.
#زمزمه_امام_زمان(عج)
#آخر_ماه_صفر
#امام_زمان
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده
روزم به شام غربت و غم تیره تر شده
آزرده گشت خاطرت از کرده های من
آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده
تنها خودت برای ظهورت دعا کنی
وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده
از شام هجر یار بسی توشه می برد
آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده
بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من
حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده
رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی
حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده
بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا
حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده
یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است
یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده
باید که بعد از این به غم مادرت گریست
فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده
از شعله های پشتِ در خانه ی علی است
گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده
آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند
لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#الحسین_یجمعنا #اربعین
#سلام_امام_زمانم
.
📋 همواره دست گیر عالم حسن جان / #سبک_واحد کربلایی سید رضا نریمانی
همواره دست گیر عالم حسن جان
مولای سر به زیر عالم حسن جان
قبل حسین امیر عالم حسن جان
آخر به راه عشق تو جون می بازیم
یک آستان قدس واسه تو میسازیم
هر صبح نقاره تو صحنت مینوازیم
عشق تو آخر میشه علنی
یک روز با دستهی سینه زنی
میخونیم نحن جند الحسنی
«حسن جانم، یا معزالمؤمنین»
تنها امید من در شهر مدینه
بعد از تو دیگه با من قهره مدینه
روز و شبش برا من زهره مدینه
بی تو چجوری بابا سامان بگیرم
حتما ربایت از این و آن بگیرم
باید که راه بیت الاحزان بگیرم
بر سر من خاک عزا کردن
آخرش منو بی بابا کردن
خون به قلب من زهرا کردن
«ابا زهرا ، رحمة للعالمین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
روضه ی رضوان
ترکی . فارسی
➖➖➖➖➖➖➖➖
ترکی👇
ای حرمی روضه ی رضوان رضا
ماه شرف شاه خراسان رضا
رایحه ی باغ جنانسان آقا
جان دو عالم سنه قربان رضا
رضار ضا جان - جان سنه قربان (۲)
ایله نظر سائل درباریوم
سائل دربار شرف باریوم
رحمت رحمانیسن ای روح عشق
سالما گوزوندن منی بیماریوم
رضا رضا جان - جان سنه قربان (۲)
چوخدی نیازیم سنه ، سن شاهسن
عاشقیوم دلبر دلخواهسن
ایله کرم دریمه درمان ائله
سن کی آقا دردیمه آگاهسن
رضا رضا جان - جان سنه قربان (۲)
#فارسی👇
بارگهت بوی جنان می دهد
بوی جنان بر همه جان میدهد
لطف تو یا ضامن آهو رضا
بر دل غمدیده امان می دهد
رضا رضا جان - جان سنه قربان (۲)
درگه تو باب رجای خداست
لطف و کرامات تو بی انتهاست
جان جوادت نظری ، رحمتی
درد مرا گوشه ی چشمی دواست
رضا رضا جان - جان سنه قربان (۲)
#ترکی
درد نهانیم وار آقا سینه ده
راز نهاندور دل آئینه ده
گلسه آقام مهدی صاحب زمان
دردیمه درمان اولار آدینه ده
رضا رضا جان - جان سنه قربان (۲)
#مدح_التجا_به_امامرضا_ع
#انتظار_فرج
یه روزی زائرش میشه و به همه ی آرزو هاش میرسه
یه روضه خون بین مقام بالا سر میخونه از کوچه میخونه از مادر
مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها
مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا
مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر
مدینه تو با شعری که خوند دم آخر آقات میسوزی
به آیینش روی آخر گفت مثه روز تونیست هیچ روزی
امام حسن خودش دلا رو برده به کربلای حسین
بخشیده روضه ی خودش و به اشک روضه های حسین
کریم عالم بود و گذاشت دار و ندارش و برای حسین
با جیگر پاره با اون تن بی حال میخونه از مقتل میخونه از گودال
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای
ای کشته ی صد پاره تن ای بی کفن وای ای بی کفن وای
رحلت یا #شهادت_پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله ؟؟
قطعا پیامبر اکرم با فیض عظیم شهادت از دنیا کوچ کرده اند
🗞 روایات تشیع:
و از علماي شيعه، شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه مي نويسد:
رسول الله صلي الله عليه وآله محمد بن عبد الله... وقبض بالمدينة مسموما يوم الاثنين لليلتين بقيتا من صفر....
رسول خدا صلي الله عليه وآله در روز دوشنه 28 صفر در مدينه در حالي كه مسموم شده بود، از دنيا رفت.
الشيخ المفيد، محمد بن محمد بن النعمان ابن المعلم أبي عبد الله العكبري البغدادي (متوفاي413 هـ)، المقنعة، ص456، تحقيق و نشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين ـ قم، الطبعة: الثانية، 1410 ه
🗞روایات اهل سنت
حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا عبد الرَّزَّاقِ ثنا سُفْيَانُ عَنِ الأَعْمَشِ عن عبد اللَّهِ بن مُرَّةَ عن أبي الأَحْوَصِ عن عبد اللَّهِ قال لأَنْ أَحْلِفَ تِسْعاً ان رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه وسلم قُتِلَ قَتْلاً أَحَبُّ الي من أَنْ أَحْلِفَ وَاحِدَةً انه لم يُقْتَلْ وَذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ جَعَلَهُ نَبِيًّا وَاتَّخَذَهُ شَهِيداً.
از عبدالله بن مسعود روايت شده است كه مي گفت: اگر 9 بار قسم بخورم كه رسول خدا كشته شده اشت برايم محبوب تر است از اين كه يك بار قسم بخورم كه او كشته نشده است؛ زيرا خداوند او را پيامبر و شهيد قرار داده است.
الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج5، ص269، ح9571، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ؛
پیشگویی رسول الله ص در مورد شهادتشان به واسطه سم
🔴سلیم بن قیس هلالی از عبدالله بن جعفر نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خطبه ای خواندند و فرمودند:
⬜️▪️يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِذَا أَنَا اسْتُشْهِدْتُ 👉فَعَلِيٌّ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ فَإِذَا اسْتُشْهِدَ عَلِيٌّ فَابْنِيَ الْحَسَنُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ ...... فَقَامَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ هُوَ يَبْكِي فَقَالَ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي👈🏿 يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُقْتَلُ قَالَ نَعَمْ أَهْلِكُ شَهِيداً بِالسَّمِّ 👉وَ تُقْتَلُ أَنْتَ بِالسَّيْفِ وَ تُخْضَبُ لِحْيَتُكَ مِنْ دَمِ رَأْسِكَ.....
▪️ای مردم! زمانی که من شهید شوم، 👉علی أولی به نفس شماست، و زمانی که علی به شهادت برسد، فرزندم حسن أولی به نفس مؤمنین است.... پس علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاد و در حالی که گریه می کرد، فرمود: پدر و مادرم فدایت 👈🏿ای پیامبر خدا! آیا کشته می شوی؟! حضرت فرمود: بله، به وسیله سم به شهادت می رسم، 👉و تو با شمشیر کشته می شوی و محاسنت از خون سرت خضاب می شود...
📚كتاب سليم بن قيس الهلالی، صفحه ۳۶۲-۳۶۳، نشر الهادی
ِِِِ.....:
《السلام علیک یا اباصالح المهدی
به نام رب مهدی لب گشایم
سرود غیبتش را می سرایم
سخن از غربت مهدی زهراست
سخن از بی وفایی من و ماست
غم مهدی غمی جانکاه باشد
از آن کمتر کسی آگاه باشد
کجا یوسف ، چنین زندان کشیده؟
کجا یعقوب ، این هجران کشیده ؟
هزار و یکصد و هفتاد سال است
که می داند که ، مولا در چه حال است ؟
فدای غربتش ، یاور ندارد
به این غربت کسی باور ندارد
به غیبت سوز و اشک و آه دارد
چو جد خویش سر در چاه دارد
تو گویی خار در چشمش نشسته
دلش از غفلت شیعه شکسته
قسم بر صورت زهرا که نیلی ست
به رخساری که آزرده ز سیلی ست
در این غم اشک آل الله جاریست
حدیث قرن ها چشم انتظاریست
به مهدی عرصه عالم چو تنگ است
چنین غفلت برای شیعه ننگ است
همه کردیم مهدی را فراموش
رسد هل من معین همواره بر گوش
به سینه سوز هجرانش نداریم
خبر از اشک چشمانش نداریم
ولی اندوه او بر ما گران است
دعا گوی تمام شیعیان است
بیا هجرت کنیم اینک به سویش
رویم العفو گویان رو به سویش
ز رنج غربتش یادی نمائیم
امام خویش را یاری نمائیم
بیا زهرای اطهر شاد سازیم
ز زندان یوسفش آزاد سازیم.
الّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج
ِِِِ.....:
خدایا سلام
ای خدایی که حسین علیه السلام نوری از نوری توست
و من چه میدانم از حسینی که آبروی دو عالم است
ما را به حسین علیه السلام برسان
خدایا سلام
ای خدایی که عاقبت بخیری هر کس را در شناخت حسین علیه السلام قرار دادی
گریه بر حسین را از ما ....
و از هیچ کس نگیر
حتی یک قطره اشک را .....
خدایا
یک قطره اشک
حتی آن بعضهایی که جاری نمیشود را
در دفترت ثبت و ضبط کن
ما را بخر قسم به بزرگی و عظمتت
خدایا
ای رحمتت بی پایان
و با نام حسین علیه السلام رحمتت دو چندان .....
تقصیر از منه کاسه دلم وارونه افتاده
و پر نمیشوم .....
خالیم یارب مدد
خدایا
دل است دیگر
گاهی به وسعت اسمان تنگ میشود
و تویی خریدار همه دلها
برای حرم حسین علیه السلام دل ما بخر و ببر
خدایا
آهوی دلم به یاد تمام لحظه های مسیر کربلا رها گردیده
بهانه میگیرد
بارانی میشود
طوفان به پا میکند
خدایا
همه را به مهمانی حسین علیه السلام بطلب
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ِِِِ.....:
چند بیت روضه 😭
مهمان مجنون الحسین ❤️ باشید
سادات حلال فرمائید
▪️😭▪️
آن قدَر آه کشیدم جگرم زخم شده
چِقَدَر گریه؟! دگر چشم ترم زخم شده😭
زخم لب های تو نگذاشت که بوسه بزنم
علّتش چیست؟ چرا ای پدرم زخم شده؟!😭
وجه تشبیه من و تو چه قدر بسیار است!
هر کجای بدنم می نگرم زخم شده😭
قصّه ی ناقه و آن نیمه ی شب یادت هست؟
به زمین خوردم و دیدی کمرم زخم شده😭
جان زهرا به موی سوخته ام دقّت کن
جای این چند موی مختصرم زخم شده😭
جز تو با هیچ کسی حرف خصوصی نزدم
سینه ای که شده هر جا سپرم زخم شده😭
زجر هم مثل مغیره چه قدَر بد می زد..
زیر شلّاق و لگد بال و پرم زخم شده
😭😭😭😭😭😭😭😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
به حق حضرت رقیه س اللهم عجل لولیک الفرج
ِِِِ.....:
خدایا تا به کی هجران مهدی / به دستم حسرت دامان مهدی
الهی هر بلا از حضرتش دور / الهی، من بلا گردان مهدی
هجر تو ز درد و داغ دلگیرم کرد / اندوه غم زمان زمینگیرم کرد
گفتند که جمعه میرسی از کعبه / این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد
هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است / پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور / بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
اللهم عجل لولیک الفرج
ِِِِ.....:
پر از نیازم
همچون کودکی که به دنبال کشف جهان خویش است
ودر چشمهای تو دنبال خودم میگردم
کاش نگاهم کنی حسین جانم
پر از نیازم
تاریکی
ظلمت
جهل .... شده تار و پود وجودم
کاش در راه اربعینت بشکافی تارو پودم
پر از نیازم
خواب نیست چاره این شب تارم
بیداریست چراغ راهم
کاش از تاریکی شب رسد قوه چراغم
دلتنگم
به تمام قدمها ...
لحظه ها ...
روضه ها ....
یعنی بازهم نیازم را با دست دل با تو خواهم گفت
دلتنگم
و ثانیه ها ازارم میدهند
به یاد
زیارت عاشورایی در کنار چادری که ماه از پشتش
با السلام علیک یا اباعبدالله ارام ارام بیرون زد
کاش .....
دلتنگم
و ان چه می چکد خاموش نمیکند هیچ
شعله ورش میسازد
چرا فاصله بی حساب است
چرا بالها سوخته
کاش ..... یا حسین ادرکنی گدا را
دلتنگم نجوای
شاه حسین وای حسین ها
در گوشم پیچیده
و روضه روضه خوان به گوش میرسد
در کنار تله زینبه ای که با سکوتش فریاد میزد
حسین جانم .......
دلتنگم
به رود خروشانی که شوق دریا داشت
و قطره ای بیچاره
با سیاهیی تمام راه میرفت
و از معصیتهایش
لب می گزید
اقا جان دریاب گدا را
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع 😭😭
راستی چرا وقتی سلامت میکنم جوابت نمیشنوم
الهی دورت بگردم گوشهایم سنگین شده
محکمتر جوابم بده دارم دق میکنم 😭😭
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
ثانیه ها ذوب میشوند
و تپش قلب عقربه
کاش تیک تاکش در صحن و سرایت
با دستان مهربان تو از کار بیفتد
بی تو سیاهیست حسین جان
السلام علیک
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
سبک یا مولا🎈
به سبک یا مولا دلم تنگ اومده
پایان صفر دلم شود تنگ حرم
مرغی شوم وبسوی مشهد بپرم
در سوگ رضا(ع) به سینه وسر بزنم
مانند رضا(ع) زغم بسوزد جگرم
یامولا غریب الغربا مارا بطلب در حرم معین الضعفا2
___________
در سوگ رضا دل همه خون بشود
هرعاشق او زغصه مجنون بشود
کفتر رضا سر به گریبان ببرد
آهوی صحرا غمین ومحزون بشود
یا مولا غریب الغربا ما را بطلب درحرم معین الضعفا2
____________
پایان صفر مولاشده مسموم کین
در خانه خود تنها فتاده برزمین
از درد جگر مولا بود در پیچ وتاب
اوج غربت وشرار زهری آتشین
یا مولا غریب الغربا، مارا.....
__________
در غربت خود جوادش آمد یاد او
روسوی مدینه می رود فریاد او
می زندز طوس جواد خود را اوصدا
تا که آید و رسد پسر بر داد او
یا مولا غریب الغربا.....
نوحه حضرت. رسول للله
دست من و دامان تو یا رسول الله
درد من و درمان تو یا رسول الله (3
) یا رسول ا... یا رسول ا... (3)
ای مظهر آیات حق ظهورت
ای روشنایی بخش دیده نورت
ای چشم هستی روشن از حضورت
ای جان به قربان دل صبورت (2)
می سوزم از هجران تو یا رسول الله
ای رحمةُ لِّلعالمین یا رسول الله
دست من و دامان تو یا رسول الله
درد من و درمان تو یا رسول الله (2)
یا رسول ا... آغا یا رسول ا... (2)
دست من و دامان تو یا رسول الله
درد من و درمان تو یا رسول الله
دل بی تو یار آشنا ندارد
در سینه جز مهر تو جا ندارد
بی تو بصیرت چشم ما ندارد
مدینه بعد از تو صفا ندارد (2
) بعد از تو زهرا روز و شب دعا کرد
در کلبه احزان خدا خدا کرد
یاد آن زمان که فضه را صدا کرد
گل میخ در با سینه اش چه ها کرد
جان علی و جان تو یا رسول الله
جانم به قربان شما یا رسول الله
دست من و دامان تو یا رسول الله
درد من و درمان تو یا رسول الله (2)
یا رسول ا... یا رسول ا..
: فریادوامحمدا
فریادوامحمدا
محمدی محمدا
محمدی شیرخدا
فریادیارزهرا
ای شیعیان یاری کنید
امشب عزاداری کنید
امشب شب عزابود
صاحب عزاخدابود
ای خواهران یاری کنید
زهراراهمراهی کنید
ازمدینه صدامیاد
صدای ناله هامیاد
ای دختربدردوجا
امشب3جاداردعزا
یاغریب فاطمه
حسن عزیزفاطمه
امشب داردبااهل بیت
وداع باعباس وحسین
امشب وداع بازینبین
قاسم یتیم مجتبی
به گردنش شال عزا
امشب امیرالمومنین
امشب3جاداردعزا
مهدی صاحب زمان
به گردنش شال عزا
ای زینب خونین جگر
امشب کجاداری عزا
خدابه فریادش برس
تاکی بگویدرود،رود
برسرزندگویدسرور
امشب جناب فاطمه
بااضطراب وواهمه
گویدحسن من چه شد
گویدحسین من چه شد
نوردوعین من چه شد
یافاطمه.
جانم علی
جانم حسن.
جانم حسین
جانم رضا
یازینبا
به ابی انت وامی یا رسول الله ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
رقیه بی بابا شده نزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرفیه را
برسرزندخاک سرورنزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
قربون عمه گفتنش نزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
کی کرده غسل وکفنش نزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
یافاطمه بیاببین میزنن رقیه را
ای بخداجان حسین نزنبدرقیه را
قربون عمه گفتنش نزنیدرقیه را
بخداجان حسین نزنیدرقیه را
ای بخداجان حسین نزنیدرقیه را
قربون عمه گفتنت نزنیدرقیه راووووو
روضه
#توسل جانسوز
#حضرت_زهرا_س
#سیّد مجید بنی فاطمه
عمری است با عنایتِ تو گریه می کنم
تنها به قصد غربت تو گریه میکنم
عمری است پای بیرق مشکی روضه ها
در سایه سار رحمت تو گریه میکنم
*هر چقدر دوست داری گریه کن...فریاد بزن...اما مادر ما تا گریه اش بلند شد...جلوی علی رو گرفتن...گفتن علی به فاطمه بگو بسه اینقدر گریه نکنه خسته شدیم...یکی نپرسید بگه زهرا چرا گریه میکنه...فقط گفتن بهش بگو گریه نکن...یه دختر سه ساله ام یاد گرفت،گفت: عمه! فکر کردن مارو اسیر کردن...میخوای شهرشام رو روي سرشون خراب کنم...اينقدر گریه میکنم...اينقدر گریه کرد گفت صدای گریه کیه نمیزاره من بخوابم...رحمت خدا به این قلب های ذلال...رحمت خدا به این چشمهای پاک و اشک آلود فاطمیه...رحمت خدا به پدر مادراتون که شماها رو با نام علی و زهرا پرورش دادن*
گاهی ستاره میشوم و تا سپیده دم
در آسمان غربت تو گریه میکنم
قبرت که نیست دلخوشم از این که لااقل
پایینِ پای هیات تو گریه میکنم
آه ای ضریح گمشده بانویِ بی نشان
در حسرتِ زیارت تو گریه میکنم
تا تربت شهیدِ اُحد ،پا به پای اشک
هر شب به رسم عادت خود گریه میکنم
گاهی کنار روضه ات از دست میروم
از بس که در مصیبت تو گریه میکنم
از ابتدای مرثیه هایت قدم قدم
تا کوچه ی شهادت تو گریه میکنم
* اگه می بینی فاطمه بین در و دیوار قرار گرفت بخاطر اینه علی رو تن
ها گذاشتن...*
گردد اگرچه غرقه به خون پای تا سرم
به زان که بنگرم غم غربت به شوهرم
مرگ من از فشار در و دیوار خانه نیست
این غصه میکشد که غریب است شوهرم
*خدا هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره...همچین که وارد خانه شد بی بی تو بسترِ...همچی که به زور بلند شد...شاید بعضیا کمکش کردن...هی نگاه میکرد میگفت: علی جان یه سوال دارم...بگو عزیز دلم...صدا زد: آقا! مولا! بابای بچه ها من!...شنیدم مردم مدینه سلامت نمیکنن... علی سرش و پایین انداخت گریه کرد...صدا زد: زهرا جان...به خدا علی سلام میده مردم روشون رو برمیگردونن... *
جز غم کسی به خانه ی ما سر نمیزند
اینجا که مرغ شوق دگر پر نمیزند
در شهر خود غریبم و با درد آشنا
در خانه ی غریب کسی در نمیزند
من دختر پیمبرم و زان همه یکی
دم از سفارشات پیمبر نمیزند
میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمیزند
پیش از خودم به حالت زینب دلم بسوخت
مادر، کسی مقابل دختر نمیزند
*من نمیدونم چه جوری زد...اسماء میگه آب میریختم...دیدم علی دستش رو سرش گذاشت...گفتم چی شده آقا...فرمود: دستم رسید به بازوی ورم کرده...میدونی زینب کِی یادش افتاد...شبی که تو خرابه...زن غساله اومد...من دست به این بچه نمیزنم...تا بگید بدنش چرا اينقدر کبوده...ناله ی زینب بلند شد زن غساله...از کربلا تا کوفه...از کوفه تا شام هرجا گفته بابا، تازیانه،سيلي.....*
دستی پلید لاله ی گوش مرا درید
دیگر صدای عمه به گوشم نمیرسید
متن نوحه
بزم آه و ناله برپا ، آخر ماه صفر شد
فاطمه اُم ابیها ، هم عزادار پدر شد
در گلستان مدینه ، غم نشسته روی گل ها
داغدار سوگ بابا ، دختر خیرالبشر شد
جبرئیل آورده با خود ، آخرین پیغام حق را
یا محمّد شو مهیّا ، بی گمان وقت سفر شد
بر در و دیوار یثرب ، رنگ ماتم جلوه بسته
چشمة چشمان امت ، در غم آئینه تر شد
دیدة زهرای اطهر ، رنگ خون شد از جدایی
بی قرار داغ بابا ، خیره بر مسمارِ در شد
آه از این بار مصیبت ، بارش باران اندوه
حیدر شیر خدا را ، شال ماتم روی سر شد
*آخر ماه صفر وقت عزا شد*
حضرت پیغمبر از امت جدا شد
دیده ها گریان برای مجتبا شد
وقت هجران علی موسی الرضا شد
آتش اهل سقیفه ، شد نثار خانة وحی
گوشة عُزلت نشینی ، مرتضا را مستمر شد
دست بیداد زمانه ، رسم گل چیدن بنا کرد
مادری پهلو شکسته ، سوی دیدار پدر شد
هر طرف آوای ناله ، میرسد بر گوش یاران
از شرارِ آب زهرین ، پاره پاره یک جگر شد
یک خیانت یک جنایت ، مجتبا مظلوم و مسموم
از جفای نا نجیبان ، از درون زیر و زبر شد
یا حسن گویان به خانه ، در کنار بستر او
دیده تر از این جدایی ، دیدة شمس و قمر شد
حال خواهرها پریشان ، در فراق یک برادر
شش برادر دلشکسته ، دست ماتم بر کمر شد
آخر ماه صفر وقت عزا شد
چشم قاسم ها چو دریا ، در غم جانسوز بابا
رنگ غمبار یتیمی ، بر جبین شش پسر شد
ناظر این درد جانسوز ، از جنان گردیده زهرا
مادر است و با فغان از ، حال آنان باخبر شد
گود سرخ کربلا را ، می کند هر دیده ای خون
دومین فرزند زهرا ، تشنه لب ببریده سر شد
گوشة مقتل نشسته ، در کنار دخترانش
با نوای یا حسینم ، سینة او شعله ور شد
بر تن بی سر نظاره ، می کند با آه و ناله
با یتیمان برادر ، هم سخن با چشم تر شد
در بیابان غریبی ، آه زینب شد مُداوم
تا سری بر روی نیزه ، با اسیران همسفر شد
آخر ماه صفر وقت عزا شد
بر دلِ غمبار شیعه ، غصه می بارد پیاپی
تا دوباره زهر کینه ، قاتلی صاحب اثر شد
میوة انگور و نیرنگ ، هشتمین ماه ولایت
در درون حجرة غم ، کشتة اصحاب زر شد
مشهد طوس و غریبی ، با غریبان آشنایی
از عنایت های ثامن ، خوانِ شیعه پُرثمر شد
کعبة حاجت بگیران ، قبله گاهی بر فقیران
یا علی موسی الرضا بر ، روی لب مدّنظر شد
سروری ماه صفر را ، چون محرم می نگارد
واژه در واژه تحزّن ، قاب شعری مختصر شد
هم نفس در بزم ماتم ، با عزاداران مولا
نذر هر سالانة او ، با سرودن معتبر شد
آخر ماه صفر وقت عزا شد
**
🏴🏴🏴🏴🏴
*التماس دعا*
خوشبخت کسی که عشق احمد دارد
در قلب درخش نور محمد دارد
هر کس بفرستد به محمد صلوات
در آخرتش ثواب بی حد دارد
اللّهُمَّصَلِّعَلي
مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
.
◾️ زمينه #امام_حسن عليه السلام◾️
اثر حاج مجتبي صمدي شهاب
به سبك مثه كبوترم...
غروب غمزده شد چشاي ترم
قاتل من شده روضه ء مادرم
شه بي لشكر وادي غربتم
غريب بي كس شهر پيغمبرم
شده چشام بارون شبنم
نداره زخم دلم مرهم
من حسن بن علي هستم
غريب ترين آدم عالم
آقام آقام آقام اي آقام
موي سياه نمونده به روي سرم
بغضم و تو گلوم هي فرو مي برم
حتي يه چاه ندارم واسه درد و دل
زخم زبونا رو من به جون مي خرم
كسي نمونده كنار من
نمونده صبر و قرار من
تا كه خلاص بشم از دنيا
زهر جفا شده يار من
آقام آقام آقام اي آقام
تو خونه از بيرون غربتم بيشتره
شرار قلبم از كينه ء همسره
گرجه ميسوزم از زهركينه ولي
ناله هام از غم كوچه و مادره
چشام از غصه شده خونبار
من و مادر بوديم و ديوار
دست سياهي كه رفت بالا
چشاي مادر من شد
📜ویژه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
#هفت_صفر
#واحد
#گریه_ام_گرفت
#حاج_محمد_رضا_بذری
گریه ام گرفت از سوز نجوای خودم
آقای تنهای خودم همش تو رویای خودم
صحنتو جارو میکنم
خودم میشم خادم اون صحن و سرات
گندم میدم به کفترات
همه هنر هامو برات آقا یه روز رو میکنم
بیادتم توی نمازم برات
تو جون بخواه که جون ببازم برات
آخر یه روز حرم میسازم برات
«غریب مادر حسن»4
تنها ترین سردار قوم عربی
کارتو ساختن یه شبی
اهل مدینه النبی کارشونو خوب بلدن
دوباره غم تو دل زینبت نشست
پشت برادرات شکست
یه عده تیر کمون به دست
تششیع جنازت اومدن
کشتن تو رو نعره ی تکبیر زدن
سر رسیدن بدون تاخیر زدن
پیش حسین به پیکرت تیر زدن
«غریب مادر حسن»4
سپید شد از یه غصه موی تو آقا
خواستی کنی دفع بلا
اما نتونستی یه جا مادرتو یاری کنی
تو کوچه ها غیرتت و محک زدن
زخمتونو نمک زدن مادرتو کتک زدن
نشد براش کاری کنی
به دستای بابات که زنجیر زدن
مادرتو بدون تقصیر زدن
به بازوهاش غلاف شمشیر زدن
«غریب مادر حسن»4