4_5864154166191985075.mp3
12.88M
سرود #عید_مباهله
مداح: حاج سعید کرمعلی
شاعر: سیدعلیرضا شفیعی
با فضل علی چه کسی معادله
گفتن از علی بخدا مشکله
مولای عالم فضیلت داره
عیدی نداریم بهتر از مباهله
علی دارنده ی فخر وصایت نبی
علی مولا علی
علی قبله نما رمزِ هدایت نبی
علی مولا علی
همه ی انبیا نشونه داشتن برای
پیغمبریشون
بالاترین نشانه ی رسالت نبی
علی مولا علی
دل غزلخونه علی
مست و مجنون علی
ای خدای حیدر
چی میشه جون من بشه قربون علی
بسم رب المحشر مرحبا یاحیدر
شان تو از کل انبیا بالار
تو که جای خود
وما ادراک ما قنبر
یاعلی یامولا ۳ علی یا مولا
4_382414512122233806.mp3
3.84M
▪️#نوحه #وداع #عاشورا
▪️مداح: وحیدنادری
▪️شاعران: سیدمحمدمهدی شفیعی و سیدعلیرضا شفیعی
قدر آهسته ای جانِ خواهر
ای یادگارِ زهرا و حیدر
می بارم همچون ابرِ بهاری
ما را به دستِ که می سپاری؟
محلا مهلا حسین جان
یابن الزهرا حسین جان
با ناله گوید بر تو سکینه
ما را برگردان سوی مدینه
بعد از تو ماییم تنهای تنها
با دشمنانت در بین صحرا
مهلا مهلا حسین جان
یابن الزهرا حسین جان
همواره بودی هرجا کنارم
تابِ جدایی از تو ندارم
اما تو داری روی لب اینک
هذا فراق بینی و بینک
محلا مهلا حسین جان
یابن الزهرا حسین جان
.
#وداع_امام_حسین
.
#حضرت_زهرا
سر در گم سرّ سحرم مادر گلها
دل مرده ی اسرار درم مادر گلها
ای محور اصل همه ی عالم وآدم
ای هاله ی احساس وکرم مادر گلها
هم اسوه ی مهر و مدد و گوهر علمی
هم سوره ی طاهای حرم مادر گلها
علامه دهری و سراسر همه عدلی
ای حامی و امدادگرم مادر گلها
در معرکه گل کرده همی آه کلامی
گاهی سر و گاهی کمرم مادر گلها
ای ماه دل آرای علی در دم مرگم
دل گرم طلوعی دگرم مادر گلها
#مجید_قاسمی ✍
......
انا لله و انا الیه الراجعون
شاعر و ذاکر گرامی اهل بیت (ع)
جناب اقای #مجید_قاسمی
درگذشت مادر گرامیتان را خدمت شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض می نماییم
.
3.59M
#یادواره_شهدا
🎤حاج مهدی ایروانی 🎤
#هفته_دفاع_مقدس
بازهم مثنوی عشق و جنون بسم الله
باز از جبهه و همسنگر خون بسم الله
باز هم شعر تر قافله گریه و اشک
قصه غصهء شرمندگی و روضهء مشک
باز هم آمده ایم از شهدا یاد کنیم
دو سه خط مرثیه را از جگر آِغاز کنیم
باز یاد شهدا باز دلم تنگ شده
باز هم مرثیه با اشک هماهنگ شده ...
.
#آرزوی_شهادت؛ #شهدا
#دفاع_مقدس
شهادت میتواند مرگ در راه وطن باشد
شهادت میتواند خلوتی با خویشتن باشد
شهادت میتواند در نفاق خنجری از پشت
شهادت میتواند در مصافی تن به تن باشد
شهادت میتواند ساده مثل عاشقی کردن
شهادت میتواند سخت مثل سوختن باشد
شهادت میتواند خستگیهای پرستاری
کنار بستر بیماری یک پیرزن باشد
که میداند؟ شهادت در مرام عاشقان شاید
به بیپیراهنی پوشاندن یک پیرهن باشد
شهید کربلای چند لبخند تو خواهم شد
تو لبخندی بزن، شاید شهادت سهم من باشد
#مهدی_جهاندار ✍
.
الهی به آنان که پرپر شدند پر از زخم های مکرر شدند
به آنان که چون پرده بالا زدند قدم در حریم تماشا زدند
به آنان که کارون خروش آمدند چنان خون کارون به جوش آمدند
به آنان که زخمی ترین بوده اند شهیدان میدان مین بوده اند
همانان که از مهر فرزند خویش بریدند یکباره پیوند خویش
بریدند تا وصل آسان شود نیستانه درد درمان شود
همانان که روح روان داشتند سفرنامه آسمان داشتند
همانان که دلداده او شدند کبوتر کبوتر پرستو شدند
پرستو پرستو فراز آمدند و بی سر سرافراز باز آمدند
که این خطه خاک سرافرازی است همه همت و شور جانبازی است
به تکبیر آن دم که دم می زدند سکوت زمان را به هم می زدند
شب عاشقی را رقم می زدند همانان که بر مین قدم می زدند
از آنان که تنها پلاکی به جاست کمی استخوان، مشت خاکی به جاست
الهی به آوازه این حریم به هورالهویزه به هورالعظیم
به دشتی که پیوسته عباس داشت که بی دست هم خیمه را پاس داشت
به رمزی که چون نام خیبر گرفت غریبانه از ما برادر گرفت
خبر بود و تکرار خمپاره ها جگرگوشه ها، پاره پاره رها
خطر، رمل، توفان شن، ماسه ها زمین، مین، کمین، رد قناسه ها
خطر پشت هر لحظه پا می گرفت زیاران ما دست و پا می گرفت
و آن لحظه هایی که خمپاره شصت میان نماز عزیزان نشست
نمازی که یک رکعتش پاره شد تشهد پر از موج خمپاره شد
کجایند مردان والفجر هشت که از خونشان دشت گلپوش گشت
کجایند مردان فتح المبین کجایند اسطوره های یقین
کجایند آنان که بالی رها داشتند گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردایی اند همانان که فردا تماشایی اند
#یادواره_شهدا
#امام_حسین_ع_مناجات
در آرزوی #شهادت
ای در دلم محبت تو، هستونیستم
هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم
اشک است و آه "نام تو"، آنرا تمام عمر،
هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم
آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟!
پس من در این زمانه به دنبال چیستم
حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟!
اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم
اصلاً در این مبارزهها جای من کجاست
ای وای اگر که روبروی تو بایستم
::
آخر شهید میشوم آری به راه تو
در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم
✍ #حسن_زرنقی
خوش به حال شهدا نورِ صفا را دیدند
در شبِ واقعه مصباح هدی را دیدند
خوش به حال شهدا چشم ز دنیا بستند
در عوض بارگه هفت سماء را دیدند
خوش به حال شهدا بندۀ شیطان نشدند
در تجلی گه اخلاص خدا را دیدند
خوش به حال شهدا، وای به حالِ من و تو
ما کجا و شهدا، بین که کجا را دیدند
ما پِی تذکرۀ کربُبَلا می گردیم
شهدا شاه ذبیحأ به قفا را دیدند
خوش به حال شهدا عقده گشایی کردند
اهتزازِ علم عقده گشا را دیدند
دست بر سینه نهادند و سلامی دادند
تاکه فرماندهی کل قوا را دیدند
نام فرماندۀ کل شهدا عباس است
ای خوش آن قوم یل شیر خدا را دیدند
شهدا شرمنده ایم ..
شعری برای اجرا در مراسمات و یادواره های شهدا
شهدا اهل مکتب یارند
شهدا جانفدای دلدارند
شهدا مرد راه ایمانند
شهدا در مسیر قرآنند
شهدا چلچراغ دلبری اند
شهدا فاطمی و حیدری اند
شهدا گوهر وِلا هستند
شهدا اهل کربلا هستند
شهدا رحمت زمین هستند
شهدا پای کار دین هستند
شهدا یاس گلشن عشقند
نورِ نورند و روشنِ عشقند
شهدا عبد بوتراب هستند
یار و سرباز انقلاب هستند
شهدا شُهره های گمنامد
شهدا افتخار اسلامند
شهدا رهنمای هر راهند
شهدا راه قُربِ اللهند
شهدا هست جانشان یکسر
نذر آقا عَلیُّ نِ الْاَکبر
شهدا ذکرِ یا صمد گفتند
حجت بن الحسن مدد گفتند
شهدا داده اند جان و جهان
در صراطِ خوشِ امامِ زمان
شهدا از وصال مشعوفند
تا ابد آمرِ به معروفند
شهدا تا دمِ صف محشر
خونشان، ناهي است از مُنکَر
ای شهیدان به ما نگاه کنید
نگهی سوی رو سیاه کنید
ما اسیران نفس و دنیاییم
شرمسار از علی و زهراییم
ای شهیدان دعا کنید به ما
تا شَویم اهل وادیِ تقویٰ
کاش فارغ زِ این و آن بشویم
پیروِ راهِ سُرختان بشَویم
چون شما بنده ی خدا باشیم
لاله ی دشت کربلا باشیم
کاش ما نور هر دو عین شَویم
غرق خون زائرِ حسین شَویم
آن حسینی که در دل گودال
شد تنش غرق خون زبانم لال
آن حسینی که ماند لب تشنه
زیر شمشیر و نیزه و دِشنه
چکمه بر پا زِ بغض و کینه نشست
شمر آمد به روی سینه نشست
درد خیزد به مقتل از هر جای
فاطمه ناله زد حسینم وای
#دلنوشته
#شعر_شهید
#شهدا #شعر_شهدا #شهید
#شعر_شهدایی #شعر_یادواره_شهدا
🔴✍️ نوشته شده در دی ماه ۱۴۰۲
#شهید
یادواره شهدا
🔻🔺🔸🔸🔸🔸🔷🔷🔷🔷🔹🔹🔹🔹⚫️⚫️
شما ای یارون با دل پر خون. یاد از شهیدون هاکنین گلهای ایمون
هاکنین
هاکنین ادا. حق شهدا. یاد از شهیدون هاکنین. دلاور مردون هاکنین
🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔶🔶🔶🔶🔷🔷🔷🔷🔴🔴
یاد بیار برار. ته اون روزگار که چنده صفا دهیعه. که چنده صفا دهیعه
بیمی همصدا. پیر و جوونا. کی فکره دنیا دهیعه. کی فکره دنیا دهیعه
خانی گم نووه. زحمت یارون یاد از شهیدون هاکنین. یاد از شهیدون هاکنین
🔹🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔷🔷🔷🔷🔶🔶🔶
🔻🔺
سنگر کنار یاد بیار برار. نماز و دعا و قران. گم نونه راه شهیدون
جبهه سربه سر. عاشق رهبر. همه بینه تحت فرمون همه بینه تحت فرمون
کردنه ایثار. در راه شه یار. یاد از شه پیمون هاکنیم
یاد از شهیدون هاکنیم
🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔸🔷🔷🔷🔴🔴🔶⚫️
آه جان برار. آه جان خاخر. چه انتی دنیایی بیمی چه انتی دنیایی بیمی
چه بکردمی گم. شه راه و نشون. چه انده هوایی بیمی. چه انده هوایی بیمی
کم هاکن غرور. ته نواش مغرور. یاد از اون پیمون هاکنیم. یاد شهیدون هاکنیم
🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔸🔷🔷🔷🔶🔶🔶🔶🔴⚫️
راه شهدا. گوش هاکن مجا. عزت و وقار ایارنه. عزت و وقار ایارنه
مجه هاکن گوش. نکن فراموش. تسْه اعتبار ایارنه. والله افتخار ایارنه
جان برارون. سالگرد یارون. یاد از اون یارون هاکنیم. اون سبک بالون هاکنیم
🔻🔺🔹🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔷🔷🔷🔷🔴
کور بووه دشمن. یعنی اهریمن. امه اعتلا نخانه. راه شهدا نخانه
گوش هاده برار. دشمن دیار که دین خدا نخانه. هم دلیِ ما نخانه
بواشیم هوشیار. عقلِ بیار کار. یاد از برارون هاکنیم. اون شیره مردون هاکنیم
🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔸🔷🔷🔷🔷⚫️⚫️
این همه جوون. لاله جور گلگون. امه آبرو بهینه امه آبرو بهینه
بهیمی آزاد. از جور و بیداد. امه چش خو بهینه. امه ابرو بهینه
سالگرد یارون یاد از عزیزون. برار این زمون هاکنیم. یاد از شهیدون هاکنیم
🔹🔹🔹🔹🔸🔸🔸🔸🔸🔶🔶🔶🔷🔷🔴⚫️🔻🔺
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
تقدیم به هم رزم شهیدان میثم نجفی
#شهید
یادواره شهدا،،،،،،مثنوی؛
دوش آماده شدم تا غزل آغاز کنم.
باب شعری به هوای شهدا باز کنم.
روی دفتر قلمم سُر شد و لرزید که باز.
نام زیبای شهید آمد و ما غرق نیاز.
ناگهان حس عجیبی به دل من افتاد.
دستی از غیب مسیر دگری بر من داد.
گفتم انگار قرار است جوانی بکند.
مثنوی جای غزل واژه پرانی بکند.
با مدد از شهدا مثنوی آغاز شده.
دری از شور و شعف در دل من باز شده.
بسم رب الشهدا گفتم و آغاز سخن.
نشود یاد شهید از دل عشاق،کهن.
شهدا نقطه ی عطفند ز ایثار و وفا.
رسد از ما به شما در همه ایام جفا.
شهدا آینۂ شور و صفایند هنوز.
باعث عزت دین این شهدایند هنوز.
شهدا فاتح میدان نبردند همه.
بر سر محور توحید بگردند همه.
شهدا اسوۂ صبرند در آن دشت جنون.
لب خشکیدۂ شان تر شده در ساحل خون.
میکنم باب سخن از شهدا باز امشب.
ما پر از سوز نیاز او به همه ناز امشب.
ناز کن ناز که تا بی تو شوم غرق نیاز.
باز کن یک دری از باب بهشت امشب باز.
بس کنم، نام شهید آمد و دلها شیدا.
حزن و اندوه ز رخسار شماها پیدا.
روی سنگی بنوشتند بصیر اینجا هست.
دل این قافله بی آب خودش دریا هست.
روی قبر دگری مادر خونین جگری.
با ولع بوسه زند روی مزار پسری.
درد دل میکند انگار خودش می داند.
واژه ها حس غریبیست که در دل ماند.
وصف حال پسرش را من از او پرسیدم.
اشکِ باران شده از چشم ترش را دیدم.
زخمها یک به یک از سینۂ مادر جاری.
گفت، مادر تو هم انگار ز من بیزاری؟
میدهم من قَسَمت بر شه بی غسل و کفن.
با دل سوخته ی مادر خود حرف بزن.
یاد آنروز که از من سند میدان خواست.
اذن دادم ولی آشوب،در این دل برپاست.
عاقبت اذن جهاد از منِ مادر بگرفت.
مددی از شه افتاده و بی سر بگرفت.
رفت و دیدم ز رخش شوق وصال رخ دوست.
گفتم از هر چه که باید سخن دوست نکوست.
تا که نام شهدا از دهنم جاری شد.
واژه ها هر چه گران بود قلم کاری شد.
این شهید است کنون میل پریدن دارد.
رقص خون در نگه یار چه دیدن دارد.
میرود تا که رگ شیعه نمایان سازد.
سربلند از هدفش مصحف قرآن سازد.
میرود تا که دگر صاعقه طوفان نشود.
بر تو این شام،دگر شام غریبان نشود.
میرود تا که جهان شعله به آذر نزند.
"سر سجاده کسی تیغ به حیدر نزند."
میرود تا که تو را باز تماشا نکنند.
و تو را در وسط معرکه حاشا نکنند.
میرود تا که اسیر غم دنیا نشوی.
میرود تا که در این معرکه تنها نشوی.
میرود تا که تنت حیف در عالم نشود.
روح عرشیّ تو یکدم به خدا کم نشود.
جبهه و جنگ نشان از شهدا را دارد.
و بسیجی به دلش سوز دعا را دارد.
اینکه رفته است زند سر به جنون.
در سرش عشق حسین است،کنون.
شوق دیدار رخ دوست کند شیدایی.
خوش به حال تو شهید اینکه چنین پیدایی.
جبهه و جنگ چه گویم تو بگو محشر بود.
تیر و ترکش همه در حول یکی محور بود.
روی مین رفته که تا معبر دیگر بزند.
به هوای خودش از خود به خدا پر بزند.
سنگری کنده در آن دور که تنها باشد.
از کم و بیش جدا گشته که دریا باشد.
فکر تسبیح و دعا در وسط سنگر بود.
از خودش غافل و در فکر غم رهبر بود.
ناگهان ترکش خمپاره غمی بر پا کرد.
دشت خشکیدۂ آن منطقه را دریا کرد.
همه گفتند که از غم شده آزاد انگار.
به گمانم که رسید عاشق دلداده به یار.
رفت اما چه غریبانه ، ز ما دلگیر است.
به خود آیید چو امروز که فردا دیر است.
در دمِ سازِ پر از سوز و ریا دم نزنید.
حرفها پشت سرِ زاده ی آدم نزنید.
عشق،ایثار، وفا در همه جا گم شده است.
هرزگی، این همه سرگرمی مردم شده است.
ما ز رخسار پر از درد شما شرمنده.
رُخِتان تا به ابد در دو جهان تابنده.
به دل سوختۂ مادر خوبان سوگند.
به همان سینۂ سوزان شهیدان سوگند.
دست از راه تو هرگز نکشانیم،شهید.
در غمت تا به ابد اشک فشانیم شهید.
ما گرفتار هواییم خدا رحم کند.
در پی یک نخ کاهیم خدا رحم کند.
عرفا غرق خدایند ولی می ترسند.
ما که افتاده به چاهیم خدا رحم کند.
#دلتنگ_آن_یاران_بی_باک_ونجیبم
#شهید_شهادت #دفاع_مقدس
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
دلتنگ آن یـاران بی باک و نجیبم
یاران مست از باده ی اَمّن یُجیبم
یادش بخیرآن ذوق وشوق نینوایی
یادش بخیر آن پاک مردان خدایی
برسرهواي وصل ياران دارم امشب
شوق ديـار سربداران دارم امشب
تا سوي شهر فاطميون بار بستم
رايحهٔ عطر شهیدان كـرده مستم
آنجاكه نام پاك صحرايش شلمچه ست
آنجاکه دلهاهست شیدایش شلمچه ست
آنجاكه ياران عشق راباخون نوشتند
آنجاکه مردانش همه زيبا سرشتند
روزی که آن صحرا پراز رزمندگان بود
هرلحظه اش سرشاربانگ عارفان بود
آنجاشلمچه مشهدخوبان عشق است
آنجا قـدمگاه علمداران عشق است
آنجا زمينش مأمن ارواح پاك است
آنجاهزاران رازِ پنهان زيرخاك است
آنجا اگر پا مي گذاري با وضو باش
بالاله هاي سرخ آن درگفتگو باش
آنجا زمينش در دل خود گنج دارد
گل هاي سرخ «كربلاي پنج» دارد
آنجا شهيدان عقده ی دل باز كردند
پروانه وش تا آسمان پرواز كردند
آنجـا شهیدانش هـمه زهـرا تبارند
پهلوشکسته همچومادر بی مزارند
خاكش اگرازبوي مُشك وعنبرآراست
آنجا قدمگاه امـام هشتم مـاست
آنجاشميم فاطمه پيچيده در دشت
قبرهزاران لاله درآن خاك گم گشت
آنجا زمينش بـوي عـطر ياس دارد
آن كـربــلا هم اكـبر و عباس دارد
آنجارفيع آنجابقيع آنجامدينه است
باباي درخون خفتهٔ صدهاسكينه است
آنجادعا را عاشقان با سوز خواندند
آنجا سمند عشق را تا عرش راندند
وقتي كه سوز ناله سر بر اوج مي زد
در آسمان بال شهيدان موج مي زد
هان ای شلمچه ای شميمت نينوايي
تو قطعه ای از خاک پاک كـربلايی
هان ای شلمچه گر فغان وناله دارم
منعم مكن در سينه داغ لاله دارم
«مداح» در دل حسرت پرواز دارد
این درد را با چه زبان ابراز دارد؟
🌴🥀🌴🥀🌴🥀🌴🥀
#علی_اکبراسفندیار_مداح