eitaa logo
عـــاشقــان اهــل بیـــت(ع)🌹
2.6هزار دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
13هزار ویدیو
183 فایل
مداحی و مولودی، سخنان ناب عالمان و همین طور سخنان ناب امامان معصوم علیهم السلام 🌹🌹🌹🌹 ایدی مدیر و مدیر تبادل : @f8t8y9 🌹" کاش به مطالب، به صورت درک محور خیره میشدیم، نه مدرک محور"🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ (قسمت صد و یازدهم) خطبه نود و پنج: «خداوند، پیامبر (ص) را در زمانی مبعوث فرمود که مردم در حیرت و گُمراهی، سرگَردان بودند و در فتنه‌ها، غوطه‌ور؛ هوس‌های سرکش، آنان را به سوی خود می‌کشاند؛ تکبّر و خودبزرگ‌بینی، آنان را به پرتگاه می‌انداخت و جاهلیتِ شدیدشان، آن‌ها را سبک مغز کرده بود، و در بلای جهل و بی‌ثباتی، حیران و سرگردان بودند. در چنین وضعیتی، پیامبر (ص) در ارشادِ آنان نهایت تلاش را بکاربَست (و با بیانی دلنشین و منطقی، در آنان نفوذ کرد)؛ او در مسیرِ حق، گام برمی‌داشت (و مردم را به دنبالِ خود، به حرکت وامی‌داشت) و به سوی حکمت، دانش و موعظه‌ی حسنه و نیک، دعوت کرد.» شرح: مردم عصر جاهلیّت، در عین گرفتارى در میان شعله‌های فتنه، بر آتش آن می‌دمیدند و هیزم آورِ فتنه‌ها بودند. همچنین جهل، گمراهی، هواپرستى، فتنه‌گری و تکّبر، صفات زشتی بود که گریبان آن‌ها را گرفته بود. صفاتی که هر یک از آنها، براى سقوط جامعه‌ای کافى است. از اینجا روشن مى شود که مشکلات عصر جاهلیّت تا چه اندازه زیاد، پیچیده و نگران‌کننده بود و نیز روشن می‌شود کسى که بر آنها غلبه یافت، قطعاً مردی بزرگ و الهی بنده است. ابزار حرکت، مقابله و پیشرفت پیامبر (ص) در چهار چیز خلاصه می‌شد: ۱- نصیحت و خیرخواهى؛ به طورى که مردم باور کرده بودند او براى نجات آن‌ها تلاش مى کند. ۲- اهل عمل بودن؛ خود بر طریقه‌ای گام بر می‌داشت که به آن دعوت می‌کرد. ۳- مردمى را که گرفتار جاهلیّت سخت و بلاى نادانى و حیرت و سرگردانى بودند به علم و دانش فرا خواند. ۴- به مواعظ حسنه و خطابه‌هایی که در اعماق قلب نفوذ مى کرد. ❤️(ع) 🌼 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃 @Ashegane_AHLE_beet 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ (قسمت صد و یازدهم) خطبه نود و پنج: «خداوند، پیامبر (ص) را در زمانی مبعوث فرمود که مردم در حیرت و گُمراهی، سرگَردان بودند و در فتنه‌ها، غوطه‌ور؛ هوس‌های سرکش، آنان را به سوی خود می‌کشاند؛ تکبّر و خودبزرگ‌بینی، آنان را به پرتگاه می‌انداخت و جاهلیتِ شدیدشان، آن‌ها را سبک مغز کرده بود، و در بلای جهل و بی‌ثباتی، حیران و سرگردان بودند. در چنین وضعیتی، پیامبر (ص) در ارشادِ آنان نهایت تلاش را بکاربَست (و با بیانی دلنشین و منطقی، در آنان نفوذ کرد)؛ او در مسیرِ حق، گام برمی‌داشت (و مردم را به دنبالِ خود، به حرکت وامی‌داشت) و به سوی حکمت، دانش و موعظه‌ی حسنه و نیک، دعوت کرد.» شرح: مردم عصر جاهلیّت، در عین گرفتارى در میان شعله‌های فتنه، بر آتش آن می‌دمیدند و هیزم آورِ فتنه‌ها بودند. همچنین جهل، گمراهی، هواپرستى، فتنه‌گری و تکّبر، صفات زشتی بود که گریبان آن‌ها را گرفته بود. صفاتی که هر یک از آنها، براى سقوط جامعه‌ای کافى است. از اینجا روشن مى شود که مشکلات عصر جاهلیّت تا چه اندازه زیاد، پیچیده و نگران‌کننده بود و نیز روشن می‌شود کسى که بر آنها غلبه یافت، قطعاً مردی بزرگ و الهی بنده است. ابزار حرکت، مقابله و پیشرفت پیامبر (ص) در چهار چیز خلاصه می‌شد: ۱- نصیحت و خیرخواهى؛ به طورى که مردم باور کرده بودند او براى نجات آن‌ها تلاش مى کند. ۲- اهل عمل بودن؛ خود بر طریقه‌ای گام بر می‌داشت که به آن دعوت می‌کرد. ۳- مردمى را که گرفتار جاهلیّت سخت و بلاى نادانى و حیرت و سرگردانى بودند به علم و دانش فرا خواند. ۴- به مواعظ حسنه و خطابه‌هایی که در اعماق قلب نفوذ مى کرد. ❤️(ع) 🌼 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃 @Ashegane_AHLE_beet 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ (قسمت صد و پانزدهم) ادامه‌ی خطبه نود و هفت: «ای مردمی که بدن‌هایتان در حاضر است، اما عقل‌هایتان پنهان، خواسته‌هایتان پراکنده و متفاوت، و رهبرانتان از دست شما به رنج افتاده‌اند. رهبر شما مطیع خداوند است، اما شما با سرپیچی، به مخالفت او می‌پردازید؛ در حالی که فرمانروای شام، از خدا نافرمانی می‌کند، ولی مردمش، اطاعت او را می‌پذیرند. به خدا قسم! آرزویم این بود که «معاویه» شما را در برابر افراد خودش با من معامله کند، همانند عوض کردن «دینار» (سکه طلا) با «درهم» (سکه نقره): «ده نفر» از شما را برای خود بردارد و تنها «یک نفر» از یاران خودش را به من بدهد. ای مردم کوفه! من گرفتار (۵ خصوصیتِ شما هستم) سه ویژگی در شما وجود دارد، و دو خصوصیتی که در شما نیست؛ شما حقیقت را نمی‌شنوید، با اینکه گوش دارید؛ سخن نمی‌گویید، در حالی که زبان برای سخن گفتن دارید؛ حقایق را نمی‌بینید، با اینکه از نعمت چشم برخوردارید؛ در میدان نبرد، آزادمردانی راستین نیستید؛ در آزمون‌های دشوار، برادرانی قابل اعتماد نمی‌باشید. خدا شما را ذلیل کند! شما همچون شتران بی‌ساربان رفتار می‌کنید که هربار آن‌ها را از یک سو جمع میکنند، از سوی دیگر پراکنده می‌شوند. به خدا قسم! تصورم این است که اگر جنگی سخت رخ دهد و آتش آن شعله‌ور گردد، شما از اطرافِ «فرزند ابوطالب» جدا خواهید شد، همچون جدا شدن زن از فرزندش، هنگام زایمان. اما من نشانه‌ای روشن از جانب پروردگارم دارم و بر مسیر پیامبرم گام برداشته‌ام. من با آگاهی کامل و با دقت، در مسیر واضحی پیش می‌روم (و وظیفه الهی خود را ایفا می‌کنم).» شرح: امان از روزی که شعارِ «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند»، فقط شعار باشد!!! ❤️(ع) 🌼 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃 @Ashegane_AHLE_beet 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ (قسمت صد و پانزدهم) ادامه‌ی خطبه نود و هفت: «به اهل‌بیتِ پیامبرتان نگاه کنید (و آنان را الگوی خود قرار دهید)؛ به همان طرفی که آنان گام برمی‌دارند، گام بردارید و در همان مسیر قدم بگذارید، (و بدانید که) آنان هرگز شما را از جاده‌ی هدایت بیرون نمی‌برند و به ذلّت و هلاکت نمی‌کشانند. اگر آنان توقّف کردند، توقّف کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنان سبقت نگيريد که گمراه می‌شوید، و از آنان عقب نمانید که هلاک خواهید شد. من اصحاب حضرت محمّد (ص) را دیده‌ام (ظاهراً حضرت به خودشان و اصحاب خاصی مانند سلمان، ابوذر و ... اشاره می‌کنند)، ولى هیچ‌یک از شما را همانند آن‌ها نمی‌بینم. آنان موهایی ژولیده و چهره‌ای غبارآلود داشتند (در فقر و تنگدستی زندگی می‌کردند، ولی خم به ابرو نمی‌آورند)؛ شب تا صبح، در حال سجده و قیام بودند (و از عبادت خسته نمی‌شدند)؛ گاهى پیشانى و گاه دو طرف صورت را (در پیشگاه خدا) به خاک می‌نهادند؛ و از ترس قیامت، انگار بر شعله‌های آتش ایستاده بودند و آرام نداشتند؛ پیشانی آنان از سجده‌های طولانی پینه بسته بود؛ هنگامى که نام خدا برده می‌شد، اشک از چشمانشان فرو می‌ریخت، آنقدر که گریبانشان مرطوب می‌شد؛ و همچون درختی که در روز طوفانی از شدّت تندباد به خود می‌لرزد، از خوف عقاب و عشق به ثواب، می‌لرزیدند» ❤️(ع) 🌼 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃 @Ashegane_AHLE_beet 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃
♨️ (قسمت صد و هفدهم) خطبه نود و نه: «ای بندگان خدا! شما را به ترک این دنیا که سرانجام شما را ترک می‌کند، توصیه می‌کنم؛ هر چند ترک آن را دوست ندارید. دنیایی که جسم‌های شما را فرسوده می‌سازد، با این که دوست دارید جسم‌هایتان، همواره تازه و نو باشد! شما نسبت به دنیا همانند مسافرانی هستید که وقتى قدم در جاده گذاشته‌اند، احساس مى‌کنند به پایان راه رسیده‌اند و تا برای رسیدن به نشانه‌ای در وسطِ راه، تصمیم گرفتند، گویى بلافاصله در کنار آن قرار گرفته‌اند (دنیا آنچنان به سرعت می‌گذرد که انسان تا چشم برهم می‌زند، همه چیز پایان می‌یابد) (آرى، دنیا به سرعت پایان مى‌یابد) کسى که (در این دنیا) به سوى مقصد پیش مى‌رود، چه زود به آن مى‌رسد! و چگونه مى‌تواند امید به بقا داشته باشد، کسی که روز معيّنى (زمان مرگ) در پیش دارد، که از آن نمى‌تواند فراتر برود (زمان مرگش مشخص است). مرگ، به سرعت او را دنبال مى‌کند و به پیش مى‌راند و اجل، او را به زور و برخلاف میلش، به جدايى از دنیا وادار مى‌سازد. حال که چنین است، برای به دست آوردن عزّت و افتخاراتِ (موهوم) سرودست نشکنید؛ و به زینت و نعمت‌هايش فريفته نشوید؛ و از رنج و ناراحتى‌هاى آن بى‌تابى نکنید! چرا که عزّت و افتخاراتش به زودى پايان مى‌گيرد؛ زينت و نعمت‌هايش زايل مى‌گردد؛ و رنج و ناراحتى‌هايش تمام مى‌شود، (و در يک کلمه) دوران هر چيز سپرى مى‌گردد و هر موجود زنده‌اى به سوى فنا پيش مى‌رود» ❤️(ع) 🌼 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃 @Ashegane_AHLE_beet 🍃🌸♤☆🚩🕌🚩☆♤🌸🍃