eitaa logo
اشعار و نکات مذهبی
29 دنبال‌کننده
65 عکس
24 ویدیو
4 فایل
Admin: @MrKhatami
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده @hosenih ماه علی از راه می آید وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند @hosenih روزی عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورعلی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد @hosenih آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ انا بن الحیدرش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا مادرش هر جا نبردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که حیدر ذوالفقارش مجتبی ست @hosenih خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد ، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد... غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند @hosenih آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را ، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیس...ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرا که گدای تو بودم زمانی... ز چشمانت انداخت این بددهانی تو بودی ولی بنده ی خویش بودم تورا خواندم اما دلی نه!زبانی من بی سروپا چه ها که نکردم تو میدانی اما چه میشد ندانی! کجا رفت آن گریه های مناجات کجا رفت حالم؟کجایی جوانی.. چرا دل بریدم ز دنیای باقی چرا دل نکندم ز دنیای فانی جز این میکده جای دیگر ندارم چه خاکی کنم بر سرم گر برانی منو دوری از روضه ها وای بر من تمام است کارم عجب امتحانی سرم گرم ایوان طلای نجف شد که انداخته بر سرم سایبانی برای علی فاطمه سوخت افتاد توان بر علی داد با ناتوانی خجالت کشید از زن و بچه مولا همه غرق حیرت زنش قد کمانی.. چنان زد به در میخ محکم فرو رفت امان از در خانه،لعنت به ثانی سیدپوریا هاشمی سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
باز آمده دوباره، یک بنده ی گنهکار باز آمده فقیرت، با حال و روز بیمار با پای خود رسیده، بر دادگاه عدلت کمتر شود عذابش، مجرم کند چو اقرار من لا به لای خوبان، خود را رساندم اینجا تا رنگ و بو بگیرم، از آبروی ابرار دل بر گناه بستم، ظرف نمک شکستم مولا ببخش من را، من مذنبم تو "غفار" با خلف وعده هایم، با اینهمه خطایم هر بار عفو کردی، تکرار پشت تکرار یا "سامع الشکایا"! خسته شدم خدایا! که صاحب الزمان را، هر لحظه دادم آزار دیدم از او عنایت، دیدم از او کرامت دیده است مهدی امّا، از من جفای بسیار گر چه فقیر و پستم، امّا پُر است دستم من مرتضائیَستم، بهتر از این چه ابزار؟! مارا بهشت دادی، جنت نخواهد این دل تا لحظه ای که دارد، مثل حسین، دلدار اشک عزای او را، کردی عطا به عشّاق آن کیمیا که با آن ،خاموش می شود نار بی مزّه است روزه، بی اشک شور روضه بی کربلا حرام است، خرمای وقت افطار سیراب بود دنیا، امّا حسین زهرا لب تشنه کربلا را، می دید تیره و تار افسوس خورد دریا، در پیش روی سقّا زیرا نشد بیارد، یک جرعه آب علمدار شد پاره قلب زینب، تا که شنید قرآن از آن سر بریده، از آن لب ترکدار علی بیرقدار سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟ مجنون و پریشان شده ام گریه ندارد؟ با بارِ کجِ رویِ دلم بین مسیرم وامانده و حیران شده ام گریه ندارد؟ گفتم زرنگی کنم اما ته چاهم بازی خورِ شیطان شده ام گریه ندارد؟ آن سینه زنِ اهل نماز شبِ تو مُرد بدجور هوسران شده ام گریه ندارد؟ دور از علمایم چه نزدیک به مرگم چون قصه ی پایان شده ام گریه ندارد؟ با زَمزَم اشک سحرم زِمزِمه دارم همخانه ی هجران شده ام گریه ندارد؟ هی غرق شدم در دل دنیای مجازی هی دور زِ قرآن شده ام گریه ندارد؟ دیگر به لبم خاطره ايی از شهدا نیست من ننگ شهیدان شده ام گریه ندارد؟ با اینکه بدم باز بمن روضه چشانید سرمست حسین جان شده ام گریه ندارد؟ سیدمحمد میرهاشمی سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیرگاهیست گلو بغض مکرر دارد / چند روزیست قلم حالت نشتر دارد کوفیان داعیه ی مسجد و منبر دارند / عمر سعد زمان٬ وسوسه ی زر دارد یادمان هست٬ اجداد شما٬کرببلا… / شیعه از تیغ شما داغ به پیکر دارد بی سبب نیست که از شام٬ عراق آمده اید / حضرت عمه ی سادات٬ برادر دارد و شما کمتر از آنید٬ حسین تیغ کشد / کمتر از آنکه علمدار علم بردارد ما جوانان بنی فاطمی اربابیم / بی حیا!عمه ی ما مالک اشتر دارد ایل ما ایل عجم هاست که یک کودک ما / جگری با جگر شیر برابر دارد اینکه ما دست به شمشیر و زره استادیم / سبب این است که این طایفه رهبر دارد نه عراق است و نه سوریه خیالت راحت / کشور ضامن آهوست،بزرگتر دارد وای اگر گرد و غباری به حرم بنشیند / تیغ ما شوق٬ به انداختن سر دارد باید این شهر به آرامش خود برگردد / که شب جمعه حرم روضه ی مادر دارد
تک بیتی امام علی علیه السلام فهمیدم از «علیُّ مَعَ الحق» که آدمی حیدر پرست نیست اگر، حق پرست نیست ♠️♠️♠️♠️♠️ نازم به دهانم که به شادی و به غصّه یک عمر «علی (ع)» گفت و مرا مست نگه داشت ♠️♠️♠️♠️♠️ هرگز حدیث وصل تو کوته نمیشود این گفتگو تا به قیامت، مسلسل است ♠️♠️♠️♠️♠️ ساعتی پیش، گُلِ ذکرِ علی (ع) بر لب بود مست شد هر که نفس‌های مرا بو کرده ♠️♠️♠️♠️♠️ آن شاه که با دانش و دین بود علی بود مسجود ملک ساجد و معبود علی بود ♠️♠️♠️♠️♠️ نترسم که دارم ز روشن دلی به دل مهرجان نبی و علی ♠️♠️♠️♠️♠️ تویی قاری قرآن یا که قرآن قاری حیدر برانگیزد قرائت‌های تو هو هوی قرآن را ♠️♠️♠️♠️♠️ لطف احسان وکرم، چون که به غایت دارم هرچه دارم، همه از شاه ولایت دارم (نارنجی سلطان) ♠️♠️♠️♠️♠️ ذاتِ هر کس در قیامت نقشِ پیشانی اوست نقشِ پیشانیِ ما باشد: «غلامِ حیدرم» ♠️♠️♠️♠️♠️ نفس کشیدنِ بی مِهر تو حرامم باد علی (ع) است ذکر دم من و بازدم حیدر (ع) ♠️♠️♠️♠️♠️ کی یدالله فوق ایدهم همی گفته خدای؟ گر نمی‌آمد برون دست علی از آستین (مصطفی سرائی) ♠️♠️♠️♠️♠️ نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم دلِ سالِم به او دادم، دل دیوانه آوردم ♠️♠️♠️♠️♠️ به سینه مهر علی را ز جان نگهبان باش درون میکده چیزی به ارزش می‌نیست ♠️♠️♠️♠️♠️ امشب دعای بچه یتیمانش از خداست: «کاش این نمازِ صبحِ علی (ع) را قضا کنی » ♠️♠️♠️♠️♠️ هر که آمد در نجف از هیبتت در سجده رفت ساجد خار تو ام، بنما نگاهی یا علی (ع) ♠️♠️♠️♠️♠️ در تن ما، ز ازل عشق تو باجان بسرشت تا عبد عشق تو بیرون نرود از سرما (سعدی شیرازی) ♠️♠️♠️♠️♠️ در شأن علی، کتاب حق نازل شد میراث رسول را، علی قابل شد ♠️♠️♠️♠️♠️ مدح علی و آل علی بر زبان ماست گویا برای همین، زبان دردهان ماست ♠️♠️♠️♠️♠️ نازم به دهانم که به شادی و به غصّه یک عمر «علی (ع)» گفت و مرا مست نگه داشت ♠️♠️♠️♠️♠️ با مهر علی، ز حق جدایی زشت است با نفسِ حریص، هم نوایی زشت است ♠️♠️♠️♠️♠️ جز علی را نبُود هیچکس این قدر و بها که بُوَد مولد او خانة مخصوص خدا ♠️♠️♠️♠️♠️ من از «الیوم اکملتُ لکم…» اینگونه فهمیدم خدا با مهر او دین مرا اندازه می‌گیرد ♠️♠️♠️♠️♠️ تا صورت پیوند جهان بود علی بود تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود ♠️♠️♠️♠️♠️ شاه ما شاه است و نامش مرتضاست در دو عالم شاه ما شیر خداست ♠️♠️♠️♠️♠️ که من شهر علمم، علیم در است درست این سخن قول پیغمبر است… ♠️♠️♠️♠️♠️ وگر در دلت هیچ مهر علی است تو را روز محشر به خواهش، ولی است ♠️♠️♠️♠️♠️ از رستخیز خوف نباشد مرا به دل شاف علی بود، چو به درگاه داورم ♠️♠️♠️♠️♠️ صحبت ساقی و ساقر بسپردیم به باد جلوه روی تو دیدیم که مدهوش شدیم ♠️♠️♠️♠️♠️ نترسم که دارم ز روشن دلی به دل مهرجان نبی و علی ♠️♠️♠️♠️♠️ جز علی را نبُود هیچکس این قدر و بها که بُوَد مولد او خانة مخصوص خدا
شان تو در اندیشه ما جا شدنی نیست درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست 👈طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد 👈بر خاک نوشتند علی ؛ در نجف شد ماییم و دلی مست در ایوان طلایی احسنت ! چه معماری انگشت نمایی تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد از برکت نام تو اذان نیز اذان شد سردار بجز میثم تمار نداریم ما غیر علی با احدی کار نداریم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شرمندگی بس است، شب بی دعا بس است این ناامیدی از درِ لطف خدا بس است من قفل معصیت زده ام بر دعای خود این قدر بی حیایی و جرم و خطا بس است @hosenih با من غریبه اند همه، آشنا تویی "با یار آشنا، سخن آشنا" بس است تنها نگاه لطف تو کافی‌ست یا رئوف حسِّ توجه تو برای گدا بس است ظرفیت وجود مرا هم ببین که باز جان بر لبم رسیده، گناه و بلا بس است من بعد هر گناه به خود طعنه میزنم بی چشم و رو! گناه نکن! بی حیا! بس است! وقتی که از زمین و زمان دل گرفته ام ایوان طلا و صحن امام رضا بس است امشب برات کرب و بلای مرا بده داغ فراق و دوری کرب و بلا بس است @hosenih با روضه ی حسین دلم پاک میشود آیا برای توبه همین اشک ها بس است؟ وقتی که کهنه پیرهنت هم نمانده است جای کفن برای تو یک بوریا بس است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد حر و زهیر و عابس و اسلم بسازد باید مفاتیح الجنان "شیخ عباس" دل را که شد ویرانه دست کم بسازد یارب به من اشکی بده سازنده باشد اشکی بده از بنده ات میثم بسازد @hosenih چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد دستی بده دست از تهیدستان بگیرم دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم پایی بده جز در ره مولا نکوبم پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم دل می کند وابسته از دنیا به سختی دنیا بده اما نه دیگر تاج و تختی میلی بده از جام همدردی بنوشم در سیل ماتم نذر هم نوعم بکوشم عزمی بده آماده ی ایثار باشم وقت ضرورت راهی پیکار باشم نسلی بده عشق شهادت در دل آن نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن جانی بده سرشار از نور ولایت لب تر کند مهدی کنم تقدیم حضرت هر کس به نوعی میکند نجوا شبانه من هم بخوانم از شهادت عاشقانه زیباترین نثر مناجاتم جهاد است امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست جزو مجاهدهای در راه خدایم سجاده ام حکم کفن دارد برایم بر نفس سرکش راه طغیان را ببندم با معنویت در دو عالم سربلندم بیش از چهل سال گذشته پای کاریم وقتی که خرمشهر ها در پیش داریم رمز بقا قطعا به دست مردم ماست این اولین تحلیل گام دوم ماست ما را سفارش می کند آقا به تقوا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا درس دبستان امیرالمومنین است گوشم به فرمان امیرالمومنین است نص اشداء علی الکفار یعنی منشور قرآن امیرالمونین است حکم پدر دارد برای خاک یعنی ایران هم ایران امیرالمونین است دنیا گرفت از هرکسی روزی ولی ما در سفره مان نان امیرالمونین است هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا مدیون احسان امیرالمومنین است عمری محدث بودن و از غیب گفتن این کار سلمان امیرالمونین است @hosenih در کعبه مولایم علی آمد به دنیا پس صاحب خانه امیرالمومنین است ساعات خوب زندگی ما همیشه در زیر ایوان امیرالمومنین است حبل المتینم هست و فردای قیامت دستم به دامان امیرالمومنین است با دست او حق سفره اش را پهن کرده هر بنده مهمان امیرالمومنین است زهرای مرضیه همیشه دوست دارد چشمی که گریان امیرالمومنین است شخص پیمبر بانی بزم عزایش چشمان زهرا نیز می بارد برایش مرغ دلم پر می زند بر بام کوفه حلوای ختم مرتضی در کام کوفه می ریزد از غم های خود در جان دختر وقتی که بابا می شود مهمان دختر از غصه دیوار دل دختر ترک خورد وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد آماده دارد میشود بر قتل حیدر قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد سی سال پیش از پا در آمد مرد خیبر وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد دلواپس فردای بابا ام کلثوم باید بخواند روضه ها را ام کلثوم از خانه که بابای از گل بهترم رفت گفتم که دیگر سایه ی روی سرم رفت دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر پشت سر بابا دوباره مادرم رفت @hosenih دیدم از این کوچه شروع کربلا را هجده سر بر روی نیزه از حرم رفت زیر سر سیلی سنگین سنان بود از بعد غارت سوی چشم خواهرم رفت چشم علی مرتضی را دور دیدند در راه اگر دستی به سمت معجرم رفت ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تیری که زد زمین تو علقمه عموتو.... تیر با حلقوم اصغر, کار یک شمشیر کرد چاره ی لب تشنگی کودک بی شیر کرد حرمله با هلهله می گفت: کارش شد تمام خنده آن بی حیا ارباب ما را پیر کرد تیری كه زد زمین عموت و، نشونه كرد گلوت و به هم زده عزیزم زده سر و روت و گفتم نگیر سرت رو بالا، چیكار كنم خدایا بخواب سرباز شیش ماههء بابا خزون شدی یاس ندیده بهار روی دستام عزیزم ، آروم آروم میمیری
چون علی در عالم خلقت کسی مظلوم نیست هیچ‌کس مانند او از حق خود محروم نیست از جنایاتی که دشمن کرد در حق علی در تواریخ مدون، صد یکش مرقوم نیست غصه‌های او عیان از گفته‌های وی که گفت: زندگی جز استخوانی مانده در حلقوم نیست جانشین مصطفی در خانه شد عزلت‌نشین بین حکام الهی یک‌چنین محکوم نیست کی ز توفان بلا، خاموش گردد نور حق این حقیقت بر سیه‌کاران ولی مفهوم نیست صبر یزدان کرد نیروی یدالله را مهار شیر حق در چنگ روبه، بی‌جهت مظلوم نیست شاه مردان، قهرمان خیبر و بدر و احد بی‌سبب ساکت به پیش مردکی مشئوم نیست صبر جان‌سوز علی، چون صلح مرموز حسن حکمتی دارد که بر روشن‌دلان مکتوم نیست آستان قدس او را ناکسان آتش زدند مرتضی یارب مگر از چارده معصوم نیست علت خقلت چو مابین در و دیوار ماند در شگفتم عالم هستی چرا معدوم نیست جور بی حد بین که قبر قاتلانش آشکار لیک قبر فاطمه بر هیچ‌کس معلوم نیست در حقیقت شد تمام، از مرگ او، عمر علی انتظارش جز برای ضربتی مسموم نیست فاقد احساس پاک و روح انسانی بُوَد هر کسی در ماتم زهرا «حسان» مغموم نیست حبیب چایچیان (حسان)
Nahj-0.2.2-noorsoft.apk
30.75M
👈 و نهج‌البلاغه همراه ✍️ کاری از مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور 🌺 شده در: اردیبهشت ۱۴۰۰ 🌺