eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
بابا حسین من پاشو ببین که سوخته تو شعله ها دامنم بابا حسین من پاشو ببین کبوده تازویونه شد تنم بابا حسین من سکینتم ،آروم قلب زارتو منم چشماتو وا کنو ببین چه جوری مارو روی خاکا میکشن از روی نیزه ها ببین چه جور مارو شبیه برده میبرن بابا حسین من دارن سر نرخ اسیرا چونه میزنن پاشو ببین چه جوری به بی کسیم میخندن با غل و زنجیر ای وای دستوپامو میبندن پاشو که رفته از حال عمه با تازیونه بس که با سنگ گرفتن پیشونیشو نشونه 2 یچیزیم بگم بین منو تو باشه بابا،عمو نشنوه نشنوه که چه جور نامحرمی دنبال عمه داره میدوه قصه ی معجرو نگم بابا، یوقت عمو قصه رو نشنوه نگم همونی که سایشو هیشکی تو مدینه هم ندیده بود الان پای چشاش از سیلی نامحرمای پست شده کبود نگم دیگه بابا چه جوری با لگد زدش خولی بی وجود عمو طاقت نداره بشنوه این خبر رو نمیتونه ببینه چادر شعله ور رو خوبه چشای سقا به خاک و خون نشسته نمیتونه ببینه که دست عمه بسته 3 چشاتو وا نکن آوارگی عمه رو نبینی بهتره چشاتو وا نکن یکی داره گوشواره های من رو میبره چشاتو وا نکن نبینی دست نانجیبی روی معجره چشاتو وا نکن طاقت نداری ببینی دور و بر حرم چه آشوبی شده نبینی بابا چشای کبود و پر ورم وقت گلایه نیست دست و پاهام بسته باید بازار شام برم یتیم نوازی اما یتیمای تو بابا سیلی و تازیونه جای نوازش اینجا یه بغضی مونده بابا تو حنجر سکینه مردی نمونده بابا باکی بریم بابا مدینه
هم دریا میباره هم بارون میباره مثل چشم حیدر چشمامون میباره معجر با آتیشِ روی در میسوزه زخم روی بازوشم بدتر میسوزه شنیدنش سخته چه برسه به دیدنشو جلو چشم حیدر روی خاکا کشیدنشو دیده با قد خم توی کوچه دویدنشو بمیرم مادر فقط دعا کنید که مردی این صحنه ی بدو نبینه شکستن حرمت نبی رو مگه رسم تشکر اینه ۲ مادرم مجروحه لرزه تو پاهاشه اگر که بیافته نمیتونه پاشه خاموش کن آتیشو مادر داره میسوزه کمک کنید چادر رو سر داره میسوزه ینفر از رو و ینفر اومد پشت سرش ینفر با شمشیر یکی پا گذاشت رو چادرش یکی میزد با پا که در افتاده رو کمرش بمیرم‌مادر نفس میسوخت میون سینش چشماش دیگه سیاهی میرفت از ماجرای کوچه مادر مسیرو اشتباهی میرفت ۳ ای که هیزم چیدی دور و بر خونه الهی این ‌آتیش هستیتو بسوزونه مثل مادر دارم میمیرم من کم کم بشکنه دستی که میزد سیلی رو محکم بشکنه دستی که صورتش رو نشونه گرفت گرمی دستش رو با سیلی از این خونه گرفت مادرم از اون روز برا رفتن بهونه گرفت بمیرم مادر یجوری زد که چند روزه که علی ندیده روی ماهو از پشت چادرش به سختی علی رو میکنه نگاهو
چه سوت و کوره خونمون آتیش زدن به جونمون نفس رو بستن ، نفس رو بستن ، نفس روبستن چهل نفر بالحن بد همونایی که با لگد درو شکستن ، درو شکستن ، درو شکستن پیش نگاه ، حسین و زینب و بابا منم میدیدم ، افتادی زیر دست و پا سیاهی میرفت ، چشام نفهمیدم چی شد فقط شنیدم ، صدا زدی فضه بیا یدفعه دیدم ، چهل نفر شدن هوار مغیره هم هست ، اینجا دیگه اومد چکار تو رو ندیدم ، فقط دیدم بابا دوید خم شد و افتاد ، وقتی کنار تو رسید غریب مادر ، حسن یا مولا آه و واویلا ، آه و واویلا 2 یادم نمیره اون چشا اون گریه های بی صدا نفس بریده ، نفس بریده ، نفس بریده کسی نمیدونه حسن با مادرش تو کوچه ها چیا کشیده ، چیاکشیده ، چیا کشیده یادم نمیره ، میخندیدی به روی من میخندیدی که ، آروم بشه دل حسن میخواستی پاشی ، اما رمق نمونده بود یه دست سنگین ، وجودتو سوزونده بود نشد بگیرم ، تو کوچه انتقامتو اما سپردم ، غم تو رو به جگرم تا آخر عمر ، وقتی به کوچه میرسم مثل تو مادر ، دست میگیرم رو کمرم غریب مادر ، حسن یا مولا آه و واویلا ، آه و واویلا 3 هوای چشمای همه مثل خودت بارونیه پر از گدازه ، پر از گدازه ، پر از گدازه حالا بگو که بعدتو بابا با داغ کوچه ها چه جور بسازه ، چه جور بسازه ، چه جور بسازه چادر نمازی ، که مونده روی بسترت شده میبینی ، تنها انیس حیدرت هنوز تو سفرست ، نونای آخرت ولی نفس نمونده ، دیگه تو خونه ی علی حالا که رفتی ، خیال تو جمع باشه که سایه سر حسین و زینبه حسن برای حیدرت میشه سنگ صبور رفتی سپردی ، غمای عالمو بمن غریب مادر ، حسن یا مولا آه و واویلا ، آه و واویلا التماس دعا
شبه و کوچه ها تاریکه نیمه شب موقع رفتن نیست یکی بیدار کنه مادر رو پاشو که وقت خوابیدن نیست همیشه نیمه شب برای علی خدا خدا میکردی دستت بسختی بالا میرفت ولی بازم دعا میکردی سجادتو وا کردم تسبیحتو آوردم چشماتو وا کن مادر نذر شفاتو کردم بند دوم نکنه با من امشب قهری که جوابم نمیدی مادر لااقل چشماتو وا کن که یکم آروم بگیره حیدر نمیدونم چی دیده بابا که سر رو دیوارا میزاره وقتی که آب میریزه اسما رو زخم تو بابا میباره از این به بعد کارای خونه همه با زینب فقط چشاتو وا کن نمونه تنها زینب بند سوم پاشو واسه وداع آخر دارم از ماتمت میمیرم مادرم مرده وقت گریه آستینارو دهن میگیرم چشاتو وا کن بار آخر ببین غریب کوچه هارو پاشو یجوری ساکتش کن خودت غریب کربلا رو دارم میبینم از دور بارون نیزه ها رو دویدنای شمرو آشوب قتلگا رو ته گودال چقد آشوبه قلب اون قاتل چقدر سنگه جایی خنجر رو میکشه اون که جا برا دستو پا زدن تنگه
. 😭😭 دیدی چه جوری شور دریا رو گرفتن شور و صفای سینه ی مارو گرفتن راه حرم بسته شه قلب ما میریزه آخه حسین خیلی برای ما عزیزه حالا کجا غمهای این دل رو بشوریم هم از حرم دوریم و هم از روضه دوریم اون که صبوری رو به قلب شیعه داده طاقت دوری از حسینش رو نداده اخه یه دل داریم و یه حسین داریم و یه حرم چه جوری زندگی کنیم حالا که دوریم از تو هم دلتنگ راهیم آخه ما رو دادی عادت اربعین دور تو جمع باشیم حالا باید بشیم خونه نشین بند دوم تقصیر ما شد کم گذاشتیم واست آقا حالا تو سینه مونده کلی حسرت آقا میگن که بخشش از بزرگانه حسین جان میبخشه جرم مور و با فضلش سلیمان تقصیر ما شد که نفهمیدیم عزاتو ارزش گریه کردنِ تو روضه هاتو حالا میفهمیم هیچ و پوچه بیتو دنیا این زندگی خوبه فقط با روضت اقا نوکر چی میخواد غیر یه ارباب بی همتا حسین هرجا دلش خالی بشه صدا میکنه یا حسین خدا میدونست بی حسین دنیا میشه مثل قفس میخواست مارو حالی کنه فقط حسین عشقه و بس بند سوم ما با غمت حالا میسازیم و میسوزیم چشمو به عکس گنبدت اقا میدوزیم دق میکنیم ایران بمونیم اربعینو اقا خودت بهتر میدونی اخه اینو دیدی که ناشکر و نمک نشناسیم آقا بستی مسیرو تا کنی بدها رو رسوا این عادت هرساله رو از ما گرفتی تو که نمیکردی سوا خوبارو مولا؟ بار سفر رو بستم و منتظر لطف توام تو عادتم دادی حسین اربعینا بیام حرم اشکای چشمامو ببین ولش کنی دریا میشه دور از تو غمهای جهان تو چشم من پیدا میشه ‌ .👇
زمینه ایام فاطمیه(سلام الله علیها) السلام علیکِ اَیَّتُهاالصّدیقه الشّهیده دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی
وای وای وای مادر شبه و کوچه ها تاریکه نیمه شب موقع رفتن نیست یکی بیدار کنه مادر رو حالا که وقت خوابیدن نیست همیشه نیمه شب برای علی خدا خدا  میکردی دستت بسختی بالا میرفت ولی بازم دعا میکردی سجادتو وا کردم تسبیحتو آوردم چشماتو وا کن مادر نذر شفاتو کردم بند دوم نکنه با من امشب قهری که جوابم نمیدی مادر لااقل چشماتو وا کن که یکم آروم بگیره حیدر نمیدونم چی دیده بابا که سر رو دیوارا میزاره وقتی که آب میریزه اسما رو زخم تو بابا میباره از این به بعد کارای خونه همه با زینب فقط چشاتو وا کن نمونه تنها زینب بند سوم پاشو واسه وداع آخر دارم از ماتمت میمیرم مادرم مرده وقت گریه آستینارو دهن میگیرم چشاتو وا کن بار آخر ببین غریب کوچه هارو پاشو یجوری ساکتش کن خودت غریب کربلا رو دارم میبینم از دور بارون نیزه ها رو دویدنای شمرو آشوب قتلگا رو ته گودال چقد آشوبه قلب اون قاتل چقدر سنگه جایی خنجر رو میکشه اون که جا برا دستو پا زدن تنگه
دیگه تمومه داره میشکنه بغضی که تو گلومه واسه (برای) تو مردن علی ارزومه دیگه تمومه دیگه تمومه چشمام نمیبینه کی روبرومه؟ فضه بگو حیدرِ من کدومه؟ دیگه تمومه چقد دردِ دل دارم اما نفس نیست به دنیا بگو این همه غصه بس نیست؟ کنارم بشین ، دمِ اخری باید بعدِ من ، کنی مادری بتو میسپارم ، من اَیتامَمو علی رو غریب ، نزاری بری یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند دوم تنگه نفسهام چقد جابجا داره میبینه چشمام افتاده لکنت دیگه توی حرفام تنگه نفسهام تنگه نفسهام پشت دره حیدر از دردِ پاهام حتی نمیشه بلند شم من از جام تنگه نفسهام گفتم به زینب همه چیزو اما چشمت به زینب باشه حتما اسماء دلش نازکه ، اخه دختره نزار حوصلش ، یه وقت سر بره حواست باشه ، یه وقت داد نزن سرِ دختری که بی مادره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی بند سوم بارون میباره داره کربلا رو به یادم میاره یکی سنگ اورده یکی نیزه داره بارون میباره بارون میباره میبینم حسینم سپاهی نداره کسی نیست برا اصغرش اب بیاره بارون میباره زینب داره بینِ خارا میگرده دنبالِ انگشت تو صحرا میگرده یدفعه پیِ ، تنِ بی سره یدفعه پیِ ، یه انگشتره یکی نیست کمک ، کنه زینبو نزاره گلم ، اسیری بره یا فضه خذینی ، یا فضه خذینی