◖┋💍┋◗
◗┋ #همسفرانه 💑┋◖
.
.
تو ࢪا ساده دوست دارم🌹|•
آسان و بےهیاهو ...!
تو را اندازه
انگشتانی که هنوز کودکانھ👼🏻|•
وقتِ شمردن کم میآورم دوست دارم😚|•
.
.
◗┋😋┋◖ #ٺـــــو چنان ،
در دلِمنرفتہ،ڪہجان، در بدنۍ👇🏻
http://Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
|. 🍁'|
|' #آقامونه .|
.
.
⃟ ⃟•💚ما را نبۍ "ص" قبیلہ سلمان
خطاب ڪرد
روی غـرور و غیرت ما هم حـساب ڪرد✨
⃟ ⃟•🗡از ما بترس طایفـہ اے پر اراده ایم
ما مثـل ڪوه پـشـت عـلے ایستاده ایم✋
|✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
|💛#سلامتےامامخامنهاۍصلوات
|🔄 بازنشر: #صدقهٔجاریه
| 🖼#نگارهٔ «1608»
.
.
|'😌.| عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|.🍁'|
∫°🌤.∫
∫° #صبحونه .∫
.
.
<💖> صــبور بآش..!
<😞> گاهــےوقتــآنیــازھبرےتودِلبــدترینها
<😇> براےبــدستآوردنبــھــترینها
#پایانِشبِسیهسپیداست 🌔
#شاهچراغ ✨
.
.
∫°🍂.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🌤.∫
≈|🌸|≈
≈|#پابوس |≈
.
.
پیامبر اسلام(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم):
جماعت،مایه رحمت و تفرقه،موجب عذاب است.🌱
.
.
≈|💓|≈جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦
◦≼ #مجردانه 💜≽◦
.
.
«💌» تو فقط بگو دوستت دارم
من احساسم را
چنان به نگاههایت گره خواهم زد
«🌤» که خورشید
هرروز صبح
قربان صدقه دلبریهای ما برود:)
#عشق
.
.
◦≼🍬≽◦ زنده دلها میشوند از ؏شق، مست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◦≼☔️≽◦
هدایت شده از رصدنما 🇮🇷
[ °• #خبر_ویژه 🕵🏻♀🔍 °• ]
✅ ۹۶ هزار امضا در ۴۲ ساعت😎
📌پویش برخورد با عاملان ناامنی در کمتر از ۲ روز از ۹۶ هزار امضا گذشت. علاوه بر این بیش از ۱۲ هزار نظر هم زیر این پویش در سایت خبرگزاری ثبت شده است.
پویش را اینجا امضا کنید:
💻📲 farsnews.ir/my/c/169114
#شاهچراغ
#ایران_تسلیت
.
.
Very important & secretive👇😎
📰🗞| [• Eitaa.com/Rasad_Nama
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
•💛• ناهــار خونہ پـدرش بودیم.
همہ دور تا دور سفــره نشستہ بودن
و مشغول غــذا خوردن.
•🌱• رفتم تا از آشپــزخونہ
چیزے براے سفــره بیارم.
چند دقیقــہ طــول ڪشید.
•😧• تا برگشتم نگـاه ڪردم دیدم
آقا مہــدے دست بہ غـذا نزده
تا من برگــردم و با هم شروع ڪنیم .
•💖• این قــدر ڪارش برام زیبــا بود
ڪہ تا الان توے ذهنــم مونده.
🌷شـهـیـد مـدافـع حـرم مہــدے زینالدیــن
.
.
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
|• #مجردانه 😇.|
.
.
در لحظه حال زندگی کن...😍
منتظر نباش که شرایط بهتر و آسون تر بشه تا خوشحال باشی😌
زندگی همیشه چالش های خودش رو داره...🤓
یاد بگیر همین الان با چیزایی که داری خوشحال باشی☺️
وگرنه مجبوری تا آخر عمرت دنبال خوشبختی بگردی..🙄😕
#ایران_تسلیت
#شاهچـراغ
.
.
|•🦋.|بہ دنبال ڪسے،
جامانده از پرواز مےگردم👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
‡🎀‡
‡ #ریحانه ‡
.
.
چادرت را سر ڪن اے بانوے خوبم
شڪ نڪن . . ✉❕
سربہ زیرے هاےنابت 😌
سربُلندت مے ڪــــــــــند . . . 🕊
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلالله
#شاهچراغ
#ایران_تسلیت
.
.
‡💎‡چادرت،
ارزشاست، باورڪن👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
@Maddahionlinمداحی آنلاین - نماهنگ شاهچراغ.mp3
زمان:
حجم:
6.29M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
.
#ایران_تسلیت
#شاهچراغ
حاجے صدامونو دارے؟
هوامون و چے؟
داعش رسید به شیراز!
شاهچراغ و به خون ڪشیدن!🥀
رفتے و بے سر و پا ها
همگی شیر شدند . . .💔!
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
◉❲🌹❳◉
◉❲ #همسفرانه 💌❳◉
.
.
ز تو کی کنار گیرم؟!🤨
که تو😌
در میانِ جانی ...💙
#جانجانانمتوهستی❣
.
.
◉❲😌❳ ◉ چــون ماتِ #تــوام، دگر چہ بازم؟!👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◉❲🌹❳ ◉
عاشقانه های حلال C᭄🇮🇷
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_دوازدهم ] هوا رو به تاریکی می رفت که راه اف
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》
[ #قسمت_سیزدهم ]
با همهمه و صدای ماشین های اطرافم بیدار شدم. سرو رویم بهم ریخته بود و تیغ آفتاب به چشمانم میخورد. از ماشین پیاده شدم و سر حوض سیمانی آبی به دست و رویم زدم. برس را از کوله ام برداشتم و موهایم را از شلختگی درآوردم. پتو را تا زدم و با خود به داخل غذاخوری بردم. پیرمرد از پستوی آشپزخانه بیرون آمد و املت های آماده را جلوی دست مشری های اندکش گذاشت. لبخندی زدم و کنار یک میز ایستادم. مهرش عجیب به دلم افتاده بود. با آن چهره رنج کشیده و نگاه مهربان و لهجه زیبا و محلی اش انرژی خاصی را منتقل می کرد. پیش دستی کرد و سلام بلندی نثارم کرد.
_ سلاااام پسرم. خوب خوابیدی؟
پتو را به دستش دادم و مودبانه گفتم:
_ خدا رو شکر پدر جان. بد نبود و ممنونم بابت پتو.
_ خواهش میکنم. کره عسل، نیمرو یا املت؟
_ بی زحمت املت
_ ای به چشم. همین الآن میارم برات. ما املت و نیمروهامون با تخم مرغ محلیه خیلی خوشمزه س.
توی ذهنم حلاجی می کردم که چند روز بمانم و چگونه وقتم را بگذرانم که با آرامش به زندگی ام باز گردم؟ یکسال بود که پایم را به ویلا نگذاشته بودم. فقط کلید ویلا را یکبار به افشین داده بودم و با خانواده اش به آنجا رفته بود. دوست داشتم جای آرامی باشد. اوایل فقط سه ویلا بالای گردنه بود و رفتن به آنجا یعنی سکوت محض. اما از وقتیکه آنجا پر شده بود از ویلا و رفت و آمد مردم، دیگر آن آرامش قبل را نداشت این بود که خیلی کم دلم میخواست آنجا بروم.
_ یخ نکنه باباجان.
_ دستتون درد نکنه.
با خوردن صبحانه و بدرقه پیرمرد راهی شدم.
_ خیلی بهتون زحمت دادم. ممنون از مهمان نوازیتون
_ خواهش میکنم. تو هم مثل پسرم میمونی دوست نداشتم اتفاقی برات بیفته. الآن اول برو شهر خریداتو بکن بعد راهی گردنه شو. بذار کمتر رفت و آمد کنی باباجان.
از آنهمه محبت پدرانه دلم قنج رفت. چه خوب بود اگر کسی را می داشتم که اینگونه بی منت و چشم داشتی برایم دل می سوزاند و نگران احوالم می شد با خداحافظی راهی شهر و فروشگاه ها شدم. مایحتاج چند روزم را تهیه کردم و به سمت ویلا حرکت کردم.
#نویسنده_طاهره_ترابی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal