|⇦•ای به شهرری مزارت..
#مدح_خوانی ویژۀ میلاد حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام _ حاج امیر عباسی•✾•
┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅
ای به شهرری مزارت رشک جنات النعیم
آیت عظمایِ حق نَجلُ الحسن عبدالعظیم
آفتاب فاطمه چشم و چراغ اهل بیت
منشأ فضل و کرامت صاحب لطف عمیم
هم شریف ابن شریف ابن شریف ابن شریف
هم کریم ابن کریم ابن کریم ابن کریم
قبلۀ دل کعبۀ اهل ولایی نی عجب
گر زند بیت الحرامت بوسه بر خاک حریم
در پی احیای دل کار مسیحا می کند
بامدادی گر وزد از تربت پاکت نسیم
زائر قبر تو یعنی زائر قبر حسین
خادم کوی تو یعنی خادم حجر و حطیم
شهر ری تا متکی بر آستان قدس تواست
تا قیامت نیستش از فتنۀ بیگانه بیم
نی عجب گر سائل درگاهت از احسان کند
دامن طفل یتیمی را پر از در یتیم
چارمین نجل کریم اهلبیتی میتوان
هشت جنت را ببخشایی به شیطان رجیم
لاله سر آورد از شعلۀ سبزش برون
باد اگر خاکِ حریمت را بَرد سویِ جحیم
شاهراه زائرت اناهدیناه السبیل
چل چراغ تربتت شمع صراط المستقیم
کشور ایران سپهری کش تو عیسای مسیح
شهر ری چون طور سینا و تو موسای کلیم
بر مشام جان هد در هر نفس عطر حسین
هر کجا آرد نسیم از تربت پاکت شمیم
اینکه من امروز می گردم به دور تربتت
مرغ جانم زائر کوی تو بوده از قدیم
دست من گر کوته است از مرقد پاک حسین
یافتم از تربتت اینجا همان فوز عظیم
هر که در این سرزمین بر خاک تو صورت نهاد
در ثواب زائران کربلا گردد سهیم
خورده از اول «میثم» گره بر مرقدت
وصل اجداد تو خواهد از خداوند کریم
یا حضرت عبدالعظیم ..
دستِ منو دامانِ تو
فقرِ منو احسانِ تو
دردِ منو درمانِ تو ..
یا حضرت عبدالعظیم .
|⇦•جات تویِ سینه ست..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام _ سید مهدی حسینی •
جات تویِ سینه ست
بینِ من و تو فاصله ای نیست
هرچی تو میگی، خیری درش هست
پس گله ای نیست ..
چاره چیه! باید موند، باید سوخت، باید ساخت
چاره چی بود! اگه یار، نگاهی نمینداخت ..
سر میدم زیرِ پای حسین
زندگیم به فدای حسین
اربعین نمیخواست راهی شم
راضی ام به رضایِ حسین ..
یا حسین .. یاحسین یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
با دلِ ماها میلی نداشتی، دل نمی بستی!
این همه مجنون پس چرا ظرفِ ما رو شکستی
جا بمونیم! میدونیم به فکرِ ماهایی
دیدنِ مون شبیه رقیه میایی
هر طرف میکشونی حسین
تا جنون میرسونی حسین
سوخت و سوز داره عاشق شدن
حق داری بسوزونی حسین
سر میدم زیرِ پای حسین
زندگیم به فدای حسین
اربعین نمیخواست راهی شم
راضی ام به رضایِ حسین ..
یا حسین .. یاحسین یاحسین ..
ــــــــــــــــــ
قافلۀ زخم، قافلۀ آه، از سفر اومد
خسته ای که رفت، از سفر آخر خسته تر اومد
تاج سرم، بلند شو، که خواهر رسیده
زینبِ تو نگاه کن شکسته خمیده
کعب نی اگه خوردم حسین
عشق نبود که میمردم حسین
تشنه لب بودی بردن منو حسین
پاشو که آب آوردم حسین
یا حسین .. یا حسین یا حسین ..
|⇦•معصومه یعنی نور..
#روضه و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _حسن شالباف
هرکس گدایی میکند بر ساحت زهرا
باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا
معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش جنت زهرا
مانند زهرا روشنایِ خانه این بانوست
راضیه و انسیه و حنانه این بانوست
کوثر شده زهرایِ اطهر میشود بی شک
انسیه الحورای دیگر می شود بی شک
معراج را معنا و مظهر می شود بی شک
بندِ دل موسی بن جعفر می شود بی شک
*اومدن یه عده درِ خانۀ آقا در زدن .. با حضرت کار داشتن، فرمودن آقا نیستم رفتن بیرونِ شهر چه کار دارید؟ سوال داشتیم محضرِ امام کاظم .. سوالتون چیه؟! سوالا رو گرفتن جواب دادن ..
بر میگشتن تو راه بر خوردن به امام کاظم سلام الله، سلام و احوال پرسی کجا بودید آقاجان منزل شما بودیم سوال داشتیم .. سوال ها رو دخترتون فاطمه معصومه جواب دادن .. حضرت فرمودن ببینم جوابِ سوال ها رو تا نگاه حضرت افتاد دیدن حضرت هی می فرماید: «فداها أبوها ..» نمیشه ساده از این جمله گذشت .. امام معصوم داره اینطور می فرماید «فداها أبوها ..» این جمله رو دیگه کجا، کدوم بابا به کار برد ؟.. اینجا اگه اینا شنیدن بابا به قربونت بره همه دوست بودن، مُحب بودن .. اما یه جا دیگه سراغ دارم یه بابا گفت فاطمه جان فداها أبوها .. کاری کردن بین در و دیوار هی گفت بابا ..*
بابا اگر این است دختر باید این باشد
چون فاطمه حق است اُم المؤمنین باشد
وا میشود سجادهاش، وا میشود درها
درهای الطاف خداوندی به نوکرها
از نسل اسماعیلها تا نسل هاجرها
در محضرش از فضهها هستند و قنبرها
در کهکشانش شاعران منظومه میگویند
معصوم ها یا حضرت معصومه میگویند
دستِ کریمه برکتش مثل کریمان است
قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است
باران نمی خواهد همیشه نورباران است
هر زائر قم زائر شاه خراسان است
محتاجم و دور کس دیگر نمیگردم
از محضر او دست خالی بر نمیگردم
*وقتی این خانمُ دفن کردن یه عده رفتن طوس محضرِ امام رضا حضرت یه نگاه بهشون کرد فرمود ما یه امانتی تو شهرِ شما داریم .. یه فاطمه از ما تو شهرِ شما دفن شده .. زیارتش میرید یا نه .. لذا اونجا حضرت فرمود هرکسی خواهرم در قم رو زیارت کنه انگار منه امام رضا رو زیارت کرده ..*
چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست
چون زینب است و جز رضا ورد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قد کمانش نیست
بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست
بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً
باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد
او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد
گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد
غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد
در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد
روبندۀ زنها بهدست این و آن افتاد
شاعر :سیدپوریا هاشمی _ رضا دینپرور
آی گریه کن ها؛ هفده روز این فاطمه تو شهر قم مهمان بود .. انقدر احترامش کردن، انقدر فهمیده بودن طوری شد زن ها اومدن به شوهرهاشون گفتن این چند روزه از اینجا عبور نکنید گفتن چرا؟ گفتن آخه یه فاطمه تو این خونه ست .. آخ برات بمیرم برات مادر، نامرد بی هوا زد تو صورتش ..
بعد هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت، چه تشییع جنازه ای کردن اهالی قم تو تاریخ نوشتن محل دفن بی بی قبلا باغی بوده، قبر رو سادات و بزرگان شهر قم آماده کردن آخه دخترِ امام احترام داره .. لذا وقتی بدنُ گذاشتن زمین هیچ کسی جرات نمی کرد به این بدن دست بزنه .. همه رفتن عقب خدا چه کار کنیم ..(خبره های روضه جلوتر رفتن ..) یه وقت دیدن دو تا سوار از سمت قبله دارن میان ..( ان شالله هیچ وقت داغ مادر نبینی ..) یه وقت اگه بخوان بدن یه خانمُ دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرما برن کنار، باید دو تا محرم باشن .. لذا میگن امام رضا اومد، جواد الائمه اومد .. این بدنُ با احترام نماز خواندن بدنُ دفن کردن .. باید یکی بره داخل قبر، یکی هم از بالا بدن رو روانۀ خانۀ قبر کنه .. ( چی میخوام بگم؟) اگه این روایت چهل و پنج روزِ شهادتِ بی بی رو بخوام بگم مثه این شبا علی هی رفت تو قبر بیرون آمد .. هی نگاه به قبر میکرد نگاه به فاطمه می کرد .. قهرمان خیبر به چه کنم، چه کنم افتاد .. یه وقت دید دو تا دست شبیه به دستان پیغمبر .. هی میگفت الی .. این دو تا بدن ..
یه جا دیگه هم برات بگم .. بنی اسد هی نگاه به این بدن می کردن یه وقت دیدن یه سوار از سمتِ قبله آمد .. بنی اسد کنار برید .. من این بدن ها رو خوب می شناسم .. برید یه قطعه بوریا بیارید .. ای بی کفن ..
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند
به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشاند
|⇦•بسترت را جمع کن از خانه..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج محمدرضا غلامرضازاده •
بسترت را جمع کن از خانه، بیماری بس است
زیر چشمت گود افتاده است، پس زاری بس است
از همان روزی که تو تب کرده ای تب کرده ام
خوب شو خوبم کنی سه ماه بیماری بس است
تو به فکر گریه ای من هم به فکر گریه ام
این تبسم کردن از روی ناچاری بس است
لاله، لاله، لاله، لاله، لاله، لاله .. تا به کی؟
جای خالی در لباست نیست گل کاری بس است
من مرتب میکنم این خانه ات را تو فقط
لحظه ای هم دست از دیوار برداری بس است
*برا بی بی بلند بلند گریه کنید .. آخه تو مدینه کسی براش گریه نمیکنه .. خدا میدونه وقتی مجلس بی بی رو پر رونق میگیرید دل بچه هاش شاد میشه .. خدا رو شکر بچه شیعه ها جای ما بلند بلند گریه میکنن .. آخه بچه هاش پیراهن های عربی رو به دهان گرفته بودن آروم آروم گریه میکردن .. نمیدونم مریض بدحال داشتی یا نه !!.. طولِ درمانش وقتی زیاد میشه هی نگران میشی .. اجازه بدید زبان حال بگم: زینب صدا میزد داداشم حسین، مادرمون چرا خوب نمیشه ..*
ایشکسته بال پس کی استراحت میکنی
هر زمان کهپا شدم دیدمتو بیداری، بس است
اینطرفداری از من کار دستت داده است
بعد ازاین کاری مکن دیگر طرفداری بس است
وقت کردی یک کفن هم بعد پیرهن بباف
زندگیکردن برای من بس است، آری بس است
باشد امشب میروم پیش خدا رو میزنم
بسترت را جمع کن از خانه بیماری بس است
شاعر : علی اکبر لطیفیان
چندین بار وقت ملاقات گرفتن شیخ عباس قمی میفرماید اومدن پیش امیرالمومنین(ع)، علی(ع) برو از فاطمه(س) اجازه بگیر ما لحظاتی در خدمتش باشیم، اومد پیش فاطمه(س) بی بی اینا اجازه میخوان نگاه کرد به مولا صدا زد علی(ع) جان خانه، خانۀ تو هست منم همسرتم .. اگه تو بخوای من حرفی ندارم .. این نامردا اومدن تو خانه هر کاری کردن دیدن بیبی روشو برمیگردونه و نگاه بهشون نمیکنه .. میخوام بگم نانجیبا اینجا اجازه گرفتن اما مدتی قبل .. بمیرم برا اون ساعتی که بدون اجازه وارد خانه شدن .. خانه رو به آتش کشیدن .. مادر ما امد پشت در خانه اما اون حرامی چنان با لگد به در زد .. یا زهرا ..
🏳سبک زمزمه سرود میلاد باسعادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
#زمزمه_عبدالعظیم_ع
#سرود_عبدالعظیم_ع
#مژده_مژده_سائلان
🏳بند اول
مژده مژده سائلان که آمد آقای کریم
دسته دسته گل کنید تقدیم شاه عبدالعظیم
مژده مژده شیعیان که آمد آن مرد حکیم
سر کنید مدح و کنید تعظیم شاه عبدالعظیم
در و گوهر آمده/روح و ریحان آمده
صاحب جود و کرم/قلبه ی جان آمده
تو مراد این دل و
دل مریدت سیدی
یا کریم ابن کریم
آمدی خوش آمدی
《یا کریم ابن کریم
حضرت عبدالعظیم》
🏳بند دوم
آمده از نسل پاک مجتبی فرزانه ای
تا شود شاگرد و یار حضرت هادیِ راه
چون مقام و جایگاه او بلند و عالی است
اهل ری او را صدایش میزنند با نام شاه
در ربیع الثانی آن/فخر دوران آمده
بحر علم و معرفت/مرد ایمان آمده
عبد دربارت منم
رو سیاهم سیدی
یا کریم ابن کریم
آمدی خوش آمدی
《یا کریم ابن کریم
حضرت عبدالعظیم》
🏳بند سوم
چون میان اکثر مردم عزیزی از قدیم
صحن زیبایت شده هم ملجاء و هم سرپناه
هر که دلتنگه حسین و کربلایش میشود
میکند رویش به سمت این حریم و بارگاه
ای غبار صحن تو/بر دو چشمم توتیا
میشوم چون زائرت/میروم تا کربلا
بهر هر جامانده ای
کربلایی سیدی
یا کریم ابن کریم
آمدی خوش آمدی
《یا کریم ابن کریم
حضرت عبدالعظیم》
۱۴۰۰/۰۸/۱۴
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
@Asheghane_hazrat_zeynab
اربعین مادر
سیه پوش غم مادمنم من
عزادارگل پرپرمنم من
خداداندچه خاکی برسرم شد
گرفتارغمش آخرمنم من
چرامادرتورفتی ازکنارم
زدیدازفراقت خون ببارم
به اشک وناله هادراربعینت
به خاک قبرتو سرمی گذارم
😭😭
چهل روزه که ازد گذشت این مادرمی گذردبیادآن روزهایی که کنارم بود
بیادآن شب هایی که به من شیرهٔ جان می داد
بیادآن همه خوبی ها. آن همه محبت های مادررا..هر گز فراموش نمی کنم..مادرمادر
چهل روزه هستی من..مادرمن..زیرخاک است
چهل روزه که برسردرخانهٔ دل من ..پر چم عزابلند است
چهل روزه که خانه صفایی ندارد..خاموشاست
چهل روزه که ازداغ اومی نالم
چهل روزه ازدوری مادراشک می ریزم
چهل روزه که برسروسینه می زنم
چهل روزه که برای این غم..مرهمی پیدا نکردم .مادر
چهل روزه که مزارتورادرآغوش گ فته ام ماد جان
چهل روزه که من عزادار توهستم
چهل روزه که دعوت حق رالبیک گفتی..بارسفربستی
چهل روزه که برسفر هٔ حضرت زهراودخترش .زینب مهمانی..
وقتی خبردرگذشت این مادرراشنیدیدعزیزان..همه برای عرض تسلت ودلداری..جمع شدید..بدن مادررابااحترام تشیع جنازه کر دید..بخاک سپردید..برای اومجلس عزا گرفتید...
ولی دلها بسوزد برای آن مادر مظلومه ای که درشهر مدینه...غریبانه ازدنیا رفت ..مگه فاطمه دختر پیغمبرنبود ..پس چرابین ..درو دیوار پهلو ی او را شکستند..در کو چه ها سیلی به صورتش زدند..چه تشییع جنا زه غریبا نه ای داشت زهرا سلام الله علیها..شما که در کنار قبر این مادر ناله می کنید ...اشک می ریزید....ولی جانها بسوزد برای آن مادری که مزارش نشا نی نداره.
@Asheghane_hazrat_zeynab🔰
در دم مردن بیا یک دم کنارم یا حسین
جان زهرا مادرت چشم انتظارم یا حسین
در سوال و پرسش قبرم بیا ای سر ورم
بی کس و بی مونس و بی غم گسارم یا حسین
بی نوا را جان زهرا مادرت از در مران
مجرمم چشم شفاعت از تو دارم یا حسین
خادمم ، عبدم ، غلامم ، نوکرم در مانده ام
سر وری کن لحظه ی در احتضارم یا حسین
رو سیه ، نامه سیه ، رفتار بد ، کردار زشت
من پناهی جز تو در محشر ندارم یا حسین
سایه ات را گر بگیری از سرم روز نشور
من یقین دارم که اندر قعر نارم یا حسین
@Asheghane_hazrat_zeynab🔰
#فنون_مداحی
عجين كردن شعر و روضه:
⭕راهكار مفيد ديگر در بيان مطالب و اشعار، عجين كردن شعر و روضه میباشد. يعنى مداح با زبان شعر روضه بخواند، بدين ترتيب كه محور اصلى كارش، شعر باشد خصوصاً فرازهاى روضه را با شعر بيان كند، حتى اگر يك بيت باشد. و از سخن گفتن فقط براى ربط بين ابيات استفاده نمايد زيرا سر بسته گفتن مطلب در لفّافه شعر، بسيار زيبندهتر و جذابتر از توضيح دادن در مورد مطالبى میباشد كه مستمع بارها آن را شنيده و به خوبى بر آن اشراف دارد. مى توان از اين فن براى هر مستمعى بهره جست چرا كه براى همه دلنشين است (حتى اگر اشعار بسيار ساده باشند).
⭕اما بايد در مجالس مختلف با تفاوت درك مستمعين، اشعارمان را تغيير دهيم تا احتياج به توضيح اضافى و معنا كردن شعر نباشد.
❌ غالبا کسانی که به این نکته مهم توجه نمیکنند از چند جهت متضرر میشوند.❌
⭕۱. کلماتی که بکار میبرند غالبا تکراری است در صورتیکه اشعار مختلف، تا حدی این نقیصه را با جملات مترادف میپوشانند
⭕۲. گاهی دیده شده جملات بکار برده شده دارای اغلاط ادبی و لغوی است و فعل و فاعل جمله بخوبی و به درستی ادا نمیشود.
⭕۳. جذابیت خواندن کم میشود زیرا شعر به دلیل دارا بودن وزن، سجع، ایهام، استعاره و ... به خودی خود دارای جذابت بیشتری است همچنانکه نثر مسجع نسبت به نثر ساده بهتر مورد اقبال قرار میگیرد.
⭕اما ناگفته نماند، مطالب ارائه شده برای کسانی است که نتوانستند فیش روضه مناسبی تدوین نمایند. چرا که اگر کسی بتواند برای روضههای خود وقت مناسبی بگذارد و جملات زیبایی را خلق کند، به نوع خود میتواند تاثیر بسزایی بگذارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حدیث_روز
امام صادق عليه السلام:
💠اِجعَل مالَكَ عارِيَةً تَرُدُّها
مال خود را امانتى بدان كه بايد بازگردانى
الكافی جلد2 صفحه455
@Asheghane_hazrat_zeynab
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌾حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
عبد خدا و مرد خدا سیدالکریم
مِنّا به نزد آل عبا سیدالکریم
در وصف دوست ، حضرت هادی به غمزه گفت:
هستی بحق تو دوست ما سیدالکریم
بر سائل تو در حرمت میرسد جواب
اینجا کجاست کرب و بلا سیدالکریم
تا دین خویش عرضه کنی برامام خویش
کی میشوی ز یار جدا سیدالکریم
مُلک ری است قبله ی دلهای فاطمی
اینجاست ملک خون خدا سیدالکریم
خونِ تو را اگرچه به مقتل نريختند
مانند سیدالشهدا سیدالکریم
اما برای مردم دنیا تو حجتی
آری تویی تو حجت ما سیدالکریم
قبر حسین بر سر و رویت خراب شد
یعنی شدی دوبار فدا سیدالکریم
یکبار تحت قبّه ی ویرانه ی حسین
یکبار پیش پای رضا سیدالکریم
عمری گریستی به تنِ پاره پاره ای
آخر شدی شهیدِ جفا سیدالکریم
هرگز به زیر سم ستوران نرفته ای
خنجر نخورده ای ز قفا سیدالکریم
از روضه های داغ ، تو دق کرده ای یقین
از کوفه تا به شامِ بلا سیدالکریم
دریاب ای ولیِّ خدا اهل درد را
ای نایب الامام الا سیدالکریم
ما را وصال کرب وبلا گر نصیب نیست
هستیم پس دخیل تو یا سیدالکریم
#محمود ژولیده
@Asheghane_hazrat_zeynab
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#مادر
کسی که ناز مرا می کشید مادر بود کسی که حرف مرا می شنید مادر بود
کسی که گنج به دستم سپرد بود پدرکسی که رنج به پایم کشید مادر بود
کسی که شیره ی جان می مکید من بودم کسی که روح به تن می دمید مادر بود
کسی که در دل شب از صدای گریه ی من سپندوار ز جای می جهید مادر بود
کسی که خاری اگر پیش پای من می دید چو غنچه جامه به تن می درید مادر بود
کسی که دور اگر می شدم ز دامنش برهنه پا ز بیم می دوید مادر بود
ز دست دشمن هستی در این سیه بازارکسی که جان مرا می خرید مادر بود
کنار بستر بیماریم پرستاری که تا به صبح نمی آرمید مادر بود
به روزگار جوانی کسی که قامت او به زیر بار محبت خمید مادر بود
کسی که در غم و اندوه و در پریشانی به دردهای دلم می رسید مادر بود
گهی خشونت و تندی گهی عطوفت و مهر نشان و مظهر بیم و امید مادر بود
غرض کسی که ز دنیا و آرزوهایش برای خاطر من دل برید مادر بود
یکی شکسته قفس ماند و خسته مرغی زار که از ثری به ثریا پرید مادر بود
مرا ستاره ی صبحی که هر چه کوشیدم شد آخر ز نظر ناپدید مادر بود
چو در گذشت"نگارنده"با تاسف گفت
که آن به راه محبت شهید مادربود .
@Asheghane_hazrat_zeynab🔰
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم
( علیه السلام )
#حاج_ابوالفضل_بختیاری 🎤
همه دستا
بره سمت آسمون به سوی الله
همگی با هم بگید الحمدلله
چقدر رفته به مجتبی ماشاالله
صد قل هوالله
#ملودی_دوم
بانی ، کربلاست
انگاری ، مجتباست
مردونه ، خیلی آقاست
محشره ، دلبره
واقعا ، سروره
فاتح ،کل دلهاست
#ملودی_سوم
همسایگی ، حقش ادا شده
دل پیش تو ، آقا گدا شده
مطمئنم ،با یک دعای تو
روزی ما ، کرب وبلا شده
( مولا مولا ،
یا سیدالکریم ) تکرار
#بند_دوم
فخرم اینه
با علی ، مالک هفتا آسمونم
با علی ، پیرم بشم بازم جوونم
نمک عشق علی ، روی زبونم
براش می خونم
از پیش ، تو آقا
هیچ کسی ، نمیشه
دست خالی ، دیگه رد
هرزمان ، که بهشتو بخوام
نجفت ، رای این دلمو زد
#ملودی_دوم
علی میزان ، تاج روی سره
عالم زیر ، دستای حیدره
روز محشر ، ما دور حیدریم
او حاکم ، فردای محشره
( حیدر حیدر
یامرتضی علی .. ) تکرار
علی علی علی علی ...
شاعر : #حبیب_باقرزاده
#حضرت_عبدالعظیم