⭕️ متن روضه شب عاشورا ـ
⭕️متن روضه وداع
حاج حسن خلج
#روضه_شب_عاشورا
داری میری پناه من، خدا نگهدارت
رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت
یه قرارایی داشتیم با هم حسین
رفیق نیمه راه من،خدا نگهدارت
این دم آخر نذار به قلبم آرزوتو
سرت رو بالا بگیر، تا ببوسم گلوت رو
شب عاشوراست،اجازه دارم روضه بخونم،امام زمان (عج) من رو ببخشه
انگشترت رو داداش،بذار پیشم بمونه
اگه ببری فردا ،تو دست ساربونه
پیغمبر اکرم(ص) هر وقت حسین رو میدید،از نوک پا تا موهای سر ابی عبدالله رو غرق بوسه میکرد،سئوال میکردند یا رسول الله(ص) این چه کاری است شما با این آقازاده میکنید؟مینشست گریه میکرد،میفرمود:دارم محل شمشیرها و نیزها و تیرها و دشنه ها و سنگا رو میبوسم. یازهرا بی بی جان چی شد سفارش فرمودید فقط زیر گلو رو ببوس،دلیلش رو گمان کنم به خود زینب هم نگفته فاطمه،فقط بی بی فاطمه سلام الله علیها فرمود:زینب جان خواست بره،وداع آخربود،علامتش اینه،پیراهن کهنه رو ازت میخواد،پیران رو که خواست یادت باشه زیر گلوش رو ببوسی،دلیل این بوسه برا زینب روز عاشورا معلوم شد،از بالای تل زینبیه نگاه میکرد،دید ملعون وارد گودال شد،هر کاری کرد….حسین……
داداش تو رو قسم میدم، به چادر زهرا
زینبت رو تنها نذار،تو این بیابونا
نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون
داری میری پس لااقل این کارو بکن
خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون
خودت این کارو بکن،…حسین…
نامحرم های نامرد،نقشه دارن برامون
خودت بیا و وا کن،خلخال و از پاهامون
اسیر شدن برا من،کشته شدن برا تو
اینا کبود میکنند،صورت بچه ها رو
یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت
هر وقت نگات میکرد میزد زیر گریه
یادته مادرم چقدر،دلش واست میسوخت
اما
کاشکی به جای پیروهن،کفن برات میدوخت
دستای ذوالجناح و محکم گرفت سکینه
برای آخرین بار،میخواد رو پات بشینه
هرچی زد به ذوالجناح دید حرکت نمیکنه،ذوالجناح چرا من رو ازاین زن و بچه دور نمیکنی؟با سر اشاره کرد آقا،چه جوری برم، یه نگاه کن ببین، کی دست و پام رو بسته،نگاه کرد دید نازدانه، رو خاک ها نشسته، دید حالا که صداش نمیرسه،تو این این ضجه ها و ناله ها،هر کی یه چیزی میگه،حنجره سوخته از شدت عطش،راهی براش نمود،رفت دستای ذوالجناح رو بغل گرفت،همین که ابی عبدالله یه نگاه کرد،با اشاره گفت:بابا بیا پایین میخوام دورت بگردم، عزیز دلم بذار برم،گفت نمیشه، از اسب پیاده شد، رو خاک ها نشست حسین، آغوشش رو باز کرد،یعنی نازنین بابا،بیا تو بغلم بابا، بیا ببوسمت بابا، بیا بابات رو بو کن بابا، همین که حسین رفت دختر رو بغل بگیره،یه وقت دید سکینه دستاش رو گذاشت رو سینه ی بابا،بابا رو هُل داد عقب،گفت:بابا میخوای بری برو، قید بوسه رو زدم، دیگه نمیخوام بغلم کنی،دیگه نمیخوام رو پاهات بنشونی من
رو،دیگه دلم نمیخواد ببوسی من رو،چه شد عزیز دلم؟ تو من رو از اسب پیاده کردی،گفتی بیا بغلم کن، حالا میگی نمیخوام،آروم بی جوهر،یه طوری که فقط خودش و بابا بشنوند،صدا زد بابا دلم لَک زده یه بار دیگه بغلم کنی،بابا جگرم پاره پاره است میدونم بری دیگه بر نمیگردی،بابا خیلی دلم میخواست یه بار دیگه دست رو سرم بکشی، خیلی دلم میخواست یه بار دیگه ببوسمت،خُب چیه؟پس چرا؟گفت: الان دیدم دختر مسلم بن عقیل از شکاف پرده ی خیمه داره نگاه میکنه، دلش هوا باباش رو میکنه، او دختر یتیمه،بابا برو یه جای دیگه تلافی میکنم، تلافی موند برا کجا؟ نیمه های دل شب اومد تو گودال،نیزه ها رو کنار زد، صورتش رو گذاشت رو سینه ی بابا، روای میگه دیدم دست ابی عبدالله، اومد دور گردنش….حسین…
⭕️ روضه گودال
حجت الاسلام میرزامحمدی
#روضه_گودال
#روضه_روز_عاشورا
"اَلسَّلامُ عَلَیْكَ ی اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ
چقدر نام تو زیباست ،اباعبدالله
حرمت عرش معلی ست اباعبدالله
دستگیری زگدا ،گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
ما که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینه زن زینب کبری ست ،اباعبدالله
راوی میگه :
فواللَّه، لا انسی زینب بنت علی ابن ابیطالب فابکت واللَّه، کل عدوا و صدیق ، یه جوری با این بدن اربا اربا حرف زد ، که حتی مرکب ها به گریه افتادن
السّلام عَلیَ الحُسَین (ع)
وعَلی عَلِِیِ ابن الحُسَین(ع)
وعَلی اوْلادِ الحُسَین (ع)
و عَلی اَصحابِ الحُسَین (ع)
*اینم برا امام و شهدامون مدافعان حرم زینبی فیض ببرن مرحوم شیخ نمر فیض ببره، گفت :*
ای مصحف ورق ورق روح پیکرم
آیا تویی برادر من نیست باورم
بر سینه ی شکافته ات چون نظر کنم
یاد آورم ز سینه ی مجروح مادرم
حسین ......
این غم کجا برم که ز هجده عزیز خود
یک پیرهن نشانه برم نزد مادرم ....
حسین ....جان.... یاد همه شهدا بخیر
بابی المستضعف الغریب یا ابا عبدالله
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
ما را خدا به عشق تو می بخشد عاقبت
ما عاقبت به خیر تو در روضه ها شدیم
*قربون همتون، هیچ وقت سیریه از گریه ی بر حسین ندارید به خدا اینا همه سرچشمه ش گریه های مادرش فاطمه ست فرمود ابوبصیر مادرم فاطمه رو می خوای یاری کنی یا نه انَّ فَاطِمَهَ لَتَبْکِیهِ وَ تَشْهَقُ شهقة ....*
مادرت گفت بُنیَّ دل ما ریخت بهم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
*اصلا از روضه ی گودال نمیشه ابتر خارج شد بزار بگم همه فیض ببرن*
خواهرت گوشه ی گودال تماشا می کرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
*یکی می گفت عمامه ش مال منه ،یکی می گفت انگشت و انگشترش مال منه، یکی گفت پیراهنش مال منه ،اما خدا لعنت کنه خوبی رو چنان سر بریده رو از تو گودال ....ای حسین .....*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
مَا تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُوادِی کانَ هَذَا مُقَدَّرًا مَکتُوبَاً
یارب از دل های ما نور محبت را مگیر
این تجمع این توسل این ارادت را مگیر
هستی ما بستگی دارد به عشق اهل بیت
هرچه می خواهی بگیر اما ولایت را مگیر"
.
⭕️ روضه گودال
دکتر میثم مطیعی
#روضه_روز_عاشورا
#روضه_گودال
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
*دیگه از الان صحابی ای بین خیمه ها نیست؛فقط خودشون موندن؛دو سه تا مرد موندن؛چندتا بچه موندن؛زن ها و بی بی های حرم موندن،آقا ای کاش یه کاری میتونستم بکنم،آقا دیر رسیدم* قصه ی روز دهم ای یار مارا می کشد داغ تو تکرار در تکرار ما را می کشد حسین ... حسین ... قبل عاشورا برای مادرت جان داده ایم روضه ی تلخ در و دیوار ما را می کشد عمرمان دادی خدایا تا به عاشورا رسیم *ما را به سخت جانی خود این گمان نبود،این همه روضه شنیدیم* عمرمان دادی خدایا تا به عاشورا رسیم گرچه عاشورای تو صدبار ما را می کشد *چیزی نمونده آقامون رو بکشن...* کشت زینب را همین دیشب,وداع تو حسین! قصه ی آن آخرین دیدار ما را می کشد *یه دیدار دیشب بود؛یه دیدار هم یک ساعت دیگه ست؛برای آخرین بار اومد کنار برادر،جای بوسه پیدا نکرد،یه نفر تو قتلگاه منتظرشه،زینب بیا،ببین قتلگاه پر از گل یاس شده؛صدا بلند شد"اُخَیَّ الیَّ" لب گودال مادر افتاده ته گودال بی سر افتاده از رو نیزه یک سر افتاده معجر افتاده...اکبر افتاده اصغر افتاده... حسین...حسین....آآآآ.. او میدوید و.... پناه حرم کجا داری میری بگو برادرم بدرقه ی راه تو اشک چشم ترم آهسته تربرو داداش مضطرم پناه حرم....یادم نرفته لحظه ی زمین خوردنت بمیره خواهرت چقدر غریب کشتنت یه جای سالمم نمونده روی تنت حسین....حسین....* کشت زینب را همین دیشب,وداع تو حسین! قصه ی آن آخرین دیدار ما را می کشد چشم و دست او فدای تو شده, بی چشمداشت ساقیِ برگشته از پیکار مارا می کشد تا سلامی میدهد... *امام زمان ما رو ببخش مستمع روضه دو نفرن یکی مادرشه؛یکی امام زمانه...* تا سلامی میدهدبر بند بند پیکرت *"السلام علی الاعضاء المقطعات"* تا سلامی میدهدبر بند بند پیکرت بندهای ناحیه این بار مارا می کشد *السلام علی الشیب الخضیب...حسین.. السلام علی الخد التریب* بارها از قتلگه گفتیم و سوزش کم نشد عاقبت این روضه ی دشوار، ما را می کشد شاعر: میلاد عرفان پور "
#مناجات_امام_حسین
#زمزمه
حسین آرام جانی
حسین روح روانی
حسین سلطان عشقی
حسین جانان عشقی
حسین درمان دردم
حسین دورت بگردم ۲
حسین گنج نهانی
حسین فخر زمانی
حسین ماه تمامی
حسین ختم کلامی
حسین درمان دردم
حسین دورت بگردم ۲
امید بی کسانی
پناه این و آنی
ز بسکه مهربانی
به قلب عاشقانی
حسین درمان دردم
حسین دورت بگردم ۲
حسین نور خدایی
حسین مشکل گشایی
به هر دردی دوایی
عزیز مرتضایی
حسین درمان دردم
حسین دورت بگردم ۲
گلستانی بهاری
گلی همتا نداری
نما ما را تو یاری
قرار (بیقراری
#بانوان_خادم
#مناجات_امام_حسین
#زمزمه
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
من عاشقم بینوا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
فدای صحن وسرات بده تومولابرات
برای ایون طلا خیلی دلم گرفته
طاقت دگر ندارم درگیر روزگارم
میخام بیام نینوا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
اشکم زدیده ریزد مولا تویی عزیزم
اسیر دردم بلا خیلی دلم گرفته
دارم دیگه ممیرم آروم دیگه نگیرم
قسمت کنی تابیام خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
مولاچه(بیقرارم ) طاقت دیگه ندارم
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
حسین حسین یا حسین ۲
میخام بیام کربلا خیلی دلم گرفته
#بانوان_خادم
⭕️روضه حضرت زینب کنار گودال
⭕️ روضه روز عاشورا
حجت الاسلام میرزامحمدی
التماس دعا
#روضه_روز_عاشورا
#روضه_گودال
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
کربلا رفته ها، دیدی وقتی بهت میگن زیارت وداع یه قدم جلو میزاری، یه قدم عقب؛ هی به این گنبد و بارگاه نگاه می کنی، میگی حسین جان نکنه سفر آخرم باشه، اونایی که اهل دل هستن برا اینکه بتونن دوباره این نشونی رو پیدا کنن می گن حسین جان دلمو پیشت گرو میزارم و میرم، آخه آدمی جایی میره که دلش اونجا بند بشه، به خدا زینب هم هر چی کتک خورد،هر کاری کردن نتونستن از کنار گودال ببرنش.
فرمود داداش: لَوْ خُیِّرْتُ بَیْنَ الْمُقام وَ الرَّحیل. اگه اختیار به من واگذار می شد بین موندن و رفتن به من اجازه می دادند: لَاخْتَرْتُ الْمُقامَ، کنار بدنت می موندم، حتی اگه حیوانات بیابان بدنمو پاره پاره کنن، کربلایی ها شب زیارتی هستا:
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
امشب بگو بی بی جان نام مار رو هم بنویس من می خوام مَعَ الْحُسین برم کربلا، آخه: وَ حَسُنَ اُولئِک رَفیقاً
رفیق روزای بی کسی
همیشه به دادم میرسی
اینجوری هست یا نه،چقدر میخواستی گناه کنی، جاهای دیگه بری یه نغمه ی یاحسین دستت رو گرفت:
رفیق روزای بی کسی
واسه نوکرات دلواپسی
همیشه به دادم میرسی
حالا اومده کناره گودال، دونه دونه خاطرات رو داره برا برادر تعریف می کنه:
یاد داری پس از عروسی من
آمدی تو به دیده بوسی من
آمدی تو لیک به خواب بودم من
از غم تو در اضطراب بودم من
آمدی تو با عبای خویشتن
سایه افکندی به روی این بدن
رسم پیغمبر این بود وقتی دخترش رو عروس کرد، تا سه روز خونه ی فاطمه نیومد، اینجا هم همینه،تا زینب و عروس کردن تا سه روز حسینش رو ندیده، الله اکبر، ام سلمه می گه: اومدم یه سری به این تازه عروس بزنم دیدم چشماش کاسه ی خونه، چیه خانم؟
گفت: مادر سه روز حسینم رو ندیدم؛ تا این علقه و رابطه رو ندونی نمی تونی گودال رو بفهمی، ام سلمه می دونه کجا باید بره،سریع اومد خونه ابی عبدالله دید حسین هم زانوهای غم رو بغل گرفته، منم سه روز زینبم رو ندیدم، تا ابی عبدالله حاضر شد،بی بی زینب قدری خوابش برد، از روزنه در آفتاب صورت خواهر رو اذیت می کرد، این صورتی که آفتاب هم حق نداشت ببینتش، فهمیدی چی می گم؟
تو کوچه های شام، هزاران چشمان نامحرم تماشا می کنن مارو. آی حسین،.همه فیض ببرن،امام، شهدا، علما، شهدای مدافع حرم فیض ببرن، ان شاالله بریم حرمش، اونجا هر چه قدر دلت می خواد داد بزن،البته نمیذارن داد بزنی،چون یه روزی یه نازدانه فریاد زد یه جوری ساکتش کردن؛ ابی عبدالله سایه کرد اون قدر مقابل آفتاب و بدن خواهر ایستاد،ضربان قلب زینب می گه حسین؛ بلند شد دید برادر آمده، دست دور گردن، شاید در مقام زبان حال گفته باشه: داداش ان شاالله یه روزی این احسانت رو تلافی می کنم، کجا می خواست تلافی کنه، اومد دید این بدن رو خاک گرم کربلا، آفتاب داره بر این بدن می تاب فقط دو بیت گفت داداش:
دین احسانت بود بر گردنم
آمده وقت تلافی کردنم
حائل شد بین آفتاب و بدن برادر، اما نمی دونم چی شد لحن مناجاتش عوض شد گفت داداش:
عفو کن ای یادگار مادرم
سایه بانی نیست جز موی سرم
حسین، نذاشتن سایه کنه، یه وقت دیدن سکینه میگه، أَبتا، أَبتا، أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة، یا حسین.
4_5839000161941981997.mp3
7.56M
روضه سیدالشهدا
روضه گودال
Shab09Moharram1402[09].mp3
11.03M
⭕️ روضه روز عاشورا
منم سکینه دخترت، شناختی؟!
حاج میثم مطیعی
#روضه_روز_عاشورا
عاشورا
محرم۱۴۰۲
نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل
که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم
تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را
میان پاره پاره های دفترت شناختم
قیام در قعود را، رکوع در سجود را
من از نماز لحظه های آخرت شناختم
غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را
به روی نیزه، از سر منورت شناختم
شکست عهد کوفه... این گناه بی شمار را
به زخم های بی شمار پیکرت شناختم
تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری
به چشم های بی قرار خواهرت شناختم
اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا
نگاه کن... منم... سکینه... دخترت... شناختی؟!
شاعر: رضا حاج حسینی✍
⭕️روضه امام حسین (ع)
روز عاشورا ۱۴۰۱
حاج محمود کریمی
#روضه_روز_عاشورا
التماس دعا
"السّلام ای بدن بیسر گرما دیده
السّلام ای سر مجروح کلیسا دیده
با چه وضعی، ته گودال کشاندند تو را
ما شنیدیم ولی زینبکبری دیده
باد گرمی وزید در گودال
شمر آمد، پرید در گودال
بهروی سینهی حسین نشست
خنجرش را کشید در گودال
پنجه در گیسوی حسین انداخت
مادرش را ندید در گودال
خنجرش را گذاشت بر حنجر
شور محشر دمید در گودال
بین گودال دستوپا میزد
مادر خویش را صدا میزد
غرق خون و غریب و لبتشنه
آه! بیحال، دستوپا میزد
روی جسماش، برو بیایی بود
شاه؛ پامال، دستوپا میزد
ــــــــــــــــــ
سلام من به حسین و به کربلای حسین
تمام عالم امکان، شود فدای حسین
میان اینهمه فریاد و شور آزادی
طنین فکنده در عالم فقط صدای حسین
نفس ببین به شروع دعای استسقا
گرفت بارش رحمت ز ربّنای حسین
خدا به پنجهی مشکلگشای اصغر داد
تمام سلطنت خویش در ازای حسین
خدا رفیع نمودهست آن لوایی که
منقّش است به «یا صاحب اللّوای حسین»
حسین؛ پشتسر مادر است در محشر
و هرکه اهل بهشت است در قفای حسین
به رغم سکّهی اصحابکهف، معتبر است
هنوز در همهجا، سکّهی بلای حسین
سلام من به حسین و به کربلای حسین
سلام من به علمدار باوفای حسین
."
⭕️روضه روز عاشورا
#روضه_روز_عاشورا
حاج مهدی رسولی
التماس دعا
کشتی شکستۀ طوفان کربلا
افتاده رو زمین؛ خدا ، سلطان کربلا
پیشاپیش از همه چیز عذرخواهی
می کنم.. روز عاشوراست دیگه …
همه باهم امروز روضه خون بشیم … مادرش توی مجلسه …
کشتی شکستۀ طوفان کربلا
افتاده رو زمین؛خدا ، سلطان کربلا
از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا
میجوشه خون تو ، با هر نفس نفس
به امام صادق عرض کرد آقا جان ، شنیدم فرمودید هزار و نهصد و پنجاه و چند زخم به بابات زدن، مگه میشه ، مگه جا میشه … آقا انگشترشونرو در آوردند فرمودند به اندازه نگین این انگشتری جای سالم به بدن بابام نذاشتن … نیزه جای خنجر زدن ، خنجر جای شمشیز زدن …
یه جوری بشه امروز دق کنیم
از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا
میجوشه خون تو ، با هر نفس نفس
چرا شما برای این موضوع اینقدر گریه میکنید ؛ مگه تازه شنیدید ، مگه همچین چیزی تازه پیش اومده ، خب مدینه مادرش هم همینجور بود دیگه …
با هر نفسی که زهرا میکشید ، خون تازه از سینه جاری میشد …
از چشمه های پیکرت ، غریب کربلا
میجوشه خون تو ، با هر نفس نفس
کشتن تورو به قتل صبر ، عین روایته (پرسید آقا قتل صبر چیه …)
هرکس یه ضربه میزنه ، به مرغ تو قفس
فرمود بابامو به قتل صبر کشتند ، مثل مرغی که توی قفس بذارنش ، هرکس از یه طرف ، یه خنجری ، یه نیزه ای …
بندای قلب من داره ، از هم جدا میشه
(خانوم بالای تل زینبیه داره نگاه میکنه ، اومد بالای گودال دید …)
بندای قلب من داره ، ازهم جدا میشه
این لعنتی کی از رو سینه پامیشه
ای صید و پا زده ، در خون برابرم
حتی یه بوسه رو تنت ، به سختی جا میشه
حسین ….
عصر غریبیه ، سردار بیسپاه
اسفند روی آتیشم ، بالای قتلگاه
دشنه و دربِ خونهی مدینه یادته
(بیشرف توی مدینه اومد دشنهرو کشید ، از رای درز در ، فاطمه بین در و دیوار … )
دشنه و دربِ خونهی مدینه یادته
که جا گرفته تو ، پهلوی مادرم
حالا شده یه نیزه و اومده کربلا
نشسته توی پهلوی ، عزیز برادرم
این قوم خیرهسر تورو ، چه بیامون زدن
فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن
یه بیحیایی اومد توی گودال ، اول یه نگاه کرد یه صورت ابی عبدالله ، کثافت نجس قبل از اینکه بزنه دهنشو باز کرد … همینقدر بگم خیلی آدم فحاشی بود … بعد هم نیزه رو …
این قوم خیرهسر تورو ، چه بیامون زدن
فقط نه سنگ و نیزه که ، زخم زبون زدن
جوونای بیرحمشون ، با هربه میزدن
مقتل نوشته پیراشون ، عصازنون زدن
پیرمردای کوفه و شام ، از خیمهها اومدن بیرون … بسم الله الرحمن الرحیم ، بریم قربة إلی الله حسین رو بزنیم … اومدن توی گودال ، یه عده از این پیرمردا ، بجای عصا «خَشَب» دستشون بود ، خَشَب چیه ! …
بپرسید از اعراب … به چوبی که سر این چوب رو میخ کوبیدن … با خشب اومدن توی گودال … بسم الله الرحمن الرحیم …
حسین …
یه جوری بگو دل خانوم زینب آرام بگیره … حسین
لبیک یاحسین
آهسته رو آهسته رو
بر خواهر زارت نگر
بر طفل بیمارت نگر
آخ کرده وصیت مادرم
در وقت میدان رفتنت
بوسم گلو و حنجره ات 2
ای پاره تن حسینم
خونین بدن حسینم
آرام جان خواهر
ای تشنه لب حسینم2
زینب گفت حسین جان..
وقتی حرکت کردی طرف میدان یاد وصیت مادرمون زهرا افتادم...
میگن امام حسین تا تام مادررو شنید از اسب پیاده شد...
زینبم مگه مادرم زهرا چه وصیتی کرده...
صدا زد حسین جان.. مادرم وصیت کرده ...
روز عاشورا تو آخرین لحظه وقتی حسینم... بی پناه شد ...
دیگه یاور نداشت...
به طرف میدان میره...
(اوج)
زیننبم مادر... من اون لحظه کربلا نیستم مادر...
مادر عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس
امان از دل زینب....3
چه خون شد دل زینب
اینجا زیر گلوی حسینو بوسید برادرو راهی میدان کرد...
چند ساعت بعد اومد کنار جنازه برادر...
الهی خواهری داغ برادر نبینه...
به خدا سخته...
الهی نبینی اونچه که زینب دید..
(فرود)
اومد کنار جنازه برادر...
چه جنازه ای..
بی سر، عریان، قطعه قطعه....
چه کرد عمه سادات یه وقت دیدن خم شد لبها رو گذاشت له رو رگهای بریدهٔ حسین.....
ديدم غمت ای دلبر ای کاش نمی ديدم
تنهایی و بی ياور ای کاش نمی ديدم
دنبال تو تا گودال من آمدم و ديدم
بالای سرت مادر ای کاش نمی ديدم
بابی انت و امی یا حسین...
جان عالم به فدای لب عطشانت
بلند بگو یا حسیـــــن...
التماس دعا