یه مدینه یه بقیعِ یه امامی که حرم نداره .. _قبول دارید این هیچ وخ تکراری نمیشه :)!؟ #مداحی #شهادت_امام_حسن_مجتبی

_ولی امام حسن معروفه به کریم آل طاها اصلا تو تاریخ نوشته نشده گدا بره در خونش دست خالی برگرده.. آقا مام گدای در خونتونیم :)! حاجت دارا از دره خونه امام حسن بگیرید دست خالی ردتون نمیکنه .. #شهادت_امام_حسن_مجتبی #کریم_آل_طاها

نازنین رقیه -!🙂🥺

۷ توصیه امام حسن مجتبی در لحظه شهادت #شهادت_امام_حسن_مجتبی #اربعین #امام_حسین #امام_زمان #حجاب _عروه‌الوثقی

شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم :)! -متن‌حاوی‌بغض‌است- #شب‌_جمعه

گفـتم‌آقـا! چرا‌شماعربـاامشب‌وقتی‌میاید‌‌حرم؛ خـم‌میشید‌و‌‌دیوار‌‌هـارومیبوسیـد؟! گفٺ:آخہ‌شب‌جمعہ‌مادرش‌میاد‌‌حرم؛ دسـت‌به‌دیوارمیـره‌جـلو!(:💔 #شب_جمعه

00:00 #زیبایی

{💔🥀} شهید مهدی زین الدین : هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید ، شهدا هم شما را نزد اباعبدلله یاد می کنند . 🔸شهدا را یاد کنیم ، حتی با ذکر یک صلوات

¹³روز‌تا‌اربعین:)! _بماند‌یادگاری #اربعین

¹²روز‌تا‌اربعین:)! _بماند‌یادگاری #اربعین

✅چند نکته خییییلی مهم برای همه اربعینی ها. _هم کسانی که مشرف میشن و هم کسانی که نمیتونن مشرف بشن -حجت الاسلام حسینی- #اربعین

دو کلام از منِ حقیر به خواهرانم که اربعین عازم دیار عشق هستند: بیخیالِ همه این بازیای رسانه ای ول کنید عبا و پمادِ ضد درد و ضد آفتاب و عینک و ... رو پاشید چادراتونو آماده کنید ، با یه کوله بار سبک پا بذارید تو مسیر مشایة برا حضرت زینب س با چادراتون علمداری کنید هرجا چادراتون خاکی شد ذکرِ یازهرا س بگید هرجا پاهاتون زخمی و خسته شد ذکرِ یا رقیه بگید هرجا گرمتون شد یه نگاه به آسمون کنید و بگید به فدای اون بدن عریانی که زیر آفتاب موند ... خدا رو شکر تمام تلاش ها داره برای امنیت و راحتی ما میشه ، برای اسیری نمی رویم. با دود اسپند و نوحه و التماس دعا از زیر قرآن بدرقه خواهیم شد ان شاء الله. خواهرای عزیزم برادرای عزیز تر از جانم .. فلسفه اربعین همین سختی کشیدنه چشمت که به گنبد خورد سختی هایی که کشیدی میشه این جمله بی بی زینب س (ما رأیت الا جمیلا) کم جایی نمی‌خواید برید میخواید پا بذارید جا پای خانم حضرت زینب س با آداب برید. لبخندِ رضایتِ حضرت به همه چی می ارزه برید نشون بدید حضرت زینب تو ایران خیلی علمدار داره .. نشون بدید چادری که تو کربلا خاکی شد نسل پرور شده ..! نشون بدید نسلِ زینبی با هیچ بازی رسانه ای از بین نمیره . سفرتون بخیر عَلمدارانِ نسل زینب سلام الله علیه 🏴اربعینی ها ! یادتان باشد  که ستون به ستون  را مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید... 🏴اربعینی ها وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد، یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن هایشان  مینوشتند: یا زیارت یا شهادت 🏴اربعینی ها ! میان ِ هروله های بین الحرمین ، یاد کنید از شهـــــــدایی که در آرزوی زیارت ِ شش گوشه ی اربابـــ پرپر شـــدند ... 🏴اربعینی ها نمیدانم از کدام مرز میگذرید ! اما ؛ یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای مهران ... چزابه ... شلمچه ... #اربعین

الهم عجل لولیک الفرج :)🌼! #روزمرگی #اربعین #سید_محمد _عروة الوثقی

و همچنان امامزاده سید محمد . . . #روزمرگی #اربعین #سید_محمد _عروةالوثقی

این عکسم به نیت یکی از اعضا گرفته شد :)))* #روزمرگی -عروةالوثقی

این نیمده نه ؟!

دعا کنیا !🙂 الهی به رقیه یادت نره واسم :)!

ببینید چی پیدا کردممممم🙂🙂 #مداحی #زیبایییییییی #پیشنهاد_دانلوددددددددددد

معنیش خیلی قشنگ تر از خودشه🙂🥺

یعنی هرچی از مرامشون بگیم کمههه رانندس وظیفه ایی نداره ولی کالسکه بچه رو تا ماشین آورد... مداحی ایرانیم گذاشت هرچقدر هم گفتیم عربی بگذار قبول نکرد و سینه زد گفت سینه بزنید ی سره هم به خانوادش تماس میگرفت که شام رو آماده کنه .... #کربلا #اربعین #روزمرگی #عراق

گوشی راننده زنگ خورد ماهم از فرصت استفاده کردیم خودمون به بلوتوث ماشینش وصل شدیم 🙂💔! اهنگ بالایی که ادمین امانه فرستاده #روزمرگی

دمشون گرم واقعا برقشون خیلییی کم بود ؛ برقم رفت از اول تا آخر چ برای وضو و نماز چ غذا خوردن همسرش و بچهاش با گوشی چراغ قوه گرفته بودن :) بچه هاشم خیلیی باحال بودن باشون اوکی شده بودم یکیشون داشت عربی یادم میداد و میدید بلد نیستم هی بلد نبودنم به رخم می‌کشید می‌خندید 🙂🥲 #روزمرگی

پسرعمه‌ی مادرم شهید شده بود و کلی هم سر مزارش گریه زاری کرده بودن، ییهو دیدن با اولین گروه آزاده‌ها زنده برگشت :))) کل خیابان کرمان، م شکوفه (دروازه‌دولاب تهران) شلوغ بود و همه اومده بودن استقبال آزاده و جای سوزن‌انداختن نبود، بعد ماها که فامیل بودیم با محمدآقا (آزاده) رفتیم خونه‌ی عمه مادرم وسط پذیرایی نشسته بودم که دیدم یهو مردها پاشدن رفتن زیر زمین خونه ولی من رو نبردن زیرزمین بزرگی بود که حمام و ... هم توش بود. کنجکاو بودم ببینم چه خبره ولی کسی راهم نمی‌داد و از درب زیرزمین فرستادنم بالا، بعد که اومدن بالا از حرفهاشون فهمیدم که رفتن توی زیرزمین جای شلاق و شکنجه‌هایی که روی تن محمدآقا بوده رو ببینن! محمد بعدا کارمند آتش‌نشانی شد و باز بارها و بارها زد توی دل خطر و ترسی از چیزی نداشت. محمد آقای ما برگشت اما؛ فکرم الان هم درگیره اینه که خانواده‌مون سر قبر کدوم بنده خدایی بجای محمد گریه می‌کردن؟ چه پدر/مادری چشم به راه برگشتن پسری بود که هیچوقت نه برگشت و نه پیکری بدستش رسید:))) #کتابدار _عروه‌الوثقی