زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
زینب زینب زینب سرگشته دوران آواره طوفان
زینب زینب زینب حفظ عهد و پیمان شیر شه مردان
زینب زینب زینب محبوبه جانان قرآنینه قوربان
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
زینب زینب زینب شمشیر دو پهلو دان برنده بیان زینب
زینب زینب زینب قارداش باشونین اوستونده زولفی آراران زینب
زینب زینب زینب صحرای مصیبت ده غمنن قوجالان زینب
زینب زینب زینب قارداش باشونین قانی زولفینده حنا زینب
زینب زینب زینب پیمان حَقَ مظهر قرآنه او لان یاور
زینب زینب زینب حجب و ادبه مظهر شأن و شرف منبر
زینب زینب زینب دائم گوزی قان یاشلی باشینده قارا معجر
زینب زینب زینب زهراسی اولن گوندن آماج بلا زینب
زینب زینب زینب تعبیر رسا زینب تسبیح خدا زینب
زینب زینب زینب محراب عبادت ده تفسیر دعا زینب
زینب زینب زینب پروندۀ خونین شاه شهدا زینب
زینب زینب زینب محکم سوزی اوستونده مردانه دوران زینب
زینب زینب زینب کاخ ستم و ظلمی قل باغلی یخان زینب
زینب زینب زینب چوخ قمچی دگن باشی محمل ده یاران زینب
زینب زینب زینب یولّاردا پرستاری حبُ الاُسرا زینب
زینب زینب زینب سر قافله نهضت اوز نهضتنه قیمت
زینب زینب زینب اولّ ده گورن عزت آخرده چکن ذلت
زینب زینب زینب آغلار گزی غربتده قارداشلارونا حسرت
زینب زینب زینب جان سینه ده سوئلرده وای بخته قرا زینب
زینب زینب زینب هم نایب زهرایه هم دیننه پیرایه
زینب زینب زینب آقزوندا شیرین سوزلر غمنن دولانان وایه
زینب زینب زینب ایستکلی رقیه یینن قبری اولان همسایه
زینب زینب زینب هیچ گور میین عمرینده بیر لحظه صفا
زینب زینب زینب زینب جان نقدنه دین اوسته ارزان ورن زینب
زینب زینب زینب غربت ده اولن یالقوز محتاج کفن زینب
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی زهرا نیشانی ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
.
سبک دامن کشان رفتی
#شب_دوم_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#بند_اول
اینجا کجاست ما رو. آوردی برادر٣
از غربت این دشت. می میرم از آخر٣
بیا برگردیم با هم پیش مادر
میدونم اینجا از تو میبُرَّن سر
حسین جانم حسین جانم
کار دنیا رو ببین. چی اومد سرم٢
اشک چشمام در اومد. پیش مادرم٢
#بند_دوم
اینجا پر از تیرِ. سه شعبهاست برادر٣
ما تنها میمونیم. میون یه لشکر٣
دل زارم میلرزه تو این صحرا
پر از سرباز و نیزه است لب دریا
حسین جانم حسین جانم
دلهره توی دلم. نشسته حسین٢
قلبم از ماتم تو. شکسته حسین٢
#بند_سوم
شکر خدا که هست. علمدار خیمه٣
تا هست خدا هم هست. نگهدار خیمه٣
نباشی پیشم بی تکیهگاه میشم
تو این صحرا بی پشت و پناه میشم
حسین جانم حسین جانم
چند روزِ دیگه حرم. بی سقا میشه٢
زائرش امبنین. یا زهرا میشه٢
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
#بند_اول
آواره شد زینب. پناهی نداره٣
رو شونهی نیزه. سرش رو میذاره٣
توی میدون افتاده علمدارش
میون خون غلطیده کس و کارش
امون ای دل امون ای دل
دیگه محرم نداره. ناموس خدا٢
مونده تنها وسطِ. یه مشت بی حیا٢
#بند_دوم
میسوزه هر خیمه. تو آتیش نفرت٣
دستاش و میبندن. امون از اسارت٣
میگه با اشک و ناله علمدارم
دارم بی تو از بین حرم میرم
امون ای دل امون ای دل
معجرش سوخته توی. آتیش خیام٢
روی ناقه میشینه. چه بی احترام٢
#بند_سوم
میبینه رو نیزه. سر بچههاش و٣
رو نیزه غرق خون. میبینه داداش و٣
چقد امروز این خانم اذیت شد
چقدر با کعبِ نیزه جسارت شد
امون ای دل امون ای دل
سر تا پاش گشته کبود. شده نیمه جون٢
داره میسوزه براش. دل آسمون٢
نوحه
🔊به سبک؛
دامن کشان رفتی....حاج محمود کریمی
#ده_ شب_ اول👇👇👇
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
#بند_اول
مسلم پریشونه. نیا کوفه آقا٣
جون علی برگرد. به اشکای زهرا٣
اینا اصلا رحمی تو دلاشون نیست
به غیر از شمشیر زیر عباشون نیست
حسین جانم حسین جانم
آسمونِ دل من. به رنگ غمه٢
هرچی گریه میکنم. برا تو کمه٢
#بند_دوم
برگرد از این راهی. که غیر از بلا نیست٣
توی دل مردم. حسین جان حیا نیست٣
میدونم که حالم رو تو میفهمی
به حال زینب اینجا نشه رحمی
حسین جانم حسین جانم
نقشه ریختن یا حسین. برای سرت٢
اینجا خوب نیست به خدا. واسه خواهرت٢
#بند_سوم
دست من و بستن. به یاد مدینه٣
ای کاش کسی اینجا. غمت رو نبینه٣
رباب اینجا آقا بی پسر میشه
رقیه تو صحرا خونجگر میشه
حسین جانم حسین جانم
داره بارون میباره. چشای ترم٢
آه که شرمنده شدم. از اهل حرم٢
#شب_دوم_محرم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#بند_اول
اینجا کجاست ما رو. آوردی برادر٣
از غربت این دشت. می میرم از آخر٣
بیا برگردیم با هم پیش مادر
میدونم اینجا از تو میبُرَّن سر
حسین جانم حسین جانم
کار دنیا رو ببین. چی اومد سرم٢
اشک چشمام در اومد. پیش مادرم٢
#بند_دوم
اینجا پر از تیرِ. سه شعبهاست برادر٣
ما تنها میمونیم. میون یه لشکر٣
دل زارم میلرزه تو این صحرا
پر از سرباز و نیزه است لب دریا
حسین جانم حسین جانم
دلهره توی دلم. نشسته حسین٢
قلبم از ماتم تو. شکسته حسین٢
#بند_سوم
شکر خدا که هست. علمدار خیمه٣
تا هست خدا هم هست. نگهدار خیمه٣
نباشی پیشم بی تکیهگاه میشم
تو این صحرا بی پشت و پناه میشم
حسین جانم حسین جانم
چند روزِ دیگه حرم. بی سقا میشه٢
زائرش امبنین. یا زهرا میشه٢
#حضرت_رقیه
#بند_اول
بابا کجا بودی. که افتادم از پا٣
افتادم از ناقه. جا موندم تو صحرا٣
تو روی نی بودی دیدی حالم رو
شکستن با کعبِ نیزه بالم رو
عزیز من عزیز من
زجر اومد بالا سرم. تنم شد کبود٢
کاش تو اون نیمهی شب. عموم اونجا بود٢
#بند_دوم
دستام ورم کرده. مث چشم تارم٣
زخمی شده باهام. که آروم ندارم٣
کتک خوردم گشته صورتم نیلی
صدات کردم خوردم ضربهی سیلی
عزیز من عزیز من
سو نمونده تو نگام. شبیه چشات٢
اشک میریزی برا من. بمیرم برات٢
#بند_سوم
باید بمیرم من. برای سر تو٣
این بار اگه رفتی. میاد دختر تو٣
نمیخوام دیگه زنده بمونم من
آخه آزارم میده بابا دشمن
عزیز من عزیز من
خیلی سخته برام من. که بی تو باشم٢
پیش پاهات نمیشه. بابایی پاشم٢
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#بند_اول
زینب مگه مُرده. که تنها بمونی٣
تشنه لب و مضطر. تو صحرا بمونی٣
بلاگردونت میشم حسین جانم
فدای تو میشم شاه عطشانم
حسین جانم حسین جانم
تو دلم کوهِ غمه. برای غمت٢
اشک چشم تر من. میشه مرهمت٢
#بند_دوم
هستم به پای تو. تا روزای آخر٣
خواهر سپر داره. برات ای برادر٣
دو تا سرباز آوردم برای تو
تموم هست خواهر فدای تو
حسین جانم حسین جانم
دسته گلهام برا تو. میخوان جون بدن٢
پای عشق تو حسین. میخوان خون بدن٢
#بند_سوم
خون علی توی. رگ بچههامه٣
هر چی که داشتم من. همین هدیههامه٣
میبینی که خیلی غصت و خوردم
بده اذن میدون از غمت مُردم
حسین جانم حسین جانم
خواهرم دلواپسم. برای سرت٢
رد نکن هدیههام و. جون خواهرت٢
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن
#بند_اول
طاقت ندارم من. تو خیمه بمونم٣
میخوام برم میدون. بزار عمه جونم٣
عمو تنها مونده بین یک لشکر
رها کن دستم رو که شده پرپر
دلم خون شد دلم خون شد
دست نذار روی دلم. شدم خونجگر٢
عمه لشکر رو ببین. شدن حملهور٢
#بند_دوم
تنها تو میدونِ. تمومِ امیدم٣
اونقد دلم خونه. که دیگه بریدم٣
عموم و تنها دیدن توی میدون
تنش رو کردن با نیزهها پرخون
دلم خون شد دلم خون شد
پیکرش روی زمین. زیر دست و پاست٢
نیزهی شمر و سنان. چقد بی حیاست٢
#بند_سوم
تو دستای قاتل. موهای عمومه٣
باید برم من هم. پای آبرومه٣
نشسته رو سینش شمر و خوشحاله
عمو جونم تو گوداله بد حاله
دلم خون شد دلم خون شد
دارن از تن میبُرن. سر هستم و٢
هر جوری هست میرم و. میدم دستم و٢
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
#بند_اول
افتادم از مرکب. تنم غرق خون شد٣
برگ و بر جسمم. اسیر خزون شد٣
شکسته پهلوی من مث مادر
عمو از خیمه سویم بیا دیگر
عمو جونم عمو جونم
پیکرم روی زمین. ببین له شده٢
چشم من تاره هوا. عمو مه شده٢
#بند_دوم
نیزه به پهلوم خورد. یه شمشیر به سینم٣
روی سرم دارم. سنان و میبینم٣
میذاره داغم رو، رو دلت آخر
شدم ارباً اربا چون علیاکبر
عمو جونم عمو جونم
قد و بالام و ببین. کشیده شدم٢
سن و سالی ندارم. خمیده شدم٢
#بند_سوم
دیدن که تنهایم. همه سر رسیدن٣
اینها چی نامردن. به خونم کشیدن٣
بیا که دارم میرم از این دنیا
دارم میرم پیش مادرم زهرا
عمو جونم عمو جونم
میرم از دنیا ولی. تو تنها میشی٢
بی کس و یار و حبیب. تو صحرا میشی٢
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#بند_اول
آبی نمونده تا. برا تو بیارم٣
مادر ببخش من رو. که شیری ندارم٣
چرا آخه با
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با حرم روبرو شد
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم
آب به خیمه نرسید فدای سرت
حسین قامتش خمید فدای سرت
از تو خبر دارم با دستای خونی
زهرا وساطت کرد تو میدون بمونی
تو که پیرم کردی ای پناه من
زمین گیرم کردی ای سپاه من
پیر شده برادرت فدای سرت
خونه چشم خواهرت فدای سرت
علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا
منم روشنگر بزم عالمین. منم فرمانده عشاق الحسین. علمدار نشأتین
حسین امیر کربلای تویی میر خیمه ها منم
ببین که مانده رشته عشق تو به گردنم
علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا
منم که شیر سرخ این مکتبم. ببین در خیمه آمد جان بر لبم. عزادار زینبم
حسین بیا و رخصتم بده تا روم به علقمه
به خاطر رقیه ات به عشق وصل فاطمه
علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا
شکر خدا را که در پناه حسینم
عالم از این خوبتر پناه ندارد
Babolharam haj Ali Aliyan.mp3
17.96M
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج علی علیان •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
من قهری ای مادر
بلاتکلیفم کردن علیاصغر
علی جانم علی جانم
ای پرستوی حرم. رو دستم بخواب٢
هی تلظی میکنی. امید رباب٢
#بند_دوم
هر دم دعام اینه. که بارون بباره٣
راحت بخواب مادر. عمو آب میاره٣
نکن گریه مادر حالِ من زاره
دل من هم مثل تو عطش داره
علی جانم علی جانم
دیگه دارم میمیرم. از این حال تو٢
دیگه جونی نداره. پر و بال تو٢
#بند_سوم
داشتم چی رویایی. برا تو عزیزم٣
حالا باید واست. فقط اشک بریزم٣
لباسات و با دست خودم دوختم
ولی حالا با رویات فقط سوختم
علی جانم علی جانم
عیب نداره پسرم. کریمِ خدا٢
گریه کن ای پسرم. ولی بی صدا۲
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
#بند_اول
رفتی توی لشکر. گیر افتادی تنها٣
با تیر و سر نیزه. شدی ارباً اربا٣
تو رفتی و واست کوچه وا کردن
زمین خوردی و شادی به پا کردن
علی جانم علی جانم
مثل زهرا زدنت. تو رو بی هوا٢
خنده کردن پسرم. به اشک بابا٢
#بند_دوم
پاش و ببین پشتم. شکست از غم تو٣
چشمات و وا کن تا. بشم مرهم تو٣
لبای خشکت رو وا کن از هم تا
یه بار دیگه واسه من بگی بابا
علی جانم علی جانم
پاش و از روی زمین. که مردم علی٢
پاش و تا روی زمین. نخوردم علی٢
#بند_سوم
جسم تو رو دیدم. روی خاکِ صحرا٣
پهلوت شکسته شد. شدی مثل زهرا٣
چه جوری جسمت رو بردارم بابا
تو هر جای صحرا پخشی واویلا
علی جانم علی جانم
جسمت و جمع میکنم. ولی رو عبا٢
من که مُردم پسرم. با من راه بیا٢
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#بند_اول
آه ای علمدارم. ز پا تا نشستی٣
بعد از علیاکبر. قدم رو شکستی٣
ببین خیمه بی تو بی علمداره
ببین زینب توی خیمه بی یاره
علمدارم علمدارم
بی تو خیمه نمیرم. پناه حرم٢
بی تو چی جوری داداش. به خیمه برم٢
#بند_دوم
پاش و علمدارم. که دشمن میخنده٣
راه برادر رو. تا خیمه میبنده٣
بلند شو از جا ای تکیهگاه من
دارم میمیرم ای سر پناه من
علمدارم علمدارم
امنیت نیست به خدا. میون حرم٢
داره میلرزه داداش. دل دخترم٢
#بند_سوم
گم کردم ای یارم. راه خیمهها رو٣
سمت حرم رفتن. ببین دشمنا رو٣
دارن میرن سمت خیمهی زینب
دارن میخندن به گریهی زینب
علمدارم علمدارم
جون زهرا مادرت. نبند چشمات و٢
جون زینب رو زمین. نکش پاهات و٢
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#بند_اول
اومد شب آخر. که هستی کنارم٣
فردا میری میدون. چجوری بزارم٣
به کی فردا ما رو میسپاری داداش
نگو ما رو تنها میزاری داداش
حسین جانم حسین جانم
کاشکی امشب برا تو. بمیرم حسین٢
بی تو از کرببلا. نِمیرم حسین٢
#بند_دوم
باور نمیکردم. که از من جدا شی٣
فکرش برام سخته. که رو نیزه باشی٣
الهی که امشب صبح نشه اصلاً
الهی که تا آخر باشی با من
حسین جانم حسین جانم
ظهر فردا که بیاد. چی میاد سرم٢
در به در توی حرم. میشه خواهرت٢
#بند_سوم
فردا رو میبینم. که تنها میمونی٣
از خیمه میبینم. تو رو غرق خونی٣
میبینم تنها در بین گودالی
زبونم لال میبینم لگدمالی
حسین جانم حسین جانم
سر جدا میشی حسین. بمیرم برات٢
میشه غارت بدنت. پیش بچههات٢
|⇦• روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم ماهِ محرم سال 1398 به نفسِ حاج علی علیان •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
برید کنار میخوام سر و ببینم
زخمایِ روزِ آخرُ ببینم
جلو چشامُ نگیرید که میخوام
پارگی هایِ حنجرُ ببینم ..
"مَن الَّذی ایتَمنی "بابایی
دیگه تو آغوشِ منی بابایی ..
این همه جا رفتی دلت میومد
به دخترت سر نزنی بابایی ؟..
لبایِ غرق خون ، با تو چه کرده چوب خیزرون
زده چه ضربه ای ، شکسته دندونِ تو از همون
حالا که اومدی کنار من بمون
کاشکی میشد بازم به روم بخندی
پلکایِ زخمیتُ دیگه نبندی
خیلی تنم درد میکنه بابایی
از شبی که پرت شدم از بلندی
ببین لبم داره عجب شکافی
نمیشه مویِ سوخته رو ببافی
هر دفعه گفتم که بابامُ می خوام
بهم زدن یه سیلیِ اضافی
از کوچه ها نگو ، راستی خبر نداری از عمو
بگو اگه دیدیش ، سرِ رقیه سوخته مو به مو
از مجلسِ یزید چیزی بهش نگو ..
جایِ طنابِ رو تنم بابایی
زخمیِ دورِ گردنم بابایی
محلۀ یهودیا شلوغ بود
کاشکی فقط میزدنم بابایی
میون نامسلمونا حَرم رفت
اِنقده اونجا داد زدن سرم رفت
کاشکی فقط میزدنم بابایی
یه دسته موهام با گُل سَرم رفت
شبی که گُم شدم ، صدا زدم نزن میام خودم
سوخت بابا چادری که خریدی برا تولدم
کبودِ چشمم از شبی که گم شدم
*همۀ روضه م تو این یکی دو جمله ست بگم صدا ناله ت بلند شه .. راوی میگه سرُ وقتی دید عمه کمک کرد گذاشت تو بغلش .. بعد یه مقدار نگاه کرد تو اون تاریکی خرابه سرُ گذاشت زمین نازدانه ، دستاشُ مشت کرد .. شروع کرد با دستاش به صورتش میزد .. *
چشم بر من بسته ای دیگر نمی خواهی مرا
آخرش دیدی که از چشمت مرا انداختند ..
من بدونِ معجرم ، خیلی خجالت میکشم
تو خبر داری چه شد؟! آن را کجا انداختند؟!
خسته ام سر درد دارم پیکرم درهم شده
بس که من را از بلندی بی هوا انداختند
شاعر : #محمد_جواد_شیرازی
*گفت بابا امروز یه جایی دیدمت که نباید میدیم .. همۀ جگرم آتش گرفت که دیدم عمه ام کاری از دستش بر نمیاد ..*
در سرم بود که با هم به تفرُج برویم
گفته بودم که مرا شمر به صحرا نبرد
خیزران کارِ بدی کرد لبت را بوسید
اثر بوس مرا برد ، بگو تا نبرد
شاعر : #محمد_سهرابی
حسین ...
*اینم برا شهدامون ، اموات ، مدافعانِ حرمِ زینبی همه فیض ببرن ؛ سرُ که رو زانوش گذاشت ، (شنیدید روضه خوان ها میگن یه وقت عمه اومد دید سر یه طرف رقیه یه طرف ؟) این سه ساله دیگه جونی تو بدن نداشت .. سرُ رو زانو گرفته ، خودش خم شد برا بوسیدنِ بابا .. یه لحظه زینب سلام الله دید دیگه آروم شده .. (زبانِ حال) گفت خوب حرفاشُ با بابا زد خوابید .. درد و دل هاشُ با بابا کرد خوابید .. راحت شد .. بالاخره دید باباشُ .. اما ساعتی نگذشت بی بی دید نه اصلاً تکونم نمی خوره .. رفت جلو ، صدا زد رقیه ام .. رقیه ام .. گفت تا خوابِ سرُ از بغلش بردارم .. اینا اگه بیان با تازیانه بیدارش میکنن .. همین که اومد سرُ از رقیه جدا کنه .. انگار تعادلِ این دختر با همین سر بود .. سرُ که برداشت بچه افتاد .. (بلدی زبون بگیری؟) امام صادق (ع) فرمود آخر الزمان یه عده ای میان مثه مادرِ بچه مرده برا جدِ غریبم حسین گریه میکنن .. تازه موقعِ ناله زدنِ زینبِ .. همین که دید رقیه افتاد .. شروع کرد به سر و صورتش زدن .. اُم کلثوم اومد دستِ زینبُ گرفت .. خواهر چه میکنی با خودت .. گفت الهی براش بمیرم .. بچه م گرسنه مُرد ..*
________.
#حاج_علی_علیان
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
Babolharam _ Narimani.mp3
26.39M
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
|⇦•سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
لشکر ارباب راه افتاده
گذرا به درِ خونۀ شاه افتاده
یه ساله که من چشم انتظارم
دوباره پا رو خاکِ کربلا بذارم
تویِ لشکر امام حسین بودن
روزِ اربعین سعادت میخواد
از نجف تا کربلا قدم قدم
به خدا قسم لیاقت میخواد
خاطراتمُ که میکنم مرور
دوباره دلم زیارت میخواد ..
دارم میام به اذنِ اُمالبنین
زیارت الحسین یَومُ الاربعین
«دارم میام به اذنِ اُمالبنین
زیارت الحسین یَومُ الاربعین»
___________
تو مسیرِ عشق خیلی خوبم
هرکجا میبینم پرچم پا میکوبم
زائرا میخونن راهُ عشقِ
این سپاهِ اباعبداللهُ عشقِ
اگه پیرم بشم این راهُ میام
محاله که از تو دست بردارم
جایِ پایِ جابرت تو این مسیر
پامو به عشقِ حرم میذارم
زیر لب اینو میگم سینه زنان
یا امام حسین تورو دوست دارم
چه حالی میده هرسال این سرزمین
زیارتَ الحسین یَومُ الاربعین
«دارم میام به اذن اُمالبنین
زیارت الحسین یَومُ الاربعین»
___________
حضرت ارباب عشقِ عالم
آرزومه یه روزی برات موکب بزنم
اونجا تو مسیر ، میشینم من
شک ندارم امامم رو میبینم من
با امام زمان زیارتِ حرم
شبِ اربعین چه حالی میده
میرسی حرم میبینی تو حرم
بوی یاسِ مادرش پیچیده
اگه وا کنی تو چشم دلتُ
میبینی حرم سیاه پوشیده
پا میذارم رو بال روحُ الامین
زیارت الحسین یَومُ الاربعین
«دارم میام به اذن اُمالبنین
زیارت الحسین یَومُ الاربعین»
شاعر : #مهدی_نظری
____________
#سید_رضا_نریمانی
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
Babolharam Motiee.mp3
11.36M
|⇦•سینه زنی زمینه و نجوا با امام زمان روحی له الفدا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
|⇦•سینه زنی زمینه و نجوا با امام زمان روحی له الفدا زیبا ویژۀ ایام پیاده روی اربعین به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
•┄┅═══••↭••═══┅┄•
قدم قدم موکبارو میگردم ..
ستون ستون دنبالِ یه نشونه م
کجایِ این جمعیتی که میخوام
نمازمُ پشت سرت بخونم ..
مگه میشه شبایِ درد و غم به سر نیاد ؟..
مگه میشه حبیبِ من تو این سفر نیاد ؟..
ما رو اینجا امام عسکری صدا زده
مگه میشه پدر صدا کنه پسر نیاد ..
میدونم ، که بین زائرا ، میدونم میون مردمی
میسوزم ، تو آتیش غمت ، ای آقا عمود چندمی؟ آه
« یامهدی عزیزِ فاطمه .. یامهدی عزیز فاطمه .. آه ..»
شاید الان تو جاده ای و شاید
گوشه کنارِ موکبا نشستی
دلم خوشه که این قَدَر میدونم
تو هم کنارِ من تو جاده هستی ..
شاید الان به زائرایِ تشنه آب میدی
یا تو موکب مسافرا رو جایِ خواب میدی
میشه باهم یه بار بریم مزار مادرت ؟..
مطمئنم یه روز به این سوال جواب میدی
این لشکر ، به یاری خدا ، هر چیزی براش فراهمه
از کوفه ، با پرچم علی ، میریم تا مزارِ فاطمه ، آه
« یامهدی عزیزِ فاطمه .. یامهدی عزیز فاطمه .. آه ..»
قبول دارم پیشِ تو رو سیاهم
منو سیاهی لشگرت حساب کن
ازین سپاهِ اربعینی آقا
سربازایِ ظهورُ انتخاب کن
کی میدونه تو قلبت این روزا چی میگذره
غم غربت یا غصۀ نبود لشگرِ
میدونم که دلت ازم یه کم مکدّرِ
ولی آقا ، همیشه بخشش از بزرگترِ
میگردم ، ولی مثِ شما ، محبوبی نمی بینم آقا
تا دنیا حسینُ نشناسه من از پا نمی شینم آقا ، آه
« یامهدی عزیزِ فاطمه .. یامهدی عزیز فاطمه .. آه ..».
#حاج_میثم_مطیعی
#سینه_زنی
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#اربعین
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅
با یه سلام به حضرت خورشید
همیشه یاد بارون میفتم
وقتی میون هیئت میشینم
یاد یه عدّه جوون میفتم
جوونایی که یارو فهمیدن
جوونایی که شورو دوس داشتن
میون سنگر نیمههای شب
سر روی خاک سجده میذاشتن
نماز شبهاشون یعنی باید
اهل مناجات و دعا باشیم
یعنی تُو اوج سختیها باید
بیشتر از هر وقت با خدا باشیم
شهید یادمون داده، جوون هستی قیمتی
به سمت گناه نری، آهای بچه هیئتی
.................................
نَفَسِ حقِّ مردای میدون
آسمون دلها رو روشن کرد
فانوسِ کمسوی بین سنگر
تاریکیِ دنیا رو روشن کرد
برای میدونِ مین صف بستند
تا بگن از جوندادن باکی نیست
با خونِ تُو معرکه غسل کردند
برا شهید آب شرط پاکی نیست
وقتی خدا رو حس کردی حتماً
یه جورِ دیگه مرگو میبینی
شهادت از درگاهش میخوای که
منتظرِ یک جمله آمینی
اگه سربلندیم و اگه داریم عزّتی
براش خون داده شهید، آهای بچه هیئتی
..................................
یه نامه از سمت معشوق اومد
که دلای عاشق رو دعوت کرد
هرکی بصیرت داشت لبیک گفت و
با حضرت روحالله بیعت کرد
از نوجوونِ سیزدهساله تا
یه پیرمردِ شصتهفتاد ساله
پای ولایت ایستادند، اینه
که آقا به سربازاش میباله
اگه بازم پاش بیفته هستند
جوونای این نسلِ انقلاب
آقا بخواد سربازِ مِیدونن
سینهزنای حضرت ارباب
اگه آرزو به دل، برای شهادتی
بلند یاحسین بگو، آهای بچههیئتی
.
#یادداشت حمید رمی شاعرِ شعرِ " میگن روضه دلمردگیه "
سلام و ادب خدمت همه عزیزان. این مدت سوالهای زیادی درباره اثر "میگن روضه دلمردگیه" از حقیر شد. قول داده بودم که سرِ فرصت توضیحاتی را عرض کنم.
اول اینکه خدا را شکر میکنم که این کار با این حجم گسترده در جامعه منتشر شد و تاثیرگذار بود؛ نه بخاطر اینکه بنده صاحب اثر بودم؛ که صاحب اثر، اهلبیت(ع) هستند و بس. از این جهت که واقعاً نیاز بود این موج به راه بیفتد و یک کار مشترک از اکثر تریبونهای مداحیِ کشور به گوش کسانی برسد که دیواری کوتاهتر از عزای امامحسین پیدا نمیکنند. البته انحصارِ این اثر به جوابیهای برای فلان وزیر کار دقیقی نبود که توسط بعضی عزیزان انجام گرفت؛ به جهت اینکه اولاً بنده اندیشهی این کار و حتی بند اول را اواخر ماه رمضان و خیلی قبلتر از صحبتهای آقای وزیر نوشته بودم و برای دوستان نزدیک نیز خواندم. و صد البته که صحبتهای مطرحشده، باعث شد که ترغیب بشوم و حساب ویژهای روی این اثر باز کنم. ثانیاً وقتی نگاه میکنیم میبینیم در جامعه، از اطرافیان و دوستان و آشنایان گرفته تا شبکههای ماهوارهای و... همین صحبتها بهوفور شنیده میشود. پس دلیلی ندارد که گفته شود این اثر، صرفاً جوابی به صحبتهای فلان شخص بوده.
بعد از نوشتنِ نوحه، این نکته به ذهنم رسید که این کار، باید توسط اکثر دوستان مداح خوانده شود که جلوه کند و از منظر مخاطب، بشود: پاسخ مشترک مداحان علیه شبههافکنیها؛ این جلوهی وحدت بین مادحین، لازمهی تاثیرگذاری این کار بود. هرچند هیچکدام از دوستانِ مداح نمیدانستند غیر از خودشان چه کسی قرار است این نوحه را بخواند اما نتیجهی مطلوبی که مدّ نظر حقیر بود اتفاق میافتاد.
نکته دیگری که عزیزان سوال کردند و باید اشاره کنم این است که در برخی اجراها، تغییراتی هرچند جزیی در شعر ایجاد شده که برخی از این تغییرات به سلیقهی شخصِ مداح بوده. و البته برخی از این تغییرات هم از جانب بنده بوده که مثلاً برای گوشوارهی نوحه(جواب جمعیت)، دو نسخه ارائه دادهام و اختیارِ انتخاب را به عهده مداح گذاشتهام.
نکته پایانی خواهشی بود که از شما مخاطبین عزیز داشتم و آن اینکه عاجزانه تمنّا میکنم در مقام مقایسه بین مداحان قرار نگیرید. مهم این بود که این اتفاق مهم و تاثیرگذار شکل بگیرد و یک کار مشترک در جواب شبههافکنیها به دستگاه مقدس سیدالشهدا توسط چندین مداح رسانهای خوانده شود. اصل همین است. پرداختن به حاشیهها و کُریخوانیهایی که فلانی بهتر از فلانی خواند و این نوع بیانها، اصل را مخدوش میکند. انشاءالله همهی ما تا آخرین نفس، پای بیرق اهلبیت(ع) نفس بکشیم و نفس تازه کنیم.
در پایان از همه عزیزانی که این مدت، به حقیر محبت داشتند، صمیمانه تشکر میکنم. محتاج دعای شما خوبانم.
#حمید_رمی
.
⚜🕊روضه جانسوز شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید بنی فاطمه⚜
دو چشمش بسته اما درد دارد
دو چشمش بسته اما درد دارد
یقینا بیش از اینها درد دارد
بریز آب روان بر سنگ غُسلش
ولی آرام اسماء درد دارد
نسیم آرامتر خوابیده بانو
مزن پروانه پر خوابیده بانو
دگر رخصت نیازی نیست جبریل
مزن دیگر به در خوابیده بانو
دو چشمت را به دست بسته بستم
تو را با هق هقی پیوسته بستم
مبادا پهلویت خونین شود باز
خودم بند کفن آهسته بستم
ندارد چاره با آهم بسازم
فقط با درد جان اهم بسازم
ز چوبی که نشد گهواره باشد
دوتا تابوت میخواهم بسازم
* خیلی سخته آدم بخواد عزیزش رو خودش غسل بده...از غروب هی میگفت بچه ها آروم گریه کنند...علی امشب خیلی تنهاست...با اسماء دوتایی کارها رو آماده کردن...کفن و آب و بچه ها دارن نگاه میکنن...همه آستینها به دهانشون...علی میخواد غسل بده...میخوام خودت روضه بخونی...*
بریز آب روان اسماء
به جسم اطهر زهرا
ولی آهسته آهسته
نگه کن زردی رویش
ببین بشکسته بازویش
لگد خورده به پهلویش
*اسماء میگه من آب میریختم...ولی یه وقت دیدم علی دست از غسل زهرا کشید...هی نگاه میکنه هی صورت به دیوار میذاره بلند بلند گریه میکنه...آقا جان شما به بچه ها گفتی آروم گریه کنن...چی شده داد میزنی...فرمود: همچین که غسل می دادم... دستم رسید به بازوی ورم کرده ی فاطمه...
امشب تا میتونی داد بزنی بگو وای مادر... وای مادر وای مادر... شروع کرد زهرا را کفن کردند... یه وقت علی نگاه کرد دید بچهها مات مبهوت... تا معجر زهرا را باز کرد دادش بلند شد... میگفت: یه خانوم هجده ساله موهاش سفید شده... زهرا روش و از علی میگرفت...تا کبودی صورتش رو علی نبینه...
انشالله خدا مادراتون رو براتون نگه داره... یه نگاه کرد دید بچه ها نگاه می کنند گفت بیاید... بچههای فاطمه برای آخرین بار مادرتون و ببینید... بچه ها آمدند جلو حسنین و زینبین خودشون رو روی بدن مادر انداختند... شیخ عباس قمی میگه: همچین که انداختن خودشونو یه وقت دستای زهرا بیرون اومد بچه ها رو بغل گرفت... منادی بین زمین و آسمان صدا زد: علی... بچه ها رو از مادرشون جدا کن...چرا؟میدونی چرا... چون این بچه ها طاقت ندارن و ملائکه طاقت ندارن گریه بچه های فاطمه رو ببینن... علی با احترام بچه ها رو بغل گرفت... ناز و نوازش میکرد... حسن جان خدا صبرت بده... حسین جان خدا صبرت بده...زینب جان منم بی مادر شدم...به همه عالم خواست یاد بده یادتون باشه هر وقت دیدی بچه خودش رو روی بدن عزیزش انداخت باید با احترام بلندش کنی... یه گودال بود...تو اون گودال یه بابای بی سر بود...یه دختری اومد خودش رو روی بدن انداخت...هی صدا زد بابا بلند شو ببین گوشواره هامو بردن... بابا بلند شو ببین خیمه ها رو آتیش زدن... دیدن دسته حسین بالا آمد این دختر رو بغل گرفت...مگه علی یاد نداده بود چه جور جدا کنند...ریختن تو گودال...آنقدر تازیانه زدن...هر چه بادا باد امشب میگم... یه وقت این دختر بلند شد گفت: بابا دارن منو میزنن.. بابا بلند شو رو دارن عمه رو... حسین*
شکسته بال و پری ز آشیانه می بردن
تنی ضعیف غریبان به شانه می بردن
جنازه ای که همه انبیا به قربانش
چه شد که هفت نفر مخفیانه می بردن
مدینه فاطمه را روز روشن آزرده
چه شد جنازه ی او را شبانه میبردن
به جای گل که گذارند به روی قبر رسول
برای او اثر از تازیانه می بردن
* سلمان میگه وسطای نماز بودم...دیدم یکی داره محکم درو میکوبه... ترسیدم چه خبر شده...زودی نماز رو سلام دادم...در رو باز کردم دیدم حسن ابن علی...سلمان کجایی بیا... گفتم آقا زاده چه خبر شده... گفت سلمان بابام خیلی تنهاست...مادرم و غسل داده...بیا بریم تشییع جنازه... هفت نفر بیشتر نبودند...علی بدن زهرا رو برداشت...میخواد بدن و تو قبر بذاره... سلمان و دیگران محرم نبودند... بچههای فاطمه هم که با اون وضعیت، علی تک و تنها بود...باید یکی تو قبر بایسته بدن و دست به دست بدهند، علی تنهاست... یه وقتی دید از تو قبر دوتا دست شبیه دستای پیغمبر...کنایه از اینکه علی جان بده امانت منو... نیمه شب علی با خجالت این پیکرو به دستای مبارک پیغمبر داد...خجالت کشید یا رسول الله... اون روزی که زهرا وارد خونه من شد صورتش کبود نبود... بازوش ورم کرده نبود...من از همین جا یه گریز بزنم...زینب این صحنه ی جا دیگه براش تداعی شد... اونم تو خرابه بود... زن غساله گفت خانوم دست نمیزنم تا به من نگی این بچه چرا بدنش کبود شده... صدا زد زن غساله از کربلا تا شام هرجا گفته بابا تازیانه خورده...ناله بزن:حسین....*
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
.
.
🔹 منبرهای یک دقیقه ای🔹
✳️ استاد #معرفت
✅ امام سجاد با گریه بر حسین (ع) شیعه را تقویت کرد
به حرف این بیسوادها گوش نکنید که به جای گریه بر زخم تن حسین، فکر کنید، عزیز من! خود ارباب عالم فرمود: انا قتیل العبرات
یک قطره اشک بر حسین (ع) هم شجاعت دارد، هم غیرت دارد، هم مروت دارد، تمام دین خدا در یک قطره اشک بر سیدالشهداء خلاصه شده است. اگر از این بالاتر چیزی بود، به ما میگفتند.
امام سجاد (ع) فرمودند: بعد از شهادت پدرم حسین فقط چهار نفر هستند که ما را دوست دارند.
چه شد بعد از شهادت امام سجاد (ع)، این چهار نفر شدند چهار هزار نفر و رفتند سر درس امام باقر (ع) نشستند.
امام سجاد نه درس داشتند و نه تبلیغ میکردند، امام درس و دانشگاه نداشتند، اما چه شد که بعد از ۳۵ سال، چهار نفر شدند چهار هزار نفر؟
امام سجاد با گریه بر حسین (ع) اینها را ساختند و تربیت کردند.
📚 سخنرانی استاد معرفت، ۱۳۹۷/۷/۲ شب شهادت امام سجاد (ع) در حسینیه دلریش
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
〰〰〰〰〰〰
.
4_6028264282456589962.mp3
14.84M
◾️شور شهدا
"با یه سلام به حضرت خورشید"
🎤سیدرضا نریمانی
✍️حمید رمی
@babolharam.ir- Banifateme Shab 2 Fatemie Aval 96-01.mp3
4.39M
⚜🕊روضه جانسوز شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سال 96 به نفسِ سید مجید #بنی_فاطمه ⚜
📋 جان به قربان حسین بن علی
⬛️تک / حاج محمدرضا بذری
⬛️ #شب_اول_محرم_98
⬛️ هیئت یافاطمه الزهرا سلام الله علیها بابل
خورده ام نان حسین بن علی
برسرخوان حسین بن علی
همه ی سینه زنان معتقدیم
جان به قربانه حسین بن علی ۲
روزیِ ما ازتو
موج دریا ازتو
دم اعجازیه
صدمسیحا ازتو
برکت سفره ی زهرا ازتو
رحمت واسعه ی ما ازتو
ای به قربان تویاثارالله
قوت بازوی سقا ازتو
عشقه دنیا ابی عبدالله
سیدی یاابی عبدالله
میشوم یارحسین بن علی
من بدهکاره حسین بن علی
بخداوندکه مدیونم من
به علمداره حسین بن علی ۲
هرکه رفته سویش
شده مست ازبویش
صبح محشریعنی
شام تاره مویش۲
حرزمولاست بربازویش
دوالفقارعلوی ابرویش
همه مجنون علمدارشدند
حلقه ی دارهمه گیسویش
عشقه دنیایاابوفاضل
ذکرلبها یاابوفاضل
عشقه دنیاابی عبدالله
سیدی یاابی عبدالله
هستی نوکراربابم حسین
به فدای سراربابم حسین
هرکجاروبزنم رویم هست
به علی اکبراربابمحسین
کربلامیلرزد
زیرگام اکبر
مستی عالم از
ته جام اکبر
آهوی دل شده رام اکبر
مستم ازذکرسلام اکبر
هرکه راهرچه نوشتندمرا
بنویسیدغلام اکبر
عشق دنیایاعلی اکبر
گل لیلایاعلی اکبر
#حضرت_رقیه علیها سلام
#شور
بند1⃣
بغضم گرفت از تنهایی
امشب کجایی بابایی
دیگه بریدم از دنیا
بی تو ندارم دنیایی
هرکس میرسید منو می زد نمیدونم گنام چی بوده
از کعب نی و تازیونه تموم قامتم کبوده
دندونای من میریزه تو سه سالگی با این زوده
من تنها یتیمی ام
که میگفتم بابایی سیلی میخوردم
غیر غصه بعد تو چیزی نخوردم
که پای این همه غم طاقت آوردم
دل تنگم واست بابا
بند2⃣
بعد از تو هرروز و روزه ام
اشکه غذای هر روزم
سرده خرابه اما من
تو آتیش تب می سوزم
بابا میدونی چی کشیدم وقتی موهامو میکشیدن
رو نیزه دیدم اشک تو رو وسط ناسزا شنیدن
پشت سر من تو بیابون با تازیونه میدویدن
آه بیا ببین بابا
غیر عمه زینبم یاری ندارم
غیر ناله روز و شب کاری ندارم
کاری غیر گریه و زاری ندارم
دل تنگم واست بابا
بند3⃣
خون گریه کردن شد کارم
چند وقتی میشه بیمارم
از سنگ و از خار دلگیرم
از کوچه بازار بیزارم
مثل سرتو سر منم میون کوچه ها شکسته
دندون منم مث تو شد دیگه نگو چرا شکسته
ابروی منم شبیه تو میبینی تا کجا شکسته
غیر تو نمیخوام که
درد دلهامو بگم به کسی بابا
تا به داد دل من برسی بابا
که نمونده واسه من نفسی بابا
شعر و سبک: محسن احمدیان
#شور
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند اول:
به تو محتاجم حسین، من به اون حال و هوای حرمت محتاجم
به تو محتاجم حسین، دستو بگیر به دست کرمت محتاجم
به تو محتاجم حسین، حتی رو چشام به جای قدمت محتاجم
خرابم، بیشتر از این دیگه نده عذابم
میخوام ببینمت شده تو خوابم، اربابم
حرم فقط کربلا، کرم فقط کربلا
من از این دنیا میخوام، برم فقط کربلا
(جان حسین)
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند دوم:
به تو دلبسته م حسین، من همون نوکر پابسته ی تو هستم حسین
به تو دلبسته م حسین، بوی سیب شب جمعه ت میکنه مستم حسین
به تو دلبسته م حسین، میرسه یه روزی به ضریح تو دستم حسین
امیرم، حاجتمو بگو چه جور بگیرم
حرم ندیده نکنه بمیرم، اربابم
هوا هوای حسین، سرم فدای حسین
الهی محشور بشم، با بچه های حسین
(جان حسین)
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند سوم:
به تو مدیونم حسین، منو دست مادرت می سپری ممنونم حسین
به تو مدیونم حسین، یه نگاه کن به چشای خیسِ بارونم حسین
به تو مدیونم حسین، شور سینه زنی تو بسته به جونم حسین
سراغم، رو نمیگیری ای چش و چراغم
چرا داری میکنی نقره داغ، اربابم
بسمه دربه دری، بده یه بال و پری
یه کاری کن مادرت، واسم کنه مادری
(جان حسین)
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
مظاهر کثیری نژاد