eitaa logo
-عروةُ‌الوثقی!
1.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
38 فایل
بسم‌الله !- چقدرزیباست‌زمزمه‌آرام‌آب، کهـ‌درگوشم‌مۍخواند: چقدرخوش‌است‌اقبالم. آرۍ،من‌همان‌جوانه‌روییده‌شده درکنارآبشارم. -تبلیغ؛‌[‌ @HosnaE006 ] -بیسیم‌ِکانال📻 https://harfeto.timefriend.net/17178852949420 'عروة الوثقی"محکم؛استوار
مشاهده در ایتا
دانلود
دوستان سه روز دعای مجیر خیلی خوبه اگه تونستید بخونید روزای ۱۳,۱۴,۱۵ ماه رمضون تا سحر برای ۱۳ هم رو بخونید ان‌شاءالله فردا و پس فردا هم یادواری میشه تو کانال التماس دعا
جامعه الزهرا بزرگترین حوضه علمیه خواهران جهان تشیع
نشوی تنها، من یار تو میگردم، وزجرگه عُشاقت، سردارِ تو میگردم ...♥️
نابودی تمدن فارس به فاصل ۴۰ سال . . .
یعلمُ اللّٰه . .آره رِفیق :)
چرا ما رند نمیشیم :)؟! میشه یکی بدید اینور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زندگینامه: مهدی باکری در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳ در میاندوآب و در خانواده‌ای مذهبی زاده شد. نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر  در ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان وی توسط  شناسایی شد و بارها برای بازجویی و تحت نظر آزاد شد.  با وقوع انقلاب شهید مهدی باکری نقش فعالی در سازماندهی بخشی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت. وی برای مدتی نیز شهردار ارومیه بود و دوره کوتاهی نیز دادستان دادگاه انقلاب ارومیه بود. باکری اندکی پس از آغاز جنگ ایران و عراق ازدواج کرد و یک روز پس از ازدواج نیز عازم جبهه‌های جنوب شد.
در عملیات فتح المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف حضور داشت، که در همان عملیات از ناحیه چشم مجروح شد. پس از بهبود به جبهه بازگشت و در عملیات‌هایی چون عملیات بیت‌المقدس،رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر ۱ تا ۴ و عملیات خیبر در سمت‌های مختلف فرماندهی شرکت کرد. در مجموعه عملیات‌های والفجر با عنوان فرمانده لشکر عاشورا فعالیت می‌کرد. در خلال انجام عملیات خیبر، به شهید مهدی باکری خبر داده شد، که برادرش شهید حمید باکری در صحنه نبرد کشته شده‌است و می‌خواهند برای بازگرداندن پیکر او گروهی را اعزام نمایند، اما وی ممانعت می‌کند و از پشت بی‌سیم این جمله را به زبان می‌آورد: «همهٔ آن‌ها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید.»
مفقودالاثر شدن در حین انجام عملیات بدر و در‌حالی‌که نیروهای عراقی با محاصره کامل لشکر سربازان تحت امر مهدی باکری در جزیره مجنون در حال زدن تیر خلاص به سربازان مجروح باقی‌مانده بودند، احمد کاظمی و محمود دولتی با بی‌سیم از وی می‌خواهند که با عبور از دجله و پیمودن فاصله ۷۰۰ متر و رسیدن به فضای میان خط اول و خط دوم حمله، جان خود را نجات دهد، ولی این درخواست‌ها با پاسخ منفی باکری همراه بود، تا آن‌که بر اثر اصابت تیر مستقیم نیروهای عراقی شهید شد. سپس گروهی برای بازگرداندن پیکر باکری اقدام کردند، اما هنگام انتقال پیکر وی، قایق آن‌ها هدف اصابت شلیک مستقیم آر پی جینیروهای عراقی قرار گرفت و در  غرق شد. پیکر وی و سایر سربازانش هیچ‌گاه یافت نشد.
کتابها: آقای شهردار، نمی توانست زنده بماند، فرمانده نجیب، همیشه باهم ، سیرت سرداران/ جلد۵ من یک بسیجی ام،راهیان شط، خداحافظ سردار، به مجنون گفتم زنده بمان جلد ۲، اسوه های ماندگار، شهرداران آسمانی و ....
فیلم موقعیت مهدی درباره ایشون درست شده که به شدتتتتت هست😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اومدیم کِ شهید بشیم🙃 چون اون هایی کِ بعد از جنگ بِ شهر برمیگردن ۳ دسته هستند ۱ اونایی کِ غرق مادیات میشند ۲ اونایی کِ می خواند فراموش کنند چیکار کردند و کجا بودند ۳ اونایی کِ از قصه دارند دق میکنند🙂 https://eitaa.com/ArwaalWaghti
ای‌ عزیزان‌‌‌ ماندن‌ ما‌ در‌گرو‌ رفتن‌ ما‌ است
...
رفتار با اسیر:) راه را با این ستاره ها میتوان پیدا کرد❤️
شادی روح این شهید بزرگوار و باقی شهدا صلوات -!