eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 ع ✨ 🌟 شبهای جمعه دلم غرق آهه زهرا ی مرضیه تو قتله گاه با گریه میگه بنیَّ بنیَّ این کشته لب تشنه و بی گناه آه حسینم چرا سر نداری آه بمیرم که مادر نداری 😔😔وای حسینم حسینم... 👇👇👇
❣﷽❣ 🎇 ع 🎇 🎇 👌👌 من همچو کبوتر به روی بام حسینم شب تا سحر آواره بین الحرمینم شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم 🎇ارباب حسین(ع) است ای مردم عالم بشناسید و بدانید مهری که به پیشانی ماخورده بخوانید من عاشق و دلداده عباس و حسینم من در به در وادی بین الحرمینم 🎇ارباب حسین(ع) است من آمده ام تا به درت سر به سپارم من جای دگر جز در این خانه ندارم عمریست تویی خواجه ومن حلقه بگوشم یک تار ز مویت به دو عالم نفروشم 🎇ارباب حسین (ع) است من محرم از اشک و جز این توشه ندارم من کعبه بجز مرقد شش گوشه ندارم من عاشق و دلداده عباس و حسینم من در به در وادی بین الحرمینم 🎇ارباب حسینه 🎇آقا حسینه 🎇مولا حسینه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
❣﷽❣ 💥 ع 💥 💥 👌👌 مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه خون ثارالله شد آب وضوی کربلا اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه دین من دنیای من عقبای من باشد حسین نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» @roze_daftari کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از حسینم در حسینم با حسینم با حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست نامه ی اعمال من این چشم گریان من است اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
( علیه السلام ) شب اول رو معمولا میرن کوفه ، از اون آقایی میخونن که خیلی غریب بود ، از اون آقایی میخونن که توو کوچه های کوفه میگشت ، تشنه بود ، گرسنه بود ، زیر لب زمزمه ای داشت ، هی میگفت : آقا کوفه میا ... وفای امت کوفی نماز مغرب بود عشا نیامده این قوم سدِ راهم شد فریب مردم پیمان شکن نباید خورد میا ، که بیعت نامردمان سپاهم شد تمام شهر مرا از امان خود راندند همه اونایی که بیعت کردند ، درهای خونه شون رو بستند ، مسلم غریب بود ، وقتی غریب بود ، فقط یه پیرزن پناهش داد ، اونقدر غریب بود ، تا پیرزن رو دید گفت : مادر ، آب داری به من آب بدی ؟ حسییین ، حسییین ... کاری کردند با حضرت مسلم ، وقتی می بردنش طرف دارالاماره ، دیدند داره گریه میکنه ، گفتن مسلم ، چرا گریه میکنی ؟ گریه برا مرد جنگجو معنا نداره ... یه جمله گفت : سرش رو پائین انداخت گفت گریه ام برا خودم نیست ، آخه نامه نوشتم بیاد ، روی نامه من حساب کرده ، دست زن و بچه اش رو گرفته داره میاد ، اگه رقیه رو سیلی بزنند چه کنم ؟ ( علیه السلام ) شنیدم از تمومشون که با تو دشمنند به فکر قتل و غارتت به فکر کُشتنت به فکر جایزه برا سر بریدنت دارن یکی یکی ، سرنیزه میخرن از گوش بچه های تو گوشواره می برن باحال خسته ام هی میزنم صدا آقا نیا ، مُغیره بارونه توو کوچه ها همه دارن برای جنگ با شما میان برای غارت حرم ، به کربلا میان برای بردن سرت رو نیزه ها میان این شهر بی حیا لبریز هلهله ست چندتا سه شعبه توی دستِ نحسِ حرمله است ... حسین نیا ، اینا اگه سپیدی گلوی علی رو ببینند می زنند ... حسییین ... قربون اشک شب اولی ها ، قربون ناله ی شب اولی ها ، خیلی ها شب تاسوعا میان ، خیلی ها شب عاشورا میان ، اما تو لحظه شماری کردی ، کی شب اول میشه ؟ قربون قدمای همتون برم ، روضه ی شب اول و گریه شب اول و جمعیت شب اول ، با شبای دیگه فرق میکنه ... (مسلم را ) آوردنش مقابل اِبن زیادِ ملعون ، وقتی حضرت مطمئن شد میخواهند به شهادت برسوننش ، رو کرد به عمر سعد ملعون ، فرمود سه تا وصیت دارم : وصیت اولم اینه ، من هفتصد دِرهم توو کوفه قرض دارم ، بعد از من شمشیرم رو بفروش ، زِرهم رو بفروش ، قرض هام رو ادا کن ... وصیت دومم اینه ، وقتی من به شهادت رسیدم ، خودت بدنم رو بگیر دفن کن ... وصیت سومم اینه ، یه نامه بنویس برا ابی عبدالله ، بگو حسین نیا ... یااباعبدالله ، بااباعبدالله ... میخوام بگم یا مسلم ابن عقیل وصیت کردی ، این وصیت سنت بود توو اهلبیت ع ، پیغمبر خدا (ص) وصیت کرد : یاعلی بدن منو خودت غسل بده ، کفن کن ، با پارچه ای از سُندس بدن من رو کفن کن ، امیرالمومنین وصیت کرد ، به امام حسن ، بابا ، بدنم رو غسل بده ، کفن کن ... حضرت زهرا وصیت کرد : یاعلی ، منو شبانه غسل بده ، بدنم رو شبانه بردار ، بدنم رو مخفیانه دفن کن ، امام حسن وصبت کرد ، برادر بدنم رو ببر کنارقبر پیغمبر (ص) ، اگه نگذاشتند ، راضی نیستم یه قطره خونی ، در تشییع جنازه ام جاری بشه ... اما مردم ، تنها کسی که وصیت نداشت ابی عبدالله بود ، قربون بدن غریبت حسین ، سه روز بدنش روی زمین ماند ، اصلا بدنش رو نمیشد کفن کنند ، زین العابدین فرمود : بوریا بیارین ... چقدر ردّ پاست روی تنت چقَدَر وحشیانه می زدنت قاری من چرا نمی خوانی نکند نیزه خورده بر دهنت اینقَدَر تیر و نیزه خوردی که تکِه تکِه شُدَه است پیرهنت با سُمّ ِ اسب شد تنت تشییع خاک کرببلا شده کَفنت هر کجا نشستی به عشق کربلا و اربعین بگو : « حسییین ... »
. علیه السلام ای گل گلشن نبی بر علی نور عینی برادر تو مجتبی جان علی حسینی نور خدا تویی تو امید ما تویی تو جانم شود مولا فدایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ از نسب پیمبری شمس هدایت هستی سر تا به پا جود و سخا لطف و عنایت هستی اگرچه از تو دوریم ما همه غرق نوریم ای روح صبر و استقامت ۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ خدا می‌دونه یا حسین جز تو کسی ندارم بهر زیارت حرم همیشه بی‌قرارم حریم تو بهشتم مهر تو در سرشتم جنت من صحن و سرایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ از کودکی مولای من عاشق کربلایم با عشق تو حسین من داده بها خدایم تویی تمام هستم گرفته‌ای تو دستم از کودکی هستم گدایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ باز دوباره حسین من کرده دلم هوایت تمام آرزوم اینه بیام به کربلایت به من بده تو عزت مرا نما تو دعوت تا که بیام به کربلایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ افتاده‌ام به یاد تو یاد وداع آخر گفتی چنین مولای من با غم رسیده خواهر نظر نما به حالم خواهر نما حلالم جانم فدای آن صدایت۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ خواهر بدیده شمر دون بر سینه‌ات نشسته با چکمه ی آن نانجیب سینه ی تو شکسته رنگ از رخش پریده سر تو شد بریده نبوده این ستم سزایت ۲ حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین جان حسین حسین حسین حسین جان۲ ۱۴۰۲
. علیه السلام از بچگی با گریه بر تو آشنا شدم توو خواب و رؤیا راهیه کرببلا شدم چه غم اگه توو زندگی جز غم ندیده ام خوبه که از بچگی نوکر شما شدم هرچند که بد هستم حسین گریه بلد هستم حسین به عشق دیدنت میام من نوکر بد شمام عزیز قلبم یا حسین ۲ برا منی که بی کسم تو آخرین کسی برا نجاتم از گناه تو بهترین کسی منی که عادت به زمین خوردن دارم حسین توو دستگیری از نوکرت تو اولین کسی هوامو داشتی روز و شب بگذر تو از این بی ادب زینت نبودم تو عزات زحمت درست کردم برات عزیز قلبم یا حسین ۳ تا آخرین نفس حواست پیش خواهره حتی همون لحظه که خنجر زیر حنجره برای زخمِ تازه جا نمونده توو تنت ببین صدای کی میاد صدای مادره غریب گیرت آوردنُ خونِ گلوتو خوردنُ جدا جدا تن تو رو با نیزه نیزه بردنُ عزیز قلبم یا حسین علیه_السلام ✍ .👇
Shab02Moharram1403[02].mp3
11.92M
🎙 دلیل گریه ها () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی به این گریه‌ها/ اجازه بده دلیل غمِ/ عمیقم حسین چه خوبه همش/ بخونم تو رو بگم زیر لب / عزیزم حسین عزیزم حسین باز چرا/‌رو زمین تن تو رو کشوندن باز چرا/ شعله‌ها خیمه‌ها رو سوزوندن وای من/ دخترات میون خیمه موندن میگن نیزه‌ها/ واسه همدیگه: حسین اومده/مهیا بشید سه شعبه‌ همش/ نگاه می‌کنه به شیش ماهه و / گلویی سفید ربابو که دید دشنه‌ها/حاضرن برای کشتن کی؟ مرکبا/منتظر که رد شن از تن کی؟ عده‌ای/در کمین برای پیرهن کی "کربلا کربلا مراقب حسین باش" کمی اونطرف/ یه گوداله که از اشکِ زنی/قیامت شده که ده روز بعد/می‌بینن همه تنی زیر پاست/ که غارت شده جسارت شده آه از اون/ پاره تن که روی خاکه بی‌جون که کفن/میشه با غبار این بیابون نیزه‌ها/ از تنش جدا نمیشن آسون "کربلا کربلا مراقب حسین باش" شاعر: نغمه پرداز: مهدی زنگنه ✍
Shab02Moharram1403[02].mp3
11.92M
🎙 دلیل گریه ها () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی به این گریه‌ها/ اجازه بده دلیل غمِ/ عمیقم حسین چه خوبه همش/ بخونم تو رو بگم زیر لب / عزیزم حسین عزیزم حسین باز چرا/‌رو زمین تن تو رو کشوندن باز چرا/ شعله‌ها خیمه‌ها رو سوزوندن وای من/ دخترات میون خیمه موندن میگن نیزه‌ها/ واسه همدیگه: حسین اومده/مهیا بشید سه شعبه‌ همش/ نگاه می‌کنه به شیش ماهه و / گلویی سفید ربابو که دید دشنه‌ها/حاضرن برای کشتن کی؟ مرکبا/منتظر که رد شن از تن کی؟ عده‌ای/در کمین برای پیرهن کی "کربلا کربلا مراقب حسین باش" کمی اونطرف/ یه گوداله که از اشکِ زنی/قیامت شده که ده روز بعد/می‌بینن همه تنی زیر پاست/ که غارت شده جسارت شده آه از اون/ پاره تن که روی خاکه بی‌جون که کفن/میشه با غبار این بیابون نیزه‌ها/ از تنش جدا نمیشن آسون "کربلا کربلا مراقب حسین باش" شاعر: نغمه پرداز: مهدی زنگنه ✍
. قول بده قول بده لحظه ی مرگم می رسی من که ندارم به جز از تو کسی قول بده که آخرین حرف منه یا حسین تا آخرین نفس منم با حسین اصلا بی تو زندگی چیه یا حسین عمر من میگذره هر لحظه با حسین 2 دوست دارم که عشقم بهت نشون بدم و حسین حسین بگم و جون بدم و بهم بگو وقتی می میرم تو کنار منی تو بهترین پایان کار منی می خوام توو روضه عمرم به سر برسه توو تشییع من حسین یه سر برسه علیه_السلام ✍ .👇
. بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ حتماً دلش بین، زوّار اربابِ آی زائری که دیدی کربلارو تو اون شلوغیا ببین خدارو هرکسی وایساد زیر قبه امشب دعاکنه همه جامونده هارو تو ازدحام جمعیت بخونیم غریب گیر آوردن، آقای مارو غریب_گیر_آوردنت بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره حسیـــــن غریب_گیر_آوردنت بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله گیسو پریشونه، میخونه با ناله بچه من که سر به تن نداره رو خاک رها شده کفن نداره میخوام ببوسمش ولی نمیشه یه جای سالم به بدن نداره مادره_دیگه… چادر خاکیمو به روش کشیدم کسی نبینه پیرهن نداره بنیَّ_بنیَّ_بنیَّ مادر_برات_بمیره بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ زینب واسه مادر، هی روضه میخونه نبودی مادر ببینی چها کرد اونکه سر حسینتو جدا کرد نبودی مادر ببینی که لشکر چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد کاش توی قتلگاه بودی میدیدی اون گلوی پاره منو صدا کرد حسیـــــــن .👇