eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
956 ویدیو
595 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. صدقه سر شما کویر دریا شد کور اسمتون و برد و دید بینا شد گره کور شدم به شوق دستاتون که به لطف سفره ی شما گره وا شد اسمش مثل ، عصای موسی میشه توی اوج ، درد و گرفتاری ها ام البنین ، اگه دعا کنه برات الهم آمین میگه زهرا امشب باید حاجت بگیرم تا راضی نشی ازم نمیرم به حضرت صدیقه بگو که راضی شه واسه حسین بمیرم (شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی) به فدای بعضی که توی گلو تونه وقتی بشیر داره روضه میخونه ما با روضه های مشک و آب می سازیم چشم شما برا رباب گریونه مادر بودی ، شما فقط میفهمی مادر وقتی ، با بچه شه خوشبخته وقتی بچه بمیره از بی آبی خیلی خیلی ، برای مادر سخته با این که بی آبی شدید شد اما عباست رو سفید شد رد سیلی ها واسه وقتی هستش که عباست شهید شد (شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثینی) تکلیف خیمه مثل روز روشن شد سهم عباس تو که عمود آهن شد اون معجری که از خاک مبرا بود مجروح رفت و اومدای دشمن شد ام البنین،  گریه کن از این جای روضه دیگه ،مصیبت گوداله ام البنین نگا کن این زخما رو جای رد کشیدن خلخاله تن هاشون زیر دست و پا بود سر هاشون روی نیزه ها بود زینب رو همسایه اش نمی‌دید اونجا بین نامحرما بود (شما ام بنینی اغیثنی اغیثنی اغیثنی) .👇
. الهی بمیرم که ام البنین شده آسمونش بدونِ قمر شده وقتِ پیری بدونِ عصا بمیرم که دیگه نداره پسر واویلا واویلا واویلا حسین   بنازم به این بانویِ باوفا شده الگویِ روضه در عالمین با اینکه پسر داده توو کربلا روو خاکا میشینه میگه وای حسین حسین جان حسین حسین جان حسین   براش گفته زینب یه صبح تا غروب به آتیش کشیدن همه هستِ شو نشون داد ،موهاشو به ام البنین نشون داد کبودیّه رو دست شو حسین جان حسین جان حسین جان حسین   براش گفته زینب حرم ریخت بهم همینکه علمدارشون خورد زمین هنوز جایِ پایِ سنان و اَنَس روی چادرا مونده، مادر ببین حسین جان حسین جان حسین جان حسین از اون موقعی که براش گفت یکی زمشک وعلی اصغر وقحطِ آب میومد شبا دیده گریون می گفت: نشد آب بیاره حلال کن رباب   شنیدم به چشماش یکی تیر زده دودستِ رشیدش جدا شد ز تن همونا که میترسیدن از نگاش با نامردی از پشت عمودش زدن حسین جان حسین جان حسین جان حسین رقیه شبی که سر و بوسه زد صدا زد بابا جون عمومون کجاست خبر داره اصلا که ما رو زدن مگه جایِ دختر زیرِ دست وپاست حسین جان حسین جان حسین جان حسین .👇
. پسرام قوربون اشکای، پسرای زهرا جون ناقابل دارم اونم، به فدای زهرا می میرم تا زینب بم مادر، میگه جای زهر آخه برای زینب، چجوری مادر باشم؟ من اومدم اینجا که، کنیز حیدر باشم بم نگید فاطمه، تازه میشه غمای زینب جونمو می‌گیره، بغضه توی صدای زینب من بمیرم برای زینب من بمیرم برای زینب خودم و هر چارتا فرزندم، به فدای زینب دسته گلهام باشن تو جمعِ، شهدای زینب به ابالفضلم گفتم باشه، خاک پای زینب به بچه هام گفتم که، حسینی مذهب باشن پسر بزرگ کردم که، غلام زینب باشن زندگیشون باید، بگذره توو هوای زینب نذرشون می‌کنم، واسه‌ی کربلای زینب تا بمیرن برای زینب من بمیرم برای زینب شنیدم عاشورا توو صحرا، گذر غم افتاد هجوم آوردن سمت خیمه، وقتی پرچم افتاد دستای عباس از تن افتاد، که حسینم افتاد آخه تا عباسم بود، کسی مگه جرأت داشت؟ حسین ابالفضلو داشت، تو زانوهاش قدرت داشت دیگه باید فقط، اشک بریزم برای زینب آخ که جای طناب، مونده رو دست و پای زینب من بمیرم برای زینب من بمیرم برای زینب 👇
. نوکری تاج رو سر منه این دو خط جمله باور منه بی گمان بعد مادر حسین مادر عباس مادر منه به زودیه زود میاد خبراش حرم میسازیم ما براش میشه تموم درای بقیع به اسم همه ی پسراش ضریح و حرم کنارش علم چه زیبا بشه صحن و سراش لحظه ای که میرسه منجیه کل عالمین موج زائرای تو بقیع میان با شور و شین جلوه میکنه دوباره صحن بین الحرمین حرم مادر عباس و مادر حسین ...ای مادر ادب،ام البنین مدد... ♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫ هم دم و یار هر شب علی دل میرفت از تو با تب علی بعد زهرا تو تنها اونی که مادری واسه زینب علی نبودی به جز صدای علی زبان خطبه های علی تو تاریخه که اوردی ثمر چهار تا یل برای علی نماد وفا بصیر و شجاع مدافع ولای علی گفتی بچه هات همه با دل و جون فدا حسین شیرشون دادی با ذکر یاحسن با یاحسین لحظه ای اگه بخواد یاوری هر کجا حسین میان از راه سه ستاره و یه ماه برا حسین ...ای مادر ادب،ام البنین مدد... شاعر : ✍🎤 👇
. السلام علیک یا قمرالعشیره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاقبت دست علمدار مرا چشم زدند قد طوبای سپهدار مرا چشم زدند شورچشمان همگی حلقه به دورش بستند قمر طایفه، دلدار مرا چشم زدند یک تنه لشگر من بود و نگهبان حرم تیرداران سر و سردار مرا چشم زدند نعره زد هیمنه‌ی لشگریان ریخت به هم جذبه‌ی شیر جگردار مرا چشم زدند کاشف‌الکرب مرا مونس و غمخوار مرا وای این قوم هوادار مرا چشم زدند خبرش را که برد پیش دل أُمِ‌بنین؟ که خلایق یل بیدار مرا چشم زدند.... ___________________________ ✍ .
. همسر حیدر کراری به امیرالمومنین یاری ای الگوی وفادارای مادر قمربنی هاشم علمداری ای جانم به این رشادت و عزت و غیرت ای جانم به این صلابت و همت و عفت ای جانم به این شجاعت و شوکت و صولت یا ام البنین به شیر پاک تو رحمت مادر دریا مادر سقا مادری کردی تو مثه زهرا گفتن عباست شد شهید اما گفتی اولادم نذر ابی عبدالله ابی عبدالله یاام عباس یاام البنین . پای داغ پسرت پیرم پر چادرت رو میگیرم شنبه ها سر این سفره روزیمو مادر از عباس تو میگیرم ای جانم چهارتا سردار قدر داری ای جانم چهارتا شیر با جگر داری کل دنیارو بگردن همه میبینن یاام البنین فقط خودت قمر داری بعد عاشورا از غم مولا روضه خوندی با نجمه و لیلا تو نگفتی از پسرات اما گفتی اولادم نذر ابی عبدالله ابی عبدالله یاام عباس یاام البنین .👇
. همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدارمنو بریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن آبروی پسرم رو بردند خبر آوردند که سه شعبه ها به مشکش خوردند خبر اوردند خبرش رو به حرم آوردند پسرم تشنه لب آب افتاد بفدای لب عطشان حسین پسرم غریب و تنها جون داد بفدای لب عطشان حسین ...... چرا رباب اینهمه غصه داره بگید منم‌ شبیه اون ببارم مشک علمدار منو دریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن پسر رباب و با تیر زدن خبر آوردن که به دست همه زنجیر زدند خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدند پسرم آب شد از شرم رباب بفدای سر طفلان حسین پسرم آب نخورده لب آب به فدای لب عطشان حسین ...... کوچه به کوچه کاروان و بردند میخوام سر از رو خاکا برندارم جسم علمدارو به خون کشیدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن روسری هارو به غارت بردند خبر اوردن دخترارو به اسارت بردند خبر اوردند گوشواره هارو غنیمت بردند پسرم رو سنگ بارون کردند بفدای صوت قرآن حسین سرم بچه م رو پر از خون کردند بفدای لب عطشان حسین 👇
. بند اول باز مدینه و داغِ، مادری که حزینه لحظه‌های آخرِ، بی‌بی ام‌بنینه حالا که میمیرم، کاش بیای عباسم تو که دستای رشیدی داری نمیخوام زحمت شم، واسه زین‌العابدین کاش بیای تابوتمو برداری با داغ تو سینه‌ام میمیرم ام بی بنینم میمیرم کاش زهرا نیاد که شرمنده‌ام زهرا رو ببینم میمیرم یا ام‌الابوالفضل ادرکنی بند دوم سر نمیشه شبای، روضه‌های مدینه روضه امشب خونه‌ی، بی‌بی ام‌بنینه روضه‌خون زینبه و، میگه ای مادر جان تو خرابه لاله‌مون پرپر شد انقدر با کعب نی، زدنش که عاقبت دختر سه‌ساله‌مون پرپر شد از اون شب که گم شد، غم توی چشمای پر از احساسش بود وقتی زجر آوردش از صحرا دنبال عمو عباسش بود یا ام‌‌الابوالفضل ادرکنی بند سوم یادش اومده حالا، حرفایی که شنیده یاد اون سوالی که، از بشیر پرسیده از حسینم چه خبر، کاشکی جون بدن براش همه عالم زیر این چرخ کبود باورم نمیشه که، میگی تشنه کشتنش آخه اونجا مگه عباس نبود باورم نمیشه افتادی رو سینه‌ات نشستن یا مظلوم حتی روی نیزه نامردا چشماتو نبستن یا مظلوم واویلا حسینم واویلا 👇
. روضه میخونه مادری غمین روضه میخونه با ناله ای حزین میگه بگین از این به بعد به من (ام بی بنین)۲ ام البنین یعنی کسی که ثمر داره یعنی کسی که پسر داره یعنی کسی که تو هفتا آسمون، قمر داره ای روزگار . دیدی که چطوری بی قمر شدم (ای روزگار . دیدی که چطوری بی پسر شدم) ای روزگار . ای روزگار روضه میخونه مادری باغم روضه میخونه با گریه دم به دم روضه میخونه دایماً یاد (مشک و یک علم)۲ مشک و علم خوبه وقتی که ساقی باشه نه که رو سینه داغی باشه خوبه وقتی که روی بدن دو دست، باقی باشه ای روزگار . دیدی که چطوری خونجگر شدم (ای روزگار . دیدی که چطوری بی پسر شدم) ای روزگار . ای روزگار .👇
. تــوی آخـرین شبت گریه نکن داره می سوزه لبت گریه نکن تــو رو جون زینبت گریه نکن دیگه بسه شدی آب خـودتو نــده عذاب چرا آب نمی خوری شدی خیره به رباب *(مادر ادب     مادر وفــا   ام بی بنین    ام الشهدا) ۲ چرا مضطرب شدی و سر به زیر جــواب سـوالمو بــده بشیــر مگه دختــر علی میشه اسیر!؟ چرا مونده بی کفن بــدن حسیــن مـن بــرام از غریبیــه پسـرم حرفی بزن غصه ی حسین    می کشه منو من به کی بگم    داغ پیــرهنـو *(مادر ادب    مادر وفــا   ام بی بنین   ام الشهدا) ۲ بــرا پیکــرت دیــگه رمــق نمونــد پیش تو هر کسی از فرات میخوند ناله هات قلب بقیعو مــی سوزوند داره می باره چشات پُــرِ حســرت نگــات ذکر "یا حسین حسین" همیشـه روی لبـات روضه میخونی  واسه کربلا گریه می کنی    یاد عاشورا *(مادر ادب      مادر وفــا   ام بی بنین     ام الشهدا) ۲ .👇
. عج تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم نوبتِ ما می‌شود آیا ؟ به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست دستگیری کن که دست از هرچه می‌دانی کشیم وای بر ما ما نمردیم  و شنیدیم از غمت زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم مادرت غش کرد وقتی روضه‌ی تو شام شد باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم تازه می‌فهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم تا کجا سامان نیابیم و پریشانی کشیم تا به کِی تلخیِ این شبهایِ طولانی کشیم نوبتِ ما می‌شود آیا ؟ به ما هم سر زنی رد شو از اینجا که بر راه تو پیشانی کشیم ما نفهمیدیم کِی ما را صدا زد فاطمه مِنَتِ این لطف را با چشمِ بارانی کشیم شرط یاری تو را فهمیده‌ام قبل از خودت باید اول بارِ این یارِ خراسانی کشیم می‌شود در وقت جان دادن رضا را دید و مُرد دست از غیرش اگر چون مَرد سلمانی کشیم دستِ ما را رو نکردی دست رد کار تو نیست دستگیری کن که دست از هرچه می‌دانی کشیم وای بر ما ما نمردیم  و شنیدیم از غمت زخم این شرمندگی داغِ گرانجانی کشیم مادرت غش کرد وقتی روضه‌ی تو شام شد باید امشب داد زد تا دردِ ویرانی کشیم تازه می‌فهم اگر طفلِ یتیمی گُم شود می‌شود صد خار را از بین دامانی کشیم
تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍
عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند ✍
کسی که بی تو سَرِ صحبتِ جهانش نیست تحمّل غم هجر تو در توانش نیست کسی که سوخته از انتظار می‌داند دل از فراق تو جسمی بُوَد که جانش نیست کسی که روی تو را دید یک نظر چون خضر چگونه آرزوی عمر جاودانش نیست؟! کسی که درک کند دولت حضور تو را نیاز گوشه‌ی چشمی به دیگرانش نیست نه التفات به طوبی کند، نه میل بهشت که بی حضور تو حاجت به این و آنش نیست به خاک پای تو سوگند، ای همیشه بهار! گلی که بوی تو دارد، غمِ خزانش نیست بهارِ زندگی‌ام در خزان نشست؛ بیا! «بهار نیست به باغی که باغبانش نیست» کنارِ تربتِ زهرا تو گریه کن! که کسی، به جز تو با خبر از قبر بی‌نشانش نیست بیا و پرده ز راز شهادتش بردار پسر که بی‌خبر از مادرِ جوانش نیست... ✍