°•| #سڪانسبرتر_عاشقانہحلالے📸 |•°
❣سوال نہمـــ📝
📢 از وقتے ڪہ خادم اینجا شدید تغییراتے هم داشتید عایا ❓
💥😊 بلہ خیلے تغییرات، نسبت به هر پستے تغییر خاص خودش رو داشتم
بہ عنوان مثال همون زمان ها ڪہ ڪتاب بهشت خانواده رو میخوندم و هشتگ #ویتامینه و یا همون #مولتی ویتامین ها دستم بود چون یڪبار میخوندم و یڪبار دوباره حین تایپ خونده میشد و ثبت میشد باعث شد تو ذهنم بمونہ و واقعا تو زندگے مشترڪم استفاده ڪنم برخے نمونہ هاش رو،
یا هشتگ #همسفرانه و #صبحونه ڪہ میذاشتم باعث شده هنوزم که هنوزه این دو هشتگ رو ادغام ڪنم و از زمان نامزدے تا بحال ڪہ حدودا یڪ ماه و نیم از ازدواجم میگذره پیام صبحگاهے بہ همسر بدم و روے ایشونم تاثیر گذاشته و گاهے ڪہ بنده خواب بمونم ایشون پیام میدن و صبح بخیر میگن ڪہ این بہ شدت رو روابط فے مابین و محبتمون تاثیر بہ سزایے داشتہ😍
هشتگ #قائمانه و #پابوس ڪہ سلام بہ امام رضا(ع) و دعاے فرج امام زمان بود هم عادت همیشگیم شده هر چند قبل تر هم بود ڪه راس ساعت ۸ سلام بہ امام رضا(ع) بدم و راس ساعت ۲۳ هر شب دعاے فرج آقا رو ڪہ قریب بہ نیمے از مسلمین هم نوا میشن در این ساعت رو بخونم
یہ زمان هم با هشتگ های #سکینه ڪہ هماهنگیش رو انجام دادم تا سلسله پیام های نماز قرار داده بشہ واقعا تاثیر و بازخوردے داشت براے درڪ بهتر نماز و اداے بهترش و...
از هشتگ هاے #ریحانه و #مجردانه #آقامونه و... هم بہ همین منوال ڪہ هرڪدوم رو بخوام بگم مجالش نیست😄
بازهم میگم فعلا ڪم سعادت شدم و متاسفانہ هشتگے عهده دار نیستم 😕
📢 مرحبا بہ شما با این همـــہ تغییر خوب 👏🌹
༺°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°༺
هر آنچہ ڪہ در پشت صحنہ
عاشقـانہ ــهاے حلال مےگذرد😉👇
°•|🎬|•° @asheghaneh_halal
°•| #سکانسبرتر_عاشقانہحلالے📸 |•°
❣سوالـ دهمـــ📝
📢 شما فرمودید گاهے اوقات دست بہ قلم هم مے شید،میشہ یڪے از اون دلنوشتہ هایے ڪہ مخصوص آقاتون نوشتید براے ما بگید❓🙈
💥😁 بلہ حتما .
.
👈بسم اللہ الرحمن الرحیم
.
.
عشق پاڪـــم ، محمدم ، آقا❤
بہ تو ابراز #عشق آسـان نیست
ماه من ، ماه آسمــان اینطور🌙
مثل روے گــل تو تابان نیست
.
گرچہ عشق شــــهادتیم هردو✌
با #تو بودن ولے خوشــایند است
حال من غیر قابل وصـف است😉
تا ڪہ روے لب تــو #لبخند است🙈
.
جمڪران با تو خوب مےچسبد💕
#مشهد و #ڪربلا ڪہ جاےخودش
همہ جا با تو حس دیگرے دارد💚
هیئت و روضہ ها ڪہ جاے خودش
بین عید #غدیر و #قربان بود🎉
وقت دلدادگـــــے بہ چشمانت🙊
عشق خــُـــردادیم، دلم را من📅
داده ام پاے #دین و #ایمانت
.
#قسم_بہ_عهدے_ڪہ_بستیم_درڪنار_مزارشهدا
#تو_هدیه_اے_هستے_از_جانب_شهدا
.
#لاحول_ولا_قوة_الا_بالله_العلے_العظيم
📢😍 طیب اللہ بســـیار عالے بود 👏🌹 البتہ بنده هم دستے در شعر دارم اما اینو نمے گم تا تعریف از خود نشہ ☺️
💥😂 بلہ تا الان دیگہ همہ ڪاربران متوجہ شده اند ڪہ شما توے هر هنرے استعداد دارید
༺°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°༺
هر آنچہ ڪہ در پشت صحنہ
عاشقـانہ ــهاے حلال مےگذرد😉👇
°•|🎬|•° @asheghaneh_halal
°•| #سکانسبرتر_عاشقانہحلالے📸 |•°
❣سوالــ یازدهمـــ📝
📢 آیا شما تا بہ الان ڪربلا رفتہ اید ❓
💥😔 خیر، برام دعا ڪنید ڪہ امسال قسمت من هم بشہ ڪہ برم زیارت دیار عشق
📢 ان شااللہ همہ ڪسانے ڪہ تا بہ الان موفق بہ زیارت سرزمین عشق نشدند، امسال حتما نصبیبشون بشہ
༺°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°༺
هر آنچہ ڪہ در پشت صحنہ
عاشقـانہ ــهاے حلال مےگذرد😉👇
°•|🎬|•° @asheghaneh_halal
°•| #سکانسبرتر_عاشقانہحلالے📸 |•°
❣سوال دوازدهمـــ📝
📢 بہ عنوان یڪ خانوم مذهبے وشیعہ وبچہ هیئتے براے ایام اربعین چہ برنامہ هایے دارید ❓
💥😔 اگر بازهم سهمم ڪربلا نشہ
در ڪنار همسر هیئت میریم
و تو خونہ نُقلیمون زیارت اربعین مےخونیم
(البته باید بگم ما در طول هفتہ بعد از نماز مغرب عشاء و یا دم غروب زیارت عاشورا و دعای توسل و سمات و کمیل و... و با روضه هاے دونفره خودمونو به فیض میرسونیم)
در نظرم پخت حلوا و پخشش بین سینه زنان اربابہ اگر قسمت بشہ
برنامه هاے دیگه هم داریم که مجال خطابہ بیشتر نیست
ولے از من به شما وصیت از اعمال اربعین ڪار خیر به نیابت از امام زمان عج براے امام حسین و خوشنودے اهل بیت ازتون غافل نشید
ولو فرستادن یڪ صلوات و سلام بہ ارباب بے ڪفن از راه دور
༺°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°༺
هر آنچہ ڪہ در پشت صحنہ
عاشقـانہ ــهاے حلال مےگذرد😉👇
°•|🎬|•° @asheghaneh_halal
دوستان گل، بنده از خادم محترمہ مورد نظر چند سوال دیگہ پرسیده بودم اما ایشون چون امروز هم مہمان داشتند وهم اینڪہ ازمادرهمسرشون به علت اینکه بیمار بودند ،مراقبت مے ڪنند، متاسفانہ نتونستند سوالات بعدے را پاسخ بگویند
از همگے عذرخواهیم 🙏🌹
اما نگران نباشید چون ڪلام آخر رو ازشون پرسیدم 😁
°•| #سکانسبرتر_عاشقانہحلالے📸 |•°
📢 وامـــا سخن آخر بہ ڪاربراے عزیزمون
💥 چون جواب هر سوال من یڪ متر بود، سخن آخر ندارم دیہ 😁
چون همیشہ تو هیئت حرف میزنم باهاشون👌
༺°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°༺
هر آنچہ ڪہ در پشت صحنہ
عاشقـانہ ــهاے حلال مےگذرد😉👇
°•|🎬|•° @asheghaneh_halal
خب این مصاحبہ هم بہ پایان رسید
الہے ڪہ لذت برده باشید و از هشتڪ #سکانس_برتر راضے باشید
لطفا اگر ایده ونظرے براے بہتر شدن #سکانس_برتر دارید خوشحال مے شویم ڪہ ما را در جریان بگذارید🙏
@afsar_velaee 👈👈
منتظر نظرات گرانقدرتان مے مانیم
در پناه حق
یاعلے ✋🌹
°🌙| #آقامونه |🌙°
°| ســــرویمـ به زیـــر ≈{🌲∴
°\ سایــــهے ســــرورمانـ ≈{☺️∴
/° نازیــــمـ همـــیـ ≈{😉∴
°| به ڪوثــــر و خیبــرمانـ ≈{🌸∴
°| شـد بختـ نصیــبـ مــا ≈{✋∴
/° ڪه اڪنـــــونـ باشـــد ≈{🙂∴
°\ سیـدعلــے خامنـــهاے ≈{💚∴
°| رهـبـــــرمــانـ ≈{😘∴
#حضرت_آقا 🍃
#شبنشینے_با_مقاممعظم_دلبرے😍✌️
#نگاره(182)📸
#ڪپے⛔️🙏
🍁| @Asheghaneh_Halal
#همسفرانه
یہ روز نگاه کردم تو چشماے حاجـ
ابراهیمـ ، گفتمـ(😊) :
ابراهیمـ چشمات چقدر قشنگنـ(😍)
گفتمـ : چشماےتو خیلے زیبان و خدا
چیزاے زیبا رو برا ما نمی ذارـہـ(😔)
تو دنیا برا خودش بر مےدارـہـ(😕)
مطمئنم حاجے تو وقتی شهید بشے
سرت جدا مے شہ چشماتو(👀) خدا
مے برـہـ(😑)
همسر حاج ابراهیم همت مے گه :
چشماےابراهیم من بہ خاطر این
قشنگ بود 👇
💠بہ خاطر اینڪه این چشم ها
هیچوقت به گناه باز نشد(😓)
💠هر وقت خونہ بود ، سحر پا
مےشدم میدیدم چشماے قشنگ
حاج ابراهیم دارن در خونه خدا
چه اشکے(😭) می ریزن . . .
گفتمـ : من مطمئنم این چشما رو
خدا خاطر خواه شده(❤️)
❣چشمات نمی مونه❣
آخرش هم تو عملیات خیبر از
بالاے دهانش و لبهاش سرش
رفتـ(😢)
چشما رو خدا ، با قابش برداشت
و
برد(😇)
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#عاشقانہ_حلالے_باشیـم💛🍃
ڪلیڪ نڪن عـاشق میشے😜👇
▪>🌸<▪ @asheghaneh_halal
°•| #ویتامینه🍹 |•°
🌸••امام باقر(ع)••🌸
||همان گونہ
ڪہ مردان دوست دارند
زينت و آرايش را در زنانشان ببينند،
زنان نيز دوست دارند؛زينت و آرايش
را در مردانشان
ببينند.||
📚••مڪارم الاخلاق،ص۸۰••📚
#توزندگےمتاهلے
#همہ_چےدوطرفہ_اس😉
لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇
°•|🍊|•° @asheghaneh_halal
😜•| #خندیشه|•😜
#از_حـاء_عین_تـا_جمـال_خاشقچے✍
دڪتـــــر حســن روحــانے
فـــــرمودند👇😂👇
نقـــد ڪردن نمـــڪ اسـت😂
همـــینه ڪه دولتـــتون فشــار
خـــون گــــرفتــه😜😅
بنـــده رو تــا نیــومدین
بگــــیرین اعتــــراف
مےڪنم❌❌❌
شخـــصا نـــه جــناب حســن جان
و قـــبول دارم نه دولتشــــو😂😂😂
شمـــا ڪه مــا رو توے
زنــدان اقتصــادے
حبـــــس 🙂😃
ڪــــردیـــد😂😂😂
از نظـــره فیـــزیڪے هم مــا رو ببـــریـد
زنـــــــــــدان😉😁
حڪـــم رو هم بدید حــــبس ابــــد😎
ڪیه ڪه حــرف بــزنه😐
حــالا خـــوبه اینجـا
مــا نقــد ڪنیـم👌👌
حـــرف حـــق برنیــم👊
فقط زنـــدانیمون میڪننـد
اونم 7 مــاه😌😄
امــا عربستــانیا 🇸🇦
خیلے در مـواجه با حرف حق
و نقـــد👊
خطـــــرنــاڪنــد👊👊
قطـعه قطـعه مےڪننــد👊
و بعـــد مےگن🎤
ڪے بود ڪے بود مــن نبــودم😂
خـــداقــوت بــده
بهشـــون😏😅😂😜
#حسن_عباسی
#حسن_عباسی_تنها_نیست
#آمریکا
#هشتڪ_و_محتوا_تولیدےاست👇
#ڪپے_بدون_قید_لینڪ⛔️
ڪلیڪ نڪنے قطعه قطعه میشے😂👇
•|😜|• @asheghaneh_halal
#شهید_زنده
🗣حاجحسیـن یڪتا:
هرچے شرایـط زیـارت #اربعیـن
سختتر بشـہ، نہ تنهــا از شڪـوهِ
ایـن حمـاسہ ڪم نمیشــہ!
بلڪـہ بہ زیبـایےِ ایـن
حمـاسہ اضـافہ میشہ👌😇
ایـنو از زینـ💚ـب(س) یـاد گرفتیــم؛
ڪہ در شــرایط سخـت؛
خـالـقِ زیبـایےهـا باشیــم..😌✌️
#بطلب_حضـرت_اربـاب❤️
#اربعیـن_حمـاسہ_زیبایےهـا😍
🕊| @asheghaneh_halal
🌹/ #آقامونه \🌹
🔸یکی از مسئولین وقت در کنار مصلیّٰ
یک ساختمانے(🏚) به عنوان مَقرّ #رهبری ساخت ، آقــــــا از آنجا بازدید کردند ، ولے نرفتند(😳)
🔹یکے از آنها به من گفت :
به آقا بگو هواے آنجا بهتره و چند دلیل
دیگر . . .
وقتی من به حضرت آقا گفتم ،
🔸آقا فرمود:
من یازدهـ۱۱ سال است ، اینجا هستم و
این مدت اصلا احساس هواے بد(😷)
نکردم ،من با بقیہ مردمـ(👥)هیچ تفاوتے
ندارمـ(☺️) ، ☘من هم مثل بقیه☘
✍حجتالاسلام راشد یزدی
#دقایقے_با_مقام_معظم_دلبرے😍❤
#روحےلھ_الفدا
°•🍃•° @Asheghaneh_Halal
°🎯| #غربالگرے |🎯°
#بے_سواد✍
✅در دور اول حضور زاکربرگ🌐
موسس فیسبوک♻️ در پیشگاه نمایندگان و اعضاے کنگره ایالات متحده آمریکا❌
سوالاتے مطرح شد که باعث
خنده حضار و همچنین واکنش
کاربران فضاے مجازی شد.
سوالاتے که بیشتر از انتقادے
بودن و تحت فشار قرار دادن موسس فیسبوک مبنے بر لو رفتن اطلاعات
شخصے بیش از ۸۷ میلیون کاربر
و دخالت در انتخابات آمریکا
چرا نمایندگانے برای پرسش و پاسخ حاضر شدند که جواب به ساده ترین سوالات و امکانات فضاے مجازے و شبکه هاے
مجازے را نمی دانند؟‼️❓❗️
✅زاکربرگ🌐 در دیدار اول
که تقریبا حدود ۵ ساعت به
طول انجامید در چند دقیقه
اول بسیار دست پاچه به
نظر مے رسید👇👇
اما سوالات بعضی از نمایندگان
کنگره ایالات متحده باعث شد
تا وے پس از ۲ ساعت پرسش
و پاسخ در جواب به اجازه استراحت
بین نیمه اول گفتگو بگوید
که مشکلے ندارد و مے تواند ادامه دهد.
❌شاید بتوان گفت که سوالات
مطرح شده در جلسه به اندازه
شوخے هاے فضاے مجازے
سرگرم کننده و خنده آور بود:
1️⃣ "اگر من با واتس اپ ایمیلے
بفرستم ... آیا این عمل تبلیغ کنندگان
شما را مطلع مے سازد؟"
زاکربرگ بدون اینکه سخن سناتور
شاتز از ایالت هاوائے را درست کند که از طریق واتس اپ نمے توان ایمیل زد
و فقط مے توان چت انجام داد
به سادگے
جواب داد: "سناتور، واتس اپ رمز
گذارے شده است
و ما دسترسے با دیتاهاے آن نداریم."
2️⃣ "چطور مدل بیزینس شما
با وجود اینکه رایگان است
مےتواند پایدار بماند؟"
✅سناتور اٌرین هچ
از ایالت یوتا با این پرسش
لبخندے را بر لبان زاکربرگ آورد
و وے در پاسخ به پرسش هچ گفت: "سناتور، ما تبلیغات داریم."
3️⃣ "فیسمَچ چه بود، و آیا هنوز فعالیت دارد؟" 😐
✅نماینده ایالت میسورے
با پرسش این سوال شاید عنوان #احمقانه_ترین_پرسش را به
خودش اختصاص داد.
چرا که هر کسے
که کوچک ترین فعالیت
در فضاے مجازے
داشته باشد مے داند که
فیسمچ اولین پروژه زاکربرگ
در دوره دانشجویے وے
بود به این صورت که
این برنامه با مقایسه دو چهره زن
آن شخصے که زیبا تر بود
را انتخاب مي
کرد. فیسمچ ۱۵ سال پیش
در خوابگاه دانشگاه هاروارد
توسط زاکربرگ راه افتاد
که در همان سال پس از چند روز توسط هاروارد بسته شد. 😐😂
سوالات این چنینے
بسیار مطرح شد
اما سوال اساسے
این است که چرا افرادے
میزبان زاکربرگ جوان بود
که حتی پیش پا افتاده ترین
دانش را درباره نت ورک
و فضاے مجازے نداشتن؟
منبع گفتگوی اول:
bit.ly/2Haj5de
فــــرنگـ بــدون سانســـــور🙄👇
📡| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه های حلال C᭄
♥️📚 📚 #عشقینه🌸🍃 #ناحلہ🌺 #قسمت_دویست_وهفت °•○●﷽●○•° روح الله شمیم ونرگس همه اطراف من پرسه میزدن و ی
♥️📚
📚
#عشقینه🌸🍃
#ناحلہ🌺
#قسمت_دویست_وهشت
°•○●﷽●○•°
چشمام به در هواپیما دوخته شده بود
که شاید محمد با پاهای خودش بیاد بیرون،که بگه اینم به تلافی همه ی بلاها و زجراییه که سر من اوردی!در هواپیما باز شد. هشت نفر زیر یه تابوتی رو گرفته بودن که دورش پرچم ایران پیچیده بود. دستمو از تو دست بابا و سارا در اوردم.دقیقا روبه روی تابوت بودیم،از تو هواپیما که اوردنش بیرون همه ی ارزوهام پرپر شد.همه دنیا به چشمام سیاه شد،سیاه تر از همیشه .
به احترام حضور محمدم سجده کردم رو زمین .لرزش بدنم به وضوح احساس میشد.از رو زمین بلندم کردن.به قولم عمل کرده بودم،روسری سفیدی که روز عقدم سرم کرده بودم، همونی محمد واسم خریده بود روی سرم بود.محمد و همونجوری که هدیه گرفته بودمش هدیه کردم.امیدوار بودم که تو امانت داری خیانت نکرده باشم تابوتشو گذاشتن رو باند فرودگاه از خودم خسته بودم
از اشکام خسته بودم از اینکه نمیتونستم خوب نگاش کنم خسته بودم .دلم میخواست باهاش حرف بزنم
قد تمام ثانیه های عمرم که نداشتمش نگاش کنم ادمی که تا چند روز پیش دست تو دستش تو خیابونای شهر راه میرفتم و به وجودش افتخار میکردم الان تو تابوت بالای سر ماها بود
زیر لبم گفتم
_خدایا خودمو به خودت میسپرم به من صبر بده
دست کشیدم رو چشمام تا اشکامو پاک کنم و بتونم جلوم رو ببینم انگار فقط چشمای من بود و یه تابوت که رو زمین گذاشته بودنش کارشون که تموم شد گذاشتنش تو امبولانس قرار بود ببرنش
قرار بود همه ی وجودمو با خودشون ببرن.میخواستم یه بار دیگه صورت ماهشو ببینم...میخواستم بگم کجاست پس شفاعت نامه ی من؟
اخه نامرد انقد بد بودم که شفاعت نامه ام رو هم به دستم نرسوندی من از حال خودم هیچی نمیفهمیدم دنیا برام کما بود
کنار تابوتش نشستم وقتی سر تابوت و برداشتن جلو دهنم و گرفتم که صدای جیغم و نامحرم نشنوه یه صورت مظلوم
مظلوم تر از همیشه...
منی که تو عمرم تو تشییع هیچ مرده ای شرکت نمیکردم تا جنازشو نبینم
کنار جنازه ی کی نشسته بودم؟
به زور دستامو اوردم بالا و گذاشتم رو پیشونیش که سربند کلنا عباسک یا زینب بهش بسته بود دلم با دیدن صورت زخمیش خون شدمن طاقت نداشتم یه خار تو پاهای محمدم بره،برای خودمم عجیب بود چطور بعد ازدیدن صورت کبود و بی جونش تونستم زنده بمونم. کنار گوشش گفتم
_تو محمد منی؟آقامحمدم پس چرا دیگه نمیشناسمت؟شهادتت مبارک عزیزم
شهادتت مبارک
آقامحمد چرا گونه ات کبوده؟ محمد چرا لبات کبوده؟آقامحمد چرا چشمات دیگه نگام نمیکنن؟تو رو خدا باز کن چشاتو یه بار دیگه محمد تو رو خدا چشاتو باز کن ببینم چشاتو دلم واسشون تنگ شده
آقا محمدم موهات چرا پریشونه ؟
آقامحمد چرا نامرتبت کردن؟
محمد تو رو خدا پاشو ببینم قدو بالاتو
تو رو خدا حرف بزن بشنوم صداتو اصلا فقط یک کلمه بگو،یه بار دیگه صدام کن
به خدا همه ی نفسم رفت محمد زینبت بی قراری میکنه
محمد زیر چشمات کبوده،نکنه پهلوتم شکسته ؟محمد ببین الان حضرت آقا بهت افتخار میکنه،ببین الان دیگه شدی دردونه ی حضرت آقا محمد الحق که به قول مادرت مرتضی ای
مرتضیِ من شهادتت مبارک عزیز دلم.
سلام منم به خانم برسون مرتضی دوستت دارم !دستمو گذاشتم رو مژه هاش، تو این حالتم چشاش دلبری میکرد.چه رازی داشت تو چشاش ؟
_خدا شهیدا رو از روی چشماشون انتخاب میکنه
آقامحمد چرا چشات خوشگل تر شده؟
لابد چشمات امام حسینو دیده اره؟
دستمو کشیدم به چشماش و زدم به صورتم کل چادرم از اشک چشمام خیس بود انقدر اطرافم شلوغ میکردن که کلافه شدم اخرشم نزاشتن باهاش خلوت کنم. هر کی بالا سرش جیغ میکشید بابا خم شدو پیشونیشو بوسید به موهاش دست کشید و زد به صورتش مامان ،ریحانه ،علی ؛محسن هر کدوم یه سمت نشسته بودن کنارش
خواستم بگم زینبمم بیارن باباشو ببینه که چشم افتاد به محسن که با گریه سمت پای محمد و بوسید و گفت
+داداش خاک پاتم سلام منم به حضرت زینب برسون
نمیدونستم اصلا زینب دست کیه
اصلا باید به کی بگم بچمو بیارن به صورت محمد زل زدم. با تمام کبودی هاش از همیشه زیباتر بود
خم شدم چشماشو، بوسیدم تو دهنش پنبه گذاشته بودن
ادمی که همیشه دعا میکردم پیش مرگش شم که مرگشو نبینم،ادمی که با همه ی وجودم عاشقش بودم تا چند دقیقه دیگه ازم جداش میکردن و...
از گریه به سرفه افتاده بودم
هر کاری میکردن که ازم جداش کنن نمیتونستن خیلی دلم براش تنگ شده بود،حق داشتم که بعد از اینهمه روز سیر نگاش کنم ولی نمیزاشتن
دستمو گذاشتم رو محسانش و صورتشو بوسیدم کنار گوشش اروم گفتم _به آرزوت رسیدی محمدم خلاصه خیلی عاشقتم
وقتی برگشتم دیدم زینب و اوردن پارچه ی سبز کنار صورت محمد و کشیدن به صورتش دستای کوچولوشو کشیدن به محاسنش زینب که تا ده دقیقه پیش منو میدید از ترس کلی جیغ میزد با دیدن باباش اروم شده بود
#Naheleh_org
بہ قلمِ🖊
#غین_میم💙و #فاء_دآل💚
#ڪپے_بدوݩ_ذکر_نام_نویسنده_حرام_عست
هرشب از ڪانال😌👇
♥️📚| @asheghaneh_halal