#پایان_ماه_صفر
خورشید به قدر غم تو، سوزان نیست
این قصّۀ جانگداز را پایان نیست
پای تو دو ماه، عاشقی کرده دلم
دل کندن از این کتیبهها آسان نیست
#لبیک_یا_حسین
اگرچه گریه نمودم
دو ماه با غمتان
مرا ببخش
نمُردم پس از مُحرمتان
لباس مشکیِ من
یادگاریِ « زهراست »
چگونه دل کنم از آن؟
چگونه از غم تان ؟
بگیر امانتی ات را
خودت نگه دارش
که چند وقت دگر
می شویم مَحرمتان
برای سال دگر نه
برای #فاطمیه
برای روضه مادر
برای ماتمتان ...
دلم بگیر
که محکم ترش گِره بزنی
به لطف فاطمه
بر ریشه های پرچم تان
هزار شکر
که از لطف پنجره فولاد
میان حلقه ی ماتم
شدیم هم دمتان
بیا دوباره بخوان
روضه های یَابنَ شبیب
که من دوباره بسوزم
دوباره با دمتان
#پایان_ماه_صفر
#شاعر_مهدی_نظری
ربیعِ عشق
اگر رد شدیم از محرم،حسین(ع)
اگر رفت وقت صفر هم، حسین(ع)
مگر می شود جوهر یادِ تو
نباشد به رگهای عالم حسین(ع)؟
مگر قلب ما از تو و یادِ تو
جدا می شود قدرِ یک دم حسین(ع)؟
مگر لطف تو می شود کم به ما؟
مگر عشقِ ما می شود کم؟ حسین(ع)
همه شادی و شوق اهل جهان
فدای تو و شورِ این غم ،حسین(ع)
ربیعِ دل من فقط عشق توست
مگر می شود بی تو باشم حسین(ع)؟
#احمد_رفیعی_وردنجانی
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سیب_سرخی
آقای سامرا
چقدَر ناتوان شدی
خیلی شبیه مادرِ خود
قدکمان شدی
آه ای بهار زرد و خزانی
تو میروی
چون مادرت زمان جوانی
تو میروی
( اَبَاالمَهدی ، یا مولا ) تکرار
بُغصی شکسته داری و
فریاد کوچه ای
هی میخوری زمین ،
ولی یاد کوچه ای
گرچه غریب بودی و
کس سوی تو نرفت
شکرخدا که میخ
به پهلوی تو نرفت
شعله سراغ پیچشِ
گیسوی تو نرفت
اینجا غلاف بر روی
بازوی تو نرفت
آتش کسی به خِرمَنِ
نیلوفرت نزد
اینجا کشیده ، کس
به روی همسرت نزد
( اَبَاالمَهدی ، یا مولا ) تکرار
تو ضعف میکنی
پسرت گریه میکند
مهدی رسیده و
به برت گریه میکنند
خاکی شده است موی سرت
گریه میکند
این ظرفِ آب بر جگرت
گریه میکند
برروی دامنِ پسرت
دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر
روی این خاک ها مزن
آقا سلام بر تو و
دریایِ تشنه ات
این کاسه میخورد
روی لبهایِ تشنه ات
یادِ حسین می دمد
از نایِ تشنه ات
دادی سلام
بر لبِ بابایِ تشنه ات
خونابه گرچه از دهنت
ریخته شده
آلاله روی پیرهنت
ریخته شده
شکرخدا که لعل لبت
خیزران نخورد
شکرخدا که روی گلویت
سنان نخورد
چکمه به روی پیکرِتو
بی امان نخورد
سرنیزه ای نیامد و
روی دهان نخورد
شکرخدا که تو
کفَنی داشتی حسن
بر جسم خویش
پیرهنی داشتی حسن
( اَبَاالمَهدی ، یا مولا ) تکرار
بی تو وقارِ خواهرِ تو
مُستَدام ماند
با احترام آمد و
با احترام ماند
پوشیده از نگاه ِ
خَواص و عوام ماند
وای از زنی که
در وسط ازدحام ماند
احساس های خواهری اش
لطمه خورده بود
حتی غرورِ روسری اش
لطمه خورده بود ...
#محمد_جواد_پرچمی
1. اقای سامرا.mp3
6.52M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سیب_سرخی
آقای سامرا
چقدَر ناتوان شدی
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
واویلتا واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
رسیده عُمرم به سَر
شهیدِ زهرِ کینه ام
یه عمر تو زندان بودم
حالا می سوزه سینه ام
دیگه از دنیا سیرم
طِبابت خیلی دیره
سرم دیگه شده سنگین
چشام سیاهی میره
کسی غیر این
طفلِ چهار ساله ام
نبود پیش من
دَمِ آخرم ...
تویِ سامرا
بی کس و یاورم
شبیه غریبیِ مادرم ..
خدا راشکر ، صورت امام عسکری ، زخمی نداشت .. خدا راشکر ، صورت سالم بود ، زَهر درونُ پاره پاره کرده بود .. وگرنه سخت بود برا امام زمان سرِ خونی بغل کنه .. آخه بچه ی چهار پنج ساله مگه چقدر دل داره …؟ الله اکبر .. وقتی سر بریده رو بغل کرد ، یه نگاه کرد دید این لبها پاره پاره است ... پیشونی شکسته اس … رگها بریده اس … حسین …
کسی غیر این
طفلِ چهار ساله ام
نبود پیش من
دَمِ آخرم ...
تویِ سامرا
بی کس و یاورم
شبیه غریبیِ مادرم ..
واویلتا ، واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
میونه حجره تنها
روی خاکا افتادم
در و همسایه حتی
نرسید به فریادم
یکی نیست بگه اینجا
یکی داره میمیره
میخوام پاشم از جامو
دیدم پهلو میگیره
من از داغِ مادر
جزع می کنم
توو حجره
صدای در که میاد
لبام از عطش
تا ترک میخوره
می اُفتم به یاد جدم زیاد ..
واویلتا ، واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
غریبم اما بازم
یه آقازاده دارم
سرم رو رو زانویِ
آقازاده م میزارم
ولی بسوزه دلها
برایِ کربُبَلا …
واسه اون لحظه ای که
چشمشُ باز کرد ...آخ کسی اومد سرشو بغل کنه ؟.. نه … ! یه نگاه کرد دید « اَلشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ » … ای حسین …
#کارگاه_آموزش_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
1. شد سامرا کرببلا.mp3
6.82M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
واویلتا واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
#کارگاه_آموزش_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
1. مولا امام عسکری ع.mp3
8.48M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
مسموم وا اماما
شهید وا اماما
مولا امام عسکری ،
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی ،
تنها امام عسکری
غریب سامرا ،
حبیب آشنا
برای تو
زبون گرفته امشب آسمون
عزیز فاطمه ، عزیز مصطفی
چرا بهار عمر تو
دیگه شده خزون ؟
امام عسکری
امام عسکری
امام عسکری …
مولا امام عسکری ،
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی ،
تنها امام عسکری
مظلوم امام عسکری
مسموم امام عسکری
میره از این دیار غم ،
مَغموم امام عسکری
بیاد مادرش ، دمای آخرش
میخونه نوحه زیر لب
به یاد کوچه ها …
که مادر و زدن ،
یه عده بی حیا
خزونی شد
شکوفه ی تموم غنچه ها
به یاد کوچه ها
به یاد کوچه ها
به یاد کوچه ها …
مولا امام عسکری
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی
تنها امام عسکری …
بارون ، امام عسکری
محزون ، امام عسکری
مثل حسین و بچه هاش
دلخون ، امام عسکری
سیه شده هوا ،
شبیه کربلا
ببین که تشنه پَر زده
رو خاک حجره ها …
نه زیر دست و پا ،
نه روی نیزه ها
نمیشه روضه ای
مثه شهید سر جدا
به روی نیزه ها
به روی نیزه ها
به روی نیزه ها …
مولا امام عسکری
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی
تنها امام عسکری …
#کارگاه_آموزش_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
1. بار الها.mp3
9.72M
#نوحه_امام_عسکری
(علیه السلام)
#حاج_سعید_حدادیان
#دستگاه_شور
بارالها غلامِ عسکریم
میخریَم ، میخریَم
غمگسارِ امامِ عسکریم
میخریَم ، میخریَم
عاقبت حاجت روا شد
دیگر از دنیا رها شد
کُشتۀ ی زهرِ جفا شد
(وا اماما ، وا اماما) 3
دمِ آخر همه
فکر پسر بود
خونجگر بود ،
خونجگر بود ...
جان فرزندِ پاکش
در خطر بود
خونجگر بود ،
خونجگر بود ...
مهدیم ، ای جان بابا
میشوی تنهای تنها
در میانِ دشت و صحرا
(وا اماما ، وا اماما) 3
بارالها گدای سامرایم
بینوایم ، بینوایم
بر خمِ زُلف مهدی مبتلایم
بینوایم ، بینوایم
سامرایم ولی درکربلایم
بینوایم ، بینوایم
دلبرِ صحرا نشینم
از غمِ هجرت غمینم
کی رُخِ ماهت ببینم
(یا اباصالح کجایی) 3
« تکراربند اول »
#نوحه_دستگاه_شور
1394
#کارگاه_آموزش_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
مرثیه امام حسن عسکری ع
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
قدح آب همینکه به لبم شد نزدیک
غم لب های حسین زد شررم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان
لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود
واقعه ی کرب وبلا در نظرم مهدی جان
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان
میدرخشد رخ ماه تو بیاد آوردم
سر نورانی هجده قمرم مهدی جان
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
1. دوباره زهر جفا.mp3
10.09M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سازور
دوباره زهرِ جفا
دوباره شور و نوا
یه روز بقیع و یه روز
سامره غرقِ عزا
حال و هوایِ سامره
حالِ دیگریِ ، وای وای
حضرتِ حجت
غرقِ عزای عسکریِ ،
وای وای
غُصّه برای عسکریِ
وای ... وای ... وای ...
غریب سامره
( تکرار بند اول )
دوباره تشنه لبی
دوباره تاب و تبی
دوباره چشمِ ترِ ،
خواهری و زینبی
زِگریه پُر خون شده
دو چشمِ پسری ، وای وای
به خاکِ غربت
نهاده صورت پدری ،
وای وای
کسی ندارد خبری ...
( تکرار بند اول )
این روزُ و شب ها میاد
از مدینه یک صدا
فاطمه خورده زمین
در وسطِ کوچه ها
میونِ دیوار و در
شده ناله به پا ،
وای وای
ببین که آتیش
زبونه داره همه جا ،
وای وای
تنم زیرِ دستُ و پا
وای ... وای ... وای ...
مادر مادر مادر
( تکرار بند اول )
حسن ... حسن ...