eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
812 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 امام صادق علیه السلام: اگر مؤمنی بداند که ثواب یک برای او چه ارزشی دارد، لحظه ای لب فرو نمی بندد. 📚 بحارالانوار ج ۹۱ صفحه ۵۰ 🌸🌿🌸🌿 روز مبارک جمعه هدیه به ارواح مطهر شهدای عزیز حداقل ۱۰۰ مرتبه ذکر شریف صلوات اللهم‌صلّ‌علی‌محمّدوَآل‌محمّدوَعجّل‌فرجهم و اهلک اعدائهم اجمعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درمدح اَمیرالمومنین علی علیه السلام دلَم دَرعالَم ذَریاعلی گفت قَلم پازَدبه دفتریاعلی گفت خداراشکرکَزدوران طفلی چوشیرم داد مادریاعلی گفت زَمین خوردم بُلَندم کرداَزجای به قَلب پُرزآذَر یاعلی گفت گمانم دَرشب معراج اَحمد به هَرموقِف مُکَرَّریاعلی گفت چوزدموسی عصابَرسَنگ خارا عصادست پَیَمبَریاعلی گفت مسیحامرده راگَرزنده می کرد یَقین آن ماه اَنوَریاعلی گفت چوزَدتیغ دوسَربَرفَرق مَرحب خودفَتاّح خیبَر یاعلی گفت چوعَزم فَتح باب قَلعه میکرد به وقت کندن دَریاعلی گفت خلیلُ اللَه میان موج آتَش به اَشک دیدهٔ تَریاعلی گفت به صحرای غدیرخُم پَیَمبَر گمانم روی منبَریاعلی گفت دَراَمواج بَلا نوح پَیَمبَر به اِذن حَیّ داوریاعلی گفت نمی شدلافَتی نازل به مدحش مَگرکه آن دلاوَریاعلی گفت نَشُدنومیداَزدرگاه لطفش هَرآنکس پای منبَریاعلی گفت حسین بن علی درروزعاشور کنارنَعش اَکبَریاعلی گفت خسروی فَر
❁﷽❁  غدیرخم         🔹السَّلامُ عَلَى الشَّجَرَةِ النَّبَوِيَّةِ وَ الدَّوْحَةِ الْهَاشِمِيَّةِ ... 🔹 تا ملائک همگی دور علی چرخیدند حاجیان را ز ارادت به علی سنجیدند حاجیان که همگی منتظر حق بودند در بر احمد مختار علی را دیدند با نفس های علی باز خدا ساخت بهشت چون که از برکت حیدر، همه را بخشیدند مثل نقلی روی دستان پر از لطف نسیم اختران را طرف عرش خدا پاشیدند تا که دستان علی را به هوا بُرد نبی دست او را همه ی آینه ها بوسیدند آسمان ها همگی خَم شده و مثل زمین روی خود را به کف پای علی ساییدند زائرانی که ز اخلاص به او رو کردند کوثر از دست خود فاطمه می نوشیدند یا علی بود که از عرش خدا می بارید نور مولا به سر ثانیه ها می بارید عاشقان تو علی، دل که به دریا بزنند این محال است که در شیعِگی ات جا بزنند بارها خواستهٔ قلب بهشت این بوده مثل ایوان تو در جنّت الاعلی بزنند عده ای که رخ ایوان شما را دیدند قید دیدار جنان حین تماشا بزنند قصد کردند ملائک همه در عید غدیر پرچم عشق تو را بر سر دل ها بزنند امر و دستور خدا بوده که باید عالَم بوسه بر خاک در حضرت مولا بزنند کاش می شد بشوم فرش حریم تو علی تا که زوّار تو بر فرق سرم پا بزنند مردمانی که به دنبال خدا می گردند باید آقا که درِ بیت شما را بزنند از غدیر تو به معراج رسیدیم علی کوثر از دست تو یک جرعه چشیدیم علی تو رسیدی که سرآغاز امامت بشود چشم تو معنی ایثار و رشادت بشود هر کسی دیده تو را لحظۀ شمشیر زدن تا ابد شیفتۀ درس شهامت بشود در مقام تو همین بس که در این راه دراز حضرت فاطمه حامی ولایت بشود عکس زهرا که به چشمان تو افتاد خدا بین چشمان تو با فاطمه رؤیت بشود مطمئنم که از این جمله خدا هم راضی ست باید از نام تو هر ثانیه صحبت بشود نوکری تو مدالی ست که زهرا داده آن قدر نذر نمودم که عنایت بشود همۀ حرف من این است شب عید غدیر دیدن صحن نجف کاش که قسمت بشود به خدا می رسد آن کس که تو را پیدا کرد زین جهت بود خداوند تو را مولا کرد من مریض توأم ای شاه شفا می خواهم بی سر و پایم و آقا سر و پا می خواهم منِ بیچاره چه دارم به تو تقدیم کنم تازه امشب سفر کرب و بلا می خواهم تا محرّم بشود چند شبی مانده هنوز روزی نوکری از دست شما می خواهم دامنت را دمی از دست من آقا نکشی بهر شالم نخی از کُنج عبا می خواهم التماست بکنم می کنی آقا نظری چادر سوختۀ فاطمه را می خواهم یک دعا کن که دل نوکر تو قرص شود کارم از کار گذشته ست دعا می خواهم روزیم را شب عید است کمی اشک بده راضی ام؛ اشک مرا هم ز همان مشک بده مهدی نظری
اللهم عجل لولیک الفرج حال که هیچ پناهی وسط غم ها نیست صحبت از امنیت و صلح در این دنیا نیست حال که شعله کشیده ست به هر سو فتنه خبری جز فرجت، مرهم درد ما نیست منتقم تیغ بکش،کار جهان سخت شده غیر تیغ تو امانی جلوی اعداء نیست پسر فاطمه برگرد؛ بدونت اینجا به خداوند قسم عید؛ دگر زیبا نیست علت این همه دعوا و جدل این نکته ست: بر سر آمدنت،بین همه دعوا نیست کاش! ای کاش! بفهمند دگر این مردم چاره ای غیر ظهورت پسر زهرا نیست پدر شیعه فراموش شدی، وای از ما حقّ تو دربه دری، غربت ِدر صحرا نیست چه کنم من؟ چه کنم تا که بیایی آقا پای تعجیل ظهور تو چرا امضا نیست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
از محب تا منزلِ محبوب، چندان راه نیست مقصدی چون گفتنِ یک یاعلی، کوتاه نیست در معیَّت با علی، هرگز کسی گمراه نیست لااِلهَ بی علی، ناظر به اِلّاالله نیست حسنِ نیت با ولایت داشتن، در طاعت است با امیرالمؤمنین دستورِ احمد، بیعت است حیدر کرار بر دلها امامت می‌کند زین امامت در همه عالم قیامت می‌کند پیشِ دشمن، با درایت استقامت می‌کند در میانِ دوستان، والا زعامت می‌کند دست، سوی بیعتِ مولا کند، عاشق دراز آرزوی رؤیت او را کند، عاشق دراز دَم زدن از حیدر کرار، عزت آورد چون صراطِ مستقیمَش، فتح و نصرت آورد با علی بودن، جوانمردانه غیرت آورد دوری از مولا، به هر ترتیب ذلت آورد گولِ بَخِّ بَخِّنِ فرعونِ امت را مخور هم فریبِ دَم زدن، از رأیِ ملت را مخور رأیِ ما را از ازل، قالوا بلا معلوم کرد آنکه در آب و گِلِ ما، حبِّ خود مرقوم کرد دشمنی با ظالم و همراهیِ مظلوم کرد گرچه او را دشمنَش، از حقِ خود محروم کرد تیغِ مظلومیتَش بُرّان، به اوج اقتدار لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار عهد و پیمان با علی بستن، به فرمان خداست تا علی با پای دل رفتن، به فرمان خداست دست از غیر از علی شُستن، به‌ فرمان خداست یاعلی را در عمل گفتن، به فرمان خداست پای، جایِ پایِ او بنهادن، از ایمانِ ماست با علی بودن دمادم، شیوه‌ی سلمانِ ماست هرچه گوئیم از علی، کوهِ فضائل باقی است هرچه حُسنِ خُلقِ از او گوئی، خصائل باقی است کم مخواه از او، که انبوهِ مسائل باقی است لطفِ او باقی است، تا حاجاتِ سائل باقی است آن مقام و منزلت، اِحصا نمی‌گردد، بلی تا خداوند و نبی، باشند مداحِ علی اُنس با نهج‌البلاغه، اُنس با راه علی است خطبه‌های دردمندانه، بِزنگاه علی است قاصِعه تا شِقشِقیه، شاهدِ آه علی است آه، از آن دردهایی که، تَهِ چاه علی است از غدیر خُم نگیرد فاصله، درد آشنا تا بِگردَد با علی هم قافله، درد آشنا در غدیر خم چرا، امرِ ولایت می‌شود؟ ترکِ این ابلاغ، توبیخِ رسالت می‌شود؟ حکمرانی چون، به دستانِ امامت می‌شود با امامت نیز، ایجادِ عدالت می‌شود در حقیقت، او که با جرمِ عدالت، کشته شد در مسیرِ حکمرانیِ ولایت، کشته شد با فساد و ظلم و استکبار، در افتاد علی سخت با شرک و نفاق و نار، در افتاد علی با خوارج، همچنان کفار، در افتاد علی گه مهاجر، گاه با انصار، در افتاد علی قاسطین و ناکثین مارقین را دور کرد در حقیقت خوب، چشمِ فتنه را، او کور کرد هيچکس در کارزار، از واهمه باقی نماند ناجوانمردی دگر، زان دَمدَمه، باقی نماند تا به غیر از چند یار از آن‌همه، باقی نماند روز تنهایی به غیر از فاطمه، باقی نماند خوشترین روزش، سرِ دستِ پیمبر بود و بس بدترین روزش، تهاجم سوی کوثر بود و بس دوره‌ی خانه‌نشینی نیز او، راحت نبود خار در چشم، استخوانی در گلو، راحت نبود نیمه‌شب با قبرِ مخفی گفتگو، راحت نبود با در و دیوار می‌شد روبرو، راحت نبود بیتِ او، چون قلبِ او می‌سوخت، در این ماجرا شعله‌هایش، رفت سوی خیمه‌های کربلا حاج محمودژولیده
السلام علیک یا امیرالمؤمنين ياعلی بن ابیطالب علیهماالسلام ناخدای کشتی دریای ایمان مرتضاست الگوی کامل برای هر مسلمان مرتضاست خلق شد حیدر که باشد نور حق روی زمین مظهر کلّ صفات ذات یزدان مرتضاست نه خدا خوانیم او را ،نه جدا از کردگار گو که مرآت خدای حیّ سبحان مرتضاست در شب معراج در وقت ملاقات خدا ذکر ربّ العرش در آغاز و پایان مرتضاست ای که ناحق خوانده ای خود را مفسّر!گوش کن گفته حق:شأن نزول کلّ قرآن مرتضاست نیست قرآن خط به خط غیر از علی وآل او آن که آیات خدا را می دهد جان مرتضاست یکصد و ده بار نامش،مرده را زنده کند ذکر آبادانی هر قلب ویران مرتضاست رهرو حق بی علی،گم می شود در شام جهل در صراط حق پرستی ماه تابان مرتضاست ای که داری مسلک آن عارف غرق نفاق! شاخص تأييد هر اسلوب عرفان مرتضاست رهرو آل سقیفه،ای حرامی گوش کن بعد احمد جانشین ربّ منّان مرتضاست هم وضویت آب بازی هم نمازت باطل است جمله ی اعمال را،معیار ومیزان مرتضاست کوری آن سه خلیفه ، آن فراری های جنگ فاتح بی مثل وبی مانند میدان مرتضاست ذوالفقار صولتش خود قاتل صد مرحَب است در میان معرکه شمشیر برّان مرتضاست یک طرف شد فاتح احزاب وخیبر یک طرف آن که شد هر نیمه شب باب یتیمان مرتضاست نیمه شبها کوچه های شهر کوفه شاهد است صاحب پشت کبود از کیسه ی نان مرتضاست غسل بازوی شکسته، دیدن روی کبود بعد زهرا صاحب درد فراوان مرتضاست ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
غدیر در دل خم برکه ای حقیر نبود نبود چشمه و رودی اگر غدیر نبود اگر غدیر نبود و علی امام نبود یقین برای بشر هیچ دستگیر نبود به چند راهی دنیا غدیر ثابت کرد برای درک خدا جز علی مسیر نبود مگو چرا علی و دیگران نه ...باور کن بجز علی به پیمبر کسی نظیر نبود اگر غدیر به ساغر می آمد از دل خم یقین که کار خماران عشق گیر نبود اگر به تشنگی اش از غدیر می نوشید به جای جای زمین این همه کویر نبود اگر زمانه علی را امیر خود می کرد زمین به دست حقیران خود اسیر نبود غدیر کاش که می ماند و روز عاشورا به پیش فاطمه اسلام سر به زیر نبود
سیدعلی مان فتح خیبر می کند فردا فرزند حیدر کار حیدر می کند فردا ما سر به داران مطیع رهبری هستیم آماده ی دستور فتح خیبری هستیم با سر می افتد قوم فرعون زمان در نیل شیعه کمر بسته به نابودی اسرائیل از جبهه ی حق میرسد آوای پیروزی قطعا تماشایی شود فردای پیروزی فردا همه راهی قدس از سمت لبنانیم در مسجداالقصی نماز شکر می خوانیم در قدس اگر فردا نماز جمعه ای برپاست سید علی مان خطبه خوان مسجداالقصی ست مشی و مرام صهیونیست از یاد خواهد رفت حیثیت پوشالی اش بر باد خواهد رفت راهی برای عده ای یاغی نمی ماند نامی از اسرائیل هم باقی نمی ماند فردا که شوق هر فلسطینی تماشایی ست بیت المقدس تا مدینه راهپیمایی ست دنیا به کام مهدی موعود خواهد شد صبح فرج وهابیت نابود خواهد شد ✍علیرضا_خاکساری (انتخاب شعر) استاد حاجیان فر
مقاومت بگذار قلب دشمنان از کینه پر باشد بگذار اسرائیل دنبال ترور باشد مارا که از این دشمنی کردن هراسی نیست جز ما کسی که در مسیر حق شناسی نیست ما چشم مان بر دست آقای محرم هاست سرمایه مان ایمان "تهرانی مقدم" هاست نقش لوای ما به جز اهلل اکبر نیست جز مکتب ما مکتبی "مغنیه" پرور نیست تسبیح شیعه "ما رایت الّا جمیال" بود آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود در بند زهرا فکر فردا بود در دنیا راه شهیدان راه زهرا بود در دنیا ما را به راه راست دعوت می کند زهرا با فعل و تقریرش هدایت می کند زهرا غیر از خدا از هیچ کس اصال نمی ترسیم از زوزه های گله ی دشمن نمی ترسیم رزمنده ها را نهضت زهرا به خط کرده مادر خودش سیدحسن را تربیت کرده ارزش ندارد جان اگر نذر والیت نیست پایان راه شیرمردان جز شهادت نیست ✍علیرضا_خاکساری (انتخاب شعر) استاد حاجیان فر
شهادت افتخار ماست جنگ ما آغاز شد، روز نبرد آخر است آی صهیون حرامی! وقت فتح خیبر است گور خود را کنده ای بنشین و میدان را ببین می رسد سجیل ها از راه و صبح محشر است گوش کن تا بشنوی فریادهای فتح را گوش کن! هرچند می دانم که گوش تو کر است! نالۀ مظلوم را یک عمر نشنیدی، دریغ پیک مرگت را ببین اکنون که در پشت در است ذوالفقار است این که می آید برای انتقام این خروش خون اوالد شهید حیدر است مرگ در بستر برای ما همیشه ننگ بود پس شهادت آخرین اوراق سرخ دفتر است (انتخاب شعر) استاد حاجیان فر
رجز_مبارزه نمی ترسیم ما از داغ ها و تلخکامی ها نمی ترسیم ما از های و هوی این حرامی ها نمی ترسیم از دشمن، ز تهدید و ز تحریمش اگر دریای خون باشد، نمی گردیم تسلیمش نمی ترسیم از آتش، که ما از نسل زهراییم و قطره قطره قطره از پی هم، موج دریاییم که ما حقیم و هرگز از کف باطل نمی ترسیم ، از قاتل نمی ترسیم بترسید از همین بغضی که عمری در گلو داریم بترسید از شهادت، چون که آن را آرزو داریم بترسید آری آری چون که ما از نسل طوفانیم و طومار شما را عاقبت در هم بپیچانیم که ما از غصه هامان قصه ای بشکوه می سازیم ز سرهای شما تا آسمان ها کوه می سازیم چه پیروزی، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود بدانید انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود بدان بیت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد بقیع آن روز با عشق علی، آباد خواه ✍شاعر:بینام (انتخاب شعر) استاد حاجیان فر