┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 💠امام هادی (ع) فرمودند: ✨✨أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (ع) 💫(خطاب به یکی از اهالی ری)بدان که اگر قبر عبد العظیم در شهر خودتان را زیارت کنى، همچون کسى باشى که حسین بن على (ع) را زیارت کرده باشد. 📚(میزان الحکمه، ح 7984 ) 🏴 سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و شهادت حضرت حمزه(س) تسلیت‌باد #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ ✨✨و عَنْهُ عليه السلام: وَ اَمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَاِنَّ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتَسْألُوا عَنْ أشْـياءَ اِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ.[-مائده: 101.]إنَّهُ لَمْ يَكُنْ اَحَـدٌ مِنْ آبائي إلاّ وَ قَـدْ وَقَعَـتْ فى عُنُقِهِ بَيْـعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمـانِهِ وَ إنّى أخْـرُجُ حينَ أخْرُجُ وَ لا بَيْعَةَ لِأحَـدٍ مِنَ الطَّواغِيتِ فِىعُنَقى. 💠از حضرت ولى عصر عليه السلام نقل شده كه فرمود: اما در مورد علّت غيبت، خداوند متعال مى فرمايد: اى ايمان آورندگان از چيزهايى كه اگر روشن شود بدتان مى آيد سئوال نكنيد. زيرا هيچ يك از پدران من نبودند جز اينكه تعهدى نسبت به طاغى زمان خود داشتند ولى زمانى كه من خروج كنم هيچ تعهدى نسبت به هيچ يك از طاغوت ها ندارم (يعنى در برابر هيچ كس وظيفه تقيه ندارم). 📚[كمال الدين و تمام النعمة 485: 4.] 🏴 سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و شهادت حضرت حمزه(س) تسلیت‌باد #حدیث_مهدوی #تقیه #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🔵⚪️دیدار کنندگان امام(عج) در غیبت کبری| ۱💎 ✍️💥در اینجا مناسب دیدم به ذکر چند نمونه از کسانی که در زمان غیبت به حضور حضرت قائم(ع) شرفیاب شده‌اند و به این سعادت عظمی ‌رسیده‌اند، بپردازم تا شاید ره گشایی برای روشندلان پاک‌سیرت باشد و آن‌ها نیز با ایجاد شرایط و التماس از درِ این خانه، به این سعادت نائل گردند و ناامید نشوند.[١]💥 💥١ - 💠امام زمان(ع) به صابونی اجازه دیدار نداد 🔰مردی صالح و خیراندیش در بصره عطّاری می‌کرد، وی داستان عجیبی دارد که از زبان خودش خاطرنشان می‌گردد: ✳️عطّار می‌گوید: در مغازه نشسته بودم که دو نفر برای خرید سدر و کافور به در دکان من آمدند، از گفتار و سیمای آنان دریافتم که اهل بصره نیستند و از شخصیت‌های بزرگوار می‌باشند، از حال و دیار آنان پرسیدم، آن‌ها کتمان کردند، من هر چه اصرار می‌نمودم آنان نیز اصرار به پاسخ ندادن می‌کردند. ❇️آخرالامر آن دو نفر را قسم به حضرت رسول(ص) دادم که خود را معرفی کنند، چون دیدند من دست‌بردار نیستم، گفتند: ما از ملازمان و چاکران درگاه حضرت ولی‌عصر حجّت بن الحسن العسکری(ع) هستیم، شخصی از نوکران آن درگاه با عظمت از دنیا رفته است، صاحب آن ناحیه ما را مأمور کرد که از تو سدر و کافور خریداری کنیم. فهمیدم که اینان از یاران آن حضرت هستند، بی‌اختیار به دست ‌و پای آن‌ها افتادم و تضرّع و زاری کردم که حتماً باید مرا به آن حضرت برسانید. یاران حضرت گفتند: مشرّف شدن به حضور آن سرور منوط به اجازه ایشان است! گفتم: مرا نزدیک آن حضرت ببرید، اگر اجازه داد، زهی سعادت وگرنه هیچ؟! آنان از اقدام به این کار خودداری کردند، ولی چون من با کمال پافشاری دست‌بردار نبودم، آنگاه به من رحم کرده و منّت گذاشتند و درخواست مرا اجابت نمودند. بسیار خوشحال شدم با شتاب تمام سدر و کافور را به آن‌ها داده، درب مغازه را بستم و به دنبال آن‌ها روانه شدم، تا به ساحل دریای عمان رسیدیم. ✳️آن دو نفر بدون احتیاج به کشتی روی آب روانه شدند، من ترسیدم که غرق شوم و حیران ایستادم، آنان متوجّه شدند و گفتند: مترس! خدا را به حضرت مهدی(ع) قسم بده و رهسپار شو! من چنین کردم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبال آن‌ها رفتم. در وسط‌های دریا بودیم، دیدم ابرها به هم درآمده و هوا صورت بارانی گرفت و شروع به باریدن کرد. اتفاقاً من همان روز صابون ریخته بودم و بر پشت‌بام مغازه به خاطر آنکه به‌ وسیله تابش آفتاب خشک شود، گذارده بودم، همین ‌که باران را دیدم خیال صابون‌ها را نمودم و پریشان‌خاطر شدم. 🔶به‌ محض این خیال مادّی ناگهان پاهایم در آب فرو رفت و به کمک هنر شناوری به دست ‌و پا و تضرّع افتادم، آن دو نفر به من توجّه کرده و عجز و ذلّت مرا مشاهده نمودند، فوراً به عقب برگشته، دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: این پیش آمد، اثر آن خاطره صابون بود، بار دیگر خدا را به حضرت مهدی(ع) قسم ده تا تو را در آب حفظ کند، من نیز استغاثه نموده و چنین کردم مثل اول روی آب با آنان رهسپار شدم، وقتی به ساحل رسیدیم، خیمه چادری را دیدم که همانند شجره طور نور از آن ساطع بود و آن فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: تمام مقصود در میان ‌همین پرده است. 🔷با هم به راه خود ادامه دادیم تا نزدیک چادر رسیدیم، یکی از همراهان پیشتر رفت تا برای من اجازه ورود بگیرد. چادر را خوب دیدم و صدای آن بزرگوار را می‌شنیدم، ولی وجود نازنینش را نمی‌دیدم، آن شخص درباره مشرّف شدن من از حضور مبارکش خواستار اجازه شد، آن جناب فرمود: «رُدُّوهُ فَإِنَّهُ رَجُلٌ صابُونِیٌّ؛ به او اجازه ندهید و او را در عِداد خدمه درگاه ملک پاسبان نشمرید، زیرا او مردی صابون دوست و مادّی است». یعنی او هنوز دل از تعلّقات دنیای دَنِی خالی نکرده و لیاقت حضور در این بارگاه را ندارد. عطّار ادامه می‌دهد: چون چنین شنیدم، ناامید گشتم و دندان طمع از دیدار آن حضرت کشیدم و دانستم وقتی ممکن است به زیارت آن جناب برسم که دلم را از آلودگی‌های مادّی و معنوی زدوده و صاف گردانم.[٢] 📚پی‌نوشت‌ها:[١] قسمتی از داستان این شرفیاب شدگان در کتاب دارالسلام مرحوم عراقی رحمةالله و اثبات الهداة شیخ حُرّ عاملی رحمةالله ج ٧، از ص ٢٧٠ تا ٢٨٣ و نیز در کشف الغمّة، ج ٣، ص ٤٥٨ به بعد و بحارالأنوار، ج ٥٣، ص ٣٠٠ تا ٣٣١ و نجم الثاقب حاجی نوری آمده است. [٢] دارالسلام عراقی، ص ١٧٢ با توضیحاتی از نگارنده. #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 💥سه ویژگی حضرت #عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🎙استاد رفیعی 🏴 سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و شهادت حضرت حمزه(س) تسلیت‌باد #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 📹نماهنگ بسیار زیبای "لبیک حمزة " با نوای ملا باسم کربلایی #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🔳 #عبدالعظیم حسنی (ع) و #روایات #مهدویت‌ #فایل_پی_دی_اف تقدیم شما 🏴 سالروز وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و شهادت حضرت حمزه(س) تسلیت‌باد #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 💎شناخت حضرت حجت 2 #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 💫نماز عشق📿 ▪️تکبیرة الاحرام حقیقی: راوی:محمد رضا رحیمی 💠در سال 1365 بود که برای اولین بار توفیق یافتم در جبهه حاضر شوم. این اعزام مصادف شده بود با حمله مجدد دشمن به شهر مهران و به تصرف در آوردن آن. به همراه یکی از یگان ها از جنوب به غرب اعزام شدیم که این جا به جایی جهت دفع دشمن و جلوگیری از تجاوز بیشتر آن ها بود. اتفاقاً ماه مبارک رمضان در خرداد ماه همان سال و همزمان با این حملات و جا به جایی ها واقع شده بود. رزمندگان روزها را روزه بودند ولی با این که فرصت افطار تا اذان صبح زمان زیادی نبود، ولی اصلا از برنامه های عبادی شبانگاهی خودشان غافل نمی شدند. از جمله این رزمندگان برادری بود به نام شهید رمضانعلی نوری. این شهید عزیز به همراه سایر رزمنده ها بسیار مفید به انجام دعاها و آداب ماه مبارک بود. شب ها در کناره دیواره بیرونی سنگرها آن چنان عارفانه و مخلصانه پروردگار خویش را می خواند که مشخص بود کاملا از دنیا بریده است. راز و نیازهایش به ویژه در نمازهای شب های قدر دیدنی بود.عده زیادی دعای جوشن کبیر می خواندند؛ عده ای به رادیو گوش می کردند و خلاصه آن چنان در مقابل قدرت لایزال الهی زار می زدند که گویی در دنیا نیستند. مهم ترین عامل وصل آن ها هم همین نمازها و تکبیرة الاحرام های واقعی آن ها بود.وقتی وارد نماز می شدند دیگر هیچ چیز را نمی دیدند. به ویژه که روزها را روزه داشتند و فضا هم بسیار مناسب بود. هر فردی که این صحنه های زیبا را می دید شاید برای او روایت فتح مکه تداعی می شد.آن ها حتماً مصر بودند که دعای هر روز، نمازهای شب قدر و دعای سحر فراموش نشود. آری این بود سر هجرت عاشقان الله که با وجود هجوم یکپارچه دشمن، و تغذیه بسیار اندک توانسته بودند دل از دنیا ببرند و در دل نیمه شب اشک فراق بریزند. 📚 نماز عشق ✍️ ابوالفضل دربانیان #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍

┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈ 🔻شگردهای #مشرکان در برخورد با رسول خدا(ص) 🌀با آشکار شدن پیام اصلی پیامبر(ص) در جدایی شرک و توحید و عدم تأیید بتها و حتی نکوهش سخت از بت پرستی، روابط مشرکان با اصحاب رسول خدا(ص) و خود آن حضرت تیره گردید. از آن پس قریش کوشیدند تا با استفاده از ابزارهایی که در اختیار داشتند، جلوی رشد اسلام را بگیرند.❌ 🔰1- سازش 👈موقعیت قریش در مکه از آن روی که اهل تجارت بود و برای ادامه کار خود نیاز به آرامش داشتند، ایجاب می کرد تا مساله اسلام را به آرامی خاتمه دهند. در مورد پیشنهادهای سازش کارانه می‌توان به پیشنهاد های آنان در اعطای پول💵 و منصب اشاره کرد. و یا آنان میگفتند: "تو یک سال خدایان ما را پرستش کن، ما نیز یک سال خدای تو را عبادت می کنیم.😐 در این حال سوره کافرون نازل شد و یکسره راه توحید و شرک را از یکدیگر جدا کرد. 🔰2- برخوردهای روانی 👈یکی از روشهای مشرکان در برخورد با رسول خدا(ص)، برخوردهای استهزایی و تمسخر در جهت اذیت❌، تحقیر و منزوی کردن آن حضرت بود. مشرکان سر آن داشتند تا جدیت و قدسیت را از آیات قرآنی بگیرند و رسول خدا را جن زده و فردی دروغگو معرفی کنند. ✅خداوند، رسول خود را به دلیل استهزای مشرکان این چنین مورد تفقد قرار داده است: "پیامبرانی را هم که پیش از تو بودند مسخره می کردند. "(انعام10، رعد33، انبیاء41 و...) این تعبیر در سه مورد تکرار شد و علاوه بر آن که در پی دادن آرامش به ✨رسول خدا (ص) بود، تهدیدی برای مستهزئین به شمار می آمد. زیرا در ادامه آنها آمده است که: "ولی عذابی💥 که مسخره اش می کردند بر سر مسخره کنندگان فرود آمد." 🔰3- برخوردهای سیاسی 👈در واقع تمامی ملاقاتهایی که مشرکان با ابوطالب داشتند و می خواستند از طریق او بر رسول خدا(ص) اعمال فشار کنند، در شمار برخوردهای سیاسی مشرکان است. 💥قریش می کوشید تا رسول خدا(ص) را فردی تفرقه افکن معرفی کند و از نظر سیاسی او را منزوی سازد. 👥تحریک توده مردم بر ضد رسول خدا (ص) نیز از جمله سیاستهای قریش بود. باید دانست که قریش با این برخوردها توانست جو مکه🕋 را بر ضد رسول (ص) تحریک کرده و آن را نگاه دارد. قدرت اشرافیت، بستگی عقل و اندیشه مردم به صاحبان مکنت و منزلت و نیز آشنایی قریش با شگردهای سیاسی سبب شد تا رسول خدا(ص) نتواند در مکه نفوذ توده ای یافته و عامه مردم را به اسلام جذب کند.⚠️ 🔰4- آزارهای جسمی 👈ساختار قبیله ای مانع از آن بود که مخالفان رسول خدا(ص) بتوانند به راحتی به وی آسیبی برسانند. با این حال، آزارهای جسمی به صورت نامنظم درباره رسول خدا(ص) اعمال می شد. ▪️پس از در گذشت ابوطالب بود که دست مشرکان بر ضد رسول خدا (ص) باز شد. باید گفت شدت گرفتن آزارهای مشرکان در سالهای آخر، علاوه بر آن که به دلیل درگذشت ابوطالب🥀 بود، معلول شدت تلاش پیامبر(ص) در تبلیغ میان قبایل بود. 🔰5- برخوردهای علمی 👈قریش به هر دری می زد و از هر چیزی استمداد و استعانت می گرفت تا مانع از رشد روز افزون اسلام شود. در این جهت، از این که به ظاهر برخوردهای علمی نیز بکند -ولو با استفاده از یهودیان🕎 مدینه- خودداری نکرد. قریش برای انکار نبوت پیامبر(ص) مدعی آن شد که رسول خدا(ص) آنچه را که به عنوان وحی بر آنان میخواند، در اصل نه وحی خدا، بلکه مطالبی است که اهل کتاب به او تعلیم داده اند.📚 💠درباره شباهت قصص قرآن با آنچه در تورات آمده باید گفت: در اصل هر دو کتاب آسمانی و وجود شباهت طبیعی است، اما آنچه مهم است تفاوت این قصص در این دو کتاب است. ☝️اولا به لحاظ تفاوت در مطالبی است که این کتابها درباره انبیاء آورده و✌️ثانیا تفاوت عمده این دو کتاب از لحاظ برخورد با عصمت انبیاء است. مطالب نادرستی که در تورات به انبیاء نسبت داده شده به هیچ روی در قرآن نیامده و دعوت توحیدی قرآن بسیار ⚡️صریح تر و آشکارتر است. عدم آشنایی رسول خدا با کتابت و قرائت، برای دفع همین گونه اتهامات بی پایه بوده است. #ادامه دارد ... ✍️بـرگرفته از کتاب: "تـاریخ سیاسی اسلام، ج1، ص267-286"، #تاریخ_سیاسی_اسلام ۹ #عاشقان_چهارده_معصوم_علیهم_السلام #قرارگاه_بسوی_ظهور ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @Asheghan_Amiralmomenin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍