5033540131.mp3
1.28M
#زمینه
#بازگشت_به_مدینه
#کربلایی_مجید_منصوری 🎤
ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت
بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت
گلم از من جدا مانده
دلم در نینوا مانده
وجودم مبتلا مانده
حسینم کربلا مانده
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم
ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم
به فرزندت جفا گشته
لبِ تشنه فدا گشته
اسیر کینه ها گشته
جدا سر از قفا گشته
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن
چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن
تمامی یه طرف مادر
امان بزم و طشت زر
امان از خواهری مضطر
لب و چوب و شراب و سر
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
(حسن ثابت جو)✍
5033540131.mp3
1.28M
#زمینه
#بازگشت_به_مدینه
#کربلایی_مجید_منصوری 🎤
ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت
بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت
گلم از من جدا مانده
دلم در نینوا مانده
وجودم مبتلا مانده
حسینم کربلا مانده
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم
ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم
به فرزندت جفا گشته
لبِ تشنه فدا گشته
اسیر کینه ها گشته
جدا سر از قفا گشته
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن
چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن
تمامی یه طرف مادر
امان بزم و طشت زر
امان از خواهری مضطر
لب و چوب و شراب و سر
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
(حسن ثابت جو)✍
.
#زمینه
#بازگشت_به_مدینه
#حضرت_ام_البنین
#سیدمهدی_میرداماد
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی
حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی
حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم
روزی هزار دفعه ، از غُصه می میرم
اُم البنین قمرامُ و کشتن
اُم البنین قمراتُ و کشتن
اُم البنین پسرامُ و کشتن
اُم البنین پسراتُ و کشتن
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، تنها شدم تنها
کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا
مادر نبودی که ، آب و صدا میزد
پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد
اُم البنین بی پر و بال رفتم
اُم البنین دیگه از حال رفتم
ام البنین هر جوری که میشد
از خیمه تا ته گودال رفتم ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
____
مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو
غوغای غارت رو ، حد جسارت رو
مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم
از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم
اُم البنین اشکامون و دیدن
اُم البنین همه میخندیدن
ام البنین نبودی تویِ شام
دور سر داداشم رقصیدن ...
اُمالبنین ... آه یا اُمالبنین
..............
👇
.
#نوحه
#زمزمه
#بازگشت_به_مدینه
مدینه کاروان از ره رسیده
غریب و بیکس و مهنت کشیده
تماشا کن که زینب بی حسین است
رسیده از سفر قامت خمیده
دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد
دو چشمانش از غم تر شد
زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر
زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر
وای حسین وای ۳
برای جد خود روضه بخوانم
نما گریه بر آن قد کمانم
کنار قتله گه کردم صدایت
تماشا کرده ای اشک روانت
دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد
جسارت بر همه دین شد
نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا
همین پیراهن از او مانده یا جدا
وای حسین وای ۳
انیس سینه ام آهی حزین است
به یاد علقمه قلبم غمین است
دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است
کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین
شده سقا نقش زمین
ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد
شبیه خارجی ها با – حرم تا شد
#قاسم_نعمتی ✍
#ورود_کاروان_به_مدینه
.👇
.
#نوحه
#بازگشت_به_مدینه
#سبک_حاج_ناظم
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
شهر مدینه به تو از ما سلام
ای خاک تو مرقدچندین امام
آمده زینب در کنارت=رها شد از بند اسارت. ۲.
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
مدینه با فتح و ظفر آمدم
با کو له باری ا ز خبر آمدم
اگر چنین در شور وشینم=زینب عزادار حسینم ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
حسین من راتشنه سربریدند
تن شریفش را به خو ن کشیدند
من دیده ام خزان گلها=درخا ک وخون گلهای زهرا ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
مدینه من داغ جوان د یده ا م
سرهای خونین بر سنان دیده ام
برای من راهی نمانده=عشق وطن ما را کشانده ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
مدینه ما رنج سفر دیده ا یم
خود را درآغوش خطر دیده ایم
هستی مافدای دین شد=گلگون زخونشان زمین شد ۲
●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●●
مدینه گلهایم همه خزان شد
گریان زغم زمین وآسمان شد
حسین شهیدراه دین است=منطق ماهمیشه این است. ۲
#شیدا_نیشابوری✍
👇
.
#تصنیف #زمینه
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
از روضه ی بشیر تا با خبر شدم
بشکسته بودم و بشکسته تر شدم
دنیا به حال من خون گریه میکند
هم بی حسین شدم هم بی پسر شدم
جسم عزیزان مرا در خون کشیدند
گلهای یاسم را همه از ساقه چیدند
دست علمدار مرا از تن بریدند
خیلی حزینم_ام البنینم ۲
از سرشب تا صبح،گریه شده کارم
این غم دل آشوب،می دهد آزارم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم"
.........
خیلی دلم شکست،از دیدن رباب
اشک دو دیده اش،من را کند عذاب
بغض سکینه را،دیدم به چشم خود
میسوزم از غم ِ، طفل نخورده آب
گفتند شرمنده شده ساقی طفلان
گفتند مشک آب او شد تیرُباران
طفل رباب از تشنگی گردیده بی جان
با غم عجینم،ام البنینم ۲
داروندارم را،نذر حسین کردم
روضه گرفتم با،این دل پر دردم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم"
......
باور نمیکنم این زینب من است
باور نمیکنم پیشانیش شکست
آتش به جان زند،قد خمیده ش
بند دلم ازین،درد و بلا گسست
گفتند رفته زینبم راه اسارت
گفتند که دارایی او رفته غارت
ای وای من ای وای من از این جسارت
زارو غمینم،ام البنینم ۲
وِیلی عَلی شِبلی،ناله ی جان سوزم
گریه به عباسم، روضه ی هر روزم
"من امّ بی بنینم،ام البنینم
#هاشم_محمدی_آرا ✍
۱۱جمادی الثانی ۱۴۴۵
#بازگشت_به_مدینه
👇👇👇
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#روضه_حضرت_ام_البنین
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ...
#حضرت_ام_البنین
#دشتی
#روضه_بازگشت_به_مدینه جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد
🍂
اخی .... الا مادر به قربون جمالت
اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت
آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت ....
ای حسین .....
گل ام البنین شیرم حلالت .... 2
🍂
شد آسمانم بی ستاره
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
*زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ...
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2
رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2
بعد از تو ای ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه ..... 2
در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه)
در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2
دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2
حسین .....
🍂
کربلا بگو حسین .....
مدینه بگو حسین .....
شفای مریض ها بگو حسین .....
فرج امام زمان(عج) بگو حسین .....
به ابوالفضل (ع) یا الله ....
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_شب_جمعه
#بازگشت_به_مدینه
#الا_مادر_بقربون_جمالت
.
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#زمینه
با دل بشکسته و / اشک دو عین آمدم
مدینه راهم مده / که بی حسین آمدم
ببین که شرمنده و / خسته و سر گشته ام
که بی علی اصغر و / رقیه برگشته ام
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
.......
مدینه یک نصف روز / بی کس و یاور شدم
نمی شود باورم / که بی برادر شدم
گشته دم واحسین / ذکر و مناجات من
پیرهن کهنه ی/ او شده سوغات من
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
......
مدینه دیدم حسین / بی کس و تنها شده
بر سر انگشتر و / عمامه دعوا شده
دیدم در قتلگاه / بر سر او ریختند
چقدر سنگ و نی بر / پیکر او ریختند
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
........
چه عزتی داشتم / مدینه یادش به خیر
چه حرمتی داشتم / مدینه یادش به خیر
مدینه خون گریه کن / کار حرم زار شد
میان بازار شام / دخت علی خار شد
وای حسینم حسین / وای حسینم حسین
#عبدالحسین ✍
#بازگشت_به_مدینه
.👇
.
#نوحه
#زمزمه
#بازگشت_به_مدینه
مدینه کاروان از ره رسیده
غریب و بیکس و مهنت کشیده
تماشا کن که زینب بی حسین است
رسیده از سفر قامت خمیده
دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد
دو چشمانش از غم تر شد
زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر
زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر
وای حسین وای ۳
برای جد خود روضه بخوانم
نما گریه بر آن قد کمانم
کنار قتله گه کردم صدایت
تماشا کرده ای اشک روانت
دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد
جسارت بر همه دین شد
نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا
همین پیراهن از او مانده یا جدا
وای حسین وای ۳
انیس سینه ام آهی حزین است
به یاد علقمه قلبم غمین است
دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است
کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین
شده سقا نقش زمین
ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد
شبیه خارجی ها با – حرم تا شد
#قاسم_نعمتی ✍
#ورود_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
.👇
.
#زمزمه #زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#عبدالله_باقری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
"زبانحال جناب بشیر با حضرت ام البنین سلاماللهعلیها"
گفتم از چهار تا قرص قمرت / گفتی از حسین بگو
گفتم از چهار تا یاس پرپرت / گفتی از حسین بگو
وقتی گفتم از غم هر پسرت / گفتی از حسین بگو
((پس با اجازه بیبی))
حسینت و تنها دیدن
از بعد علقمه بهش میخندیدن
دور حسین اومدن و ...
تیر سه شعبه توی قلبش زدن و ...
خم شده بود رو ذوالجناح
با نیزه سجده بُردنش توو قتلگاه
رو خاکا بی یار و غریب
اُفتاده بود شَیبُالخَضیبْ خدُّالتَّریب ۲
آجرکِالله یا اُمَالبنین ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گفتم از عباس و مشک و اضطراب / گفتی از حسین بگو
گفتم از تشنه لبیش کنار آب / گفتی از حسین بگو
گفتم از شرمندگیش پیش رباب / گفتی از حسین بگو
((پس با اجازه بیبی))
تنهایی گیر آوردنش
با زور نیزه ته گودال بُردنش
پیِ اذیتش بودن
زنده بود و توو فکر غارتش بودن
سواره زد ؛ پیاده زد
حرمله تیر آخر و ایستاده زد
آخ! پیرمردا اومدن
نشستن و عصا به پیکرش زدن ۲
**
مادر! بسه یا باز بگم؟
کار و تموم کردن و ریختن توو حرم
میون اون شعله و دود
توو خیمهها قحطی معجر شده بود ۲
آجرکِالله یا اُمَالبنین ۳
.
#بازگشت_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
👇
۸
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
یا رسول خدا زینب غمپرورم
سوز داغ حسین به جان زده آذرم
خونجگر زینب است
جان او بر لب است
یا محمد۲
آمدم از سفر با تو بگویم سخن
کوله بارم بود ماتم و رنج و محن
قامتم خم شده
صبر من کم شده
یا محمد۲
یا رسول خدا زینب دلخسته ام
سوی تو آمدم با دل بشکسته ام
گشته ام الشهید
نزد تو روسپید
یا محمد۲
یا رسول خدا با تو برابر شدم
جگرم خون شده و بی برادر شدم
جگرم خون شده
گریه افزون شده
یا محمد۲
زینبت در سفر زخم زبان ها شنید
بین گودال خون پیکر صد پاره دید
بر روی نیزه سر
زد به جانم شرر
یا محمد۲
یا رسول خدا شام بلا دیده ام
شام را بدتر از کرب و بلا دیده ام
کینه شد آشکار
شد ستم بی شمار
یا محمد۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
#نوحه_سنتی
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
@yaghubianreza
.
۲۵
(ورود اهل بیت ع به مدینه)
یا پیمبر نگر زینبم
ز داغ حسین جان بر لبم
رسیدم من ز کرب و بلا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر غریب و تنها
دیده ام ظلم و جور و جفا
بسوزم ز داغ کربلا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر تویی نور عین
رسیدم محضرت بی حسین
پیکرش مانده در کربلا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر بدیدم اکبر
شد از کینه صد پاره پیکر
خونجگر شد ز داغش بابا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر بدیدم اصغر
روی دست پدر شد پرپر
ز تیر کینه شد او فدا
واویلا واویلا واویلا۳
کنار علقمه غوغا شد
بی سر و دست و جان سقا شد
شد جدا دو دستان سقا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر حسین شد تنها
میان لشکر اشقیا
شهید کینه شد عاشورا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر دلش بشکستند
به روی سینه اش بنشستند
میان قتلگه شد غوغا
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر سویش دویدند
ز کینه سرش را بریدند
سرش را زدند بر نیزه ها
واویلا واویلا واویلا۳
یا پیمبر فتاده بر خاک
بدیدم تن او را صد چاک
پیکرش فتاده در صحرا
واویلا واویلا واویلا۳
به ما گشته ظلم کثیری
برفتیم ما همه اسیری
چهل منزل کنار اعدا
واویلا واویلا واویلا۳
ببردند سوی کوفه و شام
به ما سنگ زدند از روی بام
شده در حق ما ستم ها
واویلا واویلا واویلا۳
بوده شام بدتر از کربلا
کنار یزید بی حیا
سر قاری به تشت طلا
واویلا واویلا واویلا۳
حسینت دم زد از محبوبش
یزید می زد به لب با چوبش
بزد بر لبش چوب جفا
واویلا واویلا واویلا۳
#رضا_یعقوبیان
#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
#ورود_اهل_البیت_ع_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
#نوحه #زمزمه #آواز_شورمحلی
#بازگشت_به_مدینه
مدینه کاروان از ره رسیده
غریب و بیکس و مِحنت کشیده
تماشا کن که زینب بی حسین است
رسیده از سفر قامت خمیده
دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد
دو چشمانش از غم تر شد
زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر
زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر
وای حسین وای ۳
برای جد خود روضه بخوانم
نما گریه بر آن قد کمانم
کنار قتله گه کردم صدایت
تماشا کرده ای اشک روانت
دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد
جسارت بر همه دین شد
نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا
همین پیراهن از او مانده یا جدا
وای حسین وای ۳
انیس سینه ام آهی حزین است
به یاد علقمه قلبم غمین است
دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است
کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین
شده سقا نقش زمین
ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد
شبیه خارجی ها با – حرم تا شد
شعر #قاسم_نعمتی ✍
نغمه پردازی: #حاج_اسماعیلی
#ورود_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#ورود_به_مدینه
۲۰
(ورود اهل بیت به مدینه)
یا محمد
زینب تو ز کربلا آمد
سوی دیار آشنا آمد
با دل خون غرق عزا آمد
یا رسول الله خون شده دلم
یا رسول الله از تو خجلم
یا رسول الله زینب توام
داغ حسینت گشته قاتلم
یا رسول الله وا محمدا۴
یا محمد
از سفر آمده سویت زینب
روزم در این سفر شده چون شب
از این مصیبت شده جان بر لب
یا رسول الله گویم این خبر
یا رسول الله گشته خونجگر
یا رسول الله جد اطهرم
زد داغ حسین بر دلم شرر
یا رسول الله وا محمدا۴
یا محمد
رنج و محن به کربلا دیدم
گل های پرپر از جفا دیدم
سر بریده از قفا دیدم
یا رسول الله شمر دون رسید
یا رسول الله خنجرش کشید
یا رسول الله از ظلم و ستم
سر حسینت از قفا برید
یا رسول الله وا محمدا۴
یا محمد
ظلم و ستم شام بلا دیدم
سرها به روی نیزه ها دیدم
من گریه های بی صدا دیدم
یا رسول الله مردمان شام
یا رسول الله بهر انتقام
یا رسول الله سنگ کین زدند
بر سر و روی ما ز روی بام
یا رسول الله وا محمدا۴
#رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#ورود_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
@yaghubianreza
.
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
#نوحه #زمزمه #آواز_شورمحلی
#بازگشت_به_مدینه
مدینه کاروان از ره رسیده
غریب و بیکس و مِحنت کشیده
تماشا کن که زینب بی حسین است
رسیده از سفر قامت خمیده
دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد
دو چشمانش از غم تر شد
زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر
زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر
وای حسین وای ۳
برای جد خود روضه بخوانم
نما گریه بر آن قد کمانم
کنار قتله گه کردم صدایت
تماشا کرده ای اشک روانت
دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد
جسارت بر همه دین شد
نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا
همین پیراهن از او مانده یا جدا
وای حسین وای ۳
انیس سینه ام آهی حزین است
به یاد علقمه قلبم غمین است
دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است
کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین
شده سقا نقش زمین
ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد
شبیه خارجی ها با – حرم تا شد
شعر #قاسم_نعمتی ✍
نغمه پردازی: #حاج_اسماعیلی
#ورود_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#ورود_به_مدینه
زمزمه بازگشت اسرا به مدینه.mp3
3.01M
#نوحه #زمزمه #آواز_شورمحلی
#بازگشت_به_مدینه
مدینه کاروان از ره رسیده
غریب و بیکس و مِحنت کشیده
تماشا کن که زینب بی حسین است
رسیده از سفر قامت خمیده
دم پیری بی یاور شد – عزادار برادر شد
دو چشمانش از غم تر شد
زدم ناله – خودم دیدم – غم دلبر
زدم بوسه – به قدی خم – بر آن حنجر
وای حسین وای ۳
برای جد خود روضه بخوانم
نما گریه بر آن قد کمانم
کنار قتله گه کردم صدایت
تماشا کرده ای اشک روانت
دمی که سینه سنگین شد – محاسن از خون رنگین شد
جسارت بر همه دین شد
نمی گویم – چه شد از آن – همه غوغا
همین پیراهن از او مانده یا جدا
وای حسین وای ۳
انیس سینه ام آهی حزین است
به یاد علقمه قلبم غمین است
دگر سوغاتیم یک مشک پاره / برای مادرم ام البنین است
کجا بودی ام البنین – که با عمود آهنین
شده سقا نقش زمین
ز بعد او – عدو رویش – به ما وا شد
شبیه خارجی ها با – حرم تا شد
شعر #قاسم_نعمتی ✍
نغمه پردازی: #حاج_اسماعیلی
.
#بعد_از_اربعین
عزیمت قافله اهلبیت ع از کربلا به سوی مدینه
-----------
خیز و ببین یا اَخا می روم از کربلا
با غم تو همنوا می روم از کربلا
قافله ی خسته را قامت بشکسته را
می برم از نینوا می روم از کربلا
داده ام اینجا ز کف دُرّ گران با صدف
دستِ تهی حالیا می روم از کربلا
شام بلا رفته ام از تو جدا رفته ام
باز جدا از شما می روم از کربلا
گشته ز جور زمان گلشن و باغم خزان
با غمشان مبتلا می روم از کربلا
خسته و خونین جگر با غمِ جان همسفر
با دلِ در خون رها می روم از کربلا
داغ تو شد منتشر شهر نبی منتظر
من ز غمت در عزا می روم از کربلا
می روم از کوی تو بی خبر از روی تو
ای همه دَم دلربا می روم از کربلا
**
حاج محمود تاری «یاسر» ✍
#بازگشت_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
.
4_5951703148920834346.mp3
1.85M
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#نوحه_سنتی ثلاث
#زنجیرزنی
ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت
بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت
گلم از من جدا مانده
دلم در نینوا مانده
وجودم مبتلا مانده
حسینم کربلا مانده
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم
ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم
به فرزندت جفا گشته
لبِ تشنه فدا گشته
اسیر کینه ها گشته
جدا سر از قفا گشته
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن
چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن
تمامی یه طرف مادر
امان بزم و طشت زر
امان از خواهری مضطر
لب و چوب و شراب و سر
➖حسین جانم(۲)
➖حسین ای جان جانانم(۲)
(حسن ثابت جو)✍
#بازگشت_به_مدینه
.
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاجمحمد رضا بذری
●━━━━━━───────
*امام معصوم زمان ام البنین امام سجاد علیه السلامه بعد کربلا، دیدید بعضی روزای خاص جمع میشن میرن دیدن بزرگی تو مناسبتها، مدینه هم اینطور بود جمع میشدند میرفتند در خونه امام سجاد،عیدی بود، مناسبتی بود.. عبیدالله فرزند عباس ابن علی اومد پیش مادربزرگ، گفت مادربزرگ عید هست میخوام برم محضر امام سجاد یه لباسی به من بده درشان جلسه باشه.. نوشتند خانم ام البنین لباس عباس رو نگه داشته بود، لباس نویی بود. اون لباس رو تن آقازاده کرد.آقا زاده وارد مجلس شد امام سجاد تا قامت عبیدالله رو دید آنقدر گریه کرد..گفتند: یابن رسول الله چرا اینقدر گریه می کنید؟ فرمود: لباس باباش رو تنش کردند..*
غم ِدل ام بنینه غمت
روضهٔ بازه چهره ی درهمت
خیلی عوض شدی عزیز دلم
منو حلال کن که اگه نشناختمت
*روز اول فاطمیات وارد مدینه شدندجمع شدن سادات شروع کردن گریه کردن..نقل میگه وارد مدینه شدن زینب کبری سلام الله علیها برای تسلیت رفت منزل خانم ام البنین. دسته عزا راه افتاد رفتند برای عرض تسلیت. عرض تسلیتها که تمام شد حالا زینب خودش مجلس گرفته..اولین روزه وارد مدینه شدن. سادات وارد خانه ی زینب کبری شدن برای عرض تسلیت..همه داخل گریه می کردن.. یه وقت دیدند از پشت دیوار یکی داره ناله میزنه سر به دیوار گذاشته گریه میکنه.. گفتند زیینب جان یکی پشت دیواره هر چی اصرار کردیم داخل خانه نمیاد. زینب کبری اومد بیرون دید خانم ام البنین سر به دیوار گذاشته، مادر جان بیا داخل.. میگفت نه امروز، روز ساداته روز فاطمیاته..من فردا میام من کنیز این خانواده ام.. اجازه بدین همین پشت در گریه کنم. بغلش کرد مادر و... حالا ام البنین شروع کرد گفت: زینب جان !
غمِ دل امّ بنینه غمت
روضه ی بازه چهره ی درهمت
خیلی عوض شدی عزیز دلم
منو حلال کن اگه نشناختمت
اشک غریبی توی چشمام نشست
مثل سر تو پشت من هم شکست
زینبم بیا بگو دروغه اینکه میگن
حرمله دستاتو بست
گفت حقیقته انگاری خواب نبودم
ناراحتم پیش رباب نبودم
بدجوری آبرو ریزی کرده شمر
کاشکی من از بنی کِلاب نبودم
*زینب جان شنیدم برای عباسم امان نامه آوردند..*
آسمونم رو بی قمر کی دیده
پروانه رو بدون پر کی دیده
ام بنین بهم نگن حق دارن
ام بنین بی پسر کی دیده
سراغتو از این و اون می گیرم
جونی ندارم ولی جون می گیرم
حالا که مادر نداره حسینم
خودم میام براش زبون میگیرم
*وقتی بشیر روبروش قرار گرفت گفت: خانم جعفرتو کشتند.. فرمود: "اخبرنی عن الحسین" از حسینم چه خبر؟ دونه دونه رو اسم برد. گفت: الان بگم عباس خانم جون میده..خانم عباستم کشتند گفت:بسه اسم بچه هامو نبر همه کس و کارم اولادم وهر چی تو آسمون و زمینه فدای حسین...حسینم کجاست؟ گفت: "قُتل الحسین" حسینتم کشتند.. نشست روی زمین هی به سینه می زد مادر برات بمیره.*
گفتی تموم دشت رو دشمن گرفت
تک تک بچه هامو از من گرفت
زینب من بگو کی اومد آخر
سر حسین روی به دامن گرفت؟
گفت مردم شهر سر به سرم نذارید
زخم زبون رو جگرم نذارید
تموم زندگیم فدا حسینه
گریه امو پای پسرم نذارید
غمم ربابه که به غم اسیره
طفل خیالیشو رو دست می گیره
شبا هی از خواب میپره و میگه
آبش بدید آبش ندید میمیره
سقای دشت کربلا دلواپسم کردی
یک خیمه گاه چشم انتظارن برنمی گردی
غصه نخور عیبی نداره زده رقیه قید آب و
خودم جوابشونو میدم نخور تو غصه ی رباب و
«ای وای علمدارم اباالفضل»
*اومد زینب رو بغل کرد گفت: زینب جان زنای مدینه چی دارن میگن ،میگن زینب گفته کربلا به فرق عباسم عمود آهنین زدند. خودشو انداخت بغل ام البنین گفت مادر حق داری قبول نکنی عباس بچه شیر علی بود اما یه چیز بگم اول دستاشو بریدند بعد عمود زدند... «ای حسین»*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#وفات_حضرت_ام_البنین
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#حاج_محمد_بذری
#بازگشت_به_مدینه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇