#مگر_ما_خواب_نیستیم
◾️ آیا ما خواب نیستیم؟
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
دستفروش عرب، با آن هیکل درشت، خوابیده بود وسط مسجد.
ما دور تا دور نشسته بودیم، منتظر شروع درس.
گفتیم حالا بیدار میشود، حالا بیدار میشود... ولی بیدار نشد.
با ورود آقا، یکی از طلبهها خیز برداشت که برود بیدارش کند؛
آقا آرام گفت: «نه... کاریش نداشته باشید!»
بعد گفت: «اَلَسْنٰا نٰآئِمٖینَ؟ آیا ما خواب نیستیم؟ ...» مگر ما خواب نیستیم؟ کاش یکی هم بیاید ما را بیدار کند...»
📚 به شیوه باران، ص ٢٨
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
هدایت شده از ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیش_گویی_عجیب ۱۷ سال پیش مرحوم محمد دشتی در زمان حیات وحکومت صدام که محقق شده است
از فتح عراق و سوریه به دست ایرانیان تا ازادی بیت المقدس و دادن پرچم به امام مهدی عج
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#قدر_این_حکومت_را_بدانیم
آیت الله بهجت(ره):
«در زمان پهلوی که تشکیل روضهخوانی ممنوع بود، مردم در مسجدی اجتماع کرده بودند. از قضا پاسبانی از پنجره مسجد سری به مسجد کشید. مردم همه وحشتناک به سوی او نگاه میکردند، در این حال آقای بالای منبر فرمود: اگر به اندازه ترس از پاسبان، از خدا میترسیدیم، کار ما امروز به اینجا نمیکشید!»
📚رحمت واسعه/ص۱۹۶
🍃
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
هدایت شده از .
#ماجرای_لباس_بیرون_اوردن_از_تن
#حاج_تقی_توسط_پلیس_عربستان
وقتی که خیلی بچه تر از الان بودم یکی از رفقا داستان این نوکر با اخلاص اباعبدالله علیه السلام رو برام تعریف کرد و از همون موقع شیفته ی این مرد شدم
حاج تقی شریعت از همون دوران جوونیش عهد کرده بود تا آخر عمرش برای سیدالشهدا علیه السلام پیراهن مشکی بپوشه
چند سال بعد میره مکه برای حج و طواف خونه ی خدا
همه ی مردم با لباسای احرام و یک دست سفید پوش اومده بودن دور کعبه طواف کنن.یه وقت شرطه ها دیدن یه نفر با پیراهن مشکی لای جمعیت داره دور خونه ی خدا طواف میکنه و حسین حسین میگه
شرطه ها اومدن که بندازنش بیرون یهو درگیری پیش میاد و شرطه ها حاج تقی رو میزنن و حاج تقی از فرط کتک خوردن بیهوش میشه
حاج تقی رو میبرن بیمارستان وقتی که بهوش میاد میبینه لباسشو از تنش در اووردن و دور انداختن و لباس بیمارستان تنش کردن
این صحنه رو که میبینه شروع میکنه به داد و بیداد و بیمارستانو میذاره روی سرش که لباس مشکی منو چرا دور انداختید و میشینه کلی گریه میکنه و از هوش میره
توی عالم رویا حبیب ابن مظاهر علیه السلام میاد عیادته حاج تقی و میفرماید حاج تقی پاشو اربابت سیدالشهدا علیه السلام دارن تشریف میارن به عیادتت
حاج تقی میگه من با همه قهرم و دیگه کاری به کسی ندارم
اینبار خود سیدالشهدا علیه السلام وارد شدن و فرمودن آقا تقی پاشو اومدم عیادتت
حاج تقی با بغض و گریه رو به سیدالشهدا علیه السلام میکنه و با زبون آذری عرض میکنه:"باشوآ دولانیم آقاجان" ولی من با شما قهرم مگه من با شما عهد نبسته بودم تا آخر عمر از غم شما پیراهن سیاه بپوشم پس چرا اجازه دادین پیراهنمو از تنم در بیارن و دور بندازن؟!
سیدالشهدا علیه السلام فرمود آقا تقی این پیراهن مشکی ای که تا الان تنت بود رو خودت دوخته بودی
بیا این پیراهن مشکی ای رو که مادرم با دست شکستش برات دوخته رو ازم بگیر و اینو تنت کن
حاج تقی تا آخر عمرش اون پیراهن مشکی ای رو که حضرت علیه السلام بهشون عطا کرده بودن رو توی حسینیشون نگه داشت و وقتی که خواستن خاکش کنن با پیراهن مشکیش دفنش کردن و کفنش هم بوریا بود
آقا جان بمیرم برات به نوکرات پیراهن هدیه میدی ولی خودت بی کفن و بی پیراهنی 😭😭
#ماجرای_لباس_بیرون_اوردن_از_تن
#حاج_تقی_توسط_پلیس_عربستان 👆
هدایت شده از ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃حضرت حجت ابن الحسن(عج) و پیرزن در حال #مرگ
#یااباصالح
#فوق_العاده_زیبا
از دست ندین👌👌
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید / علت نوشتن کتاب الغدیر... خوابی که علامه امینی دید .
🌺الغدیر چه کتابی است ؟
@behjat135
🌺🍃✨🌺🍃✨🌺🍃✨🌺🍃✨
در محضر شیخ العارفین بهجت زمان
اهمیت سد نکردن معابر✨
🍃حاج شیخ محمد حسین اهل مکاشفه بودند.گفت روزی در حرم امیر المومنین ع مشغول سجده طولانی بودم که حضرت سیدالشهدا را دیدم فرمودند🍃
✨(اینجا در حضورجمعیت برای عمل سجده طولانی خوب نیست.اینگونه اعمال را در جای خلوت انجام دهید.)✨همان
از آیت الله بهجت پرسیدن ای مکاشفه در خواب بود یا بیداری؟✨
فرمودن بهتر از بیداری🍀
فریاد گر توحید ص۸۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتار #عجیب یکی از علمای مشهد با یک مورچه
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#استفتائات_از_ایت_الله_بهجت_ره
سؤال: آیا لازم است برای تقلید از یک نفر، تمام رسالۀ وی را بخوانیم؟
جواب: نه، فقط مسائلی را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد.
@behjat135
#دعایی_برای_تقویت_حافظه
🔸از پيامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله روايت شده كه به اميرالمؤمنين علیهالسلام فرمود: هر گاه خواستى هر چه را كه مىشنوى و مىخوانى حفظ كنى، اين دعا را در تعقيب تمام نمازها بخوان:
سُبْحَانَ مَنْ لَا يَعْتَدِي عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ، سُبْحَانَ مَنْ لَا يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوَانِ الْعَذَابِ، سُبْحَانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُورًا وَ بَصَرًا وَ فَهْمًا وَ عِلْمًا، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
منزه است پادشاهى که بر زیردستانش ستم نمیکند. منزه است خدایى که اهل زمین را به عذابهاى رنگارنگ گرفتار نمیکند. منزه است آن خداى بندهنواز مهربان. خدایا قرار ده در دلم نور و بینایى و فهم و دانش، مسلماً تو بر هر چیز توانایى.
🔹آیتالله #بهجت قدسسره توجه ویژهای به این دعا داشتند و به کسانی که برای افزایش حافظه از ایشان درخواست دعا و ذکر داشتند این دعا را پس از هر نماز توصیه میکردند.
📚 بهجتالدعاء، ص١٠٢
هدایت شده از .
🌺علت گریه آیت الله بهجت در نماز🌺
«تهران زندگی میکردم، کارم در زمینه کامپیوتر بود، روزی از تلویزیون یکی از نمازهایی را که آیتالله بهجت )ره( میخواندند را دیدم و لذت بردم.
تصمیم گرفتم به قم بروم و نماز جماعتم را به امامت آیتالله بهجت (ره) بخوانم، همین کار را هم کردم، به قم رفتم، دیدم بله همان نماز باشکوهی که در تلویزیون دیدم در قم اقامه میشود، نمازهای پشت آقا بسیار برایم شیرین و لذت بخش بود، برنامهام را طوری تنظیم کردم که هر روز صبح بروم قم و نماز صبحم را به امامت آقای بهجت بخوانم و به تهران برگردم.
یک سال کارم همین شده بود، هر روز صبح میرفتم قم نماز میخواندم و برمیگشتم، در این زمان شیطان هم بیکار ننشسته بود، هر روز مرا وسوسه میکرد که چرا از کار و زندگی میزنی و به قم میروی؟ خوب همین نماز را در تهران بخوان و … .
کم کم نسبت به فریادهای آیتالله بهجت (ره) هنگام سلام دادن آخر نماز حساس شده بودم، آخه چرا آقا فریاد میکشه؟ چرا داد میزنه؟ چرا با درد سلام میده؟ حساسیتم طوری شده بود که خودم قبل از سلامهای آقا سلام میدادم.
به خودم گفتم من اگر نفهمم چرا آقا موقع سلام آخر نماز فریاد میکشه دیگه نمیام قم نماز بخونم، همون تهران میخونم، این هفته هفته آخرمه …
یک روز آومدم و رفتم دم درب منزل آقا، در زدم، گفتم باید بپرسم دلیل این فریادهای بلند چیه، رفتم دیدم آقا میهمان داشتند، گوشه اتاق نشستم و در افکار خودم غوطهور شدم، تو ذهن خودم با آقا حرف میزدم، آقا اگر بهم نگی میرم هان! آقا دیگه نمیام پشتت نماز بخونم هان! تو همین افکار بودم که آیتالله بهجت انگار حرفامو شنیده باشه سر بلند کرد و به من خیره شد، به خودم لرزیدم، یعنی آقا فهمیده من چی میگفتم؟ من که تو دلم گفتم، بلند حرفی نزدم، چطور شنید؟
سرم را پایین انداختم و آرام از مجلس خارج شدم و به تهران برگشتم، در راه دائما با خودم میگفتم آقا چطور حرفهای من را شنید؟ در همین افکار بودم تا اینکه شب شد و خوابیدم، در خواب دیدم پشت آیتالله بهجت )ره( ایستادم و در صف اول نماز میخوانم، متعجب شدم، در بیداری اصلا نمیتوانستم به چند صف جلو برسم چه برسد به اینکه برم صف اول!
خوشحال بودم و پشت آقا نماز میخواندم، یک دفعه تعجب کردم، دیدم در جلوی آقا، روبروی محراب یک دربی باز است به یک باغ بزرگ و آباد، آخه این در رو کی باز کردند؟ اصلا قم چنین باغ بزرگی نداره، تعجب کردم، باغ سر سبز و پر از میوهای بود، خدای من این باغ کجا بوده؟ در همین افکار بودم که به سلام آخر نماز رسیدیم، در انتهای نماز و هنگام سلام نماز درب باغ محکم بسته شد، یک لحظه از خواب پریدم.
یعنی من خواب بودم؟ آقا جواب سئوال من رو در خواب دادند، پس راز این فریاد بلند آقا هنگام سلام نماز درد دل کندن از آن باغ آباد و بازگشت به زمین خاکی بود؟ به دلیل این درد آقا فریاد میکشید، من جواب سئوالم رو گرفته بودم و پس از آن سه سال دیگر عاشقانه هر روز صبح برای نماز به قم میرفتم و سپس به تهران بازمیگشتم تا آقا رحلت کردند.»
این مطالب خاطرات یکی از نمازگزاران حضرت آیتالله العظمی بهجت )ره( بود که توسط پسر این مرجع تقلید فقید در مراسم سالگرد حضرت آیتالله بهجت )ره( در مسجد صاحب الزمان )عج(ورامین بازگو شد.
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#پرسش_و_پاسخ ازآیتالله بهجت
⁉سؤال: برای پیدا شدن شیء دزدیدهشده، چه توصیهای میفرمایید؟
📝 جواب: بهحسب ظاهر برای مسروق، دعا و تکراراینکه اللهُمَّ نَجِّنَا مِنَ الشَرِّ وَ مِنْ أهلِهِ
@behjat135