1. مولا امام عسکری ع.mp3
8.48M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
مسموم وا اماما
شهید وا اماما
مولا امام عسکری ،
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی ،
تنها امام عسکری
غریب سامرا ،
حبیب آشنا
برای تو
زبون گرفته امشب آسمون
عزیز فاطمه ، عزیز مصطفی
چرا بهار عمر تو
دیگه شده خزون ؟
امام عسکری
امام عسکری
امام عسکری …
مولا امام عسکری ،
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی ،
تنها امام عسکری
مظلوم امام عسکری
مسموم امام عسکری
میره از این دیار غم ،
مَغموم امام عسکری
بیاد مادرش ، دمای آخرش
میخونه نوحه زیر لب
به یاد کوچه ها …
که مادر و زدن ،
یه عده بی حیا
خزونی شد
شکوفه ی تموم غنچه ها
به یاد کوچه ها
به یاد کوچه ها
به یاد کوچه ها …
مولا امام عسکری
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی
تنها امام عسکری …
بارون ، امام عسکری
محزون ، امام عسکری
مثل حسین و بچه هاش
دلخون ، امام عسکری
سیه شده هوا ،
شبیه کربلا
ببین که تشنه پَر زده
رو خاک حجره ها …
نه زیر دست و پا ،
نه روی نیزه ها
نمیشه روضه ای
مثه شهید سر جدا
به روی نیزه ها
به روی نیزه ها
به روی نیزه ها …
مولا امام عسکری
آقا امام عسکری
مثل امام مجتبی
تنها امام عسکری …
#کارگاه_آموزش_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
1. بار الها.mp3
9.72M
#نوحه_امام_عسکری
(علیه السلام)
#حاج_سعید_حدادیان
#دستگاه_شور
بارالها غلامِ عسکریم
میخریَم ، میخریَم
غمگسارِ امامِ عسکریم
میخریَم ، میخریَم
عاقبت حاجت روا شد
دیگر از دنیا رها شد
کُشتۀ ی زهرِ جفا شد
(وا اماما ، وا اماما) 3
دمِ آخر همه
فکر پسر بود
خونجگر بود ،
خونجگر بود ...
جان فرزندِ پاکش
در خطر بود
خونجگر بود ،
خونجگر بود ...
مهدیم ، ای جان بابا
میشوی تنهای تنها
در میانِ دشت و صحرا
(وا اماما ، وا اماما) 3
بارالها گدای سامرایم
بینوایم ، بینوایم
بر خمِ زُلف مهدی مبتلایم
بینوایم ، بینوایم
سامرایم ولی درکربلایم
بینوایم ، بینوایم
دلبرِ صحرا نشینم
از غمِ هجرت غمینم
کی رُخِ ماهت ببینم
(یا اباصالح کجایی) 3
« تکراربند اول »
#نوحه_دستگاه_شور
1394
#کارگاه_آموزش_مداحی
http://eitaa.com/joinchat/3560112146C95a6ac9eaf
مرثیه امام حسن عسکری ع
زهر افتاده به جان جگرم مهدی جان
لرزه انداخت ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر آب گوارا برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
قدح آب همینکه به لبم شد نزدیک
غم لب های حسین زد شررم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان
لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود
واقعه ی کرب وبلا در نظرم مهدی جان
زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب
خون قلبم چکد از چشم ترم مهدی جان
میدرخشد رخ ماه تو بیاد آوردم
سر نورانی هجده قمرم مهدی جان
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
1. دوباره زهر جفا.mp3
10.09M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سازور
دوباره زهرِ جفا
دوباره شور و نوا
یه روز بقیع و یه روز
سامره غرقِ عزا
حال و هوایِ سامره
حالِ دیگریِ ، وای وای
حضرتِ حجت
غرقِ عزای عسکریِ ،
وای وای
غُصّه برای عسکریِ
وای ... وای ... وای ...
غریب سامره
( تکرار بند اول )
دوباره تشنه لبی
دوباره تاب و تبی
دوباره چشمِ ترِ ،
خواهری و زینبی
زِگریه پُر خون شده
دو چشمِ پسری ، وای وای
به خاکِ غربت
نهاده صورت پدری ،
وای وای
کسی ندارد خبری ...
( تکرار بند اول )
این روزُ و شب ها میاد
از مدینه یک صدا
فاطمه خورده زمین
در وسطِ کوچه ها
میونِ دیوار و در
شده ناله به پا ،
وای وای
ببین که آتیش
زبونه داره همه جا ،
وای وای
تنم زیرِ دستُ و پا
وای ... وای ... وای ...
مادر مادر مادر
( تکرار بند اول )
حسن ... حسن ...
1. روضه میخونی.mp3
6.24M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_محمد_رضا_بذری
روضه میخونی امشب تنها
شال عزات و دیدم آقا
ناله زدم باچشمِ گریون
آجرکَ الله یابنَ الزهرا
پدرت ، گوشه ی بستر
توو جوونی شده پرپر
(شبیه مادر)3
سینه میزنم شب شهادت
صاحبِ عزا سرِت سلامت
وایِ من
از این غمهای تو
خون به دلم
از اشکای تو
بس که غریب بود
حتی خونش
تحت نظر بود ، بابای تو
سامرا دل پریشونه
شده قبرش غریبونه
(میون خونه)3
بینِ بسترش
دور از مدینه
دست و پا میزد
با زَهرِ کینه
پدرت ، گوشه ی بستر
توو جوونی شده پَرپر
(شبیه مادر)3
سینه میزنم شب شهادت
صاحبِ عزا سرِت سلامت
آب میرسونی مثل سقا
تو به لب های خشکِ بابا
حرف عطش شد
یادِت افتاد
طفلِ رباب و موج دریا
دیدی میلرزه هِی دستاش
ظرف آب میخوره به لبهاش
دیدی هِی ، میلرزه دستاش
ظرف آب میخوره به لبهاش
(غُصّه توو چشماش)3
دیگه ندیدی ، لبای خونی
نه بزمِ مِی و نه خیزرونی
سینه میزنم شب شهادت
صاحبِ عزا سرِت سلامت
1. السلام السلام.mp3
6.27M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
مداح محترم جناب آقای
#محمد_حسین_پویانفر
السلام ، السلام
ای شَهِ مُمتَحَن
السلام السلام
حجتِ بنِ الحسن
من فدایِ
شال مشکیِ عزات
من فدایِ
دونه دونه غُصه هات
من فدایِ
بُغض و اشک و گریه هات
فدای رُخسارت که
ز دیده ها پنهونه
فدای اون چشمات که
همیشه غرقِ خونه
( بیا عزیزَ الزهرا...) تکرار
« تکرار بند اول »
کار هر روز تو
گریه و زاریه
خونِ که جای اشک
از چشات جاریه
روز و شب ها
می بینی با اشک و آه
صحنه ای که
شمر اومد توو قتلگاه
پیکری که
شد مُغَسِّلُ الجِّراح
هزاروچارصد ساله
میاد صدای ناله
هنوزم انگار زهرا
کنار اون گوداله
هزاروچارصدساله
که صحبت از ناموسه
یه خواهری رگ های
بُریده رو می بوسه
( واویلتا ، واویلا ) تکرار
السلام ، السلام
ساکنِ کربلا
السلام السلام
روحِ قالوا بلی
اُدخُلوها ، بسّلامٍ آمنین
اومدم باز
اشک چشممو ببین
وعده ی ما
ظهر روز اربعین
هزاروچارصد ساله
میاد صدای ناله
هنوزم انگار زهرا
کنار اون گوداله ...
2. کنج حجره بیقراره.mp3
8.28M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_اکبری
#واحد
کُنج حُجره بیقراره ،
بیقراره ، روی یاره
از دو چشمش همچو الماس
بارون غُصّه می باره
روی دامانش سرش رو
پسرش مهدی میگیره
ذکر لبهاش ، یا حسینه
با دلی پُر غم می میره
میزنه دست و پا ،
لحظه ی آخره
میسوزه از عطش
چون گُلی پَرپره
این دَمِ آخری
با شور و زمزمه
میخونه زیر لب
روضه ی فاطمه
( وای اَمون ،
از این غریبی ... ) تکرار
سامرا امشب چه غوغاست
مهدی مشکی پوشِ باباست
مثل فردا ، پور حیدر،
توو بهشت ، مهمون زهراست
بی شکیبه ، غم نصیبه
به خدا خیلی غریبه
ذکر لبهای عزیزش
ناله ی « اَمَّنْ یُجیْبِه »
از غم عسکری
گشته غوغا به پا
بار دیگر شده
سامرا کربلا ...
بیاد ماتمِ ، زینب و قتلگاه
اشک میریزه برا
روضه ی خیمه گاه
( وای اَمون ،
از این غریبی ... ) تکرار
شصت وهشت روز
ناله و غم
اشکِ ماتم ، سوگواری
شصت و هشت روز
توی روضه ،
بیقراری ، عزاداری
آرزومون ، اینه ارباب
که دلا ، بشه خدایی
یک شبِ جمعه آقاجون
ما بشیم کربُبلایی
ای گُلِ فاطمه
ای همه حاصلم
من گدای توام
ای امیدِ کرَم ...
من فدای تو و
روضه هایت حسین
کی شوم زائرِ
کربلایت حسین ... ؟
این دل تنگم
عُقده ها دارد
گوئیا میلِ ، کربلا دارد
یا حسین ، مارا
کربلایی کن
بعد از آن ، آقا
هر چه خواهی کن ...
1. زده آتیش.mp3
4.89M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#کربلایی_جواد_مقدم
زده آتیش به جونِ من
زَهر کینه ، بیا مهدی
سامرا شد ، برای من
چون مدینه ، بیا مهدی
( ای قرار دلم بیا ،
همه ی حاصلم بیا ) 2
میسوزه ، جگر من
تب داره ، پیکرِ من
این دمِ ، آخرِ من
( اومده ، مادر من ) 2
چرا شکسته پهلوش
کبوده هر دو بازوش
رنگی به رخ نداره
زخمیِ کُنج ابروش
( وای مادرم ) 2
در هوای تو ، بی قرارم
ای نگارم ، بیا مهدی 2
به خدا روز و شب ندارم
ای بهارم ، بیا مهدی 2
( ای قرارِ علی بیا
ذوالفقارِ علی بیا ) 2
مُنتظر ، مادرِ تو
اجدادِ ، اَطهرِ تو
انتقام حسین
( فریادِ آخرِ تو ) 2
بیا و در بیار اون
دوتا نامردو از خاک 2
تا دنیا از وجودِ
دشمناتون بشه پاک
( آقا بیا ، آقا بیا ) تکرار
تک سوارِ حجازی من
صاحب ما ، بیا مهدی 2
آخرین وعده ی الهی
غائبِ ما ، بیا مهدی 2
( ای مسافر ، بیا بیا
نورِ حاضر ، بیا بیا ) 2
مدینه ، کربلایی ،
کاظمین ، سامرایی 2
هرجا هستی ، نگارا
قطعاً در قلبِ مایی 2
دعا بکن واسه ما
واسه ی رهبرِ ما 2
دعا بکن ببینیم
روز ظهورت آقا 2
( آقا بیا ، آقا بیا ) تکرار
1. شبیه زهرا.mp3
4.3M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_عبدالرضا_هلالی
شبیه زهرا ، جوانم
غریبی بُرده ، امانم
خدایا این زَهر کینه
زد امشب آتش به جانم
خدایا ، خزانی شد بهارم
به سینه ، نفس دیگر ندارم
کنار ، پدر باشد مزارم
کنار ، پدر باشد مزارم
غریبم ، غریب سامرایم...
( تکرار بند اول )
اگر می سوزد ، تنِ من
شده وقت رفتن من
شبیه جدّم ، به غارت
نرفته پیراهن من
به صحرا، نمانده پیکر من
بُریده ، نگشته حنجر من
اسیری ، نرفته دختر من
غریبم ، غریب سامرایم...
1. شال عزا.mp3
5.92M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_اکبری
شال عزا
رو دوش صاحب الزمونه
امشب خودِ آقا
داره روضه میخونه
از زَهر جفا
میسوزه لباش
بارون می باره
بازم از توو چشاش
با بی رمقی
چشماش به دره
باز منتظرِ ، دیدار پسره
دیدار پسره
توی هر نفس
میریزه خون
از کُنج لبهاش
لحظه های آخر شد
آخه ، میلرزه دستاش
( آقای غریب ... ) تکرار
امشب پُر از ماتم
قلوبِ مومنینه
گَردِ یتیمی
رو سرِ آقا میشینه
بابا میزاره
سر رو ، روی پاش
با ذکر مادر
بند اومد نفساش
ذکر لبشه ، مادر تو بیا
دیگه حسنِ ، تو ،
افتاده ز پا ...
با آهِ نفس گیرش
دلارو کرده مَحزون
آقامون ، به سینه میزنه
با چشم گریون
( آقای غریب ... ) تکرار
دل پَر زده مثل
کبوترهای شیدا
از سامرا تا مرقدِ
شش گوشه ، آقا
با شور و نوا ، با حال دعا
زائر شده دل ، به کربُبلا
دوریِ حرم ،
قلبم رو شکست
کبوتر دل
رو گُلدسته نشست
کاشکی زائرِ
هر شب جمعه بودم آقا
دنیا ، بی حرم
واسه ی من ، زندونه آقا
حسییین ...
1. نه که روضه هات.mp3
6.96M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_رسولی
نه که روضه هات ،
خودِ سامرات ، گریه داره
غم توو نگات ،
غربت چشات ، گریه داره
خشکی لبات ،
لرزش صدات ، گریه داره
توی غربت بیقراری
از غریبی ناله داری
خسته از این روزگاری
#آقا_جان
زَهرِ کینه زد شراره
شد دل تو پاره پاره
غربت تو بیشماره
( واااای ... ،
امون ای دل ای دل ) تکرار
« تکرار بند اول »
نه که نوکرت ، دل مادرت
روضه خونه
بالای سرت ،گلِ مُضطرت
روضه خونه
دم آخرت ،چشای ترت
روضه خونه
روضه خونت ، ابر و بارون
چشم مهدی ،گشته گریون
فاطمه شد ، دل پریشون
تشنه هستی ، تشنه ی آب
رنگ و روت شد مثل مهتاب
میسوزی با قلبی بی تاب
( واااای ... ،
امون ای دل ای دل ) تکرار
وعده ی خدا ، آرزوی ما
کی میایی ؟
یابنَ مرتضی ، هدف دعا
کی میایی ؟
ذکر شیعه ها ، توو غم و بلا
کی میایی ؟
روزگار ما سیاهه
کار شیعه ، اشک و آهه
مادر تو ، چشم به راهه
زود بیا با علَمِ عشق
ای شَه باکرَم عشق
باز بنا کن حرمِ عشق
یابنَ زهرا ، یابنَ زهرا
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
#سید_احمد_امیری
#دستگاه_همایون
یابن الحسن فدای تو و دیده ی ترت ، آجركَ الله ، يا صاحب الزمان ... امشب کجا زانوی غم بغل گرفتی ؟ برا غربت امام عسکری ، زار زار گریه می کنی واشک میریزی ؟
یابنَ الحسن
فدای تو و دیدۀ ترت
خون جای اشک
میچکد از چشم اطهرت
داغ پدر خیلی سخته ، مخصوصا برا کسی که پنج سال بیشتر نداره ، مخصوصا برای کسی که بابای مهربونی مثل امام عسکری داره ...
داغی نشسته
بر جگر داغدار تو
در خون نشسته است
دل درد پرورت
قربان آن امام ،
که در آخرین نفس
( خدایا امشب خانه ی امام عسکری چه خبره ؟ )
قربان آن امام ،
که در آخرین نفس
سیراب گشته است
به دست مطهرت
یکی از سخت ترین لحظات برای فرزند ، اون موقعیه که بابا در بستر احتضار باشه و فرزند نتونه کاری کنه ... امام زمان آمد کنار بابا نشست ،سرِ بابارو در آغوش گرفت ، هی به صورت قشنگ بابا نگاه میکرد ، گریه میکرد ، یک وقت امام عسکری فرمودند : پسرم مهدی جان ، تشنه ام بابا ، سریع رفتند یک ظرف آبی رو آوردند ، خود امام زمان ، با دستان مبارک ، لحظات آخر ، به بابا آب دادند ، پدر رو سیراب کردند...
عرضه بداریم یا صاحب الزمان ، خوب شد شما لحظه آخر کنار پدر بودید ، حضرت رو سیراب کردید ، نگذاشتید امام عسکری با لب تشنه از دنیا بره ، اما دلها بسوزه برای اون آقایی که کربلا...گودال قتلگاه ... با لب تشنه ... سر از بدنش جدا کردند ...
مگر به کربُبلا
آب قیمت جان است ؟
چرا نگفته کسی
این حسین مهمان است ؟
فقط همین رو بگم ، وقتی ذوالجناح برگشت به طرف خیمه ها ، دختر ابی عبدالله اومد کنار ذوالجناح ، صدا زد ، ذوالجناح ، میدونم بابام رو به شهادت رسوندند ، ذوالجناح میدونم یتیم شدم ، فقط به من بگو ، آیا به بابام آب دادند یا نه ... ؟
یا جَوادَ اَبی
هَل سُقِیَ اَبی
اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً
آی ذوالجناح ، وقتی بابام میرفت میدان ، تشنه بود ، آیا بهش آب دادند یا با لب تشنه سر از بدنش جدا کردند ؟ ناله بزن یا حسین ... یا حسییین ...
چرا به تشنه لبان
هیچ کس جواب نداد
به کام تشنه شان
یک دو جرعه آب نداد ؟
صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ
یَا مظلوم یااباعَبْدِ اللَّهِ
#روضه_همایون