eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab6_Moharam95_Mirzamohamadi_c.mp3
12.88M
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ====================
▪️می رود مایه دلگرمی لشکر باشد ▪️بی زره آمده تا حیدر دیگر باشد ▪️سیزده بار زمین مقدم او بوسیده ▪️دود اسپند بلنداست و خبر پیچیده *چه خبره؟* ▪️شیر بی واهمه تا مرز جنون می آید ▪️قاسم بن الحسن از خیمه برون می آید ▪️می رود با رجزش از پدرش یاد کند ▪️می رود کرب و بلا را حسن آباد کند *چه رجزی خوند؟ ▪️إن تُنكـرونی فأنـا ابـن الحـسن ▪️سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن ▪️مثل عباس که دور و بر مولا کم نیست ▪️قاسمی هست حسین بن علی تنها نیست ▪️همه دیدند به دستش شده شمشیر بلند ▪️می شد از گوشه خیمه دم تکبیر بلند ▪️میزند ضربه همه از روی زین می افتند ▪️ازرق است و پسرانی که زمین می افتند ▪️پهلوانی است سراسیمه فقط می آید ▪️دید این ازرق شامی است وسط می آید چارتا پسراشو دورش حلقه کرد با چه تبختری داره می آید ▪️چه می آید سر این طفل،خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند ▪️حربه ای زد به عدو تا که سر او چرخید ▪️وسط دشت چنان نعره حیدر پیچید ▪️و اذا زلزلت الارض بلا نازل کرد ▪️ازرق و چهار پسر را به درک واصل کرد ▪️این حسن زاده عجب جنگ نمایانی کرد ▪️بعد اکبر خودمانیم چه طوفانی کرد دیدن اینجوری حریفش نمیشن،یه عده رو عمرسعد اجیر کرده بود؛برا ساعت مبادا،اینا نگه داشته بود به عنوان تیر آخر ازشون استفاده کنه،اگه می دید جنگ تن به تن باشمشیر و نیزه جواب نمیده سنگ اندازا رو صدا میزد ▪️تیغ ها قاتل آن جسم نحیفش نشدند ▪️پهلوانان عرب نیز حریفش نشدند ▪️آخرش دست به آن قائده جنگ زدند ▪️تاکه میشد به تن بی زرهش سنگ زدند ▪️چه می آید سر این طفل خدا می داند ▪️مادرش آن طرف خیمه دعا میخواند وقت گذشته دلتم آماده است برم قسمت آخر ▪️قسمت آخر جنگ است خدا رحم کند ▪️دستهاشان پر سنگ است خدا رحم کند اینقدر این آقا زاده خشکل بود، که نوشتند کأنّه فَلقَةُ قَمَر انگار یه ماه پاره داره میاد میدون، خوب چیکارکردند با این صورت زیبا ▪️سنگ زد روی تماشایی او ریخت به هم ▪️نیزه ای آمد و زیبایی او ریخت به هم بعضیا گفتن یه ظالمی چنان با شمشیر به فرقش زد "فَوَقَعَ الغُلام لِوَجهِه" دیدند این آقازاده با صورت به زمین افتاد ... خوب تصور کن، اینقده دورش حلقه زدند، ابی عبدالله دید یه نقطه پر از گرد و خاکه "سراسیمه خودشو رساند چه خبره اینجا؟سواره ها دورش کردند ... حسین .... نه نه ، یه حسین بگو به این انگیزه،صدای این نوجوون سیزده ساله در نمی اومد اگرچه گفت یاعَمّاه اما از زیر سم مرکب ها، از اون هیاهو صدا نمیدونم میرسید یا نه؟؟؟ تو یه حسین بگو صدای این یتیم به امام حسین برسه ... حسین .... رسمه تو مراسم قاسم مجلس رو گل بارون میکنن ... امشب خیلی جاها گل اینجای روضه که میشه گل میریزند،اما بگم کربلا چی شد؟ ▪️جای گل هر چقدر تیغ به بازوش زدند ▪️گفت یا فاطمه و نیزه به پهلوش زدند بقیه اش بمونه ابی عبدالله از این ازدحام ، از این حمله دسته جمعی بلافاصله خودشو رسوند؛ مهلت نمیداد، چون میدونست اینجا اگه یه لحظه تعلل کنه بدن رو قطعه قطعه میکنند، به میمنه و میسره شمشیر میزد بلکه دور بدن قاسم رو خلوت کنند، حمیدبن مسلم میگه من اونجا بودم تا گردوخاک فروکش کرد، تو همون گردوغبار دیدم حسین اومده بالا سر قاسم "فَوَقَعَ صَدرَه عَلی صَدرِه، این سینه اش رو گذاشت رو سینه قاسم، اما دیدند این یتیم داره پاهاشو رو زمین میکشه... آی حسین ... ==================== ✍ حجت‌الاسلام میرزامحمدی
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_ششم.mp3
4.95M
شبِ زیارتیِ مخصوص ابی عبدالله است. کل دهه محرم یک طرف امشب یک طرف. امشب همه ی انبیا اوصیاء ‏اولیا ملائکه می آیند کربلا... ===================
شبِ زیارتیِ مخصوص ابی عبدالله است. کل دهه محرم یک طرف امشب یک طرف. امشب همه ی انبیا اوصیاء ‏اولیا ملائکه می آیند کربلا. مادرش فاطمه هم می آید کربلا. چه خبر است امشب؟ روایات ما فرمودند : ان الله ‏یزورُ الحسین فی کل لیلةِ الجمعه، ی عنی امشب خدا هم زائر حسین است. اول برویم کربلا از محضر ارباب این ‏کربلا اجازه بگیریم ، با مادرش قدری هم ناله بشویم . بعد روضه ی یتیم امام حسن را برای حضرت بخوانیم. ‏ ▪️چقدَر نام تو زیباست ابا عبدالله ▪️حَرَمت عرش مُعلاست اباعبدالله . ▪️زائر کرب و بلا حق شفاعت دارم ▪️قطره در کوی ‏تو دریاست اباعبدالله. ببین اگر اینجوری هست شکرش را بجا بیاور که نام اربابت را میبرند سلام به اربابت ‏میکنی ببین اگر اشکت جاری میشود شکرش را بجا بیاور . ▪️هرکسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت ▪️او نظر ‏کرده ی زهراست اباعبدالله آماده ای سلام بدهی یا نه؟ السلامُ علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب ‏الحسین ▪️ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم آقا جان ما کجا و دم زدن از تو کجا؟ ▪️ما که باشیم که ‏سنگ تو به سینه بزنیم ؟ ▪️سینه زن زینب کبراست اباعبدالله حالا که رفتی کربلا بسم الله. ▪️مادرت گفت بُنَیَّ ‏دل ما ریخت بهم ببین میشنوی صدای مادرش را؟ ▪️مادرت گفت بُنَیَّ دل ما ریخت بهم ▪️بردن نام تو غوغاست ‏اباعبدالله اسمش را ببر ببین چه غوغایی تو دلت بپا میشود؟ حسین جان.... حیف حنجره هایت خرج ابی ‏عبالله نشود حسین جان.‏..... آمد خدمت ابی عبدالله یتیم امام حسن اجازه بگیرد، بوی امام حسن می دهد . یادگار آن برادر مسمومش است. ‏ نوشتند عمو و برادرزاده هردو بغل کردند همدیگر را. آنقدر گریه کردند که از حال رفتند. بعضی ها نوشتند ‏هرچه تلاش کرد ابی عبالله اجازه ی میدان رفتن نداد. مادرش کربلا بود . بلافاصله آمد تو خیمه ، آن یادگار ‏پدر را برای ابی عبدالله آورد. عمو اگر اجازه نمی دهی بروم میدان ببین نامه ی بابایم حسن را، ابی عبدالله تا ‏دستخط برادر را دید گذاشت روی چشمهایش بوسه زد. یادش بخیر مادوتایی کنار پیغمبر می رفتیم. یادش ‏بخیر دوتایی خواهرمان را می بردیم حرم پیغمبر. یادش بخیر محضر مادر باهم خط می نوشتیم. باهم برای مادر ‏گریه کردیم ، من صورت به کف پای مادر گذاشتم داداشم صورت رو سینه ی زخمیِ مادر گذاشت. دوتایی ‏دم در بدنمان می لرزید. نامردها هم بابایم را می بردند هم مادرمان را می زدند. خاطرات یادآوری شد. ‏... نامه را بوسید و گریه کرد. قاسم ابن الحسن هم تو همین فرصت خم شد دست و پای عمو را بوسید. عمامه ‏ی امام حسن را بست دور سر قاسم. یتیم برادر را راهی میدان کرد . تا آمد رجز بخواند این جوری رجز خواند. ‏ ان تُنکِرونی أنا ابن الحسن سبطُ النبی المصطفی المُعتمل هذا حسینٌ کَلاسیر المرتحم ، این عموی من ‏است که محاصره اش کردید ، یک جوری میمنه و میسره ی لشکر را بهم ریخت محاصره اش کردند دیدند ‏حریف یتیم اما حسن نمی شوند سنگ اندازها آمدند جلو آنقدر یتیم امام حسن را با سنگ زدند . قدرت دیدش ‏را گرفتند. یک نانجیبی چنان با شمشیر به فرقش زد با صورت از مرکب به زمین افتاد. عمو را صدا زد. ابی ‏عبدالله به سرعت آمد بالاسر قاسم. اینجا چه اتفاقی افتاد؟ نمی گویم رد می شوم. دید پاها دارد روی زمین ‏کشیده می شود . چه کرد؟ وَضَعَ صَدرَهُ علی صَدرِه. سینه اش را گذاشت رو سینه قاسم. یا صاحب الزمان یک ‏جا دیگر این سینه سنگین شد ، اینجا بدن قاسم را گذاشت رو سینه ی مبارک ، ها فهمیدی کجا بردمت یا ‏نه؟ ‏ ساعتی نگذشت دید سینه ی مبارک خودش سنگین شده. چشمان غرق خونش را باز کرد ، دید و الشمرُ ‏جالسٌ علی صَدره. حسین.... ‏ ==================== حجت‌الاسلام میرزامحمدی
11.mp3
16.32M
بسم الله الرحمن الرحیم «السلام علی القاسم بن الحسن ابن علی بن ابی طالب المضروب هامَتُه ===================
بسم الله الرحمن الرحیم «السلام علی القاسم بن الحسن ابن علی بن ابی طالب المضروب هامَتُه (سلام بر آن شهیدی که با شمشیر به فرق مبارکش زدند) آمد خدمت ابی عبدالله، هرچه تلاش کرد اذن میدان بگیره ابی عبدالله اجازه نداد. به بعضی نقل‌ها فرمود:«در شماها برادر حسنم را می‌بینم .مایه تسلای دلم هستید کجا بذارم برید؟!»اجازه نداد. بعضی‌ها نوشتند: اومد تو خیمه سر به زانو گذاشت شروع کرد به گریه کردن؛ یه مرتبه یادش افتاد یه بازوبندی از باباش امام حسن براش ارث مونده. اینو باز کرد و دید بابا چند جمله اونجا نوشته:«پسرم اگه رفتی کربلا و امام حسین اجازه نداد بری میدان ، این دست خط را بهش نشان بده» تا اومد این نوشته را نشان داد؛ ابی عبدالله یاد امام حسن افتاد. یه چیزی میگم و رد میشم این دو برادر در کودکی خاطرات شیرینی نداشتند یا بهتره بگم خاطرات شیرینشون کمتر از خاطرات تلخشان بود... سنی نداشتند پیامبر را از دست دادند، چیزی از شهادت پیغمبر نگذشت جلوی چشمشون مادرشون رو زدند تا ابی عبدالله نگاهش به دست خط برادر افتاد بوسید، گذاشت روی چشم شروع کرد گریه کردند... نوشتند دست قاسم را گرفت و آورد توی خیمه، عباس را صدا زد، زینب هم صدا زد. فرمود خواهرم اون صندوقچه را بیار زینب کبری سال‌ها امانت‌دار این یادگاری برادر بوده ؛ در صندوق را باز کردند. عباس هم نمی‌دونه چه خبره دید ابی عبدالله قبای امام حسن را بیرون آورد، عمامه امام حسن را بیرون آورد. عمامه را بست رو سر قاسم... تا این لباس را به تنش کرد مقاتل نوشتند اهل خیمه شروع کرد گریه کردن ... هنوز که خبری نبود اومد وسط لشکر، رجزش رو خوند، نوشتند ۳۵ نفر را به درک واصل کرد. دشمن متحیر... اینی که حتی زره نداره چه جوری داره تار و مار می‌کنه!! اولین کاری که کردند سنگبارونش کردند هر شب ما با این کار داریم جوری سنگبارونش کردند که حضرت توی این محاصره گیر افتاد یک نانجیبی چنان با شمشیر به فرقش زد.. اینجا بود با صورت به زمین خورد عمو را صدا زد... ابی عبدالله با سرعت خودش را رساند دید ظالمی بالا سر اومده برای چی ابی عبدالله با عجله آمده ؟ چون نوشتند نشسته بود سر قاسم را زنده زنده جدا کنه. ابی عبدالله اومد بالا سرش، این شهید هم نگذاشت ، زنده زنده به دست دشمن ذبح بشه . می‌خوام گریزی به دیشب بزنم: اما توی گودال نتونست کاری کنه برای برادر ۱۱ ساله اش... زنده زنده جلوی چشم ابی عبدالله حرمله، عبدالله رو ذبح کرد ... حسین... حجت‌الاسلام میرزامحمدی
4_5823169896036438103.mp3
7.94M
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️نه صبر به دل مانده ،نه درسینه قرارت (۲) ▪️بگذار چو آتش ز جگر ،شعله بَر آرَم ====================
بسم الله الرحمن الرحیم ▪️نه صبر به دل مانده ،نه درسینه قرارت (۲) ▪️بگذار چو آتش ز جگر ،شعله بَر آرَم ▪️گر زحمتت افتد که نهی پای به چشمم ▪️بگذار که من چشم به پایت بگذارم ▪️ای منتظر منتظران،یوسف زهرا ▪️پاییز شده بی گل روی تو بهارم ▪️حیف از تو عزیزی که مَنَت یار بخوانم(۲) ▪️اما چه کنم غیر تو غمخوار ندارم یابن الحسن.... روز ششم هست آقاتو صدا نمیزنی یابن الحسن.... السلام علی ساکن تربة الزّاکِیَه السلام علی صاحب القُبَّةِ السّامیَه کانَّ دیدن حرم ابی عبدالله شده عین دیدن خود امام زمان فقط دل هامون رو باید ب این سلام ها خوش کنیم السلامُ عَلی مَنِ افتَخَرَ به‌‌ جبرائیل أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِی الْمَهْدِ میکآئیل آقایی که گهواره جنبانش جبرائیل ومیکائیل بوده بدنش زیر آفتاب گرم کربلا افتاده السلامُ عَلی البَدَنِ السَّلیب اقاییکه صورت مبارکش بوسه گاه پیغمبراکرم بوده حالا تربت کربلا داره به اون صورت بوسه میزنه السلام علی الخدِّ التَّریب أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ السلام عَلی القاسم بن الحسن ابن علی بن ابیطالب... ==================== ✍ حجت‌الاسلام میرزامحمدی
roze-mirza4.mp3
8.27M
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد ▪️مورد مرحمت انسیة الحوراء شد ====================
السلام علیک یا اباعبدالله ▪️هر کسی رو به تو آورد جهان آرا شد ▪️مورد مرحمت انسیة الحوراء شد ▪️کودکی بودم و با اسم تو مأنوس شدم ▪️پایِ عشقت به سُویدای دل من وا شد آقاجان ▪️هر که نوکربه کسی گشت همان نوکر ماند اما ▪️هر کسی نوکر دربار تو شد آقا شد ▪️ریزه خواران سرسفره ی تو شاهانند ▪️آرزومند گدایی درت موسی شد وقتی خبر دار شد خدا به این امت ، عاشورا داده، موسی بن عمران ، پرسید یا رب ، وَ مَا العاشورا، ندا اومد البُکاء وَ التَّباکِی عَلی وَلَدِ المُصطَفیٰ، ای جناب موسی عاشورا یعنی گریه کردن بر حسین پیغمبر، بعد فرمود گریه کن بر حسین، حَرَّمتُ جَسَدَه عَلَی النّار آقاجان ▪️تو نگاهم نکنی دربَرِ مردم هیچم ▪️نگهت عزت دنیای من و عقبی شد ▪️سینه زن های تو در رتبه همه سلطانند ▪️این مقامیست که با دست علی امضا شد ▪️گریه کردن به شماروزی هر چشمی نیست ▪️این متاعیست که در عالم زَر اهدا شد ▪️هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید صداش دیگه جوهره نداشت لبهاش مثل دو چوب خشک بهم میخورد ▪️هیچکس از لبخشکیده ی تو نَه نشنید ▪️نظر لطف شما شامل نوکر ها شد شب عاشورا صحبتاشو کرد فرمود از این تاریکی استفاده کنید و برید دل همه زیر و رو شد مولای ما چرا اینجوری میگه، حتی نوشتند چراغها رو کمتر کرد اگه کسی میخاد بره خجالت زده ی حسین نشه. گریه ها کردند بیعتشون رو تجدید کردند اظهار ارادت کردند بعد حضرت فرمود بدانید فردا هممون کشته میشیم یتیم امام حسن بلند شد گفت عمو، منم کشته میشم یا نه؟ ابی عبدالله فرمود اری، اما اول بگو ببینم مرگ نزد تو چگونه ست فرمود اَحلیٰ مِنَ العَسَل، سیدالشهدا فرمود اِیْ والله بخدا قسم تو هم کشته میشی ، بعد یه تعبیری به کار بردند ، فرمودند قاسمم نه تنها تو کشته میشی بلکه شیرخواره ام هم رو میکشند، آنقدر این کودک سيزده ساله ترسید گفت یعنی عمو، اینها پاشون به خیمه ها هم میرسه؟ های حسین.... ابی عبدالله اینجا یه تعبیری دارد فرمودند آری، تو هم فردا کشته میشی بَعدَ عَن تَبلُوا بِبَلاءٍ عَظیم ، منظور سیدالشهدا چی بود؟ خیلیا اینجا حرف ها زدند اما فهمش میره برای قیامت حسینش خودش ذبح عظیمه، اما به قاسم میگه بلاء عظیم، شاید همون اتفاقی که اشاره کردند چنان با شمشیر به فرقش زدند عبارت زیارت ناحیه اینه فَفَلَقَ رَأسَه سر قاسم کاملا شکافته شد، وَ وَقَعَ عَلیٰ وَجهِه عَلی التُّراب، از مرکب چنان با صورت به زمین خورد... حسین.... ====================
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️چه می‌شود که سرانجام آن زمان برسد ▪️و قطره نیز به دریای بی‌کران برسد ▪️محرم است بیا تا که چشم مرده ی ما ▪️برای گریه در این روضه ‌ها به جان برسد ▪️چقدر نزد تو با آبروست دستی که ب▪️رای خرجیِ این ماه بر دهان برسد ▪️شبیه فاطمه خوشحال می‌شوی وقتی... کی؟ ▪️شبیه فاطمه خوشحال می‌شوی وقتی ▪️برای مجلس جد تو میهمان برسد ▪️به کربلای شبِ جمعه ات ببر ما را ▪️خبر رسیده قرار است ساروان برسد ▪️به عرش می‌رسد آقا صدای ناله ی تو ▪️اگر به روضه ی گودال، روضه خوان برسد ▪️به خاک پیکر او و اما رأس او قرار شده ▪️به شمر و حرمله و خولی و سنان برسد حسین.... ▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد شب جمعه است مادرش کربلا مهمانه ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد ▪️جایی برای بوسه مادر ندارد حسین.... صلی الله علیک یا اباعبدالله ▪️بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد ▪️مادری گفت حسین جان همه را بخشیدی حسین جان... به نیابت از شهدا بگو حسین جان..... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله ==================== ✍حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین و الصّلاة و السّلام علی سید النبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین بالقاسم المصطفی محمّد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین المعصومین المکرَّمین لا سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً و قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️آمد عزای جد تو یا صاحب الزمان ▪️جانم فدای جد تو یا صاحب الزمان ▪️رخصت بده دوباره در این موسم عزا ▪️گریم برای جد تو یا صاحب الزمان ▪️ای کاش در حضور شما قسمتم شود ▪️کرب و بلای جد تو یا صاحب الزمان ▪️ای کاش با نوای تو هم ناله می شدم ▪️در نینوای جد تو یا صاحب الزمان ▪️بی تو به گوش جان و دل ما هنوز هم ▪️آید صدای جد تو یا صاحب الزمان اولین شب جمعۀ ماه عزای ابی عبداللهِ. با امام زمانمون بریم کربلا ▪️فخر بزرگ ماست که عمری نشسته ایم ▪️زیر لوای جد تو یا صاحب الزمان تو مسجد جمکران شب جمعه عزادار حقیقی ابی عبدالله رو صدا بزن امشب آقامون با مادرش فاطمه میاد کربلا یا صاحب الزمان... با آقات کار نداری ؟! یا صاحب الزمان... السلام علیک یا ابا عبدالله ▪️شب های جمعه، نیمه‌شب ها تا سپیده ▪️بر روی اسرارش خدا پرده کشیده ▪️از راه می آید بانویی قامت خمیده ▪️لب می گذارد روی حلقوم بریده ▪️فریادهای «یا بُنَیَّ» پا بگیرد ▪️حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد مگه کربلا شب جمعه چه خبره ▪️روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ▪️قربان آن آقا که انگشتر ندارد ▪️جایی برای بوسه مادر ندارد ▪️یک جای سالم اندر آن پیکر ندارد حسین... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا اباعبدالله بریم شب جمعه اول ماه عزای ابی عبدالله به محضر ملکوتی عزادار حقیقی این ایام، آقا و ولی نعمتون امام زمانمون صلواتی هدیه کنیم ==================== ✍ حجت‌الاسلام میرزامحمدی
‍ تو‌تشنه و من... و توسل به حضرت علی اصغر  علیه السلام اجرا شده شبِ هفتم محرم تو تشنه و من با دو چشِ پر آب عمو نیومده فدات شه رباب خبری از سقا نشد، قلبم و آرامش بدم یه قطره آب پیدا نشد طفلکمو آبش بدم «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» یه تیر و دو نشون غمِ پدرته گلوی خونیتو دل مادرته الهی بمیره اونی که سوخته دل مادرتو آخه چه نامردی زده رو سرِ نیزه سرتو «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» خوابیدی زیر خاک همهٔ نَفَسَم من و می‌برن و اسیرِ قفسم من که دیگه وقتی نباشی تو و بابات می‌میرم دیگه برام فرق نداره که گهواره اتو پس بگیرم «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» حرمله، خدا تحقیرت کنه توی داغ بچه‌هات، پیرت کنه یه جوری زدی زمین گیرم کنی الهی خدا زمین گیرت کنه «گلم، لالایی لالایی لالایی بالام» حرمله گُلشنمو ازم گرفت گل رو دامنمو ازم گرفت من اگه لالا نگم، دق می‌کنم لالایی گفتنمو ازم گرفت دیگه تا دنیا هست، میگه صدایی تو که نیستی لالایی بی لالایی ما پای این گهواره عمری گریه کردیم یک وقت دست از لای لایی برنداری
. در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم ---------- چون غنچه وا شده لب های اصغر تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر شد یاس دیگر در خون شناور علیّ اصغرم علیّ اصغر دریا چون چشم او گوهر ندارد یارب دگر رباب اصغر ندارد وقت عزا شد طفلش فدا شد علیّ اصغرم علیّ اصغر مادر دو دیده را در خون نشانده شش ماه طفل او لب تشنه مانده پُر شد سبویش تر شد گلویش علیّ اصغرم علیّ اصغر از چشمه سار حق گوهر بجوشد از لعل کودکی خون می خروشد بنگر عزا را قالوا بَلی را علیّ اصغرم علیّ اصغر محمود تاری «یاسر» ........... . در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه‌ اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم ----------- رَختِ میدان خون پوشیده قاسم اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم در راه جانان عازم به میدان گفتا بنگر مرا عمو حسین جان خفته داغ حسن در اضطرابش افتاده بر زمین گل با گلابش گردیده پرپر یاسِ برادر بگرفت آتش ازو قلب گلستان در خاک و خون کنون افتاده قاسم دارد از خون خود سجّاده قاسم باشد نمازش راز و نیازش بگرفت از خون وضو در قلب میدان می رفت اما ز غم دل داد و دل برد از مرکب ناگهان روی زمین خورد با روی گلگون با جسم در خون آمد عموی او با قلب سوزان حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
. در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم ---------- چون غنچه وا شده لب های اصغر تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر شد یاس دیگر در خون شناور علیّ اصغرم علیّ اصغر دریا چون چشم او گوهر ندارد یارب دگر رباب اصغر ندارد وقت عزا شد طفلش فدا شد علیّ اصغرم علیّ اصغر مادر دو دیده را در خون نشانده شش ماه طفل او لب تشنه مانده پُر شد سبویش تر شد گلویش علیّ اصغرم علیّ اصغر از چشمه سار حق گوهر بجوشد از لعل کودکی خون می خروشد بنگر عزا را قالوا بَلی را علیّ اصغرم علیّ اصغر محمود تاری «یاسر» ........... . در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه‌ اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم ----------- رَختِ میدان خون پوشیده قاسم اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم در راه جانان عازم به میدان گفتا بنگر مرا عمو حسین جان خفته داغ حسن در اضطرابش افتاده بر زمین گل با گلابش گردیده پرپر یاسِ برادر بگرفت آتش ازو قلب گلستان در خاک و خون کنون افتاده قاسم دارد از خون خود سجّاده قاسم باشد نمازش راز و نیازش بگرفت از خون وضو در قلب میدان می رفت اما ز غم دل داد و دل برد از مرکب ناگهان روی زمین خورد با روی گلگون با جسم در خون آمد عموی او با قلب سوزان حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
. در رثاء علی اصغر / نوحه / سبک ناظم ---------- چون غنچه وا شده لب های اصغر تیر سه شعبه اش بوسیده حنجر شد یاس دیگر در خون شناور علیّ اصغرم علیّ اصغر دریا چون چشم او گوهر ندارد یارب دگر رباب اصغر ندارد وقت عزا شد طفلش فدا شد علیّ اصغرم علیّ اصغر مادر دو دیده را در خون نشانده شش ماه طفل او لب تشنه مانده پُر شد سبویش تر شد گلویش علیّ اصغرم علیّ اصغر از چشمه سار حق گوهر بجوشد از لعل کودکی خون می خروشد بنگر عزا را قالوا بَلی را علیّ اصغرم علیّ اصغر محمود تاری «یاسر» ........... . در مرثیت قاسم بن الْحسین علیه‌ اَلسَّلام / نوحه / سبک ناظم ----------- رَختِ میدان خون پوشیده قاسم اَحْلی مِنَ الْعَسَل نوشیده قاسم در راه جانان عازم به میدان گفتا بنگر مرا عمو حسین جان خفته داغ حسن در اضطرابش افتاده بر زمین گل با گلابش گردیده پرپر یاسِ برادر بگرفت آتش ازو قلب گلستان در خاک و خون کنون افتاده قاسم دارد از خون خود سجّاده قاسم باشد نمازش راز و نیازش بگرفت از خون وضو در قلب میدان می رفت اما ز غم دل داد و دل برد از مرکب ناگهان روی زمین خورد با روی گلگون با جسم در خون آمد عموی او با قلب سوزان حاج محمود تاری «یاسر»✍ .👇
لالایی.mp3
9.43M
📌 📌 📌 📌کربلایی امیر ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ آرزوهایی که داشتم بعد تو نقش بر آب شد کوه رویاهای من از بعد رفتنت خراب شد جای شکرش باقیه با اینکه از غمت میسوزم زیر سایتم چقدر خوبه کنارمی هنوزم دیگه دنیا بدون تو به من نمیسازه هنوز میبینمت چشمات بازه برا تو میخونم لالایی به اصرار عمه منم یه خورده آب خوردم ببین برای تو هم آوردم ولی تو روی نیزه هایی من این پایین تو اون بالا علی بالام لالا لالا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 من میخواستم وایسی رو پای خودت نه روی نیزه دستامو شبیه گهواره میگیرم سوی نیزه قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی بخونم حرمله گریه اش بگیره تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی بی تو از این زمونه سیرم گل یاسم بگو کی از شاخه تو رو چیده سرت هنوزم بوی شیر میده بمیرم کاش همین حالا علی بالام لالا لالا من این پایین تو اون بالا علی بالام لالا لالا ◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
8)shor-moharam1403-shab6-14030421.mp3
17.26M
علیه_السلام 🎤 این ساعت و این ثانیه دور حسین مهمانیه ارباب تو جمع نوکراش مشغول روضه خوانیه دلدار کنار دلبرا سردار کنار بی سرا ارباب کنار نوکرا امشب که زهرا بانیه ما سینه زدیم ، اونا میون روضه باریدن ما حسین حسین گفتیم اونا حسینو هم دیدن از آخر مجلس اومدن شهیدا رو چیدن وقتی به من غرق گناه اِذن ورود دادی شرمنده شدم از شهدای دهه هفتادی کاشکی لااقل کنار تو از ما کنن یادی برسونم برسونم به شهیدای خودت بگیر آقا جون من رو روی پاهای خودت (لک لبیک یا حسین) شاعر: ✍ 🗓 پنجشنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۳
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
. بند اول قاسم کابوسیه واسه دشمنای ابی عبدالله قاسم یعنی خود حسن مجتبی ابی عبدالله لرزه به جون دشمنش افتاده رجز جنگ و وقتی که سر داده به همه داده نشون توی میدون به عموش میره مرد حلال زاده داماد کربلا قاسم قاسم ای صاحب الوا قاسم قاسم   بازم دوباره شد زنده یاده حضرت مجتبی قاسم قاسم بند دوم قاسم یعنی دلخوشی بچه های ابی عبدالله قاسم کل عمرش و  کرد نذر برای ابی عبدالله به حسن رفته شجاعت قاسم کوه و لرزونده صلابت قاسم پسر شیر جمل تو کولاکی جون من نذر تو حضرت قاسم عباس خیمه ها قاسم قاسم ای شاه با وفا قاسم قاسم جوری زدی که ازرق هم می گفت الحق که مرحبا قاسم قاسم 📝 👇👇
Shab06Moharram1403[05].mp3
9.38M
🎙مبادا غزه را تنها گذاری () 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 ۱۴۰۳ می‌رود قاسم به میدان، آه و واویلا آینه آرید و قرآن، آه و واویلا پشت سر این جوان، حماسه برپاکنید زره که اندازه نیست، کفن مهیّا کنید مزن باد صبا شانه به مویش پریشان کرده گیسویش عمویش عمو جانم، عمو جانم، حسین جان ای گواه آتش و درد، ای برادر جان یادگار غربت مادر، برادر جان مزار بی نورِ تو، شرر به دل ها زده بر سر خاکت به سر، مهدی زهرا زده غریبان را ندیدم واگذاری مبادا غزه را تنها گذاری حسن جانم، حسن جانم، حسن جان
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
. نون و نمکِ ، این سفره رو ، عمریه خوردم تو سختیای زندگیم ، اسمشو بردم رو کفنِ من بنویسید غلامِ قاسم روضه ی قاسم بخونید ، روزی که مُردَم درسِ آزادگی یادمون داده روضه هاش شیوه ی دلدادگی یادمون داده روضه هاش راه و رسم زندگی یادمون داده روضه هاش طعم محبتش احلی من العسل رمز شهادتش احلی من العسل خدمت تو هیئتش احلی من العسل دل را به نام حضرت قاسم نوشتند عبدِ مرامِ حضرتِ قاسم نوشتند دنیا و عقبا نوکرِ این خانه هستیم مارا غلامِ حضرت قاسم نوشتند سروده و سبک : مرحوم (راضی) (یونس) .👇