eitaa logo
عـــاشقــان اهــل بیـــت(ع)🌹
1.5هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.4هزار ویدیو
126 فایل
مداحی و مولودی، سخنان ناب عالمان و همین طور سخنان ناب امامان معصوم علیهم السلام 🌹🌹🌹🌹 ایدی مدیر و مدیر تبادل : @f8t8y9 🌹" کاش به مطالب، به صورت درک محور خیره میشدیم، نه مدرک محور"🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
أيْنَ بَقِيَّةُ اللّٰهِ الَّتِي لَاتَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِيَةِ ؟ 🤲 🌼 امام علی (علیه‌السلام): « اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله.» همیشه در انتظار (ظهور و فرج امام‌الزمان علیه‌السلام) باشید و یأس و نامیدی از رحمت خدا به خود راه مدهید. (بحارالانوار، ج 15، ص 123) ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
💠امام علي عليه السلام 🔹أَبْلَغُ نَاصِحٍ لَكَ اَلدُّنْيَا لَوِ أَنْصَحْتَ بِمَا تُرِيكَ مِنْ تَغَايُرِ اَلْحَالاَتِ وَ تُؤْذِنُكَ بِهِ مِنَ اَلْبَيْنِ وَ اَلشَّتَاتِ 🔸گوياترين پندگو براى تو دنياست، اگر از دگرگونى احوالى كه به تو نشان مى دهد و از جدايى ها و پراكندگى هايى كه به تو خبر مى دهد، پند گيرى 📗غرر الحكم، ح 3362 ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
📨 امام جعفر صادق علیه السلام: پدرم به من فرمود اى جعفر! فلان مبلغ از اموال مرا وقف گریه‌کنندگان کن، تا ده سال در سرزمین منا، هنگام اعمال منا (در حجّ) براى من گریه کنند. 💬 عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ قَالَ لِی اَبِی یَا جَعْفَرُ اَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًی اَیَّامَ مِنًی. 📚 کافی ج۵ ص۱۱۷ ح۱، باب کسب النائحه ◾️شهادت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد🖤 ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
📌 امام على عليه السلام: 💠 لا تَجعَلْ عِرضَكَ غَرَضا لِنِبالِ القَولِ 🔰 آبروى خود را هدف تيرهاى سخنان[مردم] قرار مده 📚 نامه 69 نهج البلاغه ‌❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
🌷 رسول اکرم (صلي الله علیه وآله) : ☘ شش توصیه را از من قبول کنید تا من هم بهشت را برای شما ضمانت کنم: 1️⃣ هرگاه سخن گفتید دروغ نگویید 2️⃣ اگر وعده‌ای دادید برخلاف آن عمل نکنید 3️⃣ اگر امانتی به شما سپرده شد خیانت نکنید 4️⃣ چشمان خود را [از حرام] فرو بندید 5️⃣ پاکدامن باشید 6️⃣ دست و زبان خود را [از حرام] نگه دارید. 📚 خصال ، ج۱،ص۳۲۱ ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥توضیحات تولیت آستان مقدس حضرت شاهچراغ (ع) درباره حادثه تروریستی 🔹🔹امروز ۲ تروریست از جنوب حرم قصد ورود داشتند و به صورت بی هدف تیراندازی کردند. یک نفر از تروریست ها بازداشت شده و خبری از نفر دوم نیست برخی از زائران مجروح شدند 🔹 یک نفر ب صورت رسمی اعلام شد که شهید شده است. اطلاعات دقیقی از شاهدان نیست اخبار تکمیلی اعلام می شود ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
از خون جوانان حرم ... ▪️ ▪️ ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
🌹حضرت عیسی علیه السلام: از نگاه کردن به آنچه منع شده است بپرهیزید زیرا که آن بذر شهوت‌ها و نهال گناه است. 📙بحارالانوار ج۱۰۱ ص۴۲ ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤
🔴بهشت چند در دارد؟ ✅در های بهشت عبارتند از: ۱)     باب المجاهدین ۲)     باب المصلین (در نماز گزاران) ۳)     باب الصائمین (روزه داران) ۴)     باب الصابرین (صبر کنندگان) ۵)     باب الشاکرین (شکر گزاران) ۶)     باب الذاکرین (یاد آوران خدا) ۷)     باب الحاجین (حج کنندگان) ۸)     باب اهل المعروف، که امام صادق (ع) در این مورد می­فرماید: «در کارهای نیک با برادرانتان رقابت کنید و از اهل معروف باشید، زیرا برای دری است که به آن در معروف می­گویند و داخل آن نمی­روند و مگر کسی که در دنیا کارهای نیک انجام داده است» 📚 کتاب نور الثقلین، ج۴، ص۵۰۶ ❤️(ع) 🌼 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 @Ashegane_AHLE_beet 🍂🖤♤☆🏴🕌🏴☆♤🍂🖤 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شبِ اول که روضه‌ی حضرت مسلم باب شده ، از اونجایی می‌خوندم که خبرِ مسلم را آوردند، خبر اونقدر وهم‌آور و هولناک بود که همونجا یک عده از کاروان حسین جدا شدند، زینب صورتشو برگردوند و دید خیلیا دارند می‌روند!  هِی نگاهِ حسینش کرد، هِی نگاهِ این ترسیده‌ها که به همین راحتی حسینشو رها می‌کنند ... هر چه که باشه ، خب خانومه دیگه! حتما تَهِ دلش خالی شده بود ، اما دویدو خودشو رسوند به حسین و گفت : - دورت بگردم عزیز خواهر ، همه‌شون هم که بروند ، خودم هستم ... بعد هم دوید سمتِ خیمه ی  بی‌بی‌ها و  آرامشون کرد ، دل‌داریشون داد ، نگذاشت یک وقت بترسند ...   باز دوید سمت حسین ، باز برگشت سمت زن‌ها و بچه‌ها ... هی دوید این سمت باز برگشت آن سو ، که نگذاره یک وقت دلهره به جان طفل یا زنی بیفته ... یا مثلا شبِ چهارم که روضه‌ی جناب حر رو میخونند ، از اونجایی میخوندم که حر راهو بست ، میگفتم : زینب پرده‌ی کجاوه‌ها رو انداخت تا یک وقت این زن‌ها و بچه‌ها چشمشون به قد و قامت حر نیفتد و قالب تهی کنند ! بچه‌ها را مشغول بازی کرد ، زن‌ها را گرمِ تسبیح... همون روز ، بینِ خیمه‌ها اونقدر دوید و اونقدر به یکی یکی شون  سر زد و به تک‌تک‌شون رسید که تا شب خودش از پا افتاده بود اما نگذاشت یک وقت کسی از اهل حرم ، آب توی دلش تکون بخوره ... یا مثلا وقتی قرار بود روضه‌ی هر کدوم از شهدا رو بخونم ، میگفتم هر کس از شهدا که به زمین افتاد ، زینب تا وسط میدون هروله کردو بالای سر هر شهیدی رفت و خودش همونجا شهید شد ، اما نگذاشت حسینش کنار اون شهید ، جون بده! برای همه ی شهدا دوید ، به عدد تموم شهدا به دادِ حسینش رسید ، از کنار تموم مقتل‌ها حسین رو بلند کرد و به خیمه‌گاه رسوند... اما نوبت به دو آقازاد‌ه ی خودش که رسید ، دوید توی پستوی خیمه‌گاه و خودش رو پنهان کرد یک جایی ، که یک وقت با حسینش چشم به چشم نشه که خدای نکرده حسین یک لحظه از روش خجالت بکشه  حتی پیکرها رو هم که آوردند از خیمه‌گاه بیرون نیومد ، به نظرم می‌خواست به حسینش بگه  حسین جان اصلا حرفش رو هم نزن  ، کاش جای دو پسر ، دوهزار پسر داشتم که فدایت شوند و نگذارند اینگونه کمر خم کنی برادرم .... در تمام روضه ها ، محورو  زینب قرار میدادم و اول و آخرِ همه‌ی روضه‌ها رو به زینب گره می‌زدم ... اونقدر از زینب می‌خوندم و از زینب میگفتم تا دلها رو برای شام غریبان آماده کنم... بعد تازه آن وقت روضه‌ی اصلیو رو می‌کردم... حالا این زینبی که از روز اول دویده ، از روز اول به داد همه رسیده ، از روز اول نگذاشته آب توی دل کسی تکان بخورد... حالا تازه دویدن‌هایش شروع شده... اول باید یک دور همه‌ی بچه‌ها و زن‌ها را فرار بدهد ... یک دور دنبال یک یکشون بدود ، تا یک وقت آتش به دامنشون نگرفته باشه ...   یک دور تمامشون رو بغل کنه تا یک وقت از ترس قالب تهی نکرده باشند... در تموم این دویدن‌ها دنبال این هشتاد و چند زن و بچه، هِی تا یک مسیری بدود و باز برگردد تا یک وقت آتش به خیمه ی زین العابدین نیفتاده باشه ... بعدِ غارتِ خیمه‌گاه ، باز دویدن‌های بعدش شروع بشه  ، حالا بدود تا بچه‌ها رو پیدا کنه... بچه‌ها را بشمره و هی توی شمردن‌ها کم بیاره و در هر بار کم اومدنِ عددِ بچه‌ها ، خودش فروبپاشه و قلبش از جا بیرون بشه و باز با سرعت بیشتر بدود تا گم شده‌ها رو پیدا کنه... بعد باز دور بعدیِ دویدن‌هاش شروع بشه ، هِی تا لب فرات بدود قدری آب برداره و خودش لب به آب نزنه ، آب رو به زن‌ها و بچه‌ها بده و دوباره بدود تا یک کمه دیگه آب بیاره .... تازه اینها هنوز حتی یک خرده از دویدنهای زینب نبوده ... از فردای عاشورا که کاروانو راه انداختند ، تازه دویدن‌های زینب شروع شد! زینب هِی پِی این شترهای بی جحاز دوید تا یک وقت بچه‌ای از آن بالا پایین نیفته ... تا یک وقت ، سری از بالای نیزه‌ها فرونیفتد... من اگه مداح بودم تموم این ده شب، روضه‌ی دویدن‌های زینب رو می‌خوندم... اون وقت شب یازدهم که مجلسم تمام میشد و بساط روضه‌ها از همه جا جمع می‌شد، دیگر خیالم راحت بود، اینها که روضه‌های زینبو شنیدند ، تا خودِ اربعین خواهند سوخت ، حتی اگر دیگر جایی خبر از روضه نباشد... نمیخواد گریه کنیم بشینیم فقط فکر کنیم که چه تاوانی برای حفظ اسلام داده شده و بعد برای این حجم از مظلومیت اهل بیت اشک بریزیم که از دویدنهای زینب خجالت بکشیم که نمیتونیم اون جایی که باید ،  جلوی نفس خودمون ایستادگی کنیم  خجالت بکشیم که خانوم این حجم عظیم از درد رو کشیدند ولی باز ایستادند اما ما هنوز تو خودمون موندیم ای کاش گریه هامون با تفکر باشه و باعث بشه ی جایی برای همیشه به خودمون بیاییم و هر طوریکه در توانمون هست  آماده بشیم برای حسین زمان خودمون اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا