.
#امام_حسین(ع) #قتلگاه
#شور
انگار اومد بر قلب من فرود
خنجری که سرت رو از پیکرت ربود
اونی که سر از تنت برید
فکری به حال دل زینب نکرده بود
گلوتو می بوسم
رگاتو می بوسم، تو رو خدا دست و پا نزن
نذار که ببینه، اینقده مادرو صدا نزن...
غریب مادر..
--
خواهر تو شد نصفه جون تو
میرسه بر مشامم بوی خون تو
چیزی نمونده از تنت ولی
رو به قبله میگذارم استخون تو
مرکبا رسیدن، هند جگرخوارِ اومده
دوباره به یادم، خاطره ی مسمار اومده
غریب مادر...
--
قلبمو از جا داره می کنه
انگاری چکمه هاش روی سینه ی منه
سر از قفا می برید ولی
کسی نبود بگه چه طرز بریدنه
کدوم بی مروت، سر تو رو رو نیزه زده
لال بشه اونی که، حرفی ز نعل تازه زده
غریب مادر
.👇
.
🔵 #حضرت_علی_اکبر (ع)
دلی لرزیده با نگاه تر
نشسته نزد لاله ی پرپر
پدری ناله میزنه از دل
پیچیده اما خنده ی لشکر
آه و واویلا یا علی اکبر
ساحل گلگون دریا را دریاب
نور چشمان زهرا را دریاب
غریب و تنهاست سالار زینب
یا علی اکبر بابا را دریاب
ای گل چیده داغ تو سخت ِ
در خون تپیده داغ تو سخت ِ
ذکر بابای تو در این صحرا
ای نور دیده داغ تو سخت
با سر زانو نزدت نشینم
پرپر تر از آنی که ببینم
اربا" اربایی ای گل بابا
از سرو قدت خوشه بچینم
وقت جان دادن بود و رسیدم
ناله های دردت را شنیدم
هر چه را گشتم در همه جسمت
یک جایی بهر بوسه ندیدم
🔵 #حضرت_علی_اصغر (ع)
شکفته ای تو بر سر دستم
غنچه ی باز پرپر دستم
پاره ی ماه از تشنگی بودی
عقیق سرخی گوهر دستم
لالا لالایی یا علی اصغر
حنجرت لرزید کربلا لرزید
همه دشت نینوا لرزید
از ناله ی من آسمان نالید
تمام عرش کبریا لرزید
شکوفه ی لبهای تو پرپر
خزان زده بر خنده ی آخر
به جای لالایی برای تو
میرسه بر گوش نوحه مادر
آیت معصومی حسینی
غربت محرومی حسینی
کودک شش ماهه علی اصغر
سند مظلومی حسینی
نور مهتابی بر تو دریغ شد
گل آفتابی بر تو دریغ شد
خدای عالم شاهد ِ اصغر
قطره ی آبی بر تو دریغ شد
🔵 #عطش #شب_هفتم_محرم
از عطش رنگ گلها پریده
قَد نهالی تازه خمیده
بانگ عطشا از دل خیمه
در همه جای هستی پیچیده
آه و واویلا آه و واویلا
به جای آب از دیده خون جاریست
باغ لبهای تشنه گلناریست
کشتن گلها با عطش امشب
مثل شمشیر و ضربه کاریست
هر طرف طفلی ناله ای دارد
به خاک خیمه چهره بگذارد
ابر چشمان ساقی طفلان
قطره های دل از دیده بارد
حلقه ی دور ساقی عطشان
جمع عطشان طفلان نالان
به روی دست خواهری مضطر
قنداقه طفل شش ماهه گریان
آرزوی آب دیگر سراب ِ
برگ هر گل از آتش کباب ِ
بین هر خیمه می گردد حیران
بند نمی آید اشک رباب ِ
🔵 #حضرت_عباس (ع)
وقت غوغای کربلا آمد
در نوا دشت نینوا آمد
از سوی نهر علقمه بر گوش
ناله ی اَدرک یا اَخا آمد
آه و واویلا آه و واویلا
از پا افتاده سرو علمدار
باغبان ماند و حال دل زار
بین یک لشکر ناجوان مردی
قافله سالار گشته گرفتار
بی او دنیا را دنیای غم دید
طرفی دست و مشک و علم دید
وقتی عباسش رفته از دستش
آه و فغان اهل حرم دید
آه و فغان از هجرت عباس
علقمه دیده غیرت عباس
لب دریا و آب زلالش
دارد به لبها حسرت عباس
با لب عطشان آبی ننوشید
با یاد طفلان آبی ننوشید
یاد لبهای خشک حسین و
با چشم گریان آبی ننوشید
🔵 #شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
شب وصال و شور دعا شد
کعبه عشاق کرببلا شد
گوشه خیمه سر به سجاده
قافله سالار محو خدا شد
یا الله الله یا الله الله
امشب حسین و ذکر یا غفار
دست قنوت و دیده بیدار
فردا سر او بر سر نیزه
زینب اسیر و راهی بازار
محبوب خود را تا سحر خواند
با شوق وصل و چشم تر خواند
فردا در مقتل صورت بر خاک و
شعر پهلو و وای مادر خواند
امشب ببیند روی طفلان را
بر لبش آرد آه سوزان را
گویی می بیند عصر فردا و
زینب و جمعی دل پریشان را
محراب زهد و دیدگانی تر
عبا بر دوش و عمامه بر سر
فردا به غارت میرود از او
حتی پیراهن حتی از پیکر
🔵 #وداع
دامن کشان از خیمه ها رفتی
روح و ریحان از خیمه ها رفتی
قد و بالای مجروحت دیدم
کام عطشان از خیمه ها رفتی
مهلا" مهلا آه ای جانم برادر
رفتی و دلها در قفای تو
در تب و تاب ِ ماجرای تو
چه میشد می مُردم نمی دیدم
روز دوری ، شام عزای تو
وعده وصل ما به پایان شد
غم هجرانت بار گران شد
سهم من اشک و ناله از هجران
سهم جسم تو تیر و سنان شد
هرگز حالت را محزون نبینم
الهی زخمت افزون نبینم
کهنه پیراهن از چه پوشیدی
پیرهن از جسمت بیرون نبینم
از بَر زینب چشم تر رفتی
اشکم من دیدی خون جگر رفتی
چه میشد بودم هم رزم جنگت
ای برادر جان بی سپر رفتی
🔵 #قتلگاه #عاشورا
زمین میلرزد آسمان نالد
همه ی عالم یک زمان نالد
مرد مجروحی در دل گودال
نیمه نفس با نیمه جان نالد
آه و واویلا آه و واویلا
غرق خدا بود ضربه ها آمد
محو دعا بود ضربه ها آمد
نه فقط پیش چشم خداوند
نزد زهرا بود ضربه ها آمد
مادر می نالید ای خدا فرزند
تا جدا می شد بند او از بند
یکی با نیزه یکی با خنجر
پیرهن را از جسم او می کَند
نینوا آن دم شور و نوا شد
کربلا غرق کرب و بلا شد
خون چکید از چشم همه عالم
تا که رگهای حنجر جدا شد
خیل یک لشکر جمله پیوسته
مشغول غارت از تنی خسته
بعد از آنی که تن شده عریان
با نعل تازه سینه شکسته
محسن غلامحسینی
👇
❣﷽❣
🍁#روضه_امام_حسین_ع
◼️#قتلگاه
🍁#آقای_خلج
قرارشد نگذارند ساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
◼️حسین جانم 3 جانم جانم
به دشمنی کشتنش
یعنی اینهمه زخمایی که زدن راضی شون نکرد
نگران بودن حسین جان بده راحت شه.
میخواستن تااون لحظه آخر زجرش بدن
هرجوری تونستن آقا رو اذیت کردن ..
◼️حسین آقام آقام آقام
یعنی چیجوری میتونستن آزارش بدن، اذیتش کنن!! شمشیر دار که داشت با شمشیر میزد
نیزه دار که داشت با نیزه میزد
سنگ زن که داشت با سنگ میزد
حتی پیرمردای کوفه با عصا اومدن
با عصا میزدنش
غرق خونه_ تو گودال افتاده_دیگه رمق نداره _یه وقت یه نامرد صدا رد کارش تمامه برید سمت خیمه ها_دیدن رو دو کنده ی زانو بلند شد_من هنوز زنده ام..
قرار شد نگذارندساده جان بدهد
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
قرارشد که تنش روی خاکها باشد
ونیزه دار سرش رابه آسمان بدهد
اُفتاده بین قتلگاه
تو چنگ کینه ی سپاه
نداره دیگه جون پناه، پناه عالم
◼️پناه عالم بی پناه شده
دورش پراز کمینه، زینب داره میبینه
رو سینه داداشش یکی داره میشینه
بالای گودال، هی میره ازحال
پیرشده زینب، قدهزار سال
◼️سالار زینب..
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
زمینه سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت_۲۰۲۳_۰۷_۲۸_۰۵_۰۷_۳۰_۵۳۰.mp3
7.83M
#زمینه
#مقتل
#حاج_محمد_رضا_بذری🎤
سر تو نقش فلک... نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب... قربون زخم دهنت
بهتره باد بوزه... فقط به قصد تن تو
بهتر از خاک مگه هست... تا بشه پیراهن تو
عالمو بی قرار کنم / خیمه هاتو چی کار کنم؟
خودم پناه عالمم / کدوم طرف فرار کنم؟
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
نمیشد حداقل... طبق شریعت بکشن؟
مگه میشه کسی رو... این همه ساعت بکشن؟!
بهتره پا نکشی... این همه غوغا نکنی
اگه میخواهی پامو به... مقتل خون وا نکنی
وقت جدا شدن که نیست / رفتی و دست من که نیست
اشاره میکنی نیا / قتلگاه جای زن که نیست
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
من نذاشتم که بره... زحمتای پدر هدر
تاری از موی منو... حتی ببینه یه نفر
کو اباالفضل که بیاد... دردمو درمون بکنه
بره از خیمه من... خولی رو بیرون بکنه
از این معرکه دست بکش / نکُش منو نفس بکش
فقط یه داد غيرتی / سر شمر و شبث بکش
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
#امام_حسین علیه السلام
#لطمه_زنی
#گودال #قتلگاه
#محمد_اسداللهی✍
.
🏴نوحه زبانحال خانم زینب کوچ ازکوفه🏴
🎼باآهنگ : آچ گوزلریوی قارداشیم
وای الده ئولن قارداشیم
گوزدن آخوری قانیاشیم
قارداش بوکولوبدورقدیم
غمدن آغاروبدورباشیم
سنله باجون شامه رواندور
چکموش مصیبت باغریقاندور
یانام باشون نوک جداده
جسمون قالوبدورکربلاده(۲)
بوکوفه ده چوخ آغلادیم
غمدن سینه می داغلادیم
مجلسده دوگولدی باشون
قانیاش ئوزیمه باغلادیم
گئتدیم اخا بزم زیاده
اولدی غمیم اوردا زیاده
قانلوباشون نوک جداده
جسمون قالوبدورکربلاده
باشون دوگولنده قارداش
گوزدن من آخوددیم قانیاش
قول باغلی دوروب اولادین
یاندیم دوگولنده اول باش
ابن زیادیاندیردی یاخدی
ووردی آغاج قان تازه اخدی(۲)
قانلوباشون نوک جداده
جسمون قالوبدورکربلاده
قارداش دئمه سن دینجللم
آهیمله داشی من دللم
شامه گئدرم ئولسمده
باشون دالیسنجان گللم
سنله گلم آرام جانم
بوکوفه دن شامه روانم
قانلوباشون نوک جداده
جسمون قالوبدورکربلاده
قول باغلو اسیردشمن
غصمده ئوزون شاهدسن
قیزلاردوگولنده قارداش
ال قمچیلره وئردیم من
قمچی دگوب ردین سالوبدی
دشمن باجون صبرین آلوبدی
قانلوباشون نوک جداده
جسمون قالوبدورکربلاده(۲)
اولموش باجیوی آواره
یوخ دردینه اولسون چاره
مهمان ائده جاقدورراهب
سنله گئدیرم درباره
چوخ یرلری سنله دولانام
من باشلاراباخدوقجا یانام
قانلو باشون نوک جداده
جسمون قالوبدور کربلاده(۲)
صاحب یانورایلورافغان
قارداش سنه جانی قربان
دعوت ایله بیرده شامه
ائتسون اورقیین مهمان
قوی باشینا نوکردی منت
شام ودمشقه ایله دعوت
✍حاج عباسعلی دهقان (صاحب)۱۴۰۰/۶/۵
____
🏴السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)
حسین امام من است و من غلام حسین
هزار جان گرامی فدای نام حسین
#محرم1402
#قتلگاه
#اسارت
.
#زبانحال_حضرت_زینب #قتلگاه
گفت داداش...
چون زخم های روی تنت ؛گریه ام گرفت
از پیرهن نداشتنت گریه ام گرفت
با دیده های سرخِ جگر مثل مادرم
هنگام دست و پا زدنت گریه ام گرفت
جایی برای بوسه برادر نیافتم
از نیزه های در بدنت گریه ام گرفت
تا دیدم آن سواره ولگرد نیزه دار
بر تن نموده پیرهنت گریه ام گرفت
وقتی شنیدم از پسرت ای امام اشک
یک بوریا شده کفنت گریه ام گرفت
#وحید_قاسمی✍
.
.
#امام_حسین
#قتلگاه
دور گودال ازدحامی شد
معرکه غرق در حرامی شد
تکیه داده به نیزه ای آقا
خاطرش محو خیمه ها می شد
لشگر کوفه دوره اش کردند
سنگ و تیرش زدند، تا می شد
آنقدر نیزه خورد بر جسمش
نیزه بر روی نیزه جا می شد
زخمی و ناتوان به خاک افتاد
داشت روح از تنش جدا می شد
تا می آمد دوباره برخیزد
استخوان شکسته تا می شد
لشگر آن دم که بر سرش می ریخت
همه آفاق نینوا می شد
پیکرش را که پشت و رو کردند
زخمها تازه خوب وا می شد
لگد شمر، با غرور و غضب
بر سر و صورتش رها می شد
شمر وقتی که روی سینه نشست
کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجره پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
از گلو خنجرش نشد ببرد -
ولی افسوس، از قفا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر می گشت
عرش مبهوت این عزا می شد
آه، ناموس حق در آن غوغا -
صید صد چشم بی حیا می شد
ناله ی مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
صبح فردا و نعل تازه و اسب
بدنش مثل بوریا می شد
شعر از #رضا_فراهاني✍
.
.
#امام_حسین
#گودال_شور
#قتلگاه
#عاشورا
شلوغ بود
دل آسمون گرفته بود و بی فروغ بود
کاشکی روضه های قتلگاه تو دروغ بود... شلوغ بود
غروب بود
یک نفس صدای یا مقلب القلوب بود
بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوب بود....غروب بود
غریب بود
جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود
زیر چکمه های قاتلی که نا نجیب بود...غریب بود
غبار بود...
مادرش گوشه قتلگاه بی قرار بود
خواهرش پیاده بود و دشمنش سواربود...غبار بود
پیکرت سه روز مانده بر زمین رها حسین من
السلام علی غسیل بِالدِما حسین من
کشته حسادت مردم بی وفا حسین من
السلام علی ذبیح بالقفا حسین من
بند دوم
سراب بود
ناله های غربت حسین بی جواب بود
غرق خاک و خون تن عزیز بوتراب بود...سراب بود
عذاب بود
تشنه کشتنش ولی بین دو نهر آب بود
خنده های حرمله به گریه رباب بود...عذاب بود
عمیق بود
جای ضربه های نیزه رو تنش دقیق بود
ساربان رسید و فکر بردن عقیق بود...عمیق بود
ای زمین خورده از آن نیزه بی هوا حسین من
ای سر مقدست چراغ نیزه ها حسین من
نوحه خون تو شده ملیکه السما حسین من
السلام علی الغریب کربلا حسین من
بند سوم:
کبود بود
مثل مادرش تمام صورتش کبود بود
میکشه آدمو اینکه قاتلش حسود بود...کبود بود
شهید بود
خواهرش رسیده بود و دیگه نا امید بود
جای زخم و تیر و نیزه رو تنش شدید بود...شهید بود
اسیر بود
پیکر مطهر حسین بر حصیر بود
دختر فاطمه با حرمله هم مسیر بو...اسیر بود
مادرت رسیده تا گودی قتلگاه حسین من
السلام علی قتیل بالرِماح حسین من
بر تنت نمانده بود عمامه و ردا حسین من
السلام علی جریح بالعصا حسین من
#محمد_امین_سمیعی✍
.👇
.
#زمزمه
#قتلگاه #عاشورا
#روز_دهم_محرم
#سبک_دل_نگرونم_و_پریشون
بند اول
از تشنگی طاقت نداری
از ضربه ی اون تیرِ کاری
از دهنت خون شده جاری
ای وای
تیر حرمله روی سینه ات نشست
ای وای
بدجور استخون سینت رو شکست
ای وای داداش
ای وای
تا زمین خوردی دل حرم گرفت
ای وای
همه زندگی مو دیگه غم گرفت
ای وای داداش
بند دوم
امان از این غروب دلگیر
این لحظه ی سخت و نفس گیر
از این همه نیزه و شمشیر
ای وای از هجوم لشکر و غربت تو
ای وای پا گذاشتن به روی صورت تو
ای وای... داداش
ای وای صف کشیدن نیزه ها دُور تنت
ای وای هر کدوم سهمی میخوان از بدنت!
ای وای...داداش
بند سوم
فاتحه ی زینب و خوندن!
بدجوری قلبم و سوزوندن
نیزه رو تو تنت شکوندن
ای کاش دست و پا نمی زدی جلو چِشَم
ای کاش خنجر کهنه شو تیز می کرد یه کم!
ای کاش... داداش
ای کاش اعتنا می کرد یکی به خواهشم
ای کاش سرت و نمی برید جلو چِشَم
ای کاش... داداش
بند چهارم
رفته به غارت همه چیزم
چطور برا تو اشک نریزم
کم دست و پا بزن عزیزم
ای وای روی قلب خواهرت اومد فرود
ای وای خنجری که سرو از تنت ربود
ای وای... داداش
ای وای
مهره های گردنت تک تک شکست
ای وای
موی خونی تو رو گرفت به دست
ای وای... داداش
بند پنجم
گرفته واسه غربتت دل
خاک زمین از خون شده گِل
دلشوره کشت تو رو نه قاتل
ای وای خولی و شمر و سنان کشتن تو رو
ای وای بمیرم که نگران کشتن تو رو
ای وای بمیرم برای دلواپسی هات
ای وای واسه آوارگیِ مخدرات
ای وای ...داداش
✍بهمن عظیمی
✍ سعیده کرمانی
...................
#زمزمه #غروب_عاشورا
#شام_غریبان_امام_حسین
بند اول
وقت غروب ِ آرزومه
یه بغض سنگین تو گلومه
گودالی از خون روبرومه
ای وای برا تشییع جنازه اومدن!
ای وای اسباشون با نعل تازه اومدن
ای وای... داداش
ای وای بدن بی سر و زخمیت توی راه
ای وای یکی شد با خاک گرم قتلگاه
ای وای... داداش
بند دوم
بلند شو ای سردار بی سر
ببین که خیمه ها سراسر...
سوخته شبیه دل خواهر
سوختن همه ی ملائکه برای تو...
سوختن لابلای خیمه بچه های تو
سوختن... ای وای
سوخته بس که داد زدم حسین،صدای من
سوخته موی دخترت رقیه وای من
سوخته... ای وای
بند سوم
دلِ شکستم مضطرت شد
نیزه نصیب حنجرت شد
اسیری سهم خواهرت شد
رفتی ولی با خودت نبردی خواهرو
رفتی ندیدی پارگیِ این معجرو
رفتی ای وای
رفتی شدم آواره ی این دشت بلا
رفتی شدی همدم و أنیس نیزه ها
رفتی... ای وای
بند چهارم
امون از این تلخی تقدیر
می برنم به زورِ زنجیر
می مونی زیر نیزه و تیر
ای وای پاشو خواهرت رو بیچاره نکن
ای وای سرِ پیری منو آواره نکن
ای وای ای وای
ای وای
غل و زنجیر وصله ی پای منه
ای وای
مگه مجلس شراب جای منه
ای وای ای وای
✍ بهمن عظیمی
✍ سعیده کرمانی
..............
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
به کربلا رسیده مهمون
شده دل زینب پریشون
داره میگه با چشم گریون
ای وای ،چرا دلهره سراغم اومده
ای وای، انگاری بارون ماتم اومده
ای وای...ای وای
ای وای، چرا دلواپس اصغرت شدم
ای وای، نگران علی اکبرت شدم
ای وای ... ای وای
بند دوم
اینجا شده منزل آخر
آروم و سیراب علی اصغر
خوابیده تو آغوش مادر
لالا، نگرانم ولی تو آروم بخواب
لالا ،نکنه اینجا بشه قحطی آب
ای وای ... ای وای
مادر ، الهی داغت رو قلبم نشینه
مادر، حرمله ای کاش گلوتو نبینه
ای وای... ای وای
بند سوم
روضه رو مادرش می بینه
تن حسین روی زمینه
قاتل روی سینه اش میشینه
نامرد ، خطرات مادرو به هم نریز
نامرد، رگای این حنجرو بهم نریز
ای وای ای وای
نامرد ، میشنوی نالههای خواهرشو
نامرد نزن اینجوری شکستی سرشو
ای وای ای وای
✍سعید حمیدیان فر
✍سعیده کرمانی
...............
#کوفه
#مصائب_کوفه
بند اول
دیگه امیدی نیست به دیدار
ای بی کفن خدانگهدار
میبرنم ولی به اجبار
ای وای ، یک تن بی پیروهن مونده رو خاک
ای وای،قافله سالار من مونده رو خاک
ای وای ای وای
ای وای ،رسید آخرش به کوفه قافله
ای وای ، ولی تو با نیزه من با سلسله
ای وای ای وای
بند دوم
همراه ما با سر رسیدی
حرفامو از نیزه شنیدی
وضع عزاداری مو دیدی ؟
باید ،مجلس ختمتو آخر بگیرم
باید ، مجلس عزا بشه هرجا می رم
ای وای ای وای
ای وای ، کوفیا بانی اشکای منن
ای وای ، تو رو کشتن ولی گریه می کنن
ای وای ای وای
بند سوم
امشب چشات از من چه دوره
خونهی خولی پر نوره
جای سرت مگه تنوره ؟
حالا ، که نشد کفن کنم پیکرتو
ای کاش ، بشورم با اشک چشمام سرتو
ای وای ای وای
ای وای، کوفیا انگار نمیشناسنمون
ای وای ، قاری قرآن من قرآن بخون
ای وای ای وای
✍ سعیده کرمانی
✍ سعید حمیدیان فر
.👇
.
#شور
#شب_نهم_محرم
#حضرت_اباالفضل_شور
بیاید بریم باهم یه سر به علقمه
همونجا که پیچید صدای فاطمه
افتاده برادری غرق خون ، روی خاک
کرده شاه کربلا سینه چاک
میرسه صدای آه و نالَه ش ، تا افلاک
همه دارن به حسین میخندن ، توو میدون
مگه خنده داره چشمِ گریون
از پا افتاده کنارِ جسمی ، غرق خون
عباس ۳ یاابالفضل
نشسته رو تنش ، چهار هزار تا تیر
دستِ بُریده ای ، حسین و کرده پیر
شادی کردن تا علمدار افتاد ، نامردا
میدونن دیگه حسین شد تنها
خدا رحم کنه به عمّه زینب ، واویلا
دیگه راهِ کُشتنش بعد از این ، همواره
شده بی کس و نداره چاره
وای بحال خواهری که میشه ، آواره
عباس ۳ یاابالفضل
وای از دل حسین ، وای از دل رُباب
عَلَم رو خاکه و ، سقّا نداره آب
مادری توو خیمه ها از غصه ، شد مضطر
تمومه کارِ علیِّ اصغر
چشم به راهه دختری محزون با ، چشمِ تر
خیسه چشمای حسین زهرا ، از این غم
قامتش رو کرده این غصه خَم
خیلی سخته واسه اهل خیمه ، این ماتم
عباس ۳ یاابالفضل
دل حسین شده ، از غم لبالبُ و
خدا به خیر کنه ، فردای زینبُ و
اهل خیمه بی پناه و تنها ، بی یاور
بی عمو میشَن همه تنهاتر
مگه میگذَره سپاهِ دشمن ، از معجر
همه ی اهل حرم گریونن ، واحزناه
اسارت سخته براشون والله
نداره زینب دیگه بعد از این ، تکیه گاه
عباس ۳ یاابالفضل
#بهمن_عظیمی✍
#حضرت_عباس
...................
.
#شور #عاشورا
#گودال #قتلگاه #امام_حسین
بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه
همونجایی که شد ، خون حسین مُباح
زنده بود هنوز که قتل و غارت ، شد آغاز
پای دشمنا به خیمه شد باز
شمر و خولی و سنان و اَخنَس ، هستن باز
خواهری تو آتیش تنهایی ، میسوزه
خواهری که غُربتش جانسوزه
خواهری که پیر شده توو گودال ، یک روزه
وای حسین ۳ حسین جان
....................
بیاید بریم باهم ، یه سر به خیمه گاه
بریم کنار یک ، خواهرِ بی پناه
نداره نامردیِ این لشکر ، اندازه
غارت خیمه شروع شد تازه
توی نامردی دارن این لشکر ، آوازه
همه شون ارازل و اوباشن ، نامَردا
فکرِ پاداشی که دارن فردا
کُشتن آقا رو برای مالِ ، این دنیا
وای حسین ۳ حسین جان
...................
آتیش که کاملا ، به چادُرا نشست
میون خیمه ها ، ریختن یه عده مَست
یکی فکرِ غارتِ خلخال و ، گوشواره
دنبالِ یه دختر آواره
که نداره دیگه راهِ چاره ، بی یاره
دختری با گوشای زخمی و ، خون آلود
تنها گیر کرده توو آتیش و دود
هی میگه ای کاش عمو عباسم ، اینجا بود
وای حسین ۳ حسین جان
....................
بدونِ مَحرمی ، باید چیکار کنن
میون شعله ها ، کجا فرار کنن
شعله ی کینه و نامردی که ، رفت بالا
پُر شد از ناله ی زینب صحرا
زنده زنده بچهها میسوختن ، واویلا
دختری که گُم شده تنهایی ، توو صحرا
زیر لب میگه همش یازهرا
داره تنهایی میمیره از ترس ، واویلا
وای حسین ۳ حسین جان
.....................
#شور_گودال
بیاید بریم باهم ، یه سر به قتلگاه
افتاده روی خاک ، یه شاهِ بی سپاه
یه طرف یه خواهری سرگردون ، بی سامون
یه طرف حسین و چشم گریون
زیر دست و پای شمرِ ملعون ، غرق خون
داره از رو تل میبینه زینب ، آزارش
خنجر و رو حنجر دلدارش
داره داد میزنه ، ظالم پاتو ، بردارش
جان حسین ۳ حسین جان
پیچیده توی دشت ، صدای مادرش
میکوبه خنجر و ، به روی حنجرش
زنده بودی که تو رو برگردوند ، با پاهاش
ذره ذره کُشتنت این اوباش
خواهرت میگه بمیرم واست ، ای داداش
زنده بودی که بُرید اون ظالم ، از تو سر
جلوی چشای خیس مادر
دست و پا می زدی روی خاک ای ، بی لشکر
جان حسین ۳ حسین جان
به فکر غارته ، هرکی که اومده
هر نیزه ای یه زخم ، به پیکرت زده
یه نفر نرفته دست خالی ، از گودال
تُو رو کُشتنت چه بی استدلال
تنِ بی سرت رو خاک صحرا ، شد پامال
خواهرت با چشم زار و گریون ، بَد احوال
روی تل تا تو رو دید رفت از حال
وای از اون خیمه های بی صاحب ، توو جنجال
جان حسین ۳ حسین جان
بمیره نوکرت ، که حُرمتت شکست
غرق به خون سرت ، رو نیزه ها نشست
به چه جرمی زدنت یامغموم ، یامَهموم
شدی از یه قطره آبم محروم
بمیرم برات عزیز زهرا ، یامظلوم
میشه روضه خونِ تو تنها در ، تاب و تب
تازه شد شروع غمای زینب
میره شهر به شهر به دنبال سر ، روز و شب
جان حسین ۳ حسین جان
بهمن عظیمی✍
#سبک_بیاید_بریم_باهم
👇
292.1K
محمود علوی
#امام_حسین
#قتلگاه
دست و پا نزن
مادرمونو صدا نزن
کاش یکی بگه
که نانجیب از قفا نزن
خواهرت فدات
داره بُریده میشه رگات
از توو قتلگاه
چرا نمیاد دیگه صدات
(وای من حسین
برادر بی کفن حسین)
قلبمو شکست
همونیکه روو تنت نشست
کُهنه خنجرش
راه نفس و گلوتو بست
مردک پلید
تن تورو خیلی بَد درید
پیش چشم من
بدنتو روو زمین کشید
(وای من حسین
برادر بی کفن حسین)
کُشتنت حسین
غریب گیر آوردنت حسین
دعوا بود سَره
انگشتر و پیرهنت حسین
نا مُروّتا
از راه رسیدن با مرکبا
لِه شدی حسین
زیر سُم و نعل تازه ها
(وای من حسین
برادر بی کفن حسین)
از روو نیزه ها
دیدی اومدن توو خیمه ها
دُزدیدن همه
گوشواره از گوش دخترا
سایه ی سرم
داره می سوزه حالا حرم
هُرمِ شعله ها
افتاده به روی چادرم
(وای من حسین
برادر بی کفن حسین)
#عباس_قلعه ✍
.
.
#امام_حسین علیهالسلام
#گودال #قتلگاه
نوشته چکمه رویِ بال بُردند
تنت را تا تهِ گودال بردند
تو را با نیزهای از حال بردند
سرت را بین آن جنجال..،بردند
بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم"
چه میشد دور تو بلوا نمیشد
برای غارتت دعوا نمی شد
رقیّه دخترت تنها نمیشد
سنان پایش به خیمه وا نمیشد
کنارِ زینب تو نیست مَحرَم
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.👇
.
#روز_دهم_محرم
#شام_غریبان_امام_حسین
#واحد #زمزمه #قتلگاه
#عاشورا
#سبک_دلشوره
#شبیه_من
☑️بند اول
شبیه من کسی چش تر نداشت
غصه پا شو از رو دلم بر نداشت
غروب عاشورا شد و می بینم
حسین من پیکر تو سر نداشت
لشکر کوفی زدنت خدایا
زیر پا افتاد بدنت خدایا
صدای استخون و می شنیدم
شد آسیاب کل تنت خدایا
برای حنجره تو اشک می ریزم
برای پیکره تو اشک می ریزم
حالا که نیست مادر تو کنارت
به جای مادر تو اشک می ریزم
حسین من حسین من حسینم
☑️بند دوم
افتادی با صورت میونه گودال
داره میشه تنت حسین لگد مال
از روی تل قتلگاه و می بینم
میزنی پیش چشم من پرو بال
اشکای خواهر تورو ندیدن
سر تورو پیش چشام بریدن
صدای استخون تو میومد
اسبا رو که روو تن تو دویدن
یوسف من تو پیروهن نداری
افتادی رو خاک و کفن نداری
بردن به غارت همه ی تنت رو
حتی سری به روی تن نداری
حسین من حسین من حسینم
☑️بند سوم
بعد تو خواهر تو جون به لب شد
بعد تو روز من شبیه شب شد
بعد تو بعد ابالفضل حسین
حرمله خیلی خیلی بی ادب شد
از غمه تو قامت من کمان شد
بعد تو همسفر با من سنان شد
از تنه تو هر کسی برد غنیمت
انگشتر تو سهم ساربان شد
چی بگم از چشای تر حسینم
چی بگم از خون جگر حسینم
منی که همسایه ندید سایمو
شدم با اوباش همسفر حسینم
حسین من حسین من حسینم
#رضا_نصابی
#مجیدمرادزاده
.👇
.
📋موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد
#زمینه #زمزمه #قتلگاه
🏴 #امام_حسین (علیه السلام)
............................................
.(بند اول).
موندی بلا تکلیف ، داغ تو پیرم کرد
روز بیابون داغ ، شب بیابون سرد
کسی نیست شبا چیزی بندازه روت
هنوز خون تازه میاد از گلوت
لباست رو بردن بره آبروت
بی آبرو شه
لباس کهنه تو میخواد کجا بپوشه
هلهله میکرد
پیرهنتو میبرد و بازم گله میکرد
حیا نداره
که لااقل عباتو رو تنت بذاره
(غریب مادر ، غریب مادرم حسین)
.(بند دوم).
با خون تو خاکه ، گودال و گل کردن
کی فکرشو میکرد ، با اسب برگردن
نیازی به تشییع جنازه نبود
نیازی به نعل های تازه نبود
میومد صدات اما واضح نبود
ادامه دادن
به قاتل تو قول عمامه دادن
گلایه دارم
نشد تنت رو زیر سایه بذارم
غم حسینم
بده صدات کنم جلو همه حسینم
(غریب مادر ، غریب مادرم حسین)
.............................................
حاج مسعود پیرایش 🎤
👇
شور_قتلگاه.mp3
4.1M
﷽
#محرم_۱۴۰۳
#امام_حسین #عاشورا
#قتلگاه
#شور_قتلگاه
#شور_امام_حسین (ع)
بند1️⃣
دم گودال اومده مادرت
میبینه پاره شده پیرهنت
نا نجیبا که برن یه کنار
چادرش رو میندازه روو تنت
ای وای ای وای ، مثل چادرش ، خاکی شده موت
ای وای ای وای ، جای بوسه خورد ، خنجر به گلوت
ای وای ای وای (۲)
توی مقتلت ، یه خورجین به دست
اومد پیش جسمت با خنده نشست
شلوغه چقد ، توی قتلگاه
میگه فاطمه کشتنت بیگناه
(بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه)
بند2️⃣
یه حرومزاده با نیزهش داره
بدنت رو ریـز ریـز میکنه
با لباس پاره ی تو حسین
تیغشو داره تمیز میکنه
ای وای ای وای ، خسته شده و ، بازم میزنه
ای وای ای وای ، نیزهش رو سنان ، محکم میزنه
ای وای ای وای(۲)
به پیشونیِ ، تو سنگ میزنن
با دعوا به عمامه چنگ میزنن
حسین پیکرت ، چرا درهمه
برا حـنجرت لطمه زد فاطمه
(بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه)
بند3️⃣
وقت ذبحت رو به قبله نشدی
عوضش فاطمه بود روبروت
داره میلرزه زمین تا که شمر
تیغ کُند شو گذاشت رو گلوت
ای وای ای وای ، وقت مغربه ، دست پُر میرن
ای وای ای وای ، دارن غنیمت ، از تو میگیرن
ای وای ای وای(۲)
میخاد زینبت ، کنارت بیاد
صدای اُخیَّ اِلیَّ میاد
توی مقتلت ، تا زهرا رو دید
صدای بُنَیَّ بُنَیَّ شنید
(بُنَیَّ ، لعن الله بنی اُمیَه)
🖍️ #امیر_طاهری
#شب_دهم_محرم
۱
(قتلگاه)
در زمین کربلا،روز هجران آمده
در کنار قتلگه،طفل گریان آمده۲
همگی با غم دل روی زمین افتادند
به کنار شهدا گریه ی خود سر دادند
وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
پیکر پاک حسین،غرق در خون گشته
غرق در رنج و ملال،طفل دلخون گشته۲
بر سر و سینه زنان ذکر حسینا دارد
در کنار بدنش شیون و غوغا دارد
وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
در کنار شهدا،می زنند سکینه را
یاد زینب آورد،داغ مدینه را۲
دشمن از ظلم و ستم رنگ رخش نیلی کرد
صورت دخت کبود با زدن سیلی کرد
وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
زد سکینه این صدا،با دو صد شور و نوا
کن نگه بر رخ من،یا حسین یا ابتا۲
تازیانه زده بر پیکر پاکم بابا
زین کتک هاست که افتاده به خاکم بابا
وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_گل_مینوی_علی
#قتلگاه
#زنجیرزنی #وداع_باکربلا
۳
(قتلگاه)
آل پیمبر،از غم نصیبی
آماده گشته،بهر اسیری
کاروان اسیران
نوای غم نصیبان
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان۳
آمد به مقتل،یک کاروان دل
بهر اسیران،غم گشته حاصل
از ره آمد سکینه
گشته یاد مدینه
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان۳
آمد سکینه،در بر بابا
بوسد پیکر،بی سر بابا
عدو زد بی بهانه
کعب نی تازیانه
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان۳
بر آل عصمت،شد ظلم و کینه
می زند زینب،بر سر و سینه
شد پاره پیکر تو
برادر کو سر تو
حسین جان حسین جان
جانم حسین حسین جان۳
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
۴
(قتلگاه)
دیده ام من مرارت،گشته ام بی قرارت
یا حسین دیده گریان،می روم از کنارت
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای صفابخش عالم،خواهر تو فدایت
روم اما دل من،مانده در کربلایت
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای همیشه حبیبم،بعد تو من غریبم
ای امید دو عالم،رفته صبر و شکیبم
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
ای مه بی قرینه،گل باغ مدینه
بی کفن یا حسین جان،پیکرت بر زمینه
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
یک طرف جسم اکبر،گشته صد پاره پیکر
یک طرف پیکر تو،گشته در خون شناور
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
یک طرف گشته پرپر،غنچه های گل یاس
یک طرف بر زمین است،هر دو دستان عباس
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
کودکان یتیمت،از ستم ظالمانه
در کنار تن تو،می زنند تازیانه
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
از چه نقش زمین است،بدنت یا حسین جان
از چه شد خاک صحرا،کفنت یا حسین جان
یا حسین گشتم بی تو تنها
می روم گریان از کربلا
یا حسین مولی مولی مولی۲
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
.
#زمزمه
#شب_آخر
#عاشورا #گودال #قتلگاه
#شب_آخر_جلسه
مادر ندارد
شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد
انقدر زخمی است
جایی برای بوسه بر پیکر ندارد
در بین گودال
افتاده و عمامه ای بر سر ندارد
می دید زینب
اما چنین در خاک و خون باور ندارد
دروش شلوغ ست
حالا که تنها مانده و یاور ندارد
می گفت زینب
شاید قاتل همرهش خنجر ندارد
با گریه می گفت
ای کاش می شد پیروهن را در نیارد
گودال تنگ است
صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد
بر روی سینه
نیزه مزن وقتی که او سپر ندارد
کشتید اما
چرا دیگر انگشت و انگشتر ندارد
می گفت دشمن کارش تمام است او که آب آور ندارد
با کینه میزد
می گفت فرقی با حیدر ندارد
یک سو رباب است
بیچاره تنها مانده پسر ندارد
#عاشورا #گودال #قتلگاه
........
مادرندارد.مادرندارد
شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد
مادرندارد.مادرندارد
دربین گودال . افتاده و عمامه ای بر سر ندارد
مادرندارد.مادرندارد
واااااه می دید زینب
اما چنین درخاک وخون . باور ندارد
دورش شلوغ است
حالا که تنها مانده و یاور ندارد
می گفت زینب
شاید که قاتل همرهش خنجر ندارد
باگریه می گفت
ای کاش می شد . پیرهن را برندارد
مادرندارد مادرندارد
گودال تنگ است
صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد
مادرندارد مادر ندارد
بر روی سینه
نیزه نزن وقتی که او سپر ندارد
کشتید اما دیگر چرا انگشت و انگشتر ندارد
مادر ندارد مادر ندارد
می گفت دشمن کارش تمام است او که آب آور ندارد
مادر ندارد
با کینه می زد
می گفت فرقی با خود حیدر ندارد
یک سو رباب است
بیچاره تنها مانده و یاور ندارد
.
#حضرت_زینب_اسارت
#قتلگاه
تورا به رسم عرب های جاهلی کشتند
به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم..
گمان به نیزه و شمشیر و سنگ میبردم
ولی به کندی خنجر! گمان نمیکردم!
همیشه عطر خوش سیب از تو می آمد
ولی ز چکمه ی لشکر گمان نمیکردم
#سیدپوریا_هاشمی
آن دم بریدم من از حسین دل
آمد به مقتل شمر سیه دل
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می کشید و من می کشیدم
او خنجرش را من از حسین دل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
او می برید و من می بریدم
او از حسین سر من از حسین دل
آفرین سسلدی ابلیس او دنی کینه سینه
عشقیده وئردی بها عاشق دیرینه سینه
باجینون قانی آخور قارداشینون سینه سینه
قان دگول بو توکولور کرب و بلانین یرینه
فاطمه وئردیگی صوتدی قاریشور بیر بیرینه
اوتوروب سینه سینون اوسته ائدوبدور عجله
ذبح ائدنده او باشی آلدی محاسینین اله
دیدی ظالم منی اینجیتمه نه اتسون تئز ائله
#آن_دم_بریدم
#قتلگاه
#روضه
#فارسی
فایل صوتی👇👇👇
.
#امام_حسین
#محرم_1446
#قتلگاه
آه ، ای بی کفنِ کرببلا وایحسین
تنت اینجاست سرت رفته کجا وایحسین
خاک عالم به سرم خاک نکردند تو را
خاک آلود تنت گشته رها وایحسین
آنقدر دور تو شمشیر و سنان ریخته است
شده گودال تو چون کوه منا وایحسین
پدرت از زرهِ قیمتی عَمْر گذشت
از لباست نگذشتند چرا وایحسین
چادر سوخته ای دارم اگر بگذارند
میکشم بر تن تو جای عبا وایحسین
روز جمعه نه ، تو را روز دوشنبه کشتند
قاتل مادرمان کشت تو را وایحسین
هرکجا مادر تو بوسه زده نیزه زدند
جایی یک بوسه نداری به خدا وایحسین
قطعه قطعه شدی و بعد از آن ذبح شدی
قتلِ صبرت به خدا کُشت مرا وایحسین
تو کریمی غم انگشتریت را نخورم
بگو انگشت تو افتاده کجا وایحسین
من که یک عمر فقط با تو سفر می رفتم
حال با شمر روم شام بلا وایحسین
کعب نی میخورم اما چه کنم این نامرد؟
بین مردم نبرد اسم مرا وایحسین
روی نی حرف بزن ، آیه بخوان ، کاری کن
نشود خواهرت انگشتنما وایحسین
#عبدالحسین ✍
.
.
#شور_مقتل
#امام_حسین
زیرِ خنجر رویِ خاکی ای دنیای من
محوِ چشمای مظلومِ تو چشمای من
خاطراتِ تموم عمرم پیش منه
روبروم داره حالا دست و پا میزنه
دست و پا میزنی
بال و پر رو خاکا میزنی
من جَدَم رو صدا میزنم
تو زهرا رو صدا میزنی
بوی مادر میاد
صبرم دیگه داره سر میاد
قتلگاه نیزه بارون شده
سنان با تیغ و خنجر میاد
یابن الزهرا حسین
مظلوم کربلا یا حسین
نیمه جانم من و افتاده جانان من
کافری با لگد میزد بر قرآن من
به همون گیسویی که زهرا شانه کشید
میکشه بی وضو پنجه یک دست پلید
دست بر دار از سرش
رحمی کن به اشکِ مادرش
رحمی کن پیشِ چشم حرم
برنگردون دیگه پیکرش
رها کن موی او
خواهر اومد روبروی او
این گلو بوسه گاه نبی است
خنجر کجا و گلوی او
یابن الزهرا حسین
مظلوم کربلا یا حسین
#روز_عاشورا
#قتلگاه
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#سبک_آشفته_ام_کربلا
......................
.
حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
#شور_حضرت_عباس
دیدم از دور شدی با نیزه تو زیرو رو
با دو دست جدا افتادی دست عدو
حالامن موندم و یک جسم درهم شده
ای رشیدم چقدر از قدّ تو کم شده
ای ماه قافله
ناله هام گم شد تو هلهله
چشم تو خورشید خیمه بود
بسته شد با تیر حرمله
امیّدِ خیمه ها
سر بلند کن از رویِ خاکا
ای علمدار بی دست من
بی دست چی جور زدی دست و پا
یار و غمخوار من
واویلا ای علمدارِ من
پاشیده پیکرت چون اکبر دور و برم
خواب راحت نداره دیگه چشم حرم
روضه من رسید تا النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ
نگرانم پس از تو واسه مخدرات
غیرت الله من
شق القمر شدی ماه من
پاشو ببین دشمن میرسه
کم کم سمت خیمه گاه من
ای دلخسته ببین
پاشو دستای بسته ببین
گوشای پاره پاره شده
گوشواره ی شکسته ببین
یار و غمخوار من
واویلا ای علمدارِ من
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇
.
#طلیعه_محرم #قتلگاه
#زمینه_امام_حسین علیه السلام
کربلایی #حسین_ستوده 🎤
#سبک_آه_ریان
داره صدای مادرت میاد
باز این چه نوحه و چه ماتمه
رویای من هر ساله دیدنت
کرببلا تعویضِ پرچمه
حرف امام رضاست که
انقدر حسین عزیزه
از بس که اشک میریزم
پلکام به هم بریزه
ارباب آه از این درد
اگه میشه جون رقیه نیا آقا برگرد
اللهی که بشکنه دستایی که عریانت کرد
آه رَیان
پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریان
جد ما به خاک و خون غلطان
آه ریان
بگو برگه برگه شد قرآن
شیب گوداله و شاه بی ردا
وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وا محمدا وا محمدا
آه ریان
ناله میزنم براش از جان
آه ریان
حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریان
جلو چشمامه همین الان
میزنه سنان جدا شمر جدا
وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا
وا محمدا وا محمدا
آه ریان
کشته ی فتاده در میدان
آه ریان
حق دارن بهش بگن عریان
آه ریان
لااقل صیدت و رو به قبله کن شمر حوصله کن
اول بکش و بعد هلهله کن
.👇