eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5.2هزار دنبال‌کننده
369 عکس
329 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5819039816829897643.mp3
1.09M
. در گوشه زندان غریبانه مردم چون مادرم فاطمه من سیلی خوردم واویلا واویلا     واویلا واویلا .... بیا رضا جان که بابای تو جان داد نفس نفس می زد و از نفس افتاد ..... تا لحظه آخر ترا صدا می زد با دست و پای بسته دست و پا می زد ..... بر غربتم می گرید کند و زنجیرم با جگر آتش گرفته می میرم .... نمیدانم که گناه من چه بوده ست مانند زهرا سراپایم کبوده ست ..... ای ماه من از آهم خیزد شراره تابوت من باشد از یک تخته پاره ...... ای پسرم بابایت را تماشا کن روی مرا جانب کرببلا کن ...... ماندم اگر در قفس هر روز و هر شب اما نماندم به زیر سم مرکب .
4_6010124303398342975.mp3
1.44M
. اگه به تنگ اومده روزگارت ، صدا بزن یا باب الحوائج هر جا میفته گرهی به کارت ، صدا بزن یا باب الحوائج آقا رو قسم بده به حق ، دردونه ش به رضا و اشک دونه دونه ش دست خالی نمیری از خونه ش بیاید امشب کنار بزاریم همه حاجتارو باهم دیگه یکی کنیم دلارو بخواهیم از حق فرج آقارو بحق آقای کاظمین عجل لمنتقم الحسین یکی نبود بگه به این یهودی ، آقای ما رمق به تن نداره اونکه گرفتار تو کند و زنجیر ، ای بی حیا دیگه زدن نداره گفته تاریخ ولی من میخونم ، سربسته انقدر میزد تا میشد خسته روی صورتش یه جای دسته بسوز ای دل اشک فلک شده روونه ای وای شد بدنش پر از نشونه ای وای رو تازیانه رد خونه ای وای بحق آقای کاظمین عجل لمنتقم الحسین چند ساله که دخترش و ندیده ، خیلی دلش گرفته کنج زندان بین مناجات و دعا و گریه ش ،گاهی میگه کجایی ای رضا جان اومد از مدینه آقازاده ش ، تا بغداد یه موقع رسید که دیگه جون داد از سیاچال بلا شد آزاد بمیرم من امام رضا از غم داره میمیره معصومه نیست براش عزا بگیره هنوز تنش میون کند اسیره بحق آقای کاظمین عجل لمنتقم الحسین
این تخته‌ی دَر تیزیِ مِسمار ندارد این لنگه‌ی دَر آتش و دیوار ندارد از چهار غلامی که می‌آیند یکی هم با حلقه‌ی انگشتر تو کار ندارد (یابن الحیدر، موسی ابن جعفر)۲ بارانِ گل آمد به سرت موقع تشییع بازاریِ بغداد که آزاری ندارد آنقدر سبک گشته تنت آخرِ عمری جز سلسله و پیراهنت بار ندارد انکار اگر شد غم و دردی که کشیدی این ساقِ شکسته دگر انکار ندارد مامور رسیده است و برای تو غذایی جز مشت و لگد موقع افطار ندارد ملعون دهنش باز نشد جز به جسارت یک ذره حیا پیشِ تو انگار ندارد یک لحظه ملاقات نکردی پسرت را زندانیِ بغداد که دیدار ندارد تو می‌روی و سایه‌ی سلطان پسرش هست معصومه‌ی تو غصه‌ی بازار ندارد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو را بردند نامردان؛ از این زندان به آن زندان شدی با خون‌دل مهمان؛ از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی‌درپی تو را انداخت زندان‌بان از این زندان به آن زندان مناجاتت دوچندان شد! پس از هر سجده‌ات رفتی صدای جذبه‌ی قرآن؛ از این زندان به آن زندان به جای آه و نفرین، ذکر می‌گفتی و جاری شد دعای بارش باران؛ از این زندان به آن زندان عبایت را کشیدند و امان از هتک‌حرمت‌ها شدی حیران و سرگردان؛ از این زندان به آن زندان سر افطار، خوردی تازیانه‌های محکم را به جای آب و قدری نان؛ از این زندان به آن زندان به دست سِندی بن شاهِک ملعون، زمین خوردی بمیرم! با تنی لرزان؛ از این زندان به آن زندان سکوت و کظم‌غیظت، زهر دشمن را دوچندان کرد چه مظلومانه دادی جان؛ از این زندان به آن زندان به یاد جدّ لب‌تشنه، گلویت سوخت و خواندی فداک ایها‌العطشان؛ از این زندان به آن زند ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
2024_01_26_13_00_50 (1).mp3
3.24M
شعر جدید چاپ نشده  در فراق امام زمان (عج) اللهیم ایتدیم دعا صاحب زمانه گلمدی اغلادیم صبح ومسا صاحب زمانه گلمدی یولارا حسرت باخوب اوز سینمی من داغلادیم نی کیمی ایتدیم نوا صاحب زمانه گلمدی کچدی عمروم گونری سایدیم غم هجرانینه اولمادی درده دوا صاحب زمانه گلمدی دفتره عشقه باخوب الده قلمیم اغلادی گیتدی قلبیمنن صفا صاحب زمانه گلمدی اعتقادیم اولمادی سست سسلدیم یوز یول ادین ویرمدی سس دلربا صاحب زمانه گلمدی دستماز الدیم گوزل قیلدیم نمازی وقتیده گنه باخدیم یولارا صاحب زمانه گلمدی ددیم آلله  وار گناهیم سسلورم سس ویرموری ایتمدیم گنه خدا صاحب زمانه گلمدی بس ددیم هاردا قالوب اذن ظهورین ویرموسن قلبیلر اولدوی یارا صاحب زمانه گلمدی خبر الدیم اهل دلدن اقانون من ادرسین ددی بیلمم من نیا صاحب زمان گلمدی ملک خراسانه گیت حاجتیوی ایسته دینن ضامن آهو رضا صاحب زمان گلمدی یا کی گیت سمت بقیعه  اناسینا اغلیور دی اناسینا بیرا صاحب زمانه گلمدی یا کی گیت بیر نجفه ساقی کوثردن سروش دینن ای شیرخدا صاحب زمانه گلمدی کاظمینه سامرایه  کربلایه سال گذر سسله شاه کربلا صاحب زمانه گلمدی عدل وعدالت هانی ظلم و فساد ایلیور بشر کیم دیور گلسون آقا صاحب زمانه گلمدی اوچ یوز اون اوچ یاری یوخ دلداری یوخ دای دیمم او آشنا صاحب زمانه گلمدی (طیبان) قورتار سوزوی عاشق کیمی چک انتظار اغلا بی ریب و ریا صاحب زمانه گلمدی کربلایی حسن طیبان میانجی
ای شفای دردهای بی شمار ما بیا به دعای ما که نه،بر ناله ی زهرا بیا از گناهان خسته و در روضه ها سر میکنم ای صفای حق تعالی بر همه دلها بیا من که سربارت شدم،بی قیمت و بی آبرو آبروی هر دوعالم حضرت مولا بیا من گنه کارم ولی عشق تو را دارم به دل عشق زیبایت تمام آبروی ما بیا من بدم اما گدای درگهت هستم هنوز خاک پایت میشوم ای حضرت آقا بیا میرسد ماه محرم وقت شور و ماتم است آندمی که ذکر تاسوعاست بر لبها بیا روضه خوان باشی و ماهم گریه کن های عزا خون فشان روضه ی جان سوز عاشورا بیا جان عمه زینبت ، بر اضطرار دختران بر اسارت در میان خنده ی اعدا بیا چشم ناپاک و حرم،بازار شام و ساز و دف بر لب و دندان خونینِ گل زهرا بیا کار هر روز و شبش گریه برای اصغر است بر سفیدی گلو و نغمه ی لالا بیا این نفس بند آمده از غصه های کربلا بر تن روی عبای اکبر لیلا بیا از خجالت آب شد،قولش زمین مانده عمو بر نگاه حسرت و بی تابی سقا بیا موی او آتش گرفت و دامنش هم سوخته بر دمی که آن سه ساله ناله زد بابا ببا الهم عجل لولیک الفرج
1_9262095331.mp3
3.24M
صبح روز سه شنبه؛‌ من پا شدم من با دو چشم خیس… دیدم انگار توی این شهر؛ هیشکی عین خیالش نیست انگار نه انگار دیروز، همینجا یکی خورد به دیوار! انگار نه انگار دیروز؛ یه زن رو زدن بین انظار… انگار نه انگار دیروز؛ یه بچه شهید شد با مسمار دیروز آتیش امروز غربت؛ فردا اما میرسه منتقم زهرا… این الطالب بدم الزهرا؛ این الطالب بدم الزهرا من امامی غریبم؛ که فاطمه است تنها مامومم 💔💔💔💔💔 راه خونه تا مسجد رو؛ میدوید یار مظلومم… انگار نه انگار؛ ریختن سرش عده ای مردم آزار! انگار نه انگار؛ انقد زدن دستش افتاده از کار… انگار نه انگار؛ از ضربه چشمای یارم شده تار! بین غوغا خسته؛ اما پای من وایساده بود زهرا… این الطالب بدم الزهرا؛ این الطالب بدم الزهرا مهدی رسولی
درخیــالم بال و پر وا می کنــم تا جمکران می شود در چشم خیسم باز پیدا جمکران نور سبـــز پنــج  گنبــد می دهد آرامشــــم با حضــور مهــدی  زهـراست زیبـا جمکران "العجل مولایَ" از هرصحن می آیدبه گوش می شــود غرق دعـا و شـور و آوا جمکران می نوازد جـان و دل را نغمهٔ "یابن الحسن" حال ما را می شـود محـوِ تماشــا جمکران یک نفــر آورده با خـود کـودکــی بیمــار را تـا کنـــد بیمـــاری او را  مـــداوا ، جمکران یک نفر دارد توســـل می کند با اشک و آه شاهـــد این التماس و بغــض گویاجمکران هـر که شـد درمانده از کار طبیـبان میشود راهـیِ قــم سمتِ درمـانگـاه آقــا ، جمکران دوست دارم تا ابد باشم در این سِیرِ خیال تا دهد جا در میـانِ خـویش، ما را جمکران باز شـد  روز سه شنبه کـاش گردد قسمتم یک سفـر در اوج این دلتنگی ام تا جمکران😭      شعر:رقیه سعیدی
4_5996586785524690791.mp3
1.33M
هدیه به موسی ابن جعفر صلوات شور امام کاظم سمته کاظمینتون پر میزنم در خونتون و من در میزنم رو نده ام از همه جاواومدم روبه تو موسی ابن جعفر میزنم دست خالی مو ببین پر کن از کرم اقا تنها از تو من می خوام سفر کربو بلا بمیرم برای غصه های تو برا بغضه خسته ی صدای تو بمیرم که در غل و زنجیر بوده یه عمره که اقا دست و پای تو عمری روی لب تو اسم شاه سر جدا گریونه چشمای تو از داغ کربو بلا بمیرم برای خواهر تو شاه خنجر تشنه و حنجر تو شاه دوازده ضربه زدو جدا میکرد ازقفا به سختی که سرتو شاه میدیدش از روی تل شنیدم که خواهرت چهل تا نعل رد شدن از پاره های بدنت رضا نصابی
4_5830354581753693688.mp3
3.37M
🎼سبک 🔘🔘🔘🔘 ☑️بنداول شنیدم اقا محزون بودی خسته و دیده گریون بودی شنیدم اقا چار ده سال و شب و روز کنج زندون بودی ........... شنیدم که تورو آزردن پارو از حد فراتر بردن شنیدم پیش تو ای آقا زن بد کاره ای اوردن ......... تو زندونی دلگیر زیر غل و زنجیر هی میزدی نفس نفس نفس یه نانجیب لگد به پهلوهات می زد میون اون قفس قفس قفس 🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘 ☑️بنددوم بین زندان زدی بال و پر پیکرت شد نحیف و لاغر توو سیاه چال غم چارده سال ناله کردی کجایی مادر ........ شنیدم از دل تب دارت از تن زخمی و بیمارت بمیرم من برات که می شد سیلی و ناسزا افطارت ........ سندی بی حیا بی خبر از خدا میزدبه صورت تو بی هوا این حرومی پست قلب تو روشکست وقتی میگفت به مادر تو ناروا 🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘 ☑️بندسوم گریزبه کربلا وقتی که از صدا افتادی وقتی که زیر پا افتادی دم اخر با چشمی گریون به یاد کربلا افتادی ...... خوندی از لحظه ی جنجال و خوندی از پیکر پا مال و خوندی از ضربه های خنجر خوندی تو روضه ی گودال و ......... خنجرش و کشید سری رو می برید به پیشه چشم خواهری خدا. ضربه زد از قفا سری شدش جدا به پیشه چشم مادری خدا ......ِ سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب 💠💠6⃣1⃣9⃣💠💠 🔘:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::🔘