.
ایام #تخریب_بقیع
قبرهای بی ضریح
خادمش ابر است و باران، قبرهای بی ضریح
زائرش خاک است و طوفان، قبرهای بی ضریح
صحن آن بسیار جامع، صحن آن بسیار پهن
صحن آن دشت و بیابان قبرهای بی ضریح
می شود پرسید داغ، از سنگ های آن حدود
ظهرهای داغ و سوزان، قبرهای بی ضریح
بادها از بس که اینجا خاک بر سر می کنند
حالتی دارد پریشان، قبرهای بی ضریح
حضرت ام البنین و حمزه و بنت اسد
بی ضریحی شد فراوان قبرهای بی ضریح
نیمه شب ها در غبار غربت بی زائری
می رسد مردی شتابان، قبرهای بی ضریح!
غیر شمع چشم های حضرت صاحب زمان
فاقد شمع و چراغان، قبرهای بی ضریح
اشک هایم در می آید بغض ها سر می کشد
پای هر بقعه در ایران، قبرهای بی ضریح
کاشکی از کعبه سنگی، از نجف هم آجری
کاش کاشی از خراسان قبرهای بی ضریح
کاش سنگی، دود اسپندی، چراغی، پرچمی
مثل گلزار شهیدان قبرهای بی ضریح
کاش زهرا هم همین اندازه قبری ساده داشت
بگذریم از بیت پایان قبرهای بی ضریح!
#ایوب_پرندآور
.
.
ایام #تخریب_بقیع
قبرهای بی ضریح
خادمش ابر است و باران، قبرهای بی ضریح
زائرش خاک است و طوفان، قبرهای بی ضریح
صحن آن بسیار جامع، صحن آن بسیار پهن
صحن آن دشت و بیابان قبرهای بی ضریح
می شود پرسید داغ، از سنگ های آن حدود
ظهرهای داغ و سوزان، قبرهای بی ضریح
بادها از بس که اینجا خاک بر سر می کنند
حالتی دارد پریشان، قبرهای بی ضریح
حضرت ام البنین و حمزه و بنت اسد
بی ضریحی شد فراوان قبرهای بی ضریح
نیمه شب ها در غبار غربت بی زائری
می رسد مردی شتابان، قبرهای بی ضریح!
غیر شمع چشم های حضرت صاحب زمان
فاقد شمع و چراغان، قبرهای بی ضریح
اشک هایم در می آید بغض ها سر می کشد
پای هر بقعه در ایران، قبرهای بی ضریح
کاشکی از کعبه سنگی، از نجف هم آجری
کاش کاشی از خراسان قبرهای بی ضریح
کاش سنگی، دود اسپندی، چراغی، پرچمی
مثل گلزار شهیدان قبرهای بی ضریح
کاش زهرا هم همین اندازه قبری ساده داشت
بگذریم از بیت پایان قبرهای بی ضریح!
#ایوب_پرندآور
.
.
#زمینه
#هشتم_شوال
#تخریب_بقیع
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
شاهد غم ها بقيع داغ دل ما بقيع
ميرسد از خاک تو ناله زهرا بقيع
سلام ما به غروب پر درد و غمت واااى
به چهار امامه غريب و محترمت واااى
به بانوى بى حرمت
واى واى واى واويلا
----------------------------
قبلهءرازه بقیع سوز و گدازه بقیع
گشته مزار حسن مهر نمازه بقیع
بقیع حسینیه ء عزای حسنه وااای
تموم هستی ما فدای حسنه وااای
شیعه گدای حسنه
وای وای وای واویلا
----------------------------
فاطمه گريان شده شيعه پريشان شده
مزار گل هاى او مدينه ويران شده
دوباره اتش کشيد شعله ز حرم واااى
دوباره گويد حسن که اى واى مادرم واااى
مادر بى ياورم
واى واى واى واويلا
----------------------------
سيلى و ابر سياه مادر ما بى پناه
خورده زمين بى هوا کوچه شده قتلگاه
ميان کوچه مسير تو يک دفه بست واااى
به گوشم اومد صداى سنگينى دست واااى
هر دو تا گوشواره شکست
واى واى واى واويلا
----------------------------
شعله که بالا گرفت خون همه جا را گرفت
ميخ درى بى حيا دامن زهرا گرفت
به زير در مانده مادر ما چه کنيم؟ واااى
شکسته پهلويش از لگدها چه کنيم؟ واااى
غريب و تنها چه کنيم؟
شبيه بابا چه کنيم؟
واى واى واى واويلا
#قاسم_نعمتی ✍
👇
.
#زمینه
#هشتم_شوال
#تخریب_بقیع
#حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
شاهد غم ها بقيع داغ دل ما بقيع
ميرسد از خاک تو ناله زهرا بقيع
سلام ما به غروب پر درد و غمت واااى
به چهار امامه غريب و محترمت واااى
به بانوى بى حرمت
واى واى واى واويلا
----------------------------
قبلهءرازه بقیع سوز و گدازه بقیع
گشته مزار حسن مهر نمازه بقیع
بقیع حسینیه ء عزای حسنه وااای
تموم هستی ما فدای حسنه وااای
شیعه گدای حسنه
وای وای وای واویلا
----------------------------
فاطمه گريان شده شيعه پريشان شده
مزار گل هاى او مدينه ويران شده
دوباره اتش کشيد شعله ز حرم واااى
دوباره گويد حسن که اى واى مادرم واااى
مادر بى ياورم
واى واى واى واويلا
----------------------------
سيلى و ابر سياه مادر ما بى پناه
خورده زمين بى هوا کوچه شده قتلگاه
ميان کوچه مسير تو يک دفه بست واااى
به گوشم اومد صداى سنگينى دست واااى
هر دو تا گوشواره شکست
واى واى واى واويلا
----------------------------
شعله که بالا گرفت خون همه جا را گرفت
ميخ درى بى حيا دامن زهرا گرفت
به زير در مانده مادر ما چه کنيم؟ واااى
شکسته پهلويش از لگدها چه کنيم؟ واااى
غريب و تنها چه کنيم؟
شبيه بابا چه کنيم؟
واى واى واى واويلا
#قاسم_نعمتی ✍
👇
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه و توسل جانسوز _ شهادت #حضرت عبدالعظیم الحسنی و #حضرت حمزه سیدالشهدا سلام الله
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
♦️بوی حسین میدهد این کربلای تو
♦️یا سید الکریم که جانها فدای تو
♦️شد چشم شیعه غرق به خون در عزای تو
♦️در شهر ری که همچو بهشت است در زمین
♦️بر روی خاک تیره نهان شد لقای تو
♦️از جور معتصم چه کشیدی که از وفا
♦️دلهای عاشقان شده خونین برای تو
♦️چون آستان توست کلید بهشت ما
♦️قربان گنبد و حرم باصفای تو
♦️هدیه به زائر حرمت اجر نینواست
♦️بوی حسین میدهد این کربلای تو
♦️ای نور چشم فاطمه و پورمجتبی
♦️دست همه به دامن لطف و عطای تو
♦️بیچارگان به سمت حریم تو رو کنند
♦️چون جود مجتباست عیان از سخای تو
♦️دشمن نمیرود ز حریم تو ناامید
♦️محروم کی شود ز درت آشنای تو
♦️گرچه بهشت روی زمین گشته شهر ری
♦️ویرانه هست باز بقیع نیای تو
♦️آتش به جان ما زدهای، درد و ای دریغ
♦️گم گشته قبر مادر نیلی لقای تو
♦️با ما بخوان دعای فرج سید الکریم
♦️بهر ظهور مهدی آل عبای تو
⬅️فرمود هر کسی عبدالعظیم الحسنی رو زیارت کنه کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا ... آقاجان ... آبرویِ شهرُ دیارِ ما شمایید ...قبلۀ پایتختِ ما شمایید آقا ... یاسیدالکریم ، اما امروز ، روزِ شهادتِ سیدالشهداءِ اُحد ، حمزۀ سید الشهداست ... انقدر پیغمبر گریه کرد برایِ حمزه ... (اجازه بدید من دیگه شعر نخونم ، روضه بگم ، همه گریه کنیم ...) ان شالله دستِ جمع بریم اُحد کنارِ پنجره هایِ اُحد اونجا زیارت کنیم ...
جنگِ اُحد تمام شد،پیغمبر فرمود کیه منو از عموم حمزه خبری برساند،همه سر به زیر انداختن،می دونستن حمزه به شهادت رسیده ... راه افتادن بینِ کشته ها تا رسیدن بالایِ سرِ حمزۀ سیدالشهدا (یاالله) چشمِ پیغمبر به بدنِ حمزه افتاد،دید این بدن رو پاره پاره کردن ...سینۀ مبارکش رو شکافته بودن،لبها رو بریده بودن،گوش ها رو بریده بودن ... اولین بدنی هست که تو اسلام پاره پاره کرده بودن و مُثله کرده بودن ... پیغمبر کنارِ بدن نشست شروع کرد بلند بلند گریه کردن ... یکی صدا زد یا رسول الله عمۀ بزرگوارتون ، صفیه خانم داره میاد ... به عجله پاشد ، فرمود جلوش رو بگیرید ، نزارید بیاد ... با این که فاطمه همراهیش می کرد ، قولِ پیغمبر رسید ، صفیه خانم برگشت،رسولِ خدا فرموده شما رو برگردانیم،شروع کرد گریه کردن ... پیغمبر آمد ، افتاد به پایِ پیغمبر ... رسول خدا اجازه بده من یه بار برادرم رو ببینم،انقده اصرار کرد ... انقده گریه کرد پیغمبر اجازه داد ... فرمود یه عبا رو بدنش بندازید پاهاش رو با خارِِ بیابان پوشاندن ، خواهر اومد کنارِ بدن ... اجازه بدید صورتِ برادرم رو ببینم ... آخ گوشۀ عبا رو کنار زدن ... چشمش افتاد به بدنِ پاره پاره ...مُثله شده ... به ناگاه صیحه ای زد ، زمین افتاد ... زن ها دورش رو گرفتن ... فرمود رسولِ خدا ، نگفتم خواهر برادر رو نمی تونه اینگونه ببینه ... ببریدش ....
اما با احترام بردنش،زن ها با احترام صفیه خانم رو بردن،دیگه کسی تازیانه نزد ... دیگه کسی لگد نزد ... دیگه کسی قلافِ شمشیر نزد ... کعبِ نی نزد ... (حالا می خوای روضه بخوانم ..(
اومد کنارِ بدنِ حسین،یه نگاه کرد به بدنِ پاره پارۀ برادر ... یارسول الله گفتی خواهر طاقت نداره برادر رو اینگونه ببینه ...
کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۲/۱
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه شهادت حضرت حمزه #سیدالشهداء علیه السلام_
#گریز امام علی (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود
🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود
🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده
🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود
🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند
🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود
🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما
🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود
🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم
🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود
🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما
🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود
🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند
🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود
🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی
🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود
🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر
🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود
🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر
🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر
⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون
صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند.یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما امشب دلم خواست بریم درخونه آقا امیرالمومنین (ع)انشاالله حاجت روا بشید
همینقدر بگم زمانی که نامرد باشمشیرزهرآلود برفرق سر مولا امام علی (ع) زد
سکان عرش به لرزه آمد منادی ندا قد قتل علی المرتضی مردم علی روکشتن
امام حسن وامام حسین اومدن بابا تومحراب خونِ
زیربغل بابارو گرفتن بابارو دارن برمیگردونن تارسیدن نزدیکای خونه فرمود حسن من حسین من بزارید من رو پای خودم راه بیام بابا خون زیادی ازت رفته بابا بابا دیگه رمق راه رفتن نداری صدازد علی آخه من دل ندارم زینب منو تواین حال ببینه بزارید رو پای خودم راه بیام همه هم صدا یا علی
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۲/۱
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه شهادت حضرت حمزه #سیدالشهداء علیه السلام_
#گریز شب یازدهم محرم
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود
🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود
🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده
🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود
🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند
🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود
🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما
🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود
🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم
🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود
🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما
🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود
🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند
🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود
🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی
🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود
🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر
🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود
🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر
🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر
⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون
صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند.یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما امشب دلم خواست گریزی هم داشته باشیم به شب یازدهم محرم بهره امواتمان باشه
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه شهادت حضرت حمزه سیدالشهداء علیه السلام_
گریز امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
🔸در این دیار کسی مثل تو فدا نشود
🔸شهید مثل تو در راه کبریا نشود
🔸حرام زاده جگر از تنت در آورده
🔸شدی اگر چه تو مثله، تنت دو تا نشود
🔸اگر چه نیزه ای از پشت سر به تو زده اند
🔸ولی دگر سرت از پشت سر جدا نشود
🔸تمام صورت تو غرق خون شده اما
🔸محاسن تو به سر پنجه آشنا نشود
🔸اگر چه جسم تو را با عبا بپوشانم
🔸برای بردن تو حرف بوریا نشود
🔸نشسته زخم عمیقی به سینه ات اما
🔸به نعل اسب دگر زخم سینه وا نشود
🔸کسی به لعل لبت چوب خیزران نزند
🔸سرت به طشت و روی نیزه جابجا نشود
🔸اگر چه سوخت دلم را مصیبت تو ولی
🔸غمت به مثل غم و رنج کربلا نشود
🔸به گونه ای روی آن سینه می نشیند شمر
🔸که تا بریدن آن سر، ز سینه پا نشود
🔸بیا که گریه کنیم ای عمو بر آن پیکر
🔸که طول می کشد آنجا بریدن آن سر
⬅️امشب بریم در خانه ی عمو جان پیامبر عظیم الشان اسلام؛او که واقعا پشت و پناه پیغمبر خدا بود.آن قدر پشت و پناه بود که حتی بعد از شهادت و بعد از رحلت پیامبر اسلام مادر ما زهرا(س) هروقت دلش میگرفت میرفت سر قبر عموجانشون حمزه سیدالشهدا.اونایی که مدینه مشرف شدند با نابودی این وهابیت و آل سعود ان شاالله مشرف بشیم؛فاصله زیاده،همون مسیری که مادر ما زهرا می آمد احد،کنارقبر حضرت حمزه مینشست؛گریه میکرد،نفس آدم میگیره تو اون گرما...چه جوری این فاصله رو مادر ما می اومد...می اومد کنار قبر حضرت حمزه مینشست،گریه میکرد در فراق باباش پیغمبر...حضرت حمزه بسیار پشت و پناه پیغمبر بود،جلوی ابولهب ایستاد،جلوی ابوجهل ایستاد،تو دهن اون ها زد و با اسلام آوردن حضرت حمزه سلام الله علیه جمع کثیری به پیغمبر خدا گرویدند ومسلمان شدند واین باعث شد کینه و عداوت حضرت حمزه سیدالشهدا تو دل ابوسفیان و زن ملعونه ش قرار بگیره.یه غلام داشت هنده جگرخوار لعنت الله علیها به نام وحشی؛دستور داد برو در معرکه ی جنگ حمزه رو بکش،جگرش رو برای من سوغات بیار،اینه که شد سیدالشهدا...من تیکه هاش رو عرض میکنم شما گریزهاش رو خودتون بزنید.این ملعون آمد یه نیزه زد به پهلوی حمزه سیدالشهدا،از یک سو زد از یک سو خارج شد،حضرت حمزه افتاد رو زمین و به شهادت رسید.این ملعون آمد بالاسر حمزه سیدالشهدا علیه السلام،زره رو کند،نمیدونم ولی سینه حضرت حمزه رو شکافت،جگر حضرت حمزه رو بیرون آورد،برای هنده جگر خوار به سوغات برد.اون آمد به دندان بگیره سنگ شد و نتونست این کارو انجام بده.اما این وحشی ظاهرا خودشم بغض و عداوت نسبت به حضرت حمزه داشت،میدونید چرا؟فقط سینه رو نشکافت...یا صاحب الزمان...گوشا رو برید،بینی رو برید،دستارو جدا کرد،صورت و تن رو مثله کرد،بیشتر ازاین وارد نشم.وقتی پیامبر عظیم الشان اسلام آمد،حمزه رو اینجوری دید،خیلی گریه کرد.چشمای حمزه رو دید...گوشای حمزه رو دید...پیغمبر خدا داشت گریه میکرد دید صدای شیون و زاری میاد،فرمود:چه خبره؟عرض کردند یا رسول الله عمه جانتون
صفیه خواهر حضرت حمزه (ع) با دخترتون زهرا شنیدند حضرت حمزه به شهادت رسیده دارند می آید. پیامبر (ص) سریع روپوشی روی بدن او انداختند و بدن را پوشاندند، مبادا چشم خواهرش به بدن پاره پاره ی برادر بیفتد. اما پاهای حمزه (ع) از زیرروپوش بیرون مانده بود. برگ و خار و خاشاک جمع کردند، پاها را پوشاندند. مبادا خواهرش بدن قطعه قطعه ی برادر را ببیند. یا رسول الله! کجا بودی کربلا، بدن قطعه قطعه ی امام حسین (ع) را می پوشاندی که زینب (ع) بدن را با آن وضع نبیند. آمد کنار بدن برادر، دید بدن برادر قطعه قطعه شده و سر در بدن ندارد ...یاحسین
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀