eitaa logo
کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س)
24.1هزار دنبال‌کننده
994 عکس
924 ویدیو
551 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. یا_تند *بند اول* از سر کوی تو؛میگذره راه من میشه آقا سمتت؛خیره نگاه من... بی غم عشق تو؛دنیا نمی ارزه بی تو بودن اصلا؛تو بگو یک لحظه... دوری و دوستی بم نمیسازه آقا گوشه ای از این دنیا دل داره می پوسه... این دل تنگم میگیره هر شب بونه روو دل من می مونه حسرت یک بوسه... من با عشقت گرفته ام خو آقا بهم تو دادی آبرو با گریه این چشام گرفت سو... ///مولا حسین عزیز زهرا/// *بند دوم* دامنه ی عشقت بی حد و بی مرزه نوکری خونت به دنیا می ارزه... عشقای توو خالی به عالم ارزونی دوستت دارم آقا خودت که میدونی... میدونی قلبم به عشق تو محکومه کنار تو آرومه هوامو داشته باش... عذابه محضه برای من این دوری فاصله ی مجبوری پیشت باشم ای کاش... آقا یه روز میام به کارت این جونو میکنم نثارت میمیرم آخرش کنارت ///مولا حسین عزیز زهرا/// *بند سوم* پرچم تو انداخت روی سرم سایه شدم گرفتاره مسیر مشایه خادمای موکب با صدای غمبار میخونن آوای هله بیکم زوار به سرم سودای حرمت افتاده باز میزنم به جاده که زائرت باشم... قدم به قدم خاطره دارم اینجا میخوام که توو کربلا مجاورت باشم... من که به عشق تو اسیرم ایکاش حاجتمو بگیرم پای ضریح تو بمیرم... ///مولا حسین عزیز زهرا/// *مهدی ندرخانی-کرج*✍ 👇
. ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دار و ندار زینب باغ و بهار زینب همه ی زندگیِ من ، داری میری از برِ من زینبت برات بمیره ، آخرین برادر من بیاد اون وصیتِ مادر تو ثارالله گریه کنون بوسه زدم حنجرتو ثارالله میدان مرو ای شاه که در واهمه هستم بمیرد خواهر تو با شمر بگو من پسر فاطمه هستم بمیرد خواهر تو ◾️◾️◾️◾️◾️ گوشه ی گودال ای وای تو رفتی از حال ای وای روی تل زینبیه ، دل زینب بیقراره شمر با خنجر کندش ، پا تو قتلگاه میزاره تنش میون گودال سرش بروی نیزه رفته برا تشییعش مرکب و نعل تازه از خنجر این شمر جفا کار ، حسینم چه خون شد دل زینب بر نیزه سرت گشته پدیدار ، حسینم چه خون شد دل زینب ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍ ........................... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کرببلا غوغا شد چه محشری بر پا شد کاروان لاله هایِ ، فاطمی از سفر آمد کربلا شده سیه پوش ، زینب خون جگر آمد ارض و سما محزونِ سلاله ی زهرایند جن و ملک گریانِ شهید عاشورایند سینه مالامال داغ و دل به غم شد مبتلا الامان از کربلا می دهد بوی جدایی خاک این دشت بلا الامان از کربلا ◾️◾️◾️◾️◾️ لشکریان زینب به دور خیمه هر شب دارد آرامش بسیار ، خیمه ی زینب کبری یک طرف علی اکبر ، یک طرف حضرت سقا عمه ی سادات اما در دل خود گریان است به فکر عاشورا و برادر عطشان است خواهرت زینب کجا و خاک صحرا یا حسین کربلا منزل مکن جان من بر لب رسیده جان زهرا یا حسین کربلا منزل مکن ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ✍امیر قربانی فر ........... ◾️◾️ ای همه دنیای من ماه دلارای من من و این دیده ی گریان ، تو و این دیده ی بسته من و ابروی شکسته ، تو و ابروی شکسته رسیده ای و امشب مثل شب یلدا شد کجایی عمه زینب گمشده ام پیدا شد عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده ◾️◾️◾️◾️◾️ ای تو دوای دردم دور سرت میگردم بسکه تازیانه خوردم ، دگر از نفس فتادم ای تمام بود و هستم ، پدرم برس به دادم میان خوابم دیدم که از سفر می آیی به دیدن رقیه ات شکسته پر می آیی عمه بنگر غصه ی این شام سرآمد پدر از سفر آمد از نیزه به دیدار من خونجگر آمد پدر از سفر آمد ✍امیر قربانی فر .👇
.   تار می‌بینم ، از الان خودم و زار می‌بینم جسمت رو توو نیزه زار می‌بینم ، تار می‌بینم  یاد اون روز دلشوره دارم از الان یاد اون روز گرفت ازم صبر و توان یاد اون روز که میشی مال دیگران! آخه زینب کجا اینهمه هَمُّ و غم آخه زینب کجا و دردای عالم اگه خاری بره اینجا توی پاهات به جون تو قسم بدون منم مُردم تار می‌بینم ، چشمای مادر و زار می‌بینم  رو گلوت جای مسمار می‌بینم ، تار می‌بینم!  نیاد اون روز که باشی زیر دست و پا  نیاد اون روز بشی ذبیحً بالقفا نیاد اون روز الهی ای خون خدا ندارم طاقتِ دیدنِ اون لحظه  که سر ماه من بره روی نیزه می‌دونی دیدنِ غصه توی چشمات برای خواهرت شکنجه ی محضه تار می‌بینم ، خودم رو بین انظار می‌بینم  انگاری کوچه بازار می‌بینم ، تار می‌بینم  همین الان دلم شده غرق عذاب تو می‌تونی؟ ببینی که من یا رباب دستِ بسته باهم بریم بزم شراب بخدا که دلم از غصه می‌گیره  آخه زینب کجا و چشمای خیره! تو خودت می‌دونی که خواهرت زینب اگه بی تو باشه یه لحظه می‌میره  ✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. روضه اينجا کجاست برادر دلم به غم اسيره گرفته غم گلومو زينب برات بميره جانم رسيده بر لب برس به داد زينب گرفته اى عزيزم راه نفس تو سينه ميشه داداش که ما رو برگردونى مدينه من بى قرارم اينجا دلشوره دارم اينجا ترسم اينه که روزى به ماتمت بنشينم اخر تو اين بيابون داغ تو رو ببينم اى يار کربلايى ميترسم از جدايى خواهر با سوز نالت قلب منو نسوزون پياده شو ز محمل با اين دل پريشون اى يارو هم زبونم اتيش نزن به جونم دخت نجيب حيدر اى پاک چون گل ياس پائين بيا ز ناقه زانو گرفته عباس با احترتم کامل پائين بيا ز محمل زير گلوى يارت اين گودى مى بينى يک روز مياى و بوسه از پارگيش مى چينى وقت سجود نيزه اينجاست فرود نيزه .👇
۳۷ (ورود امام حسین ع به کربلا) از راه رسیده حرم آل پیمبر در کرب و بلا گشته به پا شورش محشر اهل حرم او،گردیده پیاده حافظ خیامش،علمدار ستاده وای از این مصیبت۴ اصحاب حسین و بنی هاشم همه جمعند برگرد حسین جمله چو پروانه ی شمعند گردیده پیاده،اما نگرانند همراه امامت،با اشک روانند وای از این مصیبت۴ گوید به همه اهل حرم خیمه گه این جاست آماده شوید اهل حرم قتلگه این جاست صد پاره بگردد،جان و تن اکبر خون ریزد ز کینه،از حنجر اصغر وای از این مصیبت۴ این جاست که بر جان برسد عطر گل یاس پرپر شود از کین گل گلخانه ام عباس با حرم نماید،آهنگ جدایی در علقمه عباس،می شود فدایی وای از این مصیبت۴ ای خواهر مظلومه ی من قتلگه این جاست در سوز غمم خواهر من اشک تو دریاست این جا همه بینند،با قلب شکسته شمر از سر کینه،بر سینه نشسته وای از این مصیبت۴ این جاست ببینند همه رأس بریده رنگ از رخ آن خواهر غمدیده پریده این جا همه بینند،گل ها شده پرپر افتاده روی خاک،یک پیکر بی سر وای از این مصیبت۴ .👇
. ▪️بنداول▪️ آروم نمی گیره دلم از وقتی گفتی کربلا ترسم از اینه که تو رو از من بگیرن نیزه ها دورت بگرده خواهرت خیمه نکن بر پا حسین طاقت ندارم که برم بی تو از این دشت بلا طاقت ندارم که ببینم بی قراری ای حسین جسم علیِ اکبر و خیمه میاری ای حسین طاقت ندارم که ببینم بین گودال بلا تو زیر پای شامیا یِ نیزه داری ای حسین می بینم تنت بی حاله سر غارتت جنجاله می بینم شبیه مادر سر و صورتت پاماله داداش غریبم حسین ▪️بنددوم▪️ حالم خرابه جز خودت هیچ کس نمی دونه حسین با اینکه تو پیش منی بازم دلم خونه حسین انگار همه دنیا داره روی سرم میشه خراب می دونم از این قافله چیزی نمی مونه چند روزیه تا چشمم و رو هم که می زارم حسین می بینم اینو بی تو کوچه کوچه آوارم حسین می بینم از رو نیزه افتاده سر تو زیر پا اما نمی تونم تو رو دست بسته بردارم حسین تو رو مادر قد کمون تو این دشت و صحرا نمون می ترسم ببینم حسین رو لبهای تو خیزرون داداش غریبم حسین .👇
. |⇦•بار بگشایید.... سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── بی بی زینب سنّ و سالی نداره، یه مرتبه از خواب پرید، شروع کرد گریه کردن. مظهرِ عاطفه، مظهرِ مهربانیِ خدا فاطمه ست... دوید زودی بغلش گرفت گفت :دخترم زینبم! چی شده مادر؟ عرضه داشت مادر خواب دیدم، نگرانم دلشوره دارم.. گفت: دخترم زودی بیا ببرمت پیش جدّت رسول خدا. تا آورد خدمت رسول خدا، نوه ی عزیزش زینب رو بغل گرفت، عزیز دلم! آینه ی فاطمه، زینبِ من، هی می‌گفت: زینبِ من! نبینم گریه اتو..بگو ببینم چه خوابی دیدی.. صدا زد.. یا رسول الله !خواب دیدم تو یه بیابونی هستم، طوفان شدیدی شد، پناه بردم به یه درختی، تا پناه بردم به اون درخت، درخت از ریشه کنده شد همه جا تاریک شد.. طوفان به راه خودش ادامه داد. دستمو دراز کردم یه شاخه ای رو گرفتم، اون شاخه شکست. پیغمبر آروم آروم گریه کرد. بابا یا رسول الله! شاخه ی دیگری رو هم گرفتم، اون شاخه هم شکست، دو تا شاخه ی دیگه مونده بود، اون دو شاخه رو هم که گرفتم، اون دو شاخه هم شکست. من تو این بیابون تو اون تاریکیا خیلی ترسیدم.. ناله ی پیغمبر بلند شد. صدا زد: عزیزم! خوابت رو تعبیر می‌کنم. اون درختی که دیدی من بودم بابا! اول شاخه ای که گرفتی مادرت فاطمه بود بابا! دوم شاخه بابات علی بود.همه ی امیدت به حسن و حسین بود عزیزم! همهٔ شاخه ها شکستن تا رسید به شاخه ی آخر..رسول الله فرمود: یه روزی تو یه بیابونی حسینت رو ازت می‌گیرن..زینبم تو آواره ی بیابان ها میشی عزیز دلم......! ابی عبدالله هر چه کرد دید ذوالجناح حرکت نمی‌کنه، پیرمردی رو صدا زدن، حضرت فرمود: به من بگید اینجا کجاست؟ صدا زد.. آقا جان اینجا رو نینوا میگن، گفت: آقا جان! قدیمیا میگن اینجا کربلاست. فرمود:...* بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکَش با دل و جان آشناست *اینجا همون جائیه که جدّم فرمود.همچین که حسین اومد پایین یه وقت خبر دادن گفتن آقا خواهرت زینب کارت داره... همچین که اومد بی بی فرمود: حسین! جونِ زینب بیا برگردیم، حسین جان! از همون لحظه ای که وارد این سرزمین شدی دلم شور میزنه. داداش وارد این سرزمین شدیم ناخودآگاه بچه ها دارن گریه میکنن.. یه دختری دامن عمه رو گرفت گفت: عمه! مگه نگفتی میخوایم مهمونی بریم. عمه پس چرا نیزه هاشون رو به ما نشون میدن.. حسین، حسین.... تا ابی عبدالله دستور داد بار بگشایید، اول کسی که اومد جلو، اباالفضل بود، آقا جان امر، امر شماست.. فرمود: عباس جان! با دیگران خیمه ها رو بر پا کنید. با تمام سختیا و بیچارگیایی که تو این مسیر کشیدن، با احترام از این مَهمِلا پایین اومدن، عمو عباس رقیه رو بغل گرفت. سکینه رو با عزّت و احترام پایین آوردن.. پایین اومدن بی بی زینب مقدّمات داره، آخه عقیله ست... جوونای هاشمی اومدن کوچه باز کردن برا عمه شون، قاسم اومد سرشو پایین انداخت مؤدب، دست عمه رو گرفت، یه دستشو علی اکبر گرفت، یه نگاه کرد به صورت قاسم گفت: پسرم! دلم برا داداشم تنگ شده، کاش بابات بود می‌دید حسین چقدر غریب شده.. اما این آخرین باری بود که عمه رو اینجور با احترام پایین آوردن، گفت: حسین جان! قلبم داره میلرزه، چهار پنج ساله بودم بین در و دیوار مادرمو کشتن.. بابامو تو کوفه کشتن..گفتم داداش دارم سایه ی بالا سر دارم. هفتِ صفر پاره های جیگر داداش حسنمو دیدم. حسین جان بیا بریم نمی‌خوام سر بریدت رو بالای نیزه ها ببینم..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
02-roze.mp3
25.8M
|⇦•بار بگشایید.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. 🌷🌷 ✅بنداول حسینم بیابرگردیم ای برادر حسینم بیابرگردیم جون خواهر حسینم. بیا برگردیم شهرمادر 🌷 حسین می ترسم از اون نیزه دارا حسین می ترسم از این بی حیاها حسین می ترسم از گرگای صحرا 🌷 خیمه به پانکن تواینجا (بیابریم)3 اشکام میشه اینجا یه دریا (بیا بریم)3 اعوذ بالله من الکرببلا کرببلا کرببلا __________ ✅بنددوم نمیخوام. گلمُ رو پر پر ببینم نمیخوام. که تورو بی سر ببینم سرت رو. به زیر خنجر ببینم 🌷 بریم برادرم. بی یار نمونی بریم تانریزه. یه قطره خونی بریم تاکه نشه. قدم کمونی 🌷 اینجا فکر قحطیِ آبم ( حسین من )۳ فکر شیر خوارهٔ ربابم ( حسین من )۳ اعوذبالله من الکرببلا کرببلا کرببلا _________________ ✅بندسوم حسینم. اینا تنها پیِ شکارن میدونم. اگه تنها گیرت بیارن با نیزه. تورو ازپا درت میارن 🌷 بریم پاشـو بریم که دل غمینم بریم تانســوزه قلب حزینم بریم که خسته از این سرزمینم 🌷 ترسم از اینه بین گرگا (ای حسین)۳ توبمونی بیکس وتنها (ای حسین)۳ اعوذبالله من الکرببلا کرببلا کرببلا .👇
4_5996559370748431422.mp3
3.61M
🎤 تو دله من درد و غصه گرفته پا دلشوره افتاده به جونه من اینجا حس می کنم این و که اخر راهه فاصله می افته حسین میونه ما هوای اینجا چقد دلگیره چقد اینجا نیزه و شمشیره اون طرف صف کماندارا و اون طرف بارون سنگ و تیره وای من وای من ای حسین چند روز بعد داداش باتن غرق خون می افتی بی حال و خسته روی خاکا عبا و عمامت انگشت و انگشتر می ره به غارت این پیروهنت حتی نیزه رو روی پرت می زارن چکمه رو رو پیکرت می زارن چند روز بعد می دونم که داداش خنجرو رو حنجرت می زارن وای من وای من ای حسین چند روز بعد داداش خواهر تو می شه میونه این لشگر بی یاورو تنها چند روز بعد داداش شروع می شه غارت دستامو می بندن وقتی که نیست سقا می ری و خیمه به هم می ریزه می ری و حسین دلم می ریزه می ری و بعد تو می دونم که لشگری روی سرم می ریزه
زمینه شب دوم محرم.mp3
4.02M
به کربلا میترسم از شلوغیا از این همه برو بیا اعوذ بالله من الکرببلا هوای اینجا پر غمه میاد صدای همهمه غریب نبینمت عزیز فاطمه بیا برگردیم خیلی دل آشوبم وقتی که تو باشی ببین منم خوبم بیا برگردیم به سمت مدینه میترسم برای رباب و سکینه چرا میخونی هٰهنا و مَحَطُّ رِحالِنا وَ مَناخُ رِکابِنا وَ مَسْفَکُ دِمائِنا هٰهنا کرب و بلا ........................ حالا که اومدیم بگو سپاه و لشکر تو کو؟ زینبه که داره به تو میزنه رو هرچی میخواد بشه بشه سایت الهی کم نشه نذار که هیچ وقت بینمون جدایی‌شه بیا برگردیم میترسم از جنجال خواب میدیدم دورت شلوغه توو گودال بیا برگردیم تا علی اکبر هست رو سر ناموست چادر و معجر هست چرا میخونی ههنا و هَتْکُ حَریمِنا و قَتْلُ رِجالِنا تُزارُ قُبُورُنا ............................ اصلا نمیشه باورم خاک غمت برادرم تو این زمین نشسته آخر رو سرم چرا پریشونه موهات فدای خشکی لبات جای لگد مونده چرا رو گونه هات میبینم دورت شلوغ و جنجاله سنان با یه نیزه تو راه گوداله میبینم دورت حرومیا هستن راه نفس هاتو با نیزشون بستن آخرش شد ههنا ذبح‌اطفالنا و سَبیِ‌حریمنا و قُتل‌رجالنا
. به کربلا با رمز یا زهرا_نوای عاشقها یا اخا پیاده کن کاروانم را آب آورم عباس_برادرم عباس خوش به حال اصغرم که تویی سقا اینجا منای ماست_میعاد اولیاست در دشت کربلا_شور و نوا به پاست دختر شیر خدا ای تو مرا دار و ندار پا به زانوی اباالفضل علمدار گذار ز خیمه ات‌زینب_رسد به‌گوش امشب خیر مقدم ز لب مادرم زهرا همراه کاروان_ای ماه کاروان کن خیمه ها علم_دلخواه کاروان سایبانی به روی چهره ی اصغر بزنید روی گهواره ی او خیمه محقر بزنید میان گهواره_گشوده مه پاره دیده بر دو نهر آب غنچه ی زیبا سیمای ذوالجناح_ایمای ذوالحناح ماند از طی طریق_پاهای ذوالجناح گل‌عذاران‌همگی‌محو نگاهش‌شده اند ناله‌داران‌همه‌دل‌بسته‌به‌راهش‌شده اند به وادی مجنون_شکفته در هامون لاله ها دمیده از مقدم لیلا یاران من همه_گلهای فاطمه امشب گذر کنید_از نهر علقمه یاد شبهای‌عطش‌خیز و جگر سوز «فرات» ناله ی فاطمه و اشک قتیل العبرات کرب و بلا دارم_شور و نوا دارم رمز و راز نینوا پیش روی ما ✍ .👇👇
۳۲ ( امام حسین ع به کربلا) غریب فاطمه،رسیده کربلا پیاده گشته در،زمین پر بلا گل آل عبا حسین خون خدا رسیده کربلا غریب فاطمه۳ همه اهل حرم،به تاب و در تبند همه در کربلا،کنار زینبند همه با شور و شین کنار نور عین به لب ذکر حسین غریب فاطمه۳ گلان مصطفی،همه آزاده اند برای یاری،حسین آماده اند شده غم آشکار بگشته بی قرار تمامی جان نثار غریب فاطمه۳ بگشته بهر او،پریشان خواهرش نگاهش بر حسین،نشسته در برش عزیز فاطمه امید ما همه به لب ها زمزمه غریب فاطمه۳ بگوید زینبم،علی اکبرم شهید کینه ها،بگردد در برم گل تقوا علی مه لیلا علی بود غوغا علی غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،رود طفل رباب ز تیر حرمله،روی دستم بخواب ببینی خواهرم علی اصغرم شود پرپر برم غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،شود سقا فدا ز ظلم و کین شود،دو دست او جدا ببینی بر زمین دو دست مه جبین شوی زینب غمین غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،گل زهرا حسین میان دشمنان،شود تنها حسین شوم زینب غریب شوی تو غم نصیب بگردی بی شکیب غریب فاطمه۳ ببینی زینبم،که شمر خنجر کشد میان قتلگه،سر من را برد ببینی دیده تر به روی نیزه سر شوی خونین جگر غریب فاطمه۳
🌷🌷🌷 ________ اینجا چه سرزمینیه که دل تو سینه م می تپه بغض گلو گیرت میخاد قلبم و از جا بکنه _______ غاضریه یاکربلا محل مقتله منه اون نیزه دارا رو ببین نیزه هاشون برق میزنه بیا و برگرد حسین(ع) ________ نکنه راه و اومدیم داداش جونم به اشتباه بگو چرا صف کشیدن این همه لشگر وسپاه ________ اگه میشه حذرکن از این سفر و برگردبریم ازون میترسم که یوقت رقیه مون بشه یتیم بیا و برگرد حسین(ع) ________ خیمه رو یه جایی بزن کنار نهر اب باشه نزدیک به رقیه و به خیمه ی رباب باشه ________ می ترسم از اون روزی که جونم دیگه به لب بیاد بین حرومیا باشم صدای عباسم نیاد ________ میترسم ازون روزی که بره رونیزه ها سرت از روی نیزه ببینی رفته اسارت دخترت بیا و برگرد حسین(ع) 💠💠💠⭕️ 15 ❌💠💠💠 ________ نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) کربلایی مجید مرادزاده .
🤞🤞 متن روضه ..حاج آرمین غلامی وقتی خدا مشق تو را تکلیف می‌کرد گویی کتابی از تنت تألیف می کرد در فصل فصل این کتابِ پاره پاره قرآن تو را بر نیزه ها توصیف می کرد مواج می شد تا عطش روی لبانت چشم تو اقیانوس را تعریف می کرد سیب تنت تشریح می شد شرحه شرحه باران تورا دربادها تصریف می کرد موسیقی ِآیات تو از نیزه می ریخت سمفونی ات داوود را تصنیف می‌کرد می سوخت خورشید و زمین لب تشنه ی نور شب بود و ظلمت ماه را تحریف می کرد 🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی 🔸گشت وارد بر زمین کربلا (فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ (لهوف ص 116) تا رسیدند به کربلا... ابی عبدالله فرمود: این سرزمین چه نام داره؟ گفتند آقا به اینجا کربلا میگن... تا گفتند کربلا... حضرت فرمودند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ 🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست 🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست 🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست 🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست ابی عبدالله صدا زد... خیمه ها رو بر پا کنید... اینجا وعده گاه ماست... یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند... حالا میخواد عقیله بنی هاشم... زینب کبری از محمل پایین بیاد... تصور کن ... جوون های بنی هاشم اومدند... دور محمل زینب رو گرفتند... مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند... من ميگم ... شاید عباس علمدار اومده... زانوها رو خم کرده... علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته قاسم عنان مرکب رو گرفته... ابی عبدالله مواظب خواهره... 🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد 🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد با چه عزت و احترامی... خانم رو از محمل پیاده کردند... حقشم همینه... آخه خانم زینب... ناموس خداست... دختر علی هست... احترام داره... آماده ای بگم یا نه؟ 🔻گریز آی جوون های بنی هاشم... نبودید روز یازدهم... عمه جانتون زینب... همه زن و بچه ها رو سوار کرد... دید تنهای تنها مونده... دور تا دورش رو نامحرما گرفتند... یک نگاه انداخت به سمت شط فرات... صدا زد... آی ابالفضل... آی غیرتی... پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست... یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه... صدا زد... حسین جان... ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸به سوی شام و کوفه ام 🔸چه ظالمانه می برند 🔸نمی روم ولی مرا 🔸به تازیانه میبرند (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
🤞🤞 متن روضه 1 .حاج آرمین غلامی افتاده بر جانم تبِ ماتم دوباره حالم دگرگون میشود از غم دوباره از عرش می آید صدای گریه زاری در کوچه وقتی میزنم پرچم دوباره از پنج تن إذنِ عزاداری گرفتم دادند راهم...پس شدم مَحرَم دوباره حاجت گرفتم! گفته آقایم أباالفضل(ع) پایِ علَم امسال هم باشم دوباره آورده ام؛ بیتابیِ یکساله ام را... حال دلم خوش میشود کم کم دوباره بیچاره ام کرده به قران دردِ غفلت عاصی شدم! کی میشوم آدم دوباره؟! هر کس که مثل من مریض و دردمند است با توبه می آید پیِ مرهم دوباره همراه با صاحب-عزایِ روضه جاریست- از چشم هایم چشمهٔ زمزم دوباره هنگام ذکرِ "یا لَثاراتِ الحسین(ع)" است افتاده در شور و نوا عالم دوباره شال عزا را با اذان؛ بر گردن انداخت صاحبزمان(عج) با گریهٔ نم نم دوباره از داغِ آن پیراهنِ آغشته در خون در کربلا زد خیمهٔ ماتم دوباره! شب دوم محرمه... یواش یواش کاروان ابی عبدالله به کربلا نزدیک میشه... مثل فردایی... روز دوم محرم... وقتی کاروان به سرزمین کربلا رسیدن ابی عبدالله فرمود... نام این سرزمین چیه؟ عرضه داشتند آقا... به این سرزمین قاضریه میگن... آقا فرمود آیا این سرزمین... نام دیگه ای هم داره یا نه؟... بله آقا جان... به این سرزمین نینوا هم میگن... یکی یکی اسم ها رو گفتند... اما ابی عبدالله هنوز به اسمی که میخواد نرسیده... حضرت فرمودند آیا نام دیگه ای هم داره یانه؟... آقا... به این سرزمین... کربلا هم میگن... تا نام کربلا رو شنید... صدا زد... اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ (خدایا به تو پناه مىبرم از اندوه و بلا) اینجا همون سرزمینیه که... جدم رسول خدا بهم خبر داده بود... انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَکُ دِمَائِنَا از مرکبهاتون پیاده بشید همینجا منزلگه ماست... اینجا همون جاییکه خون ما رو میریزند... وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا (لهوف ص 116) اینجا محل دفن ماست 🔸بار بگشائید کاینجا از عذاب 🔸میشود لبها کبود از قحط آب مردم... اینجا همونجاییکه... دستهای عباسم رو قطع میکنند... اینجا همونجاییکه علی اکبرم قطعه قطعه میکنند... اینجا همونجاییکه علی اصغرمو با تیر سه شعبه پرپر میکنند... 🔸یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ 🔸کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ نميدونم وقتی خانم زینب کبری فهمید به کربلا رسیدند... چه حالی پیدا کرد... اومد کنار برادر صدا زد حسین جان... نمی دونم چرا وقتی به این سرزمین رسیدیم... دنیایی از غم به دلم نشسته... برادر جان حسین... اینجا چه سرزمینیه؟... 🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست آماده ای بگم یا نه... امشب برات کربلات رو از آقا بگیری... 🔸خواهرم اینجا زمین کربلاست 🔸این زمین غصه و درد و بلاست 🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند آماده باش زینبم... 🔸خواهرم اینجا اسیرت میکنند 🔸در همین ده روز پیرت میکنند زینبم... طاقت داری بگم یا نه... 🔸می برن اینجا گلو و حنجرم 🔸پیش تو بر روی نی، آید سرم یکدفعه صدای ناله ی خانم زینب کبری بلند شد... چی میگی برادر... جلوی من حرف از مردن میزنی... مگه نمیدونی... زینب بدون تو میمیره... ابی عبدلله خواهر رو آروم کرد... اصلا هر کجا زینب بی تاب میشد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... دلداریش میداد... اینجا یک جایی بود که زینبش رو آروم کرد... یک جای دیگه هم روز عاشورا... وقتی ابی عبدلله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... هی دور برادر میگرده... میگه حسین... میخواهی بری میدان... زینبت رو تنها بگذاری... تو یادگار مادرمی... من بدون تو میمیرم حسین... خدا.. اگه دست ولایت حسین نبود... زینب کربلا جان میداد... صدا زد... خواهرم... انقده بی تابی نکن... من میرم میدان... اما تا صدای تکبیر منو میشنوی بدون هنوز زنده ام... مبادا صبرت رو از دست بدی خواهر... خدا به داد دل زینب برسه از اون لحظه ای که دیگه... صدای تکبیر برادر رو نشنید... بی تاب شده زینب... هی توی خیمه میشینه رو زمین... بلند ميشه... میگه حسین... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... چیزی نگذشت صدای ذوالجناح رو شنید... تا فهمید ذوالجناح برگشته... اما حسین نیومده... دیگه طاقت نیاورد... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... (حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله...) از بالای بلندی یک نگاه کرد... دید دور بدن برادر رو گرفتند... یک نفر با سنگ میزنه... یک نفر با نیزه میزنه...
بسم‌الله الرحمن الرحیم 🤞🤞 📖 🔊 نقل حکایت و روضه حضرت زینب سلام الله علیها 🔘 شب دوم محرم ..حاج آرمین غلامی ** پَر میزنیم سر به هوای شما شویم تا خرجِ روضه‌هایِ عزای شما شویم ما را دوباره مادرِ سادات خوانده است تا یاکریمِ کرببلای شما شویم تقصیر ما نبود گرفتارتان شدیم زهرا نوشته است برای شما شویم می‌خواست روز قیامت کنارِ هم سینه‌زنان زیرِ لوایِ شما شویم ما را بلندی علمت سربلند کرد شاهیم اگر گدایِ گدای شما شویم حج‌ات قبول کاش که وقت طوافتان قربانیانِ کویِ منای شما شویم در بینِ حلق‌های عزا میرسیم تا مشمول دستهای دعای شما شویم ...اللهمَّ صلِّ علي صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبَويَّةِ، والصّولَةِ الحَيدَريّةِ، والعِصمَةِ الفاطِميَّةِ، صَلابَةِ الحسَنيَّةِ، والشُّجاعَةِ الحُسَينيَّةِ شب ورودیه است میخام ببرمتون وارد کربلاتون کنم، امشب میخام از همتون، دیگه دلتون شور بزنه، دیگه از فردا پریشونی رو تو صورتت ببینما، بیچاره زینب، پریشان... آواره....، (بگو با من جوابشو میدم)، معنی آوارگی یعنی چی؟ دستاشو که بستن نمیدونست کجا، هی میگفت عزیز برادرم، کجا میخای بری؟، گفت خانم کوفه میریم، نترس، تا گفت کوفه بند دلش، گفت بگو هر جا میبرن ببرن، کوفه نه، چرا خانم؟ یه روزی من خانم کوفه بودم، بازاری ها بابامو میشناسن، با این سرو وضع، من کوفه نمیام، حسیــــــــــن گفت پیرمرده، ازون حسین چی ها بدرد بخور پولو پله دار، حجره دار بازار یزد، صبح اومد بره مغازش، کف بازار دید هفت هشت تا بچه هفت هشت ده ساله، یه سینی تو دستشونه، یه پارچه مشکی، نگاشون کرد گفت، دید دارن میرن دم مغازه ها، آقا نذری داری؟ آقا به هیئت کمک میکنی؟ گفت تا بیرونشون میکنن، یکی میاد یه چیزی میندازه، رفت در مغازش، یه یک ربع بیست دقیقه ای یه ساعتی دید اینا اومدن تو مغازش، چتونه بازارو بهم ریختین، چند روزه میام شماهارو میبینم، بزرگتره اومد جلو، گفت حاجی روضه داریم، گفت روضه تون مگه چیه چند روز؟، اون یکی اومد گفت روضه مون بزرگه خودمون بچه ایم، هر شب شام به مردم میدیم، (ای به دل این نشست) گفت خرجیتون چقدره ؟ گفت خیلی، گفت مگه من مُردم میرید تو بازار گدایی ، پس سال بعد هم صاف میاید اینجا میگیرید و میرید، (اینو برا اونا میگم، که دو زار میخان در خونه امام حسین بدن اینقدر بالا پایین میکنن)، گفت چقدر بدم؟ این دسته چکشو گذاشت جلو اینا.... 🎤مداح.حاج آرمین غلامی
🤞🤞 متن روضه 2 .حاج آرمین غلامی تمام عشق و ایمانم حسین است همه روح و همه جانم حسین است خدا داند به هر بزم محبت فروغ شمع سوزانم حسین است ندارد تیرگی هرگز دل من که هر شب ماه تابانم حسین است ندارم جز وجود او طبیبی فقط دارو و درمانم حسین است به دریا گوهر تابان هستی به صحرا دُرّ غلتانم حسین است رهایی بخشِ دل از هر چه اندوه میان موج و توفانم حسین است به روی خاک درگاهش نوشتم من آن عبدم که سلطانم حسین است به قبرم چون که بگذارند یاران طلوعِ صبح رخشانم حسین است به دشت بی کسی های دو عالم نه تنها سر که سامانم حسین است تمام حاصل عمرم همین بود مرا جان است و جانانم حسین است پریشانی ندارم جز غم او غم قلب پریشانم حسین است 🔸آه از آن ساعت که سبط مصطفی 🔸گشت وارد بر زمین کربلا (فَلَمَّا وَصَلَهَا قَالَ مَا اسْمُ هَذِهِ الْأَرْض)ِ (لهوف ص 116) تا رسیدند به کربلا... ابی عبدالله فرمود: این سرزمین چه نام داره؟ گفتند آقا به اینجا کربلا میگن... تا گفتند کربلا... حضرت فرمودند: اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ 🔸بار بگشائید اینجا کعبه جانان ماست 🔸سرزمین کربلا قربانگه یاران ماست 🔸بار بگشائید و بر بندید چشم از هر چه هست 🔸این منای عشق و منزلگاه جاویدان ماست ابی عبدالله صدا زد... خیمه ها رو بر پا کنید... اینجا وعده گاه ماست... یکی یکی این زن و بچه ها رو از محملها پیاده کردند... حالا میخواد عقیله بنی هاشم... زینب کبری از محمل پایین بیاد... تصور کن ... جوون های بنی هاشم اومدند... دور محمل زینب رو گرفتند... مبادا نامحرما قد و بالای خانم رو ببینند... من ميگم ... شاید عباس علمدار اومده... زانوها رو خم کرده... علی اکبر دست عمه جانش رو گرفته قاسم عنان مرکب رو گرفته... ابی عبدالله مواظب خواهره... 🔸با احتیاط خواهر خود را پیاده کرد 🔸طوری که آب در دل زینب تکان نخورد با چه عزت و احترامی... خانم رو از محمل پیاده کردند... حقشم همینه... آخه خانم زینب... ناموس خداست... دختر علی هست... احترام داره... آماده ای بگم یا نه؟ 🔻گریز آی جوون های بنی هاشم... نبودید روز یازدهم... عمه جانتون زینب... همه زن و بچه ها رو سوار کرد... دید تنهای تنها مونده... دور تا دورش رو نامحرما گرفتند... یک نگاه انداخت به سمت شط فرات... صدا زد... آی ابالفضل... آی غیرتی... پاشو ببین خواهرت بین نامحرماست... یه نگاهم به سمت گودی قتلگاه... صدا زد... حسین جان... ببین خواهرت رو دارن به اسارت می برند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸به سوی شام و کوفه ام 🔸چه ظالمانه می برند 🔸نمی روم ولی مرا 🔸به تازیانه میبرند (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
. کاروان با وقار وارد شد یار پیش نگار وارد شد آینه با تمام آینه ها بین گرد و غبار وارد شد جان عالم به کربلا آمد آب بر جویبار وارد شد در یمینش زهیر زانو زد و حبیب از یسار وارد شد آمده بر سر قرار اما خواهرش بی قرار وارد شد خواهر تک سوار در محمل بین هجده سوار وارد شد دختری نیز با دوتا خلخال با دوتا گوشوار وارد شد روبرو نیز سی هزار نفر لشکر نیزه دار وارد شد چند روزی گذشت و در گودال لاله در لاله زار وارد شد شمر در قتلگاه وارد شد بعد از آن یک سپاه وارد شد گوییا وقت ذبح اعظم شد بدن شاه نامنظم شد نبرید و کمی اذیت کرد تا که نای حسین هم کم شد سر انگشترش که دعوا شد همه‌ی قتلگاه در هم شد همه را شمر زد کنار اما چکمه‌اش توی پاش محکم شد خم شد زلف را به چنگ گرفت روی تل قد خواهری خم شد شمر از قتلگاه خارج شد دامنش قرص ماه خارج شد موقع رقص نیزه داران بود دانه دانه سپاه خارج شد وقت آتش شد از نهاد حرم دم واویلتاه خارج شد از دل خیمه با دوتا خلخال دختری بیگناه خارج شد این گذشت و رباب وارد شد توی بزم شراب وارد شد  وحید عظیم پور
. ۱۴۰۳ 🎤 یار بی پناها فقط امام حسینه چاره گناها فقط امام حسینه اونکه عمری مونده ،  فقط برام حسینه بهترین رفیق عالم امام حسینه وقتی بی قرارم ، ندارم ، من هم دمی الا حسین بوده تکیه گاهم ، پناهم ، توو زندگی تنها حسین بهترین چاره ساز حضرت دل نواز شاه کربلا حسین جان یا حسین یا حسین ... ........ هیچ غمی توو عالم ، غم حسین نمیشه کعبه هست سیاه پوش ، ازین عزا همیشه آسمون پریشون ، از غربت حسینه اعظم مصیبتات ، مصیبت حسینه ای غریب مادر،  تو بی سر ، موندی روو خاک قتلگاه ای عزیز حیدر ، یه لشکر،  کشتن تو  رو از کینه آه روی نیزه سرت زیر پا پیکرت وای حسین غریب مادر یا حسین یا حسین ... ♦️♦️ واحد خیلی بی قرارم  ، قلبم به خون نشسته غصه جدایی  ، دل من و شکسته آروم آروم از هم ، باید دیگه جدا شیم قسمت ما اینه ، کنار هم نباشیم تا اعوذبالله ،تو گفتی ، فهمیدم این صحرا کجاست شد ازین بیابون ، دلم خون ، دردم حسین جان بی دواست دل پریشون منم ابر بارون منم وای ازین غم جدایی آه و واویلتا ♦️♦️ وای ازون غروبی ، که بین ِ این بیابون زینبت می بینه ، جسمت رو غرق ِ در خون وای ازون غروبی  ، که خیمه میشه غوغا زنده میشه اینجا ، مصیبتای زهرا وای ازون غروبی ، که هستی ، بی سر به زیر دست و پا وای ازون غروبی ، که هستم ، بی تو میون شعله ها رفته از دل قرار وای ازین روزگار زینبت دلش شکسته آه و واویلتا ♦️♦️ ✅ واحد یا رقیه خاتون ، منم فدایی تو تا همیشه کارم ، شده گدایی تو یا رقیه خاتون،  عمریه بی نواتم عاقبت بخیره ، گریه توو روضه هاتم دلخوشیم همینه ، که خانوم ، روی سرم هس پرچمت جونم و میگیره،  یه روزی ، آخر غم عمر کَمِت ای عزیز حسین بانوی عالمین جون من فدات رقیه آه و واویلتا ......... ای سه ساله ای که ،دیدی یه عمر مصیبت گریه می کنم از ، غم قد خمیدت خوردی تازیونه ، به جرم بی گناهی تا میدیدی زجر و ، چشمات میرفت سیاهی روی ارغوانی ، قد خم ، تو فاطمه نشونه ای من برات بمیرم ، که خوردی ، کتک به هر بهونه ای طعنه ی شامیا تهمت و ناسزا خیلی قلب تو شکسته آه و واویلتا ♦️♦️ ✅ واحد ای عزیز عالم ، آروم جون زینب نذر تو حسین جان ، دو نوجوون زینب کاشکی مثل اکبر ، به عشق تو فداشن کاش بلای جون ، تموم کوفیا شن ای همه امیده ، دو عالم ، نذار که نا امید بشم رخصتی بده ای ، حسین جان ، من نادر شهید بشم به فدای سرت هستی خواهرت ای برادرم حسین جان آه و واویلتا ........ وای اگه ببینن ، شدی تو سر بریده وای اگه ببینن ، زینب قدش خمیده وای اگه ببینن ، حرم شده قیامت وای اگه ببینن ،  چل روز و شب اسارت وای اگر که امشب ، ببینن ، زینب میون شعله هاست وای اگر که امشب ، ببینن ، رقیه زیر دست و پاست من و دلواپسی وای ازین بی کسی ای برادرم حسین جان ♦️♦️ ✅ واحد وای من قیامت ، میون قتلگاهه غرق خون و تنها،  عمو توو این سپاهه اومدم تقاص مدینه رو بگیرم اومدم توو گودال ، برا عمو بمیرم وای ازین مصیبت ، جسارت، پشت جسارت میکنن با تموم قدرت ، یه لشکر ، عمو رو غارت می کنن ماه خیر النسا پیکرش زیر پا وای حسین غریب مادر آه و واویلتا ‌........ وقتشه تلافی ، کنم محبتاش و کم کنم یه ذره ، کوه مصیبتاش و وقتشه فدا شم ، منم به جای بابا دستم و بدم من ، مثل عموی سقا من چه جور بمونم ، ببینم ، سرِ عمو روو نیزه هاست من چه جور بمونم ، ببینم ، حرم پر از نامحرماست حاجتم شد روا درد من شد دوا ای عمو خدا نگهدار ♦️♦️ ✅ واحد شد یکی تن تو ، با خاک این بیابون رنگ ارغوانی ، ای یاس نجمه خاتون خیلی از زمونه ، خون شد دل تو ای وای کینه از حسن جان ، شد قاتل تو ای وای سنگ بی هوا آه ، عزیزم ، برده رمق از پیکرت پا نکش روو خاکا ، رسیده ، جونم به لب بالا سرت ای یتیم حسن صید صدپاره تن مردم از خجالت تو آه و واویلتا ... با تو زنده بازم ، حماسه ی جمل شد آخرش نصیبت ، احلی من العسل شد موندی پای حرفت ، به تن تا جون تو داشتی واسه ما عزیزم ، سنگ تموم گذاشتی مرکبای کوفه ، گذاشتن ، پا روو گل یاسم چرا باورم نمیشه ، شدی تو ، هم قد عباسم چرا تازه داماد من شاخه شمشاد من مردر از خجالت تو - محرم ۱۴۰۳
. |⇦•هر که پای نگار .. علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ، اَلسَّلاَمُ عَلَي الْمَهْدِيِ وَ عَلی آبائه، السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صَرِيعَ الْعَبْرَةِ السَّاكِبَةِ،السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمُصِیبَهِ الرَّاتِبَهِ،وَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة،وَ یا بابَ نِجاةِ الْأمّة" هر که پای نگار پا نشود درِ جنت به روش، وا نشود قَبْرُهُ‏ فِی‏ قُلُوبِ‏ مَنْ‏ وَالا در دلم غیر دوست جا نشود رو به هر کس زدم مرا پس زد هیچ جا کوی آشنا نشود اشک اگر آبرو نگه دار است راز من با تو برملا نشود ما محرم گرسنه ی اشکیم کاش چشمی کم اشتها نشود *من از محرم بی‌گریه می‌ترسم،من از محرمی که اشک نداشته باشم می‌ترسم حسین جان به من روزی گریه بده..* گریه کن همنشین معصوم است تا قیامت از او جدا نشود زهد بی حب، تو ضرر دارد پس کسی بی تو، با خدا نشود پرچمت اعتبار منزل ماست بی تو این خانه ها بنا نشود *هنوزم خیلی‌ها اعتقاد دارند پی خونه‌ای رو میذارن کمی تربت امام حسین میریزن...* وادی تور ماه حسینیه‌هاست نطق ما هر کجا که وا نشود وا مکن از سر خودت ما را آخه سفرهٔ شاه بی‌گدا نشود بی پناهم پناه من زهراست دستم از چادرش رها نشود تعزیه‌دار روضهٔ تو، رضاست او نگرید عزا عزا نشود... *حضرت رضا به ابن شبیب فرمودند: "إن كُنتَ باكِيا لِشَيءٍ فَابكِ لِلحُسَينِ" ابن شبیب! می‌خوای گریه کنی بر حسین گریه کن. بعد فرمود: ما پلک‌هامون زخم شده انقدر گریه کردیم..* « زخم‌های او زیاد و اشک‌های ما کم است می‌پذیرد باز از ما این بضاعت را حسین دست و پا می‌زد اگر در خون میان قتلگاه دست و پا می‌کرد اسباب شفاعت را حسین» حج نوکر طواف شش گوشه است مکه خوب است، کربلا نشود کلِّ عالم به پات جان بدهند باز حق غمت ادا نشود *این روایت از امام صادق علیه السلام است که می‌فرماید: همه ی عالم جان بدهند، انسانها جان بدن برای این مصیبت حقش ادا نمیشه. امام صادق به مسمع بصری فرمود: مسمع!کربلا نمیری گریه می‌کنی یا نه؟ گفت: بله..حضرت فرمود: بگو ببینم جزع و فزع برا حسین‌میکنی یانه؟ برای حسین ما بی‌قراری می کنی یانه؟..* ته گودال رفت و آمد بود روی جسمت برو بیا نشود دختر کوچک تو خوابیده کاش! دور سرت سر و صدا نشود کاش! آقا تو بی کفن نشوی کاش! سهم تو بوریا نشود «حسین وای وای ...» آن سفر کرده که صد قافله دل همرَه اوست راه بستن روی قافله‌اش، دشمن و دوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش گره افتاده حسین بن علی در کارش *آقا! هزارو‌ چهارصد سالههنوز این داغ تازه هست آقا. سفر به سلامت آقا..* کودکان در بغل مادرشان خوابیده دختران هم گلِ سر بر سرشان، خوابیده ردِّ خورشید عراق هست روی صورتشان از غریبی به خدا طاق شده طاقتشان دخترانی که به روی پر قو خوابیدند اما، موقع دیدن لشکر چقدر ترسیدند زینب از ناقه چه با واهمه آمد پایین زینب آمد؟ نه! بگو فاطمه آمد پایین گَرد بر چادر خانوم بنشیند هیهات قد او را کسی از دور ببیند هیهات آه زینب به ملاقات خدا آمده‌ای کربلایی شده‌ای کرب و بلا آمده‌ای تو که دور و بر خود چند برادر داری پرده داری حرمی چون علی اکبر داری تو که در امر حیا بین زنان منتخبی چون علی شیر خدا شیر خدای عربی چند روزِ دگر آماده هجران هستی بی ابوالفضل گرفتار بیابان هستی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
روضه - حاج محمدرضا بذری(1).mp3
37.57M
|⇦•هرکه پای نگار... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.