.
#اربعین
#زمزمه
#شور
۱۱۳۰
یک اربعین
خون به دل ما شد
یک اربعین
چشمانم دریا شد
یک اربعین
زینب تماشا شد
یک اربعین
****
چی بگم از
شام خراب ای وای
بستن مارو
با یک طناب ای وای
بردنمون
بزم شراب ای وای
ای وای من
****
دور زنها
صف میزدن ای وای
رقاصهها
کف میزدن ای وای
پای سرها
دف میزدن ای وای
ای وای من
****
وای از بازار
دیدم با چشم تر
سنگ میزدن
مردم شام به سر
از روی نی
افتاد سر اصغر
وای از بازار
****
همین جا بود
که پیکرت پا خورد
استخوونهات
شد زیر نعلا خرد
با دیدنِ
تو دخترت جا خورد
ای وای من
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
۱۱۳۵
دلتنگ روی تو شدم ای قرص ماه من
ایندمای آخر به در مونده نگاه من
داداش بیا بالاسرم ای تکیه گاه من
از سوز زهر کین درتاب و در تبم
ایندم آخری به یاد عمه زینبم
من نامهی رضا دارم به روی تن
او بین آغوشش گرفت یه کهنه پیرهن
پیرُهنی که کشته ردّ خوناش زینب رو
پیرُهنی که میداد بوی سُم مرکب رو
****
اینجا کسی به خواهر تو پشت پا نزد
اینجا کسی با لفظ بد منو صدا نزد
خواهر تو جون داده اما دست و پا نزد
میگن که مادرو چهل نفر زدن
دست و پا میزد وقتی که از پشت سر زدن
حوریه با لگد پرش شکسته شد
یه جور زدن مادرو که سرش شکسته شد
یکی نگفت توو کوچه زدن هم آداب داره
یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#وفات_حضرت_معصومه
.👇
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#غزل_مرثیه
۱۱۴۱
بانوی من به غصه چرا خو گرفتهای
من محرم توام ز چه رو، رو گرفتهای
در بین کوچه حامی حیدر شدی ولی
دیدم مدال خویش به بازو گرفتهای
این گونه راه میروی و میکُشی مرا
ره میروی و دست به پهلو گرفتی
هنگام پاشدن کمک از دست من بگیر
برخاستی و دست به زانو گرفتهای
هر بار که بدون کمک راه میروی
احساس میکنم که تو نیرو گرفتهای
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۴۹
مرو ای قرارم که من بیقرارم
به غیر از تو که من کسی رو ندارم
به زانو در اومد یل بدر و خیبر
اگه میشه بازم بمون پیش حیدر
چرا ای جوانم به غم خو گرفتی
مرا کشتی از بس ز من رو گرفتی
شد از بس تنت آب، نیلی عذارم
دیگه توی تابوت چیو من بذارم
****
ز چشم تو پیداست که بد سیلی خوردی
برای علی بود که طاقت آوُردی
تو رو پیش من میزدن بی بهانه
یکی با غلاف و یکی تازیانه
سپرِ علی بین کوچه شکستی
مرا کشتی ای یار سرت را که بستی
بگو فاطمه جان تو از راز دستار
نکند که خورده سر تو به دیوار
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه_حضرت_رهرا
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#زمزمه
۱۱۵۰
وا کن چشاتو فاطمه، ای گلعذار من
نیلوفری چرا شدی باغ و بهار من
جان علی مرو بمان دار و ندار من
یادم نمیره که چی به سرت اومد
هرکی با هرچی داشت تورو توو کوچهها میزد
پناه عالمی شدی تو بیپناه
به کی بگم ناموسمو زد یه غلام سیاه
غلافو جوری زد که چشمای یارم تاره
یکی نگفت که زهرا یه خانم بارداره
****
ای همدم علی چرا به غم نشستهای
ای خاک عالم بر سرم سرت رو بستهای
ای سپر علی به پشت در شکستهای
بگو که سینه شد درگیر در چرا
افتاده بودی ای گلم به زیر در چرا
زندگیمو چهل نفر به هم زدن
تو زیر در بودی و روی در قدم زدن
میان دود و آتش سویت دویدم زهرا
مُردم همین که رویت عبا کشیدم زهرا
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۱
شد پیکر تو آب و من دیده پر آبم
با رفتنت مرا مکن خانه خرابم
جای سلام با پلک زدن مده جوابم
پرپر مزن ای بانوی علی
تاب و توان بازوی علی
رفته رمق از زانوی علی
آه
مرو که غریبم و مظلومم
افتادم به التماس خانومم
****
آهِ علی تا سوی آسمان بلند است
از خانهی ما بوی الرحمان بلند است
خندهی قنفذ بین خاکیان بلند است
پیش چشام تصویر کوچههاست
دیدم گلم به زیر دست و پاست
نالهی کودکان خدا خداست
آه
علی با دیدن تو جون داده
دیدم که در رو سرت افتاده
****
دیدم رد خون و به روی معجر تو
دیدم که میلرزید تو کوچه دختر تو
دیدی شکسته شد غرور شوهر تو
دیدم تو رو در پشت در زدن
چه بیخبر چهل نفر زدن
پیش چشام از پشت سر زدن
آه
ای یاسم با یه لگد پژمردی
دیدم که بیهوا سیلی خوردی
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۲
مرو ماهم از آسمان علی
بمان در کنارم جوان علی
جوان علی قد کمان علی
فاطمه جانم
تو بود و نبود منی فاطمه
تمام وجود منی فاطمه
تو یار کبود منی فاطمه
جان جهانم
از پیش همسرت کناره میکنی
جای سخن چرا اشاره میکنی
تو بین بستر و من کردهام گمت
ای کاش جای غسل دهم تیممت
****
پرستوی حیدر بمان پیش من
بیا و دگر حرف رفتن مزن
بیا کن ترحم به اشک حسن
فاطمه جانم
مرو فاطمه یاس نیلوفرم
خمیده شدی مهربان همسرم
تو رو میزدن پیش چشم ترم
فاطمه جانم
چه بیعدد زدن ناموس حیدر و
هی با لگد زدن ناموس حیدرو
یک طیف میزدند ناموس حیدرو
با کیف میزدن ناموس حیدرو
****
شریک غم و غصه حیدری
به یاد حسینی دم آخری
تو در فکر بوسه روی حنجری
فاطمه جانم
چقدر بیقراری برای حسین
میسوزی با درد و غمای حسین
میدونم میری کربلای حسین
فاطمه جانم
قرار بعدیمون میون قتلگاه
وقتی سر حسین میریزه یک سپاه
عده بیحیا دورش که میمونن
حسینو با لگد برش میگردونن
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#زبانحال_مولا
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#هجوم_به_بیت_وحی
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۳
گل حیدر
توی شعله سوختی و شدی پرپر
دیدم مونده بودی تو به زیر در
گل حیدر
دیگه نمیتونی
تو برخیزی از جا
ای پا به ماهم
کشتن تورو با پا
میمیرم
که میزدنت چه بی خبر
تورو میزدن چهل نفر
بخدا سرم تیر میکشه
آخه زدنت از پشت سر
میمیرم
توو شلوغیا میزد تورو
یه غلام سیا میزد تورو
غلاف و لگد به جای خود
با هیزم چرا میزد تورو
****
چه غمگینی
چرا راه نرفته تو میشینی
مغیره داره دست سنگینی
چه غمگینی
این جدایی والله
سخته واسه حیدر
بیتاب حسینی
این ساعت آخر
قرارِ
بعدیمون توی گودال
کنار تن پامال
وقتی که حسین ما
از عطش میره از حال
میبینی
که برش میگردونن
تنشو میسوزونن
استخون سینهشو
نعل اسبا میشکونن
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
۱۱۵۴
زهرا مرو خیلی تو جوونی
مجروحی ولی کاشکی بمونی
تصورش سخته
بالا نمیاد دست تو اصلاً
تصورش سخته
به کی بگم ریختن سر یک زن
پوشوندی معلومه باز ورم زیر چادرو
سیصد نفر میزدن میون اون کوچه تورو
تنهام نگذار فاطمه ببین غریبم تو مرو
تا که پهلوت شکسته شد
نماز تو نشسته شد
ای لاله با پا پژمردی
با سر دیدم زمین خوردی
****
میخوای پاشی اما نمیتونی
انگار دیگه پیشم نمیمونی
داری هنوز سردرد
یکی نگفت بسه دیگه برگرد
داری هنوز سردرد
نمیگذرم از قنفذ نامرد
ای حمایتگر من مثه تو پیدا نمیشه
چی سر چشمت اومد که چشم تو وا نمیشه
بعد از اون ضربه دیگه زهرام زهرا نمیشه
اصلاً نمیشه باورم
بازوی تو کرده ورم
قنفذ تورو با کیف میزد
به دستت نعل سیف میزد
****
#محمود_اسدی_شائق✍
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#وداع_با_حضرت_زهرا
۱۱۵۵
فاطمه جانم
مرو بمان ای مهربانم
ای حامی قامت کمانم
ای نیمه جانم نیمه جانم
****
فاطمه جانم
بگشا مژه ای همسر من
پشت و پناه و یاور من
یک تنه بودی لشکر من
****
ره میروی و
دستت بوَد به روی دیوار
دیدم که ای بانوی بیمار
پایت کشیده میشد ای یار
****
نمیره از یاد
که از گلم برگ و بر افتاد
عشق علی پشت در افتاد
در با لگد روی سر افتاد
****
به کی بگم من
به زخم قلب من نمک خورد
به صورتم مهر فدک خورد
تو کوچه ناموسم کتک خورد
****
به کی بگم
من چهل نفر یارمو کشتن
ماه شب تارمو کشتن
خانم باردارمو کشتن
#محمود_اسدی_شائق
#فاطمیه
.👇
.
#زمزمه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
۱۱۵۶
میخوام بگم
از یه شیطان سرشت
که نامه بر
معاویه نوشت
اونجا گفته
از شعله توو بهشت
ای وای من
****
معاویه
جات خیلی خالی بود
که زهرا رو
بد زدم شد کبود
ضربههام به
پهلوش اومد فرود
****
خبرداری
شعلهها رو دیدم
نفسِ فاطمه رو شنیدم
با پا به در
محکمتر کوبیدم
****
خبرداری
با همهی قدرت
با یه لگد
با تمام شدت
یه جور زدم
که افتاد با صورت
****
خبرداری
علی رو دست بستم
تا شد بلند
رو فاطمه دستم
غرورشو
تو کوچه شکستم
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
.👇
2024_11_28_09_54_49.mp3
1.64M
🕯🥀🍂
🥀
◈ مرو اے قرارم کـہ من بـےقرارم
بـہ غیر از تو کـہ من کسـے رو ندارم
✍️متن سبک و شعر زمزمه ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
#️⃣ #سبک_شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه
#️⃣ #زمزمه
مرو ای قرارم که من بیقرارم
به غیر از تو که من کسی رو ندارم
به زانو در اومد یل بدر و خیبر
اگه میشه بازم بمون پیش حیدر
چرا ای جوانم به غم خو گرفتی
مرا کشتی از بس ز من رو گرفتی
شد از بس تنت آب، نیلی عذارم
دیگه توی تابوت چیو من بذارم
ز چشم تو پیداست که بد سیلی خوردی
برای علی بود که طاقت آوُردی
تو رو پیش من میزدن بی بهانه
یکی با غلاف و یکی تازیانه
سپرِ علی بین کوچه شکستی
مرا کشتی ای یار سرت را که بستی
بگو فاطمه جان تو از راز دستار
نکند که خورده سر تو به دیوار
✍️ #محمود_اسدی_شائق
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ