زمینه ایام فاطمیه
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#ای_جانم_فدات_توفقط_گریه_نکن
میمیرم برات... تو فقط گریه نکن
جون بچه هات ...تو فقط گریه نگن
گریه نکن ...گریه نکن ...گریه نکن...
چرا گریه میکنی... پسر عمو
بیا و درداتو... به من بگو
نبینم... سرت رو...ی زانوته
نگاه کن ...که یارت ...روبه روته
ای جانم فدات ...تو فقط گریه نکن
میمیرم برات ....تو فقط گریه نکن
جون بچه هات ...تو فقط گریه نگن
گریه نکن ...گریه نکن ...گریه نکن ...
اگه زهرا خسته شد ...فدا سرت
سره من شکسته شد ...فدا سرت
شده قامتم خم... فدا سرت
نمیبینه چشمم ...فدا سرت
میخندن برام... توفقط گریه نکن
پیش پچه هات ...تو فقط گریه نکن
میگیره صدات ...تو فقط گریه نکن
میمیرم برات... تو فقط گریه نکن
ای جانم فدات.. تو فقط گریه نکن
جون بچه هات... تو فقط گریه نکن
گریه نکن... گریه نکن ...گریه نکن...
بیا تا که بی صدا ...گریه کنیم
برا داغ کربلا ...گریه کنیم
برا اون ...دم اخر حسین
که تنها میشه ...خواهر حسین
میگه خواهرم ...تو فقط گریه نکن
رو نی رفته سرم... تو فقط گریه نکن
آه
جان مادرم ...تو فقط گریه نکن
گریه نکن ...گریه نکن... گریه نکن ...یا زینب
گریه نکن ...گریه نکن... گریه نکن ...یا زینب
ای جانم فدات ...تو فقط گریه نکن
میمیرم برات... تو فقط گریه نکن
جون بچه هات... تو فقط گریه نگن
گریه نکن ...گریه نکن... گریه نکن...
چرا گریه میکنی... پسر عمو
بیا و درداتو... به من بگو
نبینم... سرت رو...ی زانوته
نگاه کن ...که یارت ...روبه روته
ای جانم فدات ...تو فقط گریه نکن
گریه نکن ...گریه نکن... گریه نکن...
برا پدر مادرا...برا گریه کنای حضرت زهرا...
ای جانم فدات ...تو فقط گریه نکن
میمیرم برات... تو فقط گریه نکن
جون بچه هات... تو فقط گریه نگن
گریه نکن ...گریه نکن... گریه نکن...
کانال مداحی 🎤عاشقان حضرت زینب،س،
روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی🎤✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال در پیام رسان ایتا:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
|⇦•مرد شب زنده دار سجاده ..
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر•✾•
مرد شب زنده دار سجاده
مردی از جنسِ عالم بالا
مردی از جنس آیهٔ تطهیر
مردی از خانوادۀ زهرا
در زمانِ عبادتِ صبحش
جا نمازش فرشته باران بود
در زمانِ کرامتِ دستش
خانه اش کعبۀ فقیران بود
کاش امشب نسیمِ ماه رجب
برساند به ما دعایش را
برساند به روح مُردۀ ما
بوی سردابِ سامرایش را
بین این حجره ای که دربسته است
برتنش زهر کارگر گشته
چقدر دست و پاش می لرزد
چقدر رنگ و روش برگشته
اثرِ زهرِ روسیاست اگر
پلکِ چشمِ ترش کبود شده
چقدر مثل مادرش زهراست
چقدر پیکرش کبود شده
او که خود دل شکسته بود اما
دل اورا شکسته تر کردند
آیه های نجیب و پاکش را
بین بزم شراب بردند
کس نپرسید بین این مجلس
این ولیِّ خدا گناهش چیست
آیه هست و پیاله هست اما
این وسط اما جای خیزران خالیست
اَلامان از حکایتِ زینب
آنکه در طشت آسمان را دید
آنکه پیش نگاه غمبارش
لب و دندان وخیزران را دید
اَلامان از حکایتِ زینب
آنکه در مجلس بَدِ دشمن
داد می زد لبِ امام مرا
پیشِ چشمِ سه ساله چوب مزن
#علی_اکبر_لطیفیان
* مجلس شراب بردنت آقاجان! اما دختر باهات نبود، خواهرت، همسرت نبود. وای از اون ساعتی که یه عده نامحرم دور تا دور ایستادن بودن، صدا زد: بابا!...*
چوب از یزید خورده ای و قهر با مَنی
خواهم ببوسم از لبت اما نمی شود
بیهوده زیر منتِ مرهم نمی روم
این پا برای دختر تو پا نمی شود
کار از حنا و شانه کشیدن گذشته است
مویی که سوخته گره اش وا نمی شود
_
بی هوا درب خانه ات وا شد
عده ای نانجیب آمده اند
بین سجده، بدون عمامه
پیِ تو ای غریب آمده اند
*میخوام بگم: یا امام هادی! بی هوا دَرِ خونه ات رو باز کردن، اما همسرت بین در و دیوار نبود...*
می کِشد با دو دستِ بسته تو را
* همۀ این ها رو میشه مدینه نگاه کنی،امام سجاد فرمود: دست من رو مثل جدم میان کوچه ها بستن. گفتن: آقا! مگه دست امیرالمؤمنین رو چطور بستن؟ آقا فرمودن: سَرِ امیرالمؤمنین پایین بود، اینقدر لباس مولا رو کشیدن،لباس پاره شده
خبر نوشته: شونۀ مولا نمایان بود، از یه طرف چهل نفر،از یه طرف یه خانم هجده ساله، یه وقت دومی یه نگاه کرد، صدا زد: قنفذ چرا ایستادی...
کاش با غلافِ شمشیر میزد، نه والله، غلاف و شمشیر با هم بودن...*
می کِشد با دو دستِ بسته تو را
دل به تقدیر داده بودی تو
دشمنانت سوار بر مرکب
پشت مرکب پیاده بودی تو
جان فدایت که روضه خوان بودی
یادِ نورِ دو عین افتادی
عقب قافله زمین خوردی
یادِ بنتُ الحسین افتادی
تا رسیدی به کاخ آن ملعون
پر و بالت تمام خاکی شد
ذره ای از بها نمی افتد
گیرم اصلا امام خاکی شد
متوکل شراب آورد و...
بعد از آن هم کمی به تو خندید
طعنه زد لااقل بخوان شعری
شعر خواندی و وجودِ او لرزید
دلِ زهراییت شکست آن جا
یادت افتاده بود بزم شراب
یاد دندان و خیزران بودی
یادت افتاده بود اشکِ رباب
یادت آمد شراب را می ریخت
به روی زخم دیده ی جدت
چشم عباس خیره شد ناگه
سوی رأس بریده ی جدت
می چکید اشکش از نوک نیزه
همه ی های و هویم این جا بود
دختری زیر لب فقط می گفت:
کاش الآن عمویم این جا بود
شاعر : #محمدجوادشیرازی
* یا امام هادی! مجلس شراب رفتی، اما کسی دخترت رو نخواست کنیزی ببره، مثل فردایی بدنت رو کفن کردن، با احترام بدنت رو میان قبر قرار دادن«صَلَّ اللهُ عَلَیکَ یا سَیدنا الْمَظلوم»«أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى» برسون صدات رو کربلا: حسین....
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
@Asheghane_hazrat_zeynab
.
|⇦•فقیرِ حرم را سلیمان نکن...
#مناجات و روضۀ #حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ کربلایی محمدحسین پویانفر •✠•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
فقیرم نوشتید، من راضی ام
به این شب، به شب در زدن راضی ام
دل من شکسته است، چیزى بگو
به وَاللهِ حتى به لَن راضی ام
مرا هم معطل کنى اَولاً
تو رَبِّ مَنى، ثانیاً راضی ام
کلافِ مرا برنگردان وَلَو
ببافى از آن پیروهن راضی ام
فقیرِ حرم را سلیمان نکن
از این منصبِ خویشتن راضی ام
به پروانه هاىِ سَحَر گفته ام
که من هم به این سوختن راضی ام
مرا آخرِ عُمرى آواره کن
به شبهاىِ دور از وطن راضی ام
اگر تَن نباشد به سَر راضی ام
اگر سَر نباشد به تَن راضی ام
فداىِ حسینم ولیکن مرا
بخوانى شهیدِ حَسَن راضی ام
حرم میروم باز در میزنم
اگر هم ندادند، من راضی ام
مرا آخرش هم کفن میکنند
ولیکن بدونِ کفن راضی ام
*وقتی امروزگریه میکرد،صدازد خواهشی ندارم اما برای من رو بزن، بگو ازمال دنیا چیزی برای خدیجه باقی نمانده، اگه میشه رسول الله منُ بینِ عبایی که نمازمیخوانه کفن کنه ،اما کفن ها از آسمان اومد...
ازامشب ذکرآسمونی هاشد:
ای بی کفن حسین جان...
دور از وطن حسین جان...
ای تشنه لب حسین جان...
«أَلسَّلامُ عَلَى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرىٰ...»
ای بی کفن حسین وای...
دور از وطن حسین وای...
عریان بدن حسین وای...
کفنی داشت زخون و کفنی داشت زخاک
تا نگویندحسین بن علی بی کفن است
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#ماه_رمضان
.👇