دودمه امام رضا ع
مظلومم و مسمومم و بر عشق رضایم
غریب الغربایم
دور از وطن این حجره شده کرببلایم
#دودمه
#امام_رضا_ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دودمه امام رضا ع
دانه ای مسموم آتش زد سراپای مرا
ای جواد من بیا
من حسین و تو علی اکبر خراسان کربلا
#دودمه
#امام_رضا_ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دودمه امام رضا ع
بر مشامم می رسد از کوی تو بوی خدا
یا علی موسی الرضا
جان زهرا و جوادت یک نگاهی کن مرا
#دودمه
#امام_رضا_ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دودمه امام رضا ع
بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست
مزد ما کرب و بلاست
کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست
#دودمه
#امام_رضا_ع
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دودمه امام رضا ع
در میان حجره پیچیده امشب بوی سیب
از غم شیب الخضیب
می روی تا کربلا با روضه ی یابن شبیب
#دودمه
#امام_رضا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دودمه امام رضا ع
دلم آواره شد و خواهرم آواره نشد
يا حسين يا جَدّا
جگرم پاره شد و پيرُهنم پاره نشد
#دودمه
#امام_رضا_ع
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه آخر ماه صفر
#روضه شهادت امام رضا(ع)
#گریز امام حسین(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم. السلام علی الحسین، وعلی علی بن الحسین، و علی اولاد الحسین، و علی اصحاب الحسین
🔶دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود
🔶سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود
🔶دلیل سجده ی ما تربت تو بوده فقط
🔶دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود
🔶نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو
🔶دلی که در همه حالات مبتلای تو بود
🔶شبی برای گدایان خود دعا کردی
🔶خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود
🔶نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست
🔶به جای این همه منصب فقط گدای تو بود
🔶تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود
🔶تویی همان که خداوند خونبهای تو بود
🔶چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین
🔶سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود
🔶میان گودیِ گودال سجده می کردی
🔶زمین کرب و بلا محو ربنای تو بود
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران با بی بی دو عالم فاطمه زهرا (س) انشاالله در هر گوشهای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید عزاداران ماه محرم و صفر هم به پایان رسید دوماه عزاداری هم تمام شد معلوم نیست تا سال آینده زنده باشیم یا نه که در چنین مراسماتی شرکت کنیم یانه خیلی ها بودند در سالهای گذشته دراین ایام شرکت داشتند ولی جایشان خالیست انشاالله روحشان فیض ببرد اما دعا کنید آقا اباعبدالله در لحظات آخر عمر که دستمان ازهمه جا کوتاست به فریادمان برسه
ایام مصیبت پیغمبر خدا.
و ایام شهادت آقای غریب.
کریم اهل بیت امام حسن مجتبی ۲۸ صفر بود تمام شد وامشب هم آخر صفروشهادت امام رضاست دیگه سفره محرم وصفرهم جمع شد حالاآخرصفر و روضه امام رضا(ع) برایتان بخونم همهی اموات فیض ببرند اما عزیزانی که
دلتنگ حرم امام رضا(ع) شدی صداش زدی یا امام رضا
آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا
آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع.
جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا...امشب شب شهادته.. آقا امام رضا رو به جان جوادش قسم بده انشاالله حاجت روا بشید خیلی ها حالا آمدند مشهد شب شهادت حرم امام رضا باشد خیلی هم آرزو دارند چنین شبی حرم مطهر امام رضا (ع) باشند
امام رضا(ع)
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون.
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن.
بدان کارم تمامه.
یا صاحب الزمان..
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن.
عبا روی سر کشیدن.
حالشون منقلبه.
هی روی زمین میشینه.
هی بلند میشه.
وارد حجره شد.
صدا زد اباصلت.
درها رو ببند.
میخام تنها باشم.
یه گوشه ای داخل حجره.
این فرش ها رو کنار زد.
روی زمین نشست.
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده...
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد...
حضرت خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزدند...
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا...
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید...
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد...
اما خود امام رضا فرمودند...
همه روضه ها به کربلا ختم میشه...
عرضه بداریم آقا جان...
یا امام رضا...
شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند...
اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودید...
وقتی چشمان مبارک رو باز کردید...
سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود...
اما دلها بسوزه برا اون آقایی که.
داخل گودال قتلگاه...
با لب تشنه.
سر از تنش جدا کردند.
امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا.
بمیرم... داخل خیمه...
از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود.
لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا...
اما...
یک جایی دیگه اومد.
کجا..
اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند.
اومد صدا زد..
بنی اسد.. من این بدنها رو خوب میشناسم.
🔸بنی اسد بیایید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت...
حالا میخواد با پدر وداع کنه...
لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاک نکردند
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا حسن بن علی
ایها المجتبی یابن رسول الله
یا حجة الله علی خلقه
یا سیدنا و مولانا انا توجهناوستشفعنا
و توسلنابک الی الله
و قدمناک بین یدی حاجاتنا
یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله
🌴فکر توام و صحن و سرایی که نداری
🌴داغ حرم و درد بنایی که نداری
🌴له له زده ام تا بنشینم لب حوض و
🌴فواره ای و آب نمایی که نداری
قربون غربتت یا امام حسن،،،
🌴سخت است که معصوم زمین باشی و اما
🌴عمری بخوری چوب خطایی که نداری
🌴حالا به چه حالی بگذارم دل خود را
🌴در گوشه ی ایوان طلایی که نداری
بمیرم،،،
چهار امام ما در قبرستان بقیع
نه چراغی،،،،نه شمعی،،،،
نه زائری،،،
یکی از عُلَما تو عالم خواب،،،
بی بی زهرا رو میبینه،،،
میگه بی بی زهرا فرمود:
چرا یادی از حسنم نمیکنید؟
مگه حسن پسر من نیست،،،
حسنم غریبه،،،
حسنم مظلومه،،،
چرا روضه ی حسنم و نمیخونید،،،؟
آی غریب نوازا،،،
بیاین امروز برا غریب بی مادر،،
مادری کنید،،،خواهری کنید،،،
هم ناله بشید با بی بی زهرا،،،
پیغمبرخدا فرمودند:
به قدری حسنم مظلومه که،،،
مرغان هوا و ماهیان دریا،،،
برا حسنم گریه می کنند،،،
هر چشمی برای حسنم گریه کنه،،،
فردای قیامت رنگ جهنم و نمی بینه،،،
اما بمیرم با این امام در مدینه چه کردند،،،
قربون غربتت برم آقا جان،،،
نیمه های شب هی صدا میزد،،،،
جگرم داره میسوزه،،،
باید کی رو صدا بزنه...؟
🌾در خلوت دور از وطنان هیچ غمی نیست
🌾ای وای بر اون مرد که در خانه غریب است
آخه اگه مردی... مشکلی داشته باشه،،،
میاد خونه به همسرش میگه،،،
با همسرش درد دل میکنه،،،
اما بمیرم امام مجتبی تو خونه خودشم غریب بود،،،
عوضِ اینکه همسرش و صدا بزنه،،،
صدا زد برید بگید زینبم بیاد
خواهرم بیاد،،،
زینب خودشو با عجله رسوند کنار بستر برادر،،،
دید امام حسن داره مثل شخص مارگزیده،،،
هی به خودش می پیچه،،،
الهی هیچ خواهری همچون زینب داغ برادر نبینه،،،
صدا زد خواهرم زینبم،،،
برو حسینمو صدا بزن،،،
یه وقت دیدن بی بی زینب،،
تو کوچه های بنی هاشم،،،
هی می دوید،،،
هی به سر و صورتش میزد،،،،
حسینم بیا ،،،حسنم داره از دست میره،،،
همه اومدن کنار بستر امام مجتبی،،،
امام حسن صدا زد:
زینبم خواهرم برو طشتی رو بیار،،،
طشت و مقابل برادر گذاشت،،
زینب دلش خوش بود الان برادرم زهرو برمیگردونه،،،
اما بمیرم،،، یه مرتبه پاره های جگر برادر میان طشت ریخت 😭😭
امان امان از دل زینب
چه خون شد دل زینب
آی دنیای فریبنده،،،
دو تا طشت نشونِ زینب دادی،،،
زینب فقط این طشت رو ندید،،
آماده ای بگم؟؟
تو مجلس یزید هی صدا میزد یزید:
نزن نزن،،،
چوب مزن چوب مزن ای یزید
بر لب و دندان حسین شهید
میدونی داری کجا رو میزنی؟
بخدا خودم دیدم پیغمبرخدا این لبارو بوسه میزد،،،
یا زهرااااا، ،
خودم دیدم مادرم زهرا این لبا رو می بوسید،،،
خودم دیدم بابام علی ابن ابی طالب این لب و دندونا رو بوسه میزد،،
نزن نزن، نزن،،
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
هر کجا نشسته ای سه مرتبه از سویدای دلت بگو یا حسین،،،
ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم
ما حلقه به گوشان این خیمه و درگاهیم
مامزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
تا جان به بدن داریم ما پیرو قرآنیم
تا عمر بود باقی ما رهرو این راهیم
تا ذکر حسین باشد آماده و همراهیم
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
بر حسین بی یارش کردیم عزاداری
بر غریب تنهایش کردیم عزاداری
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
بر سقای بیآبش کردیم عزاداری
بر مریض تبدارش کردیم عزاداری
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
صدها زدیم ناله بر حال جوانانش
کردیم شب و روزها گریه بر یتیمانش
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
بنمودیم همراهی با رباب دل خسته
دادیم تسلای آن دل بشکسته
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
بنمودیم همراهی با زینبین زار
دادیم تسلای آن عابد بیمار
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
گفتا که ای مردم حسنم بود مظلوم
ما هم عزاداری بهر حسنش کردیم
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
رحلت رسول الله بر فاطمه جان سوز بود
در رحلت جان سوزش کردیم عزاداری
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
گفتا رسول رسول الله رضای غریب از ماست
بضعه ز تن باشد نور هر دو عین باشد
ما هم آخر صفر گریه بر رضا کردیم
ما مزد عزاداری ز فاطمه میخواهیم
باشند در بین ما مشکل دارها زیاد
اعتیاد و بیکاری کرده این زمان بیداد
هر مریضی از دردش گوشهای زند فریاد
در جمع ما باشد بی اولادی زیاد
دست شفاعت کش بر سر همه زهرا
حاجت همه را ده حرمت حسنین زهرا
ما مزد عزاداری از فاطمه میخواهیم
غریب شهر وخانه مجتبایم آه و واویلا
بنال ای ماهی دریا برایم آه و واویلا
خدایا خون بر دلم شد
که یارم قاتلم شد
🌴خدایا من غریبم- خدایا من غریبم
فلک روزی به زخم من نمک زد آه و واویلا
که قنفذمادر مارا کتک زد آه و واویلا
همه بال و پرم سوخت
دلم بر مادرم سوخت
🌴خدایا من غریبم- خدایا من غریبم
خلافت بهر من باری گران بود آه و واویلا تمامحاصلش زخم زبان بودآه و واویلا
مصیبتها کشیدم شماتت ها شنیدم
🌴خدایا من غریبم- خدایا من غریبم
فلک رخت محن بر قامتم کرد آه و واویلا
خداداند که قاتل راحتم کردآه و واویلا
شدم در دار فانی خلاص از زندگانی
🌴خدایا من غریبم- خدایا من غریبم
به وقت مرگ خود با سوز ودردم آه و واویلا
به عبدالله و قاسم گریه کردم آه و واویلا
که بر من نور عینند فدائیِّ حسینند
🌴خدایا من غریبم- خدایا من غریبم
1.77M
نوحه خوانی سنتی در صحن آقا علی ابن موسی الرضا [ع]
🎤کربلایی پرندوش
#دشتی
#امام_رضا_ع
من دست خالی آمدم
دست من و دامان تو
سرتا به پا درد و غمم
درد من و درمان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
تو هر چه خوبی من بدم
بیهوده بر هر در زدم
آخر به این در آمدم
باشم کنار خوان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
من از هر دررانده ام
من رانده ی وامانده ام
یا خوانده یا نا خوانده ام
اکنون منم مهمان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
پای من از ره خسته شد
بال و پرم بشکسته شد
هر در به رویم بسته شد
جز درگه احسان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
گفتم منم در می زنم
گفتی به تو سر می زنم
من هم مکرر می زنم
کو عهد و کو پیمان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
سوی تو رو آورده ام
ای خم سبو آورده ام
من آبرو آورده ام
کو لطف بی پایان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
حال من گوشه نشین
با گوشه ی چشمی ببین
جز سایه ی پر مهرتان
جایی ندارم جان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
من خدمتی ننموده ام
دانم بسی آلوده ام
اما به عمری بوده ام
چون خار در بستان تو
🌴جانم رضا جانم رضا
سینه زنی امام رضا علیه السلام
رضا رفت زدنیا رضا رفت زدنیا۲
پرپر شده در طوس گل باغ امامت
یا حضرت معصوم از سرت باد سلامت
رضا رفت ز دنیا رضا رفت ز دنیا ۲
افسوس که کشتند غریب الغربا را
از شیعه گرفتند معین الضعفا را
رضا رفت ز دنیا رضا رفت ز دنیا۲
این ناله شیعه است که بر عرش رسیده
این اشک جواد است که از دیده چکیده
رضا رفت ز دنیا رضا رفت ز دنیا ۲
شیعه همه جا ناله زهراست به گوشش
تابوت جگر گوشه زهراست به دوشش
رضا رفت ز دنیا رضا رفت ز دنیا ۲
دروس شده باغ گل فاطمه پرپر
معصومه بیا گریه کن از داغ برادر
رضا رفت ز دنیا رضا رفت ز دنیا ۲
امشب زند از داغ رضا بر سر و سینه
معصومه به قم فاطمه در شهر مدینه
رضا رفت ز دنیا رضا رفت ز دنیا ۲
افسوس که داغ دل زهرا شده تازه
زنهای خراسان پی تشییع جنازه
رضا رفت ز دنیا رضا رفت دنیا ۲
😭🥀
✍تایپ؛طاهره سادات
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه حضرت قاسم بن الحسن(ع)
#گریز امام رضا(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
♦️گل من دیده بگشا باغبان آمد برت قاسم
♦️کدامین پنجه ای ،اینگونه کرده پرپرت قاسم
♦️چرا بر زیر دست خود ، سرت را کرده ای پنهان
♦️نی ام قاتل ، عمو هستم به بالای سرت قاسم
♦️پرستوی یتیم مجتبی میسوزم از این غم
♦️که بهر یادگاری هم ، نمانده یک پرت قاسم
♦️چسان بردارمت ای گُل ، ز زیر سُم مرکبها
♦️که چون قلبم هزران پاره گشته پیکرت قاسم
♦️پرستوی یتیم مجتبی می سوزم از این غم
♦️که به یادگاری هم نمانده یک پرت قاسم
♦️به زینب می توان گفت شرح ماجرا اما
♦️نمی دانم چه گویم در جواب مادرت قاسم
عزاداران حضرت قاسم در روز عاشورا آمد
جلو خیمه مودب سرشو پایین انداخت،عموجان اجازه میدی برم جونمو فدات کنم؟دستشو گذاشت رو شونه های قاسم، یادگار برادرم!تو بمون عزیز دلم…
دلش خیلی گرفت اومد جلو مادرشو گرفت ،گفت مادر رفتم از عمو اذن بگیرم عمو اجازه نداده برم میدان،مادرش گفت عزیزم بیا الان خوشحالت میکنم،یه مرتبه دید مادر یه بقچه ای رو داره گره هاشو باز میکنه،یه نامه ای رو بیرون آورد گفت پسرم اینو ببر بده عمو،دیگه رد خور نداره، بابات وصیت کرده،کربلا بده قاسم ببره بده به آقاش ابی عبدالله،خوشحال نامه رو گرفت ،اومد مقابل ابی عبدالله ،عموجان! این نامه رو برات آوردم
تو اوج غربت آدم کسی رو نداشته باشه یه مرتبه یه یادی از عزیزش میکنن میگه جای اون خالیه،همچین که نامه رو باز کرد،تا دید دست خط حسن انقدر کریه کرد،گفت داداش کجایی ببینی داداشت رو غریب گیر آوردن…تو این نامه نوشته حسین جان من نیستم کربلا یاریت کنم،عوض من قاسم وسط میدان برات شمسیر میزنه،دیگه امر امامِ دیدن این نامه رو به چشم میکشه
مگه نوجوون ۱۳ ساله چقد قد و قامت داره؟زره به تنش نشد،زنای هاشمی دورشو گرفتن سرمه به چشمش کشیدن،نقاب به صورتش زدن انقد زیبارو بود، میگفت: بچم چشم نخوره،کسی که وقتی میخواد بره میدان جنگ باید زره تن کنه،زره به تنش نشد عاقبت کفن تنش کردن،حالا قاسم داره میره سمت میدان،همچین که وارد شد شروع کرد رجز خواندن،من نوه ی علی ام،من نوه ی فاطمه ام،من پسر حسن ابن علی ام،جنگ نمایانی کرد خیلیارو به درک واصل کرد
اما یه نانجیبی گفت داغش و به دل مادرش بزارید،یه وقت دیدن صدای اهل حرم بلند شد، قاسم رو دوره کردن،همچین که افتاد صدا زد: عموجان،شیخ جعفر شوشتری رحمةالله علیه میگه:قاسم وقتی که میخواست بره میدان سوار بر اسب شد پاهاش به رکاب نمیرسید،اما موقع برگشتن حسین با عجله اومد بالا سرش،آخه هی صدا میزد :عمو استخوان هام شکست،انقدر زیر دست و پا موند زیر سم های اسب ها،حسین رسید دید به نانجیبی کاکلش رو گرفته،بچه رو بغل گرفت،شیخ جعفر میگه: وقتی میومد حسین سمت خیمه پاهای قاسم رو زمین کشیده میشد،دوتا علت داشت،یا آنقد داغ سنگین بود حسین با قد خمیده برگشت سمت خیمه، یا آنقد بدن زیر سم اسب ها ازبین رفته بود
یاشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه امام رضا همه اموات فیض ببرند
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست...
◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا..
امام رضا رو زهر دادن...
اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره....
صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن...
( آقا جان چرا..)
آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم...
اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود...
هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3
⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره...
چی میخوام بگم...
میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
امام رضا منتظره کی جوادش میاد...
⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا.
به جوونیّه جوادت منم جوون دارم .
آقا گرفتارم...
به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم .
امروز نزار دست خالی برگردم...
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره..
پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت....
أنا حجة الله عليك ...من حوادالائمه ام....
⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد...
وارد حجره امام رضا شد....
امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد....
جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد...
سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت ...
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🏴🏴🏴🏴🏴
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
مناجات امام زمان(عج)
روضه امام رضا (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
يا أَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى، أَيُّهَا الرِّضا، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.
🔶مـاه صـفـر گـذشت بـیا تا سـفـر کـنـیم
🔶بـاید از این دو مـاه دوبـاره گـذر کـنیم
🔶آقـا بـیـا کـه دیـدۀ حـسـرت کـشـیـده را
🔶با اشک دوری از تو و این ماه تر کنیم
🔶هرشب به شوق روضۀ فردا نفس
زدیم
🔶شب را از این به بعد چگونه سحر کنی
🔶مـزد دو مـاه گـریۀ خـود را گـرفـتهایم
🔶خود را به یک نگاهت اگر مفتخر کنیم
🔶ما خـسـته نـیـسـتم که رخـت سـیـاه را
🔶با خـستگی از این تن وامـانده در کنیم
🔶امسال هم گذشت و پس از این رواست که
🔶گـریه بـرای فـاطـمۀ پـشـت در کـنـیـم
🔶برخـیز تا مـسافـر صحـن رضا شـویم
🔶مـاه صـفـر گـذشت، بیا تا سـفـر کـنـیم
♦️ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
♦️خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی
♦️اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند
♦️جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
⬅️آی کسی که هر وقت دلتنگ حرم شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گرفتار شدی صداش زدی یا امام رضا ...
آی کسی که هر وقت گره به زندگیت افتاد صداش زدی یا امام رضا ع..
جوون داری ـ مشکل داری ـ در خونه امام رضا بیا...
🌹(یا امام رضاع)2
⬅️ امروز برا امام رضا بلند بلند گریه کن..
خودش سفارش کرده وقتی از مدینه بیرون می اومد اهل و عیالُ دور خودش جمع کرد فرمود برام بلند بلند گریه کنید...
🍂(گفتن آقا جان پشت سر مسافر گریه مِیمَنَت نداره)
فرمود میدونم اما من دیگه از این سفر بر نمیگردم ـ مسافری که امید برگشت نداره براش بلند بلند گریه کنید...یا امام رضا(ع)🌹
خیلی غریبه، خیلی مظلومه، از همین جا دلامونو روونه حرم کنیم ایشاالله کنار حرمش ناله بزنی...
⏪ پیغمبر فرمود دو تن پاره تن مَنَند ـ یکی مادر سادات زهرای مرضیه ....فرمود فاطمه پارهٔ تنِ منه ـ یکی هم امام رضاست...
◀️ بگم یا امام رضا ...تو خراسان چه کردند با امام رضا..
امام رضا رو زهر دادن...
اباصلت میگه دیدم آقا اومد داره میره تو حجره....
صدا زد اباصلت بیا فرشای حجره رو جمع کن...
( آقا جان چرا..)
آخه میخوام مثل جد غریبم حسین رو خاکا جون بدم...
اباصلت میگه فرشا رو جمع کردم... اما دل تو دلم نبود...
هر بار می رفتم یه نگاش میکردم میدیدم مثل مار گزیده ها بخودش می پیچه.. هی میگه (جگرم سوخت)3
⬅️ (اباصلت میگه).....میگه دیدم آقا چشمش به دَره...
چی میخوام بگم...😭
میخوام بگم این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظهٔ آخر سرش به دامن عزیزش باشه....
امام رضا منتظره کی جوادش میاد...
⬆️ (اوج)اگه میخوای امام رضا امروز جوابت بده بگو یا امام رضا...😭
به جوونیّه جوادت منم جوون دارم ...
آقا گرفتارم...
به جوونیّه جوادت منم بهر امیدی اومدم ...
امروز نزار دست خالی برگردم...
⏺ میگه یه مرتبه دیدم یه آقایی حیاطه خیلی شباهت به امام رضا داره....
پرسیدم آقا زاده شما کی هستی..... صدا زد اباصلت....
أنا حجة الله عليك ...من جوادالائمه ام....
⬅️(سوز) میوهٔ دل امام رضا اومد...
وارد حجره امام رضا شد.😭...
امام رضا تا چشمش به جوادش افتاد دیدن آروم آروم از جا بلند شد....
جوادشو بغل گرفت ما بین دو چشم جوادشو بوسه زد...😭
سر امام رضا تو بغل جوادش بود از دنیا رفت
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا