دوای درد بی درمان
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-----------------------------
دوای درد بی درمان کجایی؟
الا ای حافظ قرآن کجایی؟
دو چشمانم به راهت یابن الزهرا
مرا هم جانی و جانان کجایی؟
سحر خیز مدینه کی میایی؟
بگو ای حضرت باران کجایی؟
به کنعان می رسد بویت دمادم
الا ای یوسف کنعان کجایی؟
شب جمعه حرم درحال روضه
بگو ای آخرین برهان کجایی؟
شنیدم خیمه داری توی صحرا
تویی مشگل گشایمان کجایی؟
بتاب ای آفتاب آ ل هاشم
الا ای گوهر تابان کجایی؟
بهار آید اگر آیی تو از راه
شود خلقی به توحیران کجایی؟
تویی تو منجی احوال عالم
شود کامل به من ایمان کجایی؟
---------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
روضه امام حسین ع
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
--------------،--،،،،-------
نمی شه باورم این غصه و غم
نشسته روی قلبم درد و ماتم
جدایی از تو زد آتش به جانم
شده گریه ز داغت کار و بارم
تنت مجروح شده از کینه و درد
شده زخمی تنت ای ماه عالم
سرت با خنجر از حنجر جدا شد
عزادرم عزایت هست اعظم
بیا بنگر مرا ای بهتر از جان
قد خواهر ز داغ تو شده خم
سرشک دیدگانم گشته جاری
بریزد بر تنت این دیده شبنم
کجایی یابن الزهرا ای حسین جان
تو که بودی به هر دردم چو مرحم
نهادی دست خود بر سینه ی من
تو با صبرت مرا بنموده محکم
تن پاکت به خاک افتاده جانم
سرت بر نی شود اولاد آدم
زند بر سینه و سر مادر تو
بخواند روضه ات مبعوث خاتم
حسین جانم حسین جان ای برادر
خدا هم روضه گر گشته از این غم
فایل اشک و آ هی جان جانان
سرشک دیدگان بارد دمادم
------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
شهادت حضرت ابا الفضل ع
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
سبک ؛منتظرت بودم
-------------------------------
روحم و ریحانم،حسین حسین جانم(2)
-------------------------
ساقی عطشانم من به روز عاشورا
روضه بخوانم حالا ز دوریت مولا
سید و مولایم.......حسین آقایم
ای باد صبا بوی حسین برسان
من را به وصال نور عین برسان
ساقی بی آبم .....عباس بی تابم
»»»»»»««««««««««««««««
فرق مرا چون حیدر عدو دو تا کرده
با حیله من را از سرورم جدا کرده
حسین اربابم ،،،،،،،ای گوهر نابم
پیچیده درون علقمه بوی گل یاس
با قد خمیده آ مده مادر عباس
غلامتم مادر ،،،تویی تو تاج سر
»»»»»»»»»««««««««««««««««
دیدن روی تو بوده آرزوی من
شرمنده ام از روی آن شاه بی کفن
بی دستم ای مادر ،بی بالم و بی پر
شرمنده ام مادر از روی حسین تو
عمریه دل بستم من به تار موی تو
قدم رنجه نما،،،به دیدگانم تو بیا
---------------------------------
روحم و ریحانم ،حسین حسین جانم(2)
------------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
نوحه شهادت امام حسین ع
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-------------------------------
تشنه ی جام بلا ،یا حسین ثارالله(2)
------------------------------
روی نی رأس تو و،جسمت روی زمین
از غم ماتم تو ،زینب است زار و غمین
برده غارت همه چیز ،تا به انگشتر تو
توی دستان عدو ،دیده ام من سرتو
اربأ اربا شده است،پیکر پاک حسین
برزمین افتاده،جسم صد چاک حسین
»»»»»»»»»»««««««««««««
خیمه ها می سوزد ،چون دل خواهر تو
روضه خوان ناله زند،از غم دختر تو
بر سر و سینه زنان ،اهلِ بیت حرم
یا بُنَّی می گفت ،از غم تو مادرم
با لب تشنه حسین،اربأ اربا شده ای
تا ابد تو اسوه ی،غم دنیا شده ای
»»»»»»»»»»«««««««««««««««
قتلگه تا خیمگاه،میزند بر سینه اش
یادش آ ید از غم و،ماتم دیرینه اش
از غم فاطمه و،کوچه و سیلی و در
مسجد کوفه نگو ،از غم داغ پدر
از تن بی جان ،مجتبی یاد کند
صبر بر خون خدا،یا که فریاد کند
»»»»»»»»»«««««««««««
تشنه ی جام بلا ، یا حسین ثارالله(2)
-----------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
نوحه ماه محرم
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
--------------------------------
واویلتا واویلتا،آ ه و واویلا (2)
---------------------------------
پیرهن سیه بر تن کنید شده محرم
شد فاطمه غرق عزا حیدر اندر غم
بیرق سیاه و پرچمِ ماتم ارباب
یارب به حق تشنه لب تو مرا دریاب
حیّ علی العزا رسد بر گوش عالم
خلقی برای داغ او رفته در ماتم
»»»»»»»««««««««««««««
بیرق و پرچم و علم شد سیه پوشش
فاطمه هم غرق اِلَمْ شد سیه پوشش
از مسجد و حسینیه کوچه و بازار
در ماتم شاه شهید دیده گشته زار
سینه زنان گریه کنان ماه غم آ مد
بهر عزای شاه دین شاه کرم آ مد
»»»»»»»»»»»»«««««««««««
رخت عزا بر تن کند حضرت زهرا
ختم نبّی نوحه گرش زین غم عظما
گشته سیه پوش خانه ی کعبه ی معبود
حتّی خدا هم نوحه گر در غمش می بود
بر سینه و بر سر زنید شده محرم
داغ غم خون خدا بر دلم مرحم
»»»»»»»«««««««««««««««
واویلتا واویلتا ، آ ه و واویلا(2)
-----------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
مرثیه ویروس منحوس کرونا
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-----------------------------
شِفا بده شِفا،همه مرضای کرونا
حسین ارباب من،حسین حسین حسین آقا(2)
---------------------------------
جهان شده پر از غم و مصیبت و عزا
هر روزی می شنویم از کشته های کرونا
دلم پر از غمه از اضطراب و التهاب
تو این شب سیاه بیا مهتاب من بتاب
پیر و جوان بگیر همه اسیر و مبتلا
نفس کشیدن هم چه سخت شده آره خدا
بیا یه کاری کن حتی در حد یک دعا
بگیر شفاعت از حسین شهید سر جدا
»»»»»»»»»««««««««««
این کادر درمانی شده مدافع وطن
جان بر کف و دلیر لباس رزم کرده تن
در خط اولِ سلامت من و شماست
شهیدامون همه مهمان خوان کبریاست
شفا میده خدا با دست پاک و مهربون
توکل شما می بخشه جون به نیمه جون
اجر شما فقط عنایت خدا و بس
به لطفتون داریم می کشیم ما همه نفس
»»»»»»»»»»«««««««««
عزیزامون همه میون خاک خفته اند
از خطرات این ویروس پزشکا گفته اند
هرروزو شب میشیم همه درگیراین ویروس
شوخی نداره با من و تو ویروس منحوس
این کادر درمانی دیگه خسته شدند بدون
واسه خدا بیا همدوش و همدمش بمون
شکست میدیم همه کرونا رو به این زودی
نباشه اون روزی بگن ای کاش می بودی
»»»»»»»»»«»»»»»»»»
تو کشوری که هست سلطان علی موسی الرضا
شفاعت خدا می شه نصیب حال ما
رو قلب ما نوشته یا حسین حسین مدد
حرم برام بهشته یا حسین حسین مدد
منم میخوام بیام تا اربعین سوی حرم
ارباب من خودت عنایتی کن از کرم
اگر نیام حرم میمیرم از غمت آ قا
پای پیاده من میام نجف تا کربلا
--------------------------------------
شفا بده شفا ،همه مرضای کرونا
تا اربعین بیایم ،همگی سوی کربلا(2)
صبر
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-----------------------------
صبر ایوب نصیب دل محزون شما
داغ وماتم نشسته به دل خون شما
صبر کردن ز غم داغ عزیزان مشگل
رحمت حق به روان گل مدفون شما
نای نی سوزد و سازد ز انوار رخش
سوگواری بشود ناله و مضمون شما
بی قراری ز غم داغ عزیزان دارید
صبرباشددمی مرحم ومعجون شما
ای گل رفته سفر گوهر پاک
بوده ام تا به ابد من مدیون شما
لیلی این دل غمدیده بگویم هر جا
من به دنبال تو هستم مجنون شما
روز و شب در به در روی توأم
خون دل خوردم و محزون شما
---------------------------
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان )
از کرب و بلا دل میپره سمت مدینه
بازم دلو حسی میبره سمت مدینه
غرق شور و شِینی و شب سینه زنی شد
تو ماه حسینی ولی رزقت حسنی شد
امشب بیاید تا با هم دیگه بریم
با پای دل پشت خونه ی کریم
بگیم امام حسن خیلی نوکریم
بارونی اَم محض یک تبسمت
ما اومدیم امشب تو مراسمت
آقا فدا عبدالله و قاسمت
... غریب آقام ، مولانا امام حسن ...
ای کاش که به دست ما بقیع هم بشه آباد
میسازیم ان شاءالله ما براش پنجره فولاد
با یاد کبوترهای پَربسته میسازیم
آخر تو بقیع گنبد و گلدسته میسازیم
میشه یه روز شیعه فاتح نبرد
دیگه میشه بی دلواپسی و درد
توی بقیع آزادانه گریه کرد
نیمه شب و مژده ی سحر میاد
دیگه بقیع از تاریکی درمیاد
تو مدینه زائر اِنقَدَر میاد
... غریب آقام ، مولانا امام حسن ...
فرزند بزرگ علی و حیدری بودی
دنیا میدونه خیلی شما مادری بودی
خاموش شده تو کوچۀ غم چشم و چراغت
از حادثه ای پیری اومد زود به سراغت
به ما بگو آقاجون چرا زدن
جلو چِش تو، تو کوچه ها زدن
به مادرت سیلی بی هوا زدن
چه روضه ای کرده شیعه رو هلاک
چه صحنه ای از ذهنم نمیشه پاک
گوشواره ی مادر افتاده رو خاک
... غریب آقام ، مولانا امام حسن ...
روضه و توسل به حضرت ابالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفسِ حاج سید مهدی میرداماد •✾•
تا روی خاک پا کشیدی برادر
*ان شاءالله هیچوقت برادرت جلوت جون نده ها*
تا روی خاک پا کشیدی برادر
تنهایی منو دیدی برادر
با این خجالتی که تو چشاتِ
داری خجالتم میدی برادر
*دیدن هی پاهاشُ جمع میکنه هی خودشئ جمع میکنه*
دارم تمنا میکنم ، اباالفضل
چشامُ دریا میکنم ، اباالفضل
خودم میرم از زیر پایِ لشکر
دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل
* چرا دستاتُ پیدا میکنم؟! آخه این دستا قیامت سبب شفاعت امت مادرمه مادرم با این دستا کار داره ..
رسید بالاسرش ، شاید درست نباشه این لفظ شاید به دور از شان امام باشه اما ببخشید دیگه واژه ای نبود این داغ انقدر سنگینِ نوشتن ابی عبدالله گریه زیاد کرد کربلا ..
کنار بدن قاسم جوری گریه کرد از حال رفت بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء اما بالاسر عباس دیگه گریه نمیکرد داد میزد .. صرخ الحسین .. چی میگفت؟!.. *
رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم
بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم
*این دوتارو من کاری ندارم ، این دوتا خیلی اذیت نمیکنه گرچه روضه ست ، اما بعدیش جا داره آدم داد بزنه بعدیشو غیرتی گوش میده*
رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم
بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم
پاشو یه کاری کن ببین محاصره ست حرم
*ببین همه دور حسین حلقه زدن .. ببین دارن به خیمه ها نگاه بد میکنن ..*
پاشو بریم حرم، عمویِ خیمه
نذار بریزه آبرویِ خیمه
بعد زمین خوردنِ تو یه لشکر
نگاهشون رفته به سوی خیمه
بالاسرت خیلی خرابه حالم
دارن میخندن عزیزم به نالم
داری منو تنها میذاری اما
دلت میاد اسیر بشه سه سالم!
ببین قیامتِ ، حرم مهیای اسارتِ
تنها چیکار کنم ، حرمله اینجا فکر غارتِ
دارن میرن حرم ، ببین قیامتِ
*یه ساله یه عده منتظرِ امشبن .. یه عده منتظرن شب تاسوعا برسه .. بذار راحت بگم حتی یه عده فردا شب خیلی حال گریه ندارن ، میره تا ظهر عاشورا فردا شب سنگینیِ شب دعا و شب مناجاتُ شب قرآنُ شب احیاس .. اما امشب شب گریه ست ..
سقایِ دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
حیفم اومد ؛ شب تاسوعا شب ساعتُ زمانُ خستگی نیست . حرم اباالفضل میری نگاه به ساعت میکنی مگه !! اصلا زمانُ نمیفهمی ..
رسید کنار شریعه ، دست برد زیر آب (خیلی این چند بیت بهت میچسبه تورو خدا دل بده) حیفه شب تاسوعا از دستت بره ..*
دریا کشید نعره ، صدا زد مرا بنوش
*عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس .. آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن*
دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش
غیرت نهیب زد که به دریا بگو خموش
وقتی که آب را به رویِ آب ریختی
آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش
*عبارت میگه ورمل الماء علی الماء .. سوال دارم ، چرا نفرموده چرا نمیگه ابی عبدالله آبُ ریخت رو آب؟! ورمل الماء علی الماء یعنی آبُ آوورد بالا محکم زد رو آب به قول یه اهل دلی میگفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزنه*
وقتی که آب را به رویِ آب ریختی
آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش
گفتی به آب ، آب چه بی غیرتی برو
بی آبرو ، به ریختن آبرو مکوش
آوردمت به نزدِ دهان تا بگویمت
بشنو که العطش رسداز خیمه ها به گوش
تو موج میزنیُ علی اصغر از عطش
گاهی به هوش می آید گاهی رود زِهوش
در آب پا نهادمُ بر خود زدم نهیب
گفتم بسوز از عطشُ آب را منوش
باالله بود زِ رشتهی عمرم عزیزتر
این بند مشک را که گرفتم به روی دوش