⚜️🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرتِ حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام
•┈┈••✾••✾••┈┈•
•┈┈••✾••✾••┈┈•
حمله کرد خالد ابن ولید (لعنت الله) همه فرار کرده بودن .. یه عده پِیِ غنیمت ،یه عده لشکرُ دیدن از پشت داره هجوم میاره جنگی که پیروز شده بودن ،مغلوبه شد .. همه فرار کردن ،پیغمبر محاصره شد .. هیچ کسی نموند ،تک و تنها امیرالمومنین ایستاد پیشانیِ پیغمبر شکست .. دندانِ مبارک شکست ..تنها کسی که ایستاد و یه تنه دور پیغمبر میگشت امیرالمومنین بود .. نود زخمِ کاری به بدن آقا رسید ولی از پا ننشست .. آسمانی ها مبهوتِ جنگِ علی شدن ..
انقده تک و تنها دورِ پیغمبر گشت خطاب اومد همه شنیدن این ندا رو منادی بین زمین و آسمان ندا داد : لا فَتی اِلاّ عَلی لا سَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار .. این برا امروز بوده .. یه تنه ایستاد جانِ پیغمبرُ نجات داد .. زخم هاشُ بی بیِ ما حضرت زهرا مرهم می گذاشت بعدِ جنگِ اُحد ؛ پرستارِ علی ابن ابیطالب فاطمه بود .. هر زخمی رو مرهم میذاشت میگفت علی جان ان شالله جبران کنم .. دست مریزاد علی چه کردی امروز .. جانِ بابایِ منو نجات دادی .. ان شالله جبران کنم .. یه گریز بزنم برگردم .. فرمود علی جان ان شالله عمرم باقی باشه برات جبران کنم .. میدونی کجا جبران کرد .. وقتی دستایِ علی رو بستن .. داشتن میبردنش سمتِ مسجد .. حائل شد ، کمرِ مولا رو گرفت .. صداش بلند شد ..
ای کعبه خودم دورِ سرت میگردم
پروانۀ شمعِ سحرت میگردم
امروز به جبرانِ نود زخم احد
بنگر که چگونه سپرت میگردم
*رکنی بود حمزه .. بیخود نبود نامش شد حمزۀ سیدالشهدا فاطمه (س) با این که آسیب دیده بود ،با این که پهلوش شکسته .. بازو آسیب دیده .. میاد سرِ قبرِ حمزه .. ببین چه مقامی داره فاطمه میاد اونجا حرفاشُ بزنه آرام بشه .. خودِ مولا وقتی داشتن میبردنش سمتِ مسجد ( میخوام مقامِ حمزه جا بیفته ، بدونیم امشب برا کی داریم گریه میکنیم ) انقدر مقام بالاست اسدالله علی ابن ابیطالب دارن میبرنش ، یه نفر از اونایی که اسم برده جلو درِ خونه ،حمزۀ سیدالشهداست .. فرمود حمزه اگه تو بودی اینا جرات نمی کردن درِ خانۀ ما رو آتش بزنن .. بعد از اینی که پیغمبر فرمود عمویِ من گریه کن نداره ، زن ها همه کشته هاشونُ رها کردن ،برا حمزۀ سیدالشهدا گریه کردن .. رسم شد تو مدینه هرکی کشته ای می داد ، شهیدی می داد اول برا حمزۀ سیدالشهدا گریه می کردن بعد برا شهید خودشون ..
در غزوۀ اُحد چو اُحد بود پا به جا
تا عاقبت ز حربۀ وحشی زپا فتاد
دشمن همین به کشتنِ او اکتفا نکرد
در فکرِ مثله کردنِ آن پارسا فتاد
جسمش درید و دیگر اجزایِ او برید
قلبش به دستِ هندۀ شوم دغا فتاد
این قرعۀ ستم که ز تزویر هنده بود
آوخ به نام حمزۀ شیر خدا فتاد
*مثله کردن بدنُ .. نوشتن با اجزایِ بدنِ حمزه گردن بند درست کرد به گردن انداخت ..*
هر کس برفت تا خبر آرد به مصطفی
زان کشته در کنارِ وی از غم ز پا فتاد
*هرکی میومد بدنُ میدید دیگه نمی تونست برگرده .. *
تا خود پیمبر آمد و چون حال حمزه دید
زد ناله آنچنان که طنین در فضا فتاد
*نشست شروع کرد گریه کردن یه وقت خبر آوردن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. عمۀ شما صفیه خانم داره میاد .. خودش جلو دوید فرمود عمه برگرد .. اگه میشه شما بالاسرِ برادر نیا .. ( نمیشه که )خواهره .. خبرِ شهادتُ شنیده ولی تا بدنُ نبینه دلش آرام نمیشه .. فرمود عمه جان شرط داره .. اول فرمود عبا بندازن رو بدنِ حمزه .. انقدر رشید بود پاهایِ حمزه از زیرِ عبا بیرون آمد ، فرمود خار و خاشاکِ بیابون هارو جمع کردن حتی خواهر پاهایِ برادرم نبینه .. عمه جان شرط داره ، اگه میخوای بدنُ زیارت کنی عبارو کنار نمیزنی .. اگه می خوای بدنُ ببوسی از رویِ عبا .. بغل میکنی از رو عبا .. (چه بدنی ؟..) تازه این بدنی که مثله شده سر در بدن داره ...*
در شرح این مصیبت جانسوز ناگهان
دل در هوای واقعه ی کربلا فتاد
وقتی که راه قافلۀ غم نصیب شام
برکشتگان بی سر دشت بلا فتاد
*راوی میگه همچین که این زن و بچه رو از کنارِ کشته ها رد میکردن دونه دونه از رو ناقه ها می افتادن ...*
وقتی که چشم زینب کبری به قتلگاه
بر جسم نورِ دیدۀ خیرالنسا فتاد
بی اختیار نعرۀ هذا حسین او
سر زد چنان که آتش ازو در جهان فتاد
شاعر : موید
پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول
این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
|⇦ توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═
نورِ چشم پیمبری حمزه
چقدر مثلِ حیدری حمزه
اسدالله دیگری حمزه
به خداوند، محشری حمزه
ای مُلقّب به سیّدالشهدا
حامیِ مُخلص رسول خدا
هم عمو هم برادرش بودی
همه جا یار و یاورش بودی
تو علمدارِ لشکرش بودی
جنگجویِ دلاورش بودی
تا نظر بر سپاه می کردی
روزشان را سیاه می کردی
بین لشگر وجود تو لازم
بین میدان، حریف تو نادم
افتخارِ قبیلۀ هاشم
می نویسم برایِ تو دائم
می نویسم کمال داری تو
مثل جعفر دو بال داری تو
بی سبب نیست این که "سرداری"
به علی رفته ای جگر داری
وقتِ حمله به سینه پر داری
همه دیدند که هنر داری
با دو شمشیر حمله می کردی
وَ دمار از همه در آوردی
بیعتت با نبی چه دیدن داشت
اَشهدت آن زمان شنیدن داشت
عطر اسلام تو وزیدن داشت
رنگ بوجهل هم پریدن داشت
با کمانت سرش ز هم پاشید
از تو و نام حمزه می ترسید
ما پیاده ولی سواره، شما
یکی از راه های چاره، شما
روضه هایِ پر از اشاره ، شما
تکّه تکّه و پاره پاره ، شما
اهل بیت از تو یاد می کردند
بر تو گریه زیاد می کردند
شاعر : محمد فردوسی
یه اشاره کنم و از همه التماسِ دعا .. وقتی اون زنِ نانجیبه وحشی رو اسیر کرد گفت تو فقط کارت این باشه حمزه رو از پای در بیاری ؛ لذا وقتی رو زمین افتاد یه عده هجوم بردن سمتِ پیغمبر دیدن یه نفر یه تنه جلو رسولِ خدا ایستاده .. ذوالفقار به دستِ علی بود .. انقدر از پیغمبر مراقبت کرد نوشتن فقط تو این جنگ نود زخم به بدنِ علی نشست .. بعضی ها نوشتن بی بیِ دو عالم فاطمه زهرا خودشُ رسوند به این سزرمین .. (یکم حرفِ ذوقی بزنم..) مادر سادات دید علی همه بدنش با زخم یکی شده .. هی زخم هایِ علی رو می بست میگفت ان شالله یه روز جبران کنم .. ان شالله یه روز زهرا برات جبران کنه .. کجا مادر جبران کرد؟ اون روزی که چهل نفر دستایِ علی رو بستن .. دیدن اومد دست انداخت کمربندِ علی رو گرفت ..
میگن طوری بدنِ حمزه رو مُثله کرد (مُثله کردن یعنی نشست سر و صورت و تکه تکه کرد .. گوش ها و بینی حضرت رو برید .. سینه ش رو شکافت .. ) میگن هرکی می اومد نزدیک بدن میشد نمی تونست خبر برا پیغمبر ببره .. آقا رسول الله که رسید نوشتن انقدر کنارِ این بدن گریه کرد پیغمبر .. اما یه مرتبه گفتن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. آقاجان صفیه خواهر حمزه داره میاد .. پیغمبر فرمود جلوش رو بگیرید نزارید بیاد .. گفتن آقا هرکاری میکنیم میگه باید بدنِ برادرمو ببینم .. لذا نوشتن پیغمبر خدا عبایِ مبارکُ درآورد انداخت رو سر و صورتِ حمزه .. گفتن آقا چرا اینکارُ کردید؟ فرمود این خواهرِ شهیده .. طاقت نداره ..
به سمتِ گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود ، پیرهنُ بردن
دیر رسیدم من ، سرِ تو بردن ...
حمزه_سیدالشهدا
ای آشنای غربت پیمبر
چشیده جرعه از سبوی کوثر
تو بهترین مدافع ولایی
شهید روزگار لافتایی
تو حامی حقیقی رسولی
تو دلخوشی حضرت بتولی
تویی مدافع غیور اسلام
نشان فخری و غرور اسلام
هر آنکه دیده رزم بی امانت
ادب کند به غیرت جوانت
تویی تو شیر بیشه ی شجاعت
طلایه دار عشقی و اطاعت
به لشگر نبی تویی علمدار
دلت ز عشق مرتضاست سرشار
عموی با وفای مصطفایی
فدایی حسین و مجتبایی
تو شاهد نبرد ذولفقاری
تو مایه ی غرور و افتخاری
به معرکه تو صاحب حکایات
علی به رزم تو کند مباهات
چنان سِتَبر سینه ات سپر بود
که سهم نیزه ی ستم جگر بود
دلت اگر ز تیر کین نشان داشت
آُحُد به زیر پای تو امان داشت
چه همّتی که در ره ولایت
شهید عترتی، امید عصمت
شهادت تو منحصر به فرد است
به مُثله گشتنت هزار درد است
اگرچه میخ سینه را ندیدی
چه نیزه ای به سینه ات خریدی
ندیده ای نشان زخم سیلی
ندیده ای کبود، یاس نیلی
امان ز درد پهلوی شکسته
امان ز ریسمان و دست و پای بسته
امان ز گریه های بیت الاحزان
امان ز سوز ناله های لرزان
چه آفتی به گلشن فدک خورد
مگر چه شد که فاطمه کتک خورد
محمود_ژولیده
🥀🍃🥀🍃🥀🍃🥀🍃
#نوحه_حضرت_حمزه_ع
#پیشنهاد_دانلود
#ترکی_فارسی
مداح: #حاج_مهدی_رسولی
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
❤️از احد آید ندا واویلتا واحَمْزَتاه
❤️شهر پیغمر شده ماتمسرا واحَمْزَتاه
💔هم برادر، هم عمو، هم تکیه گاهش کشته شد
💔خون شد از غم قلب ختمالانبیا واحَمْزَتاه
❤️قطعه قطعه پاره پاره اربا اربا چاک چاک
❤️پیکرش افتاده روی خاکها واحَمْزَتاه
💔دست وحشی بشکند یارب که از راه ستم
❤️نیزه زد بر پهلوی او بی هوا واحَمْزَتاه
💔تا نیفتد چشم خواهر بر جراحات تنش
❤️بر رویش انداخت پیغمبر عبا واحَمْزَتاه
💔خواهرش جسم برادر را ندید از حال رفت
❤️شد احد از ناله هایش کربلا واحَمْزَتاه
💔فاطمه بعد از پدر با پهلوی بشکسته اش
❤️در کنار قبر او میزد صدا واحَمْزَتاه
💔تو نبودی ای عمو بر صورتم سیلی زدند
❤️پیش چشم شوهرم در کوچه ها واحَمْزَتاه
💔تو نبودی خانه ام را از جفا آتش زدند
❤️تو نبودی سوختم در شعله ها واحَمْزَتاه
❤️کاش بودی ای عمو تا باز میکردی طناب
💔بین دشمن از دو دست مرتضی واحَمْزَتاه
❤️در مدینه مادر و ، دختر به دشت کربلا
💔روی تل میزد صدا واجعفرا واحَمْزَتاه
💔نیزه ها میرفت بالا زینب از سوز جگر
❤️ناله میزد واعلیا وااَخا واحَمْزَتاه
💔کاش حمزه بود تا خنجر بگیرد از عدو
❤️یا که زینب را برد در خیمه ها واحَمْزَتاه
❣﷽❣
🔆#سینه_زنی_امام_زمان_عج
🔅#آقای_علیمی
غم دوری تو شده داغی
چه فراقی
نداره کسی از تو سراغی
چه فراقی
حس دلتنگیت برام مقدسه
این همه دوری برا دلم بسه
وعده دیدار تو کی میرسه
بیا عزیزم
العجل من که شکسته بالم و
العجل خیلی خرابه حالم و
العجل می بینی وضع حالم و
بیا عزیزم
🔆العجل یا مولا یا مولا
امون ازروزای جدایی
توکجایی توکجایی
تودردمنی تودوایی
توکجایی توکجایی
ای امیدهرکی ناامیدشده
کی میای آقا موهام سفیدشده
خوش بحال هرکسی شهید شده
براظهورت
بایداز نفسم کجا فرارکنم
فکراین روزای انتظارکنم
((توبگوآقا بایدچیکارکنم براظهورت))
🔆 العجل یا مولا یا مولا
❣﷽❣
🥀#سینه_زنی_حضرت_عبدالعظیم_ع
🥀#سبک ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم
🥀#سبک ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن
ای اهل نظر کعبه ی اهل نظر این جاست
زیرا حرم زاده ی خیرالبشر این جاست
خورشید ولایت گهر بحر هدایت
طوبای بهشت علوی را ثمر این جاست
آیید به شهر ری و خوانید خدا را
زیرا که به حاجات همه خلق در این جاست
این جا حرم عبدالعظیم است عظیم است
بحر عظمت را به حقیقت گهر این جاست
این تربت فرزند کریم دو جهان است
ارباب کرم را به سر خاک سر این جاست
با چشم دل خویش در این بقعه ببینید
کافواج ملک تابه فلک جلوه گراین جاست
از ری همه بر دیده دل نور بگیرید
زیرا که سپهر نبوی را قمر این جاست
آید به مشام همه بوی حسن از خاک
هان پا به ادب نه که حَسن را پسر این جاست
زوّار حریمش همه زوّار حسینند
بر اهل ولا کرب و بلای دگر این جاست
اینجا حرم عبدالعظیم است عظیم است
این قبر کریم ابن کریم ابن کریم است
(رحمان نوازنی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
❣ #محمد_حسین_حدادیان
❣ #سینه_زنی_امام_حسن_ع
از غریبی در میاریم آقا رو
پیدا میکنیم مزار زهرا رو (2)
حرم بنا میشه ، یه روز مدینه مثل مشهد الرضا میشه ، یه روزی کاشیای صحنشم طلا میشه
حرم بنا میشه
فکرشو بکن ، مدینه باشی با یه دنیا سینه زن
فکرشو بکن ، تو رویاهات تویه حرم قدم بزن
فکرشو بکن ، ببینی بالا میره پرچمه حسن
از غریبی در میاریم آقا رو
پیدا میکنیم مزار زهرا رو
.
حرم بنا میشه ، شبیه اربعین پر از برو بیا میشه ، دم ضریح چه روضه هایی که به پا میشه
حرم بنا میشه
یا امام حسن ، الهی که برات بمیره نوکرت
یا امام حسن ، یه روزه شد سفید آقا موی سرت
یا امام حسن ، که دیدی رو زمین نشسته مادرت
از غریبی در میاریم آقا رو
پیدا میکنیم مزار زهرا رو (2)
.
آقام کرم داره ، امامِ مجتبی تو شهرمون علم داره ، همون که ذریه اش به ملک ری حرم داره
آقام کرم داره
سید الکریم ، تمومه خاطرات خوبه بچه گیم
سید الکریم ، زیارتش صفا میده به زندگیم
سید الکریم ، قرار سینه زن ها بوده از قدیم
مسلمیه ها چقدر صفا داره
ری برا ما حکم کربلا داره
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
.
#مدح #حضرت_عبدالعظیم
#شمس_عالمتاب
شمس عالمتاب ما یا حضرت عبدالعظیم«ع»
نور قلب مرتضی یا حضرت عبدالعظیم«ع»
شهر ری را با حضور خود منور کرده ای
بر وجودت مرحبا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
میزند طعنه به جنت آن ضریح قدسی و
آن حریم کبریا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
سنگ فرش صحنتان چون شهپر بال ملک
میدهد جان را صفا یا حضرت عبدالعظیم
مدح تو گویند دائم قدسیان آسمان
هرزمان و هر کجا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
می رباید مرقد و گلدستهها و گنبدت
قلب هر بیننده را یا حضرت عبدالعظیم«ع»
من چه گویم نزدتان وقتی که صد حاتم بود
بر سر خوانت گدا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
حضرت موسی و عیسی مفتخر زانکه بُدند
سائل جد شما یا حضرت عبدالعظیم«ع»
تو عظیم ابن العظیمی ای کریم ابن الکریم
مثل جدت مجتبی یاحضرت عبدالعظیم«ع»
ثبت گردد در ثواب زائر قبرشما
یک ثواب کربلا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
مبتلای مبتلایم دردمندم ای شها
درد من را کن دوا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
پس کرم بنما تفضل کن شوم با دستتان
زایر خون خدا یا حضرت عبدالعظیم«ع»
#شعر_مرثیه #زمینه
#حضرت_عبد_العظیم
#کربلایی_مجید_مرادزاده✍
پیشنهاد #سبک_ای_امیرالمومنین_را_یار_یا_ام_البنین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.