عنوان : روضه شهادت امام هادی (ع) - ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی - حاج محمود کریمی
ای کعبه ی دل کوی تو یا حضرت هادی
وی قبله ی جان روی تو یا حضرت هادی
ای چشم همه سوی تو یا حضرت هادی
ای خلق ثناگوی تو یا حضرت هادی
آیینه جلال نبی کیست تویی تو
چارم علی از آل نبی کیست تویی تو
تو اختر برج نبوی شمس هدایی
ماه علوی آیینه ی حُسن خدایی
فرمانده ی ملک قدر و جیش قضایی
آری تو علی ابن جواد ابن رضایی
خوبان جهان نور هدایت ز تو دارند
ارواح رسل روح ولایت ز تو دارند
تو جانی و در کالبد کل وجودی
تو وجه خدا آینه ی غیب و شهودی
تو نیت و تکبیر و قیامی و قعودی
تو رابطه ی خلق و خداوند ودودی
از فیض تو منت به سر خلق نهادند
با مهر تو دادند به ما آنچه که دادند
متوکل ملعون اومد لشکریانش نشون امام هادی داد، گفت: سپاه منو می بینی، آقا فرمود: میخوای سپاه منم ببینی؟ گفت: سپاه شما، امام فرمود: آری، دست از مقابل صورت رد کرد فرمود نگاه کن، دید زمین و آسمان، شرق و غرب، ملائکه، سر و پا مسلح، فرمود: سپاه من اینها هستند ولی ماه به دنیا تو کاری نداریم.
از سامره خیزد به فلک نور حقایق
دل ها به طواف حرم قدس تو شایق
مرهون تو روز و شب و ساعات و دقایق
روزی خور خان کرمت جمله خلایق
مدح تو ندای حق و جبریل منادی
نام تو علی کنیه زیبای تو هادی
آقا به خیرال فرمود: چه خبر از بغداد؟ از واثق چه خبر؟ عرض کرد: آقا حالش خوب بود، ده روز ازش جدا شدم، فرمود: برخی مردم مدینه میگن مرده، (یعنی خودش) از متوکل چه خبر؟ گفت: بیچاره است، گوشه ی زندان، فرمود: به سلطنت رسیده، از ابن زَیاد چه خبر؟ عرض کرد: مردم دورشن خیلی هوادار داره، فرمود: بیچاره شده؛ چند روز بعد قاصد اومد همه ی این اخبار داد، حقایق در دست امام هادیِ،
من آبرو از خاک در سامره دارم
من خاطره ها از سفر سامره دارم
من جلوه طور از شجر سامره دارم
من عشق دو قرص قمر سامره دارم
هر جا که روم مرغ دلم در حرم توست
چشمم به تو و لطف و عطا و کرم توست
تو حجت حق خلق به تایید تو بنده
توحید و نبوت به تَولای تو زنده
جبرئیل به بام تو یکی مرغ پرنده
در بین قفس رام تو شیران درنده
کردند چو بر ماه جمال تو نظاره
پروانه صفت گرد تو گشتند هماره
ای جود تو همچون یم و افلاک حبابت
آن وقت که رسید از ستم خصم عذابت
گریم به تو و غصه بیحد و حسابت
افسوس که بردند بسوی بزم شرابت
بر خیرگی خصم و بی شرمی او اُف
خاکم به دهن جام میت کرد تعارف
ای از غم تو بر جگر سنگ شراره
وی در همه ی عمر ستم دیده هماره
تو آیه تطهیری، دشمن به چه جرأت
با جام می خود به سویت کرده اشاره
از هجر تو باید کمر کوه شود خم
جایی که گریبان ولایت شده پاره
سوزد جگرم بر تو که با پای پیاده
همرای عدو رفتی او بود سواره
دنبال مرکب میدوندش، مردمم جمع شدن نگاه کردن،
از تیغ زبان زخم فراوان به دلت بود
کز زهر ز پا تا به سرت سوخت دوباره
فوجی پی آزار دلت دست گشودن
قومی ز دعا تو گرفتن کناره
خدا لعنت کنه یحیی بن هرثمه، رفت دنبال آقا از مدینه بیاردش، مأمور بودن آقا رو آزار بدن، اینقده تو راه کرامات دیدن، سپاهیان آرام شدن احترام نگه داشتن، وقتی رسیدن به سامرا، متوکل گذاشت از شهر رفت که پیداش نشه، چه کار کنیم، عین عمه جان سه ساله اش توی خرابه نگه اش داشتن...
#شهادت_امام_هاد ی (علیه السلام)
179.4K
#رضاابوالحسنی:
#رضاابوالحسنی
⚫️متن مداحی شهادت امام هادی علیه السلام
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
به چشمم ره گریه وا شد چه شوروبساطی به پا شد
به یاد عزیزان زهرا دلم راهی سامرا شد
عجب سامرای غریبی حریمش به رتبه رفیع است
بسوزد دل گریه کن ها که قدری شبیه بقیع است
ازین داغ عظمی زند ناله زهرا
واویلا واویلا واویلا واویلا
واویلا واغربتا…
اگرچه عزیزان زهرا به درد دو عالم طبیبند
چه گویم هنوزم به قرآن ائمه غریب غریبند
علی رغم این دشمنی ها وَ بی شرمی اهل عصیان
من ِ شیعه هم غافلم از مقامات اعلای آنان
بیایید شویم یار به اولاد زهرا
به کسب علوم و به کار و به تقوی
لبیکَ یابن الحیدر…
یکی از همانها که گفتم بُود هادی آل احمد
گل گلشن آفرینش ز خوبان عالم سرآمد
چو اجداد خود آن زمانه ز حقّ خودش گشته محروم
به دست ستمکار طاغوت غریبانه گردیده مسموم
سراسر شرر شد از آن زهرا کینه
تو گویی دلش سوخت به یاد مدینه
واویلا واغربتا…
پسر کشته ی آتش زهرا وَ اشک دو عالم روانه
ولی مادر و آتش در ولی مادر و تازیانه
بُوَد تا ابد غرق ِ در اشک نگاهم سوی خاک کوچه
که زهرا به پیش امامش فتاده روی خاک کوچه
قلوب ملائک گرفتار زهراست
دل هر دو عالم عزادار زهراست
واویلا واغربتا…
صاحب الزمان(عج)
گریز روضة امام هادی علیه السلام
ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا
آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا
قدر یک سال فقط گریه بدهکارم من
کرمی کن بپذیر عمر بدهکار مرا
پهن کردم سر راه تو بساطی ای دوست
تا که رونق دهد احسان تو بازار مرا
پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده
به کناری نزدی پرده اسرار مرا
گردنی کج ، سرِ پایین ،به پناه آمده ام
آخرِ سال تو سامان بدهی کار مرا
آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم
تا که اسباب شفاعت کنی ؛ اِقرار ِمرا
آخر کار شده شوق شهادت دارم
پس به تأخیر میانداز تو دیدار مرا
خاک جبهه چقدر بوی وصالت می داد
کاش پاسخ بدهی خواهش و اصرار مرا
ناز دلدار کشیدن تن بی سر خواهد
درشلمچه توببین شاهد گفتار مرا
سامرا روضه به پا میکنی آقا ،تنها
یاریِ خویش ببر دیدة خونبار مرا
چِقَدَربی ادبی شد به امام هادی
سخت کرده بخدا روضة او کار مرا
جایِ معصوم مگر بزم شراب است ،آقا
گوش کن روضة این قلبِ عزادارِ مرا
توخودت گفته ای: خون گریه کنم هر جایی
که بگویند غمِ عمة بی یار مرا
وسط بزم شراب عمة ما گیر افتاد
گفت :یارب برسان میر وعلمدار مرا
آستین پاره حجاب سر وصورت می شد
پیش چشمش به لبِ یار جسارت می شد
#قاسم_نعمتی
مداحی
#رضاابوالحسنی
غزل مصیبت امام هادی علیه السلام
در آسمان سامرا پیچیده بوی من
یادِ مدینه مانده بُغضی در گلوی من
هرشب بیادِ مادرِخود جامعه خواندم
شرحِ صفاتِ مادرم شد گفتگوی من
با دستِ بسته از مدینه راه افتادم
در هرنمازم اشک شد آبِ وضوی من
با بی ادب های عرب تبعید مشگل شد
رویِ سپاهی واشده دیگر به روی من
منزل به منزل رفته ام با پیکیری سالم
بر هم نخورده با تکانِ نیزه موی من
طعمِ شبِ سردِ خرابه را چشیدم من
بازی شده در چند جا با آبروی من
شکرِ خدا ناموسِ من در پرده پنهان بود
آن شب میانِ خانه وقتِ جستجوی من
چون عمه در بزم شرابی گیر افتادم
شد مرگ آن لحظه تمام آرزوی من
بی تربیت ظرفِ شرابش را تعارف کرد
چشمان یک جمعیتی خیره به سوی من
بر خورد بر شخصیتم با آنکه مَردَم من
تصویر ِ زنها زنده شد در روبروی من
قرآن نه، شعری خواندم ومجلس عوض گردید
اصلا نخورده دست بر ترکیب روی من
شکر خدا بازی نکرده با لبم چوبی
باخیزران ضربه نخورده بر سبوی من
بر خیزران و طشت و هرچه مست لعنت
بر آنکه دندان حسین بشکست لعنت
#قاسم_نعمتى
#رضاابوالحسنی
|⇦•یارب از زهر جفا...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یارب از زهر جفا سوخت ز پا تا به سرم
شعله با ناله بر آید هه دَم از جگرم
جز تو ای خالق دادار کسی نیست گواه
که چه آورده جفای متوکل به سرم
*خيلي آقاي مارو متوكل اذيت كرد، مسعودي در مروج الذهب نوشته: اومدن پيشِ متوكلِ ملعون، گفتن: امامِ هادي اسلحه جمع ميكنه، ميخواد خروج كنه، مأمورش رو فرستاد خونه ي امامِ هادي، اينها خيلي قسي القلب بودن، شبانه آمدن، شبانه حمله كردن " فهجموا دارَ اللَيلَ، فلم يجد فيها شي" حجره ها رو يكي يكي گشتن ديدن آقا داخلِ اتقاق نشسته داره عبادت ميكنه؛ قرآن ميخونه "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ ..." اجازه ندادن آماده بشه، عمامه بر سر بگذاره، همون جور آقاي مارو پايِ پياده بردن...*
می دوانید پیاده به پی خویش مرا
گرد ره ریخت بسی بر رُخِ همچون قمرم
آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب
گشت از شدت غم، مرگ عیان در نظرم
*آخه روايت نوشته "وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْاب"متوكل نشسته بود شراب ميخورد...*
خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب
شرم ننمود در آن لحظه ز جد و پدرم
*شراب تعارف كرد به امام هادي، گفت: شراب بخور، امام فرمود: گوشت و خون من به شراب آلوده نشده... متوكل گفت: حالا كه شراب نميخوري برام شعر بخون، من شراب ميخورم تو شعر بخون، يه شعري آقا خوند، اين ملعون شروع كرد ناله زدن، شروع كرد گريه كردن، دور و بري هاش هم شروع كردن گريه كردن، بعد آقارو با احترام روانه ي منزل كرد، اينجا آقاي ما جوري شعر خوند مجلس شراب بهم خورد، من يه مجلس شرابي ميشناسم، كه يك سري قرآن ميخوند، و يك ملعوني چوب خيزران رو بلند كرده بود، هي صدا ميزد: " لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا" اي كاش اجداد من كه در بدر باباي تو اونارو كشت ميديدن كه من چطور چوب خيزران به لب و دندان تو ميزنم، به من ميگفتن: يزيد! آفرين بر تو...
يه وقت خواهرش زينب صدا زد: "مَهلاً يا يزيد!... مُنْتَحِياً عَلَى ثَنَايَا أَبِي عَبْدِ اللهِ، تَنْكُتُهَا بِمِخْصَرَتِك" داري با اين چوب خيزران به لب و دندان برادرم ميزني...بعد يه سئوال كرد، گفت: أَ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِيرُكَ حَرَائِرَكَ وَ إِمَاءَكَ وَ سَوْقُكَ بَنَاتِ رَسُولِ الله صلی الله علیه وآله سَبَايَا؟" آي نامرد! بچه هاي خودت، كنيزاي خودت رو پشت پرده ها نگه داشتي، دختراي پيغمبر رو در انظار...
14001115eheyat-motiee-roze.mp3
1.85M
روضه شهادت امام هادی علیه السلام
میثم مطیعی
#امام_هادی
نیمۀ شب امام رابردند
خانه و خانواده مضطرب است
نگرانِ امامِ هادی شد
سامرا بی قرار و ملتهب است
من بمیرم که پیش چشمانش
سَبِّ جدِّ گرامی اش کردند
دل هفت آسمان به درد آمد
بس که بی احترامی اش کردند
می بَرَندش بدونِ عمامه
غربت از چشمهاش معلوم است
خوب که ، در رُخش نگاه کنی
مثل جدّش علیست مظلوم است
جان به قربان آن امامی که
دستهایش به غصه زنجیر است
علتِ بردنش به بزم شراب
به گمانم به قصد تحقیر است
متوکل مقابل حضار
اندکی آمد و توقف کرد
بی حیا از شرابِ در دستش
به امام دهم تعارف کرد
خواست تا که امام هادی را
نحوهء دیگری عذاب دهد
گفت با او که شعر میخوانی
منتظر ماند تا جواب دهد
حضرتش قصد شعر خواندن کرد
کرد آغاز معجزاتِ کلام
سخنش مثل تیغ حیدر بود
محشری شد به پا زِ شعر امام
بر سرِ دشمنش خراب ، آقا
گویی آن خانۀ مجلل کرد
شعرها در مَذَمّتِ دنیا
عیش او را به غم مبدل کرد
متوکل که منقلب گردید
در خود احساس روسیاهی کرد
لااقل در میان آن مجلس
از امام آمد عذرخواهی کرد
دشمنی هم سراغ دارم که
پرچم ظلمِ بی امان برداشت
در قبال سری که قرآن خواند
بی حیا چوب خیزران برداشت
پیش زنها و بچه ها ، ملعون
پستی اش را به خلق ثابت کرد
ضربه را بر لب و دهانش زد
صوت قرآن به چوب ساکت کرد
گریه کردیم بر حسین ، ولی
حال زینب کجا و ما ؟ هیهات
ما شنیدیم و خواهرش دیده
وای بر حال عمۀ سادات
مهدی مقیمی
واحد 1.mp3
1.33M
#واحد شهادت امام هادی علیه السلام
▪️▪️▪️▪️
یا هادیَ النّقی جانم فدای تو
افتاده در دلم سوز عزای تو
مسموم اشقیا مظلوم سامرا
مظلوم سامرا...
دل بر مصائبت بس مبتلا شده
پهلو شکسته ای صاحب عزا شده
بر تو شده جفا مظلوم سامرا
مظلوم سامرا...
چشمان فاطمه از غصه شد پر آب
رفتی شبانه در یک مجلس شراب
با خصم بی حیا مظلوم سامرا
مظلوم سامرا...
شکر خدا نشد رأست جدا ز تن
گریم به یاد آن عطشان بی کفن
مولای عالمین خون خدا حسین
مظلوم حسین حسین...
۴۸
(امام هادی ع)
دهمین نور حجت یزدان
شیعه امشب ز داغ تو گریان
سامره گشته غرق ماتم و حزن
حسن از سوز غم شده نالان
آه و واویلا آه و واویلا۳
ای که عالم همیشه مهمانت
سامره گشته بیت الاحزانت
ای گل گلشن ولا هادی
رسیده از ستم به لب جانت
آه و واویلا آه و واویلا۳
دشمن از کینه داده بر تو عذاب
هادی دین کجا و بزم شراب
بمیرم بر تو و غریبی تو
زهر کینه کرده وجودت آب
آه و واویلا آه و واویلا۳
زد شرر زهر کین به پیکر تو
در کنارت نبوده خواهر تو
ندیده روی نیزه ها سر تو
نزدند تازیانه دختر تو
آه و واویلا آه و واویلا۳
ندیدی کربلا و کوفه و شام
نشنیدی زخم زبان دشنام
بر سر و روی اهل بیت حسین
می زدند سنگ کینه از لب بام
آه و واویلا آه و واویلا۳
مردم شام سنگ محک زده اند
به زخم زینبش نمک زده اند
مدخل شهر تا گوشه ی ویران
بچه ها را ز کین کتک زده اند
آه و واویلا آه و واویلا۳
بوده عالم برای تو زندان
نبردند کودک تو در ویران
پیش چشمان کودکان شما
نزدند بر لبت چوب خزران
آه و واویلا آه و واویلا۳
از ستم در کرب و بلا هادی
زده آتش به خیمه ها هادی
پیش چشمان عمه ات زینب
سر جدت به نیزه ها زده اند
آه و واویلا آه و واویلا۳
#رضا_یعقوبیان
#سبک_شبایی_که_دلارو_غم_میگیره
#امام_هادی_ع
💠زندگینامه #امام_هادی ع
زندگی نامه مختصر ازحضرت امام علی النقی الهادی علیه السلام
حضرت امام ابوالحسن ، علی النقی الهادی ( علیه السلام ) ، ملقب به « امام هادی (ع) » ، دهمین پیشوای شیعیان
در 15 ذی الحجه سال 212 هجری قمری ، در اطراف مدینه منوره ، در محلی به نام " صریا " متولد گشت.
باسمه تعالی
السلام علیک یا ابالحسن یا علی بن محمد ، ایها الهادی النقی ...
یا وجیهاً عندالله ، اشفع لنا عندالله.
* نام : علی
* لقب : هادی ، نقی
* کنیه : ابوالحسن
* نام پدر : محمد ( حضرت امام جواد (ع) )
* نام مادر : سمانه مغربیه
* تاریخ ولادت : 15 ذی الحجه سال 212 هجری قمری
* محل ولادت : مدینه طیبه
* مدت عمر شریف : ۴۲ سال
* مدت امامت : 33 سال
* تعداد فرزندان : 4 پسر و 1 دختر
* تاریخ شهادت : 3 ماه رجب سال 254 هجری
* علت و نحوه شهادت : طعام زهر آلود
* نام قاتل : متوکل عباسی
* محل دفن : سامراء
🍀حضرت امام ابوالحسن ، علی النقی الهادی( علیه السلام ) ، ملقب به « امام هادی (ع) » ، دهمین پیشوای شیعیان ، در 15 ذی الحجه سال 212 هجری قمری ، در اطراف مدینه منوره ، در محلی به نام " صریا " متولد گشت.
💠پدر بزرگوارشان ؛ حضرت امام جواد (ع) و مادرشان، بانوی گرامی؛ سمانه مغربیه است که بانویی بافضیلت و باتقوا بود.
امام هادی(ع) در سن 6 یا 8 سالگی ، یعنی در سال 220 هجری، پس از شهادت پدر ارجمندشان ؛ حضرت امام جواد(ع) به امامت رسیدند.
🔆مدت 33 ساله امامت حضرت هادی الائمه (ع) با خلافت معتصم، واثق، منتصر، مستعین، معتز و متوکل عباسی معاصر بود.
🥀آن حضرت و فرزند گرامی ایشان ؛ امام حسن عسکری ( علیهما السلام ) ، به « عسکریین » شهرت یافتند ، زیرا خلفای بنی عباس ، ایشان را از سال 233 به سامرا ( عسکر ) برده و تا آخر عمر پربرکتشان در آنجا ، تحت نظر قرار دادند.
حضرت امام هادی ( علیه السلام ) به القاب دیگری مانند : « نقی » ، « عالم » ، « فقیه » ، « امین » و « طیب » ، شهرت داشت و کنیه مبارک ایشان نیز « ابوالحسن » است.
💠امام علی النقی (ع) ، دارای نفس زکیه و عزمی راسخ و همتی عالی بود و عظمت شخصیت آن بزرگوار (ع) به قدری زیاد است که دوست و دشمن را به اعتراف واداشته است.
🔆قسمتی از این اعترافات ، مبتنی بر شخصیت آن امام همام (ع) به لحاظ معنوی و اخلاقی و بخشی دیگر ناشی از ابعاد علمی آن حضرت(ع) و شمه ای هم ، نتیجه کراماتی است که از آن بزرگوار (ع) صادر شده است.
🔆آن حضرت(ع) ، سرانجام در 3 ماه رجب سال 254 هجری قمری و در سن 42 سالگی ، توسط متوکل عباسی به شهادت رسید و مرقد شریف ایشان هم ـ در جوار مرقد فرزند بزرگوارشان ؛ حضرت امام حسن عسکری(ع) ـ در شهر سامراء، ملجاء و پناه شیعیان و عاشقان است.
****
سلطان کرامت ! به فدای کرمت
یاحضرت هادی (ع)! سر ما و قدمت
از حق طلبیدم که به کوری عدو،
آبادشود به دست مهدی (عج)، حرمت
اللهم ارزقنا زیارته و شفاعته