.
#شور
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام
صید شکسته پرم در قفس افتاده ام
نفس شمرده زدم از نفس افتاده ام
واویلتا واویلتا . واویلتا واویلتا
########
به کنج زندان چها که آمده بر سرم
ببین رضا جان مرا یاد کن از مادرم
واویلتا واویلتا . واویلتا واویلتا
########
بیا رضا جان ببین در قفس مرده ام
دگر تو نشناسی ام بسکه زمین خورده ام
واویلتا واویلتا. واویلتا واویلتا
########
لحظه آخر شده بیا بیا ای رضا
بکن تو روی مرا جانب کرببلا
واویلتا واویلتا. واویلتا واویلتا
########
بیا بیا ساعتی به پیش بابا بمون
بیا تو گودال من روضه گودال بخون
واویلتا واویلتا. واویلتا واویلتا
########
ببین تو گودالم از نیزه لبالب نشد
پیکرم آشفته تر به زیر مرکب نشد
....
"وای حسین جان حسین۲"
########
حاج سید محسن حسینی ✍
👇
.
#زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
شهادت موسی ابن جعفر علیه السلام
پسرم بدیدنم بیابیا
به کجایی یا علی موسی الرضا
پسرم دیر اومدی و زده ام
من با دست و پای بسته دست وپا
########
خیلی دیدنی شده حالم بیا
توی گودال یاد گودالم بیا
توقفس من نفسم بند اومده
سپری شده مه و سالم بیا
########
جون من رسیده بر لب پسرم
روزم اینجا شده چون شب پسرم
من اگر به زیر زنجیر مونده ام
نمیمونم زیر مرکب پسرم
########
میدونم جد من و سوزوندنش
توی گودال هر طرف کشوندنش
پیش چشم مادر ما فاطمه
میدونم با نیزه برگردوندنش
########
عمه شد قافله سالار پسرم
روز عمه ام شده تار پسرم
میدونم که خودتم خبر داری
عمه رفته سر بازار پسرم
########
یوسف فاطمه پیرهن نداشت
یوسف فاطمه یک کفن نداشت
عمه مونده چجوری جمعش کنه
زیر مرکب مونده بود و تن نداشت
########
حاج #سید_محسن_حسینی ✍
.👇
.
#زمینه #شور_احساسی
#شب_جمعه #امام_حسین
#ای_معدن_جودو_سخاوت
بند1⃣
ای معدن جود و سخاوت
ای چراغ راه هدایت
هرکسی که باشه غلامت
میشه سعادتش ضمانت
.....
مهر تو از ازل تو قلب من زد جوونه
نوکریت آقاجون شد منصب این دیوونه
تو سلطانی و من نوکره حلقه به گوشم
سرم رو بِبُر با تیغ اَبروت از رو دوشم
یا حسین یاحسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
بند2⃣
نوکریه تو افتخاره
مثه یه مهره اعتباره
کاش غلامت آقا زمانِ
مرگش سر رو پاهات بذاره
.....
عاقبت بخیره کسیکه عبد تو آقاس
ضامن تموم نوکراتم بی بی زهراس
بیا ای أمیرم به هنگام احتضارم
نکن دیر که آقا من اونجا چشم انتظارم
یا حسین یاحسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
بند3⃣
قدمتو بگذار رو چشمام
به روی چِشِ خیس و دریام
لحظه ی تاریکیِّ قبرم
خیلی پریشونمو تنهام
تو بغل بگیر این غلام بَدِ روسیاتو
آروم کن با لبخند پریشونی گداتو
نداره به جز تو پناهی دیگه غلامت
کمک کن بلند شم تو قبرم به احترامت
یا حسین یا حسین
🔸🔸🔸🔸🔸🔸
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#سیدمرتضی_پیرانیان
.👇
🏴🏴🏴﷽🏴🏴🏴
🔘 #روضه_امام_کاظم_ع
🔘گریز به امام رضا ع
🔘گریز به حضرت رقیه ع
🩸برحضرت مصطفی محمدصلوات
🩸بر مرشد مرتضی محمد صلوات
🩸بر دشمن شیعیان حیدر لعنت
🩸بر سیدالا نبیا محمد ص صلوات
♨️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ
♨️ "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،"
♨️السلام علیک یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
◾کشیده شعله در دلها
◾عزای حضرت کاظم
◾بسوز ای دل بسوز ای دل
◾برای حضرت کاظم
◾میان محبس هارون
◾زغربت ناله ها میزد
◾به اشک و آه جانسوزش
◾ رضایش را صدا میزد
◾بمیرم من بمیرم من
◾که زندان قتلگاهش شد
◾تمام پیکرش نیلی
◾شد از شلاق زندانبان
◾به زندان با تنی مجروح
◾به زهر کینه جان داده
⬅️امروز دلتو روونه کاظمین کن... بریم کنار حرم آقا موسی ابن جعفر..
همه حاجتهارو مد نظر بگیرید..میخوایم در خونه باب الحوائج رو بزنیم..
🔘تو تاریخ نوشتند هر وقت هر کسی گرفتار میشد ( حتی سنی های کاظمین و بغداد..) وقتی بیماری داشتند.. وقتی دکتر جواب کرده داشتند... وقتی امیدشون ناامید میشد.. میرفتند دره خونه آقا موسی ابن جعفر ..آقا جان شما باب الحوائجی حاجت مارو بده.. آقا هم جواب شونو میداد..
🔲یا موسی ابن جعفر..فدات بشم آقا جان.. یا باب الحوایج...
(امروز کیا گرفتارند..کیا مریض دارند..کیا جوون دارند..کیا حاجت به دل دارند.. آقا باب الحوائجه..)
امروز یجوری گریه کن دست خالی برنگردی...
آی مادری که میگی جوونم گرفتاره... ای عزیزی که گفتی مریض دارم..
ای کسی که گفتی دردایی تودلمه نمیتونم به کسی بگم...
درد نگفتنی داری امروز در خونه آقا موسی ابن جعفر ناله بزن...
⬅️قربون غصه های دلت آقا...
امروز برا اون آقایی گریه کن به روایتی 7سال .. به روایتی 14 سال ..از این زندان به آن زندان..
( اونم زندانی که شب روز مشخص نمیشد.. مثل چاه بود زندان..)
پاهای حضرت رو با غل و زنجیر بسته بودن
بمیرم برا غریبیت آقا...
قربون مظلومیت برم آقا جان..
چه غصه ها به دل آقا کردند..
یا باب الحوایج یا موسی ابن جعفر...
قربون اسمت برم آقاجان..
کنج زندان بغداد ناله میکرد...
🔹آخ صدای ناله ای از کنج زندان
🔹به گوشم میرسد با آه سوزان
🔹گمانم باشد این صوت مکرر
🔹صدای حضرت موسی ابن جعفر
(چی میگه آقا)
🔹دگر معصومه جان بابت نبینی
🔹به مرگم در مدینه مینشینی
🔹آخ رضا بابا بیا اندر بر من
🔹روم سوی وطن باچشم خونبار
⬅️مسّیب می گه.. یک وقت دیدم آقا داره ناله می کنه... آقا داره ضجه می زنه... خیلی حالش منقلبه. گفتم: آقا جان! چی شده امشب خیلی ناراحتید خیلی منقلبید؟
صدا زد: مسیب! به خدا دلم برا رضام تنگ شده .. می خوام برم مدینه پسرمو ببینم. می خوام برم مدینه رضامو ببینم..
✔️ (ان شاالله آقا موسی ابن جعفر امروز نگات کنه حاجتت رو روا کنه.. دست خالی ردت نکنه..)
⚫️آخ..
لحظات آخر هی صدا میزد .. رضام کجاست.. بگید رضام بیاد..
خدا نکنه کسی چشم انتظار باشه..
(بخدا چشم انتظاری خیلی سخته)
این آرزوی هر پدریه دوست داره لحظات آخر سرش به دامن عزیزش باشه..
آخ...قربون غریبیت یا موسی ابن جعفر
🔺مردم به غریبی و ندارد خبر از من
🔺ز دوری رضا نور دو چشمان تر من
🔺معصومه کجایی به عزایم بنشینی
🔺ای دخترغمخوار و ضیا و بصر من
میخوام بگم یا امام رضا چقدر بابا منتظرت بود ..آقا جان نشد بابا رو ببینی ..نشد لحظات آخر سر بابا رو به دامن بگیری..
(اما ناله داری ببرمت یه جایی ...بریم خرابه شام..)
لحظه ای که سه ساله حسین ع سر بابا رو بغل گرفت..
✴️(ناله داری یا نه)
هی سر و میبوسه گریه میکنه..ناله میکنه..
🏴عمه بیا گمشده پیدا شده
🏴کنج خرابه شب یلدا شده
🏴 آخ پدر فدای سر نورانیت
🏴سنگ جفاکه زدبه پیشانیت
🏴بابا..بسکه دویدم عقب قافله
🏴پای من از ره شده پر آبله
🏴یا ابتا یا حسین 3
⏺هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله ع
به سوز جگر حضرت معصومه در فراق پدر ..صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...
👇صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
بنام خدا
ای که هر دم دم ز مولا میزنی
پس چرا وقت عمل جا میزنی؟
جمعه میگوئی غلام مهــدی ام
خرم از یک جرعه جام مـهدیام
ندبه میخوانی به صـد شور و نوا
میشوی آدینه ها از خود جدا
در میان ندبه شــاعر میشوی
همچو باران پاک و طاهر میشوی
می ســـرائی از رخ زیبای یار
می شوی از درد هجـران اشکبار
اشک شوقت میشود هر دم روان
میرود از جسم تو روح و روان
نوحه خوانی میکنی با حـال زار
میزنی چه چه چو مرغـان بهار
در سر هر بیت گوئی این سـخن
العجل آقـــای مـــا یـابن الحسن
بر زبـــانت میبـــری نــــام ورا
با دل غـــم دیــده میگوئی بـیا
تـا به پــایان میرســـد آدینـه ها
میشویم غـــافل ز یـــار دل ربا
میشویم بر کشتی غـــفلت سوار
میرود از یادمان عهد و قرار
میزنیم بر کار نیکو دسـت رد
میرویـم دنــبال یکـصد کار بـد
میشویم بـر اسب نــامردی سوار
کم فروشی میکنیم درکسب و کار
میکنیـم مـــا در مسیر غیر سیر
میخوریم چون مار افعی مال غیر
میشویم غـــافل ز یـــاد کــردگار
رشوه خواری میکنـیم با افــتخار
می پـــرستیم نی خدا بلــکه ریال
هرچه پیش آید خوش آید بی خیال
یک صباحی میشویم شیطان پرست
میشویم از جام شیطان مست مست
روز فـــردا میشویم شیــخ زمان
خـطبه میخوانیم بر پیر و جوان
روزها بر ما شده تــاریک و تار
وای بـر مــا وای بر این روزگار
ما نبــاید که فقــط زاری کنیــم
از بـــرای آمـــدن کاری کنیــم
فاخرا یـــک مصــرع از اشعار تو
وا کنـد صد ها گــره از کـــار تــو
🖋️مسلم فرتوت فاخر
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐#شهادتامامکاظمعلیهالسلام
يوسف زهرا به زندان بلا افتاده بود
در كف هارون دون مرد خدا افتاده بود
روى خاك تيره جسمش آب شد مانند شمع
كز غمش آتش بجان ما سوى افتاده بود
گه به بغداد و گهى در بصره زندانى شده
گاه در تبعيد دور از اقربا افتاده بود
آن فروزان مشعل آزادى و عدل و شرف
سالهاى سال در ظلمت سرا افتاده بود
شد بهار دين خزان آن دم كه در گنج قفس
بلبل باغ ولايت از نوا افتاده بود
چاه زندان جايگاه يوسف زهرا نبود
شير حق در بند روباه دغا افتاده بود
)حافظى( با دست ظلم اهل باطل با رها
دهر و حق گوشه ى زندان ز پا افتاده بود
امام کاظم (ع)
روضه
احوالات شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها از مرحوم انور اردبیلی
ال سینه ده ویرانه بوجاقینده رقیّه
جان ویردی آتا باشی قوجاقینده رقیّه
غسّاله گلوب غسل ایده اول جسم ضعیفه
گوردی ایله پژمرده یاتوبدور او عفیفه
*
نه بالشی واردور نه وار اوستونده قدیفه
چوخ ناله ایدوب آغلیوب آخِر نفسینده
گویا قنادی باغلی قوش اُلموش قفسینده
تل تل توکولوب طرّه لری ماه لقایه
گیسولر سنبلدی باتوب خاک فنایه
بنزر دهنی غنچه پر عطر و صفایه
لعلی دوداقی قامت رعناسی گوزلدی
ابرولری کیپریکلری سیماسی گوزلدی
*
بیر کهنه قبادی صورا یوخ آیری لباسی
باشیندا آتا قارداشینون واردی قراسی
گاهی بیبیسی اوخشور اونا گاهی آناسی
غم گردینه آلوده اولوب چهره ی آفاق
*
بیر عدّه یتیمه سووورور باشینه توپراق
زینبدن آلوب عورت غسّاله اجازه
غسل ایلیه دلبند شهنشاه حجازه
تا ایستدی وورسون الینی اول گل نازه
*
آهسته سویوندور دیدی خاتون مکرّم
غسّاله مراعات ایله یورقوندی رقیّم
سالموش نه حالا گور بالامی درد اسارت
زندانی ایدوب چکمدی شام اهلی خجالت
اُلمزدی بو مظلوم بالا اُلدوردی شماتت
آز عمر ایلدی قلبی غمیله دولی گیتدی
زهرا آناما بنزدی زهرا یولی گیتدی
اول گونکه قدم محبس اغیاره قویوبدی
گوندوزلری هجران غمی آواره قویوبدی
زیبا یوزونی چوخ گجه دیواره قویوبدی
زمان:
حجم:
156.6K
#سرود
#عید_مبعث
🌸💐سرود عید مبعث
دوباره بانگ علق – میاد ز غار حرا
فرشته ها می خونن – بخون به نام خدا
یا مصطفی یا رسول
*
با صد شعف می کنم – پر از امید دلمو
از فاطمه می گیرم – عیدی مبعثمو
یا مصطفی یا رسول
*
همه می گن که رخش – یه ماه منجلیه
امشبو ختم رسل – تو دامن علیه
یا مصطفی یا رسول
***
خدا می گه که توئی – رسول آخر من
سلاممو برسون – امشب به حیدر من
یا مصطفی یا رسول
#استاد_مجید_طاهری 🎤