#زمینه_شورشهادت_امام_باقر_ع
#شراره_های_زهر_وجودمو_میسوزونه
#سبک_منویک_کم_ببین
🌷🌷🌷
✅بنداول
شراره های زهر
وجودمو می سوزونه
خیلی حالم بده
خیلی دلم پریشونه
کجایی صادقم
دیگه بابات نمی مونه
اتیش زهرکین
توی سینه م شعله وره
همش حس میکنم
که مادرم پشت دره
میاد بالاسرم
این نفسای اخره
هنگامه ی عطش
تولحظه ی شهادتین
وقتی دلم شد از
ناله هاغرق شور وشین
اومد یادم لبه
جدعطشان من حسین(ع)
حسین اقام اقام حسین اقام اقام اقام اقام
_________________
✅بنددوم
یادم اومد که من
میون دشت کربلا
یادم میاد غروبی
که بود اسمش عاشورا
پاهام برهنه بود
می دویدم بابچه ها
یادم میاد ازون
خاطراتی که بدگذشت
یاد عموم که رفت
به علقمه و برنگشت
یا د سه ساله ای
که تو خرابه درگذشت
یادم میاد ازون
شامی ها وقوم یهود
یادم میاد ازون
بدنهایی که شدکبود
یادم میاد ازون
سرهایی که رو نیزه بود
حسین اقام اقام حسین اقام اقام
#شاعرسبک_سازڪربلایے_مجیدمرادزاده
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
*شب شهادت امام باقر علیه السلام*
*شور بوی حرم*
*حاج محمدرضا بذری*
بوی حرم میکنه بیقرارم
خوبه برام تو رو همین که دارم
نوکریِ تو شده کار و بارم
*عشق یعنی*
دعای مادر یه کاری کرد که آخر شدم امام حسینی
عشق یعنی
شبای جمعه با بهترین رفیقات تو بین الحرمینی
*حسین بأبی أنت و أمّی*
باز میکنی به گدات لطف و کرم
باز میکنی چتر مهرتو رو سرم
باز میکنی پای من رو به حرم
عشق یعنی
میون هیئت بطلبی زیارت حاجتتو بگیری
عشق یعنی
تموم سالت باشه مثل محرم برا حسین بمیری
*حسین بأبی أنت و أمّی*
جار میزنم من از عشقت علنی
دورم ازت چون اویس قرنی
تو مثل خون توی رگهای منی
عشق یعنی
تو پیرغلامی حبّ حسین هنوزم توی دلت جوونه
عشق یعنی
همه بفهمن شدی از عشق ارباب یه عاقل دیوونه
*حسین بأبی أنت و امی*
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
*واحد*
*شهادت امام باقر علیه السلام*
*حاج محمدرضا بذری*
من شاهد ظلم بنی امیه ام
همدم اشک و گریه ام
من باقرم همبازیِ رقیه ام
مسمومه زهرم هر نفس در شررم
داره میسوزه جگرم
یاد غم تشنگی اهل حرم
تو کربلا دیدم گلهای پرپر
دیدم رباب میدَوه مثل هاجر
دنبال آب برا علی اصغر
*(آه و واویلا)*
عمه نذاشت بیرون ز خیمه گاه برم
اطراف خیمه راه برم
همش میترسید سوی قتلگاه برم
بهم می گفت عمه چقدر بی طاقتی
ذخیره ی امامتی
تو بغلم دووم بیار چند ساعتی
چند ساعتی شد و سیاه شد
گفتن که شمر وارد قتلگاه شد
ساعت بعد حمله به خیمه ها شد
*(آه و واویلا)*
تو کربلا دیدم حرم آتیش گرفت
دور و برم آتیش گرفت
یکی می گفت موی سرم آتیش گرفت
دیدم چشای عمه پر ستاره شد
حرف گوش و گوشواره شد
چادرش به زیر نعلها پاره شد
بدتر از اون ده اسب آتشین یال
تازه نفس میرن به سمت گودال
دیدم تن جدّم شده لگد مال
*(آه و واویلا)*
خودم دیدم تو مقتل آخرش چی شد
عبدالله پیکرش چی شد
وقتی که جدم کشته شد
سرش چی شد
دیدم که زیر خنجر حنجرش چی شد
دیدم انگشترش چی شد
خودم دیدم رقیه معجرش چی شد
از کربلا رفتیم به کوفه و شام
هی به ما سنگ میزدن از لب بام
آخ بزم حرام
شراب به پیش چشمام
*(آه و واویلا)*
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
*متن روضه شهادت امام محمد باقر (ع) وصیت امام باقر (ع) مهدی میرداماد*
*امروز امام صادق علیه السلام،دونه دونه وصیت های باباش رو عملی كرد،من می خوام به یه وصیتش اشاره كنم،هر كسی از دنیا میره،خصوصاً ائمه ی ما، هر كدوم یه وصیت نامه ی مشخصی دارن،قربونش برم،وصیت كرد:یكی از وصیت های امام باقر اینه،گفت:پسرم در دین ما،و در دستورات دینی ما،آمده،هر عضوی از بدن جدا بشه،باید موقع دفن به بدن ملحق بشه،همتون الحمدالله،جوونیتون رو پا روضه بزرگ شدید،وصیت كرد،گفت:دوتا از دندانهای من شكست،این دو تا دندان رو نگه داشتم،وقتی من رو دفن كردی باید،با من به خاك بسپاری،تو همین اتفاقات معاصر ما،اونهایی كه تاریخ می دونن،همین انفجاری كه شهید بهشتی و هفتاد و دو یارش به شهادت رسیدند،توی تاریخ نوشتن،كه از خانواده های هفت تیر،چند مورد به خواب اومدند،بعد از تشییع جنازه،اینقدر این انفجار سنگین بود كه جنازه ها همه متلاشی شد،بارها اومدند به خواب فامیل ها،گفتند:فلان تیكه ی از بدن ما،بالای فلان پشت بومه،بالای فلان ساختمونه،می رفتند،می آوردند،دوباره تشییع می كردند،دوباره به خاك می كردند،كنار همون بدن،وصیت كرد،امام باقر كه دو تا دندانهای من رو با من دفن كن،می خوام بگم یه پسر برا دفن چقدر باید اذیت بشه،چقدر باید سختی بكشه،یا امام صادق،طاقت نداشتی دو تا دندانهای مبارك رو .. ،اما می خوام بگم امام سجاد چه كرد، كربلا،یه نگاه كرد،دید دست باباش انگشت نداره،دیدن امام سجاد از این طرف گودال به اون طرف داره میره،ای وای،ای وای،یه جمله عرض كنم مدینه ای بشیم،ان شاءالله،یا امام صادق امروز اومدی تو قبر،صورت رو صورت بابا گذاشتی،مستحبات رو انجام دادی،طرف راست صورت رو ،رو خاك گذاشتی،اما وای به حال اون آقایی كه رفت تو قبر،می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمی اد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل هاش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین............فرج امام زمان(عج) سه مرتبه یا حسین،یا حسین ،یاحسین*
◾◾◾◾◾◾◾
#شهادت_امام_باقر_ع #سینه_زنی #زمینه #کریمی
سینه_زنی_زمینی_شهادت_امام باقر ع-خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر-کریمی
➿➿➿➿➿➿➿➿
خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر
رو دامن حسین سر امام باقر
برا ملاقات خدا دل کبوتر میزنه
از اتیش زهر جفا تو حجره پرپر میزنه
خسته از این شهر شده مسافر
اشفته احوال ازرده خاطر
دل هوایی شد کربلایی
غریب و تنها امام باقر
▪
تو حال جون دادن بازم دل و به دریا میزنه
با روضه کرب و بلا اتیش به دل ها میزنه
یه بغض سنگین توی گلوشه
یاد لبای خشک عموشه
این دم اخر به یاد اصغر
مگه میتونه ابی بنوشه
*انگار داره میبینه گهواره و رباب و*
*اشک از چشاش چکیده هر جا که دیده اب و*
▪
از اسمونا اومده حالا به دنبالش حسین
میون این حجره شده شبیه گودالش حسین
دیشب که خواب حسین و دیده
میدونه دیگه وقتش رسیده
چشماش پر ابه یاد سرابه
رقیه بود و سر بریده
حسین خودش تموم جا مونده هاش و برده
هر کی که مونده مثل رقیه جون سپرده
#شهادت_امام_باقر_ع #سینه_زنی #زمینه #کریمی
به نام خدا
#سرود
#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا_علیهما_السلام
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک : شد سرود رولبامون بایه قلب بیقرار...
یارمبارک بادا ....
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
گل بریزید، نقل بپاشید ،عقدنور و کوثره
دست زهرا توی دستا ی امیــر خیبــره
(یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا)
طاق نصــرت میزنن توآسمونها و زمین
حلقه ی پیوندشون تو دست جبریل امین
تاج گل آوردن از ســوی خدا بر فاطمـــه
یک طبق ،نقل ونبات آوردن از عرش برین
(یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا)
منزل مــولا به نور فاطمــه زیبــا شده
قلب حیدر جای عشق حضرت زهرا شده
هرکجا شور و نوا و هلهــله آید به گوش
وصلــهٔ جان پیمبـر،حضـرت مـولا شده
(یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا)
روز پیوند گل یاس نبــی با مرتضــاست
جشن زیبای ملائک توی عرش کبریاست
سفرهٔ عقدی برای این دو اَختر وا شده
عاقدش پیغمبراست وشاهد عقدش خداست