.
#امام_کاظم علیه السلام
#شهادت_امام_کاظم
#زمینه
بند اول:
غریبمو توی زندونم
رسیده به لب هام جونم
از درد و غمام روز و شب
خَلِّصنی یا رب میخونم
این شده عمریه تقدیرم
اسیره غل و زنجیرم
اینقده شکنجم دادن
دیگه میدونم میمیرم
دیگه خدایا نا ندارم
جایی توی دنیا ندارم
دل تنگم برا خونوادم
ساحلمو دریا ندارم
وای دلم، میسوزه تمومه بدنم
وای دلم، جاری شده سم توی تنم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
🏴🏴🏴🏴
بند دوم:
رسیده لحظه های آخر
افتادم به روی بستر
از شرره زهر میخونم
کجایی مادر وای مادر
خیلی خرابه حال و روزم
نگامو به در میدوزم
میگم رضا جانم بابا
کجایی دارم میسوزم
از بس که تو زندون زدنم
درد میکنه کلِّ بدنم
شکسته همه استخونام
هِی خون میاد از تو دهنم
وای دلم، خون میباره این چشمِ ترم
وای دلم، آه ای خدایا وای جیگرم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
🏴🏴🏴🏴🏴
بند سوم:
این دمِ آخری میبارم
یه غمی تو سینه دارم
با گریه میگم یا حسین
روضشو به یاد میارم
یه سری بالای نیزه ها
یه پیکری توی صحرا
جلو چشای خواهرش
ذره ذره شد واویلا
ندادن امون به پیرَنِش
با هر چی که بود میزدنش
یکی با سنگ و یکی عصا
یکی با نیزه تو دهنش
وای دلم، میده یاده جدم عذابم
وای دلم، میسوزمو خیلی بی تابم
وای حسین
ای غریب هر دو عالمین
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#مجید_مراد_زاده
#مهدی_منصوری
👇
.
#امام_کاظم علیه السلام
#شهادت_امام_کاظم
#لطمه_زنی
#شور
بند اول:
امان از زندون
امان از هارون
بمیرم آقا
که بودی دلخون
شکنجه میدادن تو رو آقا
یه عده رذل و پستِ بی حیا
می بستن درها رو به روی تو
از روی ظلم و کینه و جفا
واااای
میزدن چه بی امون
تازیانه، خیزرون
شد لب و تنت آقا
خونی و چه ناتوون
وااااای ( موسی بن جعفر واویلا ۳)
بند دوم: (زبان حال)
خدایا پیرم
از دنیا سیرم
چه غریبونه
دارم میمیرم
با بی رحمی دائم میزدنم
دریای زخم روی بدنم
لحظه ی آخر گریه میکنم
واسه داغِ جد بی کفنم
واااای
شعله وره خیمه ها
مونده زیر مرکبا
پیر مردی اومد و
میزدش با یک عصا
وااااای ای وای ای وای ای وای ای وای
✍️به قلم: #طاها_تحقیقی(یاحسین)
#حسین_نیک_بین
.👇
.
#زمینه_امام_کاظم
#زمینه
#شهادت_امام_کاظم علیه السلام
یا حضرت مشکل گشا موسی بن جعفر
عشق علی موسی الرضا، موسی بن جعفر
دستم به دامان تو یا باب الحوائج
من کوه درد و تو دوا ،موسی بن جعفر
میشه معجزه، توو روضه هات
محشره گره گشاییات
ای غریب کاظمین
اون که می میره برات منم
زیر دین سفره هات منم
ای غریب کاظمین
ای غریب کاظمین.....
...........
با تو چه کرده کینه ها ، موسی بن جعفر
خوردی کشیده بی هوا ،موسی بن جعفر
آقای مهربون من ،چیا کشیدی
کنج سیه چال بلا ، موسی بن جعفر
چه قَدَر میون سلسله
خوندی نیمه شب تو نافله
ای غریب کاظمین
کشتنت یه عده بی حیا
شنیدی چه قد تو ناسزا
ای غریب کاظمین
ای غریب کاظمین...
............
کشتن تو رو بد کینه ها ،موسی بن جعفر
زهرا گرفت واست عزا ،موسی بن جعفر
جسمت سه روز موند روو زمین ، اما نبودش
شکر خدا به زیر پا ،موسی بن جعفر
روی نیزه ها نرفت سرت
ندیده اسیری دخترت
بمیرم برا حسین
تو نموندی بی کفن آقا
زیر لب می گه امام رضا
بمیرم برا حسین
بمیرم برا حسین.....
#محمد_حسین_رحیمیان ✍
👇👇👇
PTT-20230214-WA0002.opus
157.3K
#زمینه_امام_کاظم حضرت موسی بن جعفر
بند سوم
.
#نوحه
#شور
#امام_کاظم (ع)
__________________
#حضرت_موسی_بن_جعفر
ای روح مـــلکه کائـــنـــات/ یا باب الحوائج
من قربون اون بچـــه هات/ یا باب الحوائج
میمیره معصـــومه بـــرات /یا باب الحوائج
دل دادیم به دست رضات/ یا باب الحوائج
قسم به دختـــرت//به روح مادرت
دستـــمو ول نکن//تا نـــرم از درت
خیلی دوست دارم// نمیشه باورت
آرزومه بیام// یه شب به محضرت
دانای غیور،شیطان زتو دور
راوی ظـــهور، ایـــها الکاظم
ای روح حیات،عالی درجات
جونم به فدات، ایها الکاظم
(نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین)
______________
گرد و خاک صحنت شفام/یا باب الحوائج
حـــکـــم طـــلا داره بـــرام/ یا باب الحوائج
تا تر میشه واســـت چشام/ یا باب الحوائج
مـــادرت میـــکـــنه دعـــام/ یا باب الحوائج
تـــو راه چـــارهای//جـــان دوبـــارهای
تو کهکشان عشـــق//تو تک ستاره ای
هر کی گدات بشه// میشه یه کاره ای
مـــیدی حوائـــج و // با یه اشاره ای
سلطان سخا، ای روح دعا
یا ابا الرضا، ایـــها الکاظم
نـــور ازلــی، هفتمین ولی
از سُلبِ علی، ایها الکاظم
(نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین)
______________
نمــیــرم از رو بـــام تــو / یا باب الحوائج
دوعالـــم زیـــره گـــام تو/ یا باب الحوائج
عالـــم گـــیره پیـــغام تو/ یا باب الحوائج
مُحِیّیَ المَوتیٰ ست نام تو/یا باب الحوائج
ذکـــر تـــو اعـــظـــم //دلـــبر فـــاطــمه
ســـفره روضـــتون// بـــه دردا مـرحمه
بیـــاو راهـــی کــن // دسته جَم و همه
یه شب به کاظمین//یه شب به علقمه
سلطان کرم، سایت به سرم
دنیامــه حـــرم، ایها الکاظم
ای محشرعشق،ای گوهرعشق
ای دلــبــر عشــق، ایها الکاظم
(نوکرتم،شاه کاظمین/اُنظُر اِلَیّ،بحق الحسین)
______________
شعرونغمه:الاحقر #مجتبی_نامور✍
.👇
.
نوحه #زمینه
شهادت امام موسی بن جعفر(ع)
___
حال من گریه داره /چشام ابر بهاره
یکی معصومم و این لحظه ها پیشم بیاره
عذاب دیگه موندن/ حرمتم رو شکوندن
از این زندان به اون زندان منو خیلی کشوندن
دیگه اجلم نزدیکه
به خدا سراپا دردم
با چشای تارم دارم
دنبال عصامیگردم
حال این روز و شب هام/ تمومش آه و درده
در و دیوار زندان/ به حالم گریه کرده
این دم آخری رو /که از جا پا نمیشم
چی می شد این دقایق/ دخترم باشه پیشم
((یا الهنا یا الله //خلصنا خلصنا))
_
امون از این زمونه/ دلم از غصه خونه
این دم آخری رنگم مثه برگ خزونه
دارم آب میشم آروم/ توونی نیست توزانوم
مثه زهرای مرضیه گرفتم دست به پهلوم
تا که روی بازوم افتاد
تازیونهء نامرد جاش
یاده مادرم افتادم
که تو کوچه چی شد دستاش؟
زدن و هیچ نگفتن/ علی داره میبینه
گل یاس جوونش/ زیر پا رو زمینه
برا مرد خیلی سخته/ ناموسش بی پناه شه
ببینه پیش چشماش/ رو خاک افتاده باشه
((یا الهنا یا الله //خلصنا خلصنا))
_
بسته دستام و زنجیر/ شکسته پام و زنجیر
پر از اندوه و دردْ کرده همه دنیامو زنجیر
شکسته استخونم /دیگه رفته توونم
بعیده بیشتر از این دیگه من زنده بمونم
تا که روی خاک میافتم
موقعی که میرم از حال
زنده میشه واسم اینجا
مصیبت و درده گودال
همه با نیزه هاشون/ یه تن و می کشیدن
جلو چشمای زینب/ حسین و سر بریدن
همه عالم بسوزه / برایِ این مصیبت
عمه مو دوره کردن/مردای بی مروت
((یا الهنا یا الله //خلصنا خلصنا))
_
#شهادت_امام_کاظم
شعر ونغمه/الاحقر مجتبی نامور
.👇
زمینه؛ وای از این دوری.mp3
1.31M
#امام_کاظم علیهالسلام
#زمینه
🔹وای از این دوری🔹
من مدینه و تو بغدادی، وای از این دوری
پر کشیده از دلم شادی، سخته مهجوری
از چشام افتاده آزادی، وقتی محصوری
وای از این دوری
کی تموم میشه این، روزای پر غم
من خدا رو به تو، باز قسم میدم
دم میگیرم مثه، شیعههات من هم
«یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیستی و بی تو برام دنیا، مثلِ زندونه
زل زدم به در تا که بابا، باز بیای خونه
داداشم تو گریههاش تنها، از تو میخونه
از تو میخونه
میخونم با رضا، زیر نور ماه
با همه طعنهها، بین اشک و آه
از غمی آشنا، از غمی جانکاه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منم و ماه میون چاه، چه شب سردی
جز غم تو یا عزیزالله، چه غم و دردی؟
«اُمّ داوود» میخونم با آه، تا که برگردی
تا که برگردی
میکشم از دل آه، آه عالمگیر
ماه من بین چاه، مونده بیتقصیر
بی کس و بی پناه، در غل و زنجیر
شاعر: #رضا_خورشیدیفرد
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#شهادت_امام_کاظم
واحد؛ باب الحوائج.mp3
1.32M
#امام_کاظم علیهالسلام
#واحد
🔹باب الحوائج🔹
با سجدۀ تو هر سحر، روشن شده زندان غم
با تو داره عطر بهشت، حتی سیاهچال ستم
پر و بال روح تو اسیر نشد بین قفس
چه دلای مردهای رو زنده کردی هر نفس
ای دست تو مشکلگشا، باب الحوائج
حتی تو زندان بلا، باب الحوائج
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شبی که زنجیر ستم، به پای تو خون گریه کرد
چشمای آسمون تا صبح، برای تو خون گریه کرد
تو قنوت نمازت مگه چی خواستی از خدا؟
که آخر با چشم بارونی شدی حاجتروا
دلتنگی خیلی این روزا، موسی بن جعفر
برای دیدن رضا، موسی بن جعفر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حتی تن پاک تو هم، شد روضهخون کربلا
مونده سه روز روی زمین، جسم مطهرت آقا
به فدای پیکری که مونده بود بیپیرهن
پیکری که شد با خاک و خون و بوریا کفن
ای کشتۀ دور از وطن، غریب مادر
ای یوسف بیپیرهن، غریب مادر
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
#شهادت_امام_کاظم
زمینه؛ خلصنی یا الله.mp3
2.26M
#امام_کاظم علیهالسلام
#زمینه
🔹خلّصنِی یا الله🔹
لبریز اشک و آهم
ای تنها تکیهگاهم
تو این همه رنج و غصه
تویی تنها پناهم
با قلبی پر از اندوه و غم
تو رو صدا زدم
با اشکام خدایا دمبهدم
تو رو صدا زدم
با این حال و روز مضطرم
تو رو صدا زدم
یا رب دلم تنگه
یا رب دلم خونه
حال دل من رو
کی جز تو میدونه؟
«خَلّصنِی یا الله»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قلبم بیتاب و خسته
از غم در خون نشسته
داغِ دوری از عزیزام
دل منو شکسته
از تو این سیاهچال ستم
صدامو میشنوی
دارم شکوهها از دشمنم
صدامو میشنوی
یا رب، نَجِّنِی، یا ذَالکَرم
صدامو میشنوی
این دستای بسته
داره حکایتها
از کینۀ هارون
دارم شکایتها
«خَلّصنِی یا الله»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#شهادت_امام_کاظم
شور؛ باب الحوائج عالم.mp3
1.62M
#امام_کاظم علیهالسلام
#شور
🔹باب الحوائج عالم🔹
نور خدا تویی مولا
روح دعا تویی مولا
باب الحوائج عالم
مشکلگشا تویی مولا
اسمت گرهگشاست، باب الحوائجی
عشق تو پر بهاست، باب الحوائجی
صحنت بهشت ماست، باب الحوائجی
کاظمینت بهشت برینه
قبلۀ آسمون و زمینه
وعدهمون با شما اربعینه
«یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای ما تویی مولا
مأوای ما تویی مولا
نیلِ جهان پر آشوبه
موسای ما تویی مولا
ای جانِ مصطفی، موسی بن جعفری
جانِ جهان ما، موسی بن جعفری
عشقِ امام رضا، موسی بن جعفری
قبلۀ دلها بابالمراده
لطف تو حاجت ما رو داده
کاظمین - کربلا، باز پیاده...
«یا باب الحوائج
یا موسی بن جعفر»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
#شهادت_امام_کاظم
.
🏴سبک #زمینه و #شور شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و روضه ی کربلا
#زمینه_امام_کاظم ۱۴۰۲
#شور_امام_کاظم
#اسیر_زندانم_و
🏴بند اول
اسیر زندانم و اسیر رنجم
وَ زیر بار ستم بار شکنجم
شده قنوت من آه و گریه کارم
دلِ خوش من تو این دنیا ندارم
قعر سیه چالم و غریب و تنهام
نداره فرقی برا من روز و شبهام
خسته ام از این فضای تنگ و دلگیر
شِکسته ساق پام از کُند و زنجیر
شده سنگین روی سر من
سایه ی سندیِ یهودی
ضرب شلاقش رو تن من
جا گذاشته فقط کبودی
مونده رو صورتم شبیهِ
صورت مادر رَدِّ دستاش
به منو اشک من میخنده
میده زجرم با ناسزاهاش
توی زندان بی کس و،بی پناه بی یاورم
من غریب ابن غریب،موسی بن جعفرم
آه و واویلتا
🏴بند دوم
گرفته راهه گلومو استخونم
یه گوشه نقش زمینم نیمه جونم
من از خدا مرگمو دارم تمنا
از این دنیا خلاصم کن خدایا
تو قلب زارم غمه عالم نشسته
کنج قفس من پر و بالم شکسته
منو عذابم میده سندیِ ملعون
میشم کِی راحت از زندان هارون
به چه عذر و بهونه ای من
شدم زندانی و معذب
منو سندی میکُشه وقتی
میده دشنامم میکنه سَبّ
میبینه تا میونه سجدم
سر من هی میزنه فریاد
دیگه خسته شدم خدایا
من از این زندانهای بغداد
شده جسمم لاغر و،شده خون چشم ترم
من غریب ابن غریب،موسی بن جعفرم
آه و واویلتا
🏴بند سوم
حاصل رنجم همین خونآبه هامه
از اثر زهر کینه رو لبامه
گرفته آتیش تمومه تاروپودم
گرفته لرزه این جسم کبودم
شبیهِ جدم منم با کام عطشان
جون میدم اما نه تو صحرا تو زندان
جدا نمیشه سر از جسمم خدایا
نمیشم من که مُقَطَّعُ الاَعضا
دم آخر با ناله و اشک
میکُنم یاد جد اطهر
منو با زهر میکُشن اما
جدمو با نیزه و خنجر
نمیاره هجوم کسی به
تن مجروحم واسه غارت
نمیره از اهل و عیالم
بعد من هیچکی به اسارت
جلو چشم دخترم،نشد عریان پیکرم
بعد من هیچکی نزد،سیلی به دخترم
آه و واویلتا
۱۴۰۲/۱۱/۱۴
#شهادت_امام_کاظم
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴سبک #نوحه #زمینه شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام
#نوحه_امام_کاظم
#زمینه_امام_کاظم
#کنج_زندان_بلا
🏴بند اول
کنج زندان بلا،هستم و میسوزم و
ناله ی خلصنیه،ناله ی جانسوزم و
تازیانه میخورم،میشنوم حرف بد و
زیر بار ظلمم و،تاریکه هر روزم و
همدم من شد،این غل و زنجیر
کی میشم راحت من از این دنیای دلگیر
خون میاد از پام،بی جونِ دستام
من کجا و این سیه چال،این همه تحقیر
راحتم کن ای خدا
من کجا زندان کجا
من کجا و طعنه و
زخم زندان بان کجا
راحتم کن ای خدا
🏴بند دوم
گوشه گیر غربتم،سر رسیده طاقتم
رد دست سندیه،ای خدا رو صورتم
ضرب شلاقش شده،قوت هر روز و شبم
مثل مادر فاطمه،من خمیده قامتم
مَحرم من شد،این در و دیوار
کی میشم راحت من از این سندیه بیمار
خسته ام خسته،خسته از اینجا
من کجا و این سیه چال،این همه آزار
راحتم کن ای خدا
من کجا زندان کجا
من کجا و طعنه و
زخم زندان بان کجا
راحتم کن ای خدا
📕#شهادت_امام_کاظم
🎤 کربلایی مصطفی بابایی
✍️کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
🏴سبک #زمینه شهادت حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام
#زمینه_امام_کاظم
#منم_و_حال_قلبه
🏴بند اول
منم و حال قلبه بد حال
منم و رنج این همه سال
منم و کنج این سیه چال
دیگه دارم میمیرم
منم و این فضای دلگیر
منم و زخم و کُند و زنجیر
منم و طعنه ها و تحقیر
دیگه دارم میمیرم
شده روزم مثل شب
جونم اومد روی لب
شده ذکر قنوتم
خلصنی یا رب
سندیِ بی حیا،زندانبانه منه
آزارم میده و،شلاقم میزنه
خلصنی یا رب
🏴بند دوم
منم و سینه ای پر از غم
منم و آه و ناله هر دم
منم و قامتی که شد خم
دیگه دارم میمیرم
منم و تنهایی و غربت
منم و تاریکی و وحشت
منم و سندیِ بی غیرت
دیگه دارم میمیرم
کنج زندون معذب
شدم و دارم طلب
مرگمو من از خدا
خلصنی یا رب
میسوزه دائما،زخمای رو تنم
آزارم میده این،زنجیر گردنم
خلصنی یا رب
🏴بند سوم
منم و اشکی که روونه
کار دشمن زخم زبونه
میده زجرم با هر بهونه
دیگه دارم میمیرم
منم و زهر و قلب پاره
زده به جون من شراره
دیگه دردم نداره چاره
دیگه دارم میمیرم
رسیده جونم به لب
زهر کینه شد سبب
شبیه جدم حسین
جون بدم تشنه لب
گرچه قلبم رو کرد،پاره زهر جفا
اما جسمم نشد،پامال مرکبا
آه ای کرب و بلا
#شهادت_امام_کاظم
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇👇
.
#شهادت_امام_کاظم ۱۴۰۲
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_علیهالسلام
شادی رسید دورِ عبایم پرید و رفت
آمد میان مَحبَس و من را ندید و رفت
جز غم کسی برای عیادت ندیدهام
هرکس رسید از تنِ من لاله چید و رفت
بدکارهای به پشتِ سرم گریهاش گرفت
بوسید خاکِ پایِ منِ ناامید و رفت
اصلا نیامده به سراغم در این قفس
جز جان که عاقبت به لبانم رسید و رفت
میخواستم به خواب رضا را بغل کنم
چشمم که گرم شد زد و خوابم پرید و رفت
سندی دوباره آمد و پهلوی من گرفت
پا را گذاشت بر روی مویی سپید و رفت
پا را گذاشت نالهی ساقِ مرا شنید
ماند آنقدر که دادِ مرا هم شنید و رفت
زنجیرِ کهنهایست فرو رفته در گلوم
زنجیر را به دست گرفت و کشید و رفت
بر تختهای که میبَرَدَم کاش حک کنید
این پیرمرد دختر خود را ندید و رفت
اُفتادهام به یادِ یتیمانِ جَدِّ خود
طفلی که زود داغ اسیری چشید و رفت
وقتی که گفت عمه عَلَیکُنَّ بِاالفَرار
از خیمهگاه شعله گرفته دوید و رفت
اما چه زود سرخْ سواری از او گذشت
دستی رسید و لالهی گوشش درید و رفت
آمد شکایتش به عموجانِ خود کند
یک سنگ ناگهان نفَسش را برید و رفت...
(حسن لطفی ۱۴۰۲/۱۱/۱۵)
#دکتر_حسن_لطفی
.