❣﷽❣
🔘 #دفتری_عباس_ع (4)
🔘 #روضه_حضرت_عباس_ع
🔘 #کرامت_حضرت_عباس_ع
💠اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔺بر بازوی افتاده به خاک ابالفضل صلوات
🔺برچهره ی ماه تابناک ابالفضل صلوات
🔺افتاده به روی خاک عباس علی
🔺برقد رشید چاک چاکش صلوات
💠(دعای فرج)
◽️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِالله …
السلام علیک یا قمر العشیره یا ابالفضل العباس ع
یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبِی بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْن
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس
▪️سلام باد به چشم و به دست و بازویش
▪️درود باد به ماه جمال دلجویش
▪️ملقّب است به باب الحوایجی آری
▪️بیا و دست گدایی دراز کن سویش
▪️تمامی شهدا غبطه می برند به او
▪️که هست صحنۀ محشر پر از هیاهویش
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام حضرت زهرا به حضرت عبّاس
🔶ثروتمند بود اونقدر عاشق عباس بود هر ماه در آمدش رو نصف میکرد میگفت اینم سهم عباس…
(همه مردم میدونستند این مجنون عباسه…این آقا ابالفضل العباس رو خیلی دوست داره)
یه دختری خدا بهش داد، دخترش سرطان خون گرفت, همه جا بردنش برا مداوا، دکترا گفتن این دختر رفتنیه، موندنی نیست، دیگه قادر نیست حرکت کنه، دختر ۵ ساله نمیتونه راه بره.
(بعضیا بهش طعنه میزدن، میگفتن این ابالفضلیه …این چرا درمونده شده، تو ثروتی که داشت سهمشو با عباس جدا میکرد ، چرا ابالفضل محلش نمیده، چرا نگاش نمیکنه )
یه شب دلش خیلی شکست گفت آقا من بی ادب نیستم… اما دیگه مردم زخم زبونم میزنن،
منو خجالت زده نکن ، آقا جان یا باب الحوائج منو جلو بچه ام شرمنده نکن.
با گریه خوابش برد…
نصف شب دید دخترش صداش میزنه…
بابا بلند شو بابا…
(اوج) دید بچه سالمه ، رو پا ایستاده…
(دخترم عزیزم چی شده بابا)
صدا زد بابا ,خوابیده بودم ، دیدم یه آقایی بلند قامت ، دستی در بدن نداشت، گفت دخترم برو باباتو صدا کن... بهش بگو حالت خوب شده ، بگو عباس سلام رسوند ، به بابات بگو ...یه عمر سهم ابالفضل دادی اینم سهم ابالفضل… ابالفضل برات جبران کرد…
🔰یا ابالفضل …۳
حاجت دارا کجا نشستند،گرفتارا کجا نشستند،
(اوج) آخ مریض دارا کجا نشستند ، جوون دارا کجا نشستند …
(باب الحوائج کربلاست…)
⬅️امان امان…
⬅️یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا
(شفا همه مریضا بلاخص مرضای منظور )
🔰تا صدای ناله ابالفضل از سمت علقمه بلند شد…
اخا … ادرک اخا … برادر حسین برادرتو دریاب…
(میتونی تصور کنی چی به دل حسین گذشت اون لحظه، یه چشمش سمت خیمه ها یه چشم سمت علقمه)
سراسیمه خودشو رسوند کنار بدن ابالفضل… اما چه ابالفضلی …
📿برام عزیزی …(ابالفضلم داداش …)
📿برام عزیزی …
📿اینجوری دست و پا نزن بهم میریزی
📿از اون قد رشید تو نمونده چیزی
📿 هنوز علمدار منی، پاشو پاشو
📿همه کس و کار منی، پاشو پاشو
📿هیچکی ازت آب نمیخاد, پاشو پاشو
📿فقط میگن عمو بیاد پاشو پاشو
ابالفضلم پاشو بریم خیمه, آخ سکینه چشم انتظاره… رقیه ام چشم انتظاره
آخ رباب چشم انتظاره
نگاه کرد دید عباسش داره گریه میکنه…
عباسم داداش…
چرا گریه میکنی …
گفت حسین جان…
الان که من افتادم ، داداش اومدی سرمو به دامن گرفتی …
آخ حسینم …گریه ام برا اون لحظه ایه که سرت زمین بیفته…اما کسی نیست سر تو به دامن بگیره
(دشتی)
💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل
💢گرفتاری بگو یک یا اباالفضل
💢بود مشکل گشای خلق عالم
💢در این دنیا و آن دنیا اباالفضل
‼️هر چقدر ناله داری به امید ناامید شده ابالفضل دستتو بیار بالا … حاجتتو مدنظر بگیر سه مرتبه ناله بزن بگو یا ابالفضل…
⭕️و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣
🔳#روضه_حضرت_عباس_ع
🔳#دفتری_عباس_ع ( 3)
🔻شیران دلیر کربلا را صلوات
🔻آن جمع خیام نینوا راصلوات
🔻برساقی لشکر و علمدار حسین
🔻تقدیم به نورچشم زهراصلوات
(دعای فرج)
🔷السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ
السلام علیک یا ابالفضل العباس
یا ابالفضل 3
⬅️یه مسیحی از تجارت تهران خدا فقط تو دنیا یه دختر بهش داده..تومور مغزی گرفته ..چند بار عمل کردن کاسه سرش و چند بار برداشتن دوباره گذاشتن.. یه شب گفتند آقا دیگه دخترت خوبشو نیست..
مادرش میگه گفتم نمی خوام بچم تو بیمارستان بمیره.. حالا که داره میمیره می خوام ببرم خونه خودم دستورات دینمون را براش پیاده کنم.
مسیحی ارمنی دخترش رو برمیداره میاره منزلش..
⬅️پدر میگه من طاقت دیدن آب شدن بچه ها نداشتم از خونه زدم بیرون گفتم لحظه جون دادن بچه ام نباشم
تو خیابونای تهران می رفتم یه مرتبه دیدم یه جایی زن صدا میاد
(همراه کشش👇👇)
ای باوفا (ابالفضل) 3
مشکل گشا (اباالفضل)3
یه پیرمردی رو دید گفت چه خبره..
پیرمرد گفت مگه مسلمون نیستی؟؟نمیدونی چه خبره؟؟
گفت من ارمنی هستم .
پیرمرد گفت حسین مارو میشناسی؟ گفتم بله..
گفت عباسمونو چی؟؟ گفتم بله ابالفضل تونو می شناسم.
گفت این ضریحو ساختیم داریم میبریم کربلا رو قبر ابالفضل نصب کنیم.. امشب مهمان ماست .. اومدیم وداع کنیم.
میگه ناخواسته کشیده شدم به سمت این ضریحی که میخواد بره کربلا
گفت شبکههاشو دستم گرفتم ..صورتمو روش گذاشتم ..
⬅️ (اوج) گفتم یا ابالفضل.. آقا شنیدم خیلی به حسین ارادت داری..شنیدم خیلی حسینتو دوست داریآقا
اومدم بگم تورو به جان حسینت قسم دخترم داره میمیره.. اگه واسطه بشی خوب بشه قسم میخورم مسلمان بشم..
⬅️میگه گریه کردم سوار ماشین شدم اومدم خونه دیدم خونه شلوغه..خودمو آماده کرده بودم بهم تسلیت بگن.. از پله ها که بالا می رفتم همه نگاه می کردند گریه می کردم..
وارد که شدم دیدم دخترم تو اتاق داره راه میره ..تاچشمش به من افتاد صدا زد بابا کجا رفته بودی.. گفتم چطور بابا.. بابا من که افتاده بودم دونفر اومدن سمتم.. گفتن وقتش تمومه.. داشتن می بردند سمت آسمان..
یه وقت یه آقای جلو راه اینا رو گرفت..فرمود ولش کنید..برش گردونید..( گفتن آقا وقتش تموم شده)
فرمود باباش منو به حسینم قسم داده ..
گفت منو داشت برمیگردوند گفت ما به عهدمان عمل کردیم به بابات بگوبه عهدش عمل کند
میگه حرفهای دخترم که تموم شد..شروع کرد گریه کردن..
بابا جان چرا داری گریه میکنی
(بابا حالا که حالت خوب شده چرا داری گریه میکنی)
(اوج)صدا زد بابا..گریه ام برای خودم نیست بابا
گریه ام برای اون آقاست ..بابا...نمیدونم آقای به این نازنینی چرا دست در بدن نداشت..
✨سقای دشت کربلا( ابالفضل)3
✨دستش شده از تن جدا( ابالفضل)3
✨ای با وفا ابالفضل
✨مشکل گشا ابالفضل
✨درده دوا ابالفضل
ان شاالله بری کربلا...
وقتی برسی کربلا اولین گنبدی که نگاه میکنی گنبد آقات ابالفضله..
امروز کیا باابالفضل کار دارند..
اونایی که گرفتارند مریض دارند مشکل دارند کجا نشستند اونی که جوون داره التماس دعا داره کجا نشسته
باب الحوائجه... آقایی که ارمنی هم بیاد در خونه اش ناامید بر نمیگرده
(میدونید یعنی چی؟؟
یعنی میخواد بگه آی مردم عباس بی جوابت نمیزاره)
جایی که ارمنی بی جواب بر نمیگرده ..مگه میشه گریه کنه حسین دست خالی برگرده
مگه میشه گریه کنه مادرش زهرا بی جواب برگرده
🔘امروزخدا رو قسم بده به آبروی ابالفضل.
اون آقایی که دستاشون ازبدن جدا کردند..
تیر به چشم نازنینش زدن..
عمود آهن به فرقش زدند..
همچین که از بالای مرکب با صورت رو زمین افتاد..
آقایی که هیچ وقت به امام حسین برادر نگفته بود
صدا زد.. اخا ادرک اخا..
برادر برادرتو دریاب
امان امان
آخ حسین اومد کنار بدن ابالفضل
سر عباسشو به دامن گرفت
گفت حسین جان..
پاکو کن چشمامو از خون
که تا بینم رخ زیبای بی جون
(کارش داری؟؟)
آخ طبیب و باب حاجاتی ابالفضل
علمدار رشیدم یا ابالفضل
اگه برادر داری خدابرات نگه داره
الهی پر پر شدن برادرو نبینی
الهی هیچ عزیزی دست وپا زدن عزیزشو نبینه..
چه گذشت به دل حسین..
گفت
💥جلوچشای من( پاتو نکش زمین)3
💥تو رو خدا پاشو یل ام البنین
💥 بدون تو چجوری من برگردم
💥خون دل از چشام میاد نم نم
💥خمیده میشه کمرم کم کم
(داداش)
💥جواب زینب و خودت پاشو بده
💥از دم خیمه ها به اینجا زل زده
💥پاشو که آبروم داره میره
💥اگه پاشی علی نمی میره
💥رحمی بکن برادرت گیره
(داداش)
💥باور نمیکنم
💥دستات جدا شده
💥خونی شده چشات
💥فرقت دوتا شده
💥تو رو به حق حیدر کرار
💥پاشو علم رو از زمین بردار
💥تا بچه هام نرن سرِ بازار
(شاعر ؛ حامد شریف)
(سجاد شرفخانی)
هرچقدر ناله داری مریض داری جوون داری حاجتمندی گرفتاری سه مرتبه ناله بزن بگو #یاابالفضل...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت
❣﷽❣
⚫️#روضه_حضرت_عباس_ع
#کوتاه
⚫️#دفتری_عباس_ع ( 2)
✨ کرب و بلا آب و هوای داره
✨دو بارگاه باصفایی داره
(رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟)
✨روی یکی از این حرم های زیبا
✨نوشته یا حسین عزیز زهرا
(دلت رفت کربلا؟)
✨اون یکی با سیم دلت می شه وصل
✨روسر درش نوشته یا اباالفضل
(یا اباالفضل)3
امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل
امروز مریض دارابگن یا ابالفضل
مشکل دارابگن یا ابالفضل
✨آخ همه دار و ندارم را بگیرید
✨ولی عباس را از من نگیرید
⬅️ بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل
بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمیگردن،
بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم،
آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم،
امیدمو ناامید نکن آقا جان،
آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته،
آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون....
⬅️(اوج)امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد..
آقایی که خجالت کشید...
بگو آقا نزار دست خالی برگردم...
امان امان2
(بگمو نالشو بزنی؟)
دستاشو از بدن جدا کردند..
تیر به چشم نازنینش زدند...
آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...
⬅️(اوج)همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد.....
آخ صدا زد .....
برادر... برادر تو دریاب...
الهی نبینی داغ برادرتو...
(اگه برادر داری الهی داغشو نبینی)
آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد...
اما دیگه پاهاش قدرت نداره...
دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل...
سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت..
✨ کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل
( داداش)
✨ شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل
✨بودُ امیدم مرا یاری کنی
✨ سالها بهرم علمداری کنی
✨آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2
🌾 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد
🌾دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد
🌾 دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده
🌾 تا نگویند حسین داغ برادر دیده
🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌾
❣﷽❣
🖤#روضه_حضرت_عباس_ع
💔#دفتری_عباس_ع (1)
🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم
🌾من امروز با ابالفضل کار دارم
🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم
🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2
⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه...
دست توسل بزنیم به بی دست کربلا....
اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله.....
⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس
بخدا عباس مشکل گشاست...
مشکل گشایی میکنه...
عباس درد بی درمونو دوا میکنه...
(دشتی)
✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل
✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل
✨گرفتارم مدد باب الحوائج
✨گره افتاده در کارم ابالفضل
⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا..
مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن
آی حسینیا...
آی کربلائیا...
خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا....
میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا...
امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،،
(الهی حسرتش به دلت نمونه)
صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه
حرم عباسُ ببینم
یا ابالفضل3
متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات...
دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات...
(سوز/اوج)
هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت
یا ابالفضل3
آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،،
اما آقا ببین با من چه کردند،،
آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی...
تو که امید ناامیدایی...
آقا دستمو بگیر..
آقا به دادم برس...
میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه...
مادر .......ای مادر......
من عباسم مادر.....
اومدم دستتو بگیرم مادر.....
چرا؟...
صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم...
امیدم ناامید شد...
هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده...
امان امان3
آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا
میدونی آقا کی امیدش ناامید شد...
ای مشک تو لااقل وفا داری کن
من دست ندارم تو مرا یاری کن
(چرا)
آخه من وعده آب تو به اصغر دادم
یک جرعه برای او نگهداری کن
✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن...
⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ...
کدوم مادر رو میگم...
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....)
(مادر دیدی حوون تز دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.....
ای مادر ...ای مادر .....ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ...
مادر نبودم کربلا مادر...
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر...
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر......
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر ....
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره.....
(دشتی حالت سینه زنی)
🔅مسلمانان حسین مادر ندارد
🔅غریب است و کسی بر سر ندارد
🔅ز جور ساربان بی مروت
🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد
........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم
.........جانم حسین جانم، جانم حسین جان
سینه زنی....
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
جوانان بنی هاشم بیایید - علی را بر در خیمه رسانید
بگوئید مادرش لیلا بیایید.مباشد مادرش لیلا بیایید.تماشای قد اکبر نمایید.
جوانان بنی هاشم بیایید - علی را بر در خیمه رسانید
بگویید عمه ش زینب بیایید. علی را بر در خیمه رساند
خدا داند که من طاقت ندارم.علی را بر در خیمه رسانم
علی جان چراغ شام تارم.فراقت برده آرام و قرارم
نچیدم حجلگاه شادی تو.ندیدم من شب دامادی تو
امیدم بود تو در هنگام پیری.عصای پیری مادر بگیری
به امیدی علی اکبر بیایید.در غم بر رخ لیلا گشاید
جوانان بنی هاشم بیایید - علی را بر در خیمه رسانید
بگویید عمه ش زینب بیایید. علی را بر در خیمه رساند
خدا داند که من طاقت ندارم.علی را بر در خیمه رسانم
منو یاذ قد شمشادی تو. منو ناکامی و ناشادی تو
منو یاد لب خشکیده ی تو.منو سوز دل تپدیده ی تو
منو اون زخمهای بی حسابت.منو اون پیکر در خون خضابت.
جوانان بنی هاشم بیایید - علی را بر در خیمه رسانید
هدیه به حضرت عباس صلوات
شور یا زمینه به سبک مسیر رو ضه باز
حضرت عباس
اب اورم عباس دلاورم عباس
ای یاورم عباس می روی از دستم
یک تنه هستی تو همه سپاه من
ای لشگرم عباس می روی از دستم
پیچیده خبر که سر دار افتاد
علم از دست علمدار افتاد
برسه تا کنار عباسش
رو زمین حسین هزار بار افتاد
امون ای وای امون از غربت
دیدم سر تو خرد عمودو افتادی
برابرم عباس می روی از دستم
دیدم رو خاک افتاد دست علمدارت
برادرم عباس می روی از دستم
سر تو تا بین ابرو واشد
کنار پیکر تو بلوا شد
همه از تو می برن یک سهمی
دور تو معرکه ای بر پا شد
امون ای وای امون از غربت
بدونه تو می شه خیلی جسارت ها
به این حرم عباس می روی از دستم
نباشی تو می شه همسفر خولی
که خواهرم عباس می روی از دستم
تو نباشی می ره بین انظار
گذرش می افته توی بازار
تو نباشی زینبم پیر می شه
می بینه بعد تو خیلی ازار
امون ای وای امون از غربت
#شب_نهم_محرم
هدیه به حضرت عباس. و حضرت ام البنین حضرت آمنه حضرت عبدالله صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فدای سرت اگه نمیاد
اگر نمی باره بارون
فدای سرت اگه اب ریخت
اگه مشکت شده گریون
پناه حرم پاشو داداش
نزاری من و تنها تو
علمدارم
سپهدارم
دلم شده از داغت خون
یل ام البنین
نکش پارو زمین
تموم لشگرم ابوالفضل
پرت خونی شده
سرت خونی شده
امید خواهرم ابوالفضل
بند دوم
زدن به چشم تو.با تیر
زدن با نیزه به پهلوت
زدن با گرز و افتاده
شکافی بین دو ابروت
می بینم هر جارو هستش
نشونی از تنت عباس
فتاده یک
طرف مشکو
فتاده یک طرف بازوت
دیدی که این لشگر
غمت رو برادر
روی دلم میزارن عباس
دورت کردن داداش
تو رو زدن داداش
رحمی اینا ندارن عباس
واکن چشمای خونت رو
ببین کی اومده. اینجا
به جای مادرت اومد
کنارت مادرم زهرا
از اربا اربا هم دیگه
گذشته این تنه پرخون
چقدر تیرو و چقدر نیزه
شده توی تن تو جا
ای ماه من عباس
پناه من عباس
چی اومده داداش سره تو
شبیه اکبرم
شدی برادرم
چی کار کنم با پیکره تو
رضا نصابی
#ﻋﺒﺎﺱ
توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
امشب گشودم لب به ذکر یا ابالفضل
تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل
هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج
سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل
با دستِ خود ، از دوستانش دست گیرد
محشر کند ، در محشرِ کبری ابالفضل
هر کس که گردد نوکرِ او ، رستگار است
پرونده اش را گر کند امضا ابالفضل
ای زاده ی اُمّ البنین ! دردم دوا کن
من بی کسم ، دارم تو را تنها ابالفضل
از کودکی در روضه هایت گریه کردم
هر جا که رفتم ، آمدم اینجا ابالفضل
راضی مشُو نومید از این در باز گردم
چون شاد می گردند دشمن ها ابالفضل
افتاده ام از پا بگیر ای دوست ، دستم
ای دستگیرِ مردمِ دنیا ابالفضل
آقا ! یکی از هیئتی هامان ، مریض است
بهر شفای او دعا فرما ابالفضل
بی خانمانم ، خانه ای خواهم که در آن
دَه شب نمایم روضه ات بر پا ابالفضل
دیشب میانِ هیئتِ ما عالمی بود
نام تو را بردیم و شد غوغا ابالفضل
دیدم یکی از سینه زن ها ، وقت روضه
می گفت : از کارم گره بگشا ابالفضل
انگار عزّ و آبرویش در خطر بود
بر او نظر کن ، حُرمتِ زهرا ابالفضل
آن دیگری می گفت : فرزندی عطا کن
تا سفره اندازم به عاشورا ابالفضل
مولای محبوبم ، دل ما تنگ گشته
کن کربلایی مجمعِ ما را ابالفضل
ای ناخدایِ کشتیِ رحمت ، مدد کن
من مانده ام در موجِ مشکل ها ابالفضل
گر چه گنه کارم ، شما را دوست دارم
بر بابِ احسانت دخیلم یا ابالفضل
حاجت روایم کن ، که بهر هیئتِ تو
قربانی آرم روزِ تاسوعا ابالفضل
سوزد دلم ز این غم که با لب های عطشان
جان باختی در ساحلِ دریا ابالفضل
شد قطعه قطعه پیکر پاکت به شمشیر
شد لاله زار از خونِ تو صحرا ابالفضل
وقتی که بر چشم تو ، دشمن تیرِ کین زد
هفت آسمان گفتند : واویلا ! ابالفضل
فریاد از این غم کز عمودِ آهنین شد
نقشِ زمین ، آن قامتِ رعنا ابالفضل
پشت حسین از داغِ جانسوزِ تو ، خم گشت
شد بسته راهِ چاره ی مولا ، ابالفضل
وقتی حسین از جا عمودِ خیمه ات کَند
کردند شادی ، لشگرِ اعدا ابالفضل
هر جا که باشد (( ایزدی )) با فخر گوید :
من نوکرت هستم ، تویی آقا ابالفضل
جان نثارم یا اباالفضل
________________________________
@Asheghane_hazrat_zeynab
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است
🔸فردا زمین کربلا، دریای خون است
شب عاشوراست...
شب مصیبت عظماست...
🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش
🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش
امشب بگیم خدایا شکرت...
یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی...
بیایم در خانه حسین...
نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه...
امشب باید خوب عزاداری کنی...
امشب باید بلند ناله بزنی...
معلوم نیست سال بعد زنده باشیم...
بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم...
خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما...
الان زیر خاک خوابیدن...
آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و...
فقط یک بار بگن حسین...
آماده ای بریم کربلا بسم الله...
🔸امشب کند در خیمه زینب بیقراری
🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری
از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه...
از امشب دیگه باید ما هم بگیم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل زینب برسه...
دید صدای هلهله دشمن میاد...
اومد کنار برادر عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
قراره چه اتفاقی بیفته...
ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم...
الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
ایی وای.. ای وای..
🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
🔸مکن ای صبح طلوع
جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی...
تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید...
دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم م میخواهی بری...
منو تنها بگذاری...
باورم نمیشه برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم...
صبر کردم داداش...
جلو چشمام مادرم پرپر شد...
صبر کردم داداش...
فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم...
صبر کردم...
تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم...
الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین...
چطوری منو تنها بگذاری...
زینب بدون تو میمیره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد...
ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد...
روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
دید خواهر خیلی بی تابی میکنه...
اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا...
زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی...
بدونید من هنوز زنده ام ...
خدایا حسین رفت میدان...
زینب کبری... داخل خیمه..
تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه...
دلش آروم میگیره...
حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
میگه حسین...برادر...
زینب به فدات حسین...
چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش...
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
شاید خوشحال شده زینب...
الحمدلله بردارم حسین برگشته...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
بی تاب شده زینب..
یاصاحب الزمان...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه....
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
-@Asheghane_hazrat_zeynab
#شب_دهم_محرم
#روضه_امام_حسین_علیه_السلام
🔸چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
🔸حرمت عرش معلاست اباعبدالله
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
خوش بحال اونهایی که شب عاشورا کربلا هستند
کنار حرم با صفای ابی عبدالله...
🔸زائر کرببلا حق شفاعت دارد
🔸قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
🔸ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
🔸سینه زن زینب کبری ست اباعبدالله
شب عاشوراست
امشب کربلا چه خبره...
خدا به داد دل بی بی زینب برسه...
تا صدای هلهله دشمن بلند شد...
اومد کنار برادر
عرضه داشت...
چه خبر شده حسینم...
فرمود خواهرم الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم...
فرمود حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی...
تا این حرف رو بی بی زینب کبری شنید...
صدای ناله اش بلند شد...
یعنی حسینم میخواهی بری برادر...
تمام دلخوشی من تویی حسین...
اینجا یک جا بود ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم...
یک جای دیگه هم روز عاشورا...
وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان...
صدا زد:
و نادی یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه
یا زینب و یا فاطمه، یا امکلثوم، عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلَام
اهل حرم سراسیمه از حرم بیرون آمدند
دور حضرت را گرفتند ...
دید خواهرش خیلی بی تابی میکنه...
صدا زد زینبم خواهرم...
تا صدای تکبیر منو میشنوید...
بدونید من هنوز زنده ام ...
امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید...
داخل خیمه...
هی بلند ميشه....
هی میشینه روی زمین....
یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد....
دوان دوان اومد بیرون...
یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما برادرش حسین نیومده..
همین جا بود که دیگه...
🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔸ولی سالار زینب را ندیدند
راوی میگه دیدند یک خانمی...
دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه...
هی صدا میزنه...
وای عزیز مادرم حسین...
🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین
🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین
اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید...
والشمر جالس علی صدره...
شمر روی سینه برادر...
خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه...
وامحمدا... واعلیا...
تسلای دل بی بی زینب...
صدا بزن یاحسین...
🔸 حسین آرام جانم
🔸 حسین روح و روانم
@Asheghane_hazrat_zeynab
#شب_دهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
یا بقیة الله آجرک الله...
آقا سرتون به سلامت...
شب عاشورای جد غریبتون حسینه...
کجا خیمه عزا بر پا کردید پسر فاطمه...
کجا برا جد غریبتون دارید اشک میریزید...
🔸صاحب عزا کجایی گویم سرت سلامت
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
آقا...
خیلی برامون سخته...
امسال هم محرم ما بدون شما گذشت...
امسال هم عاشورای ما بدون شما...
صاحب عزای اصلی این مجالس کجایی...
🔸کی میشود بیایی، گویم سرت سلامت
نميدونم آیا من زنده ام اون عاشورایی که شما می آیید...
برای جد غریبتون مجلس میگیرید...
روضه میخونید...
شیعیان دور شما جمع ميشن...
زار زار گریه میکنند...
🔸در ماتم عزای، کرب و بلا نشستی
🔸ای یار کربلایی، گویم سرت سلامت
خدا به داد دل مهدی فاطمه برسه...
خود حضرت در زیارت ناحیه فرمودند...
یا جدا...
اگه کربلا نبودم یاریت کنم...
اما صبح و شام برات گریه میکنم...
لاََبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما
اگه اشک چشمم تمام بشه...
خون گریه میکنم حسین...
🔸از دیده خون فشانی، در ماتم حسینت
🔸امشب بگو کجایی، گویم سرت سلامت
وقتی حبیب بن مظاهر وارد کربلا شد...
خانم زینب کبری خوشحال شد...
الحمدلله برادرم حسین تنها نیست...
ما هم امشب اومدیم بگیم آقا...
شما رو تنها نمیگذاریم...
اومدیم بگیم یا زهرا...
پسرت مهدی رو تنها نمیگذاریم...
امشب اومدیم با امام زمان هم ناله شیم...
هر کجا نشستی حالا آقات رو صدا بزن...
یا صاحب الزمان...
کانال مداحی محبان اهلبیت،ع🎤عاشقان حضرت زینب،س،
پیوی مدیرکانال:شعبانپور @Haram75
روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال عاشقان حضرت زینب،س،را به دوستان خودتان معرفی کنید.
#شب_نهم_محرم
#روضه_حضرت_عباس_علیه_السلام
متن روضه 1
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
یا ابوالفضل العباس
🔸ای اهل حرم میرو علمدار نیامد
🔸سقای حرم سید و سالار نیامد
یاابوالفضل العباس
باب الحوائج... اقا جان....
امشب اومدیم در خونه شما اقای من...
آقا امشب کلیمی ها...
امشب مسیحی ها میان در خونتون...
دست خالی ردشون نمیکنی آقا...
من که یه عمره گدای در خونه شمام....
میشه یه نگاهی هم به مجلس ما کنید آقا....
خدا ميدونه ...
اینها همشون عاشق شما هستند...
امشب به عشق ابالفضل اومدند آقا...
به یه امیدی اومدند آقا...
خیلی ها مریض دارند...
گرفتارند...حاجت دارند...
🔸سقای حرم میر و علمدار نیامد
روز عاشورا وقتی صدای غربت ابی عبدالله بلند شد...
ابالفضل العباس سریع خودش رو رسوند کنار برادر...
صدازد آقا جانم...
قَدْ ضَاقَ صَدْرِي
دیگه سینه ام تنگ شده...
دیگه طاقت ندارم صدای غربتت رو بشنوم...
اجازه میدان بده ...
ابی عبدالله فرمودند.. برادرم...
يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي
تو علمدار منی ...
تو پرچمدار منی ..
عباسم میخای بری برادرت رو تنها بگذاری...
تمام دلخوشی بچه ها تویی عباسم...
این بچه ها میان نگاه میکنند میبینند...
هنوز خیمه عباس برپاست خوشحال میشند...
فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
میخواهی بری اول برا بچه ها آب بیار عباسم...
صدا زد سمعا و طاعتا مولای...
عباس علمدار مشک و گرفت...
حرکت کرد...
اما دید صدای غربت بچه های حسین بلنده...
هی بچها میگن االعطش العطش...
خدا ميدونه چه کرد صدا العطش بچه ها با دل عباس...
رفت به سمت شریعه ی فرات...
دیدن مشک رو پر از آب کرد ...
دست برد زیر آب...
میخواد آب بنوشه اما...
ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته
یادش اومد از لب تشنه ی حسین...
یادش اومد از لب تشنه علی اصغر یادش اومد از لبان تشنه بچه های ابی عبدالله...
آی عباس تو میخای آب بنوشی...
درحالیکه بچه های حسین توی خیمه ها تشنه اند...
صداشون به ناله بلنده...
هی میگن العطش...
برگشت به سمت خیمه ها...
یه نانجیبی خدا لعنتش کنه...
دست راست حضرت رو قطع کرد...
صدا زد...
وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني
بخدا اگه دست راستم رو قطع کنید من از دینم دست برنمیدارم...
یه نانجیبی هم دست چپ آقا رو قطع کرد...
(یارب مکن امید کسی را تو ناامید)
همه ی امید اباالفضل اینه آب رو به خیمه ها برسونه...
🔸ای مشک تو لااقل وفاداری کن
🔸من دست ندارم تو مرا یاری کن
🔸من وعده آب تو به اصغر دادم
🔸یک جرعه برای او نگهداری کن
چهار هزار نفر کمان دار دور آقا رو گرفتند...
هرکسی تیری از کمان رها میکنه...
یک تیر آمد و به مشک اصابت کرد...
آب روی زمین ریخت...
یا زهراا ... همین جا بود که دیگه امید اباالفضل نا امید شد...
آقا جانم ابالفضل ....اینام امشب به یه امیدی اومدن درخونه ی شما آقا...
فَوَقَف متحیرا
متحیر ایستاد...
دیگه دست دربدن نداره...
آب هم نداره...
با چه رویی برگرده به سمت خیمه ها...
در همون حالت تیری آمد و به چشم مبارک....
ای وای... ای وای...
هرچی سر رو حرکت داد این تیر از چشم بیرون نیومد...
سر رو خم کرد...
نانجیب... آنچنان با عمود آهنین بر فرق ابالفضل زد...
صدای ناله اش بلند شد...
(یا اخا ادرک اخاک)
برادر حسین به فریادم برس
یاصاحب الزمان منو ببخشید آقا...
هر کسی از بلندی بر زمین میخوره...
اول کاری که میکنه دستانش را سپر میکنه...
عباس که دست در بدن نداشت...
بمیرم باصورت به زمین افتاد...
تا صدای ابالفضل رو ابی عبدالله شنید...
خودش رو سریع رساند کنار برادر...
خدایا چکار کردن با برادرم...
اومد کنار بدن عباسش نشست...
صدا زد...
🔸گر نخیزی تو زجا کار حسین سخت تر است
برادرم عباسم پاشو ببین دیگه تنها شدم
🔸نگران حرمم آبرویم در خطر است
آی برادر خوبم...
بلند شو ببین بچه ها بهونه ی آب گرفتند
نه... میگن دیگه آب هم نمیخواهیم...
بگید عموجانمون عباس برگرده...
🔸قامت خم شده را هر که ببیند گوید
برادر ببین دیگه قدم خمیده...
🔸بی علمدار شده دست حسین بر کمر است
نگاه کرد به بدن عباسش...
دید دستهای برادر رو قطع کردن...
تیر به چشم عباسش زدند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
بدن رو قطعه قطعه کردند...
طاقت نیاورد...
دستهاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...
اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی
الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده...
🔸تا تو بودی خیمه ها آرام بود
🔸دشمنم در کربلا ناکام بود
🔸تا تو بودی خیمه ها پاینده بود
🔸اصغر ششماهه ی من زنده بود
🔸تا تو رفتی چهره ها نیلی شدند
🔸دستها آماده سیلی شدند
فایل صوتی👇
سبک: ای سمت نوکریت۔۔۔۔۔
نوحه حضرت ابوالفضل (ع)
بی سر و سامان توام همه جا ای پسر فاطمه
نام علمدار تو شد همه شب بر لب ما زمزمه
دل شده بین الحرمین به هوای گل در علقمه
جان جهان فدای سردار تو
فدای با وفا علمدار تو
یـا حسین یـا حسین(2)
در به در کـوی توام نظری ای گل زهرا حسین
نمـی روم جـای دگر به خدا از در مولا حسین
وجود من صفا گرفت همه جا ز کودکی با حسین
دو چشم من دو چشمه ی زمزم است
مدال من پیرهن ماتم است
یـا حسین یـا حسین(2)
کعبـه حـاجات همـه پسـرِ حضـرت ام البنین
ساقـی طفلان حـرم شده در علقمه نقش زمین
خیمه پریشان شده و دل طفلان همه گشته غمین
چه آمده بر سر سردار تو
هم علم افتاد و علمدار تو
یـا حسین یـا حسین(2)
علقمه غوغا شده و کودکان بی تب و تابند همه
موج مزن آب فرات لاله ها تشنه ی آبند همه
غنچه و گل های حرم لب خشکند و کبابند همه
عمو فتاده وادی علقمه
آمده بالای سرش فاطمه
یا حسین یا حسین
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
سلام ای سلطان ابالفضل؛ شهیدِ قرآن ابالفضل!♫!
حسینین میخانه سینده؛ شرابِ مستان ابالفضل!♫!
دیور هر آن ملت ایران؛ آدیوه قربان یا ابالفضل!♫!
سماده سرور ابالفضل؛ یئر اوسته رهبر ابالفضل!♫!
گل حیدر زینبه دلبر؛ ماهِ خوش منظر یا ابالفضل!♫!
شیر حرم آقا، صاحب علم آقا، کان کرم آقا ابالفضل!♫!
سلام ای سلطان ابالفضل؛ شهید قرآن ابالفضل!♫!
غلاموندی حیدریلر؛ گوزو چیخسین خیبریلر!♫!
تمام ائللردن آرتیخ؛ سنی ایستر آذریلر!♫!
جوان سن سن؛ قهرمان سن سن!♫!
جاودان سن سن، یا ابوالفضل!♫!
گوزل سن سن بی بدل سن سن!♫!
تک باشا یل سن؛ یا ابوالفضل!♫!
شیر حرم آقا، کان کرم آقا، صاحب علم آقا ابالفضل!♫!
نوحه سنگین حضرت ابوالفضل علیه السلام
ساقی کرببلا یا ابوفاضل
پسر شیر خدا یا ابوفاضل
یل دریادل_کلید هر مشکل
تو گرفتاری_می گم ابوفاضل
در شام تار غم_من با تو روشنم
سنگ تو رو فقط بر سینه می زنم(۲)
۲
حرمت عرش خدا_یا ابوفاضل
پرچمت قبله نما_یا ابوفاضل
میر سرداری_دلبر و دلداری
تو سپاه عشق_یکهّ علمداری
کرببلات شده_مأوا و مأمنم
سنگ تو رو فقط بر سینه می زنم
۳
يا منِ اسمُكَ دوا_يا ابوفاضل
اي كه ذكرُكَ شفا_يا ابوفاضل
روح درماني_تو جان ايماني
درد نوكر را_نگفته می دانی
تا زنده ام ز تو_من دل نمی کنم
سنگ تو رو فقط بر سینه می زنم
AUD-20220806-WA0271.opus
121.6K
#نوحه
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#اجرا_استاد_اباالفضل_عامری
#سبک:همه جا کربلاست
اخا ادرک اخاک اخـا روحـی فداک
شده درعلـقـمه پیکـرم چاک چاک
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
علقــمه وادی مهر وعشق و وفاست
درره عشق تو هر دو دستم جداست
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
این می عشق تو کرده سرمست من
ازتو شرمنده ام خالی شددست من
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
پاره شدمشک آب جگرم شد کباب
قلبم آتـش گـرفت بهـــر طفل رباب
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تیرچشمم درید خون ازآن میچکید
دم آخر دگــــر دیده رویــت ندید
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
عمـــود آهنیـــن کرده شــق القمر
گو به ام بنین شد دگر بی پسر
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
ای امیــد هــــمه بیا در عـلقــمــه
آمده از جــنـان مــــادرم فاطـمه
یاحسین۴بار
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
تا نرفـــته برون روحم از پیکــرم
این تنم را مـــبر یا اخـا در حـــرم
یاحسین۴بار
اثر:کربلایی عبدالحسین محبی
روابط عمومی مجامع ادبی و مداحی ابوالفضل عامری قم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─═࿇༅❃༅࿇༅❃༅࿇═─
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*#واحد*
الله اکبر بر کرب و بلا
سلام من بر دو گنبد طلا
یا اباالفضل ، یا حسین
دلم شده تنگت ای کرب و بلا
من میروم آقا کِی کرب بلا
من گرچه نوکر نالایق تواَم
هم عبد ساقی اَم هم عاشق تواَم
یا اباالفضل ، یا حسین
ضربان قلب من با هر تپش داد میزنه
یا اباالفضل ، یا حسین
به سر و سینه زنون با گریه فریاد میزنه
یا اباالفضل ، یا حسین
دلم تنگه برای حرم ، نگاهم کن خدای کرم
الله اکبر بر کرب و بلا
سلام من بر دو گنبد طلا
یا اباالفضل ، یا حسین
از کوچیکی آقا شدم سینه زنت
کبود شده سینم به یاد بدنت
بس گریه کردم یاد صد پاره تنت
کاش میمُردم برا بدن بی کفنت
یا اباالفضل ، یا حسین
چی میشه یه شب بیام تو صحن بین الحرمین
یا اباالفضل ، یا حسین
با حسین حسین بگم یا کاشف الکرب الحسین
یا اباالفضل ، یا حسین
دلم تنگه برای حرم ، نگاهم کن خدای کرم
الله اکبر بر کرب و بلا
سلام من بر دو گنبد طلا
یا اباالفضل ، یا حسین
دل میبَره به خدا از خُلد برین
ایوون طلای تو و یل اُم البنین
نزده به سینه ای ساقیِ تو دست رد
هر گرفتاری میگه یا ابوفاضل مدد
یا اباالفضل ، یا حسین
هر کی بویی از وفا بُرده میگه
یا اباالفضل ، یا حسین
هر کی تو دنیا زمین خورده میگه
یا اباالفضل ، یا حسین
دلم تنگه برای حرم ، نگاهم کن خدای کرم
الله اکبر بر کرب و بلا
سلام من بر دو گنبد طلا
یا اباالفضل ، یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Asheghane_hazrat_zeynab