.
#زمینه
#حضرت_زهرا
#کوچه_بنی_هاشم
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه
اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه
کوچهی تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا
چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا
دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی
تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی
دیگه گذشت، آب از سرم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده
انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده
ضربهی دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا
زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا
جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم
گوشوارهها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم
چشمات دیگه، داره ورم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
#سیدمیلاد_حسنی ✍
#فاطمیه
.👇
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#امام_زمان عجل الله فرجه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کوچه_بنی_هاشم
#رضا_تاجیک ✍
من بی تو بی کسم دل من همزبان توست
آقا سه شنبه ها دل من جمکران توست
محراب خالی تو پر از آه حسرت است
عالم در انتظار زمان اذان توست
(ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای؟!) *
این نغمه ی همیشگی پیروان توست
من را مران ز خود که به تو منتسب شدم
پیراهن سیاه تن من، نشان توست
من شکوه می کنم ... تو دعا می کنی مرا
این هم ز عادت نظر مهربان توست
وابستگی من به تو، عین حقیقت است
تنها دلیل اشک من اشک روان توست
باید برای تو چو اویس قرن شویم
وقتی که ذکر فاطمه ورد زبان توست
امشب مسیر روضه ی ما دست مجتباست
امشب شهید کوچه، خودش روضه خوان توست
این کوچه تا همیشه ز خاطر نمی رود
این قتلگاه مادر قامت کمان توست
* جناب مولانا جلالالدین محمد بلخی
.
.
#زمزمه #فاطمیه
#زمینه #نوحه_سنتی
#سبک_فرشی_ندارم_تا_کنم_مهمان_نوازی
با هر نفس آتش کشد از در زبانه
افتاده پشت در زمین بانوی خانه
انسیه الحورا دگر سیلی نمی خواست
بازوی ریحانه کجا و تازیانه
گشته رواق صورتش آیینه کاری
دارد ز ضرب دست یک ظالم نشانه
در کوچه ها پیش حسن مادر زمین خورد
پشت و پناه حضرت حیدر زمین خورد
آه و واویلا مظلومه زهرا
عالم به پیش چشم او شد ای تیره و تار
مادر یکی از دست خورد یکی زدیوار
آه و واویلا مظلومه زهرا
طوری زده بالا نمی آید صدایش
شد قد و بالای حسن اینجا عصایش
آه و واویلا.مظلومه زهرا
گم کرده راه خانه را با چشم کم سو
دستی به صورت دارد و دستی به پهلو
آه و واویلا مظلومه زهرا
افتاده ای در بستر و در اضطرابم
می دانم آخر می کنی خانه خرابم
زهرا یازهرا
پهلو به پهلو می شود اما به زحمت
مسمارِ در خیلی تورا کرده اذیت
زهرا یازهرا
با هر نفس سر واکند زخمِ تن تو
گُل کرده صدها لاله بر پیراهن تو
زهرا یازهرا
با پهلویت لگکرده بود آن لحظه مسمار
مقتل نوشته صورتت خورده به دیوار
زهرا یازهرا
#قاسم_نعمتی✍
.................
#کوچه_بنی_هاشم
#سبک_در_کودکی_شدقسمت_من_خانه_داری
.👇
.
#کوچه_بنی_هاشم
#فاطمیه
دستی از راه رسید و به رخت جا انداخت
پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت
** یکنفر که دلش از بغض علی میجوشید
ضربهای زد به در خانه و در را انداخت
آتشی را به در خانه ی آب آورد و
بین دیوار و در سوخته دعوا انداخت
ضربهی پای در و بی ادبیهای غلاف
بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت
گره انداخت به کار همه دنیا؛ آنکه
ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت
در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد
آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت
#حضرت_زهرا
#محمدحسن_بیات_لو ✍
...................
.
** #دوخط_روضه
یکی نبود بگه آخه بیشرف ، نامرد ، مگه خبر نداشتی از حال و روز فاطمه ؟! ... مگه صدای زهرارو نشنیدی ؟! ... اگه بپرسید که پس چرا لگد به در زد؛ جوابش اینه ... خوده دومیِ بیشرف توی نامه اش برای معاویه نوشت : معاویه! نزدیک بود دلم برای فاطمه بسوزه چون که صدای نفس نفس زهرارو میشنیدم ... اومد دلم به رحم بیاد ، یاد علی افتادم ، اینقدر بغض توی سینه ام جمع کردم ، هرچی زور داشتم توی پام جمع کردم*
#هجوم_به_بیت_وحی
.
.
#زمینه #فاطمیه
#نوحه #واحد
آرامش من ، ای ماه جوون
میتونی یه شب دیگه ، پیش ما بمون
گریه های حیدر و زینبو ببین
باز بلندشو جون من روبروم بشین
من دلم برا صدات،واسه شوق خنده هات،تنگ شده همین
فاطمه فاطمه فاطمه جان۴
بارونی شده ابر دیده هام
این زندگی و هرگز بی تو نمیخوام
با رفتن تو قلبم زیر و رو شده
واسه حیدرت مردن آرزو شده
بافراق تو حیدر سوز و داغ تو حیدر روبه رو شده
فاطمه فاطمه فاطمه جان
قاتل علی زخم پهلوته
این چه زخمیه زهرا روی بازوته
هق هق میکنه زینب خیلی دلگیره
پاشو کاری کن زهرا داره می میره
میدونی که هر دختر توی آغوش مادر آروم میگیره
فاطمه فاطمه فاطمه جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
...............
.
#نوحه
#شب_امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
کار مجتبی آه و افسوسه
خاطرات اون کوچه مثل کابوسه
دیده سرو حیدری قدکمون شده
مادرش روی خاکا نیمه جوون شده
پرشکسته مادرش زار و خسته مادرش
ناتوون شده
مادرم مادرم فاطمه جان
اشکای چشاش بی امون شده
مجتبی برا مادر روضه خون شده
وقتی توی اون کوچه راه مارو بست
بی حیا غرورم رو اون لحظه شکست
بی هوا زد اون پلید مادرم چیا کشید
رو زمین نشست
مادرم مادرم فاطمه جان
توی مدینه مادرو زدند
کربلا همین مردم دخترو زدند
از کرببلا زینب تا کوفه وشام
میدونی چیا دیده جای احترام
طعنه ها و نیرنگ و دود و آتیش و سنگ و
از رولب بام
یاحسین یاحسین یاحسین جان
ابوذر رئیس میرزایی ✍
..................
.
#بستر_بیماری
#شب_شهادت_حضرت_زهرا
این روزا علی غرق خواهشه
بیش از این نذار ازتو شرمنده بشه
از میخ در و از دیوار خونمون
یادگاری مونده روی تنت نشون
آخ شکسته شد بالت.کشته منو احوالت.از چشام بخون
فاطمه فاطمه فاطمه جان
دیگه حرفی از رفتنت نزن
ای تموم دنیا و دلخوشی من
قول دادی از اون اول پیشم بمونی
سنی نداری زهرا خیلی جوونی
حیدرت سیاه بخته.فاطمه برام سخته.بی هم زبونی
فاطمه فاطمه فاطمه جان
میری و منو تنها میزاری
زهرا روی قلب حیدر پا میزاری
میخای بپری دیگه از این آشیون
پرشکسته ی زخمی سوی آسمون
جون پسرات زهرا.جون دخترات زهرا.پیش مابمون
فاطمه فاطمه فاطمه جان
#ابوذر_رئیس_میرزایی ✍
👇
.
#زمینه
#کوچه_بنی_هاشم
میگن قصه دروغ بوده
اینکه کوچه شلوغ بوده
پره نامحرم، مادری با دل پرغم
میگه دروغه که تو کوچه، تازیونه رو زد محکم
الهی که درست بگن، افسانه باشه میخ در
الهی که دروغ باشه، مادرو زد جلو پسر
الهی که دروغ باشه...
###
سخته، حتی تصور کرد
مادر، آه بکشه از درد
نبینی ای کاش، که بلرزه مادر پاهاش
الهی نبیبنی که مادر، رو به رو بشه با اوباش
نبیبنی که نامحرما، راه مادرو سد کنن
خدا کنه نبینی که، چادرشو لگد کنن
###
درد و، هیچکی نفهمیده
اما، چشم حسن دیده
دیده که مادر، سیلی خورده برا حیدر
دیده که چجوری رو صورت، میشینه جای انگشتر
با چیزایی که دید حسن، یه شبه شده مو سفید
خدا برا کسی نخواد، غمی رو که حسن چشید
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#داود_رحیمی ✍
👇
.
#زبانحال_امام_حسن
#فاطمیه
#زمزمه
بند اول
آروم نمیشه قلبم
با گریه خو گرفتم
منممثه تو مادر
از بابا رو گرفتم
چه کار کنم عزیزم؟
که دل من شکسته
میبینی بعد کوچه
چقد حسن شکسته
جلو چشام تو رو زدن ، یه عده
پیر شدم و موی سرم سفید شد
محسنو کشتن اگه با لگد ها
پسر بزرگت تو کوچه شهید شد
(مادر مظلومه ی من ،یا زهرا)
__
بند دوم
الهی من بمیرم
سایه سرم رو میزد
قنفذ با دست سنگین
هی مادرم رو میزد
یه مشت حرومی پست
تو کوچه راهو بستن
درست مثه غرورم
دست تو رو شکستن
بغض نمیزاره که شبا بخوابم
برا شفات دست به دعا میگیرم
از ترس خنده ی پسر بچه ها
بیشترِ روزا تو کوچه نمیرم
(مادر مظلومه ی من ،یا زهرا)
#مرتضی_عابدینی ✍
#شب_امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
👇
.
#کوچه_بنی_هاشم
#زمینه
#سید_میلاد_حسنی✍
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه
اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه
کوچهٔ تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا
چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا
دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی
تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی
دیگه گذشت، آب از سرم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
*
میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده
انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده
ضربهٔ دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا
زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا
جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم
گوشوارهها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم
چشمات دیگه، داره ورم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
#کوچه_بنی_هاشم
#زمینه
#سید_میلاد_حسنی✍
دستم تو دست مادر، رفتیم از خونه
اون لحظه تا قیامت، یادم میمونه
کوچهٔ تنگ و، یه نفر با دل سنگ و، که میبرد دستشو بالا، میزدم صدا، ای خدا
چادر خاکی، بگم این دردمو با کی، که میگفتم جون بابا، مادرم بیا، آخ بیا
دستتو بده بلند شو، بمیرم الهی
تو سیلی خوردی اما میره، چشم من سیاهی
دیگه گذشت، آب از سرم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
*
میمیرم از غمی که، رو دوشم مونده
انگار صداش هنوزم، تو گوشم مونده
ضربهٔ دست و، زد و آیینه شکست و، مادرم چشماشو بست و، میزدم صدا، ای خدا
زد بی بهونه، توی کوچه رد خونه، دنیا اینجور نمیمونه، مادرم بیا، آخ بیا
جوری تو رو زد که واست، خون گریه کردم
گوشوارهها نمیشه پیدا، هر چقد میگردم
چشمات دیگه، داره ورم
میگم فقط، وای مادرم
وای مادرم
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.
#زمزمه
#روضه #فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#هجوم_به_بیت_وحی
السلام علی بهجت قلب المصطفی
_________________________
کوچه مسدوده و
همه جا پره از دوده و
چه بوی آتیشی پیچیده و
مادرم تو دل شعلههاست
عالم محزونه و
حال ما هم پریشونه و
زمین پره ذغال و خونه و
مادرم تو دل شعلههاست
میلرزه آسمون، تو این برو بیا
یکی کمک کنه، تو این شلوغیا
[ ]
اراذل خلاف
با تازیانه و لگد و غلاف
هی زدن به بانوی عفاف
تا نفس نفس زد مادرم
هم سیلی هم لگد
داد و فریاد و حرفای بد
قنفذم، بی هوا رو بازو زد
تا نفس نفس زد مادرم
ناموس حیدر و، نامحرمای پست
به قصد کشت زدن، اون آدمای پست
مادرم خسته و
نیمه جون از پا نشسته و
پهلو و بازو شکسته و
دلخوره از این لعنتیا
آتیش آوردن و
در خونه رو سوزوندن و
بد جور مادرمو میزدن و
چی بگم از این دشمنیا
بردن بابامو اون، مردای بی حیا
صدا زد مادرم، فضه دیگه بیا
مشابه سبک زیر (#حدادیان) خوانده میشود
_________
#فاطمیه_خط_مقدم
#حضرت_زهرا
#نصیر_حسنی ✍
.👇👇👇👇
.
#زمینه شهادت حضرت زهرا (س)
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
#امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
#وداع_با_حضرت_زهرا
••••••••••••••••••••••••••••
۱
من قدم کوچیک بود
اون قدش بلند بود
داد میزد سر مادرم آخه
اون صداش بلند بود ۲
۲
دستش یهو یخ کرد
مادر من ، ترسید
دستش که رفت بالا
یهو دلم لرزید
۳
بد بود
سیلی محکمش پر از درد بود
دستای مادرم دیگه ، سرد بود
رنگ و روشم پریده بود ، زرد بود
افتاد
یه گوشواره روی خاکا افتاد
یهو میون کوچه ها افتاد
گفتش حسن ، چه بی صدا افتاد
《 مادر ... وای مادرم ۲》
•••••••••••••••••••••••••••••••
(وداع)
۱
کار تو تمومه
خیلی درد کشیدی
داری میری اما فاطمه
محسنو ندیدی ۲
۲
میبینی تو زهرا
زندگیمون چشم خورد
سرو اومدی پیشم
یاسم ، ولی پژمرد
۳
جونم
برای حال تو پریشونم
آخه تویی چراغ این خونم
بعد تو من زنده نمیمونم
میشه
بمونی با من ، تو تا همیشه
داره میخشکه یایم از ریشه
زنده بمونی ، آخه چی میشه؟
《 زهرا ... یا فاطمه ۲ 》
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#زبانحال_امام_حسن
#شهادت_حضرت_زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
• بند ۱:
روضه از اینجا شروع شد
وقتی دیدم مادرم با یه حرومی روبرو شد
روضه از اینجا شروع شد
از همون لحظه که مرگم دیگه واسم آرزو شد
روضه از اینجا شروع شد...
هر چی ایستادم روی پنجه ی پا، قدّم نرسید
نانجیب رو سر مادرم همش، نعره می کشید
از غم سیلی و صورت کبود، شد موهام سفید
خودم دیدم
وسط کوچه، جلوی همه (مادرمو زد ۲)
هر چی می گفتم، بی حیا نزن (کوتاه نیومد ۲)
[مادر مادر مادر، مادر مادر مادر...]
• بند ۲:
آسمون و غم گرفته
یاد اون سیلی که افتادم بازم گریه ام گرفته
وقت برگشتِ به خونه
چادرش رو روی صورتش چرا[دیدم] محکم گرفته
آسمون و غم گرفته...
مادرم با کسی دعوا نداره، بی حیا نزن
دستتو رو ناموسم بلند نکن، بی هوا نزن
من خودم دارم بلندش میکنم، هی با پا نزن
خودم دیدم
یه جوری زد که گوشواره شکست (یارالی ننه ۲)
مادرمو زد با هر دو تا دست (یارالی ننه ۲)
[مادر مادر مادر، مادر مادر مادر...]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر و سبک: #علیرضا_عابدی ✍
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#شب_امام_حسن
#کوچه_بنی_هاشم
#وداع
••••••••••••••••••••••••••••
۱
من قدم کوچیک بود
اون قدش بلند بود
داد میزد سر مادرم آخه
اون صداش بلند بود ۲
۲
دستش یهو یخ کرد
مادر من ، ترسید
دستش که رفت بالا
یهو دلم لرزید
۳
بد بود
سیلی محکمش پر از درد بود
دستای مادرم دیگه ، سرد بود
رنگ و روشم پریده بود ، زرد بود
افتاد
یه گوشواره روی خاکا افتاد
یهو میون کوچه ها افتاد
گفتش حسن ، چه بی صدا افتاد
《 مادر ... وای مادرم ۲》
•••••••••••••••••••••••••••••••
(وداع)
۱
کار تو تمومه
خیلی درد کشیدی
داری میری اما فاطمه
محسنو ندیدی ۲
۲
میبینی تو زهرا
زندگیمون چشم خورد
سرو اومدی پیشم
یاسم ، ولی پژمرد
۳
جونم
برای حال تو پریشونم
آخه تویی چراغ این خونم
بعد تو من زنده نمیمونم
میشه
بمونی با من ، تو تا همیشه
داره میخشکه یاسم از ریشه
زنده بمونی ، آخه چی میشه؟
《 زهرا ... یا فاطمه ۲ 》
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
⬇️ ⬇️
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کوچه_بنی_هاشم
#سبک_یا_ممتنحنه
#محمد_بیابانی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
يَا مُمْتَحَنَه - إمْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِي
خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَک
ای خان عالم را آب و نان
ای سفره عالم را نمک
والا زهرا
محبوبه ی مولا زهرا
انسیة الحورا زهرا
یا زهرا یا زهرا
دستای خالیمون و می بینی
مولاتی فاطمه اغیثینی ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ای جان حسن - مادر مهربان حسن
که در پیش چشمان حسن
بر خاک افتادی و شد سپید
در کوچه گیسوان حسن
تنها مادر
بین نامحرم ها مادر
افتاده ای از پا مادر
ای مادر ای مادر
سیلی خوردی دگر نمی بینی
مولاتی فاطمه اغیثینی ۳
👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_زمزمه
از ما گذشت
وقتی شکسته گوشواره
از ما گذشت
خدا برا کسی نیاره
وقتی می رفت ، قدش رشیده بود
وقتی اومد ، ولی خمیده بود
چادرشو رو خاک کشیده بود... آه
تو سینه یه بغض بی حد داریم ...
از کوچه خاطره ی بد داریم ...
یکی زدی
ولی اومد صدای چندتا
من جون دادم
دستای تو نرفته بالا
با زدنت سیاهی رفت چشاش
برگ گلم ، ضرر داره براش
بسه نزن ، آخه می مونه جاش آه
راه میره با چشمایی که تاره
این سیلی تقاص سختی داره
#ناصر_دودانگه ✍
#کوچه_بنی_هاشم
.👇
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#زمینه_احساسی
حسن جان مادر
میدونم سخته برات چیزایی رو که دیدی
حسن جان مادر
میدونم سخته برات چیزایی که شنیدی
ولی مادر
فراموش کن
شدیم توی کوچه گرفتار
فراموش کن
که شد آسمون چشام تار
فراموش کن
که من خوردم اون روز به دیوار
تو دیگه واسه خودت یک مردی
اون روزم سعی خودت رو کردی
نزاری بابات بفهمه مادر
که زده به صورتم نامردی
حسین جان مادر
چرا آسمون چشمات شده پر ستاره
حسین جان مادر
یکمی برای دلخوشیم بخند دوباره
بیا مادر
فراموش کن
که دیدی منو پشت اون در
فراموش کن
تو آتیش چطور سوخته مادر
فراموش کن
که اومد تو خونه یه لشکر
پسرم گریه نکن آروم باش
غم و غصه تو نبینم ای کاش
دوباره میام پیشت روزی که
آسمون خونه برا تو چشماش
بیا زینب جان
کمکم کن که بلندشم از میون بستر
بیا زینب جان
موهاتو شونه کنم برای بار آخر
دیگه مادر
فراموش کن
اگه خون پهلومو دیدی
فراموش کن
کبودیه بازومو دیدی
فراموش کن
اگه زخم ابرومو دیدی
کاش میشد پیشت بمونم اما
دیگه خسته شدم از این دنیا
زینبم گریه نکن واسه من
بزار اشکاتو برا عاشورا
#زبانحال_حضرت_زهرا
#کوچه_بنی_هاشم
#محسن_میرزایی ✍
👇
زمینهکوچه،اومدبیمعطلی.mp3
4.27M
﷽
#زمینه_کوچه
#فاطمیه_۱۴۰۳
بند1️⃣
اومد بی معطلی
عقده داشت از بابام علی
راه مادر و گرفت
دادزدم بی حیا نزن _ولی
یه جوری زد که دنیا ، روی سرم خراب شد
سهم دلم ازون روز ، غصه ی بی حساب شد
وای دلم کباب شد
اون روز بین اون گذر
هی مردم زنده شدم
پیش چشم مادرم
خیلی شرمنده شدم
(مادر،وای)
بند2️⃣
هر روز دارم اضطراب
خاطراتم میده عذاب
پیش چشمم بوده که
دنیا روی سرم شده - خراب
چه آتیشی توُ کوچه ، توی دلم روشن کرد
الهی خیر نبینه ، دس روی زن بُلَن کرد
چکار با حسن کرد
چیزی رو که من دیدم
باعث شد که بِشکنم
تا عمر دارم بخدا
باید که دم نزنم
(مادر،وای)
بند3️⃣
داغ کوچه اوج غم
به زینبم چطور بگم
خواهر اوج عاطفه است
خواهرم یعنی ملجاء - حرم
کربلا هم یه روزی ، برا علیِ اکبر
جلو چشای زینب ، وا میشه کوچه آخر
وای از ارث مادر
تا محشر فقط میگیم
آه از داغ کوچه ها
ای وای از غمِ حسین
آه از داغ کربلا
(حسین،وای)
🖍️بهقلم؛
#محمد_زنجانی✍
#امیر_طاهری ✍
#کوچه_بنی_هاشم
#فاطمیه
.
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
دوباره غم
داره باز آسمون میباره غم
خاک کوچه روی چادرت نشست
زندگیمونو گرفت غباره غم
همدم دردی
بعد از اون سیلی،راه
خونه رو گم کردی
دست غم رو شد
ضربه سنگین بود،چشمِ
تو دیگه کم سو شد
من خودم عصای دستت میشم
من کمک میکنم و راه میری
دیگه چشمای تو تار میبینه
پسراتو اشتباه میگیری
..........................................
دلم شکست
ابر تیره راه خورشید و بست
سایه یه دست رد شد از رو سرم
رد دستش روی صورتت نشست
خیلی ترسیدم
من کبودیه، زیر
چشم تورو دیدم
کاشکی میمردم
کاش تو کوچه من، جای
تو زمین میخوردم
مگه میشه که فراموش کنم
اشکتو وقتی که فریاد میزد
میپیچه هنوز صداش توو گوشم
جلو چشم من سرت داد میزد
#یونس_چگینی ✍
👇👇
.
#زمینه #فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
#ابراهیم_همتی ✍
➖➖➖
خودتو بزار جای حسن (چه حالی میشی)۲
مـادرتـو جلـوت بزنـن (چه حالی میشی)۲
زدن مادرو سیلیِ بی هوا
زدن مادرو توی اون کوچها
یه سیلی مادر مارو شهید کرد
(یه سیلی موی حسنو سفید کرد)۲
وای مـــادر جـــان
...
اگه مادرت زخمی بشه (چه حالی میشی)۲
بهش اگه بی رحمی بشه (چه حالی میشی)۲
زدن ناموس حیدرو با غلاف
زدن بازوی مـادرو با غلاف
واویلا دستای علی رو بستن
(واویلا دست مادر و شکستن)۲
وای مـــادر جـــان
...
توی کوچه زد ناله حسن (نزن ای مامرد)۲
بجای مادر من رو بزن (نزن ای نامرد)۲
نزن مادرو بی گناهه نزن
نزن مادرو پا به ماهه نزن
رو خاکا افتاده بی هوشه مادر
(شکسته گوشواره تو گوشه مادر) ۲
وای مـــادر جـــان
➖➖➖
.👇
.
#شور #زمینه
#کوچه_بنی_هاشم
#علی_حاجیان_فر ✍
نغمه پرداز: #حمید_رمی 🎼
کربلایی محمد حسن پور 🎤
( شور یا #زمینه_احساسی )
#زبانحال_مولا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنداول 📝
#امام_علی
خوردی زمین/پیش چِشَم/دم نزدم/فاطمه جانم
(چرا) مامور به/صـــٓــبر بودم/دم نزدم/فاطمه جانم
حلالم کن / پهلوتو شکستن بخاطر من
حلالم کن / اگه راهتو بستن بخاطر من
حلالم کن ای خانومم
حلالم کن / اشکات چکیده میون کوچه
حلالم کن / قامتت خمیده میون کوچه
حلالم کن ای خانومم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍ #بنددوم 📝
#امام_حسن
بین مسیر/ چند نفری / میزدنت / ای مادر
حق داری که / نتونی ببینی.../ منم حسنت/ ای مادر
حلالم کن / اگه قدم کوتاه بود دستش رد شد
حلالم کن / من بودم و سهم تو یک لگد شد
حلالم کن ای مادرجان
حلالم کن / شده صـــــورتت پر از کبودی
حلالم کن / روی من حسآب کرده بودی ...
حلالم کن ای مادر جان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کوچه_بنی_هاشم
#سبک_من_و_داغ_جانكاه_فاطميه
#رضا_تاجیک ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سربند:
من و داغ جانكاه فاطميه
مى كشم از جان آه فاطميه
مى دهم جان در راه فاطمیه
انشالله - باذن ولی الله ۲
مثل زهرا مرد این میدانیم
ما تا آخر پای حق می مانیم
جانم زهرا جانم زهرا ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آسمان گریان شد ز آه مادر
رد دستی بر روی ماه مادر
بین کوچه شد قتلگاه مادر
ای وای مادر - شکست یاس حیدر ۲
از این مصیبت صد آه و فریاد
انسیه الحورا زمین افتاد
ای وای مادر ای وای مادر ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
می چکد اشک دیدگان مادر
با لگد افتاده به جان مادر
زیر پایش آید فغان مادر
ای وای مادر - شکست یاس حیدر ۲
از آه او کوچه غرق مه شد
چادرش زیر دست و پا له شد
ای وای مادر ای وای مادر ۲
👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#کوچه_بنی_هاشم
دلگیرهخونه تاریکهخونه
مادرمافتادهمیننزدیکخونه
ازمسجدهرشب از راهکوچه
برمیگردمخونهباقلبیکهخونه
خواستمجلوبرمنشدنشد
خوبحالمادرمنشدنشد
دنیابهکاممانبودنبود
محسنبرادرمنشدنشد
شدغصهروقلبمآوار
رامونوبستمردمآزار
سیلیتواونکوچهیتنگ
زدمادرمروبهدیوار
دنیابهزهرانیومد
محسنبهدنیانیومد ۳
-------------------------
دیوارخونیمسمارخونی
کشتهماروچادرگلدارخونی
امروزتوکوچه ردمیشدمکه
چشممافتادبهدوتاگوشوارخونی
معلومهاینجایهزنوزدن
خبآرهمادرمنو زدن
مشکلاگهقوالهبودچرا
بعد از اینکهگرفتنو زدن
اینحرفوبایدکجاگفت
اصلانمیگمچیاگفت
ایکاشبمیرمکهاونروز
بهمادرم ناسزاگفت
دنیابهزهرانیومد
محسنبهدنیانیومد ۳
-----------------
#محمدجواد_توحیدی سکوت ✍
.👇
.
#شور_لطمه
#فاطمیه
#چشمام_بارون
چشمام بارون گرفت
قلبم درده بی درمون گرفت
وقتی توو کوچه نامرد میزد
گوشواره ی مادر رنگ خون گرفت
واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم
اون بی حیای پست
نامردانه راه ما رو بست
داد کشید وقتی سر مادر
خیلی غروره من بد شکست
واویلا مادرم واویلا واویلا مادرم
سیلی زد بی حیا
پیش چشمای من بی هوا
مادرم نقش زمین شد و
با لکنت من و میزد صدا
شد قلبم بیقرار
غم هام تو کوچه شد بی شمار
با یه ضربه ی اون نانجیب
دو تا چشم مادر تار تار
مردک بی وجود
راه ما ها رو سد کرده بود
یه ضربه زد ولی طوری زد
شد دوگونه ی مادر کبود
#مجید_مرادزاده✍
#کوچه_بنی_هاشم
.👇