مناجات با امام زمان عج!
🥀💔😔کوچه به کوچه دل من پی نشونت
چند وقتیه رام نمی دی به جمکرونت
خدا نیاره بشه این دوریا عادت
دوری و دوستی که نشد رسم رفاقت
از کی بگیرم خبرت تاکی باشم پشت درت
کی میشه که آقا یه بار به مام بیفته گذرت
این الحسن این الحسین 4
*
باز چی شده که تنت اینجور نیمه جونه
مثه محرم دوتا چشمات پر خونه
بده مجالی که یه ذره جون بگیری
حتی قدت هم مثه مادرت کمونه
شال عزا به گردنت کشته منو این محنت
سرت سلامت آقاجون شده عزای مادرت
این الحسن این احسین 4
*
اونایی که روضه ی مادر و شنیدن
جون میدادن با اینکه هیچ چیزی ندیدن
بمیرم از زخمای قلبت چی کشیدی
جلوی چشمات مادرت رو میکشیدن
می جوشه غم از دلامون گذشته آب ازسرامون
کاشکی بیای خودت آقا روضه بخونی برامون
این الحسن این الحسین 4
💚🕊💚🕊🕊🕊
دلم می خواست هر شب جمعه با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس در به در توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی امان از این عشق و رسوایی
دلم می خواست قبر گمشده را با امام زمان می شدم زوار
اباصالح روضه می خواند ومیزدم من سر بر درو دیوار
به یاد آن صورت نیلی که خورده بود از عدو سیلی
دلم می خواست گوشۀ حرمت با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی در کنار بقیع ندبه می خواندم
رقیه بود و علی اصغر سکینه بود و علی اکبر
دلم می خواست یک دعای فرج قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مردنم می شد آب غسل من آب شط فرات
پیامبر بود و گل طه علی بود و همسرش زهرا
دلم می خواست انتظار فرج با دعای فرج می رسید پایان
اگر آید یوسف زهرا درد پهلویش می شود درمان
شود قبر گمشده پیدا شود درمان سینه زهرا
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل کربلا باشم
دلم می خواست یک شب جمعه یک دعای کمیل در نجف باشم
به محراب کوفه من یک شب با امام زمان کربلا باشم
دلم می خواست قسمتم می شد یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را ببوسم من اشک زهرا را
بیا ای حلال مشکلها تو را جان مادرت زهرا
یا ابا صالح یا ابا صالح
💚🕊💚🕊🕊🕊🕊
#گریزهای_کوتاه_دعای_ندبه
آی کسانی که هر هفته صبح جمعه با عشق به اهل بیت(ع) مؤدبانه می آیید در خونه امام زمان(ع) می نشینید وبا امام زمانتون نجوا می کنید! من بیچاره هر وقت میام در خونه مهدی فاطمه(ع) به خاطر قلب سیاهی که زباله دان گناه شده روی نگاه کردن به امام زمانم رو ندارم آخه زباله دان که نگاه کردن نداره همیشه از این دل آلوده و آغشته به گناه زجر می کشم ، اما یابن الحسن آقا جانم درسته که قلبم آلوده است و زباله دان معصیت شده اما اگر خوب به گوشه دلم نگاه کنی هر هفته بخاطر چیزای قشنگی که گوشه دلمه راه میفتم میام در خونه ات اگه قشنگ نگاه کنی می بینی گوشه ی دلم مهر حسینه ، گوشه ی دلم محبت زهراست، مهر علی (ع) و عباس و زینبه ! گوشه ی قلبم محبت اهل بیت (ع) موج میزنه !همین محبت هاست که نمیذاره قلبم برای همیشه ازکار بیافته ،هنوز قلبم جان داره ، هنوز امید داره که یه روزی خدایی و امام زمانی بشه ! خدایا ! خیلی ازت ممنونم که این نعمتو از ازل تو قلبم گذاشتی ، اگه این نعمت رو تو دلم نمیذاشتی اصلا" نمی تونستم برای سیلی خوردن مادرم وسط کوچه ، دق کنم اگه این محبت رو تو دلم قرار نمیدادی برام مهم نبود که تو گودال قتلگاه چه بر سر حسین (ع) اومد! برام مهم نبود که بچه های حسین (ع) رو کتک زدند، از وقتی عشق عباس رو تو دلم جا دادی حتی برای مشک عباس (ع) هم روضه میخونم و گریه می کنم چه برسه به اینکه بشنوم تیر به چشمان عباس (ع) زدند، عمود آهنین به فرق مبارکش زدند ، دستانشو قطع کردند اگه اینا رو بشنوم طاقت نمیارم براش می میرم !
گریزشماره دو ، دعای ندبه
اللهم وال من والاه...
آی شیعیان علی (ع) آی محبین امیرالمومنین(ع) آی دوستداران علی بن ابیطالب(ع) خیالتون راحت باشه ، خدا شما رو دوست داره ، روز قیامت همهء شما رو یاری میکنه ، مطمئن باشید نمیذاره اصلا" شما خوار و ذلیل شوید، یقین داشته باشید که شما رو از فرع و وحشت روز قیامت نجات میده ! چرا این حرف رو میزنم ؟ چون پیامبر (ص) برای شما دعا کرده فرموده : خدایا کسی که علی (ع) رو یاری کرد تو هم یاریش کن ذلیلش نکن! مگر غیر از اینه ؟ شما که علی (ع) رو خوار و ذلیل نکردید ، شما که در حق علی (ع) بدی نکردید ، شما که درحق همسر و بچه هاش بدی نکردید ! شما که تو کوچه به صورت مادر زینب(س) سیلی نزدید ! شما که دستان علی (ع) رو با طناب نبستید ، شما که زینبشو تازیانه نزدید ،شما وقتی حسین (ع) تو گودال قتلگاه دست و پا میزد هلهله و پای کوبی نکردید ! پس مطمئن باشید حتما" خدا شما رو یاری میکنه ، تنها کاری که کردید این بود که وقتی اسم کوچه ی بنی هاشم رو شنیدید دق کردید، به سر و صورت خود زدید وقتی شنیدید یه نامردی لگد به در زد و پهلوی مادرمون شکست، خون به دلتون شد ، وقتی شنیدید بین اون همه آدمی که تو کوچه بنی هاشم جمع شدند تا خانه ی زهرا (س) رو آتش بزنند یک مرد پیدا نشد تا داد بزنه روی دلتون غصه نشست و رنجیدید! آی مردم ! آی محبین فاطمه ! روز قیامت ، رسول خدا (ص) ضامن نجات شماست خوشا به حالتون !
گریزشماره سه ،دعای ندبه
انا مدینة العلم و علی بابها.
پیامبر (ص) شهر علم و علی (ع) باب شهر علم است ، بجای اینکه از این در ، باتواضع و خشوع وارد شوند و از محضر امیرالمومنین (ع) راههای آسمان رو یاد بگیرند بجای اینکه از معدن علم وکمال و عصمت و عبودیت و از امامی که علم تمام ذرات عالم هستی در سینه او بود بهره ببرند با هیزم وآتش اومدند در خونه اش ، باب مدینه علم رو آتش زدند، همسرش رو کتک زدند !خدا لعنتشون کنه ! هنوز مرکب وصیت نامه رسول (ص) خشک نشده بود هجوم آوردند و جلوی چشم زینب (س) چند ساله مادرشو سیلی زدند ؟ امان از دل زینب ! چه خوب شد دل زینب ! باید زینب (س)به آتش و سیلی و تازیانه و کتک خوردن عادت کنه ، تو کربلا هم خیمه ها رو آتش زدند هم سیلی زدند هم استخوانهای حسینو زیرسم اسبان شکستند، زینب (س) تو کوچه بنی هاشم به سر زنان به سمت مادر می دوید تو کربلا هم یه دفعه دیدند زینب (س) به سرزنان داره از خیمه ها بیرون می دوه هر دو دستشو روی سرگذاشته هی صدا میزنه وا محمدا ! وا علیا !
گریز شماره چهار،دعای ندبه
...فلیبک الباکـــون .
این دعا رو به این دلیل ندبه نام گذاشته اند که باید برای پاکان و اهل بیت (ع) برای محمد (ص) و علی (ع) و برای حسن و حسین (ع) و زینب (س) و بچه های حسین (ع) گریه و ندبه کرد اگه میخوای ندبه خون واقعی باشی باید برای اهل بیت (ع) ناله و ضجه بزنی ! باید گریه کردن رو یاد بگیری باید یاد بگیری چجور برای امام زمانت ناله بزنی ! آی گریه کنان امام زمان ! آی ندبه خونها ! باید هر روز تمرین ندبه و گریه کردن برای امام زمان (ع) کنید تا وقتی صبح جمعه در خونه اش می آببد گریه کردن برای آقا براتون سخت نباشه ، شبها قبل از خواب برای غربت آقا گریه کن ! اشک بریز ! برای تنهایی امام زمانت ناله بزن ! تا یاد امام زمانو در وجودت زنده کنی ، نمیتونی برای آقات گریه کنی ،همیشه به یاد آقا باش ! مثل بچه ای که پدرشو مدتیه ندیده ! مثل بچه ای که پدرشو گم کرده گریه کن ! از رقیه یاد بگیر ! آنقدر تو خرابه ی شام گریه کرد تا باباش اومد با سر هم اومد. یابن الحسن ! منم یتیمم آقا جان ! خدا خودش فرمود : « فاما الیتیم فلا تقهر » با یتیم قهر نکن ! نکنه با من یتیم قهر کنی آقا جان !
گریزشماره پنج ، دعای ندبه
این الحسن این الحسین....
آی محبین امام زمان ! آی اونایی که دنبال مهدی فاطمه اید ! اگه میخواهید بدونید امام حسن (ع) کجاست ، اگه میخواهید بدونید حسینو بچه هاش کجا هستند برید از زینب (س) بپرسید، آخه فقط زینبه که میدونه حسنش کجاست ! زینب (س) بود که کنار برادرش حسن (ع) نظاره گر پاره های جگر بود، اگه میخوای بدونی حسین (ع) کجاست باز هم باید از زینب (س) سؤال کنید، بهتون خواهد گفت : آخرین دفعه ای که حسینو دیدم از بالای تل زینبیه بود ! به شما خواهد گفت : خودم دیدم یه ملعونی روی سینه ی برادرم نشست ! خودم دیدم با پنجه های خونی خودش ، موهای سرو صورت برادرم رو گرفته بود ، هر چه برادرم با چشماش نگداش می کرد فائده ای نداشت ، آی بمیرم خنجر رو روی حنجر گذاشت، برادرم داشت دست وپا میزد ، زمین و زمان بهم ریخت ، آسمون تیر وتار شد ! آخه دارند حسینو می کشند! آی مردم میخواهید بازم از زینب(س) سؤال کنید یا نه ؟ میخواهید بدونید بچه های حسین (ع) کجا هستند؟ «این ابناءالحسین؟» آی گریه کنان امام زمان ! زینب (س) میدونه هرکدوم از بچه های حسین (ع) کجای بیابونا دارند فرار میکنند، آ خه تا دشمن به خیمه ها حمله کرد ، زینب (س) سراسیمه اومد خدمت امام سچاد (س) عرض کرد: برادر چه کنیم دارند به خیمه ها حمله میکنند ؟ امام سجاد (ع) فرمود: « علیکن بالفرار » به بچه های حسین (ع) بگو فرار کنند ! امان از دل دختر سه ساله ! بچـــه های حسین (ع) تو این بیابونا وحشت زده فرار میکردند ! خدا نکنه دختر بی بابا بشه ! خدا نکنه ناموس آدم به دست نامحرم کتک بخوره ! زودتر کار حسینو تموم کنید نذارید این صحنه ها رو ببینه !
گریزشماره هشت،دعای ندبه
وابـن فاطمة الکبری.
یــابـن الحســن ! تو پسر همون خانمی هستی که پشت در صدا زد وامحمداه! تو پسر همون فاطمه ای هستی که برای دفاع از علی (ع) سیلی به صورتش زدند! تو پسر همون خانمی هستی که امام صادق (ع) فرمود: وقتی نفس می کشید خون از سینه اش خارج می شد ! تو پسر همون مادری هستی که تو گودال قتلگاه صدا میزد : غریب مادر حسین! آقا جان ! بخاطر مادر دل شکسته ات بیا ! بخاطر مادر پهلو شکسته ات هم که شده زودتر بیا! ببین چجور مادرت داره میان شعله های آتش ناله میزنه تو رو خدا بیا ! ببین چجور نامحرم با دستش محکم به صورت مادرت سیلی میزنه تو رو به اشک زینب(س) دیگه بیا ! ای پسر فاطمه ! ای پسر زهرا ! بخدا اگه زودتر بیایی دل مهربان مادرت شاد میشه ! میترسم اگه زودتر نیایی شیطان منو با خودش ببره ! نذار فراموشت کنم نذار از دست برم !
شنیدم صبح های جمعه شهدا دورت حلقه میزنند و از وجود شما فیض میبرند، مادر شهید جانعلی میرزایی میگه یک بار بخاطر مشکلی که برام پیش اومد نتونستم بعد از ظهرپنج شنبه سر قبر پسر شهیدم برم ، صبح جمعه برای خوندن فاتحه رفتم سر مزارش، شب پسرم اومد به خوابم گفت : مادر اگه این دفعه نتونستی شب جمعه سر مزازم بیایی ، صبح جمعه سر مزارم نیا، پرسیدم چرا ؟ گفت : آخه امروز صبح منو از یک فیض بزرگ محروم کردی، ما شهدا صبح های جمعه دور امام زمان (ع) حلقه میزنیم آقا برای ما درس اخلاق میگه ، وسط صحبت آقا ندا آمد: جانعلی میرزایی بلند شو مهمون داری مادرت اومده! آی شهیدا تو رو به مهدی فاطمه (ع) قسمتون میدم شما بوی امام زمان (ع) رو میدید امروز یه سری به مجلس ما بزنید! یه دستی به سر ما بکشید ! بذارید بوی امام زمان (ع) بگیریم بذارید وقتی رفتم خونه به من بگن کجا بودی که اینقدر بوی امام زمان (ع) رو گرفتی ؟ آی شهدا سلام ما رو به آقا مون برسونید، بگید که ما هم دل داریم ، درسته بد هستیم اما مگه بدها دل ندارند؟ درسته گنه کارم ، درسته بعضی مواقع دل امام زمانمو با گناهانم خون میکنم ولی بخدا از دست نفس خودم خسته شدم ، به امام زمانم بگید منو نجاتم بده ، نمیخوام ماسم منو در لیست کسانی که خون به دل امام زمان (ع) کردند بنویسند! آخه عاشقش هستم مگه نمی بینید چجور صداش میزنم ؟ مگه نمی بینید هر هفته صبح جمعه میام ناله میزنم میگم خدایا امام زمانم کجاست ؟ مگه نمی بینید از دوری امام زمانم دارم دق میکنم؟ کاش یه بار می دیدمش ! آخه اگه ببینمش دلداده اش میشم ! اگه یه بار چشمان دلرباش رو ببینم دیگه رهاش نمی کنم ! اگه دلداده اش بشم آنقدر درد هجران می کشم تا جان بدم ! اگه ببینمش دیگه مال خودش میشم دیگه کسی حق نداره غیر از امام زمانم وارد دلم بشه ! یابن الحسن ! تو رو به فاطمه زهرا (س) امروز چنان کن که تو این دلم غوغایی بشه همش بگم یابن الحسن ! همش بگم آقا کجایی ؟ کاری کن آنقدر درد عشق تو را بکشم و بسوزم تا آخرش منو بخری ، آقا جان تو رو بخدا منو عاشق خودت کن! دیگه از این دنیا و خوشی ها و لذت هاش خسته شدم ! چی میشه دلداده ی تو بشم ! چی میشه فکر و ذهنم تو باشی ؟ بذار همه به من ایراد بگیرند، سرزنشم کنند که چرا اینقدر دم از امام زمان (ع) میزنی؟ چرا اینقدر افراط میکنی ؟ بذار مردم به خاطر عشق به تو منو ملامت کنند ، برای تو که کاری نداره اگه منو عاشق خودت کنی دل رئوف مادرت هم شاد میشه ! آخه یه دلداده به دلداده های پسرش اضافه میشه ! چقدر التماس کنم ؟ نذار همین جور از در خونه ات برم ، اینقدر داد میزنم ، اینقدر التماست میکنم ، اینقدر خودم رو در خونه ات به خاک میمالم ، اینقدر سر کویت می شینم ، اینقدر ضجه میزنم ، اینقدر چشم به راهت می نشینم تا به من رخ نشون بدی تا قبولم کنی، یابن الحسن تا منو عاشق خودت نکنی از در خونه ات نمیرم ! گجا رو دارم برم غیر از در خونه امام زمانم ؟ تو رو خدا منو بخر ! آدم خوبا که خوب هستند من بیچاره وبد رو بخر تا آدم بشم ! اگه منو بخری قول میدم نوکریتو کنم ، بهت قول میدم دیگه رهات نکنم آخه چه مولا و اربابی بهتر از تو ؟ جان مادرت نذار از در خونه ات جدا بشم ، منو کنار خودت نگه دار ، آقا جانم یه طناب و زنجیر به گردنم ببند هرکجا رفتی منو همم با خودت ببر، هر که پرسید این کیه بگو این یه دیوونه ایه که عاشق من شده ، منو رها نمیکنه، عشقش به اینه که کنار من باشه ، دلداده من شده، من امام زمان هم وقتی دیدم اینقدر به من علاقه پیدا کرده تصمیم گرفتم پیش خودم نگه اش دارم ، منم بهش علاقه پیدا کردم ، منم دوست دارم پیشش باشم ، یابن الحسن یابن الحسن..
گریزشماره هفده ،دعای ندبه
فبلغه منا تحیة و سلاما.
خدایا ! همین الان در این صبح جمعه ، سلام و تحیت ما رو در پاکتی از نور توسط ملائک خودت به دست مهدی (ع) برسان ! سلام ما رو به آقامون برسون! آی ملائک به آقامون بگید که دلتنگش هستیم ، بگید که دلمون براش یه ذره شده ، بگید که فلانی التماس دعا داره ! آی مردم ! آی ندبه خونها سلامتون به امام زمان (ع) دائمی باشه ! هر روز صبح که از خواب بیدار میشید اول روز به آقا سلام کنید ! روزتون رو با سلام دادن به ارباب شروع کنید ! بخدا این سلام ها جواب داره یه روز به دردت میخوره ، اگه روزی آقا ظهور کرد و ما نبودیم ، خدا ملک خودشو میفرسته بالای سرمون میگه فلانی ! بلند شو از قبر بیرون بیا ! آقات ظهور کرده ، مگه نمیخواستی در رکابش باشی ؟ مگه نمیخواستی براش سربازی کنی ؟ مگه انتظارشو نمی کشیدی ؟ مگه همیشه صداش نمیزدی ؟ مگه هرهفته صبح جمعه نمی اومدی برای غریبی آقات گریه میکردی ؟ حالا بلند شو بیا ! آقا منتظرته ! به به چقدر قشنگه آدمو از قبر بیرون بکشند تا برای امام زمانش سربازی کنه ! اینجاست که حضوری خدمت آقا میرسیم سلام میدیم و کفن پوش حاضریم جانمونو براش نثار کنیم !
یافاطمه من عقده ی دل وانکردم
گشتم ولی قبرتو راپیدانکردم
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
مظلومه مادر2
ای وای ازاین غم2
من عاشق وسرگشته ی کوی توهستم
دلداده ودیونه ی روی توهستم
یافاطمه دائم ثناگوی توهستم
هرسوروم بینم ک درسوی توهستم
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
مظلومه مادر2
ای وای ازاین غم2
گاهی کنم روجانب قبرپیمبر
گاهی زغم کوبم به دیواربقیع سر
سرمیکشم درجستجویش من به هردر
آخرکجاهستی بگو مظلومه مادر
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
مظلومه مادر2
ای وای ازاین غم2
یا فاطمه من عقده دل وا نکردم/ گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم
چشم انتظارم مهدی بیاید/ تا تربتت را پیدا نماید
ای قبر نا پیدای تو شمع دل ما / ای با تولّایت عجین آب و گل ما
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
ای وای ازاین غم 2
مظلومه مادر2
تا کی به یادت دلها پریشان / تا کی مزارت از دیده پنهان
کی گفته تو در دامنِ صحرا بسوزی / در بیت الاحزان یکّه و تنها بسوزی
جای تو نبوَد در دشت و صحرا / مظلومه زهرا مظلومه زهرا
عقده زقلبم وانشد
گمگشته ام پیدانشد
ای وای ازاین غم2
مظلومه مادر2
🎼 امام_زمان علیهالسلام
ترانۀ عشق ، بهانۀ عشق ، تو میراث جاودانۀ عشق
زِ دیده نهان ، امیر جهان ، به دور تو گردم امام زمان
مجنون لیلای من ، دوری ای وای من
سوزان غمهای من ، میمیرم
ناله خیزد از جان ، دل شد غرق طوفان
اشکم همچون بارون ، میمیرم
... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ...
... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ...
غم غزلم ، عزیز دلم ، بیا و اجابت کن اَلعجلم
سرود بهار، بیا تو نگار ، بیا که بگیرد دل از تو قرار
بی تابِ روی تو ، حیران در کوی تو
عطر دلجوی تو ، بی تابم
هستی دلدار من ، آقا غمخوار من
بین حال زار من ، بی تابم
... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ...
... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ...
تبسم تو ، تکلم تو ، دلم شده غرق ترحم تو
حیات منی ، ممات منی ، تو تنها راه نجات منی
هستم دلخون تو ، از غم محزون تو
مولا مجنون تو ، آواره
از چه پنهان رویت ، چشمم هر دم سویت
حیرانم در کویَت ، آواره
... بیا بیا ، یوسف زهرا بیا ...
... مولا مولا ، بیا بیا بیا آقا ...
حضرت_مهدی
شور زمزمه