eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌Γ..🐹'' ⃝ 【'👼🏻' 】 😒} سیه بابا!! مَنو تُذاشتن اینتا هی چَخ میدن. ☺️} مَـ بیاین بیون یه دِصّه تعدیف تُنین. ــــــ ــ 📖 بچه ها دوست دارند یک قصه را بارها بشنوند تا تمام جزییات آن را بشناسند و احساس کنند که با آن آشنا هستند. ☝️هنگام خواندن قصه گه گاه کلام خود را قطع کنید و از فرزندانتان درباره قصه چیزهایی بپرسید؛ 👈 برای مثال سوال کنید: ” فکر می‌کنی حالا چه اتفاقی بیفتد؟” یا “تو کدام یک از حیوانات این قصه را دوست داری؟” ☝️اگر کودک نتوانست پاسخ درستی بدهد، اشکالی ندارد مهم این است که با این پرسش او را به فکر کردن و یافتن راه حل تشویق کنیم. . . اینژا گُردانِ کوشولوهاۍِ خوگشِلہ🤓👇🏻 ‌‌‌Γ..🐹'' ⃝‌‌‌ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
⃟🌹 ❳ . . ⃟ ⃟•📆 پنجشنبه است و چشم های دلواپسی براه✋ ⃟ ⃟•🙏 اجابتم کن التماسِ نگاه💚 ✍/ . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌•💎 •🌾 بازنشر: •🖼 «1558» - اۍ‌برقِ‌خَندھ‌ھایت‌ازآفتاب‌خوش‌تر♡' ˹🌹 ⃟✨˼ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
🌻⃟•° . در تمناے نگاهت بےقرارم تا بیایے😭• من ظهورلحظہ‌ها را مے‌شمارم تا بیایے⏰• خاڪ لایق نیست ✋• تا بہ رویش پا گذارے😔• در مسیرت جان‌فشانم...... 😍• گـ🌺ــل‌بڪارم تا بیایے....... 🍃 🕊🍃| صَباحاً أَتنفس بِحُبِّ الْحُسین|❣✨ . . ↵ چھ‌بِگویم‌سَحرت‌خیر؟! طٌ‌خودتـ‌صٌبح‌جَهانۍ‌ـ 🤩👇🏻 🌻⃟•°➩ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
✾͜͡♥️•° . . ❤️امام زمانم❤️ ما شب زده‌ایم و تو همه صبح امیدی تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین المللی با تو بیاید ای عدل علی، عدل علی با تو بیاید 💔 اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم . . -چہ‌چیزۍبِھ‌ازپیروۍِنور؟!✨👇🏻 ✾͜͡♥️•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
بَـھـٰـ🌿ــار: ❥' . . همیشه یک تبسم زیبا داشت.😊. وارد خانه🏡 که می‌شد، قبل از حرف زدن لبخند می‌زد.🙂. عصبانی نمی‌شد، صبور بود.😌. اعتقادش این بود که این زندگی موقت است و نباید سر مسائل کوچک خود را درگیر کنیم.👌🏻. گاهی وقت‌ها از شدت خستگی خوابش نمی‌برد. یک روز مشغول آشپزی👩🏻‍🍳 بودم، علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد که تا چند دقیقه بعد آب و غذایی🍲 برای او ببرم، نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابش برده.😴. ولی با همین وضعیت خیلی از مواقع کمک کار من در منزل بود😍، مثلاً اجازه نمی‌داد که هر شب از خواب بلند شوم و به بچه برسم. می‌گفت: یک شب من، یک شب شما...💑 یک شب شام آماده کرده بودم که متوجه شدیم همسایه ما شام🍝 درست نکرده ـ چون تصور می‌کرده که همسرشان به منزل نمی‌آید ـ فوراً علی غذای ما را برای آنها برد.🙂. گفتم: خودمان؟! گفت: ما نان و ماست می خوریم...😋 به روایت همسر شهید علیرضا عاصمی 🌱 🕊 . . ˼ -گاه‌گـٰاھِ ٺو مۍ‌ارزَد بھ أَبَدهـاے هَمـھ👇🏻 ˹ •⃝⃡💙❥• http://Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
○💖🦋,📚 ــ‌رمان:《تنها میان داعش》 . . قسمت های [چهل‌وششم تا پنجاهم]🌱•° ـــــ ـ کپے؟ - تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است☺️ ● گوشِ شنوا برای نظراتِ شما👂😎👇 ـ www.6w9.ir/msg/8141760 . . 💖🦋,📚○ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal