی
در خاک و خون تنها در این صحرا چه کردی
با فاطمه با زینب کبری چه کردی
🌴مظلوم حسین جان
نوحه دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا بودم
دلم میخواست هرشب جمعه؛ با امام زمان کربلا بودم…
به دنبال یوسف زهرا؛ در به در سوی کوچه ها بودم!
مرا کشته درد شیدایی؛ امان از این عشق و رسوایی!
بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا…
دلم میخواست قبر گمشده را؛ با امام زمان میشدم زوار
اباصالح روضه میخواند و میزدم من؛ خود بر در و دیوار…
به یاد آن صورت نیلی؛ میزدم اندر صورتم سیلی!
بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا!
دلم میخواست یک شب جمعه؛ یک دعای کمیل در نجف بودم…
به محراب کوفه من یک شب؛ در به در توی کوچه ها بودم…
بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا
دلم میخواست غسل جمعه کنم؛ صبح جمعه با آب نهر فرات…
وضوی من اشک یک ریزه؛ گوشه حرم سید شهدا
بگیرم قنداقه رو در بر؛ ببوسم پای علی اصغر
بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا!
دلم میخواست قسمتم میشد؛ یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و ساقی؛ دور خیمه ها بودم!
کنم پیدا دست سقا را ببوسم؛ من اشک زهرا را…
بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا..
دلم میخواست یک دعای فرج؛ قسمتم میشد وادی عرفات!
به هنگام مردنم میشد؛ آب غسل من آب نهر فرات
کنم پیدا دست سقا را؛ ببوسم من اشک زهرا را!
بیا ای حلال مشکلها؛ تو را جان مادرت زهرا…
مناجات شب جمعه
شبهای جمعه حسرتی دیرینه دارم
از فرط حسرت بر دل خود پینه دارم
مابین روضه این شب جمعه دوباره
شوق وصال کربلا در سینه دارم
شبهای جمعه مست ذکر یاحسینم
در روضه ها مجنون شاه عالمینم
امید دارم تا که روزی را ببینم
در کربلا یاد غمش، در شوروشینم
شبهای جمعه عالمی دارم زِ احساس
در روضه ها باشد به چشمم درّ و الماس
در ذهن خود دائم تصوّر هايم اين است
در کربلایم، بین شط تا کف العباس
شبهای جمعه همره مهدی غمینم
بی تاب قتل آن بهابخشِ زمینم
از لطف مهدی آرزو دارم ببینم
با مادرش زائر به صحنِ شاه دینم
شبهای جمعه بیخود از خود در نوایم
با روضه و نوحه به شوری مبتلایم
حس می کنم با هر نوای یاحسینم
در بینِ گودالِ ذبیحِ کربلایم...
شبهای جمعه«ملتمس» بر لاله هستم
با یارقیه در پی یک ناله هستم
باشد دعای من بحق دُخت ارباب
یارب ببینم، کربلا هر ساله هستم
مناجات بسیار زیبا شب جمعه با نوای آقای حاج خلیل زارعی
😭😭😭
گدایم گدایم گدا را ببین
منِ زارِ بی دست و پا را ببین
خدا امشب این گریه ها را ببین
و با بنده ات کن مدارا ببین
زمین خورده ای آمده در زده
فراری در خانه ات آمده
فراری ترین بنده اینجا منم
گرفتار بازی دنیا منم
همان کس که افتاده از پا منم
در این جمع آلوده تنها منم
همه خوبند همه نورانی اند
فقط اونی که از همه بدتر منم
در این جمع آلوده تنها منم
اما یه آقایی کن
بیا و مرا باز امشب ببخش
به حق اباالفضل زینب ببخش
در این زندگی معنویت نبود
برای مناجات همت نبود
عبادات من هیچ عبادت نبود
به جز بخل و کبر و منیت نبود
دگر خسته ام از خودم عفو کن
مسلمان اسمی شدم عفو کن
فقط یه اسم دارم با خودم یدک می کشم ....
دوباره رسیدم خدایی شوم
مسلمان یک آشنایی شوم
شب جمعه آمد هوایی شوم
رسیدم که کرب و بلایی شوم
که من بی پناهم به آقا مجیر
امیری حسین و نعم الامیر
حسین ......
حسینی که یک ظهر عطشان شد و
به میدان که زد تیرباران شد و
گرفتار سر نیزه داران شد و
سرش را شکستن بی جان شد و
ز مرکب زمین خورد و با ضرب پا را
به گودال هول دادنش ......
یارالیم آخار قانی ادر گونلار میدانی
حسین حسین حسین
باجین اولسون باشین هانی
گر قان آقلیا زینب
جان آقلیا زینب
سنه یاخ لیا زینب
گلن هفته یه آماده اولها
حسین حسین اولون جان لیا زینب
یارالی جان یارالی ....
حسین بو گیر و دار گلدیم
گورم حالی نِجده ....
حسین حسین ...
قُیدین من آواره حسینیم هارا گدین
قالدی یخمه الر د حسینیم هارا گدی .....😭😭😭😭😭
🎤🌺
┅✿❀🍀🌹🌹🍀❀✿┅
﷽
مناجات_امام_زمان«عج»
🌹بی تو هر جا می روم احساس غربت می کنم
راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم
🌹بی تو آرام و قراری نیست در دنیای ما
دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم
🌹نامه اعمال من حال تو را بد می کند
جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند
🌹غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل
بعد از این تا زنده ام با تو رفاقت می کنم
🌹روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه
حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم
🌹من که باری بر نمی دارم ز روی شانه ات
با چه رویی بر تو اظهار ارادت می کنم
نوحه شهادت امام کاظم علیه السلام
ای نماز و روزه و
حجّ و جهاد
یا امامِ کاظم اِی
بابُ المراد
زِ غم تو محشری
شده بغداد
زندان و ظلمِ هارون
غمهای بیکرانه
سِندیِ بی حیا و
سیلی و تازیانه
واویلتا واویلا...
بیا اِی رضا بیا
ای پسرم
بِنِگر که مضطر و
خونجگرم
شعله ور شده همه
پا تا سرم
هنگامِ دادنِ جان
گریانِ نورِ عینم
یادِ سرِ جدای
جدّم امام حسینم
واویلتا واویلا...