.
#زبانحال_امام_زمان_با_مادر علیهماالسلام
گوهرم، گوهرشناسی نیست اینجا ای دریغ
مانده ام بین صدف در عمق دریا ای دریغ
بحث چندین روز و هفته،چند ماه ِسال نیست
سالها آواره ام دربین صحرا ای دریغ
خیمه گاه من نه تنها،بلکه یاد و خاطرم
گم شده در بین لذت های دنیا ای دریغ
روز و شب سر می کنم با دردهای شیعیان
شیعه هم کرده رهایم بین غم ها ای دریغ
نیمه شب ها روضه می خوانم کنار قبر تو
مثل بابایم علی، تنهای تنها ای دریغ
مادر مظلومه ام، بدجور قنفذ زد تو را
روبه روی دیده های زخم بابا ای دریغ
بازوی تو در مدینه بین کوچه، بد شکست
کربلا هم علقمه،بازوی سقّا ای دریغ
چون حسین از چشم مجروحش،سه شعبه را کشید
دید غرق تیر گشته کلّ اعضا ای دریغ
گریه کرد و ناله ها زد در میان دشمنان
هلهله و خنده شد جای تسلا ای دریغ
نه عبایی بود و نه یاور برای بردنش
شد عبایش خرج جسم ارباً اربا ای دریغ
#امام_زمان #فاطمیه
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
1403.06.12-11(haeri).mp3
6.75M
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#شور_امام_حسن
اجرا: #کربلایی_علی_اکبر_حائری 🎤
#امام_حسن علیه السلام
محمد حنفیه اومده میدون
ولی نمیتونه مرد معرکه باشه
میگه علی گرهِ این غائله باید
به دست شیر پسرای فاطمه واشه
از دور / دیدن یه یل داره قدم میزنه
داره / ریشهی تموم لشگرو میکَنه
تا که / نقابش رو برداشت دیدن حسنه
داده با ضربتش فتنه رو خاتمه
خیره به سمت حسن شده نگاه همه
به مصاف جمل میره مثل یه شیر
میگه با ذوق علی جونم پسر فاطمه
ای جانم یاحسن ، جانم یاحسن
##
چه باصلابت و عزمه شیوه ی جنگش
جوون دلاورِ با انگیزه ی حیدر
برای کندن گور مادر فتنه (شتر فتنه)
زده به قلب عدو با نیزه ی حیدر
جانم/ یه تنه سپاه دشمن و میدره
انگار / علی باز دوباره عازم خیبره
طلحه / تا حسن رو میبینه رنگش میپره
تا علم رو علی ، به حسن جان سپرد
زیر تیغش مثل برگای خزون یل میمرد
شبیه صاعقه ، شتر و زد زمین
طوری که نفهمید اصلا از کجا ضربه خورد
ای جانم یاحسن
شاعر و نغمه پرداز :
#میلاد_ـفاروقی ✍
#شهادت_امام_حسن
.
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#زمزمه_امام_رضا
کاشکی میشد در حرم امام رضا پر میزدم
مثـــلِ گــدای آشنــا، حلقه بر این در میزدم
اینجا پناه عالمینه
یا حرم امام حسینه؟
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
کاش میشد کبوتر صحن امام رضا بودم
مشغول اشک و ناله و زمزمه و دعا بودم
کنـــار ایــــوون طــلایـش
یه لحظه میشدم فدایش
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
امام رضا هم خوبا هم بدا رو دعوت میکنه
نــاز گـــدا رو میخــره، با او رفـاقت میکنه
زوّارشو تحویل میگیره
سـوا نکـرده میپذیره
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
مهـــربون مهــربونا، از همه مهربونتره
میدونه من کیَم، ولی آبرومو نمیبره
رخصت میده دورش بگردم
انگار که من گناه نکردم
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
غیر امام رضا، کسی ضامن آهو نمیشه
حتـی شتـر هم ناامید از کرم او نمیشه
به زائرش داده بشارت
سه مرتبه میاد زیارت
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
بـسکــه آقــا مهــربونه بــه من زیادی رو داده
میخواسته رسوام نکنه هی به من آبرو داده
مهربونه به روم میخنده
به روی کسی در نمیبنده
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
خــــدا کنــــه اجـــــازۀ عــــــرض ارادتم بده
به این ارادت شب و روز همیشه عادتم بده
یه شب در این حرم بمونم
بالای سر نماز بخونم
رضا گل و باغ و بهارم
رضا همه دار و ندارم
👇
شهادت پیامبر (ص)
نوحه
مدینه شد پرازغم پرازاندوه وماتم
که رفت از داردنیا رسول الله اکرم
مدینه شده صحنه ی محشر
به قلب فلک سوز پیغمبر
رسول الله
ازاین غم آسمان هم زچشمش خون ببارد
بمیرم بهر زهرا دگر بابا ندارد
دلم بر غمش مبتلا گشته
عزادار او مرتضی گشته
رسول الله
زهجران پیمبر دل حیدر گرفته
غم بابا چه سخت است دل دختر گرفته
واویلا سقیفه به پا گردد
ازاین پس به زهرا جفا گردد
رسول الله
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
شهادت امام حسن (ع)
نوحه
میان خانه ی خود غریب و بی حبیبم
ندارم یار و یاور اجل باشد طبیبم
دلم پاره پاره زغم ها شد
دلم تنگ دیدار زهرا شد
امون ای دل
کجایی زینب من بیا وقت سفرشد
بیاو کن نظاره حسن پاره جگر شد
ببین زینبم حال محزونم
ببین این لبان پراز خونم
امون ای دل
خودم دیدم به چشمم که مادر بر زمین خورد
گل باغ رسالت درون کوچه پژمرد
خودم دیده ام ضربه ی سیلی
خودم دیده ام صورت نیلی
امون ای دل
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
واحد حماسی
حضرت امام حسن (ع)
امام حسن ماه هر انجمنی
امام حسن عشق هرسینه زنی
فاطمه را توگل یاسمنی
امام حسن توغریب وطنی
شمیم خاک بقیعت می وزه همچو نسیم
تو ازهمه دل میبری ازمسیحی وکلیم
شیرجمل حسن ابن علی
ای بی بدل حسن ابن علی
نشسته ایم سرخوان کرمت
نوکرتیم خاک زیر قدمت
گرچه نداری مزار و حرمی
از ازله توو دل ما حرمت
جلوه ی ذات کبریا مظهرصبرخدا
کمترنبوده صلح تو زقیام کربلا
شیرجمل حسن ابن علی
ای بی بدل حسن ابن علی
امام حسن من گداتم ازقدیم
امام حسن سفره ی لطفت عظیم
دوست دارم مهر و مهتاب منی
امام حسن یاکریم ابن کریم
ای همه ی کاروکسم جان وجانان منی
یه نیم نگاه توبسم دین ودنیای منی
شیرجمل حسن ابن علی
ای بی بدل حسن ابن علی
ابوذر رییس میرزایی (بهار)
امام حسن(ع)
نوحه.واحد
سفره ی لطفت عظیم
من گداتم ازقدیم
ای گل باغ زهرا
یاکریم ابن کریم
مولاجان.ای همه ی کار و کسم
یک لحظه.نیمه نگاه تو بسم
مولاجان.بی تو اسیر قفسم
یاحسن کریم آل مصطفی
امام بی قرینه
کشته ی زهرکینه
یاحسن ابن علی
ای غریب مدینه
آخرشد.زهرستم حاصل تو
واویلا.یاور تو قاتل تو
آقاجان.امان امان از دل تو
یاحسن کریم آل مصطفی
بسته شد چشم ترم
فکر دیوار و درم
بین کوچه ها شدم
من عصای مادرم
غرورم.شکست میان کوچه ها
دیدم که.یه مرد پست بی حیا
سیلی زد.به روی مادر بی هوا
یاحسن کریم آل مصطفی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)