فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحت شـاد مدافع حرم عـمـہ سادات 💔
✋ سلام بر شهـــداء 💗 #حاج_قاسم
🌹 شادی روح تمام شهدا ، امام شهدا ، #حضرت_زینب (س) و سلامتی و تعجیل در فرج مولامون #امام_زمان (عج)
۵ صلوات هدیه بفرمایید 🍃♥️
✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگم کربلا میگن که راها بستس🥺💔
یادم افتاد در جایی خواندم که شخصی به نزد آیتالله شاهآبادی، استاد حضرت امام آمد و گفت: من از نماز خواندن لذت نمیبرم. به برخی گناهان هم علاقه دارم! آیا ذکری هست که...
آیتالله شاهآبادی بلافاصله گفت: شما موسیقی حرام گوش میکنی؟ طرف یکباره جا خورد و حرف ایشان را تایید کرد.
آیتالله شاهآبادی بلافاصله میگوید: ذکر لازم نیست. موسیقی حرام را ترک کنید. صدای حرام انسان را به گناهان علاقهمند و در نتیجه از نماز دور و بیعلاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم میکند.
شب عاشورا همه بچه ها در مقر سپاه جمع شدند. عزاداراي با شكوهي برگزار شد.مداحي ابراهيم در آن جلسه را بسياري از بچه ها به ياد دارند. او با شور و حال عجيبي ميخواند و اصغر وصالي مياندار عزادارها بود.
روز عاشورا اصغر به همراه چند نفر از بچه ها براي شناسايي راهي منطقه «برآفتاب » شد.
حوالي ظهر خبر رسيد آ نها با نيروهاي كمين عراقي درگير شده اند. بچه ها خودشان را رساندند، نيروهاي دشمن هم سريع عقب رفتند اما...
علي قرباني به شهادت رسيد. به خاطر شدت جراحات، اميدي هم به زنده ماندن اصغر نبود.
اصغر وصالي را سريع به عقب انتقال داديم ولي او هم به خيل شهدا پيوست. بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صداي بلند گريه ميكرد.
ميگفت: هيچكس نميداند كه چه فرمانده اي را از دست داده ايم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلي احتياج داشت.
اصغر در حالي كه هنوز چهلم برادر شهيدش نشده بود توفيق شهادت را در ظهر عاشورا به دست آورد.
ابراهيم براي تشييع به تهران آمد و اتومبيل پيكان اصغر را كه در گيلانغرب به جا مانده بود به تهران آورد. در حالي كه به خاطر اصابت تركش، تقريباً هيچ جاي سالم در بدنه ماشين نبود!
پس از تشييع پيكر شهيد وصالي سريع به منطقه بازگشتيم.
ابراهيم ميگفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديد.
برادرش گفته بود: اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهي شد.
کتاب سلام بر ابراهیم، نه تنها یادآور شهیدی قهرمان، بلکه بیانگر احوال مردی است که با داشتن قهرمانی ها، پهلوانی ها، رشادت ها، مروت ها و... با دریافت مدال شهادت کمال یافت. در عصری که نوجوان و جوان ما با تأثیر پذیری از الگوهای کم مایه در عرصه های ورزشی و هنری و... در کوره راه های زندگی، یوسف وار هر گامشان را چاهی در پیش و گرگی در لباس میش در کمین است، مروری بر زندگی ابراهیم ها می تواند چراغی در شب ظلمانی باشد. چرا که پیر ما فرمود: «با این ستاره ها راه را می شود پیدا کرد.»
آنچه کتاب سلام بر ابراهیم، به رشته تحریر درآورده است زندگینامه ای مختصر و بیش از شصت خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر ابراهیم هادی است که حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی در گردآوری این مجموعه ارزشمند کمک رسان بودند. این مجموعه به همت انتشارات گروه شهید ابراهیم هادی در دو جلد گردآمده است.