eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.3هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
810 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات چهارده معصوم چاووش خوانی برای بدرقه . . مرتضی اسکندری ( ساعد ) (1) . ای دلیم ساحت پیغمبره گوندر صلوات شافع روز جزا حیدره گوندر صلوات . محور خلقت عالم دی حسینون ننه سی زینبه درس ویرن مادره گوندر صلوات . زینت دوش نبی ارشد اولاد علی مجتبی ماه ملک منظره گوندر صلوات . خامس آل عبا بند دل شیر خدا باشی دالدان کسیلن رهبره گوندر صلوات . ساقی دشت بلا مجتهد کرب و بلا شمری مأیوس ایلین سروره گوندر صلوات . چارمین حجت حق زینت عُبّاد زمان کربلادن دیلی پر اخگره گوندر صلوات . پنجمین یاور دین حامی قرآن مبین شهریار دو جهان باقره گوندر صلوات . صادق آل عبا مظهر خیر و برکات وارث علم نبی جعفره گوندر صلوات . هفتمین شمس فروزان سپهر علوی بابُ الحاجت یازیلان دلبره گوندر صلوات . آدینا قربان اولوم شاه خراساندی آقام طوسیده دفن اولونان گوهره گوندر صلوات . دوقوزومجی نوه ی ختم رسالتدی جواد گون قباقینده قالان پیکره گوندر صلوات . هادی نسل بشر ذکر لب حور و ملک دهمین رهبر خوش منظره گوندر صلوات . عسکری دور حسن دوم اولاد علی فاطمی خصلت علی مظهره گوندر صلوات . مهدی آل علی منتقم خون خدا آخرین مرد عدالت گره گوندر صلوات . (1) با الهام گرفتن از شعر استاد صفایی زنجانی . # # # # #
ورود به شام . . سبک :میگذرد کاروان . . کربلایی فخرالدین اسکندری . . شامه گلوب کاروان عامل پیمان اولا نیزه ده اون یدی باش ناشر قرآن اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . وارد اولوب شامه چون قافله ی کربلا دیلده نوا گوزده یاش عترت آل عبا هلهله و آه و وا عرشه چیخوب برملا بیربیره یر گوگ دگوب وار یری طوفان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . زینب غم دیده نون قانه دونوب گوزیاشی نیزه ده قرآن اوخور قانلی دوداق قارداشی جان سنه قربان حسین سسلنور هر سوز باشی نیزه باشین کیم گوروب منبر سلطان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . گلشنیمیز صرصر ظلمیله قارداش سولوب داش توخانوب آلنیوا گل یوزون القان اولوب وای باجون ئولسون حسین گوزلریوه قان دولوب فاطمه ریحانیسن جان سنه قربان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . نازلی رقیون حسین ناله و افغان ایدر نوحه ی غم دمبدم قمری خوشخوان ایدر سوزلری بو قمرینون قلبیمی القان ایدر نیزه ده سویلر گوروب کیم بیری میهمان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . عمه دییر اکبرین ذولفینی یللر دارار چاتماز الیم نیزیه قلبیمی بو غم یارار غمزه سی مین عاشقین جانینی بیر آن آلار آزدور اگر دمبدم فدیه سی مین جان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . اهل حرم قول قولا باغلانوب ایلر نوا بامیلر اوستن توکور کول داش آتور اشقیا کثرت غمدن اولوب خونجگر آل عبا گوزده کی گوز یاشلاری وار یری القان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . قاسم شهزاده نون قانه باتوب گوز قاشی نیزه باشیندا گورونمور گوزه سقا باشی زین العبادین آخارگول یوزه گوزدن یاشی آز قالوری غصه دن قلب ایوی ویران اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . . . شال عزا بوینونا میر دوعالم سالوب قلبیمی یا رب دییر غملر آلوب درد آلوب گورنه گونه سویلیور آل پیمبر قالوب وار یری سینم بوگون طعمه ی حرمان اولا آه و وا ایچره قرآنیان هلهله ایلیور شامیان . . ( بدون واگیر) . .
babolharam _ khalaj.mp3Babolharam
زمان: حجم: 14.7M
⇦🕊روضه و توسل جانسوز ایام اسارت خاندان آل الله صلوات الله علیهم اجمعین _اجرا شده دوم صفر 1395_ حاج حسن خلج ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ۲
‍ ورودیه اسرا به شهر شام روضه سوزناک عیسی شدی که اینهمه بالا ببینمت بالای دست مردم دنیا ببینمت بعداز گذشت چند شب از روز رفتنت راضی نمی شود دلم الا ببینمت اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟۲ چرا نشناسه آخه این سر تو تنور خولی رفته ...آخه این سر بارها از نیزه افتاده آخه این سر دیر راهب رفته آخه روزی چند بار این سر ر ونیزه جدا کردن دوباره به نیزه زدن حسین ُ امروز که شلوغی مردم امان نداد کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت این ناله ها مادر گریست زنگ دل رو‌میبره گفت حسین من شبها چه دیر می گذرد ای حسین من ای کاش زود صبح شود تا ببینمت این شعر یه بیتی داره هر وقت خوندم همه بی تاب شدن کم طاغتا طاغت بیارن یابن الحسن اگه نباید بگم قفل به دهانم بزن آقا صدا زد داداش گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند۲ چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت عزیز دلم... تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود امام صادق فرمود رحمت خدا بر فریادی که بخاطر ما بلند شه من یه برداشت دارم میدونی چرا؟ آخه از کربلا تا کوفه تا شام هر جا این زن وبچه گریه کردن دشمن هلهله کرد دشمن میخندید اما بیاید ما همه با هم ناله بزنیم حسین ... تو سنگ میخوری و سرت پرت میشوی انصاف نیست بین گذرها ببینمت اما بیت آخر این شعر به کنایه گفته فقط کنایه فهما خیلی از شماها وقتی یه کنایه رو مداح میگه روضه ها تو ذهنتون همه مجسم میشه اینم برا کنایه فهما گفت داداش: فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت .
⇦🕊روضه و توسل جانسوز ایام اسارت خاندان آل الله صلوات الله علیهم اجمعین _اجرا شده دوم صفر 1395_ حاج حسن خلج ↯ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنتَ امیرالمومنین چه دست هایِ سیاهی که نور می بردند به نیزه ها سرِ هجده غیور می بردند ... *جلو چشم علی اکبر ... جلو چشم قاسم ... جلو چشم عباس ... جلو چشم حسین ... کی جرات کرده دستِ زینبُ ببنده ...* چقدر بی ادبانه سرِ سلیمان را برایِ جایزه در پیشِ مور می بردند .... *یه چند روزی از عاشورا گذشته ، شما زخم هاتون تازه ست واقعاً نیاز به روضه خوان ندارید .. اما چه کنم ، کاره من روضه خوانیِ باید زخم دلتُ تازه نگه دارم" چی می خوام بگم .... دخترِ علی کجا ... زنازادۀ مرجانه کجا ....* چقدر بی ادبانه سرِ سلیمان را برایِ جایزه در پیشِ مور می بردند .... اگر چه پوشیه ها بود و آستین ها بود *چی دارم می گم ؟ .. از کی دارم می گم؟ .. همون خانمی که وقتی می خواست بره کنار قبر پیغمبر ، شنیدید همه چراغ ها رو امیرالمومنین می فرمود خاموش کنید ... کسی چشمش به قد و بالای خانم ..... خوده علی جلو جلو می رفت ، حسن و حسینم چپ و راستِ زینب ... عباسم از پشت شمشیر به دوش می اومد ... یه وقت کسی تو این تاریکی شب چشمش به قد و بالای زینب نیوفته .... نیست فلک به قدر هم پایت سایۀ تو ندیده همسایه ت ...* اگر چه پوشیه ها بود و آستین ها بود چو در مسیر شلوغِ عبور می بردند *همۀ شهر تعطیل شده بود ... هلهله می کردن ... انقده بچه ها می ترسیدن ... بین اسرا فقط یکیِ که داره باره همه رو می کشه ...* به شانه هایِ زنی بار ، زخمِ قافله بست میان سلسله سنگ صبور می بردند *شروع کرد صحبت کردن ... وای بر شما ... چشم هاتون خشک مباد .. خنده رو لب هاتون میاد ...پسرِ پیغمبر رو کشتید شهر رو زینت کردید ... نامه نوشتید اون وقت بین دو نهر آب با لبِ تشنه .... هی گفت مردم جیگرم داره میسوزه .... با لبِ تشنه سر از بدنش جدا کردید ... خبر رساندن شهر در شُرفِ انقلابِ .. چه کنیم ؟ گفت یه راه داره فقط ساکت کردنِ زینب ..." اونم اینکه سرِ حسین رو ببرید در مقابلش .... مردم دیدن لحن صحبت کردنه زینب عوض شد ... خانمی که با عتاب با خطاب ... یه وقت دیدن لحن صدا عوض شد ... میگه هلالِ یک شبۀ زینب ... عزیزه دله زینب ... کجا بودی سه شبانه روزه ....* ای جانه من به نیزۀ اعدا چه می کنی آغوشِ ماست جایِ تو آنجا چه می کنی؟ *تا چشمش افتاد دید پیشانیِ داداششُ شکستن (زبانِ حال) گفت حسین دیگه اجازه نمی دم از من جلوتر باشی ... قرار بود با هم باشیم ... سرت شکسته داداش .... بمیرم برات ... نگاه کرد دید نازدانه داره پرپر میزنه چشم به بابا دوخته ... عمه ... عمه ... این سر، سرِ بابامه عمه .... تنها راهش این بود چنان سر رو به محمل کوبید حواسِ این نازدانه رو برگردوند ....* حسین .....
‍ ورودیه اسرا به شهر شام روضه سوزناک با نوای حاج محمد فراهانی  عیسی شدی که، اینهمه بالا ببینمت بالای دست مردم دنیا ببینمت بعداز گذشت چند شب از روز رفتنت راضی نمی شود دلم الا ببینمت اما چه فایده؟ خودت اصلا بگو حسین وقتی نمی شناسمت آیا ببینمت؟۲ *چرا نشناسه آخه این سر تو تنور خولی رفته ...آخه این سر بارها از نیزه افتاده آخه این سر دیر راهب رفته،آخه روزی چند بار این سر ر ونیزه جدا کردن دوباره به نیزه زدن، حسین!* امروز که شلوغی مردم امان نداد کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت *این ناله ها مادر گریه است زنگ دل رو‌میبره، گفت: حسین من* شبها چه دیر می گذرد ای حسین من ای کاش زود صبح شود تا ببینمت این شعر یه بیتی داره هر وقت *خوندم همه بی تاب شدن کم طاغتا طاغت بیارن یابن الحسن اگه نباید بگم قفل به دهانم بزن آقا،صدا زد داداش* گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند۲ چه خوب شد نبوده ام آنجا ببینمت عزیز دلم... تو سنگ میخوری و سرت پرت می شود *"امام صادق فرمود رحمت خدا،بر فریادی که بخاطر ما بلند شه" *من یه برداشت دارم میدونی چرا؟آخه از کربلا تا کوفه تا شام ،هر جا این زن وبچه گریه کردن دشمن هلهله کرد دشمن میخندید،اما بیاید ما همه با هم ناله بزنیم حسین ...* تو سنگ میخوری و سرت پرت میشوی انصاف نیست بین گذرها ببینمت *اما بیت آخر این شعر به کنایه گفته،فقط کنایه فهما خیلی از شماها وقتی یه کنایه رو مداح میگه،روضه ها تو ذهنتون همه مجسم میشه اینم برا کنایه فهما ،گفت داداش:* فعلا مپرس طرز ورود مرا به شهر بگذار گوشه ای تک و تنها ببینمت
السلام علیک یااباعبدالله روز اول ماه صفر نماز اول ماه رکعت اول ٣٠ مرتبه توحید رکعت دوم ٣٠ مر‌تبه قدر صدقه برای سلامتی امام زمان عج و دفع بلا از دوستان اهل بیت دعایی که در مفاتیح آمده است آگاه باش که این ماه معروف به نحوست و بد یمنى است و براى رفع نحوست و بد یمنى چیزى بهتر از صدقه دادن و خواندن دعاها و استعاذات‏ وارده نیست و اگر کسى بخواهد از بلاهاى نازله این ماه، محفوظ بماند، چنان‏که محدّث فیض و غیر او فرموده‏اند، هر روز ده مرته بخواند: یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. .
‍ دشتی حضرت ام البنین(س) الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدن همه از هم خجالت می کشیدند مسلمانان حسین مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره ز جور ساربان بی مروّت دگر انگشت و انگشتر نداره گل احساس را از من مگیرید شمیم یاس را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عبّاس را از من مگیرید
روضه جانسوز اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام _حاج محسن عرب خالقی ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد این کار را برای رضای خدا نکرد پر میگشود اگر همه را باد برده بود سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد این کربلا چه بود که جز این مسافرت او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم. غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد بر در دروازه ساعات زینب پیر شد ولأندبن‌ عليك‌ بدل‌ الدموع‌ دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند) پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین ((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... ) سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه. اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم. عمه جانم عمه جانم کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ... ... من کعبة الرزایایم چون در این سفر هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ... حسین ....