eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. زینت پنج تن آل ولایت زینب کربلا از قدمت یافت شرافت زینب با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید ناجی مرحله ی سخت امامت زینب عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب امتحانی ز ازل بود که الله گرفت با شهادت ز حسین و به اسارت زینب ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو مریم از درس تو آموخت نجابت زینب کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟ یافتی در دل آن دشت به خون آکنده آن پراکنده تن غرق جراحت زینب ✍ .
. ای نور دیده من و تاج سرم حسین یک دم قدم گذار به چشم ترم حسین بنگر چه آمد از غم تو بر سرم حسین در زیر آفتاب ببین بسترم حسین نام تو گشته زمزمه آخرم حسین بالاسر همه تو دم آخر آمدی بالین هر شهید به چشم تر آمدی با زانو در کنار علی اکبر آمدی بر دیدن سه ساله خود با سر آمدی من خواهر توام بیا در برم حسین یادش به خیر آن تب و تابی که داشتم در طول آن مسیر رکابی که داشتم در زیر سایه تو حجابی که داشتم دیدی چه شد حسین نقابی که داشتم دیدی چه شد  مقنعه و معجرم حسین یک نیمه روز موی سیاهم سفید شد یک نیمه روز امید دلم ناامید شد هجده گلم مقابل چشمم شهید شد از مادر تو خواهرت هر چه شنید...،شد داغت هنوز هم نبود باورم حسین هر دم به یاد حنجر تو گریه میکنم بر زخم های پیکر تو گریه میکنم دارم به جای مادر تو گریه میکنم یاد وداع آخر تو گریه میکنم گفتی به خواهرت که بمان در حرم حسین گفتی به خیمه گاه بمانم ولی نشد گفتم کنم فدای تو جانم ولی نشد یک جرعه آب بر تو رسانم ولی نشد پایت به سوی قبله کشانم ولی نشد تو دست و پا زدی و زدم بر سرم حسین منکه به جز تو پشت و پناهی نداشتم دیدم تو را غریب و سپاهی نداشتم تو زیر پا و تاب نگاهی نداشتم جز رو زدن به شمر که راهی نداشتم شرمنده توام چه کنم خواهرم حسین هر کس رسید راه نفس بر تو بست و رفت بر پیکر تو نیزه خود را شکست و رفت شمر آمد و به سینه تنگت نشست و رفت با دست خالی آمد و پر کرد دست و رفت ای کاش کور بود دو چشم ترم حسین دیدم تو را به سجده ولی سر نداشتی ای سر بریده کاش که خواهر نداشتی (ای تشنه لب تو طاقت خنجر نداشتی گویا غربب بودی و مادر نداشتی) قربان غربتت پسر مادرم حسین نگذاشتند گریه بر آن پاره تن  کنم نگذاشتند سایه ای بر آن بدن پکنم نگذاشتند حسین خودم را کفن کنم کاری برای یوسف بی پیرهن کنم میخورد خاک پیکر تو در برم حسین ما را پس از تو خار شمردند کوفیان بر روی نیزه راس تو بردند کوفیان نان علی مگر که نخوردند کوفیان از من چه آبرو که نبردند کوفیان دادند نان به ما صدقه ،دلبرم حسین دیدی چگونه حرمت زینب به باد رفت وقتی میان مجلس ابن زیاد رفت صبر و قرار از دل زین العباد رفت کاری رباب کرد ،که دردم زِ یاد رفت چون جان بغل گرفت سر سرورم حسین بر عکس کوفه هلهله کردند شامیان خنده به اشک قافله کردند شامیان ما را اسیر سلسله کردند شامیان تحقیر پیش حرمله کردند شامیان از هر که بگذرم از او نگذرم حسیم بزم شراب و مجلس اغیار و خواهرت چوب یزید و لعل لب خشک و اطهرت بگذار بگذریم چه آورد بر سرت خیلی دلم تنگ شده بهر دخترت بعد از تو من صداش زدم دخترم ،حسین ✅عبدالحسین میرزایی ✍ سلام_الله_علیها .
. ۱۳۵ می میرم و بخدا که ازغم تو پیرم و می میرم و پیرهنت رو در بغل می گیرم و می میرم و من به تار موی تو اسیرم و بیا ببین مثل تو دارم تو گرما جون میدم بیا ببین ولی کٍی دیگه تو صحرا جون میدم بیا ببین کٍی دیگه شبیه زهرا جون میدم حسین من وای من حسین من حسین دیده تر و دیدم از کوچیکی داغ مادرو دیده تر و دوخته با سینه دیدم میخ درو دیده تر و روی در دیدم داداش چل نفرو فدا سرت بیا یک لحظه کنار خواهرت فدا سرت ای داداش دیدم چی اومد به سرت فدا سرت بالا پایین شد رو نیزه پیکرت حسین من وای من حسین من حسین خودم دیدم خنجرو کشید و فریاد کشیدم خودم دیدم سرتو بد می برید و بریدم خودم دیدم دست به دست بازیچه شد تا خمیدم چرا می زد شمر دون آتیش به ماسوا می زد چرا می زد بی حیا منو به اسم صدا می زد چرا می زد خواهرت مثل تو دست و پا می زد حسین من وای من حسین من حسین حسین من بعد از اون که همگی تورو زدن حسین من آخ دیدم به نعلا گیر کرده بدن حسین من بدن و استخونات یکی شدن (صلوات الله علیه) خونه چشام ما رو بردن توی کوچه های شام خونه چشام به ما سنگ می زدن از بالای بام خونه چشام بدتر از همه داداش بزم حرام حسین من وایِ من حسین من حسین .👇
. ۱۳۴ بوَد یا اخا لحظه ی آخرم بیا ایندم آخری برسرم شدم همچو موی تو در پیچ وتاب تنم مانده همچون تو در آفتاب حسین یا حسین عشق زینب حسین کجایی تو ای شمع خاموش من لباس توباشد درآغوش من شدم من ازاین پیرهن نیمه جان که بوی سم مرکب آید ازآن حسین یا حسین عشق زینب حسین ببین جانم ازغصه برلب شده شب آخر عمر زینب شده مرا این مصیبت نکرده رها که دشمن مرا برده درکوچه ها حسین یا حسین عشق زینب حسین نرفته زیادم که درقتلگاه که شد روزم از ظلم قاتل سیاه به او گفتم ای فرد خنجر به دست مبر سر از او نوگلم تشنه است حسین یا حسین عشق زینب حسین 👇
. ۱۳۱ بنگر میان بسترم   ای حسین جانم شد لحظه های آخرم   ای حسین جانم جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم پیراهنت را یا اخا   گیرم در آغوش صدای غربتت هنوز   می‌رسد برگوش جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم آید به گوش من هنوز   ناله های تو از تشنگی جوهر نبود   در صدای تو جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم یادم نمی‌رود حسین که چها دیدم بی سر شدی و بعد تو من چه کشیدم جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم دیدم که مرکب بر تن   تو قدم می‌زد دیدم که ترکیب تنت   را به هم می‌زد جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم ما هر دو پاشیده شدیم   ای گل بی خار تو ببن گودال و زینب   درکوچه بازار جانم حسین جانم حسین ای حسین جانم ✍ 👇
. ۱۳۰ بیا برادر جان یکدم بر سر من ببین که شد لحظه های آخر من ای نور عینم مظلوم حسینم از دوری روی تو در شورو شینم کنون که در بستر من از پا فتادم بوسه ی زیر حنجر آمد به یادم یار و معینم ای مه جبینم بیا دم آخری رویت ببینم بیا به دیدارم ای همه امیدم یکسال و نیم از داغت، محنت کشیدم گیسو سپیدم  دیدی خمیدم در طشت زر،من اشک چشم تو دیدم شام خراب از یاد زینب نرفته بزم شراب از یاد زینب نرفته در پیش اعدا  شدم تماشا چشم تو روشن ای ماه عالم آرا .👇
. ۱۲۸ ای قبله ام، رو به قبله ام کجایی یار جدا جدایم از من جدایی واویلا واویلا واویلا واویلا پیراهنت باشد در آغوش زینب مانده بانگ آب آبت در گوش زینب واویلا واویلا واویلا واویلا یادم نرفته دورت هلهله کردن ناکسان تشکر از حرمله کردن واویلا واویلا واویلا واویلا دارم خبر چیدنت ای گل گلزار داری خبر که مرا بردن به بازار واویلا واویلا واویلا واویلا داری خبر شامیان چه با ما کردند دخت علی را خارجی صدا کردند واویلا واویلا واویلا واویلا ✍ .👇
. ۱۲۷ دیده بر راه توام ای سر بریده می روم از این جهان قامت خمیده زینبم من زینبم من زینبم من می‌زند پیراهنت آتش به جانم خون فشانم جای اشک از دیدگانم زینبم من زینبم من زینبم من خستگیِ حال تو یادم نرفته تنگی گودال تو یادم نرفته زینبم من زینبم من زینبم من کی رود از یاد من یاس پرپر که به ده ضربه جداشد از تنت سر زینبم من زینبم من زینبم من سنگ کین دیدم روی آیینه‌ی تو جای چکمه دیده ام بر سینه‌ی تو زینبم من زینبم من زینبم من بین گودی بوسه از حنجر گرفتم پیکر پاشیده را در بر گرفتم زینبم من زینبم من زینبم من خاطرم مانده خزانی گشته گلزار خواهرت را می زدن در کوی و بازار زینبم من زینبم من زینبم من .👇
. ۱۲۰ ای هم نفسم، شد نفس آخر زینب ای کاش بیایی تو دم بستر زینب باشد نگه من هر دم به سوی تو ای کاش دوباره بوسم گلوی تو مظلوم حسینم مظلوم حسینم **** من دیدم ام آن صحنه که گوشی نشنیده دیدم به گل من ستم از خار رسیده بنگر که قد من از غصه خمیده دیدم کف گودال رگهای بریده مظلوم حسینم مظلوم حسینم **** ای یار، ز یادم نرود آنچه که دیدم یک روزه شدم پیر ز بس رنج کشیدم دیدم علی اکبر شد صد علی اکبر دیدم روی نیزه راس علی اصغر مظلوم حسینم مظلوم حسینم **** کی می‌رود از خاطر من طعنه و آزار بردند عروسان علی را سر بازار آنجاکه به‌حیدر دادن همه دشنام دیدی که مرا خصم زد در ملاءعام مظلوم حسینم مظلوم حسینم .👇
. ۱۲۱ ای یاورم ز دوری ات روزم شده شب به‌دیدن زینب بیا سالار زینب پیرُهنت داداش توو آغوشِ منه این پیرهن پاره آتیش به سینه می‌زنه ببین که جانِ من رسیده بر لبم هنوز به یاد پیکر به زیر مرکبم به نعلِ چند تا مرکب دیدم تن تو چسبید به پاره پاره های تنت سنان می‌خندید **** ز یاد من نمیره ای عزیز زهرا که سر تو دیدم توو طشت آه و واویلا ابن زیاد با چوب روی لبات می‌زد گاهی دیدم پیش چشام روی چشات می‌زد خبر داری که داشت سکینه جون می‌داد اون بی حیا داشت ضرب دستشو نشون می‌داد رباب همونجا چون گُل از دیدن تو پژمرد سر تورو تا برداشت از حرمله سیلی خورد ✍ 👇
. ۱۲۲ نگاه من به در مانده بیا ای نور عین من بیا که خیلی دلتنگم کجایی ای حسین من بیا یار تماشایی تو حالم را تماشا کن بیا با دیدنت ای یار گره از کار من وا کن ببین پیراهن پاره‌ت توی آغوشمه داداش صدای آب آبِ تو هنوز توو گوشمه داداش هنوزم جای کعب نی روو کتف و دوشمه داداش حسین من حسین من حسین من حسین من **** پس از یکسال ونیم ای‌گُل شبیه لاله دلخونم رسیده جون من برلب دیگه زنده نمی‌مونم نخواهد رفت از یادم که چی دیدم توی گودال لگد خوردی ولی ای‌کاش نمی‌شد پیکرت پامال خودم دیدم که توو گودال پیمبر روضتو می‌خوند خودم دیدم که شمر دون دل مادرمو سوزوند حرامی با نوک نیزه تن پاکتو برگردوند حسین من حسین من حسین من حسین من **** پس ازیکسال ونیم داداش که یا هجر تو سر کردم اگه بیای به بالینم بازم دور تو می‌گردم پس از یکسال ونیم دوری به سختی طاقت آوُردم خبر داری که تو رفتی از این و اون کتک خوردم خبر داری که مثل تو منم دیدم بسی آزار من و تو هر دو سنگ‌خوردیم تو درگودال ومن بازار ولی از سنگها بدتر نگاه هرزه‌ی انظار حسین من حسین من حسین من حسین من ✍ .👇
. از همان کودکی ام رنج و بلایا دیدم چه بگویم که به یکباره چه غمها دیدم طفل بودم که چو جوجه بدنم می لرزید بین آن کوچه عجب محشر کبرا دیدم می کشیدند علی را وسط کوچه به زور ریسمان سیهی بر سر بابا دیدم مادرم روی زمین و لگدی محکم خورد به روی خاک تن محسن زهرا دیدم سخت تر بوداز این کوچه،خدایا گودال بدنی را به سر نیزه ی اعدا دیدم وای از نحر گلویش چقدر طول کشید نرود از نظرم آنچه در آنجا دیدم من به یک روز شدم پیر و قدم گشت دوتا مرگ خود را دل شب در دل صحرا دیدم کاشکی طفل یتیمی پس از این گم نشود من خودم گم شدن لالهٔ طاها دیدم در پی طفل روانه شدم و یک تن گفت زیر مرکب بخدا له شدنش را دیدم نفس آخر زینب شده ای هم نفسم خوب شد آمدی و روی تو حالا دیدم ✍ ................. . سلام_الله_علیها از غم دوری ات ای یار به هم ریخته ام ای مرا دلبر و دلدار به هم ریخته ام کاش این لحظه ی آخر به کنارم آیی بی تو ای شمع شب تار به هم ریخته ام این به هم ریختنم گشت شروع از کوچه مادرم خورد به دیوار به هم ریخته ام بعد پرپر شدنت ای گل زهرا و علی(صلوات الله علیهما) آتش افتاد به گلزار به هم ریخته ام زخم پهلوت مرا یاد مدینه انداخت من از آن نیزه و مسمار به هم ریخته ام تو به گودال و سه ساله به خرابه،من هم از شلوغی سر بازار به هم ریخته ام بود برگرد نوامیس خدا نامحرم آه از دیده ی انظار به هم ریخته ام .
4_5956377134195807551.mp3
5.76M
یزید میلرزه... کربلایی رضا شیخی 🍃 یزید میلرزه ابن مرجانه مثل بید میلرزه شدید میلرزه خطبه هاش و هر کی شنید میلرزه عجب اجلالی دست و پای شمر پلید میلرزه انسیه زینب ، زاکیه زینب خون حیدر رو رگات جاریه زینب تو دل شامات ، خطبه خوندیو کاخ ظلم و کردی حسینیه زینب حیدری گفتاری سخنور قهاری بعد عباسِ علی علم رو برمیداری اونقدر باباتی که میشه گفت در وصفت زینب کبری نه تو زینب کراری ...... عوام میلرزه خطبه میخونه شهر شام میلرزه چه نطقی داره پایه های منبرْ مدام میلرزه همه مبهوتن کوفه داره با یک کلام میلرزه دختر حیدر ، محشر حیدر درستو پس میدی محضر حیدر لحن مولا تو ، لحن تو پیداست خطبه هات میشه تیر آخر حیدر با کلامت زینب علی رو احیا کردی شال آقا رو دور کمرت میبندی من بنازم به این همه توانایی که کوفه تا شام چهل تا در خیبر کندی .
‍ ‍ ❇️❇️❇️✳️✳️✳️✳️❤⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ کربلا مه سر ره بیارده بلا _آه برار خاخر بمیره اسا بهیمه من خاخره  تنها _ دشمنون مه جا هاکردنه جفا _ دچار بهیمه من درد بی دوا دیگه داغه دار بهیمه _ زنه بی برار بهیمه یا این جواب تسّه داغدار بهیمه _دیگر بی برار بهیمه ★★★★★🔴 مدینه داشتمه من شش تا برار _اه برار خاخر بمیره داشتمه پهلوون عباس علمدار هم عون و جعفر دهینه مه کنار چنده داشتمه من عذت و وقار دیگه داغه دار بهیمه _ زنه بی برار بهیمه یا این جواب تسّه داغدار بهیمه _دیگر بی برار بهیمه ★★★★★🔴 کی گته اینجوری بومبه زار و خوار _الهی خاخر بمیره اسیری شومبه ، بومبه شتر سوار مره ورنّه در مجلس قمار ته سر بالای نی دره مه هدار دیگه داغه دار بهیمه _ زنه بی برار بهیمه یا این جواب تسّه داغدار بهیمه _دیگر بی برار بهیمه ★★★★★🔴 برار این بیابون چیکار هاکنم _آه که ته خاخر بمیره پرستاری یه ته بیمار هاکنم خیمه ره تش بیته فرار هاکنم غمخواری یه ته طفل زار هاکنم دیگه داغه دار بهیمه _ زنه بی برار بهیمه یا این جواب تسّه داغدار بهیمه _دیگر بی برار بهیمه ★★★★★🔴 کربلا بدیمه شام غریبون _الهی تسّه بمیرم صحرای کربلا ره بهیته خون توسّه بهیمه من زار و مجنون (صفا)  مه کمر دیگه بیّه کمون دیگه داغه دار بهیمه _ زنه بی برار بهیمه یا این جواب تسّه داغدار بهیمه _دیگر بی برار بهیمه ★★★★★🔴 شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی اجرا حاج اسماعیل نجفی
. ( حجاب و عفاف ) سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ ............... خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ ✍ .👇
✅ سلامِ ایزد منان... ▶️ سبک 💢 سلامِ ایزد منان سلامِ خالق سبحان به محضر زینب به منبر زینب سلامِ شاه شهیدان سلامِ ساقی عطشان به معجر زینب به لشکر زینب زینب امیرِ عرصه میدان کربلاست زینب نماد قدرتِ ایمانِ کربلاست زینب طلایه‌دار قیام حسین شد زینب امیدبخش امامانِ کربلاست ای دومین خیرالنساء زینب زینب تسبیحاتِ اهلِ کساء زینب زینب ذکر مَلَک صبح و مساء زینب زینب زینب کنز حیا زینب، کانِ وفا زینب زینب زینب زینب درد آشنا زینب، غرق بلا زینب غم قهرمانی، زهرا نشانی ای روح با ایمان، جانم سنه قربان زینب زینب زینب درودِ خیل خلائق درودِ هر دل عاشق به منصب زینب به یا ربِ زینب درودِ کنز حقائق درود حضرت صادق به مذهب زینب به مکتب زینب زینب حقیقتا خودِ زهرای اطهر است زینب هر آینه صد و ده بار حیدر است زینب چه زینبی که نگین نبوت است زینب چه زینبی که سرا پا پیمبر است ای تفسیرِ قالوا بلی زینب زینب ای تکبیرِ کرب و بلا زینب زینب ای خورشیدِ شام بلا زینب زینب زینب کنز حیا زینب، کانِ وفا زینب زینب زینب زینب درد آشنا زینب، غرق بلا زینب غم قهرمانی، زهرا نشانی ای روح با ایمان، جانم سنه قربان زینب زینب زینب ●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤 ـمــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست @madahichannel https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr درتلگرام👆👆👆👆
✅ زینت و زیورِ علی... ▶️ سبک 💢 زینت و زیورِ علی وارثِ منبرِ علی دشمنم در وصفت گفته مرحبا دختر علی روی لب‌ها زمزمه زینب ماده شیرِ فاطمه زینب تویی عالمه زینب تا که دشمن هیبتت رو دید همه ارکان ستم لرزید کوفه از اسمت ترسید عجب مقام رفیعی چه بحر علم وسیعی و روز محشر عظما به سینه زن تو شفیعی "یا زینب سلام الله" روح در پیکرِ علی الگوی نوکرِ علی دشمنم در وصفت گفته مرحبا دخترِ علی تویی دریای کرم زینب به فدای تو سرم زینب تویی محترم زینب چه شجاعانه، دلیرانه تو شکستی ابن مرجانه رجز تو طوفانه به نام سیده زینب امام سیده زینب تمام عالم امکان غلام سیده زینب "یا زینب سلام الله" ●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤 ـمــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست @madahichannel https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr در تلگرام👆👆👆👆👆
✅ واجب الطاعه امر زینب... ▶️ سبک 💢 واجب الطاعه امر زینب جنتِ حول قبر زینب ما رأیتُ الّا جمیلا واسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ زینب عابدهٔ روز و شب عارفهٔ کامله فاطمهٔ ثانی و عالمهٔ فاضله هی ندای علی، کیمیای علی خوندی خطبه توی کوفه با صدای علی با حیای علی، ای صفای علی رفتی روی منبر و نشستی جای علی " یا زینب " ●بـروزتــریــن نوحه،شــور و روضـه ها از بـهتـریـن مداحـان کشور🎤 ـمــطـابـق باهــرخـواسته و ســلیقـه ای ایــنــجــا پـــاتـــوق بچه مذهبی هاست @madahichannel https://t.me/joinchat/UBcQP1enBFPSkjzr در تلگرام👆👆👆👆👆
. میگن سوی چشاش کم شد رقیه رخش نیلی، قدش خم شد رقیه با گریه دشمنو بی آبرو کرد نماد اشک و ماتم شد رقیه بمیرم، دیگه راحت شد رقیه تو این راه خیلی اذیت شد رقیه پاهاش پر آبله، دستاش به زنجیر نماد استقامت شد رقیه بمیرم قامتش تا شد رقیه رخش مانند زهرا شد رقیه خرابه شعبه ای از کربلا شد فدای راه بابا شد رقیه پناه اهل ایمان یا رقیه دم سینه زنی مان یا رقیه به ما گفتند: وقت عرض حاجت بگوییم از دل و جان یا رقیه غریبی و غریبان را پناهی شهیدان حرم را تکیه گاهی پناه دردمندان یا رقیه به ما بیچارگان هم کن نگاهی ✍ .................... . دو بیتی مرثیه سرت را دخترت تا دید در طشت نگاه زخمی ات لرزید در طشت به جای دختر دلتنگ بابا لبت را خیزران بوسید در طشت .... هلال نیزه ها ماه منیرم بخوان قاری من تا جان بگیرم بخوان از آیه های سوره ی کهف بخوان تا مزد قرآنت بمیرم .... به نی حال و هوایت فرق کرده سرِ در خون حنایت فرق کرده بخوان هر چند زیر بارش سنگ کمی لحن صدایت فرق کرده چهل منزل سرت را نیزه می برد رقیه دم به دم از غصه می مرد به خنده حرمله منزل به منزل کنار نیزه ات هی آب می خورد ✍ .
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
. بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود ✍ ................. دنیای بی تو نداره تعریفی دنیای بی تو رو اصلا نمیخوام روم نشد حتی به یک نفر بگم چی به روز ما آورده شهر شام کوچه بازار و دیدم ولی حسین دلم از بزم شراب شون پره اونی که خیزرون و زد به لبت قیامت چوب گناشو می خوره با چشام دیدم که پژمرده شدی زیر دست و پای شمر ، لاله ی من قرار این نبود که از پیشم بری رفیق پنجاه و چند ساله ی من کربلا کاری ازم بر نیومد تا که زخم بدن تو خوب بشه حالا گریه می کنیم من و رباب تا که زخمای تن تو خوب بشه بعد تو روی خوشی رو ندیدم بعد تو غم یه قدم عقب نرفت هیچکی مثل من تو سختی کشیدن راه صد ساله رو تو یه شب نرفت ✍ ............... علیها_سلام رفتنت مثل رفتن خورشید بعد تو سهم دخترت شامه توی تاریکی خرابه ی شهر روی ماهت چیزی که میخوامه حق داری حرف نمی زنی با من خسته ای تازه از سفر اومدی خیلی تحویل گرفتی دختر تو تا که گفتم بیا با سر اومدی اومدی و خرابه روشن شد تو برا ما همیشه نور بودی طوری که بوش میاد بابای گلم چن شبی مهمون تنور بودی . نمیشه خوب ببینمت آخه دشمنا نور چشمامو بردن خدا می دونه مردای شامی چی به روز سر تو آوردن همونی که گرفته پیرهن تو دوتا گوشواره ی منم برده میشه از اخم صورتت فهمید به رگ غیرت تو برخورده نکنه دیدی دستامو بستن نکنه دیدی ماجراها رو نگو که دیدی می زدن طعنه نگو که دیدی می زدن ما رو کاش منو می زدن همیشه ولی رو سر تو شراب نمی دیدم بلایی رو که اومده سرمون بابا حتی تو خواب نمی دیدم ✍ ‌
. بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجا بود همانجا که تن تو نامرتب شد همینجا بود تنت پامال سم چند مرکب شد همینجا بود اسیر مردمان نامؤدب شد همینجا بود همینجا بود افتادی و من هم با تو افتادم تو در گودال جان دادی و من صدبار جان دادم صدایت قطع شد بین حرم واویلتاه افتاد نگاهت قطع شد از ما به سمت ما نگاه افتاد سرت را میبرید و سمت ما لشکر به راه افتاد سرت با شمر بیرون رفت تن در قتلگاه افتاد تنور و دامن شمر و درخت و بر سنان رفتی مگر خواهر نداری روی دست این و آن رفتی به دنبال سرت غم بی قرین خوردم چهل منزل چه طعنه ها که از شمر لعین خوردم چهل منزل به پایت سنگها از آن و این خوردم چهل منزل تو از نیزه زمین خوردی زمین خوردم چهل منزل چهل منزل به هر سنگی که خوردی سنگ هی خوردم سرت را که بغل کردم ببوسم کعب نی خوردم الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها شترها بی جهاز آمد فراوان گشت مشکلها بگویم دختران رفتند بی محرم به محملها چه ها بر ما گذشت آه ای برادر بین محفلها عزیزم روضه ها باز است دل را آب و آتش کرد فقط سربسته میگویم سکینه چند جا غش کرد تو را از من گرفتند و عزا کردند عیدم را بگویم چه کشیده ها که خوردم چه کشیدم را نمیدیدند اگر نامحرمان شمع چکیده‌م را نشان میدادمت یک لاخه از موی سفیدم را جوانی هام قربان سر تو که مقدس بود همان بزم شراب شام بهر پیری ام بس بود ۱۴۰۳ .
. دور مزار شاهی برپاست سوگواره یک قافله شکسته با قلب پاره پاره یک قبر با سه تا شمع، یک قبر دسته جمعی جمعند دور یک ماه، هفتاد و دو ستاره سوغاتی سفر را آورده کاروانی ... گودال زنده شد با پیراهنی دوباره سوزاند کربلا را ، یک یادگار دیگر چوبی که بود قبلا  بخشی ز گاهواره یک بانوی خمیده فریاد زد که برخیز آورده ام برایت یک جفت گوشواره ... زخمی شده وجودش ،به بازوی کبودش چرخاند چشم خود را ،  شد روضه با اشاره ✅ ۱۴۰۳ .