eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
623 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷 *واحد* *شهادت امام باقر علیه السلام* *حاج محمدرضا بذری* من شاهد ظلم بنی امیه ام همدم اشک و گریه ام من باقرم همبازیِ رقیه ام مسمومه زهرم هر نفس در شررم داره میسوزه جگرم یاد غم تشنگی اهل حرم تو کربلا دیدم گلهای پرپر دیدم رباب میدَوه مثل هاجر دنبال آب برا علی اصغر *(آه و واویلا)* عمه نذاشت بیرون ز خیمه گاه برم اطراف خیمه راه برم همش میترسید سوی قتلگاه برم بهم می گفت عمه چقدر بی طاقتی ذخیره ی امامتی تو بغلم دووم بیار چند ساعتی چند ساعتی شد و سیاه شد گفتن که شمر وارد قتلگاه شد ساعت بعد حمله به خیمه ها شد *(آه و واویلا)* تو کربلا دیدم حرم آتیش گرفت دور و برم آتیش گرفت یکی می گفت موی سرم آتیش گرفت دیدم چشای عمه پر ستاره شد حرف گوش و گوشواره شد چادرش به زیر نعلها پاره شد بدتر از اون ده اسب آتشین یال تازه نفس میرن به سمت گودال دیدم تن جدّم شده لگد مال *(آه و واویلا)* خودم دیدم تو مقتل آخرش چی شد عبدالله پیکرش چی شد وقتی که جدم کشته شد سرش چی شد دیدم که زیر خنجر حنجرش چی شد دیدم انگشترش چی شد خودم دیدم رقیه معجرش چی شد از کربلا رفتیم به کوفه و شام هی به ما سنگ میزدن از لب بام آخ بزم حرام شراب به پیش چشمام *(آه و واویلا)* 🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ‍ *متن روضه شهادت امام محمد باقر (ع) وصیت امام باقر (ع) مهدی میرداماد* *امروز امام صادق علیه السلام،دونه دونه وصیت های باباش رو عملی كرد،من می خوام به یه وصیتش اشاره كنم،هر كسی از دنیا میره،خصوصاً ائمه ی ما، هر كدوم یه وصیت نامه ی مشخصی دارن،قربونش برم،وصیت كرد:یكی از وصیت های امام باقر اینه،گفت:پسرم در دین ما،و در دستورات دینی ما،آمده،هر عضوی از بدن جدا بشه،باید موقع دفن به بدن ملحق بشه،همتون الحمدالله،جوونیتون رو پا روضه بزرگ شدید،وصیت كرد،گفت:دوتا از دندانهای من شكست،این دو تا دندان رو نگه داشتم،وقتی من رو دفن كردی باید،با من به خاك بسپاری،تو همین اتفاقات معاصر ما،اونهایی كه تاریخ می دونن،همین انفجاری كه شهید بهشتی و هفتاد و دو یارش به شهادت رسیدند،توی تاریخ نوشتن،كه از خانواده های هفت تیر،چند مورد به خواب اومدند،بعد از تشییع جنازه،اینقدر این انفجار سنگین بود كه جنازه ها همه متلاشی شد،بارها اومدند به خواب فامیل ها،گفتند:فلان تیكه ی از بدن ما،بالای فلان پشت بومه،بالای فلان ساختمونه،می رفتند،می آوردند،دوباره تشییع می كردند،دوباره به خاك می كردند،كنار همون بدن،وصیت كرد،امام باقر كه دو تا دندانهای من رو با من دفن كن،می خوام بگم یه پسر برا دفن چقدر باید اذیت بشه،چقدر باید سختی بكشه،یا امام صادق،طاقت نداشتی دو تا دندانهای مبارك رو .. ،اما می خوام بگم امام سجاد چه كرد، كربلا،یه نگاه كرد،دید دست باباش انگشت نداره،دیدن امام سجاد از این طرف گودال به اون طرف داره میره،ای وای،ای وای،یه جمله عرض كنم مدینه ای بشیم،ان شاءالله،یا امام صادق امروز اومدی تو قبر،صورت رو صورت بابا گذاشتی،مستحبات رو انجام دادی،طرف راست صورت رو ،رو خاك گذاشتی،اما وای به حال اون آقایی كه رفت تو قبر،می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمی اد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل هاش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین............فرج امام زمان(عج) سه مرتبه یا حسین،یا حسین ،یاحسین*
◾◾◾◾◾◾◾ ‍ ‍ سینه_زنی_زمینی_شهادت_امام باقر ع-خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر-کریمی ➿➿➿➿➿➿➿➿ خون گریه کن مدینه دنبال این مسافر رو دامن حسین سر امام باقر برا ملاقات خدا دل کبوتر میزنه از اتیش زهر جفا تو حجره پرپر میزنه خسته از این شهر شده مسافر اشفته احوال ازرده خاطر دل هوایی شد کربلایی غریب و تنها امام باقر ▪ تو حال جون دادن بازم دل و به دریا میزنه با روضه کرب و بلا اتیش به دل ها میزنه یه بغض سنگین توی گلوشه یاد لبای خشک عموشه این دم اخر به یاد اصغر مگه میتونه ابی بنوشه *انگار داره میبینه گهواره و رباب و* *اشک از چشاش چکیده هر جا که دیده اب و* ▪ از اسمونا اومده حالا به دنبالش حسین میون این حجره شده شبیه گودالش حسین دیشب که خواب حسین و دیده میدونه دیگه وقتش رسیده چشماش پر ابه یاد سرابه رقیه بود و سر بریده حسین خودش تموم جا مونده هاش و برده هر کی که مونده مثل رقیه جون سپرده
به نام خدا سبک : شد سرود رولبامون بایه قلب بیقرار... یارمبارک بادا .... 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 گل بریزید، نقل بپاشید ،عقدنور و کوثره دست زهرا توی دستا ی امیــر خیبــره (یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا) طاق نصــرت میزنن توآسمونها و زمین حلقه ی پیوندشون تو دست جبریل امین تاج گل آوردن از ســوی خدا بر فاطمـــه یک طبق ،نقل ونبات آوردن از عرش برین (یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا) منزل مــولا به نور فاطمــه زیبــا شده قلب حیدر جای عشق حضرت زهرا شده هرکجا شور و نوا و هلهــله آید به گوش وصلــهٔ جان پیمبـر،حضـرت مـولا شده (یارمبارک بادا /ان شاءالله مبارک بادا) روز پیوند گل یاس نبــی با مرتضــاست جشن زیبای ملائک توی عرش کبریاست سفرهٔ عقدی برای این دو اَختر وا شده عاقدش پیغمبراست وشاهد عقدش خداست
به نام خدا -*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* می رود همراه خود صدقافله جان می برد تا مِنـای عشـق هفتاد و دو قربان می برد تشنه بودن حرف اول می زند در این سفر تشنـه کامان را بسویِ بحرِ عرفان می برد دل به دریامی زند دل می بُرَد ازشهر خویش کشتیِ دلدادگان را سویِ طـوفان می برد تا وفـاداری کنـد بر عهـد و  پیمانِ اَلَسـت جامِ لبـریز از  وفا بر عهد و پیمان می برد عاشقی یعنی که سر ، بازی برای وصل یار سـر برای باختـن تا وصـلِ جانان می برد سر فقط نه ،بلکه او هرآنچه دارد با خلوص می گذارد برطَبَـق با عشق وایمان می برد باغبـانِ  گلشـنِ این کاروان ، همـراهِ  خود باغی از  آلاله هاو یاس و ریحان می برد او  بـرای  قحطیِ  آب  و سکوتِ  ابرها چشمه های اشک را درسوگِ باران می برد شاه با"هَلْ مِنْ مُعین"سربازخواهدبی گمان غنچهٔ شـش ماهه را سربازِ میدان می برد می شـود همـراه  شد ، با کاروان عاشقی کاروان کربـلا  ، عاشـق ، فـراوان می برد حک شود باید به دل ، "یا لَیتَنا کُنّـا مَعَک" یاورِ مهدی به  راه عشقِ او  جـان می برد
‏برای پیوستن به گروه واتساپ من، این پیوند را دنبال کنید: https://chat.whatsapp.com/CysqXna80jUE49wrBXwqOd
ShahadatImamJavad1400[02].mp3
6.01M
جواد_الائمه_ع 🎙 بانوای :حاج میثم مطیعی کف زدن های کنیزان جگرت را سوزاند پشت در با جگری سوخته تب می کردی دست و پا می زدی و آب طلب می کردی گوشه حجره، عطش فاتحه ات را می خواند اشک هایت به نظر روضه ی سقا می خواند زهر تنها کمی از بال و پرت را سوزاند کف زدن های کنیزان جگرت را سوزاند دردِ این غربت جانسوز مرا خواهد کشت خون لبهای تو امروز مرا خواهد کشت کهنه داغی به دلِ داغ نشین می ریزند آب را پیش نگاهت به زمین می ریزند تشنگی، زخم ترک روی سبویت انداخت ناگهان شمر شد و پنجه به مویت انداخت از لبت، خاک کف حجره تیمم می کرد ناله ات را وسط هلهله ها گم می کرد بر سر بام عجب مرثیه جان فرسا بود سایه بان بدنت بالِ کبوترها بود اجرت کشتن تان گندم مرغوب نشد پیکرت در ته گودال لگدکوب نشد شعر:وحید قاسمی 🏴ویژه‌شهادت حضرت‌‌جوادالائمه (ع)
PTT-20220628-WA0178.opus
127.4K
‏فایل صوتی از طرف رضا یعقوبیان