#امام_جواد_شهادت
#تک_بیت
تشنه لب در قتلگاه خانه اش ابن الرضا
گاه می گوید حسن ، گاهی حسین ، گاهی رضا
#محمد_حسین_رحیمیان
#امام_جواد_زمینه
از ناله افتاده دگر غریب بغداد
بیا غریب الغربا برس به فریاد
زهر جفا آخر ؛ زد آتشم بابا
از تشنگی بر خاک ؛ پا می کِشم بابا
بابا رضا جانم ؛ بابا رضا جانم
.......
صدای آه و ناله مرا شنیدند
به جای یاری همه هلهله کشیدند
پشت در حجره ؛ غوغا به پا کردند
از تشنگی مُردم ؛ آبی نیاوردند
بابا رضا جانم ؛ بابا رضا جانم
.......
از بسکه دست و پا زدم رمق ندارم
خدا کند که مادرم نیاد کنارم
پشت در بسته ؛ تا با سر افتادم
من یاد زهرا و ؛ میخ در افتادم
بابا رضا جانم ؛ بابا رضا جانم
.......
آتش به قلب منِ دل غمین نریزید
در پیش تشنه آب را زمین نریزید
می سوزم و گویم ؛ با دیده گریان
(یاجَدّیَ المظلوم) ؛ (یاجَدّیَ العطشان)
مظلوم حسین جانم
#امام_جواد_ع_شهادت
هرچند که زیر آفتاب است تنت
صد شکر که غارت نشده پیرهنت
دیدند کبوتران تو را بر روی بام
با گریه شدند سایبان بدنت
#مهدی_شریفی
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
در کف شمر ستم پیشه خنجری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
در کنار خیمه ای سوزان عابدین تنها به سر می زد
در جوار مقتلی خونین حضرت زهرا به سر می زد
در میان کشته ها حیران زینب کبری به سر می زد
وا حسینا هر زمان می گفت مادری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا خواهری دیدم خون می گرید
دیده ی دل را مجسم شد در برابر قتلگاهی بود
کودکانی تشنه و غمگین کربلا بود خیمه گاهی بود
کشته ها افتاده در صحرا آن طرف خیل سپاهی بود
آسمان گردیده طوفانی دختری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
عاشقی بود در سجود خون زمزمه ذکر خدا می کرد
جان خود را اندر آن وادی در ره جانان فدا می کرد
ظالمی با خنجری بران از قفا رأسش جدا می کرد
ناگهان در دست آن ظالم یک سری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
همچو گل پرپر بدن هایی خفته در صحرای سوزان بود
زیر نور و تابش خورشید پایمال سم اسبان بود
غوطه ور در لجه ای از خون جسم سالار شهیدان بود
تیرباران پیکری بر خاک بستری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
در کنار علقمه بی دست جسم سقا و علمداری
نی ز آب و نی از آن پرچم مانده بود بر جای آثاری
دیده از تیر ستم بسته پیکر از خون گشته گلناری
سر گرفته بین زانوها افسری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
اندر آن صحرای تفتیده در هیاهو لشکر اعدا
اوفتاده لرزه بر قلب عرش و فرش و جمله ما فیها
بر لب گودال خون آلود سینه می زد حضرت زهرا
مادری در آخرین دیدار زائری دیدم خون می گرید
در زوال ظهر عاشورا مادری دیدم خون می گرید
شاعر: حاج حبیب الله معلمی
34.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میرسونه دلُ امشب به مرادش
بس که خوبه با گدای خونه زادش
از امام رضا میگیره حاجتاشُ
هرکی آقا رو قسم داد به جوادش
#امام_جواد
4.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴تشییع پیکر نمادین امام جواد (علیه السلام) در کاظمین عراق با حضور گسترده مومنین عزادار
یاجوادالا ائمه ادرکنی😭😭😭😭
حاج سید مجید بنی فاطمهAUD-20230618-WA0177.mp3
زمان:
حجم:
4.79M
آجرکاللهیاصاحبالزمانعج
#مداحی
دشمنانت یک طرف
آن آشنا از یک طرف
🖤 شهادت امام جواد
🎤 #بنی_فاطمه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🥀امشب، شب شهادت 🏴🥀جوادالائمه هست...
در سن ۲۵ سالگی به وجود مقدس شون زهر دادند، دیگه معلومه یه انسان ۲۵ ساله بچه هاش در چه حالی اند!😭
🌑مرگش مثل مرگ مادرش زهرا بود از نظر سن جوانی، اون وقت فرزندشون امام هادی و دختر گرانقدرشون حکیمه خاتون هنوز فرزند خردسالی بودند ولی دشمن به این پدر مهلت نداد بعد از زهر هم دستور داده بودند در اتاق رو به روش ببندند تا کسی به کمک او نیاد.😔🥲🥺
🤚ای اهل بیت پیغمبر دیگه مظلوم تر از شما در این عالم نیامده.
از اینجا به بعدش مثل باباش ابی عبدالله با لب تشنه گذروند فرصت سه روزه اش رو…
دیگه در پایان کار یه کنیزی گفت هر چه می خواد بشه، بشه! یه ظرف آب بردارم🍶 ببرم به این فرزند مظلوم زهرا بدم، ولی وقتی در اتاق رو باز کرد دید جوادالائمه از دنیا رفته🕊 و جان به جان آفرین تسلیم کرده،
*اُم فضل همسر(قاتل) امام جواد(ع) به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدایِ غربت آقا را موقع جون دادن نشنوه… این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد… همه شروع کردند هلهله کردند… یه وقت زینب می خواد حرف بزنه، زنها دارن دف میزنن، هلهله می کنن، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد
از یه جهت شهادت شبیه به زهرا از یه جهت هم شبیه به ابی عبدالله… یه جمله هم شب آخر از زهرا براتون بگم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: وقتی بدن مادرم رو دفن کرد، کنار قبر مادرم نشست، فاطمه من می خوام کنار قبرت بمانم طاقت ندارم، 😭می خوام خانه برگردم جواب این بچه های بی مادرت رو چی بدم!
🏴🏴🏴
در شهادت امام جواد علیه السلام
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی
سبک: یا امام زمان شیعه ده احساسه باخ
یابنموسی الرضا شیعیه احسان ائله
او گوزل قبرووه سن بیزی مهمان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
ای جواد ای گُل گلشن آل عبا
ماتمونده ائدر عالَم و آدم نوا
مرقد پاکووه شیعهلر اولسون فدا
شیعهنی دعوتِ روضهٔ رضوان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
شهر بغدادیده ظلمیله مسموم اولان
اثرِ زهریدن عارضی گول تک سولان
جگری دوغرانوب لبلرینه قان دولان
سسلدون گل آنا یاسیمه افغان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
بو عزاده آقا باشه قرا باغلاروق
یانهیانه سنون محنتووه آغلاروق
قاره کوینک گیوب سینهمیزی داغلاروق
لطفووی شامل شیعهٔ نالان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
معتصم مکریله دعوت ائدوبدور سنی
غرق آه و غم و محنت ائدوبدور سنی
جَبریله دعوت شربت ائدوبدور سنی
سویلهدی میل ائدوب حظِّ فراوان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲
شربتی میل ائدوبسن جگرون قان اولوب
محنتوندن آنون فاطمه گریان اولوب
جنّتی تَرک ائدوب حُجرووه مهمان اولوب
سسلنوب جان بالا آز ئورهگیم قان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
ای رضانین جوان اوغلی جوادیم بالا
هِیچالوبالایاقدوشمهچوخحالدان حالا
آز منیم قلبیمون مجمرینه کوز قالا
سینهمی داغلیوب آز منی گریان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
معدن جودیسن بابِ سخادور آدون
سن رضا اوغلیسان رمز شفادور آدون
عالمین دردینه عین دوادور آدون
شیعهنین دردینه یکسره درمان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)
شاعرت تشنۀ جام سبوی شما
طالبِ(فیضی)از بخشش کوی شما
عالمی روشن از جلوهٔ روی شما
منیچون خانهٔ قبری چراغان ائله
نور چشم رضا
مرقَدی جان فزا
یابنَ زهرا(۲)